جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
معاد جسمانی وروحانی از دیدگاه خواجه نصرالدین طوسی و فخرالدین رازی
نویسنده:
خالد حکیمی؛ استاد راهنما: اسدالله مصطفوی؛ استاد مشاور: محمد حسین کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی و روحانی یکی از مباحث مهم کلامی در اسلام است. خواجه نصیرالدین طوسی و فخرالدین رازی این دو عالم کلامی سعی بر آن داشته ‌اند تا اینکه این دو مباحث کلامی را به صورت یک‌پارچه بیان نمایند، خواجه نصیرالدین معاد را هم جسمانی می داند و هم روحانی؛ زیرا روح که جوهری مجرد است، با مرگ نا بود نشده و در قیامت اجزای اصلی بدن نیز باقی است و به روح بازگشت می کند و انسان زنده می شود. اشتراکات خواجه نصیرالدین طوسی و فخرالدین رازی در باره معاد جسمانی و روحانی که با هم دارند همانا در بررسی براهین معاد در یک جمله به دو برهان حکمت و عدالت اشاره می کنند.ضرورت معاد برای انسان به دلیل آن است که واجب است پاداش یا عذاب عمل‌اش را در آخرت ببیند.و همچنین حکمت خداوند اقتضا می کند که معاد و حشری باشد. افتراقات اقوال فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی در باره معاد جسمانی و روحانی عبارتند از:1- نظریه فخر رازی در اثبات امکان معاد یکی جواز اعاده ی معدوم، یکی هم قاعده ی حکم الامثال و دیگری قیاس اولویت است. 2-نظریه خواجه نصیرالدین طوسی در این مورد تکیه بر قاعده حکم الامثال است و اعاده ی معدوم را جایز نمیداند.خواجه و فخر روح را حادث میداند. در این تحقیق به بررسی معاد جسمانی و روحانی پرداخته شده است. که با در نظر گرفتن وجوه افترقات و اشتراکات که میان نظریات بیان خواهد شد
توصیف اوصاف الاشراف خواجه نصیر الدین طوسی با تاکید بر آراء آیت الله جوادی آملی به زبان ترکی استانبولی
نویسنده:
هاکان نیوزات کاراجان؛ استاد راهنما: رضا الهی منش؛ استاد مشاور: نوری دونمز
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب گران قدر اوصاف الاشراف خواجه نصیر الدین طوسی که به عنوان یک کتاب عرفان عملی به رشته تحریر در آمده از شش باب تشکیل شده است. باب اول در باره‌ آغاز سیر و سلوک و به دست آوردن توشه و آمادگی ‌های لازم است. همان ‌طور که در سفرهای ظاهری باید آمادگی ‌های لازم را فراهم و برای راه، توشه تهیه کرد، در سفر معنوی نیز باید آمادگی ‌ها و مقدمات لازم را فراهم کرد. به همین دلیل، خواجه نصیرالدین طوسی، باب اول کتاب خود را به مقدمات حرکت معنوی اختصاص داده است. این باب شامل شش فصل است:ایمان، ثبات، نیت، صدق، انابه و اخلاص بنابراین، انسانی که ایمان ندارد، یا ایمان دارد اما ثبات ندارد، یا ایمان و ثبات دارد اما نیت ندارد، قادر به حرکت نخواهد بود. یعنی اگر یکی از این ‌ها را نداشته باشد، نمی ‌تواند حرکت کند.باب دوم به رفع موانع در راه خدا اختصاص دارد. بعد از اینکه سالک مقدمات لازم را به دست آورد، باید موانع راه را بردارد، زیرا موانع، حرکت را متوقف خواهد کرد. فصل‌های این باب عبارت ‌اند از: ",توبه، زهد، فقر، ریاضت، محاسبه-مراقبه و تقوا",. باب سوم به بعد به مقامات سیر و سلوک می پردازد. باب سوم درباره مقامات و مراحل سیر و سلوک، طلب کمال و ویژگی ‌های سالکان و حالات آغازین سیر آن‌ ها است. این باب شامل شش فصل است: خلوت، تفکر، خوف-حزن، رجاء، صبر و شکر. هر فصل به یک حالت یا حرکت اشاره دارد. مثلاً خلوت و تفکر یک حالت و سیر است. خلوت و دوری از دیگران و تنها بودن با ملکوت خویش و پرورش محبت، یکی از مراحل سیر و سلوک است. خوف، حزن، رجاء، صبر و شکر نیز به حالات اولیه‌ی سالک تعلق دارد. باب چهارم درباره‌ی حالات سالک در طول سفر و مقدمات وصال است. این باب شامل شش فصل است: ",اراده، شوق، محبت، معرفت، یقین و سکون.",باب پنجم به حالات نهایی سالک بعد از رسیدن به وصال اشاره دارد. حالات نهایی، حالاتی هستند که در سالکی که به خدا رسیده است، در پایان سفر ظاهر می‌شود. فصل ‌های این باب عبارت‌اند از: توکل، رضا، تسلیم، توحید، اتحاد و وحدت. باب ششم درباره‌ی فانی شدن و رسیدن به خداوند متعال است. در این باب فقط وحدت مطرح است و دیگر کثرت، تکثر و فصل‌ها وجود ندارد. در اینجا فقط فانی شدن در خدا وجود دارد و دیگر اثری از سالک باقی نمی ‌ماند. هدف سالک، فنا فی‌الله و رسیدن به وحدت است، به همین دلیل در باب ششم فصلی وجود ندارد.
واکاوی مسئله «چندگانگی» در آراء فلسفی و کلامی نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمد کرمی نیا , رضا برنجکار , محمد رنجبرحسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در چشم‌انداز علوم فلسفه و کلام، نصیرالدین طوسی یکی از اندیشمندان دوگانه پنداشته می‌شود. وی در پاره‌ای از مباحث و موضوعات دانشی، دو عقیده‌ی مختلف از خود بروز داده که یکی بر اساس اصول فکری متکلمان و دیگری بر مسلک فیلسوفان می‌باشد. این أمر ممکن است در مرتبه اول ابهام و تردید ایجاد کند؛ زیرا این گمانه به نظر می‌رسد که نصیرالدین نظرات چندگانه‌ای را ارائه داده است. در این مقاله ابتدا به طور مختصر به برخی نظرات چندگانه نصیرالدین پرداخته می‌شود که نوعی ناهمگونی را نشان دهد. سپس در تحلیل این نظرات، شش فرض مطرح می‌شود که به قائلین و حامیان هر یک از آن‌ها پرداخته خواهد شد. در ادامه هر یک از این فروض به دقت بررسی شده تا مشخص شود کدام قوی‌تر است. در پایان، دیدگاه برگزیده ارائه خواهد شد. این مقاله با بررسی دیدگاه‌های نصیرالدین و توجه به جایگاه اجتماعی و علمی او، و ادوار زندگی و تعاملات او، نشان می‌دهد که رأی واقعی او مبانی کلام امامیه است، و دیدگاه های فلسفی به اقتضای علم فلسفه در آثار فلسفی نصیرالدین آورده شده است. هم‌چنین وی آثار فلسفی و دیدگاه های فلسفیِ مقابل با کلام امامیه را به دلیل شرایط زندگی و حضور در قلاع اسماعیلی، و از روی تقیه به رشته تحریر در آورده است. فرضیه «تبدل رأی» در این تحقیق به طور کلی ردّ می‌شود.
صفحات :
از صفحه 229 تا 253
آموزه صلح از منظر خواجه نصیرالدین طوسی و امانوئل کانت: بررسی تطبیقی
نویسنده:
علینقی لزگی ، جواد زروندی ، عبدالله حسینی اسکندیان
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله صلح از زمره‌ی مهم‌ترین مسائلی است که از دیرباز محل بحث و تأمل از سوی اندیشمندان مختلف با رهیافت‌های مختلف دینی و فکری بوده است. در این بین، خواجه نصیرالدین طوسی در جهان اسلام و همچنین امانوئل کانت در جهان مسیحیت بحث‌های عمیق و درخور تأملی را در این‌باره بیان داشته‌اند. صلح از منظر خواجه نصیرالدین، اصلی عمیق و بنیادی است که در تمام سطوح وجودی انسان، از نفس فردی تا جامعه و عالم هستی، تجلی می‌یابد. صلح در این دیدگاه، نه صرفاً نبود جنگ، بلکه تعادل، هماهنگی، عدالت و تلاش دائمی برای بهبود شرایط زندگی است. کانت نیز صلح را یک وضعیت مطلوب اجتماعی می‌داند که باید در آن حقوق بشر به‌طور کامل رعایت شده و زمینه‌های عدالت و خیر عمومی فراهم گردد. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین و تحلیل مسئله صلح از منظر خواجه نصیر و امانوئل کانت، به تبیین مشابهات و تمایزات فکری آنان در این‌باره پرداخته و مبانی و پشتوانه‌ی دینی و فکری این دو اندیشمند را در این زمینه مورد تأمل قرار می‌دهد. گفتمان خواجه در تبیین مقوله صلح مبتنی بر فطری بودن صلح و وجود زمینه‌های وحیانی آن جهت نیل به کمال و سعادت دنیوی و اخروی است، حال آنکه کانت به عنوان ضرورتی اجتماعی جهت نیل به رفاه دنیوی به صلح نگریسته و تبیینی لیبرالیستی و اومانیستی از آن دارد.
رؤیت خداوند از دیدگاه امام محمد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
پدیدآور: ولی الله منطقی ؛ استاد راهنما: اردشیر محمدی ؛ استاد مشاور: اسدالله مصطفوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله رؤیت خداوند از جمله مباحث پیچیده و عمده در فلسفه و کلام اسلامی می‌باشد که مشاجرات فلسفی زیادی را میان جریان‌های فلسفی و کلامی اسلامی بر انگیخته است. در این میان برخی از جریان‌های فلسفی اسلامی قائل به دیدن رؤیت خداوند هستند و برخی‌ از این جریان‌ها دیدن و شناخت رؤیت خداوند را ناممکن می‌دانند. از آنجایی که در اسلام دو جریان کلان فقهی- مذهبی مثل شیعه و اهل‌سنت وجود دارد، بنابراین تفاوت‌های معرفتی این دو جریان بعضا روی منازعات اختلاف‌های فلسفی-کلامی اسلامی نیز تأثیر گذاشته است. از آنجایی که معرفت‌شناسی فرقه تشیع بیشتر عقل محوریست، بنابراین، به شناخت خداوند از طریق استدلال عقلی و فلسفی تاکید می‌شود. اما معرفت‌شناسی جریان اهل‌سنت بیشتر شهود محور بوده و جایگاه بلند دارد، بناءً شناخت رؤیت خداوند از طریق ادراکات قلبی و با رویکرد عارفانه ممکن دانسته می‌شود. در این پژوهش سعی شده برای تحلیل مسئله‌ی رؤیت خداوند و فهم امکان و عدم امکان آن از دیدگاه دو اندیشمند در فلسفه و کلام اسلامی از جمله، امام محمد غزالی از پیشگامان مکتب فکری اشاعره و همچنان دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی از پیشگامان مکتب فکری امامیه مورد بررسی قرار گیرد و به تفاوت‌ها از جمله امکان رؤیت خداوند در آخرت، و اختلاف نظر در تفسیر آیات قرآن‌کریم، مانند آیات «لا تدرکه الابصار» و «وجوه یومئذ ناظره الی ربها ناظره» و نیز اشتراکات نظر آنها مانند عدم امکان رؤیت خداوند در دنیا و توافق دیدگاه در امر رؤیت قلبی دست یابد. در پژوهش حاضر برای تحلیل این دو نظریه‌ی فلسفی و کلامی متفاوت، از روش‌‌شناسی مطالعه‌ی تطبیقی و از شیوه‌ی گردآوری اطلاعات کتابخانه‌‌ای استفاده شده است.
تبیین چندگانگی آراء کلامی و فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی در الهیات بالمعنی الأعم
نویسنده:
پدیدآور: محمد کرمی نیا ؛ استاد راهنما: رضا برنجکار ؛ استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه علوم فلسفه و کلام، نصیرالدین طوسی به عنوان یکی از اندیشمندان دوگانه شناخته می‌شود. او در برخی از مباحث و موضوعات دانشی، دو عقیده متفاوت را ارائه کرده است که یکی بر اساس اصول فکری متکلمان و دیگری بر مسلک فیلسوفان استوار است. این موضوع ممکن است در ابتدا ابهام و تردید ایجاد کند، زیرا به نظر می‌رسد که نصیرالدین طوسی نظرات چندگانه‌ای را ارائه داده است. این رساله با ارائه یک دیدگاه جامع و تحلیلی، به بررسی زندگانی نصیرالدین در سه دوره زمانی می‌پردازد. سپس، یک فهرست جامع از کتابشناسی آثار و گاه‌شمار تألیفات تاریخ‌دار وی ارائه می‌شود. در ادامه، نظرات چندگانه نصیرالدین طوسی شمارش شده و نوعی ناهمگونی را نشان می‌دهد. شش فرض مختلف در تحلیل این نظرات مطرح می‌شود و به قائلین و حامیان هر یک از آن‌ها پرداخته می‌شود. هر یک از این فروض به دقت بررسی شده تا مشخص شود کدام یک قوی‌تر است. در نهایت، دیدگاه برگزیده ارائه می‌شود. این رساله با بررسی دیدگاه‌های نصیرالدین طوسی و توجه به جایگاه اجتماعی و علمی او، نشان می‌دهد که رأی واقعی وی بر اساس مبانی کلام امامیه است. همچنین، دیدگاه‌های فلسفی او به اقتضای علم فلسفه در آثار فلسفی او آورده شده است. علاوه بر این، آثار فلسفی و دیدگاه‌های فلسفی مقابل با کلام امامیه به دلیل شرایط زندگی و حضور در قلاع اسماعیلی، و از روی تقیه به رشته تحریر در آمده است. فرضیه «تبدل رأی» در این پژوهش به طور کلی رد می‌شود.
انسان ارزشمند در افق فکری خواجه طوسی
نویسنده:
زینب حفیظی؛ استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع انسان ارزشمند در افق فکری خواجه نصیرالدین طوسی یکی از مباحث مهم در اندیشه‌های فلسفی و اخلاقی اوست. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای به بررسی ارزشمندی انسان در سه حوزه معرفتی با تمرکز بر نقش عقل در شناخت حقایق و تنظیم رفتار انسان، گرایشی با هدف بررسی امیال فطری به حقیقت‌جویی، علم دوستی و ... به عنوان زمینه ساز ارزشمندی انسان و رفتاری با تمرکز بر تحلیل تعامل انسان با خود، خدا و دیگران با تاکید بر حاکمیت عقل و عدالت در دو بعد فردی و اجتماعی می‌پردازد. یافتهها نشان می‌دهد که در اندیشه خواجه طوسی ارزشمندی انسان در گرو هماهنگی بین شناخت عقلانی و گرایش‌های فطری و رفتارهای انسان است. وی با تاکید بر نقش مبانی انسان شناسی و اکتسابیات ( تربیت، محیط اجتماعی و ...) این دو را عواملی تاثیرگذار در جهت رشد یا تضعیف فطریات می‌داند.از سویی رذایل اخلاقی مانند جهل، افراط در بهره‌وری از قوه غضب و شهوت و ... به عنوان موانعی در تحقق ارزشمندی انسان بیان شده‌اند. بنابراین، خواجه طوسی با در نظر گرفتن و پیوند بین حکمت نظری و عملی چارچوبی جامع ارائه می‌دهد که در آن ارزشمندی انسان نه تنها در گرو یک بُعد بلکه در تعامل ساحت‌های وجودی انسان تحقق می‌یابد.
ارزیابی ادله اثبات ضرورت نبوت با تاکید بر آرای خواجه نصیر و ارائه تقریری نو از برخی ادله
نویسنده:
مجتبی علی نژاد؛ استاد راهنما: علی مطهری؛ استاد مشاور: قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که اصل نبوت از اصول دین است و در دین‌داری افراد نقش محوری ایفا می‌کند و عدم معرفت به دلایل آن منجر به عدم باور مبتنی بر علم می‌شود، لذا لازم است ادله اثبات ضرورت نبوت دوباره مورد بازبینی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. نظر به این که خواجه نصیرالدین طوسی بزرگ‌ترین متکلم دنیای اسلام است،در این پژوهش آرای وی مبنا قرار گرفت؛ ادله‌ای که در اثبات اصل نبوت از اهمیت بسزایی برخوردار هستند تحلیل و ارزیابی شد و در نهایت استدلالی همراه با تقریری نو از برخی ادله اقامه گردید .مبنای این دلایل که عبارتند از نیاز جامعه به قانون،هدایت فطریات و تعدیل غرائز،نیاز جامعه به معرفت،بعثت انبیاء از کمالیات برتر بودن و قاعده لطف قبلا مورد بررسی قرار گرفته است اما تبیین درست و رسایی از این دلایل به دور از نقص و اشکال که بتوان به آن اعتماد کرد موجود نیست.لذا لازم دیده شد این موضوع مورد تحقیق قرار گیرد. پژوهش کنونی با بررسی و ارزیابی تک تک مقدمات این استدلال‌ها و در نهایت تقریری نو از برخی ادله ارائه می‌شود تا این دلایل با اتقان بیشتری فراروی دین‌داران قرار گیرد. دلیل عقلی نو نیز ارائه شده است. از نتایج مهم این پژوهش این است که ساختاری درست و دقیق از هر یک از دلایل ارائه ‌گردیده است به طوری که به دور از اشکالات وارده و برخی ابهامات بتوان از آن مقدمات دفاع کرد. در این پژوهش این موضوع مطرح شده است که می‌توان به جای پرسش از ضرورت نبوت، به کارکرد انبیاء پرداخت. البته نمی‌توان گفت ضرورتی وجود نداشته، بلکه می‌توان گفت بحث از ضرورت به مانند برخی دیگر از مباحث چون جبر و اختیار و معاد، می‌تواند دارای اسراری در عالم الوهیت باشد و به همین جهت شاید بهتر باشد به جای ادله ضرورت نبوت، به کارکردهای انبیاء پرداخته شود.
فلسفه نبوت از دیدگاه ابن سینا و خواجه‌ نصیر الدین طوسی
نویسنده:
فاطمه قربانی؛ استاد راهنما: محمدحسین کیانی؛ استاد مشاور: عابدین بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نبوت پس از اصل توحید جایگاه ویژه‌ای در اندیشه دینی دارد. در این تحقیق، به روش توصیفی و تحلیلی و جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای به مقایسه دیدگاه ابن سینا و خواجه‌نصیرالدین طوسی در فلسفه نبوت پرداخته شده است تا از این رهگذر، نقش فلسفه در تبیین نبوت به‌عنوان یکی از اصول اعتقادی روشن شود. هدف اولیه پژوهش حاضر بررسی فلسفه نبوت از دیدگاه ابن سینا و خواجه‌نصیر الدین طوسی به بحث گرفته شده است و نکات اشتراک و افتراق هر دو متفکر بیان شده است. اغلب متکلمین مسلمان، نبوت را عطیه و گزینش ویژه الهی دانسته و در غیر کسبی بودن آن تأکید ورزیده‌اند؛ اما فیلسوفان مسلمان با دید فلسفی وارد قضیه شده و توجه خود را به شخصیت و استعداد نبی متمرکز کرده‌اند. بواسطه و مطالعاتی که من داشتم در این پایان‌نامه منعکس است به نظر می‌رسد که دیدگاه این دو متفکر ناظر به مسئله نبوت دربردارنده یک‌سری اشتراکات و افتراقات است اشتراکات آن این است که هر دو متفکر نبی و پیامبری را موهبتی الهی از جانب خداوند به‌سوی بندگانش می‌دانند تا انسان‌ها را راهنمایی نماید و قایل به این باور هستند که انبیا از جمله انسان‌هایی کامل هست که دارای بالاترین عقل نظری و عملی هستند و بدون تعلیم و آموزش قادر به یادگیری هست و ضرورت انبیا را هر دو متفکر در راستای سعادت حقیقی زندگی اجتماعی و هم تأکید در امر دنیوی و اخروی می‌دانند و همچنین هر دو متفکر قایل به عصمت انبیا هستند و افتراقات این دو متفکر در فلسفه نبوت در بیان خصلت‌ها و ویژگی‌های پیامبران می‌دانند ابن سینا سه خصلت برای نبی قایل‌اند که این خصلت‌ها نبی را با دیگر انسان‌ها متمایز می‌کنند عبارت‌اند ا‌ز: خصلت اول شدت وحدت قوه حدس. خصلت دوم، جودت و قدرت نیروی تخیل است و خصلت سوم شدت قوه متصرفه است. اما خواجه‌نصیر الدین طوسی سه نکته را در تعریف نبی بیان می‌کند که این سه نکته را تنها برای انبیا قایل است و آن عبارت‌اند از: هویت انسانی نبی، رابطه خدا و انسان، هویت اخباری نبی هستند. در مسئله عصمت انبیا، ابن سینا به‌صورت مطلق به عصمت انبیا قایل است و هر گونه سهو و خطا را از ساحت قدس آنها دور می‌داند؛ اما خواجه نصیرالدین طوسی ایل به عصمت مطلق در بُعد نظری نیست تنها شامل دریافت و حفظ و ابلاغ وحی می‌شود؛ اما در بُعد عملی به‌صورت مطلق قایل هست و گسترده آن را در داوری منازعات، موضوعات احکامی دینی، مسائل اجتماعی و عادی زندگی هم در بر دارد. نکته افتراق دیگری این دو متفکر در مسئله عقل و وحی هست در نزد ابن سینا هر گونه معرفتی افاضه عقل فعال و اگر وحی هم افاضه عقل فعال به نفس نبی است در فلسفه ابن سینا قوه حدس ازاین‌جهت بسیار مهم تلقی می‌شود که به‌وسیله آن بین معرفت وحیانی و غیر وحیانی فرق نهاده شده. نزد ابن سینا وحی القا خداوند به واسطه امر عقلی است. هنگامی که نفس در حال بیداری با مفیض وحی؛ یعنی عقل فعال مرتبط می‌شود معارف وحیانی را دریافت می‌کند. اما خواجه‌نصیر به عقل و وحی و مناسبات این دو به طور مستقل نمی‌پردازد؛ بنابراین خواجه به عقل و وحی و به‌ویژه موضوع فلسفه و فقه و روابط این دو، بیشتر به‌صورت ظاهری و خارجی و سیاسی توجه دارد.
خواجه نصیر الدین طوسی
نویسنده:
اکبر رهنما
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 1 تا 4