جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان
شخص محوری:
حسن میلانی، محمدعلی ایازی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , فیلم , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و بیستمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 24 آبان ماه 1393 ـ با موضوع "مناظره علمی تفسیر قرآن به قرآن در نگاه موافقان و مخالفان" با سخنرانی «استاد قاضی زاده، ایازی» به عنوان موافقان تفسیر قرآن به قرآن و «استاد میلانی» به عنوان مخالف تفسیر قرآن به قرآن و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد. در ابتدای این نشست استاد قاضی زاده گفت: سه سطح قرآن بسندگی قابل تصور است؛ قرآن بسندگی در دین و قرآن بسندگی ىر شریعت قابل قبول نیست ولی قرآن بسندگی در تفسیر، فهم قرآن با خود قرآن ممکن است و حدیث ثقلین مورد نزاع نیست. وی افزود: تاویل قرآن غیر از تفسیر قرآن است تفسیر یعنی کشف معانی قرآن و به دست آوردن مراد استعمالی و جدی است و تاویل به امور خارجیِ متعالی مرتبط است و بعضی از روایات تاویل هستند نه تفسیر. در ادامه استاد میلانی اظهار داشت: علامه طباطبایی صریحا تصریح می کند به اینکه ما نیازی به سنت نداریم، فهم قرآن برای ما رافع اختلافات است و تفکر اجتماعی برای ما ملاک است. در حالی که خدا ما را به اهل بیت(ع) ارجاع داده است تا آنها رافع اختلاف باشند. وی افزود: دکتر صادقی معتقد است که حتی در آیات فقهی نیز ما نباید به سنت مراجعه کنیم. و کسانی که ادعای استغنای قرآن را از اهل بیت(ع) را می گویند همه آنها در نهایت به اهل بیت(ع) رجوع کرده اند. وی افزود: کجای قرآن آمده است که تفکر اجتماعی رافع اختلافات است؟ باید قرآن را بر مبنای «ما آتاکم الرسول فخذوه» فهم کنیم. تا هزار سال علما معنای توحید را نمی فهمیدند در حالی که اهل بیت(ع) توحید را برای ما معنا کرده اند. وی با استناد به برخی عبارات تفسیر المیزان در ادامه گفت: علامه معتقد است که ما باید در آیات قرآن تدبر کنیم و فقط قرآن نور است. چگونه ما دنبال نور دیگر بگردیم؟ و اگر در فهم قرآن به سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید. قرآن باید تبیان خود نیز باشد و به جمیع اجتیاجات بشر پاسخ دهد. در ادامه این نشست استاد ایازی در بیان دیدگاه خود اظهار داشت: بسیاری از مسائلی که آقای میلانی فرمودند مورد نزاع نیست. ما یک سنت و عترت داریم و یک حدیث و نقل از سنت داریم. ما امروزه مواجه با عترت و سنت نیستیم ما با منقولات حدیثی مواجهیم که عمدتا خبر واحد هستند. وی افزود: عدم استفاده از خبر واحد در تفسیر، به معنای کنار گذاشتن سنت و عترت نیست. در خود روایات آمده است که روایات را به قرآن عرضه کنیم و همه علمای علم اصول جهتِ صدورِ روایت را مطرح کرده اند و ممکن است صدور روایت به خاطر تقیه یا "قضیة فی واقعة" باشد. این استاد حوزه و دانشگاه در مورد فهم قرآن خاطر نشان کرد: خود قرآن که مومنان و مشرکان را خطاب قرار داده است ومشرکان در برابر خطابات قرآن موضع گیری می کردند و واکنش نشان می دادندآیا این ها قرآن را می فهمیدندیا نه؟ بحث فهم در اینجا مطرح است. و روایات هم یک دسته نیستند. یک دسته از روایات معنا و مفهوم را می گویند، یک دسته تاویل هستند، یک دسته به تعیین مصداق می پردازند و دسته دیگری از روایات، روایاتِ تفصیل است و تفصیل غیر از کشف است. وی یادآور شد: فهم قرآن دارای مراتبی است. فردی دقت می کند و معنایی را می فهمد و می فهمد که غیر از این معنا، وجوه دیگری نیز وجود دارد و این وجوه با هم تعارضی ندارند. و گاهی امام صادق(ع) دو معنا را به دو نفر می گفتند یا امام ارشاد می کردند به معنای بالاتر و این ناقض این نیست که قرآن قابل فهم نیست. یعنی فهم قرآن درجات دارد. استاد ایازی افزود: گاهی ائمه(ع) به مایاد می دادند که چگونه قرآن را فهم کنیم، این جنبه تعلیمی دارد و با تفسیر قرآن به قرآن مشکل ندارد. اگر در جایی با هیچ قواعدی معنای روایت تفسیری را متوجه نشویم این را از باب تعبد قبول می کنیم. محل نزاع اخبار تعلیمی نیست بلکه اخبار آحاد است. در ادامه این نشست استاد قاضی زاده با بیان اینکه مخالفان تفسير قرأن به قرأن خوىشان را از این سرمایه عظیم محروم می کنند وعملا به روایاتی که غالب آنها سند قابل قبولی از جهت علم الدرایه ندارند متوسل می شوند و در بعضی از موارد که از این روایات هم نداریم فقط ثواب خواندن قرآن را می برند. وی ادامه داد: آقای میلانی فرمودند ما با مراجعه به روایات اختلافاتمان حل می شود . الان ما همه پیرو روایت مگر اختلاف نداریم؟و این درست نیست. باید بگوییم که اختلافات به صورت نسبی حل می شود.و منظور علامه طباطبایی پر واضح است ایشان می گوید اگر بجای مراجعه به روایات صحابه و تابعین به قرآن مراجعه می شد اختلافات (بطور نسبی) حل میشد. مسئول موسسه فهیم با اشاره به اینکه کسانی که تفسیر قرآن به قرآن را رد می کنند سرمایه عظیمی را از دست می دهند، اظهار داشت: حدود ده درصد روایات تفسیری ما سند معتبردارند ،واین در صورتی است که کسی حجیت روایات تفسیری را بپذیرد که اکثر اصولیون قبول ندارند.حال اگر کسی حجیت خبر عادل واحد تقسیری را قبول کند این ده درصد را قبول کرده است و عملا بقیه آیات کلام الله را باید به قصد ثواب بردن آن بخواند. استاد قاضی زاده با اشاره به تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) افزود: جان علامه با قرآن مانوس بود ما نباید مردم را از شیوه ای که محکم و مستحکم است و توانسته در جامعه رشد کند، دور کنیم. همه ریزه خوار علامه در تفسیر هستند. وی تاکید کرد: تفسیر قرآن به قرآن کاربرد بیشتری نسبت به تفسیر روایی دارد. مگر روایاتِ صحیحِ تفسیری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چه مقدار است؟ بعضی آیات، روایت تفسیری ندارند و در مورد بعضی از آیات، روایات متعارض وجود دارد. استاد میلانی در جواب گفت: محل نزاع این است که آقایان قائل هستند که ما در فهم قرآن به پیامبر(ص) نیز نیاز نداریم و پیامبر(ص) حق دخالت در قرآن را ندارد. می گویند که اگر به پیامبر(ص) و سنت مراجعه کنیم دور لازم می آید و برای آنها زمان حضور و غیبت تفاوتی ندارد. در حالی که امام علمی دارد که محکم و متشابه را می داند. شما چرا می گویید که ما قرآن را در حد امام صادق(ع) فهم می کنیم؟! ممکن است در فهم قرآن تعارض باشد، امروز چیزی بفهمیم و فردا یک چیز دیگر. وی افزود: ممکن است یقین ما جهل مرکب باشد. اگر تمام قواعد را در فهم رعایت کردید به این معنی است که درست فهمیده اید؟ چرا تدبر و برداشت شما صحیح باشد؟ در حالی که پیامبر(ص) می گوید علی(ع) و قرآن در کنار هم هستند. اهل بیت(ع) گفته اند تفسیر قرآن به قرآن؟ این صحیح است؟ خب پیامبر(ص) چرا حدیث ثقلین را گفت؟ با تفسیر قرآن به قرآن پیامبر(ص) حدیث ثقلین را نمی گفت. دنبال علی(ع) برویم و علی(ع) هم ما را به تفسیر قرآن به قرآن ارجاع دهد؟! ایشان تاکید کرد: آقای ایازی می گوید اخبار آحاد محل بحث است در حالی که علامه می گوید قرآن نور، بیان و تبیان است و در این صورت به پیامبر(ص) نیازی نداریم. وی ادامه داد: در رجوع به اهل بیت(ع) اشتباهات کوچک و کم می شود و اگر در فهم قرآن به اهل بیت(ع) رجوع کنیم معذور هستیم و اگر بدون رجوع به اهل بیت(ع) حتی اگر فهم درستی داشته باشیم به جهنم خواهیم رفت. استاد ایازی در پاسخ به استاد میلانی گفت: من سنت را رد نکردم و شما کلام بزرگان را تقطیع کرده و تقطیع را تفسیر می کنید. در حدیث هم"صعب مستعصب" است و آنچه در مورد فهم قرآن می گوییم در مورد فهم حدیث هم جاری است. آیا قرآن از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟ اگر استفاده کرده همه ما باید آن را بفهمیم. آیا حدیث از قواعد فهم استفاده کرده است یا نه؟آیا در مورد فهم روایات اختلاف نظر وجود ندارد پس چرا شما در مورد روایات این کلام را بیان نمی کنید؟ وی افزود: در بعضی احادیث نقل به مناسبت و یا با چند تعبیر آمده است ولی قرآن قطعی الصدور و کلام الهی است. اینکه در روایتی معنایی آمده است آیا معنا همین است و چیزی غیر از این نیست؟ در حالی که روایات دیگر معناهای دیگر می آورد. تفسیر امام یک معنا از معانی است. این استاد حوزه و دانشگاه با طرح این سوال که چرا فرقی بین زمان حضور و غیبت نیست؟ در ادامه گفت: خبری که با هفت یا هشت واسطه به دست ما می رسد با زمان حضور امام فرق می کند. آیا اراده جدی در روایت مطرح بوده است یا نه، احتمال می دهیم که امام عام را گفته خاص را در جای دیگر فرموده است. ناسخ را گفته منسوخ را در جای دیگر بیان کرده است. استاد ایازی با بیان اینکه خود ائمه(ص) معیار رجوع به قرآن را به ما گفته اند افزود: کسی نگفته که فهم ما در سطح فهم ائمه(ع) است و تفسیر قرآن به قرآن کنار گذاشتن عترت نیست. بلکه عمل به کتاب و سنت و حدیث ثقلین است. استاد قاضی زاده به طور عینی به نقض برداشت های قرآنی آقای میلانی پرداخت و گفت: آقای میلانی شما در جواب استاد ایازی که در آیه شریفه لایمسه الا المطهرون فرمودند:" یعنی انسانهای غیرمطهر به حقیقت معنا نمی رسند و قرآن را مس نمی کنند اما درباره فهم قرآن همه می توانند قرآن را بفهمند" فرمودید: "قرآن را شما نمی توانید مس کنید تا چه رسد بفهمید" آقای میلانی گفته قبلی خود را تأیید کرد. آنگاه استاد قاضی زاده ضمن آوردن روایات ذیل آیه در تفسیر نورالثقلین و البرهان نشان داد که شما عملاً تفسیری جدای از معانی روایات ذیل آیه را آورده اید.ویک تفسیر ذوقی را ارایه کرده اید آن وقت به علامه که تفسیر قرآن به قرآن میکند اشکال می گیرید این به مراتب بدتر است. اقای میلانی افزود: برداشت ما از قرآن اشکالی ندارد و لازم نیست ضرورتاً ما تفسیر روایی را بگوئیم. استاد قاضی زاده گفت پس به هم نزدیک شدیم و شما هم تفسیر غیر روایی را می پذیرید. در ادامه استاد قاضی زاده در بیان سوالی از استاد میلانی اظهار داشت: آیا فهم از قرآن مستند به خومان باشد خوبتر است یا مستند به خود قرآن؟ و استاد میلانی در پاسخ گفت: خداوند عمدا آیاتی را آورده است تا مخاطب غلط بفهمد. سپس وی خطاب به حضار گفت آقایان گول قرآن را نخورید مثلا خدا «الی المرافق» گفته تا افرادی از اهل بیت(ع) جدا شده و به اشتباه بیفتند و در «عصی آدم ربه فغوی» نیز همچنین است. استاد ایازی در پاسخ گفت: پس قرآن وسیله ضلالت و گمراهی است. و استاد میلانی جواب داد: آری وآیه «و یضل من یشاء» را در قرآن داریم. در پایان ضمن برگزاری جلسه توسل به اهل بیت علیهم السلام حضار سوالات خود را پرسیدند.
فهم قرآنی با انذار و هدایتگری اراده انسان در تلاقی ساحت های عقل نظری و عقل عملی
نویسنده:
سید امیر سید جعفری ، حبیب دانش شهرکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
پرسش اصلی که زمینه‌ی این پژوهش را فراهم آورده است، برآمده از دغدغه مومنانه‌ای است مبنی بر اینکه متن مقدّس قرآن کریم، چه روش و معیاری را برای فهم بیان نموده است؟ برای پاسخ به این پرسش، با به کارگیری تفسیر آیه به آیه، تمام آیات مرتبط با فهم قرآنی استقراء شده است و پس از بررسی تفاسیر ناظر به آیات مزبور و مقوله بندی مفاهیم استنباط شده از آن‌ها، الگوی فهم قرآنی در ساحت تلاقی عقل نظری و عقل عملی ارائه گردیده است. فهم قرآنی هنگامی به طور کامل درک می‌شود که آثار آن تمام شئون نفس انسانی – اعم از ساحت نظر و عمل- را فراگرفته باشد. در این راستا، غایت انذار قرآنی برای تولید خشیت در جان انسانی و با هدایتگری اختیار او، معیاری را برای سنجش معانی و تقریب تفاسیر محتمل در اختیار «من» شخص مخاطب آیات قرآنی قرار می‌دهد. البته، کثرت تفاسیر شخصی از آن حیث که طولی می‌باشد، تشتت نظری را در پی نخواهد داشت.
الهدایة والعرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن
نویسنده:
محمد ابوزید الدمنهوری
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم
منابع دیجیتالی :
مقدمات و پیش فرض های عقلی فهم قرآن
سخنران:
سید کمال حیدری
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , پرسش و پاسخ
کلیدواژه‌های اصلی :
چگونه با قرآن برخورد کنیم؟ [کتاب عربی]
نویسنده:
محمد الغزالي
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره: نهضه مصر,
فهم قرآن حکیم، جلد 3، تفسیر صریح طبق وحی [کتاب عربی]
نویسنده:
محمد عابد الجابري
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مغرب: دار النشر المغربیه,
فهم قرآن حکیم، جلد 2، تفسیر صریح بر اساس وحی [کتاب عربی]
نویسنده:
محمد عابد الجابري
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مغرب: دار النشر المغربیه,
 فهم قرآن حکیم، جلد 1، تفسیر صریح بر اساس وحی [کتاب عربی]
نویسنده:
محمد عابد الجابري
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مغرب: دار النشر المغربیه,
قرآن (تلاشی برای فهم مدرن) [کتاب عربی]
نویسنده:
مصطفى محمود
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نقش عقل و تفکّر عقلی در شناخت قرآن به قرآن (مطالعه موردی: قرآن شناختِ آیت الله جوادی آملی)
نویسنده:
محمدامین شاهجوئی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه سید محمدحسین طباطبایی، نویسنده تفسیر المیزان، مفسر معروف قرآن کریم در تاریخ معاصر ایران و تشیع است. او مدعی است که در کتاب خود، شیوه تفسیر قرآن به قرآن را به کار گرفته است. از میان شاگردان وی، بیشترین اهتمام به رشته تفسیر را در تدریس و تالیف، آیت‎الله عبدالله جوادی آملی، داشته است. ایشان نیز مدعی ست که به شیوه استاد خویش، قرآن را تفسیر کرده است. شرط لازم ورود به حوزه تفسیر به شیوه پیش‎گفته، شناخت قرآن به روش «قرآن‎بنیاد» است. از این رو، او مجلد نخست از مجموعه چندین جلدی تفسیرِ موضوعی خود را «قرآن در قرآن» نامیده است. دعوی وی در کتاب یادشده، این است که به «قرآن‎شناختِ قرآن‎بنیان» پرداخته، و از این رهگذر، بر شیوه تفسیر «قرآن به قرآن» استدلال کرده و اسلوب مزبور را بر پایه آن استوار ساخته است. مطالعه این اثر، نشان‎دهنده کامیابی‎های قابل توجه نویسنده در اتخاذ روش یادشده در قرآن‎شناسی است که دستاوردهای مهمی برای وی به ارمغان آورده است. با توجه به این که آیت الله جوادی آملی، همچون استاد خویش، به موازات تحقیقات گسترده تفسیری، سالیان متمادی اهتمام ویژه‎ای به تدریس و تالیف در سطوح عالی فنّ حکمت اسلامی نیز داشته است، مقاله حاضر در پی بررسی این مطلب است که آیا «قرآن‎شناسیِ قرآن‎محور»ِ ایشان، به گونه‎ای کاملا عاری از دخالت آموزه‎های حِکمی و تنها مستند به متن آیات وحی به انجام رسیده است؟ آیا می‎توان بر دعوی «قرآن‎بنیان» بودن این روش (به نحو مطلق) به گونه‎ای کاملا برکنار از تاثیر تعالیم حکمی، صحّه گذاشت؟ یا نه؛ هرقدر هم که قرآن‎شناسی، بر آیات خود قرآن استوار و درون‎متنی باشد، تاثیرِ آموزه‎های فلسفی بر آن، به کلی قابل حذف از فرایند شناخت وحی نبوده و ادعای «کاملا قرآن‎بنیاد» بودن آن، به کلّی فارغ از هرگونه تاثیرگذاری زمینه‎های تعقّل فلسفی، قابل تأمّل و احیانا تردید است؟ بدیهی است پاسخ این پرسش، هرچه باشد، به طور مستقیم به امکان یا استحاله «تفسیر قرآن صرفا به خود قرآن» نیز قابل تعمیم خواهد بود؛ زیرا منهج تفسیری مزبور، بر شناخت قرآن به قرآن، مبتنی و به آن مشروط است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 46