جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 92
توحيد في كلام الإمام الخميني المجلد 2
نویسنده:
روح الله خميني؛ مترجم: احمد بن حسین عبیدان احسائی
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , ترجمه اثر , آثار مرجع , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الکرامة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب حاضر تعریب شده کتاب «توحید از دیدگاه امام‎خمینی قدس سره» نوشته امام‌خمینی قدس سره می باشد که توسط احمد بن حسین عبیدان احسائی در دو جلد به عربی ترجمه گردیده است. در آثار امام خمینی(س) مباحث توحید، به معنای گستردۀ آن، به اثر خاصّی،‏‎ ‎‏اختصاص ندارد و سراسر آثار ایشان بحث از خدا و صفات و افعال حق و در جهت‏‎ ‎‏شناخت آن است و بحثهای فقه و اصول نیز جز تلاشی برای معرفت اوامر و نواهی‏‎ ‎‏حق تعالی نمی‌باشد.‏ ‏‏مباحث توحید، به معنای خاص، حجم گسترده ای از آثار امام(س) را در بر می‌گیرد،‏‎ ‎‏چنانکه اوّلین اثر قلمی ایشان ـ شرح دعای سحر ـ پیرامون شناخت اسما و صفات الهی‏‎ ‎ است و آخرین درس و بحث ایشان نیز در باب اسم و حمد و ثنای حق است، (تفسیر‏‎ ‎‏سوره حمد). و غیر آن دو نیز در آثار عرفانی و حکمی و اخلاقی و سخنان و پیامهای‏‎ ‎‏ایشان به تناسب از مباحث استدلالی توحید و بحثهای توحید فعلی و عملی و توجّه به‏‎ ‎‏حق سخن به میان رفته است.‏ ‏‏ در این مجموعه مباحث مربوط به علم توحید از آثار امام(س) گرد آمده و در اختیار‏‎ ‎‏محققان و علاقه مندان قرار گرفته است، و شرح و تفصیل آن و مقایسه و تمایز و تطابق آن‏‎ ‎‏با آرای بزرگان معرفت و حکمت از هدف این اثر و مقدّمه بیرون است. متن تمامی مطالب از حضرت امام(س) می باشد، ولی مقدمه، پاورقیها و فهرستها‏‎ ‎‏و ترجمه های متنهای عربی از تهیه کنندگان می باشد.‏ ترتیب بابها و فصلها و عناوین آنها با توجه به پیوستگی لازم بین مباحث توحید و‏‎ ‎‏مطالب موجود در آثار حضرت امام(س) فراهم گشته است.‏ مطالب این دفتر از آثار قلمی و سخنرانیها و پیامها و تقریرات درس امام(س)‏‎ ‎‏برگزیده شده است به همین دلیل دارای یکسانی در قلم و بیان نیست.‏ در گردآوری و تنظیم این مجموعه سعی بر استقرای تامّ مطالب یک عنوان از‏‎ ‎‏جمیع آثار حضرت امام(س) بوده است، اما آنچه ارائه شده جامع و نتیجه نظر ایشان در‏‎ ‎‏هر موضوع است به نحوی که دربردارندۀ تمامی نکات دیدگاههای ایشان باشد. به این‏‎ ‎‏جهت ممکن است خواننده و محقق دیگری، در آثار امام به مطالبی با همین محتوا‏‎ ‎‏برخورد نماید که برای جلوگیری از افزایش حجم و حذف مفاهیم و معانی تکراری،‏‎ ‎‏گزینش صورت پذیرفته که بی شک خالی از کاستی و نقص نیز نخواهد بود.‏ ‏‏امام خمینی(س) در بیانات خود ـ از گذشته های دور تا واپسین روزهای زندگی ـ ‏‎ ‎‏توجّه خاصّی به توحید عملی و افعالی و عبادی داشته اند، و ربوبیت حق را در جهان‏‎ ‎‏دیده و بازگو کرده و همۀ دگرگونیها و تحوّلات و... را از حق دانسته اند و انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏را نیز جز از حق و عنایت او نشناخته اند و در این مقام برای هیچ کس نقشی را ندیده و‏‎ ‎‏نمی شناسند که همۀ عالم مظهری از تجلیات و مظاهر حق است.‏
سرود یکتاپرستی
نویسنده:
سید محمد حسینی بهشتی
نوع منبع :
کتاب , سخنرانی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله بهشتی، تهران: بقعه,
چکیده :
با وجود اينكه‌ اقامة‌ نماز به‌ عنوان‌ سنتي‌ ديني‌ در جوامع‌ اسلامي‌ قدمتي‌ بس‌ ديرينه‌ دارد، براي‌ بسياري‌ از مسلمانان‌ هنوز هم‌ پرسش‌هاي‌ بسياري‌ دربارة‌ اين‌ فريضه‌ وجود دارد كه‌ يا بي‌پاسخ‌ مانده‌اند و يا پاسخ‌ آنها به‌ زباني‌ بيان‌ نشده‌اند كه‌ انديشه‌هاي‌ جستجوگر را اقناع‌ كند. به‌راستي‌ چرا بايد نماز بخوانيم؟ «اين‌ ايستادن‌ و خم‌ شدن، اين‌ نشستن‌ و به‌ خاك‌ افتادن‌ و با هر يك‌ كلماتي‌ گفتن، چه‌ معني‌ دارد؟» درست‌ است‌ كه‌ برپايي‌ نماز، جامة‌ عمل‌ پوشاندن‌ به‌ فرمان‌ الهي‌ است، اما اگر از فلسفة‌ آن‌ آگاه‌ نباشيم، جز اين‌ نمي‌توان‌ انتظار داشت‌ كه‌ از آن‌ كالبدي‌ بي‌روح‌ و عادتي‌ بي‌ثمر بيش‌ نماند ـ چنانكه‌ براي‌ بسياري‌ از ما چنين‌ است. كتاب‌ “سرود يكتاپرستي” مجموعة‌ چهار گفتار و يك‌ نوشتار است‌ از شهيد آيت‌الله‌ دكتر بهشتي‌ دربارة‌ چيستي‌ و فلسفة‌ نماز و مسايل‌ مربوط‌ به‌ آن: دربارة‌ روح‌ و نقش‌ “سرود يكتاپرستي”. اولين‌ گفتار كه‌ عنوان‌ “فلسفة‌ نماز” بر آن‌ گذارده‌ شده، به‌ تاريخ‌ بيست‌ و دوم‌ رمضان ‌1386 هجري‌ قمري، برابر با چهاردهم‌ دي‌ ماه‌1345 هجري‌ شمسي‌ در مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ ايراد شده‌ است. آيت‌الله‌ شهيد دكتر بهشتي‌ كه‌ خود از سرچشمة‌ فيضان‌ نماز بهره‌ها برده‌ بود، با مشاهدة‌ كم‌توجهي‌ به‌ اين‌ عبادت‌ انسان‌ساز، كه‌ بدرستي‌ ستون‌ دين‌ ناميده‌ شده‌ و منبع‌ حياتبخش‌ و نيروزاي‌ مستمر زندگي‌ مسلمان‌ مؤ‌من‌ محسوب‌ مي‌شود، به‌ تجزيه‌ و تحليل‌ نقش‌ نماز در زندگي‌ فردي‌ و اجتماعي‌ مسلمانان‌ مي‌پردازد و با استفاده‌ از بديهيات‌ فطري، تلاش‌ مي‌نمايد تا روح‌ منور نماز را چنان‌ بر شنوندگان‌ بنماياند كه‌ آن‌ را به‌ مثابه‌ سرودي‌ با آهنگ‌ يكتاپرستي‌ بنيوشند و بازتاب‌ آن‌ در جاي‌ جاي‌ زندگيشان‌ آشكار باشد. رمز صلابت‌ مشهور و مشهود در شخصيت‌ آن‌ شهيد فرزانه‌ را بايد در چنين‌ فهمي‌ از نماز جست. آنان‌ كه‌ در پي‌ يافتن‌ راز راست‌ قامتي‌ وي‌ در سراسر زندگي‌ پرفراز و نشيب‌ اجتماعي‌ سي‌ سالة‌ او و مراحل‌ دشوار نهضت‌ اسلاميمان‌ هستند، بايد به‌ دركي‌ چنين‌ از نماز نايل‌ شوند و ثمرة‌ تعظيم‌ در برابر خالق‌ يكتا را در روابط‌ اجتماعي‌ لمس‌ كنند و ايمان‌ داشته‌ باشند كه‌ «مسلمان‌ در برابر هيچ‌كس‌ تعظيم‌ نمي‌كند». ثمرة‌ چنين‌ دركي‌ است‌ كه‌ به‌ مسلمان‌ جسارت‌ مي‌دهد تا بگويد: «من‌ شخصاً‌ تاكنون‌ در برابر هيچ‌كس‌ تعظيم‌ نكرده‌ و نخواهم‌ كرد. مسلمانم‌ و مسلمان‌ در برابر كسي‌ تعظيم‌ نمي‌كند» و «از هيچ‌كس‌ ستايشگري‌ نمي‌كند»؛ «نه‌ مرعوب‌ هيچ‌ چيز هستم‌ و نه‌ مجذوب»؛ چه‌ تنها خداوند است‌ كه‌ سزاوار ستايش‌ است. از همين‌ روي، اگر مسلمان‌ روزانه‌ در پنج‌ نوبت‌ اين‌ تمرين‌ را بكند و اين‌ سرود توحيد و يكتاپرستي‌ را بخواند اثري‌ چنان‌ ژرف‌ در روح‌ و جسم‌ و جان‌ او مي‌گذارد كه‌ او را در مقابل‌ سهمگين‌ترين‌ مصائب‌ و مشكلات، مقاوم‌ و استوار مي‌سازد. گفتار دوم، از سلسله‌ مباحث‌ تفسير قرآن‌ ايشان‌ برگزيده‌ شده‌ و به‌ تفسير آيات ‌142 تا 152 سورة بقره‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ تغيير قبلة‌ مسلمين‌ از مسجدالاقصي‌ به‌ مسجدالحرام‌ نازل‌ شده‌ است‌ اختصاص‌ دارد. در اين‌ گفتار، نخست‌ به‌ زمان‌ و شأن‌ نزول‌ اين‌ آيات‌ پرداخته‌ شده‌ است. پس‌ از آن‌ به‌ جنبة‌ فقهي‌ تعيين‌ قبله‌ و نقش‌ عرف‌ و محاسبات‌ دقيق‌ علمي‌ عطف‌ نظر شده‌ است. محور سوم‌ بحث‌ بر حول‌ نقش‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ تغيير قبله‌ در مرحله‌اي‌ حساس‌ از نهضت‌ اسلام‌ است‌ كه‌ در آن‌ نياز به‌ شفافيت‌ صف‌بندي‌ مسلمانان‌ در مقابل‌ غيرمسلمانان‌ پديدار مي‌شود و در تغيير قبله‌ نمود مي‌يابد. چهارمين‌ موضوع‌ مورد بحث، نقش‌ قبلة‌ واحد در يكپارچگي‌ و وحدت‌ كلمه‌ مسلمانان‌ است؛ يعني‌ «آن‌ نوع‌ جهان‌ پيوستگي‌ متمركز در محور اسلام‌ و تسليم‌ حكم‌ و آيين‌ خدا بودن‌ كه‌ شاخص‌ترين‌ صفت‌ امت‌ اسلامي‌ است. مردمي‌ كه‌ ايدئولوژي‌ واحد آنها را به‌ هم‌ پيوسته‌ و اين‌ ايدئولوژي‌ بر زندگي‌ آنان‌ تسلط‌ كامل‌ دارد، تصوير كنندة‌ جامعة‌ جهاني‌ اسلام‌ هستند». و از اين‌ رهيافت‌ است‌ كه‌ شهيد آيت‌الله‌ دكتر بهشتي‌ به‌ انتقاد از برخي‌ شيوه‌هاي‌ رايج، اما نادرست، در مجالس‌ بزرگداشت‌ معصومين‌- عليهم‌السلام‌- و بويژه‌ حضرت‌ فاطمة‌ زهرا- سلام‌الله‌عليها- مي‌پردازند و محتواي‌ آنها را مغاير با هدف‌ والاي‌ پيامبر، امامان‌ بزرگوار و گرامي‌ دخت‌ پيامبر مي‌خوانند. گفتار سوم، پاسخي‌ است‌ كه‌ در زمان‌ تصدي‌ ايشان‌ در مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ به‌ پرسشي‌ دربارة‌ زبان‌ نماز داده‌ شده‌ است. شايان‌ تذكر اين‌ كه‌ يكي‌ از اموري‌ كه‌ ايشان‌ بدان‌ اهتمام‌ مي‌ورزيدند، ارتباط‌ با علاقه‌مندان‌ و جستجوگراني‌ بوده‌ است‌ كه‌ امكان‌ حضور در مركز مذكور را نداشته‌اند. اين‌ ارتباط‌ گاه‌ با ارسال‌ نامه‌ و گاه‌ با ارسال‌ نوار صوتي‌ حاوي‌ پاسخ‌هاي‌ ايشان‌ صورت‌ مي‌گرفته‌ است. تلاش‌ ايشان‌ در اين‌ پاسخگويي‌ بر آن‌ بوده‌ است‌ كه‌ با بياني‌ روان‌ و به‌دور از اصطلاحات‌ فني‌ فقهي، علت‌ وجوب‌ قرائت‌ نماز به‌ زبان‌ عربي‌ توضيح‌ داده‌ شود. اينجا نيز رد پاي‌ نقش‌ وحدت‌بخش‌ نماز به‌مثابه‌ سرود يكتاپرستي‌ قابل‌ مشاهده‌ است. گفتار چهارم‌ نيز از مباحث‌ تفسير قرآن‌ ايشان‌ استخراج‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌ تفسير آية‌239 سورة بقره‌ كه‌ دربارة‌ نماز وسطي‌ است‌ اختصاص‌ دارد. ايشان‌ در اين‌ بحث‌ به‌ طرح‌ ديدگاه‌هاي‌ متفاوتي‌ كه‌ توسط‌ مفسرين‌ و فقها در اين‌ باب‌ ارايه‌ شده‌ مي‌پردازند و راه‌ حلي‌ را عرضه‌ مي‌كنند كه‌ از طريق‌ آن، جمع‌ بين‌ نظرات‌ مختلف‌ ممكن‌ باشد. پايان‌ بخش‌ كتاب‌ حاضر، نوشتاري‌ از آيت‌الله‌ شهيد دكتر بهشتي‌ است‌ كه‌ همزمان‌ با گفتار آغازين‌ اين‌ مجموعه‌ نگاشته‌ شده‌ و به‌صورت‌ دومين‌ نشريه‌ مركز اسلامي‌ هامبورگ‌ منتشر گرديده‌ است. اين‌ نوشتار در سال‌1347 براي‌ نخستين‌ بار با عنوان‌ “نماز چيست؟” در ايران‌ به‌ چاپ‌ رسيد. شهيد آيت‌الله‌ بهشتي‌ در اين‌ رساله، بار ديگر بر نقش‌ حياتبخش‌ نماز تأكيد نموده‌ است: «نماز، سرود توحيد و يكتاپرستي‌ و سرود فضيلت‌ و پاكي‌ است‌ كه‌ بايد فكر و روح‌ ما را در برابر عوامل‌ شرك‌زا و آلوده‌ كننده‌اي‌ كه‌ در زندگي‌ روزمره‌ با آنها سر و كار داريم‌ پاك‌ و يكتاپرست‌ نگهدارد.»
اختيارات ابن تيمية في التفسير ومنهجه في الترجيح المجلد 2
نویسنده:
محمد بن زیلعی هندی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مکتبه المزینی,
چکیده :
کتاب"اختيارات ابن تيمية في التفسير ومنهجه في الترجيح" درباره بیان و نکات تفسیری ابن تیمیه در سوره های فاتحه، بقره ، ال عمران و نساء می باشد. کتاب به بررسی نکات ابن تیمیه در ترجیح در تفسیر و شیوه های تفسیری ابن تیمیه می پردازد. بخشی از کتاب به بررسی ترجیحات ابن تیمیه در تفسیر می پردازد مثلا اینکه ایشان ظواهر الفاظ قرآن را ترجیح می دادند، یا ترجیح سیاق آیه ، ترجیح فهم سلف از مفسرین و...
لباب في تفسير الكتاب المجلد 1
نویسنده:
کمال حیدري؛ ویراستار: عبدالرضا عبدالحسین
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تفسیر فاتحة الکتاب
نویسنده:
الشیخ عبد الحسین الامینی؛ تحقیق و تعلیق الشیخ رضا عبدالحسین الامینی النجفی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: موسسه البلاغ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير فاتحة الكتاب اثر علامه عبدالحسين امينى (متوفى 1390ق)، نویسنده كتاب ارزشمند الغدير است. اين اثر در تفسير و تحليل محتواى سوره حمد با تحقيق و تعليقات فرزند ايشان رضا امينى، به زبان عربى نگارش شده است.
تفسیر جامع - جلد 1 (سوره حمد - سوره آل‎عمران)
نویسنده:
سید ابراهیم بروجردی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: انتشارات کتابخانه صدر,
چکیده :
تفسیر جامع اثر سید ابراهیم بروجردی از تفاسیر روایی معاصر و به زبان فارسی که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته و معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است. این تفسیر در حقیقت، گردآوری شده روایات تفاسیر امام عسکری، عیاشی و قمی است نه جامع در معانی و روش‌های تفسیری. به همین دلیل باید تفسیر جامع را ترجمه این چند کتاب روایی دانست؛ زیرا مؤلف در این تفسیر جز ترجمه و نقل روایات و دیدگاه‌ها، در نقد و بررسی و تحلیل کلمات سخنی و توضیحی از خود نیاورده است. این تفسیر، احکام فقهی را به تفصیل بیان می‌کند و از قصص قرآن تا آنجا که اخبار و روایات نقل کرده‌اند آورده و نظرات مفسران شیعه را بیان می‌کند. مؤلف در ابتدای کتاب، دیدگاه خویش را این گونه بیان می‌کند: «کتاب‌های زیادی به نام تفسیر به زبان عربی و فارسی از طرف خاصه و عامه نگاشته شده، لیکن در حقیقت بیشتر آنها را نمی‌توان تفسیر نامید؛ زیرا اکثر آنها تفسیر به رأی بوده و تفسیر به رأی حرام است؛ چنانچه بعد از این شرح داده خواهد شد. در قرآن کریم خداوند عظیم فرموده تأویل قرآن را نمی‌داند کسی غیر از خدا و راسخون در علم که ائمه اطهار (ع) می باشند و تفسیر منحصراً بیان ائمه و روایات رسیده از آنهاست و اینگونه تفسیر معدود و آن هم بیش از چند تفسیر نیست و در بعضی از آنها هم به ذکر ادبیات و اِعرابِ قرآن پرداخته و از معانی صرف نظر شده و در اطراف قشر دور زده و از لُبّ قرآن دور گشتند.»
تفسير القرآن الكريم المجلد 2
نویسنده:
صدرالدين محمد بن ابراهيم شيرازي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير القرآن الكريم، نام تفسيرى از ملاصدراى شيرازى (متوفاى 1050ق) است كه شامل مجموعه‌اى از تفاسير برخى سوره‌هاى قرآن كريم و به زبان عربى مى‌باشد. وى اين تفاسير را به‌صورت رساله‌هاى پراكنده و در مدتى كمتر از بيست سال نوشت. ملاصدرا رسايل تفسيرى خود را در فواصل زمانى گوناگون نوشته است؛ ازاين‌رو، در شيوه كار او اختلافاتى وجود دارد. برخى از آنها مختصرترند و او در آنها از شيوه مفسران چندان دور نشده است؛ مثلاً، در تفسير سوره بقره، به تبعيت از «مجمع البيان»، بخش ادبى را از بقيه مطالب، كه آنها را «معنى» ناميده، جدا كرده است. برخى ديگر از تفاسير او مفصّل و به شيوه تفاسير ذوقى عرفانى‌اند؛ به‌خصوص رساله‌هايى كه در اواخر عمرش نوشته است... ملاصدرا عالم را سه‌گونه (دنيا، آخرت و عالم الاهيت) مى‌دانسته و عقيده داشته است كه الفاظ قرآن نيز گاهى بر پديدارهاى آشكار و محسوس (دنيا)، گاهى بر سرّ (حقيقت و باطن آخرت) و گاهى بر سرِّ سرّ (باطنِ باطن يا عالم الاهيت) دلالت دارند؛ به همين علت، او از كسانى كه تفسير قرآن را فقط محدود به بحث‌هاى لغوى و ادبى و قرائت و نقلِ روايت مى‌دانند، انتقاد كرده و آنان را «أهل القول و العبارة» يا پرستندگان و بندگان مذاهب و آرا و خواهندگان نفس و هوا خوانده است... ملاصدرا در تفسير، ابتدا به سراغ تفاسير و عقايد پيروان هريك از فرقه‌ها، حتى آنهايى كه با مذاق او سازگار نبوده‌اند، رفته و به اين ترتيب، به شيوه اغلب مفسران به بحث‌هاى صرفى و نحوى و بلاغى و روايى و اختلاف قرائت و اقوال صحابه و تابعين پرداخته و گاه آنها را نقد كرده است. وى در اين موارد، از تفاسير مشهور، مانند تفسير نيشابورى، بيضاوى، ثعالبى، على بن ابراهيم قمى و خصوصاً كشاف زمخشرى و مجمع البيان بهره گرفته است (تفسير القرآن الكريم، جاهاى متعدد). ملاصدرا در موارد بسيار، براى تفسير آيات، از ديگر آيات استفاده كرده؛ مثلاً، در تفسير سوره حمد كه مجموعاً هفت آيه دارد، بيش از صد بار به آيات ديگر استناد كرده است... در مرحله دوم تفسير قرآن، ملاصدرا مطالبى از خود يا كسانى كه آنها را «أهل الكشف و الإشارة» يا «أهل اللّه» ناميده، آورده است. اين مطالب، مشتمل بر لطايف عرفانى و حكمى‌اند. در اين مرحله، او از سخنان خواجه عبداللّه انصارى، بايزيد بسطامى، جُنَيد بغدادى، سهل تُستَرى و خصوصاً از غزالى، ابن عربى و شارحان آثار ابن عربى، مانند صدرالدين قونوى و قيصرى، استفاده كرده و آراى آنان را با لحنى ستايش‌آميز نقل نموده... و از اشعار عرفانى مولوى و عطار و سنايى، كه آنها را از حكيمان شمرده، نيز بهره گرفته است... ملاصدرا برخى اشعار فارسى خود را نيز در ضمن تفاسيرش آورده است... او به آرا و آثار فيلسوفان اسلامى و پيش از اسلام نيز توجه كرده و آنان را ستوده است. وى از رساله نيروزيه ابوعلى سينا، كه او را استاد فيلسوفان مسلمان خوانده، مطالب فراوانى در تفسير حروف مقطعه نقل كرده... و از كتاب اثولوجيا، منسوب به ارسطو، مطالبى درباره نشئه‌هاى سه‌گانه انسان نقل نموده و آن را با قرآن تطبيق داده است... ملاصدرا ارسطو را نيز ستوده؛ چندان‌كه از پيامبر اكرم نقل كرده كه در حق او فرموده‌اند كه او پيامبرى از پيامبران بود و قوم وى قدرش را نشناختند... وى آيه 122 سوره انعام را با نظريه فُرفوريوس، كه او را پيشواى مشائيان و بزرگ‌ترين شاگرد ارسطو معرفى كرده، تطبيق داده است... به نظر ملاصدرا، حكيمان يونانىِ پيش از افلاطون مصداق آيه «... رِجالٌ صَدَقوُا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَيْهِ...»... بودند و با روان‌هاى پاك و دل‌هاى طاهر به معراج رفتند. او حكيمان را اهل بيت حكمت دانسته - همان‌گونه كه امامان، اهل بيت نبوت و ولايتند - و بر ايشان درود فرستاده است... ملاصدرا، در ضمن تفاسيرش، بسيارى از عقايد فلسفى و عرفانى خود را مطرح كرده و با استناد به آيات قرآن، بر صحت آنها استدلال نموده است. ملاصدرا دلايل معتقدان به دائمى نبودن دوزخ را به‌تفصيل و به‌گونه‌اى تأييدكننده نقل نموده و از فتوحات و فصوص و شرح قيصرى بر فصوص، مطالب بسيارى آورده و حديثى از رسول اكرم و سخنى از ابن مسعود در تأييد آن ذكر كرده، ولى پاسخ مخالفانِ آنان را تنها در دو سه سطر نقل نموده است... البته ملاصدرا در پاره‌اى از آثار خود عقيده‌اى برخلاف اين نظريه اظهار داشته است... ملاصدرا عظمت افراد را ملاك درستى آراى ايشان ندانسته و كسانى را كه به‌عنوان پيشوايان دين، معتقدات خود را بر پايه تقليد از ديگران نهاده‌اند و كسانى را كه عقايد دينى را با استناد به معجزه و سخنان ديگران ثابت مى‌كنند، نكوهش كرده است... به عقيده وى، كمال و عبوديت در آزادگى فكرى است... كتاب حاضر، شامل هفت جزء مى‌باشد. در جزء اول، در قسمت مقدمه، به معرفى مؤلف، حكمت، مباحث مهم در حكمت متعاليه، همچنين اساتيد، شاگردان، تأليفات و روش تفسيرى ملاصدرا و... پرداخته شده است. جلد اول كتاب، شامل تفسير سوره فاتحه و قسمتى از سوره بقره است. در جلد دوم، از آيه 17 تا آيه 33 و در جلد سوم، از آيه 34 تا آيه 65 سوره بقره، تفسير شده است. جلد چهارم، مشتمل بر تفسير آية الكرسى و آيه نور (آيه 35) از سوره نور است. در جلد پنجم، به تفسير سوره «يس»، پرداخته شده است. در جلد ششم، تفسير سوره سجده و حديد، در جلد هفتم، تفسير سوره‌هاى واقعه، جمعه، طارق، اعلى و زلزال را مشاهده خواهيم كرد. روش مؤلف در تفسير چنين است كه مثل عامه مفسرين به مفردات آيات پرداخته، اختلافات قرآئات را ذكر مى‌كند و به نقد آنها مى‌پردازد، سپس به تحقيقى كه از ايشان يا ديگر محققان از اهل حق بوده، اشاره مى‌نمايد.
تهذيب التفسير و تجريد التأويل المجلد 1
نویسنده:
عبدالقادر شيبة الحمد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: مؤسسة علوم القرآن,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
.
سواطع الإلهام في تفسير كلام الملك العلام المجلد 1
نویسنده:
ابوالفيض بن مبارک فيضي؛ مصحح: مرتضی آیت الله زاده شیرازی؛ مقدمه نویس: محمد بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
سواطع الإلهام فى تفسير كلام الملك العلام اثر ابوالفيض فيضى دكنى(954-1004ق) است. اين تفسير با يك مقدمه در دو بخش يكى «السواطع الصوالح» در شرح احوال مفسر و ديگرى «السواطع اللوامع» در علوم قرآن و مقدمات و شطايط تفسير آغاز مى‌شود. آنگاه به تفسير قرآن از سوره حمد تا سوره ناس مى‌پردازد. اين تفسير، مزجى است. در ميان تفاسير بى‌شمار قرآن كريم، كه هر كدام به جلوه‌اى كلامى الهى پرداخته و مراد كلام خداوند را بيان نموده تفسير بى‌نقطه «سواطع الالهام» ويژگى متمايز از ديگر تفاسير دارد. ويژگى نادر و شگفت آن، بى‌نقطه بودن اين تفسير مى‌باشد. يعنى مفسر در سرتاسر تفسير واژه‌اى كه حرف نقطه‌دار در آن باشد بكار نبرده است. حروف نقطه‌دار ب، ت، ث، ج، خ، ذ، ز، ش، ض، ظ، غ، ف، ق، ن (نيمى از حروف الفباى عربى) در اين اثر به‌چشم نمى‌خورد. وى براى رعايت اين ظرافت ادبى، الفاظ بى‌نقطه چون: اولى، الوك، رسول، مرسل، مصر، الله، معاد، اسلام، سلام، رهط، ساعور، صروح، دوح، صلاح، طلاح، حال، كلام، روع، ردع، اهل، عصر، عهد، عمل، علم، ودّ و...را كه بدون نقطه هستند، دهها بار در اثرش بكار گرفته است. محقق اين تفسير دكتر سيد مرتضى آیت‌الله زاده شيرازى در پايان هر جلد فهرست واژگان بى‌نقطه را به همراه معانى آنها به عنوان «حل معاسر سواطع الالهام» ارائه نموده است. ازاينرو در اين تفسير الفاظ مشكل فراوانى وجود دارد. فهرست زير، نمونه‌اى از واژگانى است كه مفسر، معادل آنرا كلمه‌اى بى‌نقطه بكار برده است: حضرت على-اسدالله كرار، اهل الكتاب-اهل الطرس، امرئة و نساء-عرس و اعراس، طلاق-سراح اجر-كراء، آمنوا-اسلموا، الاميين-اولاد ماء السماء، محضات-صوالح و سوالم اليم-اصر، عليم-عالم، حكيم-حاكم و قوم-رهط. نمونه تقيّد و مراعات وى را مى‌توان در اين ديد كه در اول تمامى سوره‌هاى مدنى نوشته: «موردها مصر رسول‌الله صلعم» و در اول تمامى سوره‌هاى مكى آمده: «موردها ام الرحم»، يا مثلاًدر سوره جن واژۀ «إنّ» پانزده بار استعمال شده كه مفسر براى بيان اختلاف قرائت آن، كه به صورت «إنّ» هم قرائت شده، مكرر عبارت «ورووه مكسورا» را تكرار مى‌كند. و يا در بيست و نه سوره‌اى كه حروف مقطعه دارند، عبارت «سرّ الله مع رسوله صلعم» را تكرار مى‌كند. گذشت كه فيضى شيعه بوده و در سواطع الالهام، قرائتى هست كه دلالتگر بر تشيع مفسر است. برخى از موارد آن در عنوان مذهب گذشت اينك دو نمونۀ ديگر بازگو مى‌شود. وى در تفسير آيه نجوى «يا ايها الذين آمنوا اذا ناجيتم الرسول فقدّموا بين يدى نجواكم صدقه... (مجادله12/) آورده است: «ما عمله الا اسدالله الكرار» يعنى تنها على(ع) به مفاد اين آيه عمل كرد آنگاه منسوخ گرديد. و در تفسير آيه مباهله «فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا» اراد ولد اسدالله الكرار «و ابناءكم و نساءنا» اراده ولده الودود عربى اسدالله و اهله «و نساءكم و انفسنا» اراد ولد عمه اسدالله «و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الكاذبين» (آل عمران61/) ابناءنا را به فرزندان امام على(ع)، نسائنا را به فرزند مهربان پيامبر(ص) و همسر امام على(ع) و انفسنا را به پسر عموى پيامبر على(ع) تفسير مى‌كند. ولى شگفت است كه در مورد آيه تطهير(احزاب30/) نظرى برخلاف رأى شيعه ابراز كرده و منظور از «اهل‌البيت» در آن آيه را «اعراس رسول‌الله و اولاده» بيان مى‌كند. تاريخ نگارش اين تفسير اول محرم سال 999ق و پايان آن دهم ربيع الثانى سال 1002ق است. فيضى تأليف اين اثر را از الطاف غيبى خداوند مى‌داند كه به او عطا نموده است. وى معتقدات فوايد و نكات لطيف و بديع ادبى قرآنى اين تفسير قابل شمارش نيست و انديشه اهل فن از اين كار هنرى قرآنى حيران و سرگردان است. دانشمندان بر اين تفسير تقريظهاى زيادى نوشته و مفسر و تفسير را ستوده‌اند. قاضى نورالله شوشترى، سيد احمد بن مصطفى حسينى، شيخ حيدر رفيعى طباطبايى، ملا سيد محمد عالم على، سيد ابوالحسن مودودى مشهور به خادم على، عبدالعزيز بن عبدالعزيز جمال محمدحسینى مشهور به شامى و ظهيرى شاعر از جمله آنان به‌شمار مى‌آيند. ملا حيدر كاشانى تاريخ پايان نگارش تفسير را جمله «قل هو الله» يعنى سال 1002 مى‌داند.ديگرى «لا رطب و لا يابس الا فى كتاب مبين» را به‌عنوان تاريخ اختتام برشمرده است. برخى از دشمنان فيضى نگارش تفسير بى‌نقطه را بدعت شمردند و او را براى اينكار نكوهش نمودند. وى در پاسخ گفت: تفسير بى‌نقطه هيچ اشكالى ندارد زيرا شهادتين يعنى «لا اله الا الله» و «محمد رسول‌الله» بى‌نقطه است. گويند: طبرسى در مقدمه تفسير مجمع البيان گويد: تفسير خمراوى بدون نقطه است همچنين كتابى در اصول فقه بدون نقطه است. و نيز امام على(ع) هنگام ازدواج با يكى از همسرانش خطبه‌اى بدون نقطه ايراد فرمود. اين خطبه را كه به «الخطبة الخالية من النقط» موسوم است، لبيب بيضون در كتاب «تصنيف نهج‌البلاغة» ص 9-998 از مصادر گوناگونى نقل نموده كه يكى از آنها مناقب ابن شهر آشوب از امام رضا(ع) است. راوى خطبه ابى مخنف است. در پايان گفتنى است كه اين تفسير، گرچه يك اثر هنرى قرآنى و هنر يك اديب است و مفسر آن كارى بس دشوار را انجام داده، ولى در علم تفسير، با توجه به اينكه تفسير، كشف و پرده‌بردارى از كلام الهى و فهم و مراد از سخن خداوند است، فقط يك جمله را مى‌توان گفت كه: «ما احوج هذا التفسير الى التفسير» يعنى اين تفسير خود نيازمند تفسير و توضيح است. در جلد اول به تفسیر سوره های حمد، بقره و آل عمران پرداخته شده است.
  • تعداد رکورد ها : 92