جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 46
تفسیر الدر المنثور فی التفسیر المأثور المجلد 3
نویسنده:
عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الفکر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
الدر المنثور في التفسير بالمأثور، اثر عربى جلال‌الدين عبدالرحمن سيوطى (متوفى 911ق)، از تفاسير مأثور اهل تسنن در قرن دهم هجرى است كه تفسير آيات را به‌صورت نقل روايى، ذيل آن‌ها ذكر كرده و به سبب عدم اظهار نظر مفسر درباره روايات آن، چنين برداشت مى‌شود كه اين اخبار، مورد تأييد او بوده است؛ لكن در اين تفسير، گاهى اسرائيلات و رواياتى نامقبول به چشم مى‌خورد و مفسر تنها در موارد معدودى در قوت يا عدم قوت حديث، نظر داده است. در حاشيه اين اثر، كتاب تفسيرى ديگرى با نام «تنوير المقباس في تفسير ابن عباس»، مشهور به «تفسير ابن عباس» آمده است. مؤلف روايات را به ترتيب سور و آيات تأليف كرده و آغاز آن را سوره حمد و پايان آن را سوره ناس قرار داده و براى همه سوره‌ها، رواياتى آورده است. وى در تفسير هر سوره، نخست پس از ذكر نام سوره، روايات مربوط به فضائل و ويژگى‌هاى آن را آورده و سپس به ترتيب آيات، آيه و يا جمله‌اى از يك آيه را ذكر كرده و روايات مربوط به آن را در ذيل بيان نموده است. سيوطى در اين تفسير، روايات زيادى را از كتب مختلف گرد آورده است كه مى‌توان آن‌ها را در موضوعات زير، تقسيم‌بندى كرد: * تفاسيرى مانند: تفسير وكيع، تفسير فريابى، تفسير ابن منذر، تفسير جويبر، تفسير القرآن عبدبن حميد، الكشف و البيان ثعلبى، تفسير ابن مردويه، تفسير القرآن العظيم ابن ابى‌حاتم، جامع البيان طبرى و...؛ * صحاح، مانند: صحيح بخارى و صحيح مسلم؛ * مسانيدى مانند: مسند احمد بن حنبل، مسند دارمى و مسند بزّاز؛ * كتاب‌هاى تاريخى، مانند: تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، تاريخ بغداد خطيب بغدادى، تاریخ نیشابور حاكم، تاريخ الاصبهان ابونعيم و تاريخ البخارى؛ * معجم‌هايى مانند: المعجم الوسيط، المعجم الكبير طبرانى، معجم ابوسعيد اعرابى، معجم ابن جميع، معجم الصحابه بغوى و معجم الصحابه ابن قانع؛ * كتاب‌هايى مانند «كتاب الصلاة» مروزى، «المصاحف» ابن انبارى، «أسباب النزول» واحدى، «المصنف» ابن ابى‌شيبه، «دلائل النبوة» ابونعيم، «الأسماء و الصفات»، «دلائل النبوة» بيهقى، «الأدب المفرد» بخارى، «كتاب البسملة» ابن خزيمه، «فضائل القرآن» ابوعبيده، «حلية الأولياء»، «الطب النبوي» ابونعيم، «معرفة الصحابة» ماوردى، «العظيمة» ابوالشيخ، «فضائل القرآن» ابن ضريس، «طبقات» ابن سعد، «معرفة السنن و الآثار» بيهقى، «كامل» ابن عدى، «المصنف» عبدالرزاق، «الأم» شافعى، «الموطأ» مالك، «نوادر الأصول» حكيم ترمذى، «فضائل القرآن» هروى، «زوائد المسند» عبدالله بن احمد، «كتاب الثواب» ابن حبان، «شعب الإيمان» بيهقى، «المختارة» مقدسى، «الغريب» خطابى، «كتاب المسئلة» خطيب، «الأربعين» حافظ و «الدعاء ابن أبي‌الدنيا». اين كتاب، از جامع‌ترين منابع تفسير اثرى در ميان اهل سنت است و شايد بتوان اطمينان داشت كه اغلب روايات تفسيرى اهل سنت، در اين كتاب جمع‌آورى شده است. تنها در سوره حمد، نزديك به سيصد روايت از بيش از هشتاد كتاب اهل سنت نقل شده و جز مقدمه كوتاهى كه در ابتداى اين تفسير آورده، به هيچ مطلبى جز ذكر روايات، پرداخته نشده است. ويژگى‌هاى اثر حاضر را مى‌توان در مؤلفه‌هاى زير، خلاصه نمود: * اين تفسير از نظر جامعيت روايات تفسيرى اهل تسنن، در بين تفاسير معروف، كم‌نظير بلكه بى‌نظير بوده و تفسيرى است كه ما را از روايات تفسيرى بخش عظيمى از كتاب‌هاى اهل تسنن آگاه مى‌كند، به‌ويژه كه بعضى از كتاب‌هايى كه مؤلف از آنها روايت نقل كرده، در دسترس نمى‌باشد و اختلاف و ترديدى نيست كه اين تفسير، مرجع خوبى براى پى بردن به روايات تفسيرى اهل تسنن است. * ديگر ويژگى اين اثر، آن است كه نويسنده همه روايات را با حذف سند از مصادر اصلى آن (كتاب‌هايى كه روايات را از آنها نقل كرده) آورده است و هر روايتى را با تعبير «أخرج» و ذكر نام مؤلف مصدر يا مصادر آن نقل كرده و در غالب موارد، به نام خود مصدر يا مصادر نيز اشاره نموده است. همچنين آنكه تعداد مصادرى كه براى هر روايت ذكر شده، مختلف است؛ در مواردى، مؤلف يك روايت را از يك مصدر و در مواردى از مصادر متعدد و گاهى يك روايت را از يازده مصدر نقل كرده است و در مواردى اندك به وضع سند روايات نيز اشاره كرده است. * امتياز ديگر اين تفسير اين است كه بخشى از روايات فضائل ائمه اطهار(ع) را در بر دارد و براى دسترسى به روايات فضايلى كه در كتاب‌هاى اهل تسنن آمده، منبع سودمندى است؛ براى نمونه، در ذيل آيه «فتلقى ءادم من ربه كلمات فتاب عليه». از طريق ابن نجار از ابن عباس نقل كرده است: «از رسول خدا(ص) كلماتى را كه حضرت آدم از پروردگارش تلقى كرد پرسيدم، فرمود: به حق محمد، على، فاطمه، حسن و حسين از خدا درخواست كرد كه توبه‌ام را بپذير، پس توبه‌اش را پذيرفت. اين تفسير گرچه جامع‌ترين تفسير روايى اهل تسنن است و از كتاب‌هاى زيادى روايات تفسيرى را گرد آورده، ولى بايد توجه داشت كه همه جا، همه روايات را نياورده است؛ براى مثال، در تعدادى از كتاب‌هاى اهل تسنن، مانند «الفصول المهمة» (ص47)، «إحياء علوم‌الدين» (ج 3، ص244)، «كفاية الطلاب» (ص 239) و... روايت شده است كه آيه كريمه «و من الناس من يشتري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد». در مدح على(ع)، در قضيه «ليلة المبيت» نازل شده است، اما سيوطى در اين باره هيچ روايتى را نقل نكرده است. همچنين حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» در ذيل آيه «أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أولي الأمر منكم». رواياتى را دال بر اينكه حضرت على(ع) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) از مصاديق اولي الأمر هستند، آورده، ولى سيوطى آن‌ها را در اين تفسير، ذكر نكرده است. همچنين در ذيل آيه «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا». سيوطى بيست روايت آورده، ولى حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل»، 138 روايت نقل كرده است. بنابراين نبايد تصور كرد كه با مراجعه به اين تفسير، به همه روايات تفسيرى اهل سنت دست يافته و از مراجعه به ساير كتب روايى و يا تفسيرى آنان، بى‌نياز هستيم و حتى از كتاب‌هايى كه در اين تفسير از آن‌ها روايت نقل شده نيز نمى‌توان خود را بى‌نياز دانست؛ زيرا معلوم نيست همه روايات تفسيرى آن كتاب‌ها در اين تفسير آمده باشد. ذكر اين نكته نيز ضرورى است كه همه روايات نقل‌شده در اين تفسير، به‌نحوى با قرآن ارتباط دارند، ولى قسمت زيادى از آنها، روايات تفسيرى و روشنگر معنا و مفاد آيات نيست؛ براى مثال، مؤلف درباره سوره حمد بيش از 290 روايت را نقل كرده، ولى حدود 64 روايت از آنها را قبل از ورود به تفسير و پيش از ذكر «بسم الله الرحمن الرحيم» آورده است كه هيچ‌يك از آنها، تفسيرى نيست؛ بخشى از آنها در بيان فضايل سوره حمد است، از قبيل اينكه اين سوره، از زير عرش نازل شده و شيطان در وقت نزول آن، ناله كرده و اين سوره، معادل ثلث يا دو ثلث قرآن است. هرچند سند بخش زيادى از روايات اين تفسير را مى‌توان از مصادر اصلى به دست آورد، ولى بايد توجه داشت كه صحت سند بيشتر روايات اين تفسير، براى غير اهل تسنن قابل اثبات نيست؛ حتى رواياتى را كه خود سيوطى از وثاقت رجال سندش خبر داده و يا سندش را صحيح يا جيد معرفى كرده و يا تصحيح ديگران را در مورد آن نقل كرده، در نزد غير اهل تسنن، صحيح، جيد و موثق بشمار نمى‌آيد. سيوطى روايات فراوانى از اصحاب پيامبر(ص)، تابعان و تابعان تابعان را در اين اثر نقل كرده است. در ميان روايات تفسيرى موجود، رواياتى نيز از اميرالمؤمنين(ع) يافت مى‌شود. علامه طباطبايى در تفسير «الميزان» برخى از روايات اين كتاب را نقد و رد كرده است؛ از جمله روايت منقول از اميرالمؤمنين(ع) و ساير اصحاب پيامبر(ص) در داستان هاروت و ماروت. در جلد سوم به تفسیر سوره های مائده، انعام و اعراف پرداخته شده است.
زبدة التفاسير المجلد 2
نویسنده:
فتح الله بن شكرالله شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زبدة التفاسير تأليف ملا فتح‌اللّه كاشانى دوره‌ى كامل تفسير قرآن به زبان عربى است، و در حقيقت تفسير متوسط ملا فتح‌اللّه است. بعد از دو تفسير منهج الصادقين و مختصرش، آن را نگاشته و بنابراین حاصل تبحر و تجربه‌ى اوست. در سال 977ق از نگارش آن فارغ شده است و يك سال بعد رحلت نموده است. مقدمه‌ى تحقيق در اين تفسير شامل مباحثى در معناى تفسير از جهت لغت و اصطلاح از ديدگاه، راغب، سيوطى، آيت‌اللّه خويى، شهيد صدر، شيخ طوسى و.... تفاوت تفسير و تأويل، بيان روشهاى تفسيرى، شرايط مفسر و ديدگاه شيعه در تفسيرپذيرى قرآن، زندگی‌نامه و تأليفات مفسر و روش تحقيق مى‌باشد. مقدمه‌ى مفسر نيز در پنج محور تنظيم شده است: 1-عدد آيات قرآن و فايده‌ى شناخت آنها (بيان اعداد كوفى، بصرى، شامى، مكى و انتساب آنها.) مبناى مفسر عدد كوفى آيات است كه منتسب به حضرت على(ع) مى‌باشد؛ 2-اسامى قراء مشهور و راويان آنها؛ 3-جمع و تأليف قرآن در زمان پيامبر اكرم(ص)؛ 4-مصونيت قرآن از تحريف؛ 5-اخبارى در فضل قرآن و اهل آن. مفسر در مقدمه‌ى خود مى‌نويسد: «بعد از تأليف دو تفسير به زبان فارسى، تصميم گرفتم به زبان عربى نيز تفسيرى بنويسم تا اهل اين لغت نيز از آن بهره ببرند، بعد از استخاره تصميم به تأليف آن گرفتم و از چهار كتاب، تفسير كشاف، مجمع البيان، انوار التنزيل بيضاوى و جامع الجوامع، استفاده كردم. در اين تأليف كوشيدم كه لغات و نكات و تركيبات آيات را روشن نمايم، اسباب النزول و ارتباط آنها را ذكر كنم، و به فضائل السور و خواص آيات، قراءات دهگانه متواتر، و توضيح معانى قرآنى بر مبناى مذهب اهل‌بيت(ع)، بپردازم. اشاره‌اى نيز به بطلان عقايد و مذاهب مخالفين و گمراهان، داشته‌ام، مختصرى از قصص و مقدارى از احاديث نبوى و روايات مأثور از ائمه(ع) را نيز يادآور شده‌ام.» تفسير زبده را نمى‌توان در نوع خاصى از شيوه‌هاى تفسيرى محصور كرد، زيرا هم به روش اجتهادى بحث نموده، هم روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) را نقل مى‌نمايد، هم به مسائل ادبى (به معناى عام) پرداخته است، قصص قرآن را بيان مى‌كند، اشاره‌اى نيز به مسائل كلامى دارد، اما به‌طور كلى مى‌توان گفت، وجهه‌ى ادبى آن كاملاً نمايان است و استفاده‌ى مفسر از تفاسير كشاف، بيضاوى، مجمع البيان و جوامع الجامع نيز مؤيد آن است. روش كلى مفسر در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا اطلاعات كلى درباره‌ى سوره را ارائه مى‌دهد، نام سوره، تعداد آيات آن، مكى مدنى بودن با بررسى اقوال مختلف و ذكر قائلين آن سپس به وجه تسميه‌ى سوره و فضل آن از طريق ذكر روايات، مى‌پردازد. ترتيب مباحث در آيات به اين شكل است كه آنها را قسمت به قسمت مطرح مى‌كند، ابتدا دسته آيات را مى‌آورد، سپس فراز آيات را به ترتيب مطرح مى‌كند، در بحث ادبى به صرف، نحو، معانى و بيان اهتمام دارد، در اين مقطع نيز به تبيين لغات و واژه شناسى (در آنجا كه نياز به توضيح است) مى‌پردازد. در اين زمينه از اشعار عرب نيز گاهى استفاده مى‌نمايد. در ذكر اقوال گاهى به نقد آنها تمايل پيدا مى‌كند مانند: ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». استفاده از روش تفسير قرآن به قرآن را در جاى جاى تفسير زبده مى‌توان مشاهده كرد. در تفسير و با تكميل معانى آيات از اين روش بهره مى‌برد. مانند: ج 1 ص 30 و 32 ذيل آيات 6 و 7 سوره‌ى حمد. در تفسير آيات، علاوه بر روش فوق به روايات نيز مى‌پردازد، در اين ميان گاهى به شرح احاديث، اقدام مى‌كند، مانند: ج 1 ص 25 ذيل تفسير الحمدللّه سوره‌ى حمد. توجه به قرائت كلمات و محور قرار دادن قرائت عاصم، ضمن مطرح كردن قرائت‌هاى دهگانه از بخش‌هاى ديگر تفسير زبده است. به شأن نزول آيات نيز توجه دارد و با نقل‌هاى متفاوت اين بخش را نيز پى‌گيرى نموده از اسباب النزول واحدى كمك فراوان مى‌گيرد. مفسر سعى در بيان ارتباط بين دسته آيات دارد، بهمين جهت در موارد فوق بعد از هر دسته آيات، با تعبيراتى كه نشانه‌ى ارتباط مقاطع كلام است مانند «ثم»، «ف»، «لمّا كذا فكذا»، كلام بعدى را آغاز مى‌كند. با اين مبنا بطور طبيعى به ارتباط سور نيز مى‌پردازد و غالباً ابتداى هر سوره به ارتباط آن با سوره‌ى قبل، اشاره دارد. مانند: ج 5 ص 6 ابتداى سوره‌ى شعرا. از نكات قابل توجه تفسير «زبده» اين است كه ضمن پرهيز از نكات موهن در قصه‌هاى قرآن، (كه معمولاً اسرائيليات مملو از آن است.) به جزئيات آنها هم همت مى‌ورزد. مانند: ج 6 ذيل سوره‌ى نمل آيات 15 تا 19 ص 80 به بعد، قصه‌ى نطق پرندگان و جزئيات لشكر سليمان(ع)، جزئيات «نمله»، جزئيات پيام‌رسانى هدهد و هديه بلقيس. در بحث‌هاى فقهى در حد اعتدال و با توجه به فضاى تفسير، متعرض آن مى‌شود و بطور طبيعى در مسائل خلافى، ديدگاه شيعى خود را بيان مى‌دارد. علاوه بر بحث‌هاى فقهى، ديدگاه شيعى او را در مواردى نظير آيه‌ى 33 احزاب و تفسير اهل‌بيت(ع) ج 5 ص 370 به بعد، نيز مى‌توان ديد. مباحث كلامى را نيز به تناسب و لابلاى بحث‌هاى تفسيرى، از ياد نمى‌برد و اشاره‌اى به آنها دارد، مانند: بيان اختلاف معانى صفات خداوند و انسان در مواردى كه نام مشترك دارند، بطور نمونه، تفاوت صفت غضب در خداوند و انسان ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». در بررسى كلى تفسير «زبده» و «منهج الصادقين» مى‌توان گفت، كه زبده خلاصه‌اى از منهج الصادقين است. به كلام عربى با توجه بيشتر به مباحث لغوى، ادبى، معانى و بيانى كه براى مخاطبان آشنا به زبان عربى ملموس‌تر است. در مقدمات دو كتاب نيز با اينكه مقدمات منهج بيشتر است امّا مباحثى مانند، جمع قرآن در زمان پيامبر(ص)، قراء مشهور سبعه و عشره، هر دو كتاب يك گونه‌اند. چاپ اول، كتاب به سال 1423ق در شهر مقدس قم، ارائه گرديد و آن را از كنج كتابخانه‌ها به بازار كتاب، كشاند. چاپ فعلى اين تفسير در هفت جلد به قطع وزيرى، انجام گرفته است. در اين چاپ فهرستى آيات به تفكيك سوره، در آخر هر جلد، ذكر شده، متأسفانه به فهرست اعلام، منابع و... پرداخته نشده است. جلد دوم کتاب به تفسیر سوره‌های نساء مائده، انعام و اعراف می‌‎پردازد.
تفسير الكاشف المجلد 3
نویسنده:
محمدجواد مغنيه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الانوار,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التفسیر الکاشف، تفسیر کامل قرآن به زبان عربی، اثر عالم شیعه محمد جواد مغنیه، در ۷ جلد. این تفسیر با رویکرد تربیتی و با گرایش تقریب‌گرایانه تألیف شده است. روش مفسر اینگونه است که در آغاز، واژه‌های مشکل را معنا می‌کند، سپس اِعراب و نکات ادبی را توضیح می‌دهد، آنگاه به آیه و معنا و پیام آن می‌پردازد. همچنین مفسر، اهتمام فراوان به کمک گرفتن ازآیات دیگر و تفسیر قرآن به قرآن و احادیث مورد اطمینان دارد. بحث‌های موضوعی (تاریخی، اعتقادی، اخلاقی) درباره آیه هم مطرح شده است. شیخ مغنیه در تفسیر آیات قرآن تا اندازه بسیاری تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی است و از دسیسه‌ها و جنایات دشمنان اسلام در تحریف قرآن و اسلام سخن می‌گوید. وی در تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی کوشیده و خطر تعصب مذهبی برای وحدت اسلامی را بیان می‌کند. دیگر ویژگی‌های ساختاری و محتوایی تفسیر الکاشف: * ساده‌نویسی و روان‌نگاری * حذف تفاسیر برگرفته از روایات جعلی * حذف تفاسیر غیرعلمی و مستند * حذف تفاسیر غیرمرتبط با موضوع و ناکارآمد * پرهیز از پُرگویی در مباحث تخصصی * معتبر بودن اسباب نزول یقین‌آور * قائل بودن به نزول تدریجی قرآن و باور نداشتن به نزول دفعی * بهره‌گیری از پرسش و پاسخ میان خود و مخاطبان * بیان قصص قرآنی * بررسی آیات الاحکام محمد جواد مغنیه به اقوال دیگر مفسران شیعه و سنی، تنها در صورتی اشاره کرده که نظر آنها را قبول داشته. گاهی اقوال آنان را در تایید قول خویش می‌آورد. برخی تفاسیر مورد استفاده وی عبارتند از مجمع البیان طبرسی، تفسیر فخر رازی، المنار، البحر المحیط، تفسیر طبری، آلاء الرحمن شیخ محمد جواد بلاغی، الدرّ المنثور سیوطی، روح البیان بروسوی، بیان السعاده، تفسیر مراغی، فی ظلال القرآن، و الکشاف. مغنیه در تفسیر آیات الاحکام از منابع فقهی مهمی بهره برده است: * مسالک الافهام شهید ثانی * احکام القرآن جصاص * تذکره علامه حلی * الروضة البهیة شهید ثانی * المغنی ابن قدامه * بدایة المجتهد ابن رشد * الفقه الاسلامی فی ثوبة الجدید، اثر شیخ مصطفی زرقا جلد سوم کتاب به تفسیر سوره‌های مائده، انعام، اعراف و انفال می پردازد.
من هدى القرآن المجلد 3
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسش‌هاى جديد عصر توجه داشته و به‌گونه‌اى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش داده‌اند كه همان تفسير قرآن به‌وسيله خود قرآن مى‌باشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشته‌ام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيت‌هاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزنده‌اى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌كند». در ادامه، مفسر محترم مى‌نويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را به‌صورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مى‌كوشم كه تنها بينش‌ها و بصيرت‌هايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافته‌ام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، به‌طور دسته‌بندى ارائه شده و كمتر به بحث‌هاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اين‌گونه است كه نخست مجموعه‌اى از آيات را ذكر مى‌كند، آن‌گاه معانى واژه‌ها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مى‌دارد. آن‌گاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديف‌هاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مى‌دهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجه‌گيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستان‌ها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مى‌شود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمى‌دهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مى‌كند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ به‌عنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دست‌ها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مى‌نمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، به‌طور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدف‌ها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و به‌طور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مى‌كند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات به‌قدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابه‌لاى مطالب، به شرح برخى احاديث مى‌پردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحث‌هاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و به‌اختصار مسائل را مطرح مى‌نمايد. در جلد سوم سوره های اعراف، انفال، توبه و یونس تفسیر شده است.
برهان في تفسير القرآن المجلد 3
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحراني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
تفسير البرهان اثر علامه سيد‌‎هاشم بحرانى از تفاسير بنام شيعه مى‌باشد. مؤلف با چينش سه مقدمه، انگيزه خود را بيان مى‌دارد: * همه بر شرف و بلندمرتبگى شأن قرآن، واقفند و مى‌دانند كه نجات در تمسك به آن است. بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلب‌ها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختى‌هاست. * به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. * ديدم كه مفسرين و علما، به آراء ديگرانى غير از اهل‌بيت عصمت(ع) رو آورده‌اند؛ درحالى‌كه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل‌بيت(ع)، توقف نمود؛ به همين جهت برای فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل‌بيت(ع) در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع‌آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم. در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، جلد 1، ص475 درباره شيوه مؤلف آمده: شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مى‌كند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرى‌اند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مى‌نمايد. البرهان مقدمه‌اى دارد در شانزده بخش كه تكامل‌يافته مقدمه «الهادي» است؛ يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست، به‌اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين برمى‌آيد كه بحرانى باور باطل «تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است. بحرانى در نقل روايات، يك‌دست عمل نمى‌كند؛ در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مى‌كند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مى‌نمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مى‌آورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى‌هم‌رفته، «البرهان» از نگريستنى‌ترين تفسيرنامه‌هاى روايى شيعه بشمار مى‌رود. بنابراین مصنف بسيارى از روايات اهل‌بيت(ع) را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به‌عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مى‌كند، جمع‌آورى نموده است. در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى به‌راحتى مى‌توان ردپايى از اين‌گونه روايات را لابه‌لاى تفسير ايشان مشاهده كرد. در جلد سوم به تفسیر سوره های انعام، اعراف، انفال و توبه پرداخته شده است.
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 3
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مى‌باشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جمله‌ها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مى‌پردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سوره‌اى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مى‌دهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مى‌داند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سوره‌ها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مى‌كند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مى‌نمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مى‌شود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مى‌پردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مى‌نمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مى‌پردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مى‌باشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مى‌كنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكرده‌اند و تلاش نموده‌اند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونه‌اى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيه‌اى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كرده‌اند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مى‌پردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مى‌نمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مى‌پردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مى‌دهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مى‌نمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمى‌شود توضيح مى‌دهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مى‌كنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مى‌نمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پى‌ريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مى‌نمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بوده‌اند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مى‌رسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مى‌دهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مى‌دهد، اين امر، طبيعى به نظر مى‌رسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مى‌دهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مى‌باشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مى‌نمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مى‌نمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مى‌نمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مى‌دهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مى‌دارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مى‌دهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مى‌دارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مى‌كند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مى‌نمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مى‌دارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مى‌فرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مى‌فرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيه‌اى از هر سوره مى‌باشد و اين قول را اجماع شيعه مى‌داند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمى‌توان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مى‌فرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مى‌شود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مى‌باشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مى‌كند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مى‌نمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مى‌كند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مى‌كند. در جلد سوم سوره انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس و هود تفسیر شده است.
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب المجلد 5
نویسنده:
محمد بن محمدرضا قمي مشهدي؛ محقق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب»، به زبان عربی، اثر میرزا محمد قمی مشهدی، از علمای حدیث و مفسران امامیه در قرن دوازدهم می‌باشد. مصنف، در بیان انگیزه خود از نگارش این تفسیر، می‌فرماید: در گذشته حاشیه‌ای بر تفسیر زمخشری و حاشیه‌ای بر حاشیه شیخ بهایی بر تفسیر «انوار التنزیل» بیضاوی نگاشتم، پس از آن به فکر افتادم که تفسیری تالیف کنم که هم شامل اسرار تنزیل باشد و هم شامل روایات منقول از ائمه اطهار علیه‌السّلام . آیة الله معرفت، این تفسیر را تفسیری جامع، ما حصل تفاسیر مهم امامیه، شامل روایات اهل بیت علیه‌السّلام، مشتمل بر مباحث قرائت، تنزیل، اعراب، لغت و دقایق ادبی در کنار مطالب فلسفی و عرفانی، دربردارنده حسن تعبیر بیضاوی و اسلوب شیخ طبرسی در «مجمع» و گزیده‌ای از «کشاف» و حواشی شیخ بهایی، جامع بین عقل و نقل و... می‌داند. آقای سید محمد علی ایازی، در باره آن می‌نویسد: «تفسیری است که شامل تمام آیات قرآن می‌باشد، ما حصل مهم‌ترین تفاسیر امامیه و اهل سنت است، آمیخته‌ای است بین نقل و عقل و... از منظری دیگر، این تفسیر، از تفاسیر بلاغی و ادبی و شرح و حاشیه‌ای بر تفسیر بیضاوی نیز محسوب می‌گردد.» به قول برخی از اندیشمندان، مؤلف، روایات منقوله را از تفسیر «نور الثقلین» برداشت کرده‌اند. تحقیقا ایشان بیش از ۹۰ درصد روایات «نور الثقلین» را با ترتیبی که در آن کتاب آمده، در تفسیر خود آورده‌اند؛ به طور نمونه، از ۱۲۰ حدیث ابتدای تفسیر که شامل سوره حمد و مقدار کمی از سوره بقره می‌شود، ایشان فقط ۴ حدیث را نقل نکرده‌اند و ۱۱۶ حدیث دیگر را بدون کم و کاست نقل کرده‌اند و خود ۲۰ حدیث بر آنها افزوده‌اند. احادیث اضافه شده، از تفسیر قمی، تفسیر عیاشی، تفسیر فرات کوفی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السّلام می‌باشد. بخشی از احادیث اضافه شده، به نحوی نسبت به روایات نقل شده، تکراری محسوب می‌شوند و احتمالا «نور الثقلین»، به همین دلیل آنها را نقل نکرده است. کتاب دیگری که «کنز الدقائق»، اکثر احادیث آن را نقل می‌نماید، «تاویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة»، تالیف سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی غروی از علمای قرن دهم هجری قمری، می‌باشد. «کنز الدقائق»، به سبب در بر داشتن معظم تفسیر بیضاوی و نقل از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان»، به طور طبیعی در کنار روایات اهل بیت علیه‌السّلام، برخی روایات اهل سنت را نیز نقل نموده است، اما این احادیث را مصنف با توجه به تفسیر بیضاوی و «مجمع البیان» نقل کرده است و به معنای نقل احادیث اهل سنت از منابع آنها تلقی نمی‌شود. یکی از برتری‌های تفسیر «کنز الدقائق» نسبت به «نور الثقلین»، مسند بودن آن یا به تعبیری عدم حذف اسانید است؛ البته از آن جایی که بخش اعظم روایات «کنز الدقائق» همان روایات «نور الثقلین» است، تفاوتی بین اسانید روایات آن دو نمی‌باشد، ولی در جایی که «کنز الدقائق» مستقیما از تفسیر فرات کوفی، «تاویل الآیات الظاهرة»، تفسیر قمی و تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السّلام، روایت نقل می‌کند، سند را کامل می‌آورد و احتمال دارد مراد بزرگان از عدم حذف اسناد، همین قسمت باشد. «کنز الدقائق»، علاوه بر نقل روایات، صبغه اجتهادی نیز دارد؛ یعنی در مواجهه با روایات فقط به نقل اکتفا نکرده، بلکه در مباحث مختلف اظهار نظرهای متناسب نموده است. برخی از اظهار نظرهای ایشان چنین است: ۱. تصریح به جعلی بودن برخی از احادیث؛ به عنوان نمونه در جلد ۱، صفحه ۸۸، در آخرین فرازهای تفسیر سوره حمد، بحث «آمین»، در باره نقل احادیث از پیامبر -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم -و حضرت علی -علیه‌السّلام -، می‌نویسد: «و احادیثنا الصحیحة تدل علی وضع تلک الاخبار»؛ ۲. تصریح به تقیه‌ای بودن برخی از روایات؛ به عنوان نمونه در جلد۱، صفحه ۲۲۲، ذیل آیه ۲۵ سوره صاد، می‌نویسد: «و الروایة التی رواها علی بن ابراهیم، واردة مورد التقیة»؛ ۳. توجیه برخی از روایات؛ ۴. شرح بعضی از فقرات برخی از احادیث؛ ۵. جمع بین برخی از روایات متعارض با شیوه‌های مختلف؛ ۶. ثصریح به اسرائیلی بودن برخی از روایات. چون اکثر مطالب تفسیری «کنز الدقائق» از تفسیر بیضاوی است، غالب بحث‌های ادبی و نقل اقوال ادبا، مباحث علوم قرآنی ابتدای سوره‌ها (مانند تعداد آیات و مکی و مدنی بودن آنها)، بحث‌های کلامی و نقل اقوال اشعریه، خوارج، معتزله، حتی بخشی از «اقول» ‌ها از تفسیر بیضاوی است و گاهی نیز از تفسیر «کشاف» و «مجمع البیان» با ذکر و یا بی ذکر نام آنها؛ البته این، بدان معنا نیست که در این گونه مباحث، مطلبی را اضافه یا کم نمی‌کند، چون وی، گاهی اوقات نظرات بیضاوی را نمی‌پذیرد و یا خود، بسط بیشتری می‌دهد، مانند بحث تخصصی- ادبی راجع به ضمیر فصل، در جلد ۱، ص۱۳۴- ۱۳۵، ذیل آیه ۵، سوره بقره که تفصیل مطلب از خود اوست. این کتاب، در پاره‌ای از مباحث عقلی و عرفانی و تاویلات عقلی قریبه و بعیده، تحت تاثیر تفسیر صافی ملا محسن فیض کاشانی است. کتاب، گوشه چشمی نیز به عقاید صوفیه دارد. گاهی آنها را نقل و نقد می‌نماید؛ مثلا در ج۱، صفحه ۶۶، در ذیل «اهدنا الصراط المستقیم»، می‌نویسد: «و لا یخفی علیک ان هذا و ما سبق من التاویل و ما سیاتی منه مبنی علی ما ذهب الیه الصوفیة من الاصول الفاسدة و الغرض من نقله الاطلاع علی فساده». جلد پنجم، شامل سوره اعراف، انفال و برائت می باشد.
تفسير من وحي القرآن المجلد 10
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضل‌الله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درس‌های قرآنی فضل‌اللّه برای جوانان و تحصیل‌کردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار می‌رود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیه‌محوران قرار دارد. او در جای‌جای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش می‌کند و ایشان را به آیه‌محوری فرا می‌خواند. در نگاه فضل‌الله، مخاطب قرار‌دادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهم‌پذیر است و همگان می‌توانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نام‌گذاری را به اسم خاصش بیان می‌کند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه می‌پردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحث‌های کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاه‌های این تفسیر را نقد می‌کند. ویژگی‌های کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن می‌گوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر می‌کند. * گزیده‌گویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه می‌آورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز می‌کند. * از یادکرد فضایل سوره‌ها و آیات طفره می‌رود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان می‌کند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه می‌آورد و از تفصیل آنها حذر می‌کند. * فایده‌گرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایده‌دار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضل‌الله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی می‌کند. * شبهه‌شناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگی‌هاست. * نتیجه‌گیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسان‌ها می‌بیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگی‌های «من وحی القرآن»، آزاد‌اندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانش‌های جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافته‌های علمی و نسبت آن‌ها با آیات قرآن را به بحث و بررسی می‌گیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال می‌برد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوب‌های تربیتی می‌شناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی می‌کند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگی‌های تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره می‌گیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانه‌های درستی و نادرستی نظریات تفسیری می‌شناسد و در جای‌جای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی می‌گیرد. جلد دهم کتاب شامل تفسیر آیات اول تا 206 سوره اعراف و تفسیر آیات اول تا 75 انفال می باشد.
مختصر الامثل في تفسير كتاب الله المنزل المجلد 2
نویسنده:
ناصر مكارم شيرازي؛ خلاصه کننده: احمد علی بابایی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مختصر الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل، تلخيص تفسيرالأمثل نوشته آيت‌الله مكارم شيرازى با همكارى جمعى از فضلاء و پژوهشگران قرآن مى‌باشد. تفسير مذكور با اهتمام احمدعلى بابايى در پنج جلد خلاصه شده است. از آنجا كه خواننده مى‌تواند با مراجعه به كتاب‌شناسى كتاب «الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل» اطلاعات لازم را درباره اين كتاب مطالعه نمايد، در اين مقاله مطالبى درباره شيوه محقق كتاب ارائه مى‌شود. در جلدهاى پنج‌گانه كتاب به ترتيب سوره‌هاى ذيل آمده است: * سوره‌هاى فاتحه، بقره، آل عمران، نساء و مائده؛ * مشتمل بر 10 سوره از انعام تا حجر؛ * مشتمل بر 15 سوره از نحل تا روم؛ * مشتمل بر 22 سوره از لقمان تا طور؛ * مشتمل بر 62 سوره از نجم تا ناس. آيت‌الله مكارم شيرازى در مقدمه‌اش بر كتاب به درخواست بسيارى از مردم به تلخيص «التفسير الأمثل» اشاره كرده و اينكه شيخ احمدعلى بابايى اين امر مهم را با اشراف ايشان به عهده گرفته است. اين كار از ديدگاه ايشان شرح كاملى از آيات شريفه قرآن از جهتى و تفسير مختصرى است براى كسانى كه خواستار يك مطالعه تفسيرى سريع هستند. احمدعلى بابايى به جهت رعايت امانت، تنها خلاصه «الأمثل» را بدون هرگونه دخل و تصرف و اظهار نظر به خواننده ارائه نموده است. در جلد دوم سوره های انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم و حجر تفسیر شده است.
تفسير نور الثقلين المجلد 2
نویسنده:
عبدعلی بن جمعه عروسی حويزی؛ مصحح: هاشم رسولی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: اسماعیلیان,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نور الثقلین تفسیری روایی و به زبان عربی تالیف عبد علی بن جمعة العروسی حویزی (یا هُوِیزی) از فقها و محدثان شیعه قرن دوازدهم است. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده است. از آنجا که این کتاب دربرگیرنده آیات (ثقل اکبر) و روایات (ثقل اصغر) است، با اقتباسی از حدیث ثقلین که مورد قبول همه مسلمانان است، نورالثقلین نامیده شده است. تفسیر نور الثقلین تفسیری روایی است و تنها در برگیرنده بخشی از آیات قرآن است که روایاتی از پیامبر اسلام و اهل بیت درباره آن وارد شده است و به همین دلیل تفسیر همه آیات قرآن نیست. در این مجموعه ۱۳۴۲۲ حدیث گرد آمده و به طور غالب اسناد احادیث مذکور است. او به جز موارد نادری که در آن موارد نیز تنها متذکر تفصیل یا نقل مطالب در جایی دیگر شده، درباره محتوای روایات نقل شده اظهار نظری نکرده است. وی در مقدمه کتاب آورده است که هدف از نگارش این تفسیر، فراهم آوردن مجموعه‌ای مدون از روایات اهل بیت(ع) در تفسیر قرآن بوده است. او سپس می‌افزاید که اگر در این زمینه روایتی نقل کرده که ظاهر آن مخالف اجماع امامیه است، مقصود از آن، بیان اعتقاد یا عمل نیست بلکه هدف عمده، آن است تا ناظری آگاه بر چگونگی و منبع آن نقل مطّلع شود و در مقام رفع ناسازگاری آن روایت با اجماع برآید. مؤلف به ترتیب سوره و آیات، مجموعه روایات متناسب با مضمون هر آیه و نیز احادیثی که متضمّن تفسیر و توضیحی درباره آن آیه است را نقل کرده و از هرگونه شرح و تفسیر و بیان و توضیحی دوری گزیده است. بدین ترتیب این کتاب، از قرآن و مجموعه‌ای از روایات تشکیل گشته است و از همین رو نور الثقلین نام گرفته است. عمده‌ترین ویژگی این مجموعه جمع بین آیات و روایات است که در فهم معارف قرآنی بسیار لازم است. روایات این تفسیر، یا جنبه تبیین و توضیح معنای آیه را دارد و یا در باب بیان‌شان نزول آیات یا انطباق آنها بر اهل بیت است; گرچه قسمت نخست از روایات که شامل تبیین و توضیح الفاظ، اعراب و قرائت است، اندک می‌باشد. در این تفسیر بحثی از الفاظ، اعراب و قرائت آیات نمی‏شود. و چون در بخشی از آیات روایت تفسیری، وارد نشده است، شامل کل آیات قرآن نمی‏شود. نزدیک دو سوم روایات موجود در این تفسیر دقیقاً مانند روایات تفسیر کنز الدقائق است. برخی معتقدند روایات مشابه یکی از این دو کتاب از دیگری وام گرفته شده است، هرچند با توجه به زمان فوت دو مؤلف احتمال مبنا بودن تفسیر نورالثقلین بیشتر است. تفسیر هر سوره با نقل روایات فضیلت، خواص، آثار و ثواب قرائت آن آغاز می‌‏شود. روایات‌ شأن نزول در مرحله بعد مطرح می‏شود و با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از‌ شأن نزول‌های منقول شیعی در تفسیر قمی می‏باشند، روایات این بخش بیشتر از این تفسیر است، البته مقداری نیز از احتجاج ، کافی، تفسیر عیاشی و... نقل می‏نمایند. روایاتی که در بیان تأویل، مصداق یا تطبیق هستند در مرحله بعد ذکر می‌‏شوند و در نهایت احادیثی که در ارتباط با تفسیر مستقیم آیه هستند نقل شده است. حویزی از برخی منابع اهل سنّت چون شواهد التنزیل حَسکانی و تفسیر الکشف و البیان ابواسحاق ثعالبی نیز استفاده کرده است. از میان تفاسیر روایی شیعی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر عیاشی از منابع اصلی حویزی در تألیف نورالثقلین بوده و تمام این دو تفسیر به تفاریق در ضمن تفسیر حویزی درج شده است. ابن جمعه کوشیده است تمام روایات مرتبط با موضوع را بدون هیچ گونه گزینش و حذفی بیان نماید و قبل از ذکر هر روایت، شماره روایت، نام کتاب مرجع و سند حدیث را بیان می‌کند. جلد دوم به تفسیر سوره اعراف تا سوره ابراهیم اختصاص یافته است.
  • تعداد رکورد ها : 46