جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 98708
معرفت‌شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی
نویسنده:
لیلامیرزاخانی ، عبدالرضا مظاهری ، بخشعلی قنبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران اسلامی ‌از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می‌گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوة تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّة مخیلة رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن وحی روی آورند. اما ابن عربی درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می‌باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می‌آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می‌کند در حالیکه وحی اشاره است و الفاظ بشر عبارت اند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 114
اصطلاح ابداع در نگاه مقایسه‌ای فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابداع به‌عنوان یکی از صفات خداوند مورد توجه گروهی از فلاسفه، متکلمان و مفسران قرآن و بی‌مهری شماری دیگر قرار گرفته است و در میان مفسران قرآن، فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاحِ ابداع توجه ویژه داشتند، ابداع را از صفات فعلیه باری‌تعالی و اطلاق‌ناپذیر بر ممکن الوجود می‌دانستند و ایجاد، نبود نمونه، زمان، مکان و دفعیت را از مؤلفه‌های ابداع می‌خواندند و لفظیت ابداع را به هیچ روی برنمی‌تابیدند و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات مدعای خویش ارائه می‌کردند. دربارۀ تفاوت ابداع و خلق، ابداع و فطر و ابداع و اختراع وحدت ندارند و برخی نظریات فخر رازی در این مورد ناسازگار است؛ هرچند درخور توجیه و تأویل است. بر این اساس، مسئله این پژوهش، کشف نگاه فخر رازی و علامه به اصطلاح ابداع و تفاوت‌ها و همانندی‌های نگاه ایشان است. هدف این نوشتار، مقایسه نگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاح ابداع و زمینه‌سازی برای نظم‌بخشی اصطلاح‌شناسی امامیه و اشاعره بر مبنای روابط مفاهیم، تسهیل انتقال و آموزش، آسان‌سازی ترجمه و نمایه‌سازی و رده‌بندی صفات خداوند است و رویکرد این پژوهش، کتابخانه‌ای و روش پژوهش، تحلیلی‌توصیفی است. در این روش، اصطلاح ابداع توضیح داده می‌شود و همانندی‌ها و تفاوت‌های آن با دیگر اصطلاحات، بررسی و مؤلفه‌های آن بیان می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 60
واکاوی روابط مبانی معرفت اخلاقی با تأکید بر مبنای عقل در کشف ارزش‌ها از دیدگاه باربارا هرمن و ملاصدرا
نویسنده:
سعیده حمله داری ، سید احمد فاضلی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم ترین موضوعات حوزه معرفت شناسی اخلاق، گفتگو در باب مبانی است. گرچه هر یک از عوامل میل، انگیزه، غایات الزامی، عواطف، وحی و شهود به عنوان مبنای معرفت اخلاقی شناخته شده اند اما همواره توجه خاصی معطوف مبنای عقل بوده است. بااین وصف، اگر میزان تأثیر عقل در کشف ارزش های اخلاقی از یک سو و سایرمبانی از سوی دیگر مورد سنجش قرارگیرد نحوه تأثیر هریک از مبانی مذکور چگونه خواهد بود و چه روابطی میان این مبانی معرفتی با مبنای عقل می توان تصور نمود؟ باربارا هرمن فیلسوف آمریکایی و ملاصدرا از آراء قابل تأملی در تبیین این مسئله برخوردارند لذا بررسی دیدگاه آنها حائز اهمیت و ضروری بود. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل متن صورت گرفته و یافته ها نشان داد با فرض سایر مبانی معرفت اخلاقی در کنار عقل سه رابطه متفاوت می توان استخراج نمود. هر دو متفکر مدعی بودند میل، انگیزه و غایات واجب، از جمله مبانی نیازمند و وابسته به عقل اند لذا با عقل رابطه اثرپذیری دارند. ملاصدرا مبانی وحی و شهود را پشتیبان عقل می دانست پس رابطه وحی و شهود با عقل از نوع رابطه اثرگذاری تلقی شد و نهایتا هرمن عواطف را نه پشتیبان عقل و نه به آن وابسته بلکه مبنایی کاملا مستقل از عقل می دانست ازاین رو دو مبنای عواطف و عقل در یک رابطه مستقل قرارگرفتند.
صفحات :
از صفحه 219 تا 234
بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون
نویسنده:
زهرا آقاجری ، مسعود صادقی ، بابک عباسی ، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش‌های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می‌گوید همه را شایسته تربیت نمی‌داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می‌داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه‌ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می‌کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به‌طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می‌شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره‌مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می‌پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی‌سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ‌ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 225
تحلیل و تطبیق تاریخی از مسئله خیر و شر در حکمت ایرانی، اشراقی و صدرایی
نویسنده:
سمیه کریمی ، جعفر شانظری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت دقیق و تحلیل صحیح افکار و آرای حکمای اسلامی، وابسته به شناسایی و زمینه‌ها و عوامل پیدایش اندیشه‌ها و اثرپذیری آنان از خردورزی پیشینیان است. انسان‌شناسی یکی از مواریث حِکمی ایران باستان است که بن‌مایه‌های آن در آرای حکیان مسلمان و فلسفه آنان (فلسفة مشاء، فلسفة اشراق و حکمت صدرایی) مشاهده ‌می‌شود؛ ازاین‌رو، تحلیل فلسفی خیر و شر در حوزه انسان‌شناسی‏، ناظر به معنای خیر و شر در حکمت ایران باستان است که اهمیت بسزایی داشته است. در این نوشتار برای تأیید و صدق این گفتار، مبانی فلسفی برگرفته از خیر و شر در حکمت ایرانی با حکمت اسلامی بررسی تحلیلی‌تطبیقی شده است. روی‌آوردی که حاصل آن، گواه از وجود نقاط مشترک فلسفی در تطبیق تاریخی مبانی حکمی ایرانی‏‏، اشراقی و صدرایی دارد؛ اشتراکاتی چون، اشتراک مفهوم خیر و شر (نور و ظلمت)، وجود اختیار انسان و مختاربودن وی در پیداش خیر و شر و اینکه فرشتگان مصادیق خیر و شیاطین مصادیق شر هستند، به‌تمامی گواه بر سیر تاریخی اندیشه خیر و شر به‌لحاظ وجودشناسی و معرفت‌شناسی از حکمت ایرانی تا صدرایی است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 44
بررسی ماهیت اورینتالیسم در نظرگاه فلسفی - تاریخی، مبتنی بر نسبت سوژه و ابژه
نویسنده:
قربان علمی ، علیرضا نهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اورینتالیسم به‌عنوان وجهی مهم از مدرنیته، تاریخی به وسعت تاریخ مدرنیته دارد و با ظهور سوژه انسانی در دوره رنسانس و بسط و گسترش آن در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی و سپس تثبیت آن در دوره روشن‌نگری قرن هجدهم همراه و همزاد بوده است. در این مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی‌تحلیلی، روند ظهور سوژه انسانی به‌عنوان محور تفکر مدرن در دوره رنسانس و دوره روشن‌نگری بررسی شده است. سپس بنیان‌های فلسفی اورینتالیسم و اصول مدرنیته که همان اصول اورینتالیسم است، در نظر آورده و در ادامه، ماهیت تاریخی مدرنیته و و نسبت اورینتالیسم با آن مدنظر قرار گرفته و بر این اساس، مهم‌ترین تحول فکری ـ فلسفی دوره روشن‌نگری ـ قوام درک ابژکتیو ـ تبیین شده است. نتیجه پژوهش نشان می‌دهد سوژه انسانی با درکی ابژکتیو به دین و فرهنگ قبل از رنسانس و سپس با درکی اورینتال به فرهنگ‌ها و ادیان غیر غربی نظر کرد و به تفسیر آنها پرداخت. ماهیت اورینتالیسم یا درک اورینتال در نسبت جدید شکل‌گرفته میان سوژه و ابژه فهم‌پذیر است. درک ابژکتیو و استیلاگر سوژه، همان فاهمه کانتی است که با ابتناء بر معلومات پیشینی خود، مستقل از هر مرجعیت بیرونی و الوهی، هیچ چیزی را بیرون از خود نمی‌شناسد و با انحلال ابژه‌ها در خویش، طرح و صورت فاهمه خود را بر ابژه‌ها تحمیل می‌کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
امکان‌سنجی و نوع شناخت خداوند با نگاه تطبیقی در تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب
نویسنده:
زینب قاسمپور ، حبیب الله حلیمی جلودار ، رضا مهدیان فر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی تردید یکی از مهم ترین مباحث فلسفی و کلامی، بحث در بارۀ خداوند است ولی بدون فهم چگونگی شناخت، شناخت خداوند غیر ممکن خواهد بود؛ امروزه به دلیل اختلاف میان مذاهب اسلامی، بهترین دفاع از حق، کشف نقاط اشتراک و افتراق و تبیین درست دیدگاه فریقین در آیات قرآن کریم است. پژوهش حاضر که بر روش توصیف و تحلیل با مطالعه و بررسی دو تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب استوار است دیدگاه و آراء دو مفسر برجسته – علامه طباطبایی و فخررازی – را از دو مذهب شیعه و سنّی در بارۀ امکان شناخت ذات خداوند مورد بررسی قرار داده است؛ لذا برای واکاوی مسألۀ اصلی، نکات دیگری نیز بررسی شد که مثلاً هر کدام از دو مفسر نوع شناختی که از خداوند ارائه داده اند کدام یک از شناخت های فطری، عقلی، نقلی، شهودی و حسی است؟ نتیجه اینکه علامه طباطبایی برخلاف دیدگاه فخررازی بر ناممکن بودن شناخت کامل خداوند اذعان دارد، حصر شناخت عقلی و نادیده گرفتن علم حضوری و شهودی مهم ترین وجه تمایز دیدگاه فخررازی با علامه است؛ دیدگاه علامه طباطبایی در تحلیل مسأله، منسجم تر است و تعارض ندارد.
صفحات :
از صفحه 109 تا 129
بررسی دیدگاه لوئیس پویمن در باب دفاع از واقع‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
محمد سعید عبداللهی ، محمدعلی عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقع‌گرایی اخلاقی، یکی از مهمترین رویکردهایی است که در فرا اخلاق مطرح است. پذیرفتن این رویکرد و یا انکار آن، نقش بی بدیلی در منظومه فکری یک فیلسوف اخلاق دارد. لوئیس پویمن، فیلسوف برجسته آمریکایی یکی از مدافعان دو آتشه واقع‌گرایی اخلاقی است. وی معتقد است شکاکیت و پوچ‌گرایی اخلاقی که مکی و هارمن آن دو را نمایندگی می‌کنند، مهم‌ترین حملات به واقع‌گرایی اخلاقی‌اند و اگر بتوان واقع‌گرایی را از این دو گردنه علمی به سلامت عبور داد، می‌توان با آسودگی این رویکرد مهم اخلاقی را پذیرفت. در این مقاله پس از طرح دو استدلال بنیادین مکی، یعنی استدلال از راه نسبیت و غرابت، با توجه به دیدگاه پویمن سعی در نشان دادن نارسایی‌های استدلال او داریم. در ادامه به ناکارآمدی فرضیه ضد قیاس هارمن پرداخته و آشکار ساخته که چگونه واقعیات اخلاقی وجود دارند و در پایان نیز، به رویکرد پویمن در دفاع از واقع‌گرایی اخلاقی ‌می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 131 تا 153
رهیافتی به ذهن مندی در علم النفس فخرالدین رازی
نویسنده:
فاطمه ملبوبی ، عین الّله خادمی ، عبدالله صلواتی ، رضا درگاهی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فخررازی متکلم شهیر مسلمان، آراء قابل توجهی در بحث علم النفس فلسفی دارد. او نفس را جوهری مغایر بدن می‌داند، و تعدادی از حالات نفسانی و برخی ویژگی‌های آنها را نیز بررسی کرده است. پژوهش حاضر به این پرسش می‌پردازد که حالات و کیفیات نفس از دیدگاه فخر رازی با ذهنمندی در فلسفه ذهن معاصر چه نسبتی دارند؟ از این رو ابتدا رابطه‌ی حالات ذهنی با یکدیگر را در فلسفه‌ی ذهن مشخص کرده و بر این اساس، آرای فخر درباره‌ی حالات و کیفیات نفس بررسی می‌گردد. او با نقد تعاریف ابن سینا از درد و لذت، به نکات ارزشمندی که امروزه در فلسفه ذهن معاصر مطرح است اشاره کرده است. حاصل این پژوهش این است که برخی از شباهت‌ها در آراء فخر رازی با ذهنمندی معاصر یافته شد از جمله این که او به کیفیت پدیداری حالات احساسی و ادراکی در آرائش اشاره کرده و همواره تلاش برای اثبات این ویژگی داشته است. او همچنین به علم که از حالات شناختی است، توجه کرده و به نظر می‌رسد با طرح نظریه‌ی اضافه، حالت توجه آگاهانه‌ای را که برای نفس حاصل می‌شده، مورد نظر داشته است. در این جستجو به برخی اختلافات نیز اشاره می‌شود از جمله این که او به ویژگی‌ها و چگونگی حصول دیگر حالات شناختی همچون قصد، آرزو، میل داشتن و ... نپرداخته است و مفهوم حیث التفاتی در فلسفه‌ی ذهن با نظریه‌ی اضافه‌ی فخر تفاوت دارد. همچنین رویکرد فخر رازی و ذهنمندی معاصر از دو جهت با یکدیگر متفاوت هستند: 1- پیش فرض‌های فخر رازی و فلسفه‌ی ذهن معاصر در نفس داشتن تفاوت دارد. 2- به دلیل چارچوب تاریخی، هدف او در طرح این مباحث، پاسخ به مسائل متفاوت از مسائل فلسفه‌ی ذهن معاصر بوده است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 98
تفسیر ایدئالیستی پل ناتورپ از ایده‌های افلاطون و فروکاست آنها به مبادی معرفت
نویسنده:
کاظم هانی ، سید محسن حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آموزۀ ایده‌های افلاطون را می‌توان مرکز فلسفۀ او دانست. طبق نظر افلاطون، ایده ها ذات یا ماهیت اشیاء محسوس را شکل می دهند. ایده ها هم شرط وجود اشیاء محسوس و هم شرط شناخت این اشیاء هستند. ناتورپ با توجه به مسئله‌ای که با آن روبه‌رو بوده به ایده‌های افلاطون رجوع می‌کند. مسئلۀ ناتورپ بی‌اعتباری فلسفه و بی‌مبنا شدن علوم است. او درصدد است نسبت میان فلسفه و علوم مختلف را مشخص کند تا از این طریق هم به فلسفه اعتبار ببخشد و هم منطق حاکم بر علوم را روشن کند. ناتورپ برای رسیدن به دو هدف فوق از ایده‌های افلاطون کمک می‌گیرد و تفسیری استعلایی و معرفت‌شناسانه از آنها ارائه می‌دهد؛ زیرا در نظر او فلسفه فقط به‌عنوان معرفت‌شناسی اعتبار دارد. به همین دلیل ناتورپ معتقد است ایده‌های افلاطون را نمی‌توان به‌عنوان ذواتی ثابت و منفک از عالم محسوس لحاظ کرد، بلکه آنها را باید به‌عنوان شرایط استعلایی تحقق واقعیت در نظر گرفت. ایده‌ها قوانین یا تبیین‌هایی هستند که در وهلۀ اول در اندیشه وضع می‌شوند و سپس امر واقع از بطن آنها اشتقاق پیدا می‌کند. اکنون با توجه به این مقدمه مسائل مهمی پیش می‌آید: آیا ایده‌های افلاطون صرفاً کارکردی معرفتی دارند؟ چه نسبتی میان قانون مدنظر ناتورپ و ایده‌های افلاطون وجود دارد؟ این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی، ضمن بررسی تفسیر ناتورپ درصدد است این نکته را تبیین کند که ایده‌‌های افلاطون صرفاً کارکردی معرفت‌شناسانه ندارند، بلکه وجه وجودشناسانه و اخلاقی آنها نیز واجد اهمیت است.
صفحات :
از صفحه 197 تا 218
  • تعداد رکورد ها : 98708