جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه
نویسنده:
بیان کریمی ، مسعود بیننده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژیژک در نظرگرفتن فلسفة هگل را همچون اوج سیستم­سازی و ایده­آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می­کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه‌ او می­داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می­توان زنگارهای برداشت مطلق‌گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژة هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می­دهد. در این راستا سوژة هگلی چیزی ازپیش- داده‌شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام‌عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت‌خواهانة نظم جوهری را به چالش می‌کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می­کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفة روح هگل شناسایی می­کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می‌یابد و سوژه به صورت سوژة یک دال در نظم نمادین هضم می­شود به سطح منطق امر واقعی لکان‌ برمی‌کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی­گنجد و این درست همان نقطه­ای است که سوژه در آن شکل می­گیرد.
صفحات :
از صفحه 248 تا 267
امکان و مکانیسم سوژگی و انقلاب در فلسفه سیاسی متأخر: وارسی مقایسه ای هربرت مارکوزه (مکتب فرانکفورت)، میشل فوکو (پست مدرن) و اسلاوی ژیژک (چپ متأخر)
نویسنده:
پدیدآور: حسین آرمند؛ استاد راهنما: مهدی براتعلی‌پور ؛ استاد مشاور: قدیر نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دو مفهوم سوژه و انقلاب از کلیدی ترین مفاهیم موجود در فلسف? سیاسی معاصر می باشند که بخش اعظمی از مجادلات مابین مکاتب فکری قرن بیستم حول محوریت این مفاهیم شکل گرفته اند. تفاوت در تلقی از رابط? سوژه با ابژه و ارتباط آن با عمل سیاسی رادیکال )انقلاب( از جمل? مهمترین این اختلافات است. از سوی دیگر، سه جریان بارز و پراهمیت گفتمان انتقادی فلسف? سیاسی معاصر عبارتند از مکتب فرانکفورت، پست مدرنیسم و چپ متأخر، که به واکاوی و مقایس? دیدگاه این جریانات با تکیه بر آراء سه اندیشمند برجسته آنها یعنی هربرت مارکوزه، میشل فوکو و اسلاوی ژیژک پرداخته ایم. بنابراین، مفاهیم سوژه و انقلاب در فلسفه سیاسی هربرت « سوالی که در این رساله درصدد پاسخ گویی به آن هستیم این است که مارکوزه، میشل فوکو و اسلاوی ژیژک چگونه مورد تحلیل قرار می گیرد و چه اشتراکات و تمایزاتی میان برداشت آن ها از در این راستا، پس از بررسی سیر تحول مفاهیم سوژه و انقلاب در تاریخ فلسف? سیاسی از آغاز »؟ این دو مفهوم وجود دارد مطرح شدن آنها تاکنون و سپس شرح دیدگاه سه فیلسوف از این دو مفهوم، در پاسخ به سوال مطرح شده بر آنیم که: هربرت مارکوزه با حفظ اصالت سوژه، نقش رادیکالی را برای سوژه در جهت ستیز با ارزش های غالب جامعه سرمایه داری « متأخر از طریق ایجاد یک دگرگونی بنیادین به منظور نیل به رهایی ترسیم می کند. اما فوکو با اعتبارزدایی از حقیقت مستقل از متن، جایگاه انسان را در مقام سوژه مدرن مورد انکار قرار داده و انسان ها را به انقلابی دائمی فرا می خواند که در بطن خود هیچ روایت کلانی را ارائه ننماید. نهایتاً اسلاوی ژیژک معتقد است که سوژه صرفاً در لحظ? انکار واقعیات عرص? نمادین که در نتیج? توجه به ساحت واقعی میل )ژوئیسانس( خواهد بود، ظهور می یابد. بنابراین وی با تعریف از رهایی در لحظ? عمل، انسان ها را به انقلاب علیه جهان نمادین سرمایه داری فرا می خواند و به عنوان نتیجه گیری می توان اذعان کرد که مابین سه »اندیشمند در دو مولف? 1. امکان سوژگی و 2. نیل به رهایی، اختلافات بنیادین وجود دارد و در دو مولف? 1. تحول طلبی رادیکال و2. سلبی نگری و استعفاء از تجویز، اشتراک مساعی دیده می شود.
سلطه و رهایی در اندیشه ژیژک با (نگاه انتقادی)
نویسنده:
پدیدآور: کیانوش دل‌زنده ؛ استاد راهنما: قدیر نصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
اسلاوُی ژیژک ، فیلسوف ، روانکاو ، نظریه پرداز سیاسی است . سرچشمه های فکری این متفکر اسلاوُنیایی را می توان مبتنی بر رشته های طرح شده اینگونه بیان کرد ؛ هگل برای فلسفه ، لاکان برای روان کاوی ، مارکس برای نظریه پردازی سیاسی . از این رو ، ایده آلیسم آلمانی مرکز ثقل و عطف متفکران نام برده به یک دیگر می باشد و هگل نقطه تلاقی آنها با یکدیگر به حساب می آید .« به عبارتی نواری که از هگل پیرامون نفی خود ربط دهنده ی مطلق آغاز شد ، ژیژک آن را در رانه مرگ فروید پی می گیرد . »(دالی ، 1387: 95) به همین واسطه است که دغدغه هگل مثل ِاز خودبیگانگی ، تداوم سلطه ، جهان نمادین و عدم دست یابی به رهاییِ مطلق با آنچه لاکان و ژیژک درباب ساحت سه گانه انسانی می گویند متشابه در می آید . لاکان ذات انسان را به سه ساحت خیالی ، نمادین ، واقعی تقسیم می کند و مبتنی بر ارتباط این سه ساحت فرایند سوبژکتویته و سوژه شدن را تعیین می کند . به عبارتی ، او ، بستر خیالی را به دوران کودکی تشبیه می کند که در آن انسان هنوز سوژه نیست ، بلکه صرفا یک اگو است و پس از قربانی شدن پارانویا ، خودشیفتگی دوران کودک ، عقده اودیپ در مرحله آینه ی می تواند سوژه شود ، سوژه ی که در ساحت نمادین مجبور است برای سوژه ماندن ، پذیرش سلطهِ دیگری بزرگ و دیگریِ کوچک را پذیرا گردد . هر چند که در منطق ژیژک سوژه یک امر واقعِ است و نمی توان تصور قالبی و سطحی از آن داشت . «فرد برای وجود داشتن باید از سوی دیگری به رسمیت شناخته شود ؛ اما چنین وضعی به این معناست که تصویر ما ، که معادل خودمان است ، متاثر از نگاه دیگری است . بنابراین دیگری ضامن ما می شود . » (هومر،1390: 45) امر واقعِ لاکان، را می توان آزادی مطلق هگل نیز نامیدکه به نحوی از انحاء ، نامسماء است و بشر توان نامیدن آن را ندارد ، اما هرازگاهی این امرواقع خود را بر بشر پدیدار می کند . ژیژک در ادامه ی زنجیره ی هگل و مارکس ، لاکان قرار گرفته است و در جهان پسا ایدئولوژیک به طرح از خودبیگانگی به عنوان روبنایی می پردازد ، که به روایت هگل این جهان نمادین است که بندگان را به بندگی تداوم می بخشد و به همین دلیل او را فیلسوفی می توان نامید که همچنان دغدغه های بزرگی دارد ، مانند کشف سلطه و رهایی از آن . سلطه به معنی( domination ) را می توان در افکار مارکس ، هگل ، ژیژک یکسان دانست . مارکس در تمامی عمر خود مفهوم از خودبیگانگی هگل را در کتاب سرمایه و لوئی بناپارت از منظر اقتصادی و سیاسی پی گرفت و حال ژیژک ، با طرح آگاهی کاذب یا همان کلبی مسلکی قدری از مارکس و هگل فاصله می گیرد و معتقد است در جهان پساایدئولوژیک ، بشر با سلطه مضاعف روبرو می شود ، چرا که از سلطه مادیت زدودگی شده است و شبح سلطه پیش از گذشته قدرت دارد تا در هر کجا اجبار خودش را عریان کند. وی ، به همین دلیل معتقد است که دیگر آگاهی ملاکی برای رهایی به حساب نمی آید ، بلکه این وانمود و رفتار است که خود را از آگاهی جدا کرده و ملاک بررسی است . ژیژک که خود یک روانکاو است ، از سه گانه لاکانی برداشتی اجتماعی دارد و «در حوز? نظری? اجتماعی و روابط بین الملل تاثیر چشم گیری در ارزیابی ما از فرایند ها و فانتزی های ناخودآگاه نهفته در بنیاد تعارضات اجتماعی و ملی و نژاد پرستی ، تبعیض جنسی و همجنس گرا هراسی دارد . » (همان : 13) در واقع برداشت لاکانیِ ژیژک ، در ادامه همان روندی است که هگل به دنبال آن بود ، چگونه جهان نمادین ، سلطه را تداوم می بخشد و چگونه می توان به آزادی مطلق رسید ، به همین اعتبار ، امرواقعِ لاکانی ، مصادف است با رهایی مطلق در مفهوم هگلی آن ، البته در ذات بشر . در ادامه ، امر نمادین و خیالی ، حکم سلطهِ جهانِ نمادینِ نظام ِهگلی را بازی می کند و از همین رو امرواقع ، مانند رهایی مطلق ِهگل دست نایافتنی است و ژیژک هم مانند هگل به دنبال رهایی عینی می گردد ، رهایی که از برخورد امر واقع با جهان نمادین و خیالی حادث می شود ، نتیجه ی آن به تقسیم شدن امرواقع به امر واقع نمادین ، امر واقع خیالی ، امرواقع واقعی منجر می شود . امر واقع واقعی ، همان رهایی مطلق است که دست یابی به آن ناممکن است و دو تای دیگر حکم رهایی عینی را دارند . اتصال هگل و لاکان در اندیشه ژیژک ، موجب می شود که فرایند سلطه از حالتی ماتقدم به حالتی مقدم مورد نظاره قرار بگیرد ، زیرا ترکیب روانکاوی با فلسفه در آراء ژیژک نشان می دهد که سلطه صرفا یک عامل بیرونی نیست ، بلکه امر درونی است و می توان با روانکاوی نشان داد که چگونه سوژه شدن و زیست در ارتباط با سوژه ها خود فرایند سلطه آمیز است و رهایی مطلق از آن غیر ممکن است ، چرا که سوژه اگر خارج از این زنجیره دوار حرکت کند ، دیگر سوژه نیست بلکه یک پسیکوژ و یک موجود روان نژند است . اینکه سوژه نمی تواند با امکانات سوژگی خود نظیر زبان و ناخودآگاه به لحاظ درونی و آگاهی از لحاظ بیرونی به درک روشنی از امرواقع که خارج از نظامِ نشانه گذاری جهان نمادین دست یابد به همین واسطه است که اگر رهایی هم ممکن باشد ، رهایی داخل جهان نمادین است و آن رهایی امری استثنایی می باشد که در شرایط برخورد امرواقع و امر نمادین به وجود می آید و تجویزی که ژیژک می دهد این است که باید از طریق نفی در نفی به لحاظ فلسفی و انقلاب دائمی (انقلاب برای انقلاب ) به لحاظ سیاسی آن شرایط استثنایی را به شرایط امکانی برای رهایی تبدیل کنیم . اگرچه، مفهوم سلطه و رهایی در آثار ژیژک به طور مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته است ، اما نظام و سیستمی که او گفتمان خود را طرح می کند ، مبتنی بر رهایی از سلطه است و پرداختن به ایدئولوژی ، آگاهی کاذب ، انقلاب از طریق بازگشت به آینده ، .. به تمامی گفتمانی هست که پیرامون سلطه و رهایی شکل می گیرد . بنابراین، مبتنی بر گفتمان فلسفی و سیاسی و روانکاوانهِ ژیژک ، هدف ما این است که درک روشنی از مفهوم سلطه و بسترهایی که سلطه در آن رشد می کند و مصادیق عینی که می توان سلطه را در نگاه ژیژک مشاهده کرد پردازش کنیم . ضمن آنکه مفهوم رهایی و بستر رهایی و راهکارهایی که می توان در نگاه ژیژک درباب رهایی به دست آورد را مطرح و به سلطه نگاه مقدم داشته باشیم و ریشه های آن را در ذات فرایند سوژه شدن پیش از عوامل بیرونی ، جویا شویم .
كرونای ايرانی: تحشيه‌ای بر يادداشت اسلاوی ژيژك
نویسنده:
نويد گرگين
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
از خودبیگانگی هگلی یا از خودبیگانگی ما از ژیژک
نویسنده:
کیانوش دل زنده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ﺗﺮور و ﺗﻔﮑﺮ؛ از ﻫﺎﺑﺮﻣﺎس و ﭼﺎﻣﺴﮑﯽ ﺗﺎ درﯾﺪا (ﻧﻘﺪي ﺷﮑﻠﯽ و ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﺑﺮ ﮐﺘﺎب ترور و تفکر)
نویسنده:
ﻣﺠﯿﺪ ﺣﺴﯿﻨﯽ, ﻣﯿﺜﻢ ﻗﻬﺮﻣﺎن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این مقاله به نقد و بررسی نسبت ترور و تفکر در آرای ایگلتون، هابرماس، دریدا و چامسکی در کتاب «ترور و تفکر» پرداختیم. کتاب حاضر از آن­جهت که حاوی دیدگاه­های متفاوت و گاهاً متضادی دربارۀ دو واژۀ بحث­ برانگیز در اندیشۀ سیاسی(ترور و تفکر) می­باشد، خواننده را در معرض چالش تئوریک دربارۀ یک پدیدۀ واحد(نظیر واقعۀ 11 سپتامبر) قرار می­دهد و بدین­ ترتیب، ذهنیت پیچید ه­ای برای خوانندگان ایجاد می­گردد تا درباب پدیده­های پیچیدۀ اجتماعی تأمل بیشتری نمایند. در نقدی کلی تمام دیدگاه­های فوق(هر کدام از منظری خاص)، نسبت به تاریخ­نگاری یک واقعۀ تروریستی با اشکالاتی روبه­ رو هستند که این مانع برقراری نسبت میان ترور و تفکر و به ­تبع آن درک یک پدیده با ابعاد متفاوت آن می­ گردد که در نقدهای انجام ­شده تلاش گردیده تا به آن پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 135 تا 156