جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ارزیابی آراء ابن‌سینا درباره‌ی فردیت بر اساس این‌باوری
نویسنده:
میثم قائیدوند ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود ویژگی این‌بودگی در اشیاء، از جمله راه‌حل‌هایی است که برای حل مسئله‌ی تمایز و مسئله‌ی فردیت در اشیاء ارائه‌شده است. باور به وجود چنین ویژگی‌ای به فلسفه‌ دانس اسکاتس باز می‌گردد. اغلب اندیشه‌ی وی را تحت تاثیرابن‌سینا می‌دانند. درمتن پیش رو ابتدا برخی مطالب مقدماتی مانند اختلاف نظر در مساوی بودن این‌بودگی و ذات فردی، به منظور روش شدن نقطه نظر این‌باوران، بیان شده است. سپس نگرش ابن‌سینا درباره‌ی این موضوع شرح داده شده و پس از آن به تاثیر ابن‌سینا بر اسکاتس به عنوان واضع اصطلاح این‌بودگی پرداخته شده است. در آخر اندیشه‌های ابن‌سینا بر اساس نظرات این‌باوران معاصر ارزیابی شده و به این نتیجه کلی رسیده که هرچند ابن‌سینا در ایجاد سوال‌ از تشخص و فردیت در ذهن اولین این‌باور تاریخ فلسفه، یعنی اسکاتس نقشی برجسته داشته؛ اما باید توجه داشت که در فلسفه‌ی تحلیلی معاصر آراء بوعلی نه با ذات فردی و نه با این‌باوری سازگاری ندارد. در نتیجه، نه تنها نمی‌توان بوعلی را این‌باور قلمداد کرد بلکه حتی به نظر می‌رسد می‌توان وی را از جنبه‌هایی ضد این‌باور نیز به‌شمار آورد.
بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون
نویسنده:
زهرا آقاجری ، مسعود صادقی ، بابک عباسی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش‌های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می‌گوید همه را شایسته تربیت نمی‌داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می‌داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه‌ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می‌کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به‌طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می‌شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره‌مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می‌پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی‌سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ‌ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 225
نشست‌ رویکردهای معاصر در بازخوانی فلسفه اسلامی
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
مسئله خویشتن‌یابی در روان درمانی وجودی؛ مقایسه دیدگاه صدرا و ون دورزن
نویسنده:
فاطمه فاضل زاده ، مجید ملایوسفی ، محمدجواد شمس ، علی رضا کاکاوند
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ون‌دورزن، روان‌درمانگر وجودی با بررسی مؤلفه‌‌‌های متعدد درمانِ وجودی، خودتأملی و خویشتن‌یابی را مؤلفة اصلی‌ این نگرش دانسته، معتقد است که انسان با وجودی متفاوت با سایر موجودات و هویتی سیال و پویا، خود وجود و هویت خویشتن را تعیین می‌کند. ملاصدرا نیز با توجه به هویت سیال و پویای انسان معتقد است که وجود انسان محدود و منحصر به این عالم نیست، خود عوالم و نشئات وجودی متعددی دارد و در هر عالم، نشئه‌ای متناسب با آن می‌یابد. انسان با اراده و اختیار خود، جایگاه خویش را در نظام هستی تعیین می‌کند و می‌تواند با ارتقای وجودش تا مرتبة وجود عقلی، عالمی‌ عقلی مشابه عالم عینی گردد. هر دو متفکر در برخورداری انسان از وجودی سیال و پویا و خودی «خودتعیین‌گر» اتفاق نظر دارند. چنانکه از جایگاه مؤلفة خویشتن‌یابی‌ در درمان وجودی و نگرش صدرا دربارة‌ این مؤلفه بر می‌آید؛ دیدگاه صدرا دربارة خویشتن‌یابی می‌تواند مبنای درمان وجودی در فرهنگ‌ ایرانی- اسلامی ‌باشد..
صفحات :
از صفحه 102 تا 118
نقد و بررسی کتاب دیگردوستی مؤثر: رساندن بیشترین خیر چگونه فهم ما را از زندگی اخلاقی تغییر می دهد
نویسنده:
مریم صمدیه ، مجید ملایوسفی ، علی صفرزاده ملکی
نوع منبع :
نمایه مقاله , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
کتاب دیگردوستی مؤثر، کمک به دیگری را هم در حوزه مبانی نظری و هم در حوزه مبانی عملی مورد توجه قرار داده است. در واقع کمک به دیگری شامل کمک به انسان­های دیگر، حیوانات، محیط زیست و هر چیزی است که سبب بهبود شرایط انسان­ها و جهان می­شود و پرداختن به این موضوع سابقه­ای به قدمت وجود انسان دارد. کتاب دیگردوستی مؤثر، توسط پیتر سینگر از متفکران معاصر در حوزه اخلاق عملی نگاشته شده و شامل چهار بخش و پانزده فصل است. کتاب به شیوه­ی بسیار مناسب و البته مؤثر و کاربردی در زمینه کمک به دیگران سخن گفته است و در این زمینه در حوزه خود کم­نظیر است؛ اما مهم­ترین نقطه ضعف کتاب، عدم توجه به نقش سازمان­های جهانی در پیشگیری از جنگ و... است که این امر خود می­تواند نقش مؤثر و بلکه اساسی در زمینه دیگردوستی ایفا نماید.
فیلانثروپیا در یونان باستان و رابطة آن با پایدیا
نویسنده:
مجید ملایوسفی ، مریم صمدیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر از طريق بررسي متون برجاي مانده از عصر كلاسيك يونان باستان، به بررسی ارتباط میان فیلانثروپیا (انسان¬¬دوستی) و پایدیا (تعلیم و تربیت) در اين دوره ميپردازد. اصطلاح فیلانثروپیا نخستین‌بار در نمایشنامه پرومتئوس در بند، نوشتة آیسخولوس بکار رفته و بعدها در برخي از آثار ادبی و فلسفی دورة کلاسیک یونان باستان استفاده شده است. در این نمایشنامه، انسان¬دوستی به پرومتئوس نسبت داده شده، چراکه او آتش را از زئوس دزدیده تا به انسان بدهد و آنها را از نابودی رها سازد. در کمدی صلح اریستوفان نیز ايزد هرمس با صفت انسان¬دوست معرفی شده زيرا دستیابی به صلح را برای انسانها ممكن میسازد. در سخنرانی ایسوکراتس، اصطلاح انسان¬دوست بر رهبران سیاسی و انسانهایی اطلاق میشود که از بالاترین فضایل برخوردارند و نعمتهایی همچون معرفت را با دیگران به ‌اشتراک میگذارند. افزون بر این، افلاطون نیز در کتاب چهارم قوانین، کرونوس را فردي انسان¬دوست معرفی میکند، بدين‌ دليل که در شیوة حکومت سعی میکند فرهنگ و تمدن را در میان انسانها برقرار سازد. در رسالة اوتیفرون نیز، سقراط خود را از آن جهت که دانسته¬های خویش را با انسانهای دیگر به‌اشتراک میگذارد، انسان¬دوست دانسته است. همانگونه كه ارسطو اذعان کرده، فیلانثروپیا امری ذاتی و فطری تلقی میشود، اما با اینحال از طریق پایدیاست که شکل فضیلتمندانه بخود میگیرد. در مقابل، موجوداتی که به فیلانثروپوس متصف شده¬اند، موجوداتی هستند که در راستاي شکل‌دادن به پایدیا و توسعة آن در جامعة خویش، تلاش میکنند.
صفحات :
از صفحه 17 تا 36
توزیع عادلانه قدرت و مناصب حکومتی از دیدگاه ارسطو و ملاصدرا
نویسنده:
مسیب جوزی ، مجید ملایوسفی ، محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترسیم نظام سیاسی که در آن قدرت و مناصب حکومتی به صورت عادلانه توزیع شده باشد از جمله دغدغه‌هایی است که ارسطو و ملاصدرا در آثار خود توجه ویژه‌ای بدان داشته‌اند ارسطو در پی این مسأله به بررسی انواع حکمرانی‌های سیاسی و نقد آن‌ها پرداخته و بیان می‌کند که ایراد اساسی حکومت‌ها در این باره این است که هرکدام شیوه حکومت خود را به طور مطلق عادلانه دانسته و توجهی به هدف از تشکیل جامعه سیاسی و حکومت که رساندن شهروندان به فضیلت و برآوردن منافع مشترک و شکوفندگی (اودایمونیا) آنها است، ندارند. حکومت‌هایی که این اهداف را برآورده کنند صحیح و عادلانه‌اند و در غیر این صورت منحرف‌اند. از نظر ملاصدرا نیز هر چند هدف از تشکیل جامعه و حکومت برآوردن نیازهای مشترک است اما اهداف دیگری نیز دارد که با دیدگاه ارسطو در این زمینه متفاوت است از نظر او هدف اصلی از حکومت و تشکیل جامعه رسیدن انسان به خداوند و سعادت اخروی است چرا که این جهان همانند گذرگاه است. همچنین از دیدگاه او حکومت منصبی الهی است که تنها به کسانی واگذار می‌شود که مأذون از طرف او باشند بنابراین تنها حکومت این افراد عادلانه بوده و صور دیگر حکومت از روی اضطرار قابل قبول می‌باشد. ما در این مقاله با تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف به بررسی و مقایسه آراء آنها درباره نحوه عادلانه توزیع قدرت در نظام سیاسی و معیار شایستگی جهت حکومت و بدست گرفتن مناصب حکومتی خواهیم پرداخت.
ارزیابی این‌باوری از منظر استدلال‌های فیلسوفان تحلیلی معاصر در دفاع از این‌بودگی
نویسنده:
میثم قائیدوند ، محمدصادق زاهدی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
فیلسوفان تحلیلی معاصر استدلال‌هایی برای اثبات این‌بودگی در موجودات ارائه کرده‌اند این استدلال‌ها را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد. دسته‌ی نخست، استدلال‌های موسوم به تصورپذیری و دسته‌ی دوم استدلال‌های مشهور به پارادوکس چیزم است. تمامی این استدلال‌ها به دنبال اثبات ویژگی‌ای غیر‌‌کیفی در اشیا یا هر یک از جهان‌های ممکن‌‌ هستند که این ویژگی می‌تواند به نحوی منحصر به فرد آن شئ یا جهان‌ ممکن را از دیگر اشیاء یا جهان‌‌های ممکن متمایز کند. این ویژگیِ غیرکیفیِ خاص همان این‌بودگی است. در این مقاله ضمن بررسی هر دو دسته از استدلال‌هایی که تاکنون برای این‌باوری ارائه شده، نقد‌هایی را که بر این استدلال‌ها وارد است بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که هیچ یک از این استدلال‌ها از منظر مخالفت با این‌باوری خدشه‌ ناپذیر نیست. از طرفی دیگر با بیان تبعات و چالش‌هایی که مخالف این‌باوری با آن مواجه است به این ارزیابی کلی رسیده که این‌باوری ورای غیرقابل قبول بودن و یا دست کم قابل مناقشه بودن تمامی استدلال‌هایش ایده‌ای قابل پذیرش است؛ چرا‌که، حتی با صرف نظر ازچالش‌هایی که ضد‌این‌باوری با آن مواجه است این‌باوری برای فهم تمایزات موجودات از یکدیگر تبیینی قابل قبول‌تر به نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 87 تا 109
عشق الهی از دیدگاه شیخ اشراق و مولانا
نویسنده:
پدیدآور: طاهره غلامی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مباحثی که در فلسفه، ادبیات و عرفان عطف توجه بسیاری به آن شده و نظریات متنوعی در خصوص آن ارائه گردیده مسأله عشق الهی است، که متفکران بسیاری در باب آن سخن گفته اند. از یک سو متفکران بزرگی همچون سهروردی و مولانا عشق را به حقیقی ومجازی تقسیم می‌کنند که مطابق با تفکر ایشان عشق مجازی همان عشق به ماسوی الله وعشق حقیقی عشق به خدا، صفات و افعال اوست و از سوی دیگر متفکرانی از شرق تا غرب یک تقسیم‌بندی سه‌گانه از آن ارائه می‌کنند که عبارت است از عشق اروتیک، فیلیایی وآگاپه‌ای. مهم‌ترین خصیصه‌ی عشق اروتیک لذت است؛ در عشق فیلیایی خواستن چیزهای خو‌ب برای دیگری و فقط برای دیگری است که معیار و ملاکی مهم تلقی می‌شود و سرانجام عشق آگاپه ای که عبارت از محبّت عام خداوند نسبت به موجودات است که این نوع عشق، معنای حقیقی عشق در مسیحیت است. دربررسی نظریات سهروردی و مولانا در باب عشق الهی به دیدگاههای مشترک فراوانی برمی‌خوریم؛ از جمله اینکه هردوی آنها عشق را یک معنای ملکوتی و دارای مراتب متعددی می‌دانند که بالاترین مرتبه عشق متعلق به حق‌تعالی است. هردو متفکر معرفت را پایه واساس عشق و عقل را موجودی متعالی و نخستین صادر از خداوند می‌دانند. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری و همه‌ی موجودات را واجد معشوق و مقصودی واحد می‌داند که جملگی به سوی حق‌تعالی رهسپارند، مولانا نیز وجود و بقای هستی را منوط به وجود و بقای عشق دانسته و همه‌ی کائنات را جویا و طالب معشوق حقیقی می‌داند. درکنار این نظریات مشترک، نظریات متنفاوتی نیز درنظریه ایشان درباب عشق‌الهی وجود دارد. برخلاف سهروردی که عشق را از محبّت ومعرفت بالاتر می‌داند و معرفت را مقدمه وپایه‌ای برای رسیدن به عشق می‌داند، مولانا عشق را مقدمه‌ای برای رسیدن به معرفت و شرط دریافت معرفت را عشق می‌داند.
نظام احسن از منظر ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
پدیدآور: پدرام حمیدی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر باز انسان در نظاره آسمان و زمین و شگفتی های آن، همواره در جستجوی حکمت ونظم؛ یا اثبات فقدان نظم در جهان هستی بوده است. و در این میان عده ای بی نظمی، اتفاق و تصادف را علت آن پنداشته و دسته ای دیگر کاملیت و احسن بودن نظام هستی را علتی بر نظم و هماهنگی جهان دانسته و به اثبات آن پرداخته اند. در واقع بر اساس پذیرش اصل واقعیت و اینکه پیوند انسان و جهان با هم پنداری نبوده بلکه دارای واقعیت است، بحث هماهنگی و نظم و مسأله ی به نام نظام احسن مطرح می شود که آیا واقعیت های جهان هماهنگ و منظم می باشند یا پراکنده و گسیخته از هم هستند؟ بنابراین مسأله نظام احسن یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیاتی به ویژه فلسفه و حکمت الهی به شمار می آید. بحث نظام احسن در حکمت الهی با مسائلی از قبیل علم باری تعالی و عنایت الهی؛ و مسأله شرور به عنوان شبهه در برابر نظم و نظام احسن هستی قرار دارد که در اصل این شبهه را می توان برخاسته از بطن نظریه نظام احسن دانست. نظام احسن، قاعدتاً نظامی است که به طورکلی یا شر در آن راه نیافته یا شرور بسیار اندکی را شامل می شود و این میزان از شرور، ضرری بر احسن بودن نظام محسوب نمی شود، حال آنکه به نظر مردم و بعضی از فلاسفه غرب، تعداد شرور در نظام هستی بسیار زیاد است. در این میان دو فیلسوف بزرگ؛ ابن سینا و توماس آکویناس به بررسی و اثبات نظام احسن و شناسایی ماهیت شرور می پردازند. به طوری که ابن سینا شرور را عدمی و ناشی از فقدان دانسته و آکویناس شرور را لازمه نظم و عدالت در عرصه هستی می داند؛ این دو متفکر بزرگ با توجه به بحث عنایت الهی و علم باری تعالی، اراده خداوند و نفی نسبی و عدمی و لازمه اختیار بودن مسأله شرور، به اثبات نظامی احسن می پردازند.