جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 75
بررسی سندی و دلالی حدیث «یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک» و پیامدهای کلامی آن
نویسنده:
قادر محمدزاد استاد راهنما: محمد رنجبر حسینی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برای حضرت فاطمه زهرا  فضائل و مناقب فراوانی ذکر شده و در میان مسلمانان جایگاه ویژه‌ای دارد. یکی از احادیث معتبری که پیروان مکتب اهل‌بیت و هم پیروان مکتب خلفا آن را در منابع روایی خود از پیامبر اکرم نقل کرده‌اند، حدیث «یَا فَاطِمَهُ إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِکِ، وَیَرْضَی لِرِضَاکِ» است. این حدیث را افراد شاخص و مورد اعتماد اهل سنت روایت کرده‌اند از جمله؛ ابوالقاسم طبرانی، حاکم نیشابوری، ابو نعیم اصفهانی،ابن عساکر، ابن جوزی، ابن اثیر، جمال‌الدین مزّی،ابوالحسن هیثمی، ابن حجر عسقلانی و سیوطی. البته ابن تیمیه حرّانی حدیث مذکور را دروغی از طرف علامه حلّی و فاقد سند صحیح و حسن دانسته و با توجیهات و ادعاهایی آن را دروغ شمرده است. ذهبی نیز درباره سند این روایت اشکال کرده است. آگاهی بخشی به مقام والای حضرت فاطمه  و زدودن شبهات پیرامونی این حدیث از جمله اهداف تحقیق است. این رساله حدیث را از حیث مصدری و سندی هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت بررسی کرده و بدین نتیجه دست‌یافته که محدثین و علمای معروف هر دو مکتب در زمان‌های مختلف این حدیث را در کتب خودشان نقل کرده‌اند و از طریق افراد مورد اعتماد و ثقه وارد شده است و با توجه به فضای صدور حدیث و خانواده حدیثی این نتیجه حاصل شد که مضمون و شبیه این حدیث در کتاب‌های درجه اول مسلمانان به‌طور فراوان بیان‌شده است. حدیث یاد شده برخلاف ادعای شبهه کنندگان همچون ابن تیمیه، فضل بن روزبهان، ذهبی، عبدالعزیز دهلوی و عدنان عرعور دارای سند شناخته‌شده «صحیح» و «حسن» هست که بزرگان اهل سنت بر آن تصریح کرده‌اند. و با بررسی تمامی جوانب می‌توان از این حدیث بر «عصمت»،«نشانه بطلان مکتب خلفا»،«مقام ولایت»،«برتری بر دیگر زنان عالم»،«وجوب محبت و اطاعت»، «حرمت اذیّت ذرّیه آن حضرت» و «علم لدنّی» استدلال نمود.
قواعد کلامی توحید در صحیفه سجّادیّه
نویسنده:
فائزه کریمی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد پارچه‌باف دولتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از میان اصول سه گانه جهان‌بینی، اصل توحید از محوریت و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا قبول این اصل است که دو اصل بعد یعنی نبوت و معاد و در مرتبه‌ی بعد ایدئولوژی‌ها و بایدها و نبایدهای زندگی را به دنبال دارد. از این‌روست که شناخت حق‌تعالی و طریق نزدیک شدن به او سرلوحه‌ی برنامه‌ی یکصدو بیست و چهار هزار پیامبر و دوازده امام معصوم(ع) بوده است. در واقع هدف غایی از آفرینش انسان توسط خداوند نیز توحید است. توحید اساسی‌ترین رکن ادیان الهی است، زیرا یگانه حق مطلق و صاحب حق، خداوند است و از همین‌رو تنها توحید و اظهار آن، منشأ تجویز جنگ و سلب حیات برخی انسان‌هاست. از سوی دیگر براساس آموزه‌های اسلام، دعا برترین عبادت و خالص‌ترین اظهار توحید است. از آنجاکه کامل‌ترین بندگان، معصومین(ع) می‌باشند، دعاهای آنان نیز بهترین منبع و روش دعاست. در میان ائمه(ع)، بیشترین دعاها از امام چهارم شیعیان، حضرت سجاد(ع) نقل شده‌است. آن حضرت به دلیل ویژگی‌های عصر حیاتشان، بسیاری از اصول اساسی و آموزه‌های دینی به‌ویژه توحید و اظهار آن‌را در قالب دعا ارائه نموده‌اند. استنباط آموزه‌های اعتقادی چه از منابع وحیانی مثل ادعیه و روایات و چه از عقل، نیازمند یک قواعدی است که نقش اسناد بالادستی را ایفا می‌کنند تا انسان با داشتن آن قواعد در استنباط مسائل جزئی به خطا نرود و ملاک و معیاری برای سنجش صحّت و سقم آن مسائل داشته باشد. حال در این پایان نامه به امید خداوند متعال، به گردآوری و طرح قواعد کلامی توحید پرداخته و سپس مصادیق آن‌ها در کلام امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه مورد بررسی قرارخواهدگرفت.
بررسی و نقد روش ابن تیمیه در استنباط و اثبات عقاید دینی و رد مخالفان
نویسنده:
محمدجواد حسین‌زاده استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبرحسینی استاد مشاور: علی امیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علم کلام، علمی است که هم، متکلفل استنباط عقاید دینی و هم، موظف به دفاع از این عقاید است. با توجه به این تعریف، وظایفی که بر عهده متکلم است را میتوان اینگونه برشمرد: استنباط (مقام ثبوت)، تبیین و توضیح مطلب، تنظیم، اثبات، رد شبهات، رد عقاید معارض دین (این پنج قسم در مقام اثبات است). در مقام ثبوت متکلم به عقاید دینی دست می یابد و پس از آن در مرحله اثبات به توضیح آموزه های استنباط شده به زبان مخاطبین (تبیین و توضیح مطلب)، دسته بندی(تنظیم)، اثبات گزاره ها متناسب با وضعیت مخاطب، رد شبهات وارد شده و رد عقاید معارض با دین حتی اگر باورمندان به آن عقاید متعرض باورهای دینی متکلم نشده باشند، می پردازد. با توجه به این تعریف از علم کلام و وظایفی که بر عهده متکلم است، هرگاه در صدد شناسایی، ارزشگذاری و داوری درباره اندیشه های متکلمی باشیم، لازم است روش او را در بخش ثبوت و اثبات عقاید دینی مورد توجه قرار دهیم، چرا که روش شناسی در هر علمی به معنای راه رسیدن به معرفت در آن علم است و بدون شناخت آن و فقط با مطالعه گزاره ای عقاید یک متکلم نمیتوان به مجموعه اندیشه های او و احیانا به تناقضات روشی او پی برد و داوری درست و کاملی درباره او داشت. از سوی دیگر، ابن تیمیه از متکلمانی است که نقش اندیشه های او در دگرگونی های عالم اسلام بر کسی پوشیده نیست. اندیشه های کلامی او که در جای جای نوشته های او پراکنده است، تأثیرات غیر قابل انکاری در میان مسلمان داشته است. اما متأسفانه چندان به نقد روش شناسی او توجهی نشده است. با توجه به میزان تاثیر گذاری ابن تیمیه بر جریان های سلفی- تکفیری و نقشی که اندیشه های کلامی او در شکل گیری چنین حرکت هایی دارد و از آنجایی که نقد ریشه ای اندیشه ای می طلبد که بجای نقد گزاره ای آن اندیشه، مبانی روشی صاحب آن اندیشه شناسایی، تحلیل و نقد شود، این پژوهش به نقد و بررسی روش ابن تیمیه در استنباط و اثبات عقاید دینی اختصاص یافت. چیستی و نقد روش ابن تیمیه در استنباط، به معنای شناسایی منابع استنباط و جایگاه و تقدم یا تأخر هر یک بر دیگری، یکی از چالش های پیشروی این پایان نامه است. شناسایی روش او در مرحله اثبات عقاید دینی و نقدهایی که بر تناقضات روشی او وارد است و همچنین روش مواجهه او با مخالفانش از چالش های دیگر این پژوهش است. برای نمونه، در روش استنباط به این مسأله اشاره می شود که در دیدگاه ابن تیمیه، مرجعیت معرفتی ادله نقلی از آنجا ناشی می شود که مصدر آن یقینی و پیراسته از خطا و اشتباه است و برای همه اصناف انسان ها قابل فهم می باشد. بهرگیری همگانی از ادله نقلی موجب شده است که قرآن کریم در آیه 59 سوره نساء همگان را برای رفع نزاع ها و درگیری ها به کتاب و سنت فرابخواند. همین نیز دلیلی بر تقدم ادله نقلی بر ادله عقلی است، زیرا با توجه به گوناگونی اندیشه ها و تفاوت های چشمگیر انسان ها در داوری های عقلی، اگر حل نزاع ها و پایان دادن به درگیری ها متوقف بر آراء و اندیشه ها و قیاس ها و براهین انسانی باشد، راه به جایی نمی برد و فقط موجب بیشتر شدن دامنه اختلاف ها و شک و تردیدها می شود. یکی از نقدهایی که بر او وارد است این است که علی رغم اینکه مدعی حجیت عقل است و هیچ یک از عقل و نقل را بر دیگری مقدم نمی داند اما در اینجا می گوید بر تقدم نقل تصریح می کند و این حرف با مدعای او در بحث تعارض عقل و نقل، ناسازگار است. نمونه ای از روش اثبات ابن تیمیه نیز این است که او گاهی از روش استلزام بهره می گیرد. در روش استلزام، شخص هنگامی که گزاره ای را ثابت می داند، آنچه را لازمه عقلی آن است نیز ثابت می شمارد. ابن تیمیه با بهره گیری از این روش در صدد است که در جهت بودن خداوند را ثابت کند. به این منظور، او در ابتدا گزاره ای استواء به معنای ظاهری آن بر عرش را که به آن معتقد است را مطرح می کند و می گوید بنا بر نص قرآن خداوند متحیز در عرش است. سپس به ملازمه میان تحیز و در جهت بودن اشاره می کند و می گوید: «الجهه و الحیز متلازمان فی الوجود» (بیان تلبیس الجهمیه، ج3، ص14). در نهایت نتیجه می گیرد که خداوند در جهت است. این در حالی است که گزاره ای که روش استلزام بر آن بنا شده است، باطل است استواء بر عرش به معنای ظاهری آن درباره خداوند، صادق نیست. همچنین نمونه ای از روش ابن تیمیه در رد مخالفان بدین شرح است که اساس اندیشه ابن تیمیه در مباحث الهیات بر تجسیم است و هر کس را که قائل به تجسیم نباشد، صاحب بدعه و ضلالت می نامد. این عقیده، مبانی برای اوست. از این رو، در جواب و برای رد مخالفانی که می گویند قول به جسمانیت خداوند مستلزم حدوث و قدیم نبودن خداوند است، می گوید که من قبول ندارم که هر جسمی حادث است، بلکه اجسام به دو قسم اجسام حادث مانند زمین و آسمان و جسم قدیم تقسیم می شوند. او تا آنجا پیش می رود که می گوید: طوایف زیادی از مسلمان و غیر مسلمانان به حدوث همه اجسام اعتقادی ندارند و قائل به جسم قدیم نیز هستند. (بیان تلبیس الجهمیه، ج1، ص373). این در حالی است که جسم، طول و عرض و عمق است و با این سه محدود می شود و محدودیت قرین نیازمندی به غیر است و نیازمندی با ذات الهی سازگار نیست. نقد روش ابن تیمیه در سه مرحله استنباط، اثبات و رد مخالفان یکی از دو بخش اصلی پایان نامه است. درباره چگونگی نقد همانگونه که در بالا اشاره شد، بخشی از نقد، نشاندن تناقض های روشی است که ابن تیمیه مرتکب آن شده است و گاهی علی رغم اینکه روشی را برگزیده است اما در مسیر استدلال به آن توجهی نکرده و بر خلاف مقتضای آن دلیل، گزاره ای را ثابت می شمارد. اما از آنجایی که اشکالات بنایی و تناقضات روشی نمی تواند بطلان یک مکتب فکری را مشخص کند و فقط می تواند منبهی برای باورمندان به آن مکتب باشد تا اشتباهاتش را تصحیح کند، عمده اشکالاتی که متوجه روش ابن تیمیه می شود، اشکالات مبنایی است و مبانی او مورد نقد قرار می گیرد.
روش استنباط عقائد در مدرسه کلامی شیراز
نویسنده:
محسن احمدی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
علم کلام یا عقائد علمی است که به بحث پیرامون مباحث اعتقادی و اصول دین می پردازد.به طور کلی مباحث علم کلام را می توان به دوبخش کلی روش شناسی و مسائل تقسیم بندی کرد.روش شناسی، بیانگر و توصیف کننده ی روش یک متکلم در استخراج مسائل کلامی است که خود به دوبخش روش شناسی استنباط و دفاع تقسیم می شود.در این پایان نامه صرفا به بحث روش شناسی استنباط اشاره خواهد شد،بدین صورت که این بحث به چه صورت در جامعه ی آماری مکتب کلامی شیراز تطبیق داده خواهد شد ،زیرا مدرسه کلامی شیراز یکی از مکاتب میانی علم کلام و معقول است. مکتب کلامی شیراز در طول 3 قرن (قرن 8 تا 10) فعالیت علمی و بخصوص کلامی فلسفی با وجود علمای مذهب اهل سنت از جمله اشاعره ملاک کشف عقائد را عقل می دانند اما اینگونه نیست که نقل را به کلی فراموش و کاشف ندانند. متکلمین این مکتب برای اثبات مسائل کلامی از ادله مبتنی بر عقل نظری و عقل عملی و نقل استفاده کرده اند. روش ها و براهین عقلی نظری متعددی چون بطلان دور و تسلسل ، ترجیح بلامرجح، برهان خلف، سبر و تقسیم، برهان لم و انّ، برهان تطبیق، برهان تضایف، برهان واحد و جمع و قیاساتی چون قیاس ذوحدین و قیاس اقترانی و کشف استلزامات عقلی در جهت کشف استفاده شده است..در مبحث نقل از تمسک به ظواهر ، استلزامات نقلی، استناد به نقل مشهور و متواتر،اعتبار بخشی نقل ،ضروریات دینی ثابت شده با نقل استفاده شده است. در مبحث تعارض بین عقل و نقل از میان اقسام چهارگانه ی تعارض هیچ کجای از مطالب کلامی تعارضی صریحا موردبحث قرارنگرفته است .در مدرسه ی کلامی شیراز برای محدوده ی کارکرد عقل در کشف معارف دینی و تعامل با نقل هشت نظریه جود دارد؛که از میان این هشت نظریه کارکرد تکمیلی عقل ،تعاملی استقلالی، و دفاعی را با توجه به استدلالات موجود از کارکردهای عقل می توان مشاهده نمود.کلید واژه : روش استنباط، مدرسه کلامی شیراز، استنباط، روش نقلی، روش عقلی، تعارض و تعامل عقل و نقل
آراء راهنماشناختی علامه بیاضی با تاکید بر کتاب الصراط المستقیم
نویسنده:
هادی پیرمحمدی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی آراء راهنماشناختی علامه بیاضی موضوع این تحقیق است. تحقیق درباره آراء ایشان از آن رو اهمیت دارد که کتاب وی منبع برای کتاب های دیگر مثل بحارالانوار قرار گرفته است. دست یابی به این هدف با توصیف و تحلیل کلمات ایشان میسر خواهد شد. علامه بیاضی در نگرش کلامی خود برخلاف جو حاکم آن دوره گرایش زیادی به اندیشه‌های فلسفی نشان نداده و نمونه‌هایی چون رد استدلال فلسفی بر ضرورت بعثت انبیا و نپذیرفتن تعریف فلاسفه از عصمت، نشان‌دهنده رویگردانی او از رویکرد فلسفی به علم کلام در آن دوره بوده است. علامه در ادله عقلی بر نبوت و امامت بیشتر به قاعده لطف بر پایه حکمت خداوند استدلال کرده است. ایشان نبی و رسول را در مفهوم و مصداق یکی دانسته است و نظر متفاوتی ارائه می‌دهد. علامه در بحث اعجاز قرآن وجه صرفه را می‌پذیرد و از دیدگاه سید مرتضی دفاع می‌کند، در مباحث امامت نیز به کلمات سید مرتضی عنایت ویژه نشان می‌دهد. علامه بیاضی هرچند در خلال مباحث خود از نام و تألیفات علامه حلی سخنی به میان نیاورده است اما بسیار تحت تأثیر آثار علامه حلی بوده است و شش اثر از تألیفات علامه حلی را از منابع مستقیم کتاب الصراط المستقیم نام برده است. مرحوم بیاضی امامت را لطفی واجب از سوی خداوند دانسته و راه شناخت امام را منحصرا نص می داند. ایشان صدور معجزه بدون ادعای نبوت را از امام جایز و واقع می داند و آن را به منزله نص می داند. او ماهیت و گستره عصمت امام را همانند نبی دانسته و با ادله عقلی و نقلی به اثبات آن پرداخته است.اثبات امامت امیرالمومنین علی علیه السلام محوری ترین موضوعی است که علامه با تمسک به نصوص قرآنی و نبوی و صدور معجزات از آن حضرت به اثبات آن پرداخته است. علامه بیاضی با اثبات حیات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، دولت آن حضرت را آخرین دولت قبل از بروز نشانه های قیامت می داند. نقطه دیگری که در مباحث کلامی علامه بیاضی چشمگیر است سبک طرح مباحث کلامی است. ایشان در طرح مباحث اشراف کامل بر اقوال متکلمین و فرقه‌های مختلف داشته است و با ادله محکم عقلی و با استناد به آیات قرآن و احادیث مورد اتفاق فریقین و مورد قبول عامه مباحث کلامی را قوام بخشیده است. ایشان در کنار ارائه مبانی کلامی امامیه به تفصیل شبهات پیرامون هر بحثی را پاسخ داده است تا جایی که گاهی فصول متعدد و مستقلی را به این مهم اختصاص داده است.
بررسی استنادهای نقلی صدرا در بحث فرجام شناسی «کتاب اسفار اربعه»
نویسنده:
مهدی زارعی کچوسنگی استاد راهنما: محمد رنجبر حسینی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاصدرا به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان مسلمان،مکتب فلسفی خود با نام حکمت متعالیه را با داعیه جمع بین قرآن و برهان و عرفان در کتاب اسفار اربعه به عالم اندیشه عرضه کرد،بحث فرجام شناسی این کتاب،به سبب بدیع بودن نظریات فلسفی او و فراوانی معارف قرآنی وارده در این موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. از رهگذر تحقیق حاضر که با روش مطالعه تطبیقی استنادات نقلی صدرا با آیات و روایات انجام شده معلوم شد که او در نقل شواهد حدیثی اهتمامی به اتقان اسناد و اکتفا به مصادر حدیثی شیعه نداشته و علاوه بر اعتماد به منقولات عامه و عرفا در مواجهه با ظهورات آیات و روایات برخوردی تاویلی و مبتنی بر رهیافتی فلسفی از خود بروز داده است؛معاد در اندیشه او امری نفس مدارانه و فلسفی و به معنای یک حرکت جوهری در قوس صعودی وجود در قالب نفسی جسمانی الحدوث و روحانی البقاء است و فرجام هر انسان،در درون نفس مجرد از ماده عنصری او و با درک باطن ملکات نفسانی و خیالات متناسب با آن رخ می دهد و این در حالی ست که نصوص و ظواهر روشن آیات و روایات صحبت از ایجاد دوباره عالم بعد از فنا و بازگشت روح اموات به بدن های عنصریِ دوباره احیا شده شان به میان آورده است.
بررسی تطبیقی «یقین مضاعف» و «قطع اصولی» و تأثیر آن در نظریه تعدّد قرائت ها از دین
نویسنده:
علی شفابخش استاد راهنما: احمد کریمی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بین «یقین مضاعف» فلاسفه و «قطع اصولی» اصولیون، وجوه اشتراک اندک و وجوه اختلاف متعددی وجود دارد. یکی از وجوه اشتراک آن دو، اشتراط طمأنینه و سکون نفس در باور به یک گزاره است؛ و یکی از موارد اختلاف اساسی بین آن دو، استحاله «عقلی» خلافِ «یقین مضاعف»، و استحاله «عقلایی» خلافِ «قطع اصولی» است. البته موارد دیگری هم وجود دارد که در طول حقیق باید آن ها را بر شمرد. مهمترین اثر اخذ «قطع اصولی» به عنوان مبنای نظریه تعدد قرائت ها از دین، عبارت است از در نظر گرفتن احتمال خلاف - ولو اندک - در حوزه امور اعتقادی و جایگزینی «قرائت های معتبر» به جای «قرائت های صادق» (احراز مطابقت با واقع به نحو صددرصدی)، و تقلیل خشونت های دینی و مذهبی و فراهم آوردن فضایی جهت به میان آمدن برداشت ها و فهم های گوناگون از معارف دینی و نهایتاً تعمیق و تکامل معرفت دینیِ صاحبان همه قرائت ها در پرتو تضارب آراء به نحو سالم و هم افزایانه. در تفسیر و تبیین برگزیده از نظریه تعدد قرائت ها، با اساس قرار دادن «دلیل»، هر کسی که صلاحیّت اظهارنظر درباره معارف دینی را دارد، می تواند برداشت و قرائت خاصّ خود از نصوص دینی را ارائه بدهد ولو دیگران با آن مخالف باشند؛ از همین رو، هیچ کس حقّ خشونت ورزی علیه او در هیچ از مراتب آن را ندارد. در این تفسیر، به جای سخن گفتن از «قرائت های صادق»، باید از «قرائت های معتبر» سخن گفت؛ چرا که احراز صدق «قضایای عقلی غیر بدیهی» برای بشر غیر معصوم ناممکن بوده و لذا کسی نمی تواند به نحو یقینی (یقین منطقی بالمعنی الأخصّ) ادّعا کند که نظر او مطابق با واقع است؛ زیرا از واقع و لوح محفوظ، جز خدا و معصومین (علیهم السلام) کسی اطلاع ندارد. در این قرائت از نظریه تعدد قرائت ها که مبتنی بر «قطع اصولی» است، همیشه احتمال خطا - ولو بسیار اندک - وجود دارد و هر نظریه ای فقط تا زمانی اعبتار دارد که نظریه دیگری، آن را ابطال ننموده است. نتیجه (فرآورده) تلاشِ (فرایند) علمیِ عالِم دین نیز - در صورت برخورداری از روحیه حقیقت جویی، صداقت و دلیل -، در واقع و نفس الأمر هر چه باشد صحیح یا خطا، قائلِ به آن در آخرت نه تنها معذور بلکه مأجور خواهد بود.
بررسی تطبیقی رابطه ذات و صفات الهی از دیدگاه روایات رضوی و کلام مسیحی
نویسنده:
فاطمه حسن‌آبادی استاد راهنما: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
تا اواسط قرون وسطا، در مسیحیت سخن از صفات خداوند نبوده و تنها بحث از اسمای الهی مطرح بوده است. در حالیکه بحث از صفات خداوند قرنها قبل در میان مسلمانان رواج داشته است. شیعه معتقد است که بحث از صفات و کیفیت انتساب آنها به خداوند از همان ابتدا در سخنان ائمه علیهم السلام مطرح بوده است. امام علی علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه به تفصیل به صفات الهی می پردازد. گفته می شود کلمه صفات و بحث از آن با ترجمه لاتین کتاب "دلاله الحائرین" از اسلام وارد فلسفه مسیحی قرون وسطی شد و سپس به فلسفه نوین راه یافت. تقسیم بندی صفات الهی در میان کلام مسیحیت و اسلام متفاوت است. برخی از صفات در هر دو آمده و معنای مشترکی نیز دارد. اما برخی دیگر از صفات تنها در یکی آمده ویا به حسب ظاهر و لفظ بین آن دو اختلاف است. از جمله صفات مشترک "علم مطلق الهی" است و به نظر می رسد تنها نکته اختلافی بین ایندو در باب صفات و اسماء خداوند این است که مسیحیت صفت "ابوت" را به خداوند نسبت می دهد و یکی از اسامی خداوند که بسیار پرکاربرد است "پدر" می باشد ،گاهی به معنای پدر همه مسیحیان و گاهی صرفاً پدر عیسی علیه السلام. این معنا از صفت برای خداوند با نظام اعتقادی اسلام سازگار نیست. در مسیحیت، خدا واحد و بسیط و منحصر به فرد و بی نظیر و نامحدود و کامل است و تصور دو وجود نامحدود یا بیشتر خلاف عقل و منطق است ولی وحدانیت الهی با تثلیث او تضادی ندارد .زیرا وحدانیت مانند یک عدد واحد بسیط نیست، در وحدانیت خدا، در عین اینکه معتقد به یکی بودن او هستند، وجود اقانیم ثلاثه در خدای واحد را قبول دارند.اعتقاد آنها براین است که در ذات الهی در عین وحدت تثلیث وجود دارد . امام رضا علیه السلام در خطبه ای مفصل و جامع که در کتاب توحید صدوق آمده است بحث معرفت و توحید ذات باری تعالی را مطرح نموده و فرموده اند: "مرحله اول در عبادت خداوند، شناخت اوست. قوام و اساس توحید این است که صفات زائد بر ذات را از ذات خداوند منتفی بدانیم .
تحقق محبت (مؤلفه ها، عوامل و فرآیند) در انسان از دیدگاه آیات و روایات و آثار کلامی آن
نویسنده:
انسیه کاشانی استاد راهنما: محمد رکعی استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سنگ بنای رابطه‌ی انسان و کائنات «محبت» است. رابطه‌ی انسان با خدا، خدا با انسان و انسان‌ها با یکدیگر بر اساس محبت شکل می‌گیرد و یکی از اصلی ترین عناصر در زندگی انسان‌ها محبت است. علوم مختلف به بررسی محبت پرداخته اند. فلسفه، عرفان، اخلاق و روان شناسی هر یک از زاویه ای خاص به بررسی موضوع محبت پرداخته اند. فلسفه، عرفان و اخلاق به بیان مفهوم محبت و عوامل ایجاد آن و محبت بین انسان و خدا و چگونگی ایجاد آن پرداخته‌اند. روان شناسی که یک علم تجربی است بیشتر به منشأ و چگونگی ایجاد محبت در انسان از دید تجربی می پردازد. باوجودی که یکی از مفاهیم کلیدی مهم در آیات و روایات، محبت است و در روایات بیان شده که "دین و ایمان چیزی غیر از حب (و بغض) نیست" اما این موضوع کمتر در علم کلام مطرح شده است. قرآن و روایات از تعابیر متعددی برای بیان مفهوم محبت استفاده می‌کند: حب، مودت، الفت، ولی، رأفت، شغف، خلت، رحم، رفق، صدق، اخ و ... که وجود تعابیر متعدد، نشان‌دهنده‌ی گستردگی این موضوع است. در این پژوهش ابتدا مفهوم، عوامل و انواع محبت از دیدگاه علوم مختلف (فلسفه، عرفان، اخلاق، روان‌شناسی) بیان شده و سپس بررسی می‌شود که قرآن چه مفهوم و تصویری از محبت بیان می‌کند و عوامل و انواع محبت از نظر قرآن چیست. همچنین بررسی می‌شود که رابطه‌ی محبت بین انسان و خدا و انسانها با یکدیگر طی چه فرآیندی شکل می‌گیرد؛ جایگاه اراده الهی و اختیار انسان در محبت و نقش محبت انسان نسبت به خداوند در محبت انسان به سایر انسان ها چیست و رابطه ایمان و محبت چگونه است. در نهایت آثار کلامی محبت گفته می‌شود و بیان می‌شود که محبت چه آثاری در زمینه‌ی خداشناسی، راهنماشناسی و فرجام شناسی دارد. رویکرد این رساله زبان شناسی است.منبع این رساله آیات و روایات است و برای آشنایی با نظرات دانشمندان مختلف به منابع فلسفی، عرفانی، اخلاقی و روان‌شناسی نیز مراجعه شده است.
روش شناسی علامه حلی در استنباط تبیین تنظیم اثبات رد شبهه و رد عقاید معارض با تکیه بر کتاب کشف المراد
نویسنده:
سیدایوب میرافضلی استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم کلام هرچند از لحاظ محتوا بسیار غنی است، اما از لحاظ روشی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته و متکلمان به آن نپرداخته‌اند. مراد از روش‌شناسی علم کلام، بررسی و شناخت راه‌هایی است که ما را به استنباط عقاید و دفاع از آن‌ها رهنمون می‌سازد. بهره‌گیری از میراث کلامی متکلمان نامی شیعه یکی از بهترین راه‌ها در این زمینه می‌باشد. مرحوم علامه حلی، یکی از مؤثرترین متکلمانی است که در تنقیح و تبویب این علم بسیار کوشیده است و ما در این پژوهش، روش‌هایی که ایشان در استنباط و دفاع از آموزه‌های اعتقادی به کار گرفته‌اند را بیان می‌نماییم. مرحوم علامه حلی، در استنباط آموزه‌های کلامی از عقل و نقل بهره می‌برد. ایشان نقل قطعی و اخبار متواتر را در استنباط، حجت می‌داند و خبر واحد را در فروعات کلامی، آن هم در صورتی که از لحاظ محتوا، مدعا را اثبات کند و مخالف ادله‌ی قطعیه نباشد معتبر می‌داند. ایشان همچنین از ظهور آیات بسیار استفاده کرده و معتقد به حجیت آن است، به شرط اینکه مخالفت با حکم عقل نداشته باشد. مرحوم علامه در روش عقلی، هم از کارکرد نظری عقل استفاده می‌کند و هم از کارکرد عملی آن. مرحوم علامه حلی در تبیین گزاره‌های کلامی از روش‌های مختلفی مانند قیاس غایب بر شاهد، استفاده از آیات و روایات و تعریف مفردات استفاده می‌کند. علامه حلی گاهی بر اساس اهمیت آموزه‌ها، گاهی بر اساس آموزه‌های عقلی و نقلی و در برخی مواقع از لحاظ تقدم و تأخر آموزه‌ها در اثبات به تنظیم عقاید پرداخته است. علامه حلی در اثبات آموزه‌های اعتقادی یا از دلیل مبتنی بر عقل نظری استفاده می‌کند یا از دلیل مبتنی بر عقل عملی و یا از دلیل مبتنی بر نقل. ایشان برای کاربردی ساختن عقل نظری از شیوه‌های متعددی چون کشف استلزامات، قواعد بدیهی عقلی مثل استحاله‌ی دور و تسلسل و برهان خلف و قواعد بدیهی فلسفی مانند برهان امکان، برهان لمی و انی بهره می‌برد. پرکاربردترین روش عقل عملی در اثبات آموزه‌ها هم حسن و قبح عقلی می‌باشد. در اثبات گزاره‌ها با استفاده از دلیل نقلی، عقل نیز حضور دارد و با تمسک به ظواهر دلیل نقلی و کشف استلزامات به اثبات گزاره‌های کلامی دیگری می‌پردازد. علامه حلی در مقام پاسخگویی به شبهات با ارائه‌ی پاسخ نقضی و پاسخ‌های حلی، همچون رد لوازم شبهه، نشان دادن مغالطه در شبه و رد مبنای آن، به پاسخ از شبهات پرداختند. علامه گاهی با تخریب دلیل دیدگاه مخالف و گاهی با روش‌های دیگری مثل ارجاع به بدیهیات، استفاده از مسلمات شرعی و ارتکازات متشرعه، به رد دیدگاه مخالف می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 75