جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 209
بیلدونگ یا پایدیا در نزد گادامر بر اساس کتاب حقیقت و روش
نویسنده:
پدیدآور: جمشید حسن‌زاده ترشکوه ؛ استاد راهنما: علی رضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمود صوفیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
موضوعی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، بیلدونگ(ادب؛ تعلیم و تربیت ؛ تهذیب ؛ فرهنگ و ...) براساس کتاب حقیقت و روش گادامر می‌باشد که اشاره به تفاوت بنیادین تربیتِ هرمنوتیکی با تعلیم و تربیت مدرن و دیگر اندیشه‌های تربیتی دارد. هرمنوتیک فلسفی گادامر انسان را از منظر موقعیت انضمامی و تناهی و محدودیت تاریخی‌اش بررسی می‌کند.بنیادی‌ترین مفهوم در نزد گادامر توصیف نحوه وقوع رخداد فهم در انسان است. گادامر بیان می‌کند فهم، زبانی و تأویلی است و زبان به مثابه میانجی فهم است. او بر نقش اساسی پیش‌داوری‌ها در فهم تاکید می‌کند. گادامر نگرش منفی معرفت‌شناسانه به پیش‌داوری‌ها را دگرگون ساخت و او بیان کرد اساساً فهم بدونِ پیش‌‌داوری غیرممکن است. مطالعات در زمینه علوم انسانی با مطالعات در زمینه علوم تجربی متفاوت هستند. بطور مختصر بیلدونگ به معنی فرهنگ یا ساخت تربیتی و مربوط به فرآیند فرهنگ‌پذیری می‌باشد. کاربرد بیلدونگ به نوعی حاصل فرآیند«شدن» انسان است. گادامر این مفهوم را به صورتی متمایز از کاربردهای قبلی آن استفاده کرده است. بیلدونگ فرآیندی است که ترسیم کننده مسیر خودشناسی و خودتربیتی انسان‌ها است. بیلدونگ هدف و غایت خودش است و این فرایندی پایان‌ناپذیر می‌باشد.گادامر رویکردی توصیفی و پدیدارشناختی به مسئله تربیت دارد. لذا او از ارائه راهکار‌های گزاره‌ای و آموزه‌ای پرهیز می‌کند. در بیلدونگ هرگز آموزه‌هایی از بیرون بر فرد تحمیل نمی‌گردد، بلکه بیلدونگ نوعی خود‌شناسی و خود تربیتی است که در آن شخص تعاملی دیالکتیکی با محیط و افراد دیگر دارد.
بررسی انتقادی تأثیر زمینه اجتماعی بر معرفت در اندیشه گادامر از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
پدیدآور: میثم واثقی ؛ استاد راهنما: حمید پارسانیا ؛ استاد مشاور: سیدمحمدتقی چاوشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معرفت و ساختار حاکم بر آن از دیرباز در صدر توجهات فلاسفه قرار داشته است. این موضوع با دوپاره شدن هستی به جهان عینی و جهان ذهنی در فلسفه دکارت مسائل جدیدی را برای فلسفه بعد ایجاد نمود. کانت که توانست دو نحله فلسفی منتج از دوئالیسم دکارتی را جمع کند، با طرح مقولات استعلایی، قالبهایی را معرفی کرد که حصول معرفت نزد آدمی در چهارچوب آنها امکان‌پذیر می‌شد. این قالبها که نزد کانت ثابت و بین همه انسانها مشترک بودند، در فلسفه‌های نوکانتی صورتهایی متفاوت و متکثری می‌یابد. زمینه‌مندی معرفت و تأکید بر زمینه اجتماعی و تأثیر آن بر معرفت، از جمله نتایج تفکر نوکانتی است که در مسئله معرفت ایجاد شده است. رساله حاضر با روش گفتگو، تلاش دارد تا این مسئله را با ابعاد مختلف آن، موضوع گفتگوی میان هرمنوتیک فلسفی گادامر و حکمت متعالیه صدرایی قرار دهد. جسمانیت الحدوث و روحانیت البقاء بودن معرفت؛ عالم‌مندی، تاریخمندی و ساختار دیالکتیکی معرفت؛ هویت معرفتی جامعه؛ فرهنگ و لایه‌مندی آن و افق توحیدی از جمله مهم‌ترین فروعاتی هستند که از طریق آن تحلیل نهایی راجع به موضوع رساله حاصل می‌شود. با گذر از فروعات مذکور این نتیجه از منظر حکمت متعالیه صدرایی حاصل می‌شود که زمینه اجتماعی اگرچه استقلال فردی را در کسب معرفت ذائل نمی‌کند، اما نقش اعدادی در کسب معرفت داشته، می‌تواند در مسیر هویت یابی فرد سهیم باشد. همچنین معرفت توحیدی می‌تواند به عنوان معیاری برای نقد دیگر معارف که در حاشیه غفلت از توحید شکل گرفته‌اند واقع شود. نگاه خاص گادامر به فرهنگ و توجه او به امر متعال در ساختار دیالکتیکال معرفت و همچنین جایگاه زبان در نظام معرفتی او، از مهمترین فروعاتی هستند که تحلیل نهایی را در اندیشه او راجع به موضوع رساله فراهم می‌آورند. از منظر گادامر هویت معرفتی انسان مستقل از تأثیر اموری چون فرد و جامعه بوده، لذا زمینه اجتماعی تنها جرقه‌های الهام علمی در انسان را شعله‌ور می‌سازد. تفاوتی که امکان نقد را برای حکمت صدرایی نسبت به فلسفه گادامر فراهم می‌سازد، معیار بودن معرفت توحیدی برای قرائت و نقد دیگر معارفت است.
ارزیابی طرح گادامر در نقد شکاف میان زیبایی و حقیقت در زیبایی شناسی مدرن
نویسنده:
پدیدآور: عبدالله امینی ؛ استاد راهنما: محمدجواد صافیان ؛ استاد مشاور: یوسف شاقول
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
به نظر برخی از مفسران و منتقدان در دوره‌ی مدرن و به طور خاص در زیبایی‌شناسی کانت شکافی میان زیبایی و حقیقت ایجاد شده است. کانت با تأسی از وجه سوبژکتیویستی و ایدئالیستی فلسفه‌‌‌‌‌ی مدرن ادراک زیبایی‌شناختی و هنری را به صرف «لذت زیبایی‌شناختی» سوبژه تقلیل می‌دهد و هرگونه وجه «معرفتی» هنر را منکر می‌شود. در نوشتار حاضر این مسأله را در گفتمان‌های مهم زیبایی‌شناسی مدرن با محوریت نقد گادامر بر آن و ارزیابی خوانش او از این مسأله در فصولی چند پی گرفته‌ایم. پرسش‌هایی که راهبر ما بوده‌اند و چارچوب متن رساله را جهت داده‌اند به این شرح است: چرا و چگونه در دوره‌ی مدرن (و به ویژه در زیبایی‌شناسی کانت) میان حقیقت و هنر شکاف ایجاد می‌شود، مبانی و عوامل چنین شکافی چیستند؟ نسبت میان حقیقت و زیبایی در گفتمان‌های زیبایی‌شناسی مدرن به چه شیوه‌ای تکوین یافت و مشخصه‌های هر یک چیست؟ و نهایتاً این‌که راه-حل گادامر (به تأسی از هایدگر) در جهت فراروی از این شکاف چیست و تا چه حد توانسته از چنین شکافی فراروی کند؟ برای درک منظر و نحوه‌ی تفسیر گادامر از شکاف میان زیبایی و حقیقت در زیبایی‌شناسی مدرن با محوریت زیبایی‌شناسی کانتی، ابتدا به طرح و بررسی مولفه‌های مهم هرمنوتیک فلسفی او پرداخته شده است که در شیوه‌ی تعامل او با سنت زیبایی‌شناسی مدرن بی‌واسطه دخیل بوده‌اند. سپس جهت بیان بهتر مسأله و روشن شدن موضوع، مسائل و چارچوب زیبایی‌شناسی، به زمینه‌های شکل‌گیری زیبایی‌شناسی به-مثابه یک علم در دوره‌ی مدرن و نیز مولفه‌های عمده‌ی آن پرداخته-ایم. حال با این پیش‌زمینه نسبت میان حقیقت و زیبایی در سه گفتمان مهم زیبایی‌شناسی مدرن (با محوریت کانت، هگل و نیچه) مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آن‌چه از بررسی اخیر به دست آمده این است که زیبایی‌شناسی مدرن تک‌صدا و مبتنی بر یک خوانش واحد نیست، بلکه طیف گسترده‌ای از چندصدایی‌ها و چندمعنایی‌ها را در بر می‌گیرد، تا جایی‌که در مورد هر کدام از این گفتمان‌های محوری بایستی در باب نسبت میان زیبایی و حقیقت حسابی جداگانه باز کرد. اما نکته‌ی محوری این است که زیبایی‌شناسی به‌مثابه یک علم از نگرش سوبژکتیویستی دوره‌ی مدرن همواره متأثر بوده و این امر مبنایی موجه برای پذیرش برخی از نقدهای گادامر و هایدگر بر این سنت است. هایدگر در مقام استاد گادامر چونان حلقه‌ی واسطی است که ما را از مولفه‌های سوبژکتیویستی دوره‌ی مدرن به‌نحو عام و مولفه‌های زیبایی‌شناسی به‌نحو خاص به خوانش انتقادی گادامر رهنمون می‌کند. او زمینه‌های نقد بر این سنت را به‌نحو کلی فراهم کرد و از تقلیل حقیقت هنر به «استتیک» و صرف لذت زیبایی‌شناختی برآشفت. بنابراین، هایدگر در طرح مجدد نسبت میان حقیقت و زیبایی (هنر) حق تقدم دارد و همو بود که راه را برای گادامر هموار کرد. در ادامه ابتدا گام‌ سلبی گادامر در نقد زیبایی‌شناسی مدرن و چارچوب کلی نقدهای او بر این حوزه مورد بحث قرار گرفت و پس از آن گام ایجابی او با توجه به توسلش به انگاره‌های بازی، فستیوال و بازخوانی هرمنوتیکی برخی از مفاهیم محوری دیگر در حوزه‌ی هنر و زیبایی به مثابه بدیلی برای «آگاهی زیبایی‌شناختی» و «تمایزگذاری زیبایی‌شناختی» مورد بحث و ارزیابی قرار گرفت. نتیجه‌ای که از این بحث اخیر حاصل شد این است که گادامر با بهره‌گیری از چنین انگاره-هایی در دفاع از تجربه‌ی هنری، رخداد فهم و گشودگی حقیقت در سپهر هنر تاحدی توانسته است خود را از برخی از برایندهای سوبژکتیو حاکم بر زیبایی‌شناسی مدرن برهاند و این شکاف را پُر کند، گرچه از جهاتی هنوز برخی از ایده‌های زیبایی‌شناسی کانتی را هم‌چنان خواسته یا ناخواسته تکرار می‌کند.
نسبت میان دیالوگ، دیالکتیک و اخلاق در گادامر و حضور افلاطون در آن
نویسنده:
پدیدآور: حمیده ایزدی نیا ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد راهنما: حسن فتحی ؛ استاد مشاور: مجید صدر مجلس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دیالکتیک از آغاز تاریخ فلسفه، دارای ویژگیِ سروکار داشتن با ضدین است و به معنای فرآیند تناقض میان ضدین است.‌ دیالکتیک به خود- متناقض بودن عقل اشاره می‌کند که به طور هم‌زمان می‌تواند یک گزاره را تأیید و انکار کند. گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، دیالکتیک را فرآیند اندیشیدن به تضادها می‌داند و به قدرت دیالکتیکی عقل اشاره می‌کند. قدرت دیالکتیکی عقل در عمل به صورت جدل و منازعه تحقق می‌یابد و از آن برای ابطال و انکار دیدگاه دیگری بهره می‌بریم. ما با قدرت دیالکتیکی عقل خویش، له و علیه واقعیت سخن می‌گوییم بدون این که به شناختی از آن دست یابیم، اما گادامر در عین حال، دیالکتیک را دانشی می‌داند که با آن به شناختی از واقعیت و خود شیء دست می‌یابیم و صرفا دارای جنبه‌ی سلبی نیست. در رساله‌ی حاضر نشان می‌دهیم که گادامر جنبه‌ی سلبی و ایجابی دیالکتیک را با یکدیگر ترکیب می‌کند و جمع آن‌ها در بستر دیالوگ تحقق می‌یابد. گادامر با تفسیر خاص خودش از ذاتِ اشیا، نگاهی وجودشناختی به دیالکتیک دارد. از نظر گادامر، هستی و واقعیت، دیالکتیکی است و دیالکتیک اندیشه نمایشی از دیالکتیک واقعیت است. جمع میان دیالکتیک واقعیت و دیالکتیک اندیشه در گفتگو تنها در صورتی ممکن است که طرفین گفتگو شرایط اخلاقی دیالوگ را رعایت کنند. سپس به توضیح و بررسیِ اخلاق دیالکتیکی در اندیشه‌ی گادامر می‌پردازیم تا نشان دهیم که دستیابی به شناختی از واقعیت و آشکارگی حقیقت برای ما به چگونه زیستن ما وابسته است و ارتباط تنگاتنگی میان نظر و عمل وجود دارد. در نهایت، نشان می‌دهیم که گادامر در بیان ارتباط میان دیالوگ و دیالکتیک و اخلاق متاثر از افلاطون است.
هنر در نزد گادامر: با توجه به قسمت نخست کتاب حقیقت و روش
نویسنده:
پدیدآور: بابک زمین خیابانی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این پایان‌نامه، بررسی مفهوم هنر از دیدگاه هانس گئورگ گادامر، در هرمنوتیک فلسفی وی می‌باشد. این پژوهش سعی بر این ندارد که چیستی هنر و چگونگی پدید آمدن امر هنری یا زیبایی‌شناختی را توضیح دهد، بلکه مقصود نشان دادن چیستی فهم است. گادامر معتقد بر این است که فهم هرمنوتیکی است. او در کتاب حقیقت و روش در سه بخش به تبیین این اصل، یعنی هرمنوتیکی بودن فهم می‌پردازد و در نخستین بخش این کتاب، از هنر برای توضیح مقصود خویش بهره می‌جوید. از منظر وی، فهم امری روشمند نیست. حصول فهم یا بعبارتی دیگر حقیقت، بر طبق روش و ساختار و طی مراتب و مراحل بدست نمی آید بلکه دستیابی به آن عبارت است از گشودگی یا انکشاف. انسان در مواجهه با امر هنری، هرگز برطبق روشی خاص یا مبنایی واحد به فهم از اثر دست نمی‌یابد. بلکه درک زیبایی‌شناختی او از یک اثر رابطه‌ای لاینفک با سنت و تجربه‌ی زیسته‌ی تاریخی وی دارد. بر همین اساس، درک و فهم هر انسان از یک اثر هنری، عیناّ یکسان نیست. انتقاد اصلی وی از زیبا‌یی‌شناسی مدرن متوجه کانت است. زیرا او با سوبژکتیو دانستن حکم زیبایی‌شناختی، عملا اثر هنری را فاقد حقیقت دانست و قائل به تمایز سوژه- اوبژه میان اثر هنری و ناظر به آن گشت. درحالی که سعی گادامر همانند استادش هایدگر، بر رفع این ثنویت و یکه‌تازی سوبژکتیویته استوار است. او از مفاهیم و اصطلاحاتی مانند بازی، عید و نماد برای تبیین مقصود خویش از فهم هنری و رخداد فهم در مواجهه با اثر هنری استفاده می کند. از نظر او، هنر نه یک امر منفک از حقیقت و برخواسته از حس زیبایی‌شناختی سوبژکتیو، بلکه وجهی از حقیقت است که بر ما گشوده می‌گردد و انکشافی است از حقیقت.
رهیافتهای فلسفی به دانشگاه در آلمان؛ هومبولت، هیدگر، گادامر
نویسنده:
پدیدآور: مهدی فاطمی ؛ استاد راهنما: سید مسعود سیف ؛ استاد مشاور: علی فتح طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تلاش فیلسوفان برای وحدت بخشی به دانشگاه حول ایده‌ای فلسفی، بیش از دو سده در سنت فلسفی آلمان سابقه دارد. آنان با رهیافتی فلسفی به دانشگاه که مبتنی بر تأمل درباره ماهیت و رسالت دانشگاه است مبدأ عزیمت، مسیر و غایت دانشگاه را در چارچوب پرسشی سامان می‌دهند که دانشگاه را همچون طرح‌هایی از طبقه‌بندی علوم، نسبت حقیقت و کاربرد، نسبت علم با جامعه و حاکمیت، نسبت کارآمدی و تربیت و روابط و نِسَبِ دیگری لحاظ می‌کند. درعین‌حال، ایده دانشگاه خود را در شبکه پیچیده‌ای از مسائلی عینی مانند نسبت دانشکده‌ها، تقدم و تأخر و وحدت آموزش و پژوهش، وحدت علوم، استقلال دانشگاه، نسبت علم و فنّاوری، رابطه دانشگاه و دولت، نسبت دانشگاه و مراکز پژوهشی موازی، نسبت دانشگاه و مدارس فنی و صنعتی، آزادی آکادمیک، نسبت پژوهش‌های کاربردی و بنیادین، مؤلفه‌های فرهنگی زندگی خوابگاهی و جز این نشان می‌دهد. هومبولت با مشارکت در نیم‌قرن تأملات فیلسوفان ایدئالیست و رمانتیست درباره دانشگاه و طرح ایده دانشگاه خود بیشترین نقش را در ساختن دانشگاه مدرن بر اساس بیلدونگ یا پرورش فرهنگی-تاریخی نفس انسان در نسبت با مفهوم حقیقت، ایفا نمود. اما عدم تحقق واقعی این ایده و بحرانی که دانشگاه از نیمه دوم قرن 19 در جامعه صنعتی به آن دچار شد، هیدگر را به "واسازی دانشگاه" از طریق واسازی علم و متافیزیک و پذیرش ریاست دانشگاه کشاند. پس از او گادامر نیز با مشارکت در "بازسازی دانشگاه"، با تأمل در موضوع روش، به دنبال بازسازی نسبت علوم از طریق هرمنوتیک و حکمت عملی بود و برای درمان ازخودبیگانگی‌های درونی دانشگاه، چاره‌جویی نمود. هدف این نوشته نشان دادن عناصر فلسفی بنیادینی در اندیشه‌های هومبولت نسبت به "ساخت" ایده دانشگاه مدرن، در اندیشه‌های هیدگر نسبت به "واسازی" این ایده و در اندیشه‌های گادامر نسبت به "بازسازی" آن است.
دیدگاه هرمنوتیک فلسفی گادامر و دلالتهای آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
پدیدآور: مهین چناری ؛ استاد راهنما: خسرو باقری ؛ استاد مشاور: محسن ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مدخل إلى أسس فن التأويل(*)  التفكيك وفن التأويل(**)
نویسنده:
هانس-غيورغ غادامير، محمد شوقي الزين
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
رد پای هرمنوتیک فلسفی گادامر در آرای نصر حامد ابوزید
نویسنده:
پدیدآور: حمیده وثوق زاده ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مبانی و چالش‌های فلسفی هرمنوتیک دیلتای با گادامر در سه محور عینیت، روش و تاریخ
نویسنده:
پدیدآور: یوسف‌علی منزوی کوشک‌آباد ؛ استاد راهنما: محمدکاظم علمی سولا ؛ استاد مشاور: جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دیلتای و گادامر به عنوان دو اندیشمند مهم در هرمنوتیک مدرن دارای آراء متفاوتی هستند که این تفاوت‌ها به جهت اختلاف در مبانی و اهداف هر یک از این دو فیلسوف می‌باشد. این پایان‌نامه به بررسی نظریات این دو اندیشمند در سه محور عینیت، روش و تاریخ پرداخته و دستاوردهای اندیشه‌ی هریک را در این سه محور مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. دیلتای که فیلسوفی عینی‌گراست معتقد به روشمندی در علوم انسانی است و این روش را همدلی می‌داند و به عینیت در تفسیر و رسیدن به نیت‌مولف باورمند است و با توجه به این مبانی به تفسیر برتر در میان تفاسیر معتقد می‌باشد تفسیری که هر چه بیشتر به نیت مولف نزدیک است، درحالیکه گادامر روش در تفسیر را به شکل سنتی آن نفی می‌نماید و برآن است که دیالکتیک یا گفتگو شیوه برخورد با متن در واقع فهم می‌باشد و تنها بدین طریق است که فرآیند فهم شکل می‌گیرد یعنی از طریق گفتگوی مفسر با متن و تقرب افق‌ها و درنهایت امتزاج افق‌ها فرآیند فهم روی می‌دهد وی در فرآیند فهم، متن و تاریخ را همانند دیلتای و هرمنوتیک سنتی صامت نمی‌داند بلکه فرآیند فهم را واقعه‌ای دوسویه می‌داند که تاریخ نیز با مفسر سخن می‌گوید و عملا تفسیر از حالت یک سویه و سوبژکتو به شکلی دوسویه و سوژه-سوژه درمی‌آید که در آن متن یا تاریخ نیز از حالت ابژه محض خارج شده و خود مانند یک سوژه در فرآیند فهم سهیم می‌گردد و بدین گونه است که تاریخ در گادامر کاملا نقشی موثر در جریان تفسیر و فهم دارد.
  • تعداد رکورد ها : 209