بى ترديد انسان ها در طول حيات خود همواره دسته جمعى و به صورت هاى خانوادگى، عشيره اى و قبيله اى زندگى مى كرده اند و با افزايش جمعيت، اجتماعات بزرگ ترى همچون شهر
... رها شكل گرفته است. اگرچه در تاريخ زندگى انسان حالاتى نظير ديرنشينى، غارنشينى، ترك قبيله مشاهده شده است، ولى چنين حالاتى غير معمول ونادرمى باشد. لذا، بسيارى از انديشمندان علوم اجتماعى باتوجه به ويژگى هاى انسان و شواهد تاريخى معتقدندكه انسان موجودى اجتماعى است؛ ازجمله افلاطون، ارسطو، فارابى، ابوعلى سينا، با تصريح به اجتماعى بودن زندگى انسان ها، نياز آنان به يكديگر را عامل اساسى پيدايش جوامع مى دانند. انسان ها به دليل خصلت زندگى جمعى شان، از همان ابتدا شيوه هايى از زندگى را بنيان نهادند تا بدين وسيله، حيات اجتماعى را ممكن سازند. به تدريج و با گسترش جوامع، بر حجم قراردادها، شيوه ها و هنجارها افزوده شد و «فرهنگ» مطرح گشت. با تعدد جوامع، فرهنگ هاى متعددى شكل گرفت. عضويت و زندگى در هريك از اين جوامع رعايت فرهنگ خاص آن جامعه را مى طلبيد، به گونه اى كه رعايت نكردن قواعد و هنجارهاى مربوط به آن جامعه عكس العمل اعضاى آن جامعه را به دنبال داشت. در صورتى كه فردى با بيشتر قواعد و هنجارها مخالفت مى كرد از آن جامعه طرد مى شد و امكان زندگى در آن را نداشت. از اين رو، عضويت در هر جامعه اى مستلزم فراگردى به نام اجتماعى شدن (Socialization) يا جامعه پذيرى است. در این مقاله موضوع نظارت اجتماعی ذیل این مباحث مطرح می شود: معانی نظارت، هدف و مخاطبان نظارت اجتماعى، انواع انحراف، انواع نظارت، مجريان نظارت اجتماعى، ضمانت هاى اجرايى نظارت اجتماعى.
بیشتر