جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی مساله دفاع و جهاد از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:کیوان رحیمی؛ استاد راهنما:سیدمحسن میرباقری؛ استاد مشاور :سیدمحسن میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله‌ی دفاع و جهاد ازجمله مسائل مهم و پردامنه در علم فقه و کلام است که از دیرباز محل بحث فقها و متکلمین مسلمان بوده که با توجه به اهمیت آن بررسی مسئله دفاع و جهاد، در زمان کنونی در جامعه اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است، و توجه یا عدم توجه به آن‌ها می‌تواند، فائق آمدن مسلمانان بر دشمنان اسلام یا مغلوب شدن مسلمانان توسط دشمنان اسلام را در پی داشته باشد. فخر رازی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فقها و متکلمین اهل سنت در حوزه‌ی جهاد و دفاع با بهره‌گیری از روش‌های عرفانی روایات، ادبیات مفهومی و بابیان مثال‌ها و نمونه‌های تاریخی در این باب تلاش داشته است جهاد و دفاع را به‌عنوان امری واجب البته با شرایط خاص مطرح نماید همچنین علامه طباطبایی مفسر فقیه و متکلم بزرگ شیعی با استفاده از اسلوب خاص خویش و با بهره‌گیری از شیوه‌ی تفسیری جهاد و دفاع را علاوه بر جنبه‌ی آیاتی و روایاتی به‌عنوان یک حکم عقلانی موردنظر قرار داده است . رساله‌ی حاضر تلاش دارد با تکیه‌بر روش‌شناسی تفسیری فخر راز و علامه طباطبایی به بررسی برداشت آنان در زمینه جهاد و دفاع بپردازد و درنهایت وجوه اشتراک و افتراق میان آن‌ها را بیان دارد
بررسی تفاوت بینش ملاصدرا و علّامه طباطبائی در مسألهی اتّحاد عاقل و معقول و ثمرات آن
نویسنده:
نویسنده:فاطمه معین الدینی؛ استاد راهنما:علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور :سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
صدرالمتألّهین در پرتو نظریّه‌ی حرکت جوهری به این نکته متفطّن شد که نفس، محصولِ حرکت جوهریِ بدن است. نفس با حرکتِ جوهری خویش در فرآیندِ ادراک، با صُوَر ادراکی متّحد می‌گردد، به طوری که از منظر صدرالمتألّهین علم برای نفس کمال ثانوی نیست بلکه کمالِ اوّل است و ادراکات نفس است که حقیقت نفس را می‌سازد. از منظر صدرا رابطه‌ی نفس و معلومات رابطه‌ی مادّه و صورت در ترکیبی اتّحادی است؛ به این معنا که قوای ادراکیِ نفس که به نظر او هیچ‌یک ازآن‌ها حالّ دگر موضوعی نیستند، بلکه همه از مراتب نفس‌اند، با صور ادراکی مناسب خود فقط در ضمن ترکیبی اتّحادی یافت می‌شوند. اتّحاد مورد نظر وی اتّحاد وجودِ مُدرِک و مُدرَک بالذّات است نه اتّحاد ماهیّت آن دو، یا اتّحاد وجودِ یکی با ماهیّت دیگری یا اتّحاد وجودِ عالم و معلومِ بالعرض. از منظر وی مرتبه‌ای از مراتبِ نفس که حالت بالقوّه دارد با علم و ادراک یکی می‌شود آن‌چنان که امری بالقوّه با امری بالفعل یکی می‌شود. صدرا با برهان تضایف در چهار گام در صدد اثبات مدّعای خویش بر می‌آید. در گامِ اوّل معقولیّت بالذّات اثبات می‌گردد. در گامِ دوم با استفاده از قاعده تضایف عاقل بالذّات بودنِ این صور به اثبات می‌رسد. گامِ سوم این برهان بیانِ نوعی پارادوکس بینِ للعاقِل بودنِ این صُوَر و عاقِل بالذّات بودن آن‌هاست که نتیجه‌ی آن در گامِ چهارم اثباتِ اتّحاد این صور با عاقلِ خویش می‌باشد. علّامه طباطبائی، مدّعا و برهان تضایفِ صدرا را در مسأله اتّحاد عاقل و معقول نمی‌پذیرد و چهار اشکال بر این برهان وارد می‌سازد. سه اشکالِ وارده‌ی ایشان بر برهان، به یک اشکالِ اساسی باز می‌گردد و آن این‌که معقولِ بالذّات بودنِ صُوَرِ معقوله مستلزمِ عاقلِ بالذّات بودنِ آن‌هاست (همانطور که در بُرهان به این نکته می‌رسیم)؛ امّا عاقلِ بالذّات بودن صُورِ معقوله خود لازمه‌ی دیگری دارد و آن استقلال و وجودِ لنفسِه این صُوَر است که با قولِ به للغیر بودنِ آن‌ها در تعارُض است. از نظر علّامه اتّحاد رتبی میان عاقل و معقول به این معنا که عاقل و معقول در یک رتبه‌ی وجودی قرار گیرند، فقط مربوط به علمِ وجودِ مجرّد به ذاتِ خود است و در غیر این صورت اتّحاد به معنای عدم خروجِ وجود عاقل از حیطه‌ی وجودِ معقول یا بالعکس است. معنای عدم خروج این است که یا معقول تحت احاطه‌ی وجودیِ عاقل است و عاقل در نسبت با آن جنبه‌ی علّی دارد و یا این‌که عاقل در احاطه‌ی وجودیِ معقول قرار دارد و رقیقه‌ی آن محسوب می‌شود، مانندِ رابطه‌ی نفس با عقل فعّال یا جوهرِ مجرّد مثالی که حاوی تمامِ صُوَر جزئیه است؛ بنابراین اتّحاد عاقل و معقول از دیدگاه علّامه اتّحاد نفس با موجودِ مثالی یا عقلی است که در آن منعوت که همان نفس است در مرتبه‌ای از وجودِ ناعت (موجود مجرّد) واقع است و اتّحاد میان آن دو همان رابطه‌ی علّی و معلولی است. وی برای مدّعای خویش بُرهانی را اقامه می‌کند که ماحصلِ این برهان آن است که معلوم اگر جوهر باشد نمی‌تواند وجودِ للغیر پیدا کند و در نتیجه نفس برای ادراکِ آن باید با آن متّحد باشد. معلوم اگر عرض باشد بر جوهری قائم است و با توجّه به این‌که انتقال اعراض مُحال است، نفس تنها با اتّحاد با موضوعِ این اعراض است که می‌تواند به درکِ آن‌ها نائل گردد. در انتهای این پژوهش به لوازمِ هر‌یک از نظرات و همچنین ثمراتِ آن‌ها اشاره شده است.
بررسی مقایسهای معنای صفت عدل خدا از دیدگاه متکلمان معتزله و فیلسوفان اسلامی و مبانی و لوازم آن دو دیدگاه (با تکیهبر دیدگاههای عبدالجبار معتزلی و علامه طباطبایی)
نویسنده:
نویسنده:محمد مشهدی؛ استاد راهنما:علی‌اکبر عبدل‌آبادی؛ استاد مشاور :اعظم قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش به بررسی معنا و چیستی صفت عدل خدا از دیدگاه بخشی از متفکّران جهان اسلام که به سازگاری وجود خدا با وجود شر_ در عین اعتقاد به استقلال مفهوم عدالت از دین_ قائل بوده اند، پرداخته شده است. برای این منظور، به دیدگاه های جریان معتزله و جریان فیلسوفان اسلامی با تکیه بر آرای قاضی عبدالجبّار معتزلی و علّامۀ طباطبایی پرداخته شده است. در این راستا، در این پژوهش، پس از بحث دربارۀ نحوۀ تصوّر آن دو متفکّر از خدا، بر بررسی چیستی حسن و قبح و ذاتی و عقلی بودن آن در دیدگاه عبدالجبّار و چیستی حسن و قبح با بررسی تفصیلی نظریّۀ «ادراکات اعتباری» در دیدگاه طباطبایی تمرکز شده است. فرضیّۀ این پژوهش اینگونه بوده که تفاوت فهم عرفی و غیر عرفی، نحوۀ تصوّر از خدا و دیدگاه درباره چیستی خوبی و بدی و پاسخ به مسألۀ اختیار، در دیدگاه درباره چیستی صفت عدل خدا تأثیرگذار است. در این پژوهش با روش «توصیفی-تحلیلی» به بررسی پیش‌فرض‌ها، مبانی و ادلّۀ دو دیدگاه مورد نظر و مقایسۀ وجوه اشتراک و افتراق آنها و، سرانجام، ارزیابی آنها پرداخته شده است. نتایج اجمالی این پژوهش به شرح زیرند: ۱. عبدالجبّار فهمی عرفی و انسان‌وارانگارانه از چیستی خدا دارد. ۲. وی فهمی عرفی از اخلاق دارد و به وظیفه‌گرایی اخلاقی قائل است. ۳. مراد او از ذاتی بودن و عقلی بودن حسن و قبح، به ترتیب، استقلال هستی‌شناختی و استقلال معرفت‌شناختی حسن و قبح از امر الهی و دین است و دربارۀ خارجیّت یا عدم خارجیّت حسن و قبح دیدگاه روشنی ندارد. ۴. بر اساس مبانی وی، فهم او از چیستی صفت عدل خدا به حاکمیّت اخلاق انسانی بر فاعلیت خدا می‌انجامد. ۵. طباطبایی فهمی غیر-عرفی، ناانسان‌وارانگارانه و تا حدّی نامتشخّص و وحدت‌گرایانه از خدا دارد. ۶. وی فهمی غیر‌عرفی از اخلاق دارد و به غایت‌گرایی اخلاقی قائل است. ۷. او با طرح نظریّۀ «ادراکات اعتباری»، خارجیّت حسن و قبح و استقلال هستی‌شناختی آن از مصالح و مفاسد را نفی می‌کند و حسن و قبح را انشای نفس، امّا انشایی مبتنی بر مصالح و مفاسد خارجی، می‌داند و، در نتیجه، به ثبات احکام و ارزش های اخلاقی قائل است. ۸. بر اساس این مبانی، وی صفت عدل خدا را مأخوذ از صفات حکمت و عنایت خدا می‌داند و حقیقت امر را همان حکمت و عنایت خدا می‌داند و صفت عدل خدا را بدان تحویل می‌برد. ۹. عبدالجبّار و طباطبایی، هر دو، به استقلال هستی‌شناختی و استقلال معرفت‌شناختی اخلاق از دین قائلند، ولی فهم‌های متفاوتی از چیستی عدل و ، بالتّبع، چیستی صفت عدل خدا دارند.
عدل الهی از دیدگاه خواجه نصیر و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:مهری یارجانی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خواجه‌نصیرالدین طوسی متکلم و فیلسوف بزرگ شیعه برای اثبات صفت عدل بر ذات مقدس اله روش کلامی در پیش می گیرد و در مشرب کلامی از حسن و قبح ذاتی عقلی استفاده می‌نماید. از نظر وی حسن و قبح عقلی، همان گونه که در مورد افعال انسان بکار می رود می تواند افعال الهی را نیز شامل شود. درست است که خواجه نصیر برای اثبات عدل الهی روش کلامی دارد؛ اما با معتزله همسو نیست. زیرا معتزله از طریق ثابتات ازلیه خداوند را عادل می دانند. در حالی که خواجه نصیر چنین رویکردی در باب عدل الهی ارائه نمی دهد. علامه طباطبایی در زمینۀ عدل الهی رویکردی متفاوت با خواجه نصیر ارائه نموده است، و به مسئله حسن و قبح با عنوان «ادراکات اعتباری» پرداخته است و حسن و قبح را جزء اعتباریات بالمعنی الاخص می‌داند که در ورای ظرف عمل تحقق ندارد. وی معتقد است مفهوم خیر و مانند آن، که هم بر حق تعالی و هم بر انسان اطلاق می شود نمی تواند از سنخ مفهوم حقیقی باشد و از مفاهیم اعتباری است که دارای ماهیت است و ذات اقدس الهی منشأ انتزاع هیچ ماهیتی قرار نمی گیرد. صفات خداوند سبحان صرف و خالص هر کمال وجودی است و به نحو حقیقت و به‌طور مستقل است و در مورد دیگران بالعرض و به‌طور تبعی است. وی ماهیت را در خارج قبول ندارد، و تمایز خدا و عالم را در پرتو ماهیت تبیین نمی‎کند. علامه بین احکام شرعی و احکام عقلی تمایزی قائل نیست. وی معتقد است احکامی که خدای متعال تشریع می‌کند با احکامی که ما در بین خود تشریع می‌کنیم سنخاً متحدند.
رابطه هدف زندگی با رضایتمندی و لذت با تأکید بر آرای علامه طباطبایی و علامه جعفری
نویسنده:
نویسنده:عباس ایرانمنش؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نوع انسان‌ها در زندگی به دنبال لذت هستند. به طوری که زمانی احساس خرسندی و رضایتمندی می‌کنند که از زندگی خویش لذت ببرند. در غیر اینصورت انسانی که با غم‌ها و آلام دست و پنجه نرم می‌کند و احساس نامانوس و ناخوشایندی دارد، انسان خوشحال و خرسند به نظر نمی رسد. از منظر علامه طباطبایی از آنجا که انسان حب به ذات دارد و منشا رفتارها و افعال او بدنبال پاسخ به این نیاز ضروری است. از این رو هر چرا که به بقای ذاتش می‌انجامد، در صدد تحصیل آن بر می‌آید. پس زمانی او به رضایتمندی می رسد که ذاتش بقا داشته باشد و نهایتا از آن نیز لذت می‌برد و این ایده تحقق نمی‌یابد مگر در سایه‎سار هدفدار بودن عالم و معنا داشتن زندگی. از منظر علامه جعفری نیز حیات معقول موجب رضایتمندی انسان عاقل و آگاه می‌داند. منتهی مسیر هدف‌های تکاملی عقلانی را در بشر به هدف داشتن در این حیات می‌داند. در واقع این هدف سبب بروز انگیزه‌ها به سوی داشتن یک حیات مرضی و لذت بخش است. در این پایان نامه به دنبال پاسخ به این سوال اساسی هستیم که چگونه می‌توان با توجه به هدف زندگی، حیاتی توام با رضایتمندی و لذتگرایی داشته باشیم. از آنجا که نشان دادن رابطه بین هدف، لذت و رضایتمندی بر اساس دیدگاه دو اندیشمند، علامه طباطبایی و علامه جعفری شکل گرفته است، روش به کار رفته در این پایان‌نامه براساس تحقیق کتابخانه ای و واکاوی در نرم افزار‌های موجود از آثار این دو فیلسوف قرار گرفته است.
بررسی و ارزیابی دیدگاه علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه در قرآن کریم
نویسنده:
نویسنده:فاطمه السادات فتوحی اونجی؛ استاد راهنما:رسول محمدجعفری؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
درباره حروف مقطعه ی قرآن کریم، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است از مهمترین آنها دیدگاه علامه طباطبایی است که معتقد است تدبر در سوره‌های دارای حروف مقطعه مشترک، نشان می‌دهد که مضامین و سیاق آنها با یکدیگر مشابه و متناسب اند؛ به طوری که این شباهت در سایر سوره‌ها دیده نمی‌شود. نگارنده در پی ارزیابی این دیدگاه علامه طباطبایی برآمده است؛ لذا به بررسی دقیق تمام آیاتِ( قریب به ۲۷۰۰آیه) ٢٨سوره‌ی دارای حروف مقطعه‌ی مشترک (از بین ٢٩سوره)، شامل سوره‌های ص، ق، یس، طه، احقاف، جاثیه، زخرف، دخان، غافر، فصّلت، شوری، نمل، شعراء، قصص، بقره، آل‌عمران، عنکبوت، لقمان، روم، سجده، ابراهیم، هود، یونس، یوسف، حجر، اعراف، رعد، مریم، در سه محور اعتقادی، اخلاقی و عبادی با لحاظ نمودن افراد مورد خطاب شامل مؤمنان، مشرکان، اهل کتاب و منافقان پرداخته‌ است. به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، سور دارای حروف مقطعه‌ی مشابه را بررسی و با مقایسه‌ی مضامین آنها با یکدیگر دیدگاه علامه طباطبایی در این باره ارزیابی کرده است، یافته های تحقیق حکایت از آن داشت که دیدگاه علامه طباطبایی در برخی موارد صحیح بوده و در برخی موارد ناتمام باشد.
نظر خواجه نصیر الدین طوسی درباره حسن و قبح ذاتی عقلی و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عطیه نایب آقایی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حسن و قبح یا خوبی و بدی اخلاقی که به کارهای اختیاری آدمی تعلق می‌گیرد و منشأ صدور امر و نهی اخلاقی شناخته می‌شود، از دیرباز مورد بحث بوده و فلاسفه اخلاق، بویژه درباره چگونگی و منشأ آن گفتگو کرده و نظریاتی را ابراز داشته‌اند. چنانچه فلاسفه ای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبائی نیز در این خصوص نظریاتی را ابراز داشته‌اند که از جهاتی بدیع است. آنچه در پژوهش حاضر بدان پرداخته شد، پیرامون نظریه علامه طباطبائی شامل دو بخش اصلی واقعیت حسن و قبح و منشأ آن بود. در قسمت نخست، از نظر علامه از نوع اعتبارات ذهنی، و در قسمت دوم متکی به اعتبار دیگری به عنوان اعتبار وجوب یا ضرورت بود که خود سه شعبه داشت، ضرورت اکتساب، ضرورت اجتناب و لاضرورت. همچنین در همین راستا با توجه موضوع پژوهش به تحلیل و بررسی تفاوت نظر خواجه با فیلسوفان گذشته و علامه طباطبایی در خصوص حسن و قبح ذاتی عقلی پرداخته است. همچنین به برآیند نظر ایشان با خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است.
تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:جواد محمودزاده؛ استاد راهنما:حسین هوشنگی؛ استاد مشاور :علیرضا عالی پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع این پایان نامه ی کارشناسی ارشد با عنوان « تحلیل فلسفی مساله ی تکلیف بر اساس نظریه ی اعتباریات و مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی» به رشته ی تحریر آمده است. روش پژوهشی انجام شده در این گفتار، روش توصیفی تحلیلی است. با این توضیح که بعد از طرح نظریه ی اعتباریات به روش توصیفی کتابخانه ای، سعی میشود تا دلالت های انسان شناسانه ی آن ناظر به مقصود پایان نامه مشخص گردد و در پایان نیز به روش تحلیلی لوازم تکلیف شناختی آن استخراج گردد. در این نوشتار با توجه به ظرفیت نظریه ی اعتباریات و اضلاع گوناگون آن، ماهیت تکلیف و ظرف شکل گیری آن و ضرورت آن تبیین گردیده و با توجه به مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی، ارتباط آن با حق تعالی، نفوس مکتفی بالذات و مستکمل بالذات نیز روشن می گردد. در پایان نیز امکان کشف مبادی تکلیف که همان نظام تکوین است، برای نفوس مستکمل اثبات گشته و با توجه به بعد روش شناسی اعتباریات، تاثیرات آن در فهم تکلیف مورد بررسی قرار میگیرد.
بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
نویسنده:بابک هادیان حیدری؛ استاد راهنما:محمد شریفی؛ استاد مشاور :حبیب‌الله حلیمی جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر با عنوان «بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر آرای آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی)» به مقایسه نظرات این سه مفسر می‌پردازد. مبانی تفسیر، آن اصولی هستند که آگاهی بدان‌ بسیاری از مفسران را از افتادن به دشواری‌هایی همچون تفسیر به رأی نجات می‌دهد که به دو دستۀ مبانی صدوری و دلالی تقسیم می‌شوند: مبانی صدوری تفسیر به وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن کریم و تحریف ناپذیری و جامعیت قرآن تقسیم می‌شود و مبانی دلالی تفسیر نیز شامل مباحثی چون، عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی می‌شود. این نوشتار به‌منظور بیان کارآمدی مبانی دلالی تفسیر به شرح و بررسی تطبیقی این مبانی از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. برآیندهای پژوهش، نمایان‌گر آن است که شاگردان علامه به جهت تأثیرپذیری از ایشان این مبانی را پذیرفته‌اند و همین امر برجسته‌ترین وجوه اشتراک میان آن‌ها است؛ اما باید گفت که در مبانی صدوری، افتراق مهم در اصل تحریف ناپذیری میان دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی با علامه طباطبایی آن است که این شاگردان، چینش سوره‌ها را توقیفی می‌داند و جمع و تدوین قرآن را نیز به زمان حیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نسبت می‌دهد؛ درحالی‌که مرحوم علامه جمع و تدوین قرآن را در زمان پیامبر نمی‌داند و در بخشی دیگر از این اصل، آیت‌الله جوادی آملی، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن ناکارآمد و ناکافی می‌داند. در مبانی دلالی تفسیر میان علامه طباطبایی با آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی در عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی، افتراق‌هایی بازتاب دارد.
مراتب حیات انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سعیده عزیزی؛ استاد راهنما:مرضیه صادقی رشتی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بحث از شناخت انسان و ادوار حیات او یکی از موضوعات با ارزش و دیرینه همه مکاتب فکری به‌ویژه دین اسلام بوده که بر اساس تعالیم آن، انسان‌شناسی از سودمندترین دانش‌ها و شناخت خداوند از مسیر شناخت انسان توصیه شده است. از این‌رو ما به بررسی آراء علامه طباطبایی در این زمینه پرداخته‌ایم چرا که ایشان قائل است سیر تکاملی انسان از عالم ماده شروع و همچنان تا پس از مرگ در عالم مثال ادامه دارد و با برپایی قیامت خاتمه می‌یابد. لذا هدف از خلقت انسان در عالم دنیا را سعادت و کامیابی او در عالم آخرت می‌داند و قائل است انسان بر اساس عملی که از روی آزادی و اختیار آن را برگزیده سرنوشت خویش را رقم خواهد زد؛ یعنی بین عالم دنیا و آخرت رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا هر انسانی متناسب با اعمال و کردار خویش آخرت خویش را می‌سازد و صورت و ظاهر هر انسانی در عالم پس از مرگ متناسب با عمل او خواهد بود. از این‌رو در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از گردآوری منابع کتابخانه‌ای به بررسی دیدگاه این فیلسوف بزرگ پرداخته شود بدان جهت که پرداختن به این مسائل در شناخت و سعادت و کمال انسان و هدایت جوامع بشری نقش بسزایی دارد.
  • تعداد رکورد ها : 1494