جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8979
بررسی سیاسی نهضت عاشورا از دیدگاه مستشرقین آلمان و انگلیس
نویسنده:
سیدمحسن شیخ الاسلامی ، امیر تیمور رفیعی ، سید حسن قریشی کرین
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دیدگاه سیاسی مستشرقان آلمان و انگلیس نسبت به مکتب عاشورا دارای نوسانات و چالش های فراوانی است. آلمان و انگلیس به عنوان سردمداران اسلام شناسی به طور عام و عاشورا پژوهی به طور خاص، تلاش کرده اند شخصیت، اهداف و دستاورد های قیام امام حسین (ع) را مادی گرایانه و فارغ از مذهب، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند. با توجه به اینکه جهان اسلام و منابع موجود از ابتدا در سیطره جماعت اهل سنت بوده، و منابع شیعه تحریف یا کمتر بدان اعتماد شده، عمدتا شاهد نتایج مغرضانه و کمتر منصفانه بوده ایم. از یک سو مستشرقان به امام حسین (ع) به عنوان یک اپوزیسیون حکومت مرکزی و دارای اندیشه ضد سکولار نظر دارند، و اندیشه های اعتقادی و دینی او را خلط در آراء سیاسی و اقتصادی می کنند؛ از طرفی تعداد اندکی از مستشرقین موفق شده‌اند که تحت تاثیر عواطف شخصی، ملی و مذهبی واقع نشوند و این نهضت را صرفا از نظر علمی مورد مطالعه و بررسی قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی مواضع سیاسی مستشرقین آلمان و انگلیس درباره واقعه عاشورا و مطالعه بنیاد فکری و رویکرد عملی آن ها می باشد. در این تحقیق با رویکردی تحلیلی و تبیینی درصدد پاسخ به این سئوالات هستیم که: برداشت سیاسی مستشرقان آلمان و انگلیس از واقعه کربلا چگونه بود؟ مبانی فکری عاشورا پژوهی از بُعد سیاسی چگونه بوده است؟ فرض غالب بر این است که مستشرقین آلمان و انگلیس با توجه به وجود پژوهشگران برجسته و پژوهشکده های فراوان اسلامی- شیعی، سعی کرده اند بُعد اعتقادی نهضت کربلا را تحت شعاع سیطره سیاسی قرار دهند.
جایگاه انسان در نظام هستی از دیدگاه ابن تیمیه و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه علمی ؛ استاد راهنما: مهدی فرمانیان ؛ استاد مشاور: محمد رضا مصطفی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله جایگاه انسان در نظام هستی ‌، از محورهای اساسی تفکر بشر می‌‌باشد و واضح است که نوع نگاه به این مساله ‌، شکل‌دهنده رفتارهای آدمی ‌خواهد بود . با توجه به گسترش تفکر سلفی‌گری در عصر حاضر و تقابل آن با تفکر شیعی‌، بررسی تفاوت این دو دیدگاه در نوع نگاه به جایگاه انسان در عالم هستی لازم به نظر می‌رسد‌. لذا رساله حاضر بر آن است تا به شیوه توصیفی ـ تحلیلی با بررسی دیدگاه ابن‌تیمیه به عنوان یکی از شاخص‌ترین چهره‌های سلفیه و آیت الله جوادی آملی که از مطرح‌ترین نظریه‌پردازان شیعی در بحث انسان‌شناسی می‌باشد‌، به این مهم دست یابد‌. آیت الله جوادی و ابن‌تیمیه هر دو انسان را متشکل از روح و جسم می‌دانند با این تفاوت که آیت الله جوادی جسم را مربوط به عالم ماده و روح را از عالم مجردات می‌داند اما ابن‌تیمیه روح و جسم را در قالب جهان مادی تعریف می‌نماید‌. آیت الله جوادی با مدد جستن از عقل و وحی‌، انسان را به صورت بالقوه مظهر وجود خداوند می‌داند که در راستای عمل به شریعت، این مظهریت شکوفا خواهد شد‌، به گونه‌ای که در مقام انسان کامل،‌ تمام حقایق عالم وجود به فعلیت خواهد رسید‌. اما ابن‌تیمیه با توجه به این که عقل را به عنوان منبع معرفتی مستقل نمی‌پذیرد و علاوه بر این در مراجعه به متون دینی نیز به ظاهر آن‌ها اکتفا می‌کند‌، انسان را موجودی محدود‌، مادی و کاملا زمینی تعریف نموده که قدرت هیچ‌گونه دخل و تصرفی را در عالم هستی ندارد‌.بنا به وجود تفاوت‌های اساسی در دو دیدگاه مطرح شده نسبت به نگاهی که به انسان دارند ، شاهد رفتارهای متفاوت آنها در برخورد با نوع انسان می‌باشیم . به عنوان مثال از آنجا که واژگانی همچون ارزش و کرامت نوع انسانی، در منظومه فکری ابن‌تیمیه معنای دقیقی ندارد لذا مشاهده می کنیم که وی به شدت بر رفتارهایی همچون توسل به اولیای الهی، زیارت اهل قبور، شفاعت و... می‌تازد. حال آنکه در نگاه شیعه نوع انسان به صورت بالقوه در جایگاهی فوق سایر موجودات قرار دارد و مباحثی چون خلافت الهی، انسان کامل و ولایت تکوینی در همین راستا مطرح می گردد.‌واژگان کلیدی ‌: انسان شناسی، جایگاه انسان‌‌، انسان کامل، جوادی آملی‌، ابن تیمیه
بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی آرای سیاسی امام خمینی و توماس هابز
نویسنده:
پدیدآور: صالحه باقری ؛ استاد راهنما: زهرا کاشانیها ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر که پیرامون مبانی انسان شناختی آرای سیاسی امام خمینی و توماس هابز می باشد در چهار محور اصلی به شرح زیر تدوین گشته است: دو محور مربوط به حوزه انسان شناسی از دیدگاه امام خمینی و توماس هابز است و دو محور دیگر در زمینه آرای سیاسی این دو اندیشمند بزرگ می باشد. سپس در پایان به مقایسه اهم نظریّات این دو فیلسوف پرداخته شده است. نگرش امام خمینی به انسان، نگرشی کاملا دینی و الهی است؛ او انسان را خلیفه خدا در زمین می داند و برپایی حکومت الهی و جاری ساختن قوانین خداوندی را برای سعادت ابدی او ضروری و حیاتی قلمداد می کند؛ این نوع نگاه دقیقا در مقابل دیدگاه مادّی گرایانه ی هابز نسبت به انسان قرارمی گیرد؛ زیرا که هابز نگاهی تیره و بدبینانه به انسان دارد و او را گرگ انسان می خواند که جز چوپان(حکومت) کسی نمی تواند خوی درنده ی او را کنترل نماید. این تحقیق، چگونگی تاثیر صورت پردازی میان انسان و اندیشه سیاسی را در دستگاه فکری امام خمینی و توماس هابز نشان می دهد.
بررسی مبانی فلسفی حقوق بشر از دیدگاه علامه محمد تقی جعفری و آیت الله عبدالله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: بهروز عابدین پور چوان ؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده اصل ؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مبانی حقوق بشر در این نوشتار، از جهت فلسفی مورد بحث قرار می گیرد. حقوق بشرمجموعه‌ای از مفاهیم، مبانی و قواعد و قوانینی است که مستقل از دیگر حوزه‌های معرفتیمی باشد. این حقوق به لحاظ معرفتی و منطقی متأخر از برخی معارف دیگر است، که ازجمله معرفت‌ هایی که تقدم منطقی بر حقوق بشر دارند منابعی و مبانی هستند که در حقوقبشر از آنها استفاده می‌کنند. منابع حقوق بشر اموری هستند که اصول و قواعد حقوق از آنهااتخاذ می‌شوند. مثل عقل، وحی، عرف، فرهنگ، تاریخ و... . و مبانی حقوق بشر نیزمجموعه اصول و قواعدی اند که از آن منابع استفاده می‌کنند. مثل اصولی که در باب عدالت،آزادی، مالکیت، و سعادت انسان مطرح می‌شوند و در سلسله منطقی مفاهیم، مبانی، اصول،قواعد و منابع حقوقی، متوقف بر مبادی و پایه‌های اعتقادی هستند، و مبادی و پایه‌هایاعتقادی در سه قلمرو هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی حضور دارند. کسانی کهبه تدوین حقوق بشر می‌پردازند از منابع و مبادی مورد قبول خود، استفاده می‌کنند. آنان درمقام تدوین حقوق بشر عهده‌دار بحث از منابع و مبادی و پایه‌های اعتقادی مربوط به آن منابعو مبادی نیستند، بلکه بحث از این مجموعه در قلمرو فلسفه حقوق بشر قرار می‌گیرد.
کرامت انسان و راه کمال او در اسلام و ادیان الهی (یهودیت، مسیحیت، زرتشت)
نویسنده:
صدیقه رحیمی ثابت
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
انسان‌شناسی، پس از خداشناسی، یکی از محوری‌ترین مسئله نزد ادیان بوده ؛ زیرا مبنای آفرینش جهان و فرستادن پیامبران، برای انسان و هدایت او بوده است. برخی از مسائل مهم مربوط به انسان، بررسی چگونگی شأن و راه کمال اوست که در این نوشتار، به روش کتابخانه­ای، به ترتیب به این دو مهم پرداخته شده است. بررسی جایگاه انسان، بدین سبب اهمیت و ضرورت دارد که ادیان بر اساس بینش خود درباره آن، مراتب تکامل معنوی او را در رسیدن به سعادت نهایی ترسیم می‌کنند. در اسلام، انسان نه تنها از کرامت ذاتی برخوردار است، بلکه می­تواند با تلاش در مسیر خودسازی، کرامت والاتری را کسب کند. دین مسیحیت و یهودیت نیز انسان را دارای کرامت اولیه می­داند؛ با این تفاوت که معتقد است، به دلیل گناه اولیه، انسان از کرامت ذاتی دور می­شود، اما به ترتیب به واسطه مرگ فدیه وار مسیح و پیمان طور سینا و قوم بنی اسرائیل، دوباره صاحب کرامت می­شود. در دین زرتشت نیز ذات انسان، روحانی و دارای شأن و کرامت ویژه است. اسلام و دیگر ادیان الهی در ارائه راهکارهای دست­یابی به کمال، تا حدودی مشترک هستند که از میان آنها می­توان به ایمان و عمل صالح در اسلام، پیروی از شریعت موسی (ع) در یهود، ایمان به مسیح در مسیحیت و پیروی از مراحل شش­گانه کمال در زرتشت اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 81 تا 98
تفاوت‌های هستی شناختی زن و مرد و رابطه آن با غایت خلقت انسان با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله عبدالله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: میرمحمد موسوی ؛ استاد راهنما: محسن ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از موضوعات چالش بر انگیز اعصار مختلف، بررسی تفاوت ها و تشابهات زن و مرد بوده است. زن و مرد از نظر انسانی و ارزشگذاری باهم مشترکند و همچنین در هدف غایی آفرینش و نیازهای غریزی و جنسی یکسان هستندولی در عین حال از نظر تکوینی در فیزیولوژی و جسم ، ادراکات عقلی و در عواطف و احساسات باهم متفاوتند«تفاوت‌های هستی شناختی تکوینی زن و مرد و رابطه آن با غایت خلقت انسان» یکی از مباحث مطرح شده در این باب است که پژوهش پیش رو در صدد است تا ضمن بررسی جایگاه و ضرورت‌های بحث از تفاوت‌های هستی شناختی مرد و زن، به این سؤال پاسخ دهد که آیا تفاوت‌های هستی شناختی قابل توجهی بین مرد و زن وجود دارد و اگر وجود دارد آیا این تفاوت‌ها در راستای غایت خلقت انسان است یا خیر؟ به اعتقاد علامه طباطبایی ،بین زن و مرد از جهت انسانیت و بعد روحی تفاوتی نیست اما از جهت بعد جسمانی و ویژگی های آن بین آندو تفاوت هایی وجود دارد.در اندیشه استاد مطهری نیز، از نظر اسلام زن و مرد هر دو انسان‌اند و از حقوق انسانی متساوی بهره‌مندند. ولی از جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یک جور نیست، خلقت و طبیعت ،آنها را یکنواخت نخواسته است همچنین طبق نظر استاد جوادی آملی تفاوت‌هایی که بین زن و مرد وجود دارد طبیعی و لازمه آفرینش انسان است.این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته وبرای نیل به مقصوددر تدوین آن علاوه بر مباحث فلسفی- کلامی از آیات و روایات و نیز کتب تفسیری نیز استفاده شده است.
بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه ابن‌ سینا، ملاصدرا و اروین یالوم
نویسنده:
پدیدآور: لیلا پوراکبر ؛ استاد راهنما: عین الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با بررسی ابعاد گسترده مسئله معنای زندگی ناظر به آراء ابن سینا، ملاصدرا و یالوم درصدد پاسخ‌ گویی به این سوال است که معنای زندگی از دیدگاه ابن ‌سینا، ملاصدرا و یالوم چیست؟ نگارنده پژوهش حاضر را در سه حوزه مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و خداشناختی و در مسائلی چون مرگ، عشق و سعادت مورد بررسی قرار داده است. اساسی‌ترین دستاوردهای این نوشتار بدین قرار است: در نظام فکری ابن ‌سینا و ملاصدرا با دو رهیافت فلسفی و عرفانی با توجه به آراء این دو متفکر در حوزه‌ های مختلف می‌ توان به پاسخ جامع و دقیقی از مسئله معنا دست یافت. ابن‌ سینا و ملاصدرا با نگاهی غایت انگارانه و الهی با تکیه بر مبانی هستی ‌شناسی، با اثبات خدا به عنوان مبدأ المبادی و غایت الغایات هدفمندی را درزندگی انسان تامین کرده و بی هویتی و وانهادگی را از انسان می‌ زدایند. در نگاه آنها هویت انسان هویتی ارتباطی و اتکایی است که در ارتباط با خدا اصالت پیدا می‌ کند. آن‌ها با تکیه بر مبانی انسان‌ شناسی و با ترسیم سیر تکاملی انسان دستورالعملی واحد و معیاری متقن جهت رسیدن به این هدف در اختیار انسان قرار می‌ دهند. این مسیر با گذر از مراتب عقل نظری و عملی و اتحاد با عقل فعال و دست‌ یابی به قرب الهی ترسیم می‌شود. فیلسوفان مسلمان با نگاهی وجودی به مرگ و با تفسیری فراطبیعت ‌گرایانه از آن، به عنوان عامل تداوم حیات و تکامل و فناناپذیری، به زندگی معنا می‌ بخشند. در نظر آنان عشق در ارتباط با مبدأ معنا آفرین است و سعادت در بالاترین درجه، سعادت عقلانی و قرب و وصال الهی است که با بالاترین درجه التذاذ و سرور و معنابخشی همراه است. یالوم به عنوان روان‌ درمان‌گر وجودی با تلفیق دو روش روان ‌درمانی و روش فلسفی اگزیستانسیالیسم، با رویکردی پوچ‌ گرایانه و الحادی، به حل مسئله معنا به عنوان یک دغدغه وجودی می‌پردازد. در نظر یالوم، جهان فاقد انسجام و هدف و در نتیجه پوچ و بی ‌معناست. او با انکار خدا و نگاهی حصرگرایانه و افراطی به انسان هویت او را هویتی استقلالی معرفی کرده که در جهان وانهاده شده تا با آزادی مطلق معنای زندگی ‌اش را بسازد. تکامل در نگاه یالوم به معنای فعلیت امکانات خاص انسانی است که ملاک و مبنا و منتهایی ندارد. یالوم نگاهی نیست انگارانه به مرگ دارد و با تفسیری طبیعت‌ گرایانه از مرگ آگاهی با اتکا بر روش‌ هایی مانند موج زدن و نجات دهنده غایی در صدد درمان مرگ‌ هراسی و پوچی است. در نگاه او عشق و سعادت در نگاهی انسان ‌گرایانه، با اتکاء بر ارزش‌ های انسانی و لذت‌های مادی تحلیل و تفسیر می ‌شود.
بررسی تطبیقی آموزه های مکتب الهیات رهایی بخش از منظر آموزه های شیعی
نویسنده:
پدیدآور: سیدمهدی حسینی ؛ استاد راهنما: سید محمد مهدی رفیع پور ؛ استاد مشاور: سید محمد مهدی رفیع پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
رهایی و نجات از مسائل مهم در آموزه های شیعی است که اساس آن با دعوت به رستگاری(قولوا لا اله الا الله) برای آدمی شروع می گردد. این آموزه ها چنان برای رهایی و نجات انسان اهمیت می دهند که در جزئی ترین افعال زندگی انسان اعم از مادی و معنوی، برای تک لحظات آن برنامه ای ارائه می دهد. از سویی دیگر الهیات رهایی بخش، یکی از مهم ترین جریان های الهیاتی در مسیحیت معاصر است که ریشه در شرایط خاص اجتماعی و سیاسی آمریکای لاتین در دهه های 1970م و 1960م دارد. این نهضت برای از بین بردن عقب ماندگی حاکم بر کشورهای آمریکای لاتین که ریشه در استعمار و استثمار کشورهای اروپایی دارد، پدید آمده است. این مکتب را می توان یکی از جدیدترین نظریات الهیاتی نیمه دوم قرن بیستم در مسیحیت دانست که از دل کلیسای کاتولیک و در حمایت از فقرا بوجود آمده و از کتاب مقدس و دیگر اصول مسیحیت نظیر خدا، عیسی، معنویت و .. قرائت متفاوتی ارائه می دهند. از این رو این نوشتار در سه فصل سعی در بررسی و شناخت اصول مکتب رهایی بخش در دو بخش خداشناسی و انسان شناسی و مقایسه تطبیقی آن با آموزه های شیعی دارد.
معناشناسی اوصاف الاهی: بررسی تطبیقی نظریه «اثبات بلاکیف» ابن‌تیمیه و نظریه «روح معنا»ی طباطبایی
نویسنده:
حمید احتشام کیا ، ابوذر رجبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه‌های «اثبات بلاکیف» و «روح معنا» دو نظریه مطرح در حوزه معناشناسی اوصاف الاهی است. دیدگاه اثبات بلاکیف قرائت‌های متفاوتی دارد. در این مقاله قرائت ابن‌تیمیه از این نظریه را بررسی می‌کنیم. او با تفکیک بین ساحت معنا و ساحت کیفیت از طرفی و تمسک به اشتراک معنوی و پرهیز از خلط مفاهیم و خصوصیت‌های مصداقی از طرف دیگر، تحلیلی نسبتاً جامع مطرح کرده و از معضلات پیش‌ رو گذشته است. وی علم به معانی صفات الاهی را ممکن و علم به کیفیت آن را برای مخلوقات، ممتنع می‌داند. اشتراک معنوی مفاهیم صفات، منشأ معلوم‌بودن معنا، و ناممکن‌بودن احاطه بر ذات حق‌تعالی، منشأ مجهول‌بودن کیفیت است. از سوی دیگر، طباطبایی با پذیرش نظریه «روح معنا»، معنای حقیقی را به «روح معنا» بازمی‌گرداند. طبق این نظریه، الفاظ بر ارواح معانی وضع شده‌اند و خصوصیات مصادیق در معانی آنها لحاظ نشده است. از این‌رو استعمال آنها در مصادیق معقول و معنوی، همچون مصادیق محسوس و ظاهری، حقیقی است و نه مجازی. با بررسی تطبیقی میان این دو نظریه مشخص می‌شود که نظریه اثبات بلاکیف با قرائت ابن‌تیمیه بازگشت‌پذیر به نظریه روح معنا است.
صفحات :
از صفحه 219 تا 250
دلالت اشاره در اصول فقه مذاهب خمسه: بررسی تطبیقی
نویسنده:
محدثه معینی فر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دلالت نقش بسیار مهمی در درک مفاهیم قرآنی و روایی در استنباط احکام فقهی دارد و از آن در علوم مختلفی همچون منطق، تفسیر، کلام و اصول فقه سخن به میان آمده و به انواع مختلفی تقسیم ‌شده است. بر همین اساس، اصولیان نیز مباحثی را درباره دلالت اشاره به ‌عنوان یکی از انواع دلالت در بحث الفاظ مطرح کرده‌اند. پژوهش پیش رو در صدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که: ماهیت و حجیت دلالت اشاره از دیدگاه علمای مذاهب خمسه چیست؟ به‌علاوه، تفاوت دیدگاه‌ها درباره ماهیت دلالت اشاره، چه تأثیری در کاربرد آن در فقه دارد؟ تقریباً همه اصولیان، دلالت اشاره را دارای مفهوم یکسانی می‌دانند، اما در تعاریف خود، رویکردهای مختلفی، همچون وصف معنا، وصف لفظ، کیفیت دلالت و وصف مدلول، اتخاذ کرده‌اند. علاوه بر این، در بیان ماهیت دلالت اشاره نیز اختلاف‌نظر اصولیان به سه نظریه مفهوم، منطوق و ماهیت مستقل محدود می‌شود. البته به نظر می‌رسد دلالت اشاره دارای ماهیت مستقل و وصف دلالت است.
صفحات :
از صفحه 375 تا 406
  • تعداد رکورد ها : 8979