جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
ظرفیت تمدن‌سازی آموزه ولایت براساس نظریه انسان کامل از منظر سید حیدر آملی
نویسنده:
ابراهیم خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیین ظرفیت ولایت، به عنوان یکی از محوری‌ترین آموزه های عرفان اسلامی، در تحقق تمدنی اسلامی، از مباحثی است که در فهم ابعاد هستی شناسانه تمدن ایده آل اسلامی‌نقشی بی بدیل ایفا می‌نماید و در این رساله تلاش شده است تا با بهره بردن از گنجینه ارزشمند معارف عرفان و حکمت متعالیه در نظامی‌منسجم به این موضوع به نحو تفصیلی پرداخته شود. به این منظور ابتدا در فصل نخست با شرح جایگاه انسان کامل در عرفان اسلامی ‌و به خصوص از منظر سید حیدر آملی ، تلاش شده است تا اثبات شود که ظهور کامل کمالات وجودی انسان کامل به عنوان مظهر تام مقام ولایت الهی، تنها در بستر حیات اجتماعی امکان پذیر است و تمدن ولایی در حقیقت بستری برای ظهور کمالات انسان کامل و ظهور مقام ولایت الهی اوست.از سوی دیگر برای تبیین نحوه نقش آفرینی مقام ولایت در بستر اجتماع لازم است تا نخست جایگاه هستی شناسانه اجتماع و تمدن روشن شود. به این منظور در فصل دوم با دو رویکرد فلسفی و عرفانی هویت و ابعاد فرا‌اعتباری اجتماع مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته است. آنگاه با فراهم آمدن مقدمات لازم در دو فصل نخست، در فصل سوم ایده‌ای کلان در تبیین تمدن ولایی، به همراه ابعاد و لوازم آن مورد اثبات تفصیلی قرار گرفته است که طبق آن، نسبت انسان کامل به تمدن ولایی، به نحو فرا‌تمثیلی، مانند نسبت روح به بدن است و همان گونه که تمامی‌آثار وجودی بدن و هویت اصیل انسانی، به نفس اوست؛ تمامی‌آثار و برکات تمدن ولایی و هویت اصیل آن نیز به واسطه انسان کامل و مقام ولایت الهی اوست.
بررسی، مقایسه و نقد آراء استاد شهید مطهری و دکتر شریعتی درباره علل انحطاط مسلمین
نویسنده:
علی الهی‌تبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله انحطاط مسلمین یا رکود تمدن اسلامی از جمله پرسش هایی که ذهن اندیشمندان معاصر جهان اسلام را به خود مشغول داشته است. در یک نگاه کلان می‌توان اندیشوران این عرصه را به دو گروه تقسیم کرد: گروه اول، اسلام را عامل انحطاط می‌دانند و بر این باورند که اسلام در ذات آموزه‌های خویش، عناصری انحطاط‌زا دارد. گروه دوم، اسلام را عامل انحطاط نمی‌دانند و معتقدند اسلام در آزمون تاریخی خود سربلند بیرون آمده است و نشان داده، دینی حرکت آفرین، هدایتگر و تأمین‌کننده سعادت دنیوی و اخروی است. استاد مطهری و دکتر شریعتی از همین تبارند. استاد مطهری، انحطاط مسلمین را نه به‌واسطه آموزه‌های اسلامی و ذات و اصل دین اسلام، بلکه به دلیل دورافتادگی خواص و عوام مسلمین از آموزه‌های اصلیش می‌داند که در گذر تاریخ چهره پوشانده، نیازمند غبارروبی و رونمایی دوباره است. وی گناه اصلی انحطاط را متوجه خواص می‌کند و رشد قشریگری و مخالفت با عقل؛ افراط در تحمیل اندیشه‌های به ظاهر نوآورانه و روشنفکرانه بر آموزه‌های اصیل اسلامی؛ بی‌توجهی به توصیه‌های دینی در خصوص موضوع‌شناسی، مسأله‌یابی و پیروی از روش پژوهش‌های علمی؛ تفکیک علوم دینی از غیردینی و عدم تبیین و تفسیر مناسب از آموزه‌های اسلام را از جمله خطاهای این طبقه بر می‌شمارد. اگرچه وی به نقش دیگر عوامل درونی و بیرونی بی‌توجه نیست، اما برنقش خواص تأکید می‌کند و به دنبال بررسی دیگر عوامل، راهکارهای برون رفت را می‌جوید. او راه را همان حیات و زندگانی برگرفته از آموزه‌های اصیل اسلامی می‌داند که برمنطق قرآن استوار است؛ از این‌رو است که «احیای فکری دینی» را پیشنهاد می‌دهد و با برجسته‌سازی اجتهاد پویا و مطرح نمودن سازمان روحانیت به عنوان سازمان رهبر در مسیر اصلاح و تأکید بر اتحاد و همبستگی مسلمین، بسته برنامه‌ای خود را جهت برون‌رفت سامان می‌بخشد.دکتر شریعتی با درکی که از غرب علمی، سرمایه‌داری و مارکسیستی پیدا کرده بود و از سوی دیگر بر مبنای شناختی که از جامعه ایرانی ـ اسلامی داشت به طرح مسأله انحطاط و عقب‌افتادگی به عنوان یک مسأله فراگیر اجتماعی پرداخت و از آن‌جا که دغدغه دفاع از اسلام را داشت و جامعه ایرانی را دارای سرشتی دینی می‌دانست که تاریخی طولانی آن را پشتیبانی می‌کرد، این مسأله را با رویکردی مذهبی دنبال نمود. بر شمردن علل درونی انحطاط مسلمین، تحلیل وی از نقش استعمار به ویژه استعمار فرهنگی و باورش نسبت به تقدم فرهنگ اسلامی بر ایدئولوژی، او را به راهکار «پروتستانتیزم اسلامی» در مسیر تحقق «نوزایی اسلامی» رسانید. در مجموع، هر دو اندیشور، اسلام را در ذات، حرکت آفرین، حیات بخش، هدایتگر و تمدن‌ساز می‌دانند. آنان در علت‌پژوهی خویش علت‌های درونی را بر علل بیرونی مقدم دانسته، آن‌ها را بسترساز علل بیرونی می‌دانند و به این لحاظ علت پژوهان درون گرا محسوب می‌شوند. در عین حال هر دو بر این باورند که می‌توان جوامع اسلامی را در مسیر برون رفت از وضعیت فعلی قرار داد و راهکار آن نیز بازگشت به اسلام اصیل است.
گونه‌شناسی تجلید در حوزه‌ی تمدن ایران اسلامی (از قرن ششم ه ق تا پایان قاجاریه)
نویسنده:
مصطفی رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی، تجلید به عنوان یکی از شاخه های مهم هنر کتاب آرایی و کتاب سازی، از موضوع های ثمربخش تاریخ تمدن عالم اسلام محسوب می شود که توانسته است با نفوذ معنوی خود حتی در تاریخ تمدن جهان تأثیر به سزایی بگــذارد. بی تردید آگاهی از چگونگی این تأثیر و نقش قابلیت های فکری و هنری ایرانیان بر هنر تجلید گستره ی وسیعی از جغرافیای جهان، از هنگام آغازین تحولات تا تعالی آن، بخش در خور توجهی از علل و عوامل شکوه و جلال معنوی و فرهنگی یکی از تمدن های بزرگ بشری را تبیین می کند. رشد و توسعه ی نگرش حاکمان، عالمان و هنرمندان ایران دوران اسلامی در سایه ی نقش و تأثیر فرهنگ ایرانی- اسلامی، سبب تحول گونه های متعدد و متنوع تجلید (از حیث مواد و مصالح مورد استفاده، فن ساخت و طرح و نقش) در حوزه ی تمدن ایران اسلامی گردیده است.در این رساله ضمن بررسی اجمالی جایگاه هنر تجلید در حوزه ی تمدن ایران اسلامی و نیز فن شناسی و تحولات ساختاری مواد و مصالح و نقش و طرح های مورد استفاده در آن، با بهره گیری از روش مشاهده و بررسی میدانی جلدهای شاخص دوره های مختلف و نیز آثار مکتوب قدیم و جدید، فنون و گونه های مختلف جلدسازی در تمدن ایران اسلامی به تفکیک دوره های تاریخی، شناسایی، طبقه بندی و تحلیل گردید.
جنبش علمی ترجمه در تمدن اسلامی (250 - 150 ه . ق)
نویسنده:
احمد جوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بیان چگونگی توجه مسلمانان به علوم طبیعی و جهانشناسی با توجه به تاکیدات قرآن و پیامبر و ائمه اطهار به کسب دانش و علم و کیفیت انتقال علوم عقلی اعم از فلسفه، طب ، کیمیا، ریاضیات ، هندسه، جغرافیا و زمین‌شناسی و غیره از یونان، روم، هند و ایران و سایر مراکز علمی جهان باستان به تمدن اسلامی می‌باشد. گرچه از دیرباز در این موضوع بصورت پراکنده و در موضوعات کلی مباحثی صورت گرفته و محققان بسیاری به کیفیت انتقال علوم به تمدن اسلامی اشاراتی داشته‌اند ولی اهمیت موضوع برای جامعه اسلامی، ما را بر آن داشت که شکوفائی دوران تمدن اسلامی را یادآور شده و راهی را که وارث اصلی آن در جهان علم و دانش اسلام است ، را به مسلمانان جهان گوشزد نمائیم . جنبش علمی ترجمه در طی دو قرن - دوم و سوم - به اوج خود رسید و در این دوره تاریخی، اکثر آثار علمی جهان باستان از گوشه و کنار در بغداد جمع‌آوری، و توسط مترجمان ماهر و با تبحر از زبانهای یونانی، سریانی، هندی و فارسی (پهلوی) به زبان عربی منتقل گردید و گامی بلند در جهت پیشرفت بشریت که در مرحله انزوا و سقوط قرار گرفته بود برداشته شد. از این رو علومی که می‌رفت با ضدیت مسیحیت قرون وسطی و قیصرهای رومی به انحطاط و انهدام کشیده شود در یک جهش با آگاهی مسلمانان و زمینه‌ای که در قلمرو اسلامی ایجاد شد، مجددا" حرکت و پویائی خود را بازیافته و در قالب اسلامی مورد توجه دانش پژوهان اروپائی در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی قرار گرفت . چرا که بسیاری از متون دانشمندان مسلمان همچون آثار علمی ابوعلی‌سینا، فارابی، ابوریحان بیرونی و ابن رشد اندلسی و بسیاری دیگر از متفکران اسلامی در مراکز علمی و آموزش اروپای پس از قرون وسطی، تدریس شده و مورد توجه قرار گرفت . گرچه در این رساله به نتایج مثبت و منفی این جنبش علمی کمتر توجه شده ولی آثاری که این حرکت در قرون سوم و چهارم و پنجم هجری دربرداشت ، در پیشرفت تمدن مغرب زمین بخوبی مشهود است ، چرا که عصر رنسانس در غرب دنباله جنبش علمی ترجمه در قرن سوم هجری در تمدن اسلامی می‌باشد، و این حقیقتی انکارناپذیر است . این حرکت علمی که با انگیزه‌های اجتماعی، اعتقادی و در زمان و مکانی خاص واقع شد بیانگر واقعیتی است که بسیاری از مورخان شرقی و غربی تحت تاثیر استعمار فرهنگی در سرپوش گذاردن بر پیشرفتهای علمی مسلمین کمتر بدان توجه نموده‌اند. اسلام نه تنها از لحاظ زمان آخرین وحی دوره کنونی تاریخ است و به همین سبب وارث همه ادیان الهی گذشته است ، بلکه از لحاظ مکانی نیز اقالیم مرکزی عالم را سرزمین خود قرار داده . و به این طریق با مراکز مهم تمدنهای قبلی آسیا و دریای مدیترانه تماس مستقیم حاصل کرد و وارث ، علوم و فنون این تمدنها شد. این در گرو جاذبیت و معنویت دین اسلام بود که توانست به سرعت اندوخته‌های بشریت را در یک مکان جمع‌آوری نماید. اسکندریه، انطاکیه، رها، نصیبین حران، جندیشاپور وسایر مراکز علمی تمدنهای دریای مدیترانه و آسیا و خاورمیانه همه در قرن دوم و سوم - که جنبش علمی در آن واقع شد - جزء قلمرو اسلام درآمد، و به این نحو زمینه برای نشو و توسعه علوم عقلی در تمدن اسلامی فراهم آید. آغاز شکوفائی علوم در تمدن اسلامی همانا ترجمه متون علمی توسط مترجمان و مفسران و شارحان مسلمان، مسیحی، یهودی صائبی، اعم از عرب و غیر عرب در سایه اسلام بود. و رساله موجود بیانگر چگونگی این انتقال می‌باشد.