جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
سازگاری درونی دیدگاه ملاصدرا در باب حقیقت علم
نویسنده:
علی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با مراجعه به آثار فلسفی ملاصدرا به نظر می‌رسد که وی در باب حقیقت علم دو دیدگاه به ظاهر متفاوت را بیان کرده‌است. گاهی حقیقت علم را حضور مجرد نزد مجرد بیان کرده‌است و گاهی نیز حقیقت علم را مساوق وجود گرفته‌است .در نگاه اول، با مبنا قرار دادن هر یک از این دو تعریف به نظر می‌رسد به نتایج فلسفی متفاوتی مخصوصا در سایر حوزه‌های تفکر فلسفی می‌رسیم، که در این خصوص می‌توان از مسأله «علم به مادیات» و «علم در مادیات» به عنوان نمونه نام برد. زیرا بر اساس تعریف اول همچنان که خود ملاصدرا نیز در مواضع مختلف به آن تصریح کرده است؛ اساسا مادهنه معلوم واقع می‌شود و نه می تواند عالم باشد، که بر این مسأله علاوه بر اشکالات فلسفی فوق، اشکالات کلامی دیگری نیز مترتب است. اما بر اساس دیدگاه دوم موجود مادی هم معلوم است و هم عالم، که به نظر می‌رسد این دیدگاه با اصول وجود محور ملاصدرا سازگاری بیشتری داشته ‌باشد. برای رفع ناسازگاری این دو دیدگاه راه‌حلهایی از سوی شارحان آثار ملاصدرا و پیروان مکتب حکمت متعالیه ارائه شده‌است که در این پاپان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته و سپس سعی شده‌است با توجه مجدد به مبانی هستی شناختی ملاصدرا، راه‌حل‌های جدیدی نیز برای جمع میان دو دیدگاه مذکور ارائه شود. در پایان این تحقیق نیز سعی شده است نشان داده‌شود که کلید حل این مسأله کنار نهادن زبان ماهیت محور در بازخوانی دیدگاه ملاصدرا است. به نظر می‌رسد با بازتعریف مفاهیم فلسفی با زبان وجود محور در این خصوص، نه تنها اختلاف محتوایی میان این دو دیدگاه از میان برداشته می‌شود، بلکه می‌توان به سازگاری درونی نظام وجود محور او بیش از پیش اذعان نمود.
مسأله شر از دیدگاه صدرالمتألهین و آگوستین
نویسنده:
کوکب دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر از جمله مسائل مهم و بحث بر‌انگیز فلسفه و کلام است به‌طوری‌که عده‌ای با این مسأله اشکالات بسیاری بر اعتقادات اولیه‌ی ادیان توحیدی وارد ساخته‌اند، به نظر برخی وجود شرور در جهان هستی با وجود و صفات کمالیه‌ی نا‌محدود خداوند تعارض دارد. در مقابل، بسیاری از متفکران و فیلسوفان متأله از جمله آگوستین و ملاصدرا به بررسی مسأله شر پرداخته‌اند و درصدد پاسخ‌گویی به اشکالات مطرح‌شده بر‌آمدند. در این نوشتار دیدگاه ملاصدرا و آگوستین درباره‌ی شرور مورد بررسی قرار گرفته است به این ترتیب که ابتدا تعاریف، اقسام و هستی‌شناسی شرور ذکر شده، سپس دیدگاه‌های ملاصدرا و آگوستین در این باب در دو فصل جداگانه بیان گردیده و در نهایت دیدگاه‌های این دو متفکر تطبیق داده شده است. ملاصدرا و آگوستین از طریق عدمی و نسبی دانستن شرور، احسن بودن نظام هستی و این‌که شرور لازمه‌ی اختیار و عالم ماده است به حل این مسأله پرداخته‌اند. هر دو اندیشمند در برخی از مواردمواضع مشترک و در برخی دیگر از موارد مواضع مختلفی دارند.
وحدت  «واحد» متعال از نظر «صدرالمتألهین» و «افلوطین »
نویسنده:
سمانه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلوطین و صدرالمتألهین هر دو از فیلسوفان به نام و موثر در نظام فلسفی زمان خویش هستند و البته تاثیرپذیری صدرا از افلوطین امری است که وی خود بدان اذعان دارد.از جمله مسائلی که مورد توجه هر دو فیلسوف قرار گرفته، این است که هر دو به مسأله وحدت وجود پرداخته‌اند.صدرا المتالهین در برخی از موارد مقصود خویش را از وحدت، نوع تشکیکی آن دانسته ولی در موارد دیگری می‌توان وحدت شخصی را از گفته‌های او استنباط کرد، اما عبارات افلوطین صراحت در وحدت تشکیکی وجود دارد نگارنده با بررسی دیدگاه هر دو فیلسوف بدین نتیجه رسیده است که عبارات صدرالمتألهین در حکم صریح بر وحدت شخصی وجود است در حالی که عبارات افلوطین به وحدت تشکیکی صراحت دارد.اثبات وحدت حقه‌ی حقیقه‌ی برای ذات واحد متعال توسط این دو فیلسوف مسأله‌ی دیگری است که مورد بررسی قرار گرفته است، هم‌چنین در فصلی جداگانه به مقایسه دیدگاه‌های آن دو پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا در فلسفه ملاصدرا و توماس آکوئینی
نویسنده:
مریم نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی برهان جهان‌شناختی با عنوان معتبرترین برهان مخلوق محور در فلسفه‌ی ملاصدرا و توماس آکوئینی می‌پردازیم تا وجوه شباهت و تفاوت این دو فیلسوف را در مسأله‌ی اثبات وجود خداوند در این برهان دریابیم.برهان جهان شناختی نام مجموعه‌ای از براهین مرتبط باهم است، که بر مبنای دو اصل ضرورت و علّیت با تکیه ‌بر عام‌ترین واقعیات جهان چون امکان و حدوث به اثبات وجود واجب می‌پردازد. ملاصدرا معرفت واجب را امری فطری و بی‌نیاز از اثبات می‌داند. او معتقد است که شناخت واجب از طریق صفات و افعال او ممکن است، بنابراین به دو طریق لِمّی و اِنّی براهینی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که طریق معرفت نفس، ماهیات، جسم، وجوب و امکان، حرکت و حدوث عالم از براهین جهان شناختی وی بر اثبات واجب تعالی هستند. توماس وجود واجب را بدیهی نمی‌داند و معتقد به اثبات وجود واجب تعالی است. او می‌گوید، انسان تنها به روش اِنّی قادر به اثبات خداوند است، بنابراین وی پنج طریق به روش ارسطویی بر اساس حرکت، علّیت فاعلی، وجوب و امکان، درجات کمال و علّیت غایی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که این طرق از مهم‌ترین و اساسی‌ترین براهین جهان‌شناختی در فلسفه ی غرب هستند. هر دو فیلسوف در اثبات خدا از مفهوم وجود گذر کرده و با ملاحضه ی حقیقت وجود به اثبات خداوند می پردازند. آن ها براهین خود را با استناد به ابطال دور و تسلسل و با تکیه بر اصل علیّت و نیازمندی معلول به علت تبیین می کنند. هدف و مبنای آن ها در تبیین براهین مشترک است؛ چرا که ملاصدرا و توماس هر دو خدایی را اثبات می کنند که وجود مطلق و علّت همه ی موجودات است، همچنین مبنای هر دو در تبیین براهین، وجود مخلوقات است، نه ماهیت آن ها. روش آن ها در تبیین براهین با یکدیگر تفاوت دارد؛ زیرا ملاصدرا در اثبات واجب، سه روش معرفتی عقل و شهود و وحی را به کار می گیرد، اما توماس تنها از طریق عقل و وحی به اثبات واجب می پردازد.
ماهیت وجود ذهنی و نقش آن در شناخت از دیدگاه بوعلی، فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش که باموضوع وجود ذهني بر مدار سنجش نظرگاه‌هاي سه فيلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت يافته است، بر آن است تا از رهگذر اين مقايسه، زواياي مسأله وجود ذهني را در حد امکان پوشش و عياري مطمئن جهت راستي آزمايي مشکل شناخت براي مخاطب خود به ارمغان آورد. از اين روي و با همين دغدغه، رويکرد هر يک از اين سه فيلسوف را در چهار مقام ماهيت، ادله، اشکال‌ها و ارزش شناخت واکاوي و سعي بليغ داشتیم تا اين پژوهش را به غايت قصواي خود که پوشش دادن زواياي نهان و عيان مسأله وجود ذهني و ارزش شناخت است، نزديک سازيم. در اين ميان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن‌سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش ميان اين سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به اين نتيجه منتهي شديم که جناب بوعلي اول حکيمي بوده که به تفصيل اما پراکنده در اين موضوع قلم زده و همو خوان اين نعمت را براي آيندگان گسترانيده است. رازي نيز اول کسي بوده که با عنوان وجود ذهني اين مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را ميان منکران وجود ذهني نديده است، چراکه افزون بر ارائه ماهيت، ادله و اشکالات اين موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خويش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندي نظر خويش به تکلف خاصي گرفتار مي‌آورد.) صدرا نيز که با استعانت از گذشتگان و به ويژه بوعلي دست به ابتکاري بديع در مسأله زده، کمتر مجالي براي قيل و قال ديگران گذاشته است. با اين همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التيام نيافته است. گفتني است که برآيند تطبيق نظرات سه فيلسوف و اصطياد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شاياني به فهم درست‌تر مقصود آنها مي‌تواند داشته باشد. ان‌شاءالله.
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا وامام خمینی
نویسنده:
فاطمه سادات نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه: در راستای تبیین تعالی نفس انسانی و رسیدن به لقاء الله که وظیفه‌ی هر انسان جویای حقیقت است؛نویسنده‌ی این نوشتار کوشش کرده است با توجه به مبانی حکمی ،بصیرتی امام خمینی«ره» و نیز نقطه نظرات ویژه صدر الدین شیرازی، راه تعالی نفس را دریابد. از نظر ملاصدرا انسان برای رسیدن به تعالی باید در ابتدا به ساختار و ویژگی‌های نفس معرفت یابد ،سپس با نور علم الهی وشریعت تام وتمام محمدی راه را طی کند و به حقیقت صفات جمال و جلال خداوند معرفت یابد و بعد به میان خلق برود و نفس خود را از این طریق صیقل دهد و وظیفه‌ی خود را در میان خلق به پایان برساند که در این سیر هرچه وجود انسانی قوت یابد و شدیدتر شود با علم و ادراکات و ریاضات شرعیه وانوار حب محمدیه به تعالی خود نزدیک‌تر می‌شود؛ واما امام روح‌الله خمینی نیز دو اصل رسیدن به حکمت و حریت را دربستر ولایت محمدیه و علویه به همراه مبارزه و جهاد مداوم وپیوسته و نگاه بصیر و همه جانبه انسان به مسایل‌، کمال تعالی نفس انسانی می‌داند ودر این مسیر هر دو فیلسوف مطرح‌، منازل و مقاماتی را بر می‌شمارند که در مکتب صدرایی منازل متمرکز بر ادراکات و عقل نظری قرار می‌گیرد و در مکتب امام خمینی«ره» منازل بیش‌تر حول محور ایمان وعنایات الهی که در اینجا دو فرق اساسی بین امام و ملاصدرا به صورت مبسوط مطرح می‌شود و آن اینست که‌‌، تعالی نفس ملاصدرا متمرکز بر حکمت نظری است و تعالی نفس امام خمینی«ره» بر محور حکمت عملی می‌چرخد ودر این خصوص هر کدام دلایل ویژه‌ی خود را دارند که دراین نوشتار به آن می‌پردازیم.
بررسی مقایسه ای وجود ذهنی نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهراسادات دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? وجود ذهنی از مباحث مهم و قابل تأمل حوزه‌های فلسفی است که در باب حقیقت شناخت، ارزش معلومات و نحو? تحقق و تبیین علم نقش برجسته‌ای دارد، در همین راستا این پایان‌نامه به بررسی و تبیین این مسأله نزد دو حکیم نامدار اسلام، ابن‌سینا و ملاصدرا پرداخته است و جوانب مختلف مسأل? وجود ذهنی از جمله: معنای وجود ذهنی، جایگاه وجودشناختی وجود ذهنی، مبانی و پیش‌فرضهای این مسأله، ادله، اشکالات وارد بر آن و پاسخهای ارائه شده توسط هر دو فیلسوف را مورد بررسی قرارداده است و در آن سعی شده که مقایس? مسأل? وجود ذهنی از نظر دو فیلسوف مذکور بر اساس محورهایی همچون روش، مبانی و ادله صورت گیرد.
چیستی و کارکرد معرفتی قوه‌ واهمه از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوّه‌ی وهم از نظر ملاصدرا قوّه‌ای مجرّد است که ذاتاً استقلالی از سایر قوا ندارد بلکه همان قوّه‌ی عقل است که تعلّق و اضافه به خیال یافته است. این قوّه رئیس و فرمانروای قوای حیوانی و جزئی است و تمام افعال قوای جزئی، اعمّ از ادراکی و تحریکی را می‌توان به این قوّه نسبت داد. ملاصدرا وهم را بین حیوان، انسان و شیطان مشترک می‌داند و در نظر او این قوه، ذومراتب است. اما آنچه ملاصدرا را واداشته است که در باب این قوه، نظریه‌ی جدیدی را در مقابل برخی نظرات مشّاء ارائه کند قول او به انحصار عوالم وجود در سه عالم، قاعده‌ی اتحاد عالم و معلوم، تجرّد قوه‌ی خیال و قاعده‌ی «النفس فی وحدتها کل القوی» است.در تعریف صدرایی از قوّه‌ی وهم که عبارت از عقل مقید و یا عقل ساقط است هم ادراک معانی جزئی و هم خطا در ادراک که کارکردهای این قوّه‌اند به نحو شایسته‌ای توجیه می‌شود و ثابت می‌گردد که رمز هر گونه خطا در ادراک را باید در این قوّه جست.آنچه با توجه به آراء صدر‌المتألهین اهمیت پرداختن به این قوّه را بیشتر نمایان می‌کند این است که از نظر ملاصدرا قوّه‌ی وهم همان ابزار و راه نفوذ شیطان به نفس آدمی است و هر چه جهت وهمانی انسان بر جهت عقلانی او غلبه داشته باشد امکان تسلط شیطان بر وجود انسان بیشتر می‌گردد.اما در نظریه‌ی ملاصدرا با دو ناسازگاری ظاهری نیز مواجه می‌شویم که هر دو به عقل مقید دانستن وهم بازمی‌گردد. یکی اینکه ملاصدرا برخی حیوانات را واجد وهم می‌داند اما واجد عقل نمی‌داند و دوم اینکه گاه از نزاع وهم و عقل و حتی غلبه‌ی وهم بر عقل سخن می‌گوید که در این رساله سعی شده است با استفاده از نظرات حکیم سبزواری و خود ملاصدرا این ناسازگاری نیز مرتفع گردد
وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و فلاسفه یونان باستان (پیش از سقراط)
نویسنده:
محمود رحمانی قصونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل فلسفی در بستر تاریخی خود پدید می آیند و فهم صحیح آنها نیازمندبررسی تاریخ شکل گیری آنهاست و سرچشمه ی اصلی بسیاری از مفاهیم فلسفی که امروزه با آنها سروکار داریم فلسفه‌ی یونان و مخصوصا پیش از سقراطیان هستند. یکی از مسائلی که دارای سابقه ی کهن بوده و ریشه در فلسفه ی پیش از سقراط دارد بحث وحدت وجود است. در این پژوهش با معرفی اجمالی و نگاهی به آراء فلاسفه ی پیش از سقراطدرباره وحدت جهان و مفهوم هستی و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرابه این نتیجه رسیدیم که میان این دو شیوه ی تفکر وجوه تشابه زیادی در باره وحدت و هستی شناسی وجود دارد. و از آنجا که ملاصدرا بر پایه اصالت وجود به برخی نوآوری ها دست یافت، در فصل پایانی به نوآوری های او درباب مسائل مربوط به وحدت وجود پرداخته ایم
  • تعداد رکورد ها : 655