جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5
بررسی تفاوت منش درویش و صوفی در اندیشه‌ی حافظ
نویسنده:
رسول بستام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درویش و صوفی در متون گوناگون عرفانی تعریف خود را دارند و تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند، اما حافظ نگاهش با همه متفاوت است و با بررسی‌های صورت گرفته روشن شده است که در دیوان حافظ مرز دقیق و ظریفی میان این دو وجود دارد و درویش با توجه به مصادیقش مورد احترام است و صوفی هم با توجه به چهره‌ای که حافظ از آن ترسیم می‌کند مورد نکوهش است. پس از مطالعه و کاوش در منابع و خود دیوان حافظ‌ این گونه برداشت می‌شود که حافظ با اسم صوفی و درویش مخالفت یا موافقتی ندارد؛ بلکه به اعمال و رفتار آنها، دید انتقادی دارد و به همین سبب درویش را تأیید می‌کند و صوفی و زاهد را به دلیل ریاکاری آنها مورد نکوهش قرار می‌دهد. در پایان مقایسه‌ای میان ابیاتی از دیوان شعر سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی و حافظ، صورت گرفت که حاصل آن پی بردن به این موضوع بود که زبان حافظ نسبت به دو شاعر دیگر پیچیده‌تر و چند وجهی است. هدف پژوهش، نشان دادن تفاوت‌هایی است که حافظ با به کار گیری فنون ادبی مختلف و زبانی طنز‌آمیز، ایجاد کرده است.
«تأمّلی در ساختار معنایی غزل حافظ»
نویسنده:
عسگر صلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
الف. موضوع و طرح مسئله(اهمیت موضوع و هدف): دیوان حافظ به نظر بسیاری زنده‌ترین دیوان شعر در عصر ماست. در این که راز این ماندگاری در چیست بسیار گفته‌اند و «گویند به دوران‌ها». به گمان ما ساختار معنایی ویژ? غزل حافظ یکی از رموز زیبایی، تأویل‌پذیری و در نهایت ماندگاری آن است. بحث روشمند در ساختار معنایی غزل حافظ، بحثی است تازه که به صورت بسیار جزئی در یکی دو ده? اخیر مورد توجه منتقدان ادبی قرار گرفته است و هنوز در آغاز راه است و در همین آغاز راه نیز اختلاف نظرها چشم‌گیر است؛ تا جایی که برخی پژوهش‌گران به ساخت‌شکنی در شعر او توجه دارند و برخی دیگر به ساختگرایی.بیان مسأله یکی از ویژگی‌های سبکی غزل حافظ پوشیده بودن پیوند معنایی ابیات - به عنوان واحدهای معنایی سازنده ساختار معنایی غزل- با یکدیگر است که موجب می‌شود ساختار معنایی در یک غزل او در ظاهر و در نگاه‌های نخستین گسسته احساس شود تا جایی که بعضی پژوهندگان این گسستگی و شکاف میان مضامین ابیات در یک غزل را، ویژگی خاص غزل حافظ می‌دانند و چنین می‌پندارند که هر بیت یا هر چند بیت در یک غزل از حافظ استقلال معنایی دارد و مستقل از ابیات دیگر یا بی‌ارتباط با آنهاست. اما به باور این پژوهش چنین نیست چرا که ساختار معنایی در غزل‌های حافظ اگرچه اغلب در ظاهر گسسته نماست ولی در میان ابیات یک غزل او با هسته مرکزی همان غزل پیوند معنایی وجود دارد؛ این پیوند معنایی اغلب در میان خود ابیات یک غزل نیز وجود دارد؛ یعنی پیوندها و تداعی‌های معنایی باریک و گاه باریک‌تر از مو در میان بیت‌ها وجود دارد که اغلب در نگاه‌های نخستین ناپیداست و کشف این پیوندها میان ابیات با یکدیگر و میان ابیات با هسته مرکزی غزل و نیز کشف خود هسته مرکزی غزل، نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل متن - چه سنتی و چه مدرن - کشف انسجام در ساختار معنایی متن - در اینجا غزل - است. البته ساختار غزل حافظ اجاز? هر تأویل را به خواننده نمی‌دهد و این نکته‌ای است باریک که برخی تأویل کنندگان غزل حافظ از آن غافل بوده‌اند.ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها:واحد تحلیل واحد تحلیل ما در این رساله بیت است. اما نه به صورت مجزّا و مستقل، بلکه در ساختار کلی غزل و در پیوند با بیت‌های پیش و پس آن و نیز در پیوند با هست? مرکزی غزل.سوال‌های تحقیق الف) آیا در یک غزل از حافظ، هر یک از ابیات «ساز و سرودی دیگر» سر می‌دهد و ابیات یک غزل هر کدام استقلال معنایی دارند؟ و یا این که معمولاً به ظاهر چنین می‌نماید و حال آن که به واقع و یا به باطن چنین نیست؟ ب) آیا می‌توان در هر غزل حافظ از دید معنایی، هسته‌ای مرکزی کشف کرد و پیوند ابیات با این هست? مرکزی را نشان داد؟ ج) و اگر بر آن شدیم که اغلب غزل‌های حافظ از یک ساختار معنایی منسجم برخوردار است، پس چه عواملی در ایجاد چنین ساختاری نقش دارد؟سوابق تحقیق از اشارات بسیار جزئی که بگذریم – البته در متن رساله و در جای خود، به این اشارات پرداخته‌ایم - به قول دکتر علی محمد حق‌شناس، مقال? «قرآن و اسلوب هنری حافظ» از بهاء الدین خرمشاهی را می‌توان آغازگر جدی بحث‌های روشمند در این زمینه دانست. مقال? «حافظ شناسی: خود شناسی» از دکتر حق‌شناس، مقال? «بحثی در ساختار غزل فارسی» از دکتر سعید حمیدیان، کتاب «عرفان و رندی در شعر حافظ» از داریوش آشوری، و به ویژه کتاب «گمشد? لب دریا» از دکتر تقی پورنامداریان، از جمله تحقیقات راهگشایی است که در این باب صورت گرفته است. پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: روش انتخاب غزل‌ها در این رساله نخست چند غزل از حافظ (14 غزل) در قیاس با و به همراه با غزل‌هایی از سلمان ساوجی (7 غزل)، عماد فقیه (4 غزل) و خواجوی کرمانی (5 غزل) که از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی به هم شبیه‌اند، مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته است؛ به این صورت که از میان غزل‌های مشابه این چهار شاعر غزل‌هایی انتخاب شده است که هم بیشترین شباهت را از منظر وزن، قافیه، ردیف، و نیز معنا یا محتوا و یا فضای کلی غزل – همه یا برخی از این موارد – دارا باشند و هم این که از منظر ساختار معنایی، گسستگی و یا گسسته نمایی بیشتری میان ابیات هر یک از این غزل‌ها احساس شود. و سپس چند غزل از حافظ (19 غزل) به صورت مستقل، تحلیل ساختاری شده است. در انتخاب این غزل‌ها موارد زیر لحاظ شده است: الف) اغلب در هر یک از این غزل‌های گزیده، بیشترین گسست معنایی در میان ابیات هر غزل احساس شده است. ب) سعی شده است که به نحوی از گونه‌های معنایی مختلف غزل حافظ نمونه و یا نمونه‌هایی مطرح شود. گونه‌هایی چون: عرفانی، عاشقانه، سیاسی – مدحی، ملامتی و یا «شعر رندانه»، غزل – مرثیه، انتقادی (چون غزل «نقد صوفی نه همه ...»)، خیّامی، حسب حال نامه، و ... . ج) تا حد امکان سعی شده است غزل‌هایی انتخاب شود که از منظر ساختار معنایی – البته تا جایی که نگارنده اطّلاع دارد – مورد بحث و بررسی جدی و روشمند، قرار نگرفته باشند. و اگر به ندرت مورد چنین تحلیلی قرار گرفته باشند، حتماً و البته به گمان نگارنده، نکته و یا نکته‌های دیگر در آن قابل طرح بوده است که تحلیل مجدد آن را اقتضا کرده است. روش تحلیل ساختار معنایی غزل‌ها یکی از اصول اساسی در نگرش ساختاری «تأکید بر روابط میان اجزاء» در یک نوع یا گون? ادبی است تا جایی که این رویکرد، پیام یا محتوای اثر ادبی را چیزی جز انسجام درونی اثر و روابط اجزای آن نمی‌داند و بر آن است که معنا یا محتوای اثر همان ساختار اثر است. رویکرد هرمنوتیکی نیز، خواه هرمنوتیک سنتی – که در پی رسیدن به معنای ثابت و نیت مولف است – و خواه هرمنوتیک گادامری، تلاش می‌کند که ساختار منسجم متن را نشان دهد و پراکندگی ظاهری آن را توجیه کند. هرمنوتیک ادبی «در پی آن است که هر یک از اجزای یک متن را در فرایندی که عموماً «دور تفسیر شناختی» نامیده می‌شود بر کلی کامل منطبق سازد: ویژگی‌های فردی در مقابل کل متن قابل فهم است و کل متن در پرتو ویژگی‌های فردی قابل فهم می‌شود». تأکید این دو نوع رویکرد برای نشان دادن کلیت یک متن یا نوع ادبی، از طریق کشف و نشان دادن روابط و پیوند‌ها میان اجزای آن متن یا نوع ادبی، نکت? مشترک مهمی است که این دو نوع رویکرد را در کنار یکدیگر و در پیوند با هم قرار می‌دهد. راهنما و راهگشای ما در تحلیل ساختار معنایی غزل‌های مورد بحث در این رساله، همین نکت? مشترک و مهم بوده است؛ به این صورت که تلاش ما برای نشان دادن روابط معنایی میان بیت‌ها در هر غزل، داخل در مقول? ساختارگرایی است و اغلب برای نشان دادن این پیوند‌ها از رویکرد هرمنوتیکی یعنی تأویل مدد جسته‌ایم و هدف از این تأویل نیز چیزی جز رسیدن به ساختار منسجم آن غزل و توضیح گسسته‌نمایی ظاهری میان اجزای آن یعنی ابیات آن، نبوده است. نکت? دیگر این که ما کوشیده‌ایم تا در هر یک از غزل‌های مورد بحث در این رساله، یک هست? مرکزی کشف کنیم و پیوند آن را با ابیات غزل نشان دهیم. این هست? مرکزی را می‌توان ژرف‌ساخت غزل شمرد که با روساخت غزل یعنی هر یک از ابیات به عنوان واحد‌های روساختی، پیوند معنایی دارد. و این نیز داخل در مقول? ساختارگرایی است یعنی در راستای یکی دیگر از اصول اساسی رویکرد ساختارگرایی است ؛اصلی که بیان می‌دارد «ساختار‌ها در زیر سطح روساخت قرار دارند».ت. یافته های تحقیق و نتیجه گیری: در ساختار معنایی غزل حافظ، هسته یا موضوعی مرکزی وجود دارد و ابیات هر غزل به عنوان واحدهای معنایی سازنده و یا شکل دهنده به ساختار معنایی آن غزل، همواره با این هست? مرکزی و غالباً با یکدیگر روابط معنایی دارند. اما کشف هست? مرکزی غزل‌ها و نشان دادن پیوند معنایی ابیات با این هسته و نیز نشان دادن پیوند معنایی ابیات با یکدیگر – که تلاشی است برای کشف انسجام ساختاری غزل- نیازمند تأمل بسیار و اغلب نیازمند تأویل است چرا که یکی از اهداف تأویل - چه سنتی و چه مدرن – کشف یا نشان دادن انسجام در ساختار معنایی متن – در این جا غزل – است. و چنین تأویلی بر این فرض مهم استوار است که متن – در اینجا غزل حافظ- از انسجام معنایی برخوردار است و از این رو تلاش می‌کند تا این انسجام معنایی را کشف کند؛ یا آن را بازسازی کند و یا انسجام معنایی نوینی برای آن بیافریند. در غزل حافظ یکی از عوامل مهمی که هم کشف هست? مرکزی غزل را دشوار می‌کند و هم پیوند معنایی ابیات در یک غزل و در نتیجه انسجام ساختار معنایی آن را گسسته می‌نمایاند و توجه به آن در کشف انسجام ساختار معنایی غزل، نقش موثری دارد، تغییر مخاطب ابیات (صناعت التفات) در یک غزل و گاه حتا در یک بیت است که هم بسامد بالایی دارد و هم اغلب به گونه‌ای پوشیده صورت می‌گیرد. و اما عواملی که در ایجاد انسجام ساختار معنایی غزل – غزل‌های مورد بحث در این پژوهش – نقش دارد، عبارتند از:الف) وجود هسته‌ای مرکزی در غزل. ب) تناسب و یا پیوند معنایی میان ابیات.ج) تناسب معنایی ردیف با هسته و یا موضوع غزل.د) تناسب معنایی مطلع و مقطع غزل.ه) استعاره‌گرایی.
انسان‌شناسی در خمسه خواجوی کرمانی
نویسنده:
معصومه اسداللهی نژادکرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان بینی عرفانی اسلامی، انسان به واسطه دارا بودن گوهر دل و جان که که گنجینه اسرار حق و تجلیگاه انوار الهی است ، مظهر جمیع صفات و اسما خداوندی شده و مباهی به تکریم و جانشینی باری تعالی گردیده و در عرصه کائنات تنها موجودی است که "تاج کرمنا" به سر دارد. خواجوی‌کرمانی، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری، یکی از ره‌یافتگان به سر منزل حقیقت است که مکتب عرفان اسلامی در سیر و تحول تاریخی خود، در دامان خویش پرورده است . او همانند بسیاری از عارفان بزرگ قبل از خود، رسالتی عظیم بر دوش کشید و آن "شناخت انسان" و "چگونه بودن" است . یکی از اساسی‌ترین موضوعاتی که خواجو در خمسه خویش بدان پرداخته "چگونگی آفرینش انسان"، "ذکر کرامت و عظمت او" و "چگونه زیستن" اوست . آنچه در این رساله بدان پرداخته شده، شناخت افکار عرفانی خواجو درباره انسان است . در این رساله، برای رعایت اختصار از توضیحات اضافی پرهیز شده اما در مواردی برای روشن شدن معنی، به ذکر توضیحات لازم پرداخته و در مواردی به سخن دیگر گویندگان نیز استناد شده است .
تحلیل عنصر روایت در غزل-داستان های خواجوی کرمانی
نویسنده:
مریم مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه قدمت روایت به قدمت بشر است ولی روایت شناسی علم نسبتاً جوانی است که از عمر آن بیش از چند دههنمی گذرد. شاید روایت را در ساده ترین و عام ترین بیان بتوان متنی دانست که قصه ای را بیان می کند و قصه گویی(راوی) دارد.علم روایت شناسی ظرفیت های فراوانی را برای شناخت و تحلیل متون داستانی قدیم و جدید دارد. از جمله مواردی که در این پایان نامه به آنها پرداخته شد؛ مولفه های زمان، وجه( حال و هوا) و صدا ( لحن)، و نیز بررسی برخی عناصر داستانی در غزلاست.خواجوی کرمانی از شاعران برجست? قرن هشتم است که در قالب مثنوی آثار داستانی زیادی را از خود به جای گذاشته است. او به دلیل تسلط بر شگرد داستان پردازی در مثنوی، در قالب غزل نیز مهارت های ویژه ای از خود نشان داده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، تعدادی از غزل-داستان های خواجو بر اساس نظری? ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در بخش مولف? زمان که شامل نظم، تداوم و بسامد است، تحلیل می شود. همچنین در بخشِ وجه، فاصله و چشم انداز(کانونی شدگی)، و در بخش صدا، زمان و مکان روایت بررسی و در آن هاضمن استفاده از نظری? ژنت از دیگر نظریه پردازان نیز بهره گرفته می شود. این تحقیق نشان می دهد که گذشته نگری، آینده نگری، تداوم، و بسامد ازمهم ترین الگوهای زمانی روایت است که خواجو با استفاده از فشرده گویی و با برهم زدنِ نظم منطقی در آن ها، با هنر داستان پردازی، اندیشه های عمیقِ عشقی و عرفانی خود را به مخاطب، انتقال می دهد. او همچنین با استفاده از صورت های مختلفِ وجه در روایت و لحن درآن و نیز بهره گیری از عناصر داستان از قبیل درون مایه، شخصیّت، لحن، زبان، فضا و صحنه، توانسته است میزان اثر بخشی کلام خود را بر ذهن مخاطب ببیشترکند و با انتقال مفاهیم آن، به شکل روایی منسجم تری دست یابد. کلید واژه:خواجوی کرمانی، روایت، غزل- داستان، ساختار روایی
بررسی متناقض‌نما در آثار خواجوی کرمانی
نویسنده:
مهین اکملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متناقض‌نما کلامی است که به دلیل عدول از هنجار متعارف زبان، متناقض و گاهی مهمل به نظر می‌آید.این عادت شکنی موجب اعجاب و شگفتی مخاطب می‌شود،ذهنش را لحظه‌ای با مقوله‌ای خلاف عادت و انتظار درگیر می‌کند و در نهایت مخاطب متوجه می‌شود که کلام متناقض در عین متناقض بودن متناقض نیست.اگر تناقض در منطق عیب است در هنر در اوج تعالی است بنابراین با توجه به تعریف آن در منطق و ادب فارسی در این تحقیق به بررسی تناقض در شش اثر خواجو پرداخته شده است.ابتدا توصیف ساختار زبانی آن در 9 ساختار بررسی شده است که عبارتند از:1)ساختار ترکیبات متناقض‌نما 2)ساختار نسبت نقیضین به یک موضوع 3)ساختار تناسب نقیضین در جمله‌های مرکب 4)ساختار سلب نقیضین از موضوع 5)ساختار علی و معلولی نقیضین 6)ساختار عینیت نقیضین 7)ساختار منادای متناقض 8)ساختار عرفی تشریعی متناقض 9)ساختار قسم متناقض.پس از آن به تحلیل متناقض‌نما در سه مرحله‌ی معنایی،کلامی و عرفانی و تحلیل نمود متناقض‌نما در صنایع ادبی پرداخته شده‌است.همچنین میزان تأثیر اندیشه‌های کلامی در ساخت متناقض‌نما نیز بررسی شده است.تحلیل معنایی متناقض‌نما تحلیل تناقض‌های عرفی تشریعی است که زبان خواجو در این قسمت به شطحیات صوفیانه نزدیک می‌شود.در تحلیل کلامی و عرفانی،ترکیبات متناقض کلامی و عرفانی «ظاهر باطن» ،«اول آخر» ،«رحیم قهار» ،«بقا بعد از فنا»، «ساکن متحرک» و «مکان بی مکانی» بررسی شده است.
  • تعداد رکورد ها : 5