جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

یکی از نظام های هنجاری بسیار مهم در هر جامعه و جهان های فرهنگی، آداب اجتماعی است. هویت انضمامی، بین الاذهانی، نسبی و متغیر بودن و کارکرد های صوری آداب موجب شده تا این بخش هنجارین، به رغم اهمیت از حوزه مطالعات محققانه به دور مانده و یا در حاشیه موضوعات فقهی، حقوقی و اخلاقی به اجمال ملاحظه شود. پرسش از چیستی، چرایی و ضرورت، انواع، نقش و کارکرد، مبانی نظری، وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر نظام های هنجاری همچون اخلاق، فقه، قانون، عرف، و استحسانات زیباشناختی، عمده ترین پرسش هایی است که انتظار می رود شاخه های مختلف علوم اجتماعی به تناسب علایق و جهت گیری های رشته ای خود بدان توجه کنند. این نوشتار درصدد است تا نسبت مفهومی، نظری، زبانی و کارکردی میان اخلاق و آداب اجتماعی را به مثابه دو نظام هنجاری با محوریت منابع دینی و منابع معرفت دینی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده، به برخی نتایج کاربردی متناسب با اقتضائات جامعه موجود دست یابد. روش مطالعه، تحلیل محتوای گزاره های مربوط در متون و منابع دینی و علمی با روش تفسیری است.

هدف اصلی این تحقیق بررسی مقایسه ای دیدگاه های استاد مطهری و دکتر شریعتی دربارة نابرابری های اجتماعی است . تأثیر گذاری این دو متفکّر در انقلاب اسلامی و لزوم شناخت اندیشه های آنان ، ضرورت انجام این مطالعه است . تحقیق با روش توصیفی انجام ، و داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری ، و به شیوة مقایسه ای ، تجزیه و تحلیل شده است . نتایج تحقیق به این شرح است : استاد مطهری « تبعیض » ، « عادات ناروا » ، تعطیلی قوانین الهی ، عدم رعایت قانون ، ثروت اندوزی و استثمار را عوامل موجد نابرابری های اجتماعی می داند و دکتر شریعتی مالکیت خصوصی ، وجود قاسطین ، کنز ، ثروت اندوزی و استثمار ، عوامل موجد نابرابری های اجتماعی می داند .راه حل های استاد مطهری برای رفع نابرابری های اجتماعی شامل: تربیت اسلامی ، ایجاد سازمان صحیح اجتماعی ، « مسابقه بقا » ، عمل به قانون ،گرفتن مالیات های اسلامی و راه حل های دکتر شریعتی برای رفع نابرابری های اجتماعی شامل: ساختن امّت با زیربنای قسط ، ایجاد مالکیت اجتماعی و گرفتن مالیات های اسلامی است

این رساله با عنوان «بررسی ظهور و سقوط تمدن ها در قرآن» در سه فصل تنظیم شده است: فصل اول به طرح موضوع، بیان مسئله، سؤال ها و فرضیه ها، روش تحقیق، سابقه تاریخی، اهداف و ضرورت موضوع پرداخته است. در فصل دوم با طرح ادبیات تحقیق، به بررسی اصطلاحات، کلمات کلیدی سنت، تمدن، فرهنگ، ظهور و سقوط تمدن ها، سنت های الهی و خصوصیات آن ها و نظر نافذ قرآن پرداخته شده است. فصل سوم، راز خوشبختی و تیره روزی انسان و تمدن ها را در چارچوب کلی دو عامل برون زا و درون زا بیان کرده، عوامل انحطاط، شکست، زبونی، سقوط و هبوط انسان و تمدن را مورد بررسی قرار داده است.

چکیده از دیدگاه قرآن میپردازد. ایده اصلی این نظریه این « استفاده و رضامندی » این تحقیق به بررسی نظریه است که رسانهها قدرت تاثیرگذاری اندکی بر مخاطب دارند و در مقابل، این مخاطبین هستند که میل و نیاز خود را بر رسانهها تحمیل کرده، و بر سیاستگذاری آنها تاثیر میگذارند. از دید این نظریه، رسانه باید مخاطبمحور باشد یعنی رسانه باید تلاش خود را تنها در جهت تامین امیال مخاطبین خود یا همان جلب لذت، و دفع الم آنها مصروف دارد تا بتواند به تعداد بیشتری از مخاطبین دست یابد. به زعم مولف این ایده با برخی از آموزههای صریح قرآن کریم، تقابل دارد. قرآن کریم امیال طبیعی از جمله میل به لذت را در انسان نه تنها انکار یا محکوم نمیکند که یک سلسلهای از تعالیم خود را بر اساس آنها مبتنی ساخته است. از دید قرآن نیازهاى واقعى انسان، نیازهایى است که ارضاى آنها باعث فعلیتیابی استعدادهاى فطرى و است. در مقابل، اندیشه غیردینى، نیازهاى غریزی و حیوانی را در انسان « خلیفة اللهى » رسیدن به مقام شامخ نیاز اصیل تلقی کرده و قاعدتا رسانه را ملزم به تامین آنها میداند. قرآن سعى دارد انسان را بهگونهاى رشد سامان « قرب الهى » دهد که تمام حرکات و فعالیتهای او در جهت نیل به هدف نهایى آفرینش یا همان یابد. از نظر اسلام فقط ارضاى نیازهاى واقعى است که مىتواند انسان را به هدف نهایى خلقت نزدیک کند. از این رو یک رسانه مطلوب با معیار دینی، باید به نیاز و مصلحت مخاطب توجه کند