جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 218
بررسی تطبیقی دیدگاه های کی یر که گور و سارتر درباره رابطه خدا و معنای زندگی
نویسنده:
فاطمه جواهری، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی تطبیقی مساله بیان ناپذیری تجربه عرفانی از نظر فلوطین و مولانا
نویسنده:
مهدی علیمیرزایی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی تاثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت از دیدگاه مولانا جلال الدین رومی
نویسنده:
زهرا مستوفی اشتیانی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فاقد چکیده
حیات معقول و زندگی معنادار
نویسنده:
مصطفی موسوی اعظم، امیر عباس علیزمانی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این رساله به بررسی و تطبیق آراء جعفری و کاتینگهام در باب «معنای زندگی» پرداخته می¬شود. در راستای این هدف نخست به تبین و تحلیل اصل مسأله، دشوارهای بحث از آن و نظریّه¬های «معنا» پرداختیم. در ادامه دیدگاههای جعفری مورد بررسی قرار می¬گیرد. آنچه مسلم به نظر می¬آید این است که جعفری به خاطر توجه به دو مقام پرسش و پاسخ در این مسأله خود را از دیگر متفکران و فلاسف? ¬اسلامی، که تنها به مقام پاسخ التفات داشته¬اند، متمایز کرده است.جعفری در مسأله¬شناسی خود سه شرط اساسی را به منظور ارائ? پرسش از«معنای زندگی» ضروری می¬داند، که در صورت فقدان هریک از آنها اصل پرسش از فرم منطقی¬اش خارج می¬شود. مراد از پرسش در نظر جعفری یک پرسش سلوکی است که به نوعی «مسأله-شناسی» وی را به «دین¬شناسی» و « اخلاق¬شناسی» پیوند می¬زند. از این رو جعفری در بحث «معنای زندگی» رویکرد «دینی-اخلاقی» اتّخاذ می¬کند و بر این باور است که تنها دین است که می¬تواند به سؤالات مبنای فرد جواب دهد و ما را در راستای تحقّق «حیات معقول» یاری رساند. کاتینگهام به مانند جعفری رویکرد دینی را برای دست¬یابی به «معنا» ضروری می¬داند. وی «معنا» را دارای سه ویژگی اهمیّت¬دار بودن، موفقیّت¬مدار و اخلاقی بودن می¬داند. از نگاه او زندگی اخلاقی هر چند از شروط لازم برای کشف معنا محسوب می¬شود؛ امّا شرط کافی نبوده و نیاز به تأیید دینی دارد؛ چرا که هر عمل اخلاقی حداقلّ باید دورنمایی از موفقیّت را دارا باشد. در تطبیق آراء و دیدگاه¬های جعفری و کاتینگهام در این مسأله وجوه اشتراک و افتراق حدّالامکان ذکر می¬شود. اشتراکات: 1. فراطبیعت¬گرای خدا-روح محور 2. اتخاذ رویکرد دینی 3. لازم دانستن زندگی اخلاقی 4. نا کارامدی راهبرد عقلانی 5. اتخاذ رویکرد رئالیستی و کشفی بودن «معنا» 6. رابط? شکوفائی استعدادهای انسانی و عبادت راستین. افتراقات: 1. تأکید جعفری بر زندگی و کاتینگهام بر معنا 2. مسأله شناسی و تبارشناسی «معنای زندگی» 3. دال بودن یا نبودن ماهیت جهان بر هدف والای زندگی
بررسی و مقایسه دیدگاه سورن کرکگور و مارتین بوبر در بابا نقش دیگری در ارتباط انسان با خدا
نویسنده:
احمد موسوی خوئینی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مطابق دیدگاه فیلسوفان قاره‌ای، انسان موجودی است که در رابطه با جهان پیرامون خویش تعریف می‌شود، به نحوی که تنها در بستر روابط خود با دیگران می‌توان از خویشتن سخن گفت. ازاینرو مساله ارتباط میان انسان، خداوند و انسان‌های دیگر همواره مد نظر «فیلسوفان دین» قاره‌ای بوده است. در این رساله کوشش شده است با روشی تحلیلی، و از طریق مقایسه دیدگاه دو متفکر اگزیستانسیالیست، سورن کرکگور(????-????) و مارتین بوبر(????-????) به این پرسش پرداخته شود که «دیگری» در ارتباط انسان با خداوند چه نقش و جایگاهی دارد. از دیدگاه کرکگور انسان برای کسب اصالت انسانی باید به اعلی درجه فردیت برسد. این مرتبه از فردیت در ارتباط انسان با خداوند شکل می‌گیرد، ارتباطی که به زعم اغلب مفسران به انزوای انسان و مخدوش شدن رابطه انسان‌ها با یکدیگر منجر می‌شود. مطابق نظر بوبر، تأکید بیش از حد کرکگور بر فردگرایی موجب شده است او تفسیری نادرست از رابطه انسان با خداوند ارائه دهد، تفسیری که متضمن حذف رابطه با انسان دیگر برای رابطه با خداوند است. بوبر معتقد است که برای کسب اصالت انسانی باید با خداوند مرتبط شد، اما این مهم از طریق ارتباط متقابل انسان با انسان دیگر و جهان پیرامون صورت می‌گیرد. فصل اول این رساله، به بیان کلیات بحث و بستر فکری و مفاهیم اصلی اختصاص دارد؛ فصل دوم و سوم به ترتیب به تشریح الگوی کرکگور و بوبر برای ارتباط انسان با خداوند و جایگاه «دیگری» در آن پرداخته است. در فصل چهارم ضمن بیان نقد بوبر بر کرکگور و پاسخهایی که به وی داده شده است، نقاط اشتراک و تمایز دو فیلسوف برشمرده شده و به نفع این دیدگاه استدلال شده است که نقد بوبر بر کرکگور بر مبنای خوانش ناقص آثار اوست و با توجه به اینکه هدف هر دو متفکر کسب اصالت انسانی بر مبنای رابطه با خداوند است، می‌توان این دو الگو را همسو با یکدیگر تلقی کرد.
بررسی و نقد دیدگاه متفکران مسلمان معاصر ایرانی در باب تعارض علم و دین
نویسنده:
علی الماسی بیدگلی، امیر عباس علیزمانی، محمد لگنهاوزن، احمد بهشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از پایه ای ترین مباحثی که در فلسفه ی دین مطرح است، بحث « ارتباط علم و دین» است و لازم است که مبانی این بحث و نیز چگونگی ارتباط این دو مقوله با همدیگر به گونه ای مستدل بررسی شود؛ در این میان سؤالاتی مطرح است: آیا علم و دین با همدیگر تعارض دارند و یا اینکه متعارض نبوده بلکه با هم مرتبط هستند؟ آیا در صورت ارتباط علم و دین، این ارتباط به گونه ای مکمّل هم اند؛ یا اینکه از نوع تمایز است؟ آیا نظریه ی تکامل به عنوان نماد تعارض علم و دین با کتب مقدس تعارضی حقیقی دارد؛ یا ظاهری؟ در صورت اثبات تعارض این دو حوزه، آیا می توان دلیلی را که در عصر مدرنیته برای این نوع ارتباط در فضای مسیحیت مطرح گردید، برای اسلام هم مطرح کرد؟ و بالاخره نگاه اسلام درباره ی ارتباط علم و دین چگونه است و متفکران اسلامی بخصوص ایرانی و معاصر چه پاسخ هایی به این سؤالات داده اند؟ در این پایان نامه در بخش مقدماتی به تعریف علم ودین و بیان یک سری از کلیات مربوط به این بحث پرداخته شده است. در بخش اول دیدگاه های مختلف در باره ی ارتباط علم و دین را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به بررسی و تحلیل نظریه ی تکامل، مبانی، ادله، لوازم و پیامد های کلامی، اخلاقی و انسان شناختی آن خواهیم پرداخت. در نهایت در بخش دوم مواجهه ی متفکران مسلمان ایرانی معاصر با این مسأله بررسی خواهد شد. در این میان نظر متفکرانی چون مرحوم علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله مشکینی –رحمهم الله تعالی- ، آیت الله مکارم، سبحانی و مصباح یزدی حفظهم الله تعالی و مرحوم سحابی بیان شده، نتیجه گیری نهایی اخذ خواهد شد.
بررسی آراء ریچارد سوئین برن ،علامه طباطبائی و مارک کرنر در باب وقوع معجزه
نویسنده:
مرضیه رضائی، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معجزه همواره یکی از مهمترین مسائلی است که در علوم عقلی و نقلی مطرح بوده و امروزه یکی از مباحث فلسفه دین محسوب می گردد. تاکنون متفکران زیادی در این حوزه به بیان نظرات خویش پرداخته اند؛ اما آرای مطرح شده در باب امکان وقوع معجزه بیشتر جنبه کلامی داشته است. این اثر، با هدف پاسخ به این پرسش که آیا تبیین های ارائه شده برای امکان وقوع معجزه موجه و مفید بوده است یا خیر، به تشریح نظر سویین برن، مارک کرنر و علامه طباطبایی، در این زمینه پرداخته است؛ و در همین راستا با مقایسه آرای ایشان، بیان می نماید که اگرچه دیدگاه آن سه اندیشمند، در خصوص تعریف، مصادیق و دلالت معجزه، با یکدیگر متفاوت است و هر یک ضرورت قوانین طبیعت و نقض آنها را به شیوه ای متفاوت تشریح می کنند، اما نقاط متعدد اشتراک اندیشه ایشان نیز قابل توجه است. علاوه بر این، بیان شده است که معجزه به عنوان نقض قوانین طبیعت، که به نظر سویین برن به معنای وقوع مورد نقضی تکرار ناپذیر است، تبیین قابل قبولی از معجزه نیست. علاوه بر اینکه چنین تصویری از معجزه، تنها بر مبنای پذیرش قوانین کلی شکل گرفته، در این رویکرد معجزه مفهومی خود متناقض، و منطقاً محال است؛ چرا که از سویی، نقض در جایی معنا پیدا می کند که قانونی محکم وجود داشته باشد و از سوی دیگر قاعده و نظمی که نقض شود، نمی تواند واقعاً قانون باشد. از طرفی، دو ملاک سویین برن برای معجزه، یعنی "تکرار ناپذیر بودن نقض" و "عدم جایگزینی قانونی ساده¬تر" قابل اثبات نیست. تبیین معجزه برمبنای تعریف آن به هم رخدادی غیرمعمول حوادث نیز راهگشا نخواهد بود؛ زیرا این تبیین تمامی معجزات را در برنمی گیرد و تنها با پذیرش وجود قوانین آماری موجه است، در حالی که مارک کرنر وجود چنین قوانینی در جهان را رد می کند. راه حل علامه طباطبایی نیز، اگرچه برخی از مشکلات دو رویکرد سویین برن و کرنر را ندارد، در تبیین نحوه دخالت خدا برای ایجاد معجزه، موجه و دقیق نبوده و نمی تواند بهترین تبیین برای امکان وقوع معجزه محسوب گردد. لذا تبیین های مطرح شده کاملا موجه نبوده اند و هنوز اشکالات و ابهامات متعددی در این زمینه به چشم می خورد که مستلزم ارائه راهکارها و تبیین های دقیق تر است.
ایمانگروی در نظام معرفت شناسی پاسکال
نویسنده:
احمد رستم پور، عبدالرسول کشفی، امیر عباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأثیر پاسکال در علم تجربی بر کسی پوشیده نیست. او متفکری است که نزاع درباره ی اندیشه او بسیار مطرح است. عده ای وی را فیلسوفی طراز اول می شمرند و عده ای دیگر او را تنها مدافع نویسی می دانند که تنها دغدغه ی وی دفاع از مسیحیت است. شرطیه مهمترین بخش تفکری پاسکال است که مورد توجه اهل اندیشه قرار گرفته است و دیگر آراء و نوآوری های مغفول مانده است. چنین دیدی به معرفت شناسی پاسکال سبب شده است نه تنها نگاه ناقصی به آن داشته باشیم بلکه سبب می شود نگاه اشتباهی به کل نظام معرفت شناسی داشته باشیم. به کارگیری شیوه های جدید در منابع شناخت، به ویژه در تعریف کارکرد عقل و وارد کردن منبع شناختی دل و توجه همزمان به توجیه باورهای غیر دینی و دینی اساس تفکر فلسفی پاسکال را تشکیل می دهد. در این پژوهش، سعی بر آن است که ضمن تبیین مفاهیم ایمان و ایمانگروی و انواع هریک از آنها، به شکل تحلیلی تفاوت باور گزاره ای، باور از مقوله ی رابطه، ایمان از گزاره ای و ایمان از مقوله ی رابطه روشن گردد. در نوشتار حاضر، ارائه تحلیلی از معرفت شناسی پاسکال که شامل نقد جزمگرایی، توجیه معرفت ریاضی، توجیه معرفت حسی و مهمتر از همه توجیه باورهای دینی با توجه به تقریرهای مختلف برهان شرط بندی مورد نظر است. در پایان با توجه به نظام معرفت شناسی پاسکال، نتیجه گیری درباره ی ایمانگرا بودن یا معرفت دل به عنوان معرفت شناسی اصلاح شده هدف این پژوهش است.
بررسی و نقد دیدگاههای تفکرات یال ادی در باب پلورالیسم دینی جان هیک
نویسنده:
مرجان نوری، امیر عباس علیزمانی، محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا نظریه کثرت گرایی جان هیک در تبیین تنوع دینی سازگاری و کفایت دارد؟ در برابر مساله تنوع ادیان تبیینهای متفاوتی با تقریرهای مختلف مطرح شده است (انحصارگرایی، شمول‌گرایی، پلورالیسم). در این میان پلورالیسم به روایت جان هیک از نظریات پرمناقشه چند دهه اخیر بوده است. ادعای اصلی هیک آن است که همه ادیان از ارزش معرفتی برابری برخوردار هستند و در همه آنها تحول وجود انسانی از خود محوری به حقیقت محوری بوقوع می‌پیوندد. اصلی ترین چالش پیش روی جان هیک، دعاوی متعارض ادیان در باب الوهیت است، به این ترتیب که او باید چاره‌ای بیاندیشد تا تصورات متفاوت، وحتی متعارض از الوهایت -به‌ویژه تصور الوهیت متشخص و نامتشخص- را با یکدیگر سازگار نماید. او برای حل این مسئله به پیروی از کانت، با رهیافتی معرفت شناسانه، حقیقت دینی را به دو سطح نومنی و فنومنی تفکیک می کند و سپس با انتقال معرفت شناسی کانت از ساحت امور حسی به تجربه دینی بین حقیقت فی نفسه ‏‎و حقیقت آنگونه که در ادیان مختلف جهان به تجربه درمیآید و پرستیده می‌شود، تمایز قائل می‌شود. طبق این مدل نوکانتی، حقیقت فی‌نفسه فراتر از گسترده مفاهیم انسانی بوده و نمی‌تواند فراچنگ سنت‌های دینی درآید و برهمین اساس تعارضی نیز در آن راه نمی‌بابد . پال ادی یکی از متفکرین و متالهین معاصر مسیحی است که مطالعات گسترده‌ای را در زمینه پلورالیسم دینی جان هیک انجام داده است. او ازجمله منتقدینی است که براین باورند مدل پلورالیستی هیک از تعارض درونی رنج می‌برد. ادی در کتاب « فلسفه پلورالیسم دینی جان هیک» ضمن توصیف و تحلیل دقیق این مدل، سه دسته انتقاد را برآن وارد می‌داند. نخست انتقاداتی که به غیر کثرت‌گرایانه بودن این مدل اشاره دارند. دوم انتقاداتی که به عدم پذیرش این مدل در سنت مسیحی می‌پردازند و سوم انتقاداتی که از ناکارآمدی این مدل در دستیابی به اهداف از پیش مشخص شده پرده‌ برمی‌دارند. درهرصورت به‌نظر می‌رسد مدل پلورالیستی جان هیک در خواستگاه اصلی خود، یعنی سنت مسحیت و تفکرات فلسفی غرب نیز از کفایت و کارآمدی لازم برخوردار نمی‌باشد.
رنج وعشق وایمان در اندیشه مولانا جلالدین بلخی و سورن کرکگور
نویسنده:
مهدی سعادتمند، امیر عباس علیزمانی، قاسم علی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده: ایمان موهبتی الهی است که بررسی آن با رویکردی روان شناختی از این جهت اهمیت می یابد که نفس، به عنوان محل عروض ایمان، حالات متفاوتی به خود می گیرد. دو عنصر «عشق» و «رنج» به لحاظ جاذبه و دافعه ای که دارند، تأثیر مستقیم بر ایمان می گذارند که این تأثیر به گونه ای دو سویه خودنمایی می کند. مهمترین انگیزه از تطبیق آرای مولانا جلال الدین بلخی و سورن کیرکگور در باب نقش رنج و عشق در ایمان، توجه خاص آنها به ابعاد روانی نفس و نگاه تازه آنها به ایمان است؛ نگرشی که در نهادینه شدن ایمان در زندگی بشر امروزی و معنابخشی به زندگی او نقشی کلیدی دارد. در نظر مولوی رکن اساسی و کاشف از ایمان حقیقی عشق است. وی ایمان عاشقانه خود را مرهون سوز و گداز درونی خود و دورافتادگی از اصل خویش می داند که در این مسیر عقل جزوی و کوته اندیش، قاصر از فهم مطلب است، عشق در پیوندی ضروری و تلازمی قطعی با ایمان کامل قرار می گیرد. ایمان از عشق بالنده می شود، چرا که حقیقت آن از دید مولانا جز عشقی رنج آلود نیست. از سوی دیگر، کیرکگور با تأکید بر عنصر رنج، ایمان را «رنج عاشقانه» می داند،‌ مبنای فکری کیرکگور در رنج گرایی، تن دادن به پارادوکس عظیم ایمان؛ یعنی اعتقاد به تجسد خدا در مسیح است. در پیش مؤمن، عقل و به تبع آن رفتارهای اخلاقی مبتنی بر عقل به تعلیق کامل درمی آید. به باور مولوی و کیرکگور، رنج، عشق و ایمان، اموری آگاهانه و قابل انتخاب اند که ریشه در فطرت انسانی دارند. ایمان شوری بزرگ است که به زندگی معنا می بخشد و عقل را تحقیر می کند، اگرچه هر دو اندیشمند در ضدیت با عقل متفاوتند و مولوی از این حیث موضع متعادل تری دارد. از دید مولوی نقش عشق در ایمان، اولی و ذاتی و نقش رنج، ثانوی و بالعرض است، حال آنکه کیرکگور اصالت را با رنج می داند، ایمان در ملازمه ای ضروری اولاً و بالذات با رنج و ثانیاً و بالعرض با عشق همراه است.
  • تعداد رکورد ها : 218