تکلیف از نظر بسیاری از علما و متکلمان امامیه، بهمعنای اراده تشریعی خداوند است که به انجام یا ترک کاری از سوی مکلفین، تعلق میگیرد. دسترسی مکلفین به پاداش و ثو
... واب اخروی، وجود تکالیف را ضروری میسازد؛ همچنین انسان بهعنوان یک موجود اجتماعی، برای ادامه حیات و رفع نیازهای خود، نیازمند قوانین جامع و کاملی است که بتواند نظم و عدالت را در جامعه برقرار سازد، از هرگونه پیامد منفی بهدور باشد، و زمینه رشد و کمال و سعادت انسان را فراهم نماید. و از آنجایی که تنها خداوند به تمام رمز و راز و نیازهای انسان آگاهی کامل دارد، فقط او میتواند چنین قوانینی را در قالب تکلیف وضع نماید. این تکالیف، در واقع راه رسیدن به حقوق انسانی است، و اگر انسان میخواهد که به کمال و برتری دست یابد، باید به تکالیف و قوانین الهی عمل نماید. حسن و قبح عقلی، مالکیت خداوند، حاکمیت خدا، قاعده لطف، حکمت الهی، رحمت و عدالت الهی را میتوان جزء مهمترین مبانی کلامی وضع تکالیف از سوی خدا برای بشر دانست. همچنین وضع این تکالیف، زمانی معنا خواهد داشت که قدرت، آزادی و اختیار انسان را بهعنوان مبانی انسانشناسانه تکلیف بپذیریم. اگرچه درباره اختیار و آزادی انسان، میان متکلمان مسلمان اختلافنظر شدیدی وجود دارد، اما نظریه "امر بین الامرین" که رویکرد کلامی شیعه از آن حمایت میکند، تنها اندیشهای است که از هرگونه عوارض و لوازم فاسد بهدور است، و بر اساس آن انسانها در عقیده، رفتار و گفتار خود، از اختیار و آزادی برخوردارند؛ اما این آزادی مطلق نیست بلکه دارای شرایط و حدود میباشد. اساساً پذیرش اسلام بهمعنای پذیرفتن این امر است که در قلمرو آزادی باید حقوق الهی در نظر گرفته شود و رهنمودها و تکالیف خداوند بهکار گرفته شود.
بیشتر