جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 56
نفس و رابطه آن با بدن از نظر ارسطو و اخوان الصفا
نویسنده:
زینب حیدری آرانچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش مسائل مربوط به نفس شناسی مانند تعریف نفس، تجردنفس، قوای نفس، حدوث و بقاء نفس، تناسخ و نحوه ارتباط نفس و بدن از دیدگاه ارسطو و اخوان الصفا مورد بررسی قرار گرفته است. ارسطو نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف کرده است. مطابق نظر ارسطو جسم زنده، جسمی است که دارای قوای معینی است، قوایی که موجود زنده را از سایر موجودات متمایز می‌کند. طبق تعریف ارسطو هم گیاه، هم حیوان و هم انسان دارای نفس هستند. او نفس را به صورت سلسله مراتب بیان می کند و معتقد است که این مراتب رفته رفته از نظر قوا کامل می‌شوند و مرتبه آخر نفس یعنی نفس انسانی کاملترین قوا را دارد. اخوان الصفا نفس را جوهری روحانی، آسمانی، نورانی، زنده به ذات خود، دانای بالقوه، فعال بالطبع، قابل تعلیم، فعال در اجسام و به کار گیرنده آنها می دانند. آنها نیز مثل ارسطو برای نفس سه مرتبه قائل هستند و معتقدند مراتب نفس رفته رفته کاملتر می‌شود. نسبت به مسئله تجرد نفس باید گفت که ارسطو نفس را صورت و بدن را مادی می‌داند و قائل به اتحاد بسیار نزدیکی میان نفس و بدن است. پس نفس در این صورت مادی است اما ارسطو به تجرد مرتبه عقلانی نفس معتقد است. اخوان الصفا تحت تأثیر افلاطون نفس را جوهری مجرد و روحانی و متمایز از بدن می-دانند. ارسطو نفس را حادث می‌داند و معتقد است که این دو (نفس و بدن) هیچگاه از همدیگر جدا نمی‌شوند. اخوان الصفا نیز نفس را حادث می دانند اما به بقاء نفس پس از مفارقت از بدن قائل هستند. ارسطو با تناسخ نفس و این دیدگاه که هر نفسی می‌تواند در هر بدنی جای گیرد، مخالف است. اما اخوان الصفا به تناسخ نفوس جاهل اعتقاد دارند. کیفیت ارتباط نفس مجرد با بدن مادی مهمترین مسأله از مسائل نفس شناسی است. ارسطو و اخوان الصفا بدن را دارای ابزار و آلت برای انجام کار و ظهور فعالیتهای نفس می‌دانند. ارسطو رابطه نفس و بدن را از نوع ارتباط ماده و صورت می‌داند و از نظر او ترکیب نفس و بدن ترکیبی اتحادی است. او هیچگونه دوگانگی و ثنویت را بین نفس و بدن مطرح نمی‌کند و معتقد است نفس و بدن جدایی ناپذیرند. اما اخوان الصفا نفس و بدن را دو جوهر متمایز دانسته، نفس را مجرد و بدن را مادی می دانند. و در دیدگاه آنها با دوگانگی و ثنویت بین نفس و بدن مواجه هستیم.
جستارهایی در باب شخصیت فلسفی امام علی (ع)
نویسنده:
مسعود امید
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
پرسش از شخصیت فلسفی علی بن ابی طالب (ع) هم بجهت کشف جنبه ای از ابعاد وجودی آن بزرگوار و هم به سبب اهمیت دیدگاه های آن حضرت و هم به علت شأن پر اهمیت فلسفه و حکمت و جایگاه آن در دانش بشری، پرسشی بواقع با اهمیت و در خور توجه می باشد. این نوشتار در صدد گشودن باب جستارهایی چند در حول و حوش شخصیت فلسفی امام علی (ع) و ارائه تاملاتی در باب جنبه های متعدد آن است. امید آنکه بتواند نکاتی را در باب حکمت علوی و بلندای شخصیت و اندیشه فلسفی امام علی (ع) عرضه نماید.
صفحات :
از صفحه 3 تا 32
به سوی آفریدگار
نویسنده:
لطف الله صافی گلپایگانی
نوع منبع :
کتاب
وضعیت نشر :
قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «به سوی آفریدگار» تالیف لطف الله صافی گلپایگانی است. در مقدمه کتاب حاضر چنین آمده است: کتابی که اکنون در پیش رو دارید، پژوهشی اندیشمندانه از مولفی بزرگوار است که خداشناسی را با دلایل عقلی و نقلی، در اختیار ژرف اندیشان خدا خواه قرار می دهد. همچنین این کتاب پرسش هایی است پژوهشگرانه از شخصی حق جو و روشندل که عشق و علاقه به بینش و آگاهی در مسائل اعتقادی و معارف دینی، مشوّق او به طرح این سوالات شده و پاسخ های او داده شده است. مولف در کتاب خود پس از طرح مقدمه ای در باب خدا شناسی به پرسش هایی مانند: خدا را چه کسی آفریده است؟ آیا دنیا ازلی و قدیم است یا حادث است؟ آیا غیر از قانون ترمودینامیک (حرارت) دلیل دیگر بر حدوث ماده هست؟ و دیگر پرسش ها پاسخ داده و موضوع داروینیسم را نیز مورد بررسی قرار داده است.
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد 4
نویسنده:
محمدحسین طباطبایی؛ مقدمه نویس: مرتضی مطهری
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«اصول فلسفه و روش رئالیسم» تألیف محمد حسین طباطبایی به همراه تشریح مرتضی مطهری کتابی است مشتمل بر یک دورهٔ مختصر معرفت‌ شناسی اسلامی و در برگیرندهٔ ۱۴ مقالهٔ با اهمیت و پر ارزش که با سبکی زیبا و قابل فهم نوشته شده است. این کتاب مشتمل بر یک دوره مختصر است، که اساسی ترین مسائل فلسفه اسلامی را بیان می کند و سعی شده است که حتی الامکان ساده و عمومی باشد تا همه اشخاصی که ذوق فلسفی دارند با داشتن اطلاعات مختصری به فراخور حال خود استفاده کنند. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم مشتمل بر 5 جلد بوده و 14 مقاله دراین مجلدها گنجانده شده است. مقالات مندرج در جلد حاضر عبارتند از: مقاله دهم: امکان و فعلیت حرکت – زمان، مقاله یازدهم: حدوث و قدم – تقدم و تاخر- معیت، مقاله دوازدهم: وحدت و کثرت، مقاله سیزدهم: مهیت جوهر و عرض.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس
نویسنده:
نجمه خراشادی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه پیش رو، بررسی افکار دو فیلسوف شرق وغرب (ابن سینا و توماس آکوئیناس)، درباره رابطه عقل و دین است. برای ورود به بحث رابطه عقل ودین ابتدا تعریفی از عقل و دین، از نظر آن‌ دو، ارائه می‌گردد.ابن سینا قائل به عقل نظری و عقل عملی است که عقل عملی در اعمال مستلزم تامل ،مبدء حرکت و عمل است . ابن سینا معتقد است که عقل و وحی، در گزاره‌های خود بر هم منطبقند. به تعبیر دیگر، گزاره‌های عقل مورد تأیید وحی است؛ و بایدها و نبایدهای وحی با عقل قابل تائید و اثباتند. حتی عقل خدمتگزار و ابزار وحی دانسته می شود.این تطابق عقل و وحی در نظر ابن سینا استثنائاتی دارد، و آن در مسائلی همچون مسأله معاد جسمانی و همچنین مسأله قِدَم عالم است. این نوع گزاره‌ها عقل‌گریزند. به اعتقاد او قضیه‌ای که عقل‌ستیز باشد وجود ندارد. او تعارض میان عقل و دین را ظاهری می داند. توماس آکویناس که بسیار متأثر از ابن سینا می‌باشد، در تعریف عقل بیان می دارد که: منظور از عقل، عقلی است که امور روزانه را تدبیر و امر معاش را سامان می دهد. او در تعریف وحی معتقد است که منظور از وحی آئین مقدس مسیح است که شامل بایدها و نبایدهایی می باشد که عمل به آنها سعادت را بدنبال دارد.در بیان رابطه عقل و دین ، توماس هم به تطابق و تعامل آنها معتقد است و او هم گزاره های دینی را عقل پذیر می داند. اما برای آنها استثنائاتی قائل است که از آن جمله در باب تثلیث توماس معتقد است که وحی به تثلیث حکم می کند و حال آنکه عقل به توحید و وحدانیت دستور می دهد. توماس را بیشتر از آنکه یک فیلسوف بدانیم می توانیم یک متدین بخوانیم زیرا که در مقام تعارض عقل و دین، احکام وحی را یقینی می داند و گویی عقل را بعنوان وسیله برای توجیه دین معرفی می کند.از نظر توماس هم تعارض عقل و دین ، یک تعارض ظاهری است یعنی این که در واقع تعارضی میان آن دو وجود ندارد. ا ز نظر او نیز راه حل تعارض، تأویل می باشد. لذا دراین باب بسیار متأثر از ابن سیناست. در این تحقیق بعد از بیان تفکرات و آراء توماس و ابن سینا، نگاهی تطبیقی به موضوع خواهیم داشت.
تحلیل و نقد دلایل غزالی در تکفیر ابن سینا
نویسنده:
مریم باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه نظریات و دلایل فیلسوفان مشایی در اثبات قدم عالم و علم کلی خداوند به جزئیات و انکار معاد جسمانی را نقل و نقد کرده است. او در کتاب مذکور دو هدف را دنبال کرده است، یکی اثبات تناقض گویی فیلسوفان و نادرستی و ضعف استدلالهای آنها در اثبات مدعای خویش و دیگری اثبات کفر آنان به مجرد داشتن چنین اعتقاداتی. با مطالعه ی کتب ابن سینا، که غزالی او را به عنوان نماینده ی فیلسوفان مشایی انتخاب کرده و در کتاب خود مشخصا آرا و آثار او را نقد کرده و همچنین مطالعه ی کتاب تهافت الفلاسفه و دیگر تألیفات غزالی می توان فهمید که غزالی مطالب فلاسفه را به درستی درک نکرده و در نقل مطالب آنها جانب امانتداری را نگرفته است، بنابراین نه استدلالهای او برای اثبات تناقض گویی فیلسوفان تمام است، نه لازمه ی عقاید فلاسفه خروج از دایره ی ایمان است. علاوه بر این، با مطالعه و تحلیل عقاید غزالی معلوم می گردد که هم مطابق تعریف و تحلیل او از ایمان اتهام کفر به فیلسوفان وارد نیست و هم عقاید او متناقض و مستلزم نتیجه ای است که او آن را جواز تکفیر فیلسوفان می داند. عوامل مختلفی سبب شده که غزالی از درک منظورابن سینا از قدم زمانی عالم و حدوث ذاتی آن و همچنین علم شامل و فراگیر و در عین حال ثابت خداوند ناتوان باشد. او در اثبات انکار معاد جسمانی از سوی ابن سینا، تنها مطالبی را ذکر می کند که بتواند از آنها در اثبات ادعای خود سود ببرد، در حالیکه ابن سینا در دو دسته از آثار خود دو دیدگاه کاملا متفاوت درباره ی معاد جسمانی ارائه داده است. نادیده گرفتن رأی ابن سینا مبنی بر قبول تقلیدی معاد جسمانی در دو اثر مهم فلسفی او، مصداق عدول از انصاف و امانت است.غزالی ایمان را از سنخ تصدیق قلبی در برابر خداوند می داند. با چنین اعتقادی و با تصریح او به قبول ایمان شخصی که در زبان به وحدت خداوندی و پیامبری محمد (ص) گواهی می دهد و با اثبات اینکه استدلالهای او مثبت ادعای او نیستند غزالی مجوزی برای تکفیر فلاسفه ندارد.
 بررسی تطبیقی شیوه اثبات حدوث یا قدم عالم از دیدگاه غزالی و ابن سینا
نویسنده:
زهره زمانی، صدیقه بحرانی، حسین غلامزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش بررسی نظریه امام محمـد غزالـی و ابـوعلـی سـینا در بـاره یکـی از دیرینه‌ترین مسائل کلامی و فلسفی در حوزه اندیشه اسلامی یعنی مساله حدوث و قدم عالم و تبیین چگونگی تکامل اندیشه متفکران یاد شده از حدوث زمانی عالم به حدوث ذاتی و جوهری جهـان طبیعت ، است. نظر به اینکه ابن سینا ملاک نیاز معلول به علت را امکان ماهوی میدانست لذا عـالم از نظر او حادث ذاتی است و این امر هرگز منافاتی با قدیم زمانی بودن عالم ندارد. چون عالم علت خود نیست و نیاز به خالقی دارد که او را خلق کند ، لـذا آن را حـادث مـی دانسـت و چـون از نظـر زمانی آغازی ندارد ، پس قدیم است. بر خلاف نظر غزالی که معتقد است جهان از یک نقطه معین شروع و قبل از آن لحظه نیستی عالم بوده است. او معتقد است که به سوی گذشته که پیش بـرویم عالم و زمان محدود است، یعنی تـا نامتنـاهی پـیش نمـی رود. در آینـده هـم زمـان و زمانیـان پـیش نخواهد رفت. از نظر او خدا در خلقت عالم تحکما وقت خاصی را بر وقت دیگر برگزید ما نیـازی نداریم درباره این گزینش چیزی بپرسیم. مقاله حاضر بـا روش کتابخانـه ای و تجربـه و تحلیـل دادههای مطالعاتی به واکاوی این مسئله پرداخته و به ابهاماتی در این زمینه پاسخ داده است.
صفحات :
از صفحه 147 تا 169
دیدگاه‌های غزالی درباره قاعده الواحد و نقد آنها
نویسنده:
سید محسن میری (حسینی)
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
این مقاله از دو بخش تشکیل می‌گردد: بخش اول با تبیین اجمالی مضمون قاعده الواحد و سیر تاریخی آن آغاز می‌شود و با نگاهی گذرا به شرایط اجتماعی و جهان فکری غزالی، ادامه خواهد یافت. بخش دوم نیز به طرح و نقد دیدگاه‌های غزالی در باب اصل قاعده الواحد و نیز تطبیق آن بر خداوند اختصاص دارد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 63
 داوری داوران معصوم علیه السلام در حدوث و قدم «ما سوی الله»
نویسنده:
علی اصغر موسوی اطهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی مقایسه‌ای پاسخهای حکمت مشاء و حکمت متعالیه به انتقادات غزالی بر فیلسوفان در مسایل معاد جسمانی و قدم عالم
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه بیست مسأله از آراء و عقاید فلاسفه را بیان و آنها را محتاج نقدو در سه مسأله‌ی، قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد جسمانی، آنها را مستحقق تکفیر می‌داند. غزالی در مسأله قدم عالم ابتدا سه دلیل از فلاسفه که تقریباً لفظ به لفظ از کتاب دانش‌نامه علائی ابن سینا می‌باشد بر قدم عالم بیان کرده و سپس بر هر کدام از آنها اشکالاتی وارد می‌کند. غزالی ادعا دارد که دین حدوث زمانی عالم را مطرح می‌کند، اما فلاسفه آنرا نپذیرفته و با آن مخالفت می-کنند و به قدیم بودن عالم اعتقاد دارند لذا مستحق تکفیر می‌باشند. فلاسفه مشاء اعتقاد دارند که دین جزء حدوث ذاتی عالم چیزی را نگفته و به حدوث زمانی عالم اشاره‌ای نکرده است و منظور آنها از قدم عالم، قدیم زمانی می‌باشد. فلاسفه متعالیه اعتقاد دارند که دین حدوث زمانی را می‌گوید؛ اما این حدوث زمانی با حدوث زمانی مورد نظر غزالی تفاوت زیادی دارد.غزالی دربارۀ معاد جسمانی ادعا می‌کند که فلاسفه، معاد جسمانی را انکار می-کنند، لذا مستحق تکفیر می‌باشند. اگرچه ابن سینا در رساله اضحویه معاد جسمانی را انکار کرده است، اما در کتاب الهیات شفاء و الیهات نجات آنرا به صورت تعبدی پذیرفته اما عقل را از درک و اثبات آن عاجز دانسته است. صدرالمتألهین ادعا می‌کند که با اصول و قواعد عقلی، توانسته معاد جسمانی را اثبات کند. اما اینکه آیا بدن محشور که صدرا آنرا اثبات کرده است همان بدن دنیوی مورد نظر دین می‌باشد، یا یک بدن مثالی، قابل تامل است.
  • تعداد رکورد ها : 56