جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 10
التأويلات النجمية في التفسير الإشاري الصوفي ویلیه عین الحیاة
نویسنده:
شيخ احمد بن عمر بن محمد نجم‌الدين كبرى, علاءالدوله احمد بن محمد سمنانى؛ تحقیق: احمد فريد المريدى
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
چکیده :
التأويلات النجمية في التفسير الإشاري الصوفي، اثر شيخ احمد بن عمر بن محمد نجم‌الدين كبرى، همراه با تتمه آن با عنوان «عين الحياة»، اثر علاءالدوله احمد بن محمد سمنانى، با تحقيق شيخ احمد فريد المريدى، تفسير عرفانى قرآن كريم، همراه با اشارات و رموز صوفيانه مى‌باشد كه به زبان عربى و در قرن هفتم هجرى نوشته شده است. صاحب «كشف الظنون» نام اين تفسير را «بحر الحقائق و المعاني في تفسير السبع المثاني» خوانده و ذهبى نام «التأويلات النجمية» را بر آن نهاده است؛ لذا دقيقا و به‌طور مشخص معلوم نيست كه آيا «بحر الحقائق» كتابى جدا از تأويلات است و يا همان مى‌باشد. كتاب با مقدمه‌اى مفصل از محقق آغاز و مطالب در شش جلد تنظيم شده است. نجم‌الدين تا آيه 17 و 18 سوره مبارکه «والذاريات» را كه تفسير و شرح كرد، درگذشت و كتاب او ناتمام ماند. بعد از آن علاءالدوله سمنانى دنباله آن را گرفت، (علاءالدوله سوره «والذاريات» را تكميل نكرد) و تفسير را، از ابتداى سوره «والطور» تا آخر قرآن، در تكميل تفسير نجم‌الدين نوشت. وى همچنين تأويل سوره «الفاتحة» را با آنكه در اصل تفسير نجم‌الدين آمده است، بر آن افزود. تفاوت زيادى بين روش‌هاى اين دو مؤلف در اين تفسير ديده مى‌شود؛ بدين معنى كه آنچه نجم‌الدين نوشته است گاهى تفسير ظاهر است و آنچه هم جنبه تأويلى و اشارى دارد، بسيار آسان و قابل فهم است و حال‌آنكه آنچه علاءالدوله سمنانى نوشته است، به تفسير ظاهر هيچ مربوط نيست و صرفا مبتنى بر قواعد فلسفى صوفيه است و كسى كه در اصطلاحات ايشان وارد نباشد، چيزى از تفسير او نمى‌فهمد. در اين تفسير، نقل و شرح احاديث نبوى يا تمسك و استشهاد بدان‌ها قابل توجه مى‌باشد. اين نكته مسلم است كه احاديث، همچون آيات قرآن، در خدمت تأويلات نویسنده و يا تأييد اصول نظرى وى به كار گرفته شده است؛ گرچه مى‌توان برای تعدادى از احاديثى كه در اين تفسير آمده است مستنداتى حداقل در سطح كتاب‌هایى مانند صحيح بخارى و يا مسلم و يا ساير مسانيد و صحاح اهل سنت يافت، اما بدون شك بخش مهمى از اين احاديث، روايات صوفيه است. همچون برخى تفاسير عرفانى ديگر، در اين تفسير نيز گاهى به كلام بزرگان صوفيه اشاره و از آن‌ها اقوالى ذكر شده است.
تفسير عرائس البيان فی حقائق القرآن - المجلد الثانی (التوبة - المؤمنون)
نویسنده:
ابو محمد صدرالدین روزبهان بن ابی نصر البقلی؛ تحقیق: احمد فرید المزیدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
عرائس البيان في حقائق القرآن اثر صدرالدين روزبهان بن أبى نصر بقلى (م606ق)، تفسيرى است عرفانى بر طريقه اهل تصوّف كه شيخ روزبهان به زبان عربى آن را نوشته است. البته اين نام در تمام نسخ يك‌سان نبوده و با اندكى اختلاف به كار رفته است: 1-عرائس البيان في تفسير حقائق القرآن، 2- عرائس البيان في معاني القرآن، 3- عرائس البيان في حقائق البيان[۱] و در برخى متون تاريخى از اين تفسير با عنوان «تفسير عرائس» نام برده شده است. عرائس البيان، قديمى‌ترين تفسيرعرفانى براى قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنى بر تأويل‌هاى ايشان مى‌باشد. اين تفسير، به لحاظ تاريخى اهميت دارد؛ چرا كه اين اثر به دنبال ظهور تفاسيرى چون لطايف الإشارات قشيرى كه از اركان مهم تفسير عرفانى محسوب مى‌شود و نيز در امتداد حركت غزالى در عرفان، ظهور مى‌يابد. در عرائس البيان، نوعى پيوستگى بين ميراث عرفانى گذشته و آثار صوفيانه بعدى، ملاحظه مى‌كنيم. روزبهان بقلى در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتى بس بزرگ است. به بيان ديگر مى‌توان گفت اين تفسير در حكم نوعى دايرةالمعارف اقوال عرفانى مشايخ اين مكتب است. در يك نگاه كلى تفسير عرائس‌البيان، تفسيرى است بر مذاق صوفيان و در تأييد مكتب عرفانى او. از اين نظر تأويلات او متكلفانه و بعيد است و با تأويل در معناى معهود قرآنى آن -كه اجتناب‌ناپذير است- به كلى متفاوت است. خواننده عرائس البيان قبل از آن‌كه بتواند از آن استفاده تفسيرى ببرد، بايد با اصطلاحات عرفانى، ادبيات استعارى و بيش از حدّ انتزاعى او و تجارب عرفانى روزبهان آشنايى داشته باشد. اين تفسير متضمن تمام سور قرآنى است؛ يعنى از فاتحة الكتاب تا سوره ناس؛ جز آن‌كه روزبهان در اين تفسير به همه آيات نپرداخته است. بسيارى از آن‌ها را بدون اين‌كه توجهى داشته باشد، رها ساخته و به همين منوال گاهى در يك آيه، جزئى را به تفصيل شرح كرده و جزء ديگر را ناديده گرفته است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را مى‌آورد و پس از آن رأى و گفتار خويش را بيان مى‌كند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه مى‌پردازد. آثار عرفانى روزبهان بقلى تداعى‌كننده جهانى پررمز و راز و خيال‌انگيز است. تصور و استنباطى روشن از چنان جهانى - به‌ويژه براى اذهانى نامأنوس با آن زبان و ادبيات - به سادگى ميسر نمى‌باشد؛ زيرا اسلوب بيان و حتى محتواى چنين سخنانى از مقوله حرف‌هاى معمولى نمى‌باشد. بنا به سخن نوه او شرف‌الدين، درك و فهم سخنانى از اين دست، مستلزم استحضار در علوم باطن و [نيز] وقوف بر اصطلاحات ارباب تحقيق مى‌باشد. سبک او در نوشتن غالباً متكى بر فواصل موسيقى موزون و متقابل مى‌باشد و از تكرار كلمات يا جملات و عبارات و گاهى فقرات هم‌اندازه، ايقاعاتى جالب و نغز توليد مى‌كند و غالباً سجعى همانند ريتم موسيقى در اين فواصل به كار می‌برد. براى مثال ذيل آيه: و بشّر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أنّ لهم جنات تجري من تحتها الأنهار... (و كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته انجام داده‌اند مژده ده كه ايشان را باغ‌هايى خواهد بود كه از زير [درختان] آن‌ها جوى‌ها روان است) (بقره، آيه 25) چنين گفته است: «إن لأهل المعرفة، جنات، جنة العبودية و جنة الربوبية و جنة المعرفة و جنة المحبة و جنة القربة...». همچنين روزبهان در اين تفسير قدرت خويش را در ارائه اسلوبى رمزى -ضمن التزام به وحدت موضوع- نمايانده است؛ چنان‌كه گويى قبل از آن‌كه وى عالم يا مفسر و يا حتى عارفى باشد؛ او را در چهره هنرمندى مى‌نگريم كه روح هنر او مدخل عشق و جمال است كه در نهايت به سوى حقيقت رهنمون مى‌گردد. همه اين استعارات و رموز را در بيان خود به‌كار مى‌بندد، اما اين همه، حول محور دل و جان عارف است و بس. در همين مورد، وى ترجيح مى‌دهد كه مقصود خود را -با همين روش- به استناد آياتى ديگر از قرآن بيان كند تا به هر حال تفسير او از قاعده اساسى (القرآن يفسّر بعضه بعضاً) نيز پيروى كرده باشد. گزارش محتوا: روزبهان در مقدمه عرائس اين نكته را بيان مى‌دارد كه: «پس از گفتار خويش، سخنان نغز و اشارات دقيق استادانم را تبرکاً يادآور شدم». بر مبناى اين سخن، مى‌توانيم بنيان تفسير يا تأويل او را در اين اثر عرفانى به ياد ماندنى، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيرى خود را در ميان سخنان صوفيانى چون: جنيد بغدادى، شبلى، سهل تسترى، ابن عطاء آدمى، ابوبكر واسطى، ابوعبدالرحمن سلمى، ذوالنون مصرى، ابوعثمان معزى و نصرآبادى يافته و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وى در مواردى نيز به سخنان امام على(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده و نام آن‌ها را در تفسير خود آورده است. جايگاه تربيتى- اخلاقى اين تفسير، جنبه مهم ديگر آن است. گرچه مباحث فنى-متافيزيكى فراوانى در اين تفسير عرفانى به چشم مى خورد، اما بهره‌هاى وافر اخلاقى آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملى و سير و سلوكى يكى از مهم‌ترين متون عرفانى به شمار مى‌آيد. روزبهان در مقدمه تفسير خويش پس از حمد الهى و بيان مقام قرآن و تبيين ابعاد متناهى آن، خاطرنشان مى‌سازد كه خداوند محتواى ظاهرى قرآن را به عالمان و حكما واگذار كرده و حقايق و اسرار مخفى آن را به بندگان خالص او بعد از ذكر اين موضوع مى‌گويد: چون اين نكته را يافتم كه براى كلام ازلى وحى، نهايتى از جنبه ظاهرى و باطنى وجود ندارد و احدى، به كمال و غايت معانى آن نرسيده است -زيرا تحت هر حرف از حروف آن دريايى از اسرار الهى و چشمه‌هايى از چشمه‌هاى انوار او وجود دارد - لذا به دقايق و لطايف و حقايق قرآن از رهگذر عرفان روى آوردم. در نظر شيخ روزبهان مدار و محور تأويل، فهم اشارات الهى در آيات قرآنى است. مستمسك نظريه وى، آيه شريفه: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اَ وَ لَمْ يكف بربك أنّه على كل شىء شهيد» (سوره فصلت، آيه 53) مى‌باشد. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويل‌هاى روزبهان هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مى‌شود. شيخ، به جنبه متافيزيكى قرآن اكتفا كرده و در تفسير خود، قرآن را بر يك محور كه قطب اولش فنا از دنيا و آخرت و قطب ديگرش فناى در خداست، تفسير و تأويل كرده است. با چنين نگرشى با آيات الاحكام نيز مواجه مى‌گردد و از اين قبيل آيات نيز تصويرى عارفانه ارائه كرده و بر تأويل بخشى از يك آيه، چه در آيات الاحكام و غير آن -كه با مبناى فطرى او هماهنگى تام دارد- اكتفا كرده است. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويل‌هاى وى هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مى‌شود. شيخ، ضمن اعتقاد به مبانى تصوف و عرفان، به اصل مهم حضرات خمس نيز باور دارد. از فروع اين اصل مهم حضرتِ جامعه محمديه است. او اعتقاد خود را با تأويلى از آيه اول سوره نساء نشان مى‌دهد. سخن روزبهان در تأويل آيه‌اى در سوره فتح، بيانگر اعتقاد او به اصل وحدت وجود مى‌باشد. شيخ روزبهان بخش مهمى از تفسير خود را تطبيق و تأويل آيات قرآنى با عرفان عملى قرار داده است. كشف اين مهم با اندك كاوشى در تفسير او حاصل مى‌گردد. وضعيت كتاب: اين اثر به تحقيق احمد فريد مزيدى در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد يكم شامل سوره فاتحه تا آخر سوره انفال، جلد دوم از سوره توبه تا آخر سوره مؤمنون، جلد سوم از سوره نور تا آخر سوره ناس مى‌باشد. وى در اين تحقيق به امور زير پرداخته است: آدرس دهى آيات به شيوه درون متنى. استخراج منابع أحاديث در پاورقى‌ها. تعليقه‌هاى توضيحى. فهرست اجمالى مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. اين اثر توسط على بابايى به فارسى ترجمه شده است. مترجم توفيق بسيار در انتقال ادبيات قرن ششم و ادبيات فخيم عرفانى كسب كرده است. منتخبى از اين تفسير به نام «نبذة النفائس في انتخاب العرائس» در الذريعة نام برده شده است.
تفسير عرائس البيان فی حقائق القرآن - المجلد الاول (الفاتحة - الانفال)
نویسنده:
ابو محمد صدرالدین روزبهان بن ابی نصر البقلی؛ تحقیق: احمد فرید المزیدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
عرائس البيان في حقائق القرآن اثر صدرالدين روزبهان بن أبى نصر بقلى (م606ق)، تفسيرى است عرفانى بر طريقه اهل تصوّف كه شيخ روزبهان به زبان عربى آن را نوشته است. البته اين نام در تمام نسخ يك‌سان نبوده و با اندكى اختلاف به كار رفته است: 1-عرائس البيان في تفسير حقائق القرآن، 2- عرائس البيان في معاني القرآن، 3- عرائس البيان في حقائق البيان و در برخى متون تاريخى از اين تفسير با عنوان «تفسير عرائس» نام برده شده است. عرائس البيان، قديمى‌ترين تفسيرعرفانى براى قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنى بر تأويل‌هاى ايشان مى‌باشد. اين تفسير، به لحاظ تاريخى اهميت دارد؛ چرا كه اين اثر به دنبال ظهور تفاسيرى چون لطايف الإشارات قشيرى كه از اركان مهم تفسير عرفانى محسوب مى‌شود و نيز در امتداد حركت غزالى در عرفان، ظهور مى‌يابد. در عرائس البيان، نوعى پيوستگى بين ميراث عرفانى گذشته و آثار صوفيانه بعدى، ملاحظه مى‌كنيم. روزبهان بقلى در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتى بس بزرگ است. به بيان ديگر مى‌توان گفت اين تفسير در حكم نوعى دايرةالمعارف اقوال عرفانى مشايخ اين مكتب است. در يك نگاه كلى تفسير عرائس‌البيان، تفسيرى است بر مذاق صوفيان و در تأييد مكتب عرفانى او. از اين نظر تأويلات او متكلفانه و بعيد است و با تأويل در معناى معهود قرآنى آن -كه اجتناب‌ناپذير است- به كلى متفاوت است. خواننده عرائس البيان قبل از آن‌كه بتواند از آن استفاده تفسيرى ببرد، بايد با اصطلاحات عرفانى، ادبيات استعارى و بيش از حدّ انتزاعى او و تجارب عرفانى روزبهان آشنايى داشته باشد. اين تفسير متضمن تمام سور قرآنى است؛ يعنى از فاتحة الكتاب تا سوره ناس؛ جز آن‌كه روزبهان در اين تفسير به همه آيات نپرداخته است. بسيارى از آن‌ها را بدون اين‌كه توجهى داشته باشد، رها ساخته و به همين منوال گاهى در يك آيه، جزئى را به تفصيل شرح كرده و جزء ديگر را ناديده گرفته است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را مى‌آورد و پس از آن رأى و گفتار خويش را بيان مى‌كند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه مى‌پردازد. آثار عرفانى روزبهان بقلى تداعى‌كننده جهانى پررمز و راز و خيال‌انگيز است. تصور و استنباطى روشن از چنان جهانى - به‌ويژه براى اذهانى نامأنوس با آن زبان و ادبيات - به سادگى ميسر نمى‌باشد؛ زيرا اسلوب بيان و حتى محتواى چنين سخنانى از مقوله حرف‌هاى معمولى نمى‌باشد. بنا به سخن نوه او شرف‌الدين، درك و فهم سخنانى از اين دست، مستلزم استحضار در علوم باطن و [نيز] وقوف بر اصطلاحات ارباب تحقيق مى‌باشد. سبک او در نوشتن غالباً متكى بر فواصل موسيقى موزون و متقابل مى‌باشد و از تكرار كلمات يا جملات و عبارات و گاهى فقرات هم‌اندازه، ايقاعاتى جالب و نغز توليد مى‌كند و غالباً سجعى همانند ريتم موسيقى در اين فواصل به كار می‌برد. براى مثال ذيل آيه: و بشّر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أنّ لهم جنات تجري من تحتها الأنهار... (و كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته انجام داده‌اند مژده ده كه ايشان را باغ‌هايى خواهد بود كه از زير [درختان] آن‌ها جوى‌ها روان است) (بقره، آيه 25) چنين گفته است: «إن لأهل المعرفة، جنات، جنة العبودية و جنة الربوبية و جنة المعرفة و جنة المحبة و جنة القربة...». همچنين روزبهان در اين تفسير قدرت خويش را در ارائه اسلوبى رمزى -ضمن التزام به وحدت موضوع- نمايانده است؛ چنان‌كه گويى قبل از آن‌كه وى عالم يا مفسر و يا حتى عارفى باشد؛ او را در چهره هنرمندى مى‌نگريم كه روح هنر او مدخل عشق و جمال است كه در نهايت به سوى حقيقت رهنمون مى‌گردد. همه اين استعارات و رموز را در بيان خود به‌كار مى‌بندد، اما اين همه، حول محور دل و جان عارف است و بس. در همين مورد، وى ترجيح مى‌دهد كه مقصود خود را -با همين روش- به استناد آياتى ديگر از قرآن بيان كند تا به هر حال تفسير او از قاعده اساسى (القرآن يفسّر بعضه بعضاً) نيز پيروى كرده باشد. گزارش محتوا: روزبهان در مقدمه عرائس اين نكته را بيان مى‌دارد كه: «پس از گفتار خويش، سخنان نغز و اشارات دقيق استادانم را تبرکاً يادآور شدم». بر مبناى اين سخن، مى‌توانيم بنيان تفسير يا تأويل او را در اين اثر عرفانى به ياد ماندنى، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيرى خود را در ميان سخنان صوفيانى چون: جنيد بغدادى، شبلى، سهل تسترى، ابن عطاء آدمى، ابوبكر واسطى، ابوعبدالرحمن سلمى، ذوالنون مصرى، ابوعثمان معزى و نصرآبادى يافته و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وى در مواردى نيز به سخنان امام على(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده و نام آن‌ها را در تفسير خود آورده است. جايگاه تربيتى- اخلاقى اين تفسير، جنبه مهم ديگر آن است. گرچه مباحث فنى-متافيزيكى فراوانى در اين تفسير عرفانى به چشم مى خورد، اما بهره‌هاى وافر اخلاقى آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملى و سير و سلوكى يكى از مهم‌ترين متون عرفانى به شمار مى‌آيد. روزبهان در مقدمه تفسير خويش پس از حمد الهى و بيان مقام قرآن و تبيين ابعاد متناهى آن، خاطرنشان مى‌سازد كه خداوند محتواى ظاهرى قرآن را به عالمان و حكما واگذار كرده و حقايق و اسرار مخفى آن را به بندگان خالص او بعد از ذكر اين موضوع مى‌گويد: چون اين نكته را يافتم كه براى كلام ازلى وحى، نهايتى از جنبه ظاهرى و باطنى وجود ندارد و احدى، به كمال و غايت معانى آن نرسيده است -زيرا تحت هر حرف از حروف آن دريايى از اسرار الهى و چشمه‌هايى از چشمه‌هاى انوار او وجود دارد - لذا به دقايق و لطايف و حقايق قرآن از رهگذر عرفان روى آوردم. در نظر شيخ روزبهان مدار و محور تأويل، فهم اشارات الهى در آيات قرآنى است. مستمسك نظريه وى، آيه شريفه: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اَ وَ لَمْ يكف بربك أنّه على كل شىء شهيد» (سوره فصلت، آيه 53) مى‌باشد. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويل‌هاى روزبهان هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مى‌شود. شيخ، به جنبه متافيزيكى قرآن اكتفا كرده و در تفسير خود، قرآن را بر يك محور كه قطب اولش فنا از دنيا و آخرت و قطب ديگرش فناى در خداست، تفسير و تأويل كرده است. با چنين نگرشى با آيات الاحكام نيز مواجه مى‌گردد و از اين قبيل آيات نيز تصويرى عارفانه ارائه كرده و بر تأويل بخشى از يك آيه، چه در آيات الاحكام و غير آن -كه با مبناى فطرى او هماهنگى تام دارد- اكتفا كرده است. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويل‌هاى وى هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مى‌شود. شيخ، ضمن اعتقاد به مبانى تصوف و عرفان، به اصل مهم حضرات خمس نيز باور دارد. از فروع اين اصل مهم حضرتِ جامعه محمديه است. او اعتقاد خود را با تأويلى از آيه اول سوره نساء نشان مى‌دهد. سخن روزبهان در تأويل آيه‌اى در سوره فتح، بيانگر اعتقاد او به اصل وحدت وجود مى‌باشد. شيخ روزبهان بخش مهمى از تفسير خود را تطبيق و تأويل آيات قرآنى با عرفان عملى قرار داده است. كشف اين مهم با اندك كاوشى در تفسير او حاصل مى‌گردد. وضعيت كتاب: اين اثر به تحقيق احمد فريد مزيدى در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد يكم شامل سوره فاتحه تا آخر سوره انفال، جلد دوم از سوره توبه تا آخر سوره مؤمنون، جلد سوم از سوره نور تا آخر سوره ناس مى‌باشد. وى در اين تحقيق به امور زير پرداخته است: آدرس دهى آيات به شيوه درون متنى. استخراج منابع أحاديث در پاورقى‌ها. تعليقه‌هاى توضيحى. فهرست اجمالى مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. اين اثر توسط على بابايى به فارسى ترجمه شده است. مترجم توفيق بسيار در انتقال ادبيات قرن ششم و ادبيات فخيم عرفانى كسب كرده است. منتخبى از اين تفسير به نام «نبذة النفائس في انتخاب العرائس» در الذريعة نام برده شده است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثالث (الروم - الناس)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
تفسير القشيري المسمى لطائف الإشارات - الجزء الثانی (یونس - العنکبوت)
نویسنده:
ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن بن عبدالملک القشیری النیسابوری الشافعی؛ وضع حواشیه وعلق علیه: عبداللطیف حسن عبدالرحمن
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
در میان آثار قشیری لطائف الاشارات جایگاه ویژه‌ای دارد. این کتاب از ابعاد گوناگون مورد توجه عرفان پژوهان و قرآن پژوهان واقع گردیده است. این کتاب در سال ۴۳۴ هجری سامان یافته است. این اثر عرفانی قرآنی حاصل بهره مندی قشیری از فیض استادش ابو علی دقاق و ورود او به جرگه اهل تحقیق و ارباب معرفت می‌باشد. وی در مقدمه لطائف گوید: مقصود من در این کتاب، بیان اشارات قرآنی به زبان اهل معرفت یعنی صوفیه می‌باشد. این اشارات، مبتنی بر مفاد اقوال یا نتایجی است که از اصول صوفیه به نحو اختصار بدست می‌آید. قشیری در مقدمه کتاب روش تفسیری خود را ترسیم نموده، او بر کتاب خود نام لطائف الاشارات را نهاده است. این عنوان بیانگر روش تفسیری او در فهم حقایق وحی است با محوریت اشارت به جای عبارت وی بدون آنکه در معانی ظاهری واژگان قرآنی توقفی بکند، با بهره گیری از جنبه‌های پنهانی و تو در توی این الفاظ، به معانی عمیق راه می‌یابد. وی تکیه اساسی خود را در تفسیر اشاری، بر روی عنصر تهذیب نفس به عنوان مهمترین عنصر در درک اشارات و لطائف قرآنی متمرکز می‌کند. از نظر قشیری بین این نوع از علم که با دیگر علوم تفاوت بنیادین دارد، با پاکی درون ارتباطی ناگسستنی برقرار است. این علم را خدا در دل اولیا و سالکان کوی حق قرار می‌دهد. وی در روش خود به عقل اعتماد کامل ندارد. وی اتکا به عقل را در مراحل اولیه تصحیح ایمان ضروری می‌داند ولی درک معارف بلند و لطایف و اشارات وحی را، به چیزی بالاتر از آن نیازمند می‌داند. قشیری خود را ملتزم به نص قرآنی دانسته و به آن به دیده اعتبار و تقدیس نگریسته است. در مورد برخورد وی با نص قرآنی بنا به قول برخی از محققان که در اندیشه‌های تفسیری او به پژوهش پرداخته‌اند وی نسبت به حفظ نص قرآنی حریص بوده است. در تبیین اشارات و لطایف قرآنی تکیه گاه این تفسیر تاویل عرفانی است. اگر هم در موردی، روایتی از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم یا دیگران ذکر می‌شود بندرت نام راوی را می‌آورد. در نقل اقوال عارفان نیز به همین شیوه است. در مواردی به شان نزول پرداخته که در نقل آنها چندین قول را بیان کرده است. خلاصه دامنه نقل گرایی در این اثر بسیار محدود است. از طرفی دیگر وی در استخراج اشارات قرآنی از ادبیات فراوان بهره گرفته و این مسئله مبین آمیختگی عرفان و ادبیات در این تفسیر است. ذوق ادبی به کار گرفته شده در این تفسیر، بر مبنای اصول لغت، اشتقاق و اعراب و بلاغت استوار است. تعابیر ادبی او با اسلوب فنی ادیبانه همراه است. وی بر این باور است که قرآن قبل از هر چیز کتاب هدایت و معجزه پیامبر است و اعراب در برخورد با آن دچار حیرت و اعجاب می‌شوند. کوشش و اهتمام او بر آن است که در تفسیر خود گوشه‌ای از این جنبه‌های ادبی و اعجازی را با بهره گیری از اسلوب زیبای خود قرآن ارائه نماید. وی در تفسیر به اشعار عربی و امثال نیز استناد می‌کند. متاسفانه اخبار جعلی و موضوع در این تفسیر به چشم می‌خورد. که از جمله روایاتی است که از آنها به اسرائیلیات تعبیر می‌شود. این نوع روایات به ویژه در داستانهای پیامبران و اخبار گذشتگان مشهود است.
مبانی و روش های تفسیر قرآن
نویسنده:
عباسعلی عمید زنجانی
نوع منبع :
کتاب
وضعیت نشر :
تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی,
چکیده :
کتاب «مبانی و روش های تفسیر قرآن» نوشته عباسعلی عمید زنجانی است. مؤلف در این کتاب روش های تفسیری را بحث نموده، وی در فصل اول، ضرورت شناخت قرآن را بررسی، آنگاه به سیر تحول تفسیر پرداخته، آن را در دو مذهب شیعه و اهل سنت به صورت جداگانه بررسی و تالیفاتی از آنان را نام می‌ برد. در فصل دوم وجوه شناخت قرآن را بحث و در ادامه آن علل اختلاف در تفسیر قرآن را بررسی می‌ نماید. ابتدا واژه تفسیر را معنا نموده آنگاه معنای اصطلاحی آن را در کلام مفسران و دانشمندان علوم قرآنی مورد بررسی قرار داده است. یکی از مباحث مهم در این فصل مساله علل اختلاف در تفسیر قرآن است. وی در ابتدا تفسیر در زمان پیامبر و توسط آن حضرت را توضیح داد. در ادامه علل پیدایش اختلاف تفسیر را در محورهای زیر بررسی می‌ کند: پیدایش مذاهب مختلف، نفوذ افکار و انتقال علوم به بلاد اسلامی، اصالت عقل و اعتماد به رای، اختلاف مردم به درک معارف قرآن. در فصل دوم پس از بیان معنای تاویل از نظر لغت و ذکر اقوال برخی از مفسران در این باره، بعضی از روایات که در آنها بحث تاویل وجود دارد را ذکر نموده آنگاه بحث می‌ کند که آیا همه قرآن تاویل دارد یا برخی از آیات آن، به جهت توضیح آن اقوال و نظرات مفسران را ذکر نموده است. در فصل سوم مبانی و روش های تفسیری و تقسیم بندی هایی که از طرف صاحب نظران ارائه شده را توضیح می‌ دهد و به همین مناسبت شرائط و منابع و آداب تفسیر قرآن را ذکر نموده است. همچنین ابتدا دیدگاه های مفسران همچون طبری، ابن عباس را درباره تقسیم بندی تفاسیر مطرح نموده، در ادامه مذاهب و مناهج تفسیری را نام می‌ برد. در فصل چهارم تفسیر نقلی را بررسی می‌ کند و به همین مناسبت روایاتی که می‌ توان به آنها استناد نمود را ذکر و پاسخ آنها را می‌ دهد. در فصل پنجم تفسیر به رای را مورد بحث قرار داده و مفاد روایات وارده در این باب را بررسی، آنگاه برخی از موارد تفسیر به رای را ذکر نموده است. نویسنده فصل ششم را اختصاص به تفسیر رمزی، اشاری و شهودی داده و فصل هفتم مربوط است به تفسیر عقلی و اجتهادی که در آن دلایل این نوع تفسیر را از نظر قرآن عقل و سیره علمای اسلام مورد بررسی قرار داده است. در فصل هشتم تفسیر قرآن به قرآن و در فصل نهم تفسیر قرآن بر اساس کتاب و سنت و عقل مورد بحث قرار گرفته است.
تأویل در تفسیر روض الجنان و روح الجنان
نویسنده:
ابراهیم سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
چکیده :
تأویل و تأویل پذیری آیات وحی، از موضوعات پیشینه دار و عمده علوم قرآنی قلمداد شده است. هر مفسری به پیروی از نص قرآن و سنت، خود را ناگزیر دانسته و می داند از اینکه وجود لایه های معنایی ناپیدا و پشت پرده مفهوم ظاهر و آشکار گفته های خداوند را مورد تأکید قرار دهد. در کنار اعتراف صریح و روشن همه مفسران به وجود چنین حقیقتی در رابطه با قرآن، اختلافاتی شدید و حیرت افکنی نیز در همین رابطه میان ایشان به چشم می خورد که محور آن پاسخگویی به پرسشهایی از این قبیل است: آیا تأویل قابل دستیابی و در خدمت هدایت انسانهاست؟ تأویل پذیری وصف تک تک آیات قرآن است یا به دسته معینی از آنها اختصاص دارد؟ چه کسانی، با چه ویژگیهایی و با استفاده از چه وسیله ای مجاز به تأویل می باشند؟
صفحات :
از صفحه 126 تا 147
درآمدی بر تفسیر عرفانی و بررسی ریشه‏ های آن در اسلام
نویسنده:
محمد اخوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این مقاله به بررسی تفسیر عرفانی و ریشه های آن می پردازد. نویسنده در آغاز به توضیح مفاهیم مورد بحث پرداخته. در این راستا عناوین: تفسیر و تطبیق، تأویل و تنزیل، زبان عرفان، زبان قرآن را توضیح می دهد. آنگاه از شیوه های تفسیر سخن می گوید. تفسیر عرفانی و تفاوت آن با تفسیر باطنی را با بیان نمونه هایی از تفسیر عرفانی تبیین می کند. ریشه های تفسیر عرفانی موضوع دیگری است که نویسنده به تحلیل آن پرداخته و در پایان به ارزیابی و داوری نسبت به تفسیر عرفانی می نشیند.
صفحات :
از صفحه 264 تا 285
روش‌های تفسیری از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اثر تفسیری ملاصدرا در میان دیگر آثارش، مزیت ویژه‌ای در رهیافت قرآنی او دارد. صدرا دو پایه اساسی تفسیر را نقل صریح و کشف تام می‌داند؛ از این رو، نه جمود بر لفظ را می‌پسندد نه فراموشی آن را، بلکه با حفظ ظاهر باید به مشاهد حقایق و بطون معانی پرداخت. ملاصدرا روش‌های تفسیری را به چهار قسم عمده تقسیم می‌کند و روش صحیح را روش راسخین در علم می‌داند؛ یعنی کسانی که به دور از افراط فلاسفه و تفریط اهل حدیث، با نور نبوت و ولایت به حقایق قرآن دست یافته‌اند. ملاصدرا قرآن را جلوه‌گاه جهان وجود و حاوی غیب و شهود می‌داند. به نظر او قرآن نسخه‌ای مکتوب از نظام وجود است و وجود تمثل قرآن. از این رو، قرآن را تنها اوالوالالباب با علم لدنی درک می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 306 تا 331
ثابت و متغیر در فهم قرآن (گفت و گو با علّا‌مه سید محمد حسین فضل الله)
نوع منبع :
مقاله , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این گفتگو علامه فضل الله به پرسش هاى چندى راجع به چگونگى فهم قرآن پاسخ مى دهد. معیارهاى فهم متن، ثابت و متغیر در فهم قرآن و متون دینى، ماهیت تفسیر، نص و ظاهر، نسبیت ثبات و تغییر در فهم، نقش فرهنگ ها در فهم قرآن، نقش روایات در تفسیر آیات، کارکرد باورهاى مفسر در تفسیر قرآن، نقش ابزارهاى زبانى در فهم آیات و سرانجام جایگاه قرآن در فقه و اجتهاد فقهى، موضوعاتى است که در این گفت و گو مورد بحث و بررسى قرار است.
صفحات :
از صفحه 118 تا 141
  • تعداد رکورد ها : 10