جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
نقش سبک های فرزندپروری در هویت‌یابی و از خود بیگانگی دانش‌آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی
نویسنده:
زهرا خمیس پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده نیاز های اولیه را درباره جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه ی سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها ، اخلاق ورو حیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می‌شود (هیبتی، 1381).هر خانواده شدت خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می‌شود متأثر از عوامل فرهنگی، اقتصادی و غیره می‌باشد(هیبتی، 1381).پژوهشها نشان می دهند که شیوه های فرزند پروری والدین اثر طولانی بررفتار، عملکرد، انتظارات و در نهایت بر شخصیت افراد در آینده دارند. مثلا والدین سخت گیرودیکتاتور مانع پیشرفت و خلاقیت کودک می‌شود. والدینی که اجازه نمی دهند کودک ابراز وجود کند مانع بروز استعداد های بالقوه او می‌شود. و در نتیجه این قبیل کودکان افرادی روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد. (مهرابی هنرمند و همکاران، 1379).یکی از جنبه های تاثیر فرزند پروری از خود بیگانگی است که در مطالعات اندیشمندان مسلمان نیز همواره مفهوم «از خود بیگانگی» چه به صورت مفهوم منفییا مثبت مد نظر بوده است اگر چه این مطالعات بیشتر در مورد جامعه و کمتر در مورد سازمان انجام گرفته است اما به راحتی و با استفاده از تفاسیر قرآن و سنت می توان آراء اندیشمندان و جایگاه آن را در وحی پیدا کرد.از خود بیگانگی از مقوله‌های مهم در مباحث جامعه‌شناختی، انسان‌شناختی، روانشناسی اجتماعی و فلسفی جهان امروز است که پیرامون آن عقاید گوناگون وجود دارد. از آن‌جا که این مفهوم دارای ابعاد‌ی گسترده و گوناگون است تعاریفی متعدد و متفاوت از آن ارائه شده است. مفهوم از خودبیگانگی بعد از صنعتی‌شدن جوامع در محافل علمی مطرح شده و مورد توجه به‌خصوص جامعه‌شناسان و روانشناسان قرار گرفته است. هر کدام از این متفکران با توجه به دیدگاه‌های علمی و تخصصی خود و بر اساس مکاتب فکری که به آن وابستگی بیش‌تری داشته‌اند، به ارائه‌ی نظریه‌هایی درباره‌ی این مفهوم پرداخته‌اند(تبریزی،1380).در مورد هویت یابی نیز جیمز مارسیاپس از اریکسون به این نتیجه رسید که شکل گیری هویت در مراحل مختلفی صورت می گیرد . او دو روند را در شکل گیری هویت اساسی تلقی می کند که عبارتند از بحران و تعهد . بحران یا جستجوی هویت دوره ای است که در آن فرد در زمینه تقلید ها ، هما نند سازی ها ی گذشته ، انتظارات ، نقش ها و سن اجتماعی پرسشگری می کند و در رابطه با علایق ، استعدادها و جهت گیری ها ی خویش به تامل می پردازد و نقش ها ، آرمآن ها و صور مختلف هویت را مورد آزمایش قرار می دهد.تعهد عبارت است از اتخاذ تصمیم ها ی نسبتا با دوام و تثبیت نسبی در صور مختلف هویت و جهت گیری تلاش ها یفرد به سوی تصمیم های اتخاذ شده که مشابه مفهوم وفاداری در نظریه اریکسون می باشد (کارووشییر 1375 بیشاب و دیگران 1997به نقل از چلبیانلو و همکاران، 1382).بنابراین با توجه به آنچه گفته شد ،هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک های فرزند پروری با هویتیابی و از خود بیگانگی در دانش آموزان دبیرستانی دولتی و غیر دولتی می باشد .?بیان مسئلهنوجوانییکدورهیانتقالیازوابستگیدورانکودکیبهاستقلالومسولیتپذیریدورانجوانیوبزرگسالیاست. درایندوره،نوجوانبادومسألهاساسیدرگیراست: بازنگریوبازسازیارتباطباوالدین،بزرگسالانوجامعه،وبازشناسیوبازسازیخودبهعنوانیکفردمستقل. درهمینمرحلهانسجامجنبه هایمختلفبدنی،جنسیوتصورازخویشبهصورتبهتدریجدرذهننوجوان « منکیستم؟ » هویتواحدشکلمیگیردوپاسخگوییبهسوالاساسیتحققمییابد (لطفآبادی، 1385).دراینمرحلهعلاوهبرمسألهرشدشخصیتیواخلاقییکنیازاساسیدیگر،یعنیکسب دانشومهارتهایلازمبرایاشتغالیاادامهیتحصیل،بهعنوانیکنیازمهمدرتعلیموتربیت نوجوانمطرحمیشود. رشدهماهنگنوجواندرتمامزمینه هاوشکل گیریهویتمنسجمو مستقل،ضرورتیانکارناپذیردرتعلیموتربیتاینمرحلهاست. موفقّیتهایتحصیلیدرطول سالهایمدرسهوقبولشدنبعدینوجواندردانشگاه،معمولاًعاملموثریدرشکلگیری هویتاست. زیراراههایزندگیآینده یاوراهموارترمیسازدوازنظرحرفهاینیزاطمینان بیشتریبرایاوایجادمیکند (رضوی، 1388).نوجوانسعیداردخودشرابااینتغییراتوفقدهد. ازاینگذشته،وقتیکهیکیاز کارهایاساسی،رشداست،نوجواندرتلاشبرایایجادیکهویتیایک(تعریف منحصر به فرد از خود)است . اگرچهکارشکلگیریهویتدرسراسرچرخهیزندگیادامهمییابد تغییراتدرهویت،درطولدورهینوجوانیمعمولاًبیشترقابلملاحظهاست(آچر ،1989).اریکسونهویترابهعنوانپیشرفتمهمشخصیتوگامیمهمبهسمتتبدیلشدنبهبزرگسالثمربخشوخوشحال،تشخیصدادوتعارضروانشناختینوجوانیراهویتدربرابرسردرگمینقشنامید. نتایجموفقیتآمیزمراحلقبلی،زمینهرابرایحلمثبتاینتعارضآمادهمی کنند(برک ،2001). اریکسونیکتئوریرشددرطولعمرپیشنهادکردهکهشاملهشت مرحلهاست،هرمرحلهبایکناسازگاریمرکزیمشخصشدهوافرادنیازبهبرخوردکردنبا ناسازگاریدارند(اریکسون ،1968).احساس هویت بهعنوانمهمترینرویدادمرحلهینوجوانیمتأثرازهمانندسازیباوالدین است. نحوهیرفتاروالدینباعنایتبهنگرشیکهدرفرزندانخودبهوجودمیآورند،در هویتآنهاتأثیرخواهدداشت(موسویپور،1375).ریچوشاختر (2011) نیزبرنقشمهممدرسهومعلمدرهویتیابیدختراندبیرستانیتأکید میکنند. دردورهینوجوانی،افرادبهرفاقتودوستیباهمسالانخود،اهمیتزیادیمی دهندو ازمصاحبتباآن ها،حتّیدربعضیمواردازمصاحبتباخانوادههمبیشترلذّتمیبرند(حسینی،1385). مواجههینوجوانانباعقایدوارزشها،ازطریقتعاملباانواعهمسالانگسترشمی یابد. دوستانصمیمیباحمایتکردنعاطفیازهمدیگروتأمینالگوهاینقشتشکیلهویت،در کاوشگزینههابهیکدیگرکمکمیکنند(برک،2001). ازطرفدیگرتحولوپیشرفتهویت باعثکمشدنفشارهمسالاندرنوجوانانمیشود(دوماس،الیسو ولف ،2012).یکی از مسائلی که در هویت یابی نوجوانان دخیل است شیوه های فرزند پروری والدین می باشد. تربیت فرزندان یکی از وظایف دشوار پدر و مادر است. روان شناسان رشد از دهه 1920 به بعد علاقمند بودند بدانند که چگونه والدین، رشد اجتماعی و شایستگی را در کودکان پرورش می دهند یکی از نیرومندترین رویکردها در این زمینه مطالعه ای تحت عنوان شیوه های فرزندپروریاست (دارالینگ ، 1999).شیوه های فرزند پروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها تعریف شده است که تعاملات والد ـ کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می‌کند و فرض بر این است که یک جو تعاملی تأثیرگذار را بوجود می‌آورد (علیزاده و آندرایس ، نقل از محرابی، 2004).اکثرمحققانیکهفرزندپروریراتوصیفکردهاندبهمفهوم "سبکهایفرزندپروریدایانابامریند" تکیهکردهاند. بامریندبر اساستحقیقاتخودسبکهایتربیتیوالدینرابهسهدسته تقسیمکردهاست:1-مستبدانه:صمیمیتاندکهمراهباکنترلوانضباط سختگیرانه.2- اقتدار – منطقی:صمیمیتومحبتدرعیناعمال کنترل. 3-سهلگیرانه:رابطهگرموصمیمیبدونکنترلو نظارتبررفتار کودکان مطالعاتوپژوهشهایمتعددحاکیازنقشتعیینکنندهو تأثیراتزودرسودیررسسبکهایفرزندپروریبرابعادمختلف سلامتروانی – رفتاری و اضطراب فرزنداندرتمامطولزندگیشانمیباشد(اسلیکر ،2005).شیوه های فرزندپروری عاملی تعیین کننده و تأثیرگذار است که نقش مهمی را در آسیب شناسی روانی و رشد کودکان ایفا می‌کند. بحث در مورد هریک از مشکلات فرزندان بدون در نظر گرفتن نگرش ها، رفتارها و شیوه های فرزندپروری والدین تقریباً غیرممکن است (علیزاده و آندرایس، 2002). طبق تحقیقات انجام شده شیوه های فرزندپروری مستبدانه، سهل گیرانه و بی اعتنا با اضطراب، ترس و رفتار ضداجتماعی در دوران نوجوانی و بزرگسالی رابطه دارد (هنری ماسن ، مترجم، یاسایی، 1380). فرزندان والدین مستبد معمولاً واپس زده و تهاجمی هستند و فرزندان والدین سهل گیر خیلی ناپخته اند و معمولاً پرجنب و جوش و عبوس و تهاجمی هستند (راتوس ، مترجم گنجی، 1388).یکی دیگر از متغیر های مرتبط با در هویت یابی نوجوانان از خود بیگانگی است . در مطالعات اندیشمندان مسلمان نیز همواره مفهوم «از خود بیگانگی» چه به صورت مفهوم منفی یا مثبت مد نظر بوده است اگر چه این مطالعات بیشتر در مورد جامعه و کمتر در مورد سازمان انجام گرفته است اما به راحتی و با استفاده از تفاسیر قرآن و سنت می توان آراء اندیشمندان و جایگاه آن را در وحی پیدا کرد.واژه «آلنوس» که در زبان فارسی غالباً به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، در فلسفه غرب سابقه طولانی دارد. ریشه این اصطلاح کلمه لاتین «آلیوس» به معنای «دیگر» است. بنابراین، «آلن» به معنای منسوب به دیگری است. از صفت «آلن» فعل «آلنته» ساخته شده است، به معنای «از آنِ شخص دیگر کردن» یا به عبارت واضح تر، «انتقال به غیر». سپس از این کلمه، اسم فعل «آلنتین» به معنای «انتقال به غیر» (الیناسیون) ساخته شده است. مورد استعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی از یک شخص و انتقال آن به شخصی دیگر. اما با گذشت زمان، این مفهوم آن قدر توسعه پیدا کرده، که در جامعه شناسی، روان شناسی و روان پزشکی، الیناسیون عبارت است از حالت ناشی از اختلال روانی یا به اصطلاح، «روانی» بودن(قبادیانی،1379). البته این معنا نیز با مفهوم حقوقی کلمه ارتباط دارد؛ زیرا از یک سو بیمار روانی، شخصی است که سلامت عقل خود را از دست داده است (عقل از او سلب شده است)، و از سوی دیگر قانون پاره ای از حقوق چنین شخصی را سلب می کند و به ولی یا وارث او انتقال می دهد. این همان مفهوم قضایی «حجر» است. بنابراین، «فرد الینه» از جهت قضایی معادل «محجور» خواهد بود. مفهوم از خودبیگانگی یعنی حالتی که در آن آدمی خود را در کارش شکوفا نمی سازد، بلکه خود را نفی می کند و به جای آنکه احساس خوشبختی کند و توان های فکری و جسمی خود را آزادانه گسترش نمی دهد، بلکه از نظر بدنی تحلیل می رود و به لحاظ فکری سرگردان می شود(مطهری،1368).بنابراین محقق در پی پاسخ به این سوال است که آیا سبک های فرزند پروری والدینبا هویتیابی و از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتیارتباط دارد و میتواند آن ها را پیش بینی کند؟همچنین آیا فرزند پروری ،هویت یابی و از خود بیگانگی در میان دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی متفاوت است؟?اهمیت وضرورت پژوهشاگردوره ینوجوانیبدونمشکلسپریشود،نوجوانبهبزرگسالسالمیتبدیلخواهدشدو نقشبزرگسالیخودراخوبایفاخواهدکرد،امااگردراینگذردشواریهاییبهوجودآید، بهداشترواننوجوان،ازجاده یاصلیمنحرفوبهبیراههکشیدهخواهدشد. برایتضمین بهداشتروانی،کسبهویتواستقلال،سالمترینراهایناستکهروابطنوجوانباوالدین دائمیوصمیمیباشد. بهاعتقادفایرکلوس (2012) هویتدرمحیطیشکلمیگیردکهفرددر آنواقعشدهاستوهمینهویتشکلگرفتهپاسخیبهمحیطسازندهیآناست. نوجوانانیکه والدینخودراهمیشهحاضردرصحنهمیبینندواحساسمیکنندکهمیتوانندبرآن هامتکی باشند،بهتررشدمییابندوروانسالمترینیزدارند(لطف آبادی ،1385).باتوجهبهمطالبفوق،میتوانپیشبینیکردکهاز خود بیگانگی،ارتباطباهمسالان،نفوذوالدین،شیوههای فرزند پروریبودنوسلامتروانرابطهیجدیباهویت یابیفردیدانشآموزانخواهندداشت.بابررسیعواملموثربرهویتیابیفردیدانشآموزان،میتواناولویتهاونیازهایآن هارا شناختورهنمودهایآموزشیرابااینشناختهاسازشدادوبهدستیابیبهتعریفیمنسجم ازخود،دردانشآموزانکمککرد.اهداف پژوهشهدف (اهداف) پژوهش: 1 - نقش سبک های فرزند پروری درپیش بینی از خود بیگانگی دانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 1-1 - نقشسبک فرزند پروری در پیش بینیمولفه بی هنجاریدانش آموزان مدارس دولتی و غیر انتفاعی 1-2- نقشسبک فرزند پروری در پیش بینیاحساس انزوایدانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی 1-3-نقش سبک فرزند پروری در پیش بینیناتوانیدانش آموزان مدارس دولتی و غیرانتفاعی 2-
بررسی ابزار انسجامی در کتاب‌های بخوانیم دوره ابتدایی و مقایسه‌ی آن  با انشاهای دانش‌آموزان پایه پنجم
نویسنده:
سیلا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زبان از مهمترين وسايل ارتباطي ميان انسان‌هاست. در دوره‌هاي مختلف، از جنبه‌هاي گفتاري و به ويژه نوشتاري مورد مطالعه قرار گرفته است. يكي از شاخه‌هاي علم زباشناسي علم تجزيه و تحليل كلام و كاربرد شناسي است كه براي زبان در عمل و در بافت‌هاي متني و موقعيت‌هاي مكاني و زماني نقش خاصي قائل است. آنچه در اين رساله مدنظر است نقش متني زبان است. كه گوينده و نويسنده را قادر مي‌سازد تا منظور خود را در درون بافتي خاص و معني‌دار سامان دهد. هميشه متن از چندين جمله تشكيل شده است. كه ابزارهاي انسجامي به آن انسجام بخشيده و درك آن را ممكن مي‌كند. اين رساله، بعد از بررسي و تعريف ابزارهاي انسجامي، اين عناصر را در تمام كتاب‌هاي بخوانيم پايه‌هاي اول تا پنجم ابتدايي و انشاهاي دانش‌آموزان سال پنجم مورد بررسي قرار داده و ميزان بسامد و كاربرد آن‌ها را به صورت تحليل‌هاي آماري، مشخص كرده است تا در اين مقال به دو نتيجه‌ي بسيار عمده برسد. اول اينكه، همان‌طور كه در «كتاب بخوانيم» هر سال از دوره‌ي ابتدايي ابزار انسجامي واژگاني بيشترين كاربرد را داشته، در انشاهاي دانش‌آموزان هم ابزار انسجامي واژگاني بيشترين بسامد را دارا بوده است. با كمك آزمون معيار خي اين فرضيه ثابت شده كه رابطه‌ي معنادار بين كاربرد ابزار انسجامي واژگاني در كتب بخوانيم و انشاهاي دانش‌آموزان وجود دارد. در صورتي كه، آموزش موارد ديگر مانند حروف ربط و يا ضماير اشاره‌ي شخصي و نيز هم‌معنايي كه بسامد زيادي در كتاب‌ها نداشته‌اند در انشاها هم كمتر ديده شده است و آموزش اين سه عنصر به طور مستقيم تاثيري در بسامد آن در انشاها نداشته است. در اين تحقيق ما از روش تحقيق تحليل محتوا استفاده كرده‌ايم كه در دو بخش مطالعات نظري و بررسي ميداني صورت مي‌گيرد. در مرحله اول به بررسي متون پرداخته مي‌شود و در بخش بعد مطالعات پيمايشي انجام شد. ابزار تحقيق چك ليست‌هايي است كه از كتاب‌هاي بخوانيم دوره ابتدايي و نيز انشاهاي دانش‌آموزان پسر پايه پنجم بدست آمده است.
رابطه‌ی باورهای معرفت‌شناختی و رویکردهای یادگیری با یادگیری خودگردان در دانش‌آموزان دختر و پسر
نویسنده:
افسانه حیدری فرزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری (سطحی، عمقی) با یادگیری خودگردان (فراشناخت، شناخت) در دانش آموزان دختر و پسر در سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی است. همچنین، تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی یادگیری خودگردان و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران ورشته های مختلف در مولفه های فوق نیز از جمله اهداف این پژوهش است. روش: در این پژوهش 367 نفر( 211 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان رشته انسانی، تجربی و ریاضی شهر پاکدشت با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های معرفت شناختی (EQ) و پرسش نامه دو عاملی تجدید نظر شده فرآیند مطالعه بیگز (spQ)و پرسش نامه خودگردانی بوفارد برای آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین بعضی از ابعاد باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودگردان رابطه معنادار وجود دارد و آنها توانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. همین طور مشخص شد که بین رویکردهای یادگیری با یادگیری خود –گردان رابطه معنادار وجود دارد وتوانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. از طرف دیگر معلوم شد در باورهای معرفت شناختی بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. حال آنکه در رویکردهای یادگیری بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. به علاوه، مشخص شد که در یادگیری خود گردان بین دختران وپسران تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری کلی: با بررسی رابطه متغیرها و تفاوت آنها در دختران و پسران در رشته های انسانی، تجربی و ریاضی می توان راهبردهای کارآمد و سودمندی برای افزایش باورهای معرفت شناختی و بکارگیری مهارت های مطالعه و پذیرش مسئولیت یادگیری در جهت خودگردانی در اختیار دانش آموزان قرار داد.
مقایسه‌ی باورهای معرفت‌شناختی، رویکردهای یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی در دانش‌آموزان دختر  رشته‌های انسانی و ریاضی
نویسنده:
پروانه رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی در مقطع پیش دانشگاهی رشته های انسانی و ریاضی بود. برای این منظور تعداد 311نفر شامل 151 دانش آموز انسانی و 160 دانش آموز ریاضی انتخاب و پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی، فرایند مطالعه ی بیگز و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان برروی آنها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس مستقل یک راهه، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که دانش آموزان رشته ها ی علوم انسانی و ریاضی- فیزیک در باور به ذاتی بودن یادگیری و ساده بودن دانش باهم متفاوتند، در استفاده از رویکرد سطحی یکسان نیستند و با وجوداینکه در خودکارآمدی تحصیلی کلی تفاوت معناداری ندارند ولیکن در سازه های استعداد و کوششِ خودکارآمدی متفاوتند. به علاوه نتایج نشان داد که درهر دو گروه، ابعاد ذاتی بودن توانایی یادگیری و یادگیری سریع با رویکرد عمیق و خودکارآمدی تحصیلی رابطه ی منفی معنادار ولی با رویکرد سطحی رابطه ی مثبت معنادار دارند. جهت رابطه ی خودکارآمدی تحصیلی با رویکرد عمیق مثبت و با رویکرد سطحی منفی بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که خودکارآمدی تحصیلی به همراه سه باور معرفت شناختی ذاتی بودن یادگیری، ساده و قطعی بودن دانش قدرت پیش بینی رویکرد سطحی را دارا بودند.
  • تعداد رکورد ها : 4