دغدغۀ اصلی این مقاله، بررسی این مسئله است که آیا کشف تبیین طبیعی برای تجربۀ دینی، حجیت معرفتشناختی آن برای اثبات متعلق خود، به ویژه خداباوری را رد میکند یا خ
... خیر. در این زمینه با دو دیدگاه کلی مواجهیم. برخی معتقدند که تا وقتی وجود نداشتن خدا با دلیل کافی اثبات نشود، تجربۀ دینی حتی در صورت کشف تبیین طبیعی برای آن، از حجیت معرفت شناختی برخوردار خواهد بود. اما برخی دیگر تأکید میکنند که به محض کشف تبیین طبیعی، حجیت معرفتشناختی آن از بین میرود بدون آنکه نیازی به اثبات وجود نداشتن خدا داشته باشیم. در این مقاله نزاع جف جوردن با گروه نخست را در همان ساختار بحث خودِ جوردن بیان و بررسی کردهایم. یافته و نتیجهای که پس از بررسی و نقد این دو دیدگاه، به آن رسیدهایم، ارائۀ دیدگاه سوم و جدید در این زمینه است. دیدگاه پیشنهادی، مبتنی بر تفکیک دو نوع تجربۀ دینی است. بر اساس این دیدگاه، برخی از تجربه ها که از شرایط خاصی برخوردارند حتی در صورتی که برای آنها تبیین طبیعی کشف شود، باز هم از حجیت معرفتی خاصی برخوردار خواهند بود.
بیشتر