جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
جریان‌شناسی تاریخی فقه سلفی
نویسنده:
علی‌رضا بابایی‌آریا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
منظور از «جريان‏شناسی تاريخی فقه سلفی»، شناسايی مجموعه‏ی مبانی، مناهج و ديدگاه‏های فقهی سلفيان از هنگام پيدايش تاکنون و نيز، عوامل پيدايش و احياناً تطوّر و تحوّل آن‏ها است.اين شناسايی که از طريق واکاوی جداگانه‏ی زندگی، شخصيت، عقايد و ديدگاه‏های فقهی پيشوايان برجسته و تأثيرگذار سلفي در وهله‏ی نخست و سپس تطبيق، مقايسه و مقارنه‏ی آن‏ها با يکديگر انجام می‏شود، به روشنی نشان می‏دهد که سلفيه يک «جريان»، به معنای رويکرد و رويه‏ای مشترک ميان بخشی از مسلمانان بوده که به طور طبيعی، در برابر تحولات جهان اسلام و در بستر تاريخ اسلامی به وجود آمده و نصوص شرعی و اجماع و اقوال سلف صالح را مبنا قرار داده و تحت تأثير عوامل سياسی، اجتماعی و فرهنگی مختلف، گسترش و تطوّر يافته و سه دوره‏ی متفاوت‏ را تجربه کرده است:دوره‏ی نخست که از اوايل سده‏ی دوم با ظهور اصحاب حديث در برابر اصحاب رأی، آغاز شده و در اواسط سده‏ی سوم با احمد بن حنبل به اوج رسيده و سپس به طور نزولی تا اواخر سده‏ی چهارم با بربهاری و ابن بطه، ادامه يافته و توسط اين دو، تغييراتی در روش و سبک خود ايجاد نموده و عمل‏گراتر شده است. دوره‏ی دوم که از اواخر سده‏ی چهارم و اوايل سده‏ی پنجم، با ابن عقيل آغاز شده و در اواسط سده‏ی هفتم با ابن تيميه و ابن قيم الجوزيه به اوج رسيده و به زودی در اثر غلبه‏ی تشيع و تصوّف و پاره‏ای عوامل ديگر، به حاشيه رانده شده است. تا آنکه پس از قدرت يافتن عثماني‏های حنفی و صفوي‏های شيعی و سپس ورود استعمارگران غربی، در سده‏ی دوازدهم و سيزدهم به دوره‏ی سوم رسيده و اجباراً به دو شيوه‏ی متفاوت نوسلفی در شمال افريقا و وهابی در منطقه‏ی نجد روی آورده است. شيوه‏ی نوسلفی کوشيده است بر پايه‏ی آرمان سلفيه که بازگشت به سنت سلف صالح است و مبانی سلفيه که پيش از هر چيز نصوص و سپس اجماع و قياس است و با تأکيد بيش از پيش بر تمايز ميان عبادات و عادات، گونه‏ای عقل‏گرايی سازگار با دوران جديد را در پيش بگيرد و شيوه‏ی وهابی بدون توجه به دوران جديد، گاهی از سلفيان پيشين نيز عقل‏گريزتر شده و به خاطر داشتن روش و سبک فقهی متفاوت، از مبانی و اصول فقهی سلفيه، به ديدگاه‏های فقهی تازه‏ای به ويژه در ذيل عنوان توحيد و شرک راه يافته است. هر چند نهايتاً اين دو شيوه‏ی متفاوت نيز توسط محمد رشيد رضا به يکديگر نزديک شده و پيوند خورده و اکنون به صورت محسوس، تنها شيوه‏ی وهابي در حصار يک حاکميت سياسی، باقی مانده است. اگر چه برخی معتقدند که شيوه‏ی وهابی نيز به اقتضای دوران جديد، رو به پايان است.
مطالعه خاستگاه اجتماعی دیوارنگاره‌های اسلامی شمال ایران
نویسنده:
محمدمهدی اخوی‌یان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر در پی مطالعه خاستگاه دیوار نگاره های اسلامی شمال ایران است .از این رو از روش تحقیق توصیفی –تحلیلی به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است ، تا با اثبات شش فرضیه به دنبال پاسخ به پرسش های تحقیق در طول تاریخ ایران خاصه دوره ی قاجار که بیشترین دیوار نگاره های اسلامی از آن دوران در شمال ایران به جای مانده است باشد. این پژوهش با در نظر داشتن دیدگاه جامعه شناسی هنر (فرهنگ) و جامعه شناسی هنر (معرفت) به این نتیجه می رسد که دیوار نگاره های اسلامی محصول منش زیبا یی شناسانه ی هنرمند و موقعیت وی در میدان تولید هنر مردمی و دینی است .این آثار به سبب عرض ارادت به خاندان پیامبر اسلام (ص) و همچنین بازپیرایی و زیباسازی مکان مقدس انجام گرفته است .از سوی دیگر دیوار نگاره های دینی در مراسم مذهبی قبل از اسلام در ایران استفاده می شده و بعد از اسلام این سنت به عنوان دیوار نگاره های اسلامی و عاشورایی در شمال ایران تداوم داشته، و در طول تاریخ متغّیرهای اجتماعی در بسط و گسترش آن مؤثر بوده است .
بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی در روزنامه واشنگتن پست: مطالعه سال‌های 1980 و 2010 میلادی
نویسنده:
محسن گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انقلاب اسلامی به جهت نوع ایدئولوژی سازنده آن و نیز ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌نظران بوده است. اهمیت و منحصر به فردی انقلاب اسلامی تا آنجاست که برخی از این صاحب‌نظران به تجدید نظر در نظریات و اندیشه‌های پیشین خود پرداخته‌اند. از این‌رو جای آن دارد تا هر چه بیشتر در خصوص این حادثه بزرگ قرن بیستم تحقیق و بررسی شود. یکی از مهم‌ترین زوایای انقلاب اسلامی، ایدئولوژی آن است؛ چنین ایدئولوژی به عنوان رکن اساسی شکل دهنده چارچوب‌ها و بینش سیاسی حکومت بر اساس اصول و مبانی اسلام شیعی بنا شده است.در این تحقیق برآنیم تا به یکی از مهم‌ترین مسائل روز مرتبط با ایدئولوژی انقلاب اسلامی (اسلام شیعی) یعنی بازنمایی رسانه‌ای آن بپردازیم. به همین منظور یکی از تأثیرگذارترین رسانه‌های چاپی آمریکا، روزنامه واشنگتن پست را انتخاب کرده و در دو مقطع حساس تاریخی یعنی سال 1980 و 2010 میلادی به بررسی آن پرداخته‌ایم. روش کار ما در این تحقیق تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد فرکلاف است؛ به همین منظور مقالات تحلیلی سال‌های مورد نظر که بیشترین محتوای مطلوب جهت بررسی نحوه بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی را داشتند، انتخاب شده و در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین تحلیل و بررسی شده‌اند. بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی بر اساس گفتمان‌های غرب و دیگران، شرق شناسی، اسلام رسانه‌ای، و سنت و تجدد مورد بررسی قرار گرفته و سپس بر اساس اصول استخراج شده از اسلام شیعی تجزیه و تحلیل شده‌اند.از نتایج تحقیق حاضر اینکه بازنمایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران متاثر از مقوله‌های کلیشه‌سازی، دوانگاری متضاد، و انگ زنی مغایر با اصول اسلام شیعی نظیر اصل ولایت فقیه، نفی استکبار و وابستگی به آن، ظلم ستیزی، پیکار و جهاد علیه دشمنان خدا، عقل و تجربه سیاسی می‌باشد. در همین زمینه اغراق و گزافه گویی به عنوان یکی از ویژگی‌های غالب در گفتمان «اسلام رسانه‌ای» نقش برجسته‌ای در مقالات بررسی شده ایفا می‌کرد. این رویکرد مغایر با اصولی نظیر صلح طلب و تعالی بخش بودن اسلام شیعی، به بازنمایی نادرست از ایدئولوژی انقلاب اسلامی دست زده است. نکته دیگر استفاده از روش ساده سازی در ذیل گفتمان اسلام رسانه‌ای است که در طی آن تصویری ساده و غلط از ساختار حکومت به نمایش گذاشته می‌شود؛ این رویکرد مخالف اصل عقل و تجربه سیاسی ایدئولوژی انقلاب اسلامی است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر می‌توان به حضور دائم «من» نویسنده در مقالات و آمریت اشاره کرد که باعث خلق گفتمان‌های مغایر و ناقص از ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران شده است.