جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
امتزاج فقه و علوم اجتماعی
نویسنده:
سعید زیبا کلام مفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فقه سنتی هیچ ریط و نسبتی با علوم اجتماعی ندارد. همین فقه ربط و نسبت بسیار ناچیزی با معضلات و نیازهای متنوع جامعة امروز ما دارد. نیز، هم پدیدارهای اجتماعی و هم مفاهیم و نظریه‌های علوم اجتماعیِ مرسوم،خصلتی تاریخی و متحول دارند. همچنین، مفاهیم و نظریه‌های اجتماعی هم معطوف به مسائل و نیازها و آمال تاریخاًمتحولِ جوامعی است که خاستگاه آن علوم بوده است و هم نتیجتا اعتبار محلی و تاریخی دارند. در این مقاله تلاش شده تا با ارائة یک قاعدة راهبردیِ روش‌شناختی این دو عرصة بزرگ اما کم تاثیر یا بی تاثیر بر رفع معضلات و برآوردن حاجات و آمال جامعه، هم هر دو را دچار دگردیسی و تحول کرده و هم هر دو را معطوف به مجموعه‌ای از اهداف کنیم. در صورت تحقّق، برآیند این فرایندِ دگردیسی محتواییِ طولانی، امتزاج یا ترکیب دو عرصه‌ فقه و علوم اجتماعی است بگونه‌ای که تمییز آنها در بسیاری از قلمروها ناممکن و یا بسیار دشوار خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 27 تا 42
نجات قاعده ملازمه
نویسنده:
سعید زیباکلام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله تلاش می‌کنم ربط و نسبتی که قاعدۀ ملازمه میان عقل و شرع برقرار می‌کند را تحلیل کنم. برای این هدف‌‌، سه سؤال محوری طرح و به ترتیب تحلیل می‌شود: نخست‌‌، آیا «هر آن‌ چه عقل بدان حکم کند‌‌، شرع نیز بدان حکم می‎کند»؟ دوم‌‌، چنانچه در موضوعی حکم شرع و حکم عقل متغایر یا متعارض از آب در آیند، چه باید کرد؟ سوم‌‌، چگونه تشخیص یا تمییز بدهیم که احکام صادرشدۀ‌ عقلِ مورد بحث، آلوده / نفسانی / شیطانی است؟ برخی از نتایج مقاله عبارت‌اند از: 1) از آنجا که ‌‌‌‌‌عقل‌های ما بدون استثناء همگی دسترس‌ناپذیرند، ناگزیریم برای تمییز چگونگی عقل‌ها‌‌، همواره به ارزیابی احکام صادرشدۀ‌ عقل‌ها بپردازیم؛ 2). این‌که ‌‌‌‌‌برای عقل اوصافی پسندیده یا نکوهیده در نظر بگیریم و تصور کنیم با این کار تکلیف تمام احکام صادرشدۀ‌ همۀ ‌عقل‌های عالَم را ـ برای همیشه ـ تعیین کرده‌ایم، شیوۀ‌ بی‌حاصلی است و به نتایجی هم منتهی نمی‌شود؛ 3) برای نجات قاعدۀ ملازمه از معضله‌اش هیچ اقدام یکپارچه و خلل‌ناپذیری بدون نفی استقلال عقل نمی‌توانیم، ‌صورت بخشیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
آزادی از نظر آیزایا برلین و نقد مک فرسون و تیلور بر آن
نویسنده:
علی خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
ابتدا آراء برلین و سپس نقادیهای مک فرسون و تیلور ارائه می شود .در نظر برلین آزادی منفی محدوده ای است که فرد یا گروهی از افراد آزاد هستند تا بدون دخالت دیگران مطابق خواست خود (درست یانادرست ) زندگی کنند. بنابراین تنها دخالتهای دیگران فرد را محدود می کند. برای تحقق حداقلی از آزادی برای همه و همچنین تحقق سایر ارزشها بشر (عدالت، امنیت و ...) لازم است آزادی منفی محدود شود. تلازمی میان آزادی منفی و تحقق و خواسته های فرد و جود ندارد. همانگونه که تلازمی میان آزادی منفی و دموکراسی وجود ندارد. آزادی مثبت عبارتست از خواست فرد برای اینک ارباب خودش باشد و نحوه زندگیش را خودش تعیین کند. در این معنا آزادی مثبت فاصله چندانی از آزادی منفی ندارد. آزادی مثبت با تحریف شدن در دو قالب انکار نفس و تحقق خویشتن به تقابل با آزادی منفی می رسد. انکار نفس میگوید: در صورتی که غلبه بر موانع تحقق خواسته ها و رسیدن به آزادی ممکن نیست می توانید بر خود خواسته ها غلبه کنید و با حذف آنها آزادی خود را بدست آورید. تحقق خویشتن می گوید: آزادی در زندگی عقلانی میسر می شود. بنابراین عقلا با مجبور کردن سایرین به زندگی عقلانی، آزادی را به اجبار برای آنها محقق می کنند. بر خلاف برلین ، مک فرسون دخالتهای غیر عمدی را موانع آزادی می داند و همچنین معتقد است برلین در آزادی مثبت سه مفهوم متمایز را با یکدیگر خط کرده است. وی به تربیت آزادی از استعمار و آزادی شکوفاننده را جایگزین آزادی منفی و مثبت می نماید. تیلور در نقد برلین موانع درونی تحقق خواسته ها را از موانع آزادی می داند. وی آزادی را در تشخیص امیال درست، غلبه بر امیال درونی نادرست و موانع بیرونی می داند.
معرفت شناسی از دیدگاه ریچارد رورتی
نویسنده:
کوکب سعیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): ه فارسی رساله حاضر نظریا ت معرفت شناختی رورتی را مورد بررسی قرار می دهد. این نظریات در دو محور اصلی مطرح می شود: نظریات سلبی که بیان کننده نظریات انتقادی رورتی است و نظریات ایجابی که بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به شناخت است. در بخش اول نظریات انتقادی رورتی مطرح می شود.رورتی فرض های موجود در پس فلسفه مدرن را مورد تردید قرار می دهد و نشان می دهد که این فرض ها انتخابی است و می تواند کنار گذاشته شود. از نظر او فلسفه سنتی کوششی برای فرار از تاریخ یعنی کوششی برای یافتن شرایط غیرتاریخی هر تحول تاریخی ممکن است.او متذکر می شود که تحقیق درباره مبانی شناخت، اخلاق،زبان و جامعه، کوششهایی در جهت سرمدی کردن یک بازی زبانی یا عمل اجتماعی خاصی است. رورتی با کنارگذاشتن فلسفه مبناگرایانه،پیام اصلی خود را تاریخی گرایی می داند. به همین جهت او مفاهیم ذهن، شناخت و فلسفه را از دیدگاه تاریخی مورد بررسی قرار می دهد.او در این بررسی تاریخی،اشتباهات و خلط های فلاسفه را نشان می دهد. او نهایتاً به این نتیجه می رسد که مفهوم شناخت به عنوان تلفیقی از بازنمایی های دقیق،مفهومی انتخابی است و می تواند جای خود را به تلقی پراگماتیستی از شناخت بدهد. در بخش دوم نظریات ایجابی رورتی در مورد شناخت و نتایج پراگماتیستی چنین نظریاتی بیان می شود.در چنین رویکرد پراگماتیستی ای، مواجهه با اشیاء جای خود را به گفتگو می دهد. لذا توجیه مستلزم ارتباط خاص بین تصورات ( یا کلمات ) و اشیاء نیست، بلکه مستلزم گفتگو، یعنی مستلزم فعالیت اجتماعی است. توجیه مبتنی بر گفتگو نیز طبیعتاً کل گرایانه است. از نظر رورتی، هنگامی که گفتگو جای مواجهه را بگیرد، مفهوم ذهن به عنوان آیینه طبیعت می تواند کنارگذاشته شود. در این صورت مفهوم فلسفه به عنوان حوزه ای که در جستجوی مبانی شناخت است، نامعقول می گردد. رورتی دیدگاه خود در باب شناخت را رفتارگرایی معرفت شناختی می نامد. رفتارگرایی معرفت شناختی یعنی تبیین عقلانیت و مرجعیت معرفتی به وسیله ارجاع به آنچه جامعه جواز بیان آن را می دهد. در بخش سوم رساله، آراء سه تن از منتقدان رورتی _ یورگن هابرماس، دونالد دیویدسون و سایمن تامپسون _ در باب حقیقت، توجیه و عقلانیت بیان می شود و در نهایت نظرات انتقادی نگارنده مطرح می گردد.0
مبانی فلسفی کارکردگرایی درجامعه شناسی دین امیل دورکیم فلسفه علم
نویسنده:
محمدتقی موحدابطحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
روش علمی نیوتن در اصول
نویسنده:
سعید زیباکلام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عموما تصور می شود که نیوتن از بدو کاوش های طبیعت شناسانه اش دارای روشی بوده که همواره از آن پیروی می کرده است و دو کتاب ماندگار و فوق العاده تاثیر گذارش اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علم البصار،محصول پیروی از آن روش است.اما انشتاین هشدار می دهد که اگر می خواهید چیزی از فیزیکدانان درباره روش هایی که بکار گرفته اند بدانید"به حرف های آنها گوش ندهید و توجه خودرا معطوف به اعمال آنها بکنید."با توجه به هشدار تامل انگیز و جالب توجه اینشتاین در این مقاله کوشیده ام تا اولا هر آنچه نیوتن درطبع های مختلف اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علم الابصار درباره روش علمی،قواعد روش شناختی و معرفت شناختی اش اظهار کرده موردبازیابی و شناسایی قرار دهم.ثانیا،تلاش شده تا آن چه را نیوتن درعمل انجام داده و شناسایی و ارائه کنم.درجریان این شناسایی ها،آشکار می شود که میان آنچه نیتون درباره روش کار و کاوش اش گفته و آنچه در عمل انجام داده تغایر وبعضا تعارضات روشنی وجود دارد.همچنین،آشکار می شود که ابدا چنین نبوده که از ابتدا نیوتن به یک مجموعه خاصی از قواعد روش – معرفت شناختی آگاهی داشته و از آنها آگاهانه پیروی کرده است.نیوتن تنها پس از مواجهه باسیل خروشانی از انتقاداتی که متوجه طبع اول اصول ریاضی شد به قواعد روش-معرفت شناختی روی آورد.در طول 40سال پس از طبع نخست اصول (1687)و آخرین طبع آن(1726)،عمده تلاش های نیوتن مصروف طراحی وابداع واعلام قواعد جدید بازی علم شد تا اولا نظریه پردازی های طبیعت شناسانه خودرا با عطف به آن قواعد موجه و مقبول نشان دهد و از آن دکارتیان را ناموجه و نامقبول.و ثانیا به تبع،سیل انتقاداتی که وی را به شدت آزرده دل ورنجورکرده بود تضعیف و تخفیف کند.
افسانۀ ماهیت استدلال
نویسنده:
سعید زیباکلام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله تلاش ‌شده سؤالات ذیل مورد بحث و تأمل قرار گیرد: آیا استدلال‌های اقامه‌شده و اقامه‌نشده دارای ماهیتی، جوهری، و یا ذاتی فراتاریخی و جهانشمول هستند و بر سر آن هم اجماع تام و تمامی همواره وجود داشته و خواهد داشت؟ چرا بسیاری از استدلال‌های تاریخ فلسفه که زمانی متقاعدکننده بودند قدرت خود را از دست داده‌اند؟ هنگامی که ما می‌گوییم «من با این استدلال شما قانع(یا متقاعد) شدم» آیا مراد این است که استدلال شما ـــ یعنی دلایلی که شما اقامه کرده‌اید ـــ دارای ممیزاتی است که هر کس در هر عصری و با هر فرهنگی آنها را بشنود یا بخواند قانع(یا متقاعد) می‌شود؟ آیا ما باید از قانع‌کنندگی(یا ترغیب‌کنندگی) استدلال‌ها و میزان آن پرسش کنیم؟ چرا در طول تاریخ طولانی نظریه‌سازی‌ها و اخذ مواضع فلسفی، و در طول تاریخ نه چندان طولانی علوم اجتماعی، هیچ موضوعی را نمی‌توان یافت که برای آن استدلال(هایی) شده باشد و آن استدلال(ها) تمام مخاطبان خود را قانع و یا حتی ترغیب کرده باشد؟ چرا تقریباً به تعداد فیلسوفانی که دربارة مثال استدلال تأمل و نظریه‌سازی کرده‌اند با مثال‌های متنوع و متفاوت از استدلال مواجه می‌شویم؟ آیا استدلال‌ها برای نیل به مهم‌ترین و جالب‌ترین معرفت‌ها ضروری‌اند؟
صفحات :
از صفحه 163 تا 172
روش علمی نیوتن در علم‌الابصار
نویسنده:
سعید زیباکلام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عموما تصور می‌شود که نیوتن از بدو کاوش‌های طبیعت شناسانه‌اش دارای روشی بوده که همواره از آن آگاهانه پیروی می‌کرده است و دو کتاب بسیار تأثیرگذارش، اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علم‌الابصار، مولود پیروی از آن روش است. اما اینشتاین هشدار می‌دهد که اگر می‌خواهید چیزی از فیزیکدانان درباره روش‌هایی که به کارگرفته‌اند بدانید ”به حرف‌های آنها گوش ندهید، وتوجه خود را معطوف به اعمال آنها کنید.“ با توجه به هشدار تأمل‌انگیز اینشتاین، در این مقاله کوشیده‌ام تا اوﻻً آنچه نیوتن در طبع‌های مختلف علم‌الابصاردرباره روش علمی و قواعد روش‌شناختی‌اش اظهار کرده مورد بازیابی و شناسایی قراردهم. ثانیاً، تلاش شده تا آنچه را نیوتن در عمل انجام داده شناسایی و ارائه کنم. در جریان این بازشناسایی‌ها، آشکار می‌شود که میان آنچه نیوتن درباره روش کار و کاوش گفته وآنچه در عمل انجام داده تغایر و تعارضات آشکاری وجود دارد. همچنین، این کاوش آشکار می‌کند که ابداً چنین نبوده که از ابتدا نیوتن به یک مجموعه خاصی از قواعد روش‌شناختی آگاهی داشته و از آنها آگاهانه پیروی کرده است. نیوتن تنها پس از مواجهه با سیل خروشانی از انتقاداتی که متوجه طبع اولاصول ریاضیشد به قواعد روش‌شناختی روی آورد.در طبعهای مختلف کتابعلم‌الابصار در سال 1704، 1706، 1717، نیوتن به تدریج به طرح قواعد و اصول روش‌شناختی و مابعدالطبیعی‌ای می‌پردازد تا نظریات طبیعت‌شناسانه‌اش مقبول و موجه شود.
صفحات :
از صفحه 3 تا 36
«عقلانیت» در فلسفة علم پوپر
نویسنده:
جواد اکبری تختمشلو,سعید زیباکلام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دهه های اخیر، عقلانیت به یکی از موضوعات مهم و بحث انگیز حوز ه های فکری مبدل شده است. فلاسفة متعددی هستند که شأن عقل و عقلانیت انسانی را کم اعتبار کرده و می کنند. پوپر ازجملة کسانی است که به عقل آدمی باور دارند. او برای نشان دادن توانایی عقل، اثبات گرایی و رویکردهای توجیهی را به کلی رد و با طراحی فلسفة علم ابطال گرا، عقلانیت انتقادی را مورد تأیید و تأکید قرار داد. در این مقاله نخست عقلانیت پوپر به همراه عناصر مهم و سازندة آن استخراج و بازسازی می شود و سپس میزان موفقیت و سازگاری مواضع پوپر مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد. نتیجة اصلی مقاله این است که گریز کامل از رویکرد اثباتی و توجیهی و ارائة یک معرفت شناسی مطلقاً نفی گرا و انتقادی میسر و مقدور نیست.
معقولیت معرفت علمی از دیدگاه فایرابند (فلـسفه علم)
نویسنده:
فرشید زالی کاکش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
  • تعداد رکورد ها : 34