جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تبیین ایمان به خدا و دلالت‌های آن برای تربیت دینی از منظر پلانتینگا و نقد آن بر اساس آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
حسین قدیری اناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش برآن است به کمک روش توصیفی- تبیینی، ابتدا دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده را تبیین کند. سپس نشان دهد که ایمان بر مبنای چنین تبیینی چه پیامدها و دلالتهایی برای تربیت دینی دارد، ودرنهایت از منظر اندیشه های علامه طباطبایی چه نقدهایی بر معرفت شناسی اصلاح شده و دلالتهای تربیت دینی آن می توان وارد کرد.معرفت شناسی اصلاح شده، یک دیدگاه مشخص در معرفت شناسی دینی است که با نقد مبانی معرفت شناسی الهیات طبیعی، تحول جدیدی در عرصه معرفت شناسی ایجاد کرد. پلانتینگا با نقد مبناگرایی کلاسیک و قرینه گرایی، بر این باور است که الهیات عقلانی بیجا و بی مورداست. در این نوشتار ابتدا به تبیین جنبه سلبی معرفت شناسی اصلاح شده و سپس به جنبه ایجابی آن پرداخته ایم. نتایج این پژوهش نشان داده است که ایمان به خدا جزء گزاره های پایه می باشد و از سنخ معرفت و کارکرد صحیح قوای ادراکی انسان خصوصا حس الوهی است. نقش اراده در تشکیل باور و ایمانبه خدا، ضعیف است، بلکه تابع موقعیت ویژه ای است؛ متعلق ایمان، تعالیم کلی مسیحیت است که در انجیل آمده است و گناه، آفت ایمان به خدا و بطورکلی معرفت و شناخت می باشد.مهمترین پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی عبارتند از:اعتقاد به با معنا بودن و امکان تربیت دینی، رویکرد عقلانی به تربیت دینی با مبانی معرفت شناسی اصلاح شده، فراهم آوردن محیط سالم و دور از گناه برای متربیان است. و مهمترین نقدهایی که از منظر علامه طباطبایی برپلانتینگا در حوزه معرفت شناسی وارد است عبارتند از:تناقضات اعتقادی درون مسیحیت، توجه بیش از حد به روش استقراءتا قیاس، احتمال دور در استدلال و افتادن در دام نسبیت. در پایان براساس چهار مولفه تربیت دینی یعنی مولفه هایاعتقادی و فکری، تجربه درونی، التزام درونی و عمل، پیامدهای دیدگاه او در تربیت دینی مورد نقادی قرار گرفته است.
تحلیل مبانی فلسفی تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(ره)و ارائه الگویی نظری جهت کاهش شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی
نویسنده:
فاطمه وجدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره در طول تاریخ برای فلاسفه اخلاق و دست اندرکاران تربیت مطرح بوده است، شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی است. این مساله، نشان از ناکارآمدی برنامه های تربیت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و طراحی الگوی نظری تربیت اخلاقی بر مبنای آن (جهت غلبه بر شکاف مذکور) انجام گرفته است. در این پژوهش، مبانی فلسفی دینی علامه و شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، رویکردهای رایج تربیت اخلاقی با روش مطالعه تطبیقی مورد نقد قرار گرفته و سپس تجویزهای تربیت اخلاقی بر اساس مبانی و در راستای دستیابی به اهداف تربیت اخلاقی اعتبار شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که با فرض وجود معرفت، عامل اصلی شکاف، ضعف اراده است. اراده دست کم تحت تاثیر سه عامل عواطف، ملکات اخلاقی و الگوهای اخلاقی است؛ گر چه هرگز محکوم قطعی این عوامل نمی باشد. هم چنین، مشخص شد که ایمان به خدا تمامی مولفه های عمل اخلاقی را متحول نموده، به ویژه از طریق جایگزین نمودن حب الهی به جای حب دنیا ( تعالی عاطفی) و نیز، ایجاد ملکه تقوا که جامع تمام ملکات اخلاقی است، اراده را به بهترین نحوی تقویت می نماید. بنابراین، ایمان، به عنوان عامل رفع شکاف و ضامن اخلاق معرفی گردید. در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری علامه، مولفه های اصلی برای تربیت اخلاقی مطلوب تعیین شده، سه رویکرد رایج تربیت اخلاقی( رویکرد رشدی-شناختی، رویکرد غمخواری و رویکرد تربیت منش) از نظر توجه به این مولفه ها و اهتمام در رفع شکاف میان معرفت و عمل، مورد بررسی و نقد قرار گرفت و مشخص شد که هیچ یک از آن ها نمی توانند به طور مطلوبی این شکاف را کاهش دهند. لذا ضرورت طراحی یک الگوی تربیتی جدید بر مبنای دیدگاه های علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفت. الگوی نظری مطلوب، با رویکرد تقوا-محوری و در قالب سه مرحله طراحی شد و زیرساخت ها و اصول آن نیز تعیین گردید.
تبیین و بررسی روش‌شناسی پژوهش تربیتی میان رشته‌ای از منظر رئالیسم انتقادی باسکار
نویسنده:
مجتبی پورکریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این رساله بررسی و تبیین روش شناسی پژوهش تربیتی میان رشته ای از منظر رئالیسم انتقادی باسکار می‌باشد. به منظور تحقق هدف فوق سه گام اصلی برداشته شده است. گام نخست، تبیین ماهیت پژوهش میان رشته ای از دیدگاه باسکار است، دوم، تبیین روش شناسی پژوهش تربیتی میان رشته ای از دیدگاه باسکار و سوم، تبیین چگونگی پژوهش تربیتی میان رشته ای از دیدگاه باسکار می‌باشد. بر اساس دیدگاه باسکار، پژوهش تربیتی میان رشته ای یعنی؛ بررسی و تبیین یک پدیده پیچیده تربیتی یا سیاست گذاری‌ها یا اهداف غایی تربیتی در سطوح مختلف واقعیت با تاکید بر شروط لازم تعریف کننده همراه با تعیین شروط لازم تجربی از چشم انداز علوم مختلف با هدف توصیف و نقد وضع موجود، و رسیدن به دانش ترکیبی جدید به منظور ارائه بدیل‌های موثر. مراحل پژوهش تربیتی میان رشته ای شامل توصیف موضوع، پرسش استعلایی، باز توصیف پدیده‌ تربیتی، توجه به بررسی سطوح، ترکیب دانش‌ حاصل گردیده و در نهایت کنش می‌باشند. مبانی هستی شناختی به ترتیب شامل وجود قانون علی و زمینه در رابطه با ابعاد مختلف موضوع انضمامی و مبنای ارتباط ابعاد ناگذرای موضوعات می‌باشند. مبانی معرفت شناختی نیز به ترتیب شامل مبنای ارتباط ابعاد گذرای معرفت، مبنای طبیعت گرایی انتقادی و کنش و نتایج ناخواسته کنش‌ها می‌باشند. بر اساس مبانی فوق، اصول هستی شناختی پژوهش تربیتی میان رشته ای به ترتیب شامل : بررسی انضمامی با رعایت رابطه قانون علی و زمینه، توجه به ابعاد مختلف موضوعات تربیتی (جامعیت)، رعایت تحلیل و ردیابی تأثیرات انباشتی سطوح زیرساختی به ترتیب عمودی از پایین به بالا، رعایت تحلیل و ردیابی تأثیرات مرزی سطوح روساختی به ترتیب عمودی از بالا به پایین. اصول معرفت شناختی، به ترتیب شامل رعایت: تعیین مفاهیم، تفکیک، روابط مرزی علوم، کفایت تبیینی، دلایل به مثابه علت و اصلاح خطاها و ارائه بدیل‌ها. راهبردهای پژوهشی به ترتیب شامل:راهبردهای ناظر به چیستی که خود شامل بررسی تاریخچه موضوع و پرسش استعلایی می‌باشند. راهبردهای ناظر به چرایی که شامل مفهوم سازی و انتزاع، بررسی ساختارها و تحلیل فرایندی، توجه به کنش و فعالیت انتقالی عاملان تربیتی و نقادی آن و آموزش قواعد انتقاد می‌باشند. راهبردهای ناظر به چگونگی شامل مفهوم سازی (حرکت از تعریف مفهومی به تعریف واقعی)، اصلاح خطاها و سیاست گذاری‌های آموزشی می‌باشند.
مبانی، اصول و شیوه‌های تهذیب اخلاقی از نظر غزالی و فیض
نویسنده:
علیرضا صادقزاده قمصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش نظری در عرصه تربیت اخلاقی مبتنی بر دین، به توصیف "مبانی، اصول و شیوه‌های تهذیب اخلاقی" (پیرایش برون و درون آدمی از آلودگی اخلاقی
مفهوم شناسی معنويت از ديدگاه انديشمندان تربيتی غربی و مسلمان
نویسنده:
معصومه کيانی، محمود مهرمحمديی، عليرضا صادق زاده قمصری، محمود نوذری، خسرو باقری
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلي اين مقاله، تبيين و مقايسة مفهوم «معنويت» در غرب (با تأکيد بر آراء اندرو رايت، پارکرجي پالمر، جين اريکر، ران بست، گراهام راستر) و اسلام است. ادبيات تحقيق نشان مي دهد تعريف واحدي دربارة مفهوم معنويت وجود ندارد. مهم ترين عامل در تغيير و تنوع اين ديدگاه ها، نوع رابطة مفهوم «معنويت» با «دين» بوده است. در پژوهش حاضر، ديدگاه هاي انديشمندان مزبور، بر اساس نوع رابطة بين معنويت و دين، تحليل و ديدگاه هاي آنها ذيل سه جهان بيني ديني، فارغ از دين، و غيرديني تبيين گرديده است. سپس براي تبيين دقيق تر مفهوم «معنويت»، مباني فلسفي ديدگاه هاي انديشمندان مزبور بررسي گرديد. در مرحله بعد، مفهوم «معنويت» در اسلام با اين مفهوم در غرب مقايسه شد. بخشي از يافته ها عبارت است از: مفهوم «معنويت» در اسلام، داراي مابازاي بيروني قابل شناسايي است. بنابراين، معنا امري صرفاً ساختني نيست، بلکه يافتني نيز هست، و حال آنکه در برخي از ديدگاه هاي غربي، مرجع امر معنوي دست ساز خود انسان و بنابراين، «معنا» صرفاً ساختني است. برخي از ديدگاه هاي غربي به وجود تکثر در مرجع امر معنوي قايلند، اما ديدگاه اسلامي به وحدت معتقد است. معنويت از منظر اسلام، يک مفهوم کل گراست که همة ابعاد زندگي کودک را دربر مي گيرد و چهار بعد ارتباط فرد با خود، خلق، محيط و خداوند را شامل مي شود. ولي در برخي از ديدگاه هاي غربي، به ابعاد ارتباط با خود، ديگران و محيط محدود مي شود. روش انجام اين تحقيق، استفاده از روش «تحليل کيفي محتوا» است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
تبیین رویکردهای غالب روش‌شناختی پژوهش در فلسفه تعلیم و تربیت و توصیف روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران طی سال‌های 1385-1375
نویسنده:
معصومه کیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «تبیین رویکردهای غالب روش‌شناختی پژوهش در حوزه‌ی فلسفه تعلیم و تربیت و توصیف روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران»، از یک سو با توصیف و تبیین رویکردهای غالب (رویکرد استنتاجی و رویکرد تحلیلی)، از سه زاویه‌ی خاص که عبارتند از: الف) تعریف فلسفه‌ی تعلیم و تربیت، اهداف و وظایف آن از منظر هر رویکرد، ب) چگونگی دست یافتن به دانش یا مراحلی که هر رویکرد برای رسیدن به دانش پیش‌بینی می‌کند، ج) ارائه‌ی شاخص‌هایی که معرِّف رویکردهای مزبور باشد، و از سوی دیگر با توصیف و تحلیل روش‌شناختی رساله‌های دکتری، بر اساس شاخص‌های بدست آمده، سعی در پی افکندن یک چارچوب نظری هماهنگ و منسجم درباره‌ی رویکردهای استنتاجی و تحلیلی و نیز ترسیم وضعیت کنونی روش‌شناختی رساله‌های دکتری انجام شده در ایران می‌نماید. در مسیر این بررسی، با روش توصیفی ‌_ استنباطی به بخش نخست، و با روش توصیفی _ تحلیلی به بخش دوم پرداخته شد و نتایج بدست آمده، بیانگر این بود که فلسفه تعلیم و تربیت از منظر رویکرد استنتاجی، ‌همان تفسیر متون فلسفی از نظرگاه تربیتی است و هدف آن کشف و استنتاج اصول، قوانین و نظریه‌هایی درباره‌ی طبیعت انسان، ‌جامعه و جهان و نیز چیستی، چرایی و چگونگی تربیت، و وظیفه‌ی آن، هدایت اعمال تربیتی می‌باشد. از منظر رویکرد تحلیلی نیز، ‌فلسفه‌ی‌ تعلیم و تربیت، به مفهوم و معنی تعلیم و تربیت، کشف و تفسیر مفاهیم موجود در گفتار و کردار تربیتی ناظر است و هدف آن ایجاد یک مجموعه‌ی فراگیر از حقایق مفهومی درباره‌ی تعلیم و تربیت و نیز مشخص شدن مفاهیم و قضایای تعلیم و تربیت و نحوه‌ی کاربرد و استعمال آن‌ها می‌باشد. همچنین مراحل دست یابی به دانش و نیز شاخص‌هایی که معرِّف این دو رویکرد باشد بدست آمد.در بخش دوم نیز نتایج بیانگر وضعیت نامطلوب روش‌شناختی رساله‌های دکتری ایران می‌باشد.
تبیین ملاحظات جنسی و جنسیتی در ارزش شناسی فمینیسم اگزیستانسیالیسم و اسلام (مبانی-اصول و روش): ارائه راهبردها
نویسنده:
کرامتی معصومه, سجادی سیدمهدی, صادق زاده قمصری علیرضا, ایمانی محسن
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
یکسونگری درباره مسائل زنان در جوامع غربی و شرقی همواره با شدت و ضعف وجود داشته است، فمینیست های اگزیستانسیالیسم، به عنوان یکی از گرایش های فمینیستی معاصر با استفاده از خلاء موجود، به طرح مباحث جنسی و جنسیتی در قلمرو متافیزیک، معرفت شناسی و ارزش شناسی (به منظور دفاع از حقوق زنان، نجات و رهایی آنان از ستم و تعدی و ارتقا نقش اجتماعی زنان) پرداخته و در این زمینه علاوه بر گسترش محتوای خود در حیطه های مذکور در قلمرو جغرافیایی نیز توفیقات زیادی به دست آورده اند. با توجه به نفوذ این نهضت فکری در ایران و احساس خطر از جانب این پدیده نوظهور در جامعه اسلامی و اثرات اجتناب ناپذیر آن در تمامی امور، به منظور جلوگیری از ترویج راه حل های غربی در پی شناخت این نهضت فکری در بعد ارزش شناسی برآمدیم. بی شک عدم آگاهی از مبانی ارزش شناسی نگرش موجود از حیث فرهنگی و اجتماعی مشکلاتی را در جامعه اسلامی ما به وجود خواهد آورد.
صفحات :
از صفحه 225 تا 287