چکیده: مسأله عوالم ممکنه و نظام احسناز آن جا شروع می شودکه این جهان، موجد و سبب کافی برای به وجود آمدن می خواهد؛ لایب نیتس، در این باره، اثبات می کند که این جه
... هان، از جواهر فرد، تشکیل شده است وخالق آن داری کمال مطلق است؛ سبب کافی برای به وجود آمدن جهان ما، احسن بودن نظام آن است. در اندیشه طوسی، جهان به دون اثبات خالق خود کفا، به وجود نمی آید و کمال مطلق بودن او،اقتضا می کند جهانی را خلق کند که دارای نظام احسن است. امّا فخر الدّین رازی، با اثبات خالق دارای کمال مطلق برای جهان ما،به امکان خلق هزاران جهان دیگر،پی می برد. لایب نیتساز بحث جوهر فرد، به وجود خالق، پی برد، امّا فخر رازی، از بحث جوهر فرد، به اثبات خلأ و امکان خلق هزاران، جهان، پی برد؛ پس مقصدشان فرق می کند. امّا در بحث اثبات خالق دارای کمال مطلق، لایب نیتس با دو همتای خود، هم زبان و هم مقصد اند. امّا در بحث عوالم ممکنه و نظام احسن،طوسی و لایب نیتس هم مقصد می شوند؛ زیرا هر دو، می خواهند اثبات کنند که کامل مطلق، فقط جهانی دارای نظام احسن، خلق می کند. امّا فخر الدّین رازی مقصد او، این بود که طبق کمال مطلق خالق، امکان دارد، هزاران جهان را خلق شود و احسن بودن یک جهان، لزومی ندارد.
بیشتر