جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4210
آموزه‌های تربیتی در سوره انبیاء از دیدگاه علامه طباطبایی، صادقی طهرانی، سید قطب و حبنکه
نویسنده:
پدیدآور: صلاح غازی ناهی العتابی استاد راهنما: امیر احمدنژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فی هذا البحث یتم تناول سوره الأنبیاء بالبحث والتحلیل، إلا أن هذا البحث لا یعنی بتفسیر سوره الأنبیاء کامله بل إنه ینتقی بعض الآیات التی تتعلق بصفات معنویه أو یمکن عبر شرحها وتفسیرها استنباط استفادات وومضات تربویه یمکن بعدها تقدیم أسالیب ناجعه لغرس بعض الصفات الحمیده، وتقییم وتقویم بعض الأخطاء السلوکیه أو غرس بعض السجایا الحسنه سواء ذاتیًا أی أن الفرد یستفید منها مباشره أو فی مجال تربیه الآخرین مثل تربیه الوالدین لأبنائهم والمعلمین لطلابهم وأهل الفکر والعلم والدین والثقافه. وقد اعتمدت الدراسه علی اساس موضوع التفسیر الموضوعی فی تفسیر الآیات استنادًا إلی التفاسیر الموثوقه، والتوجه الی الاسلوب الوصفی التحلیلی لکتابه الفائده التربویه والقواعد الأساسیه الواضحه والمبینه من اجل الوصول الی هذه المنافع. وقد تم وضع استنتاج مؤلف من عده اسس تربویه من خلال مجالات متنوعه للسلوک التربوی بواسطه الاستدلالات التربویه وطرحها فی ذهن المجتمع وابنائها وهذه القواعد تحققت من اسالیب وتوجهات مناسبه، ونسأل الله التوفیق ولما یحبه ویرضی عنه والله ولی التوفیق. یهدف البحث بیان أهمیه التنبه لحقیقه البعث والآخره وأن الجزاء آت لا محاله، شرح وتفسیر بعض آیات من سوره الأنبیاء وبیان معانیها، توضیح حقیقه بشریه الرسل وجمیع البشر وما یتبع ذلک من تقریر مبدأ الاعتراف بذلک وعدم الطغیان من قبل البشر، تبیین کیفیه تعوید النفس والناشئ علی التمهل وعدم التسرع، بیان کیفیه تعامل الوالدین مع أبنائهم لإعداد شخصیه مستقله رشیده، توضیح أهمیه الصبر فی حیاه الإنسان، بیان قصه ذی النون مع ربه وأهمیه التروی ونبذ الغضب. نحاول فی هذه الرساله البحث عن هذه السوره مکیه التی تعالج الموضوع الرئیسی الذی تعالجه السور المکیه و هوموضوع العقیده تعالجه فی میادینه الکبیره میادین التوحید والرساله والبعث، وما المنهج العام لتفسیرها و ما منهج العلامه الطباطبائی وسید قطب الشیخ حنبکه فی التعامل مع القضایا الدلالات التربویه التربویه ضمن سوره الانبیاء و ما منهجهم فی التعامل مع القضایا اللغویه و العقلیه؟ و نشیر الی مناهج المفسرین الذین نستفاد من آراوهم التفسیریه خلال هذه الرساله: منهج العلامه الطباطبائی: یری ضروره اللغه فی التفسیر ، ولکنه لم یرد لتفسیره الاستغراق فی ذلک ، بل اکتفی بإیراد اللغه والصور البلاغیه فی الآیات لبیان نکته علمیه تسهم فی إیضاح المعنی ، ولهذا نجد کثیراً ما یناقش الزمخشری لکونه إماماً لا یباری فی البلاغه ، بهدف تجلیه المراد من الآیه وبیان معناها ، وکما عُرف الزمخشری والرازی وغیرهما ببیان المناسبات والنظم بین الآیات نجد الطباطبائی اهتم بالمناسبه بین الآیات وبیان أوجهها من خلال السیاق ، وهذا ما سنتحدث عنه لاحقاً. المنهج اللغوی الذی وإن کان ضروریاً لتفسیر القرآن ، إلاّ أنه ابتعد عن التفسیر لیکون مجرد منهج لغوی وروائی هادف إلی إحکام الطوق علی المفردات القرآنیه، ویمکن أن نجد هذا الحال عند الطبرسی فی مجمع البیان ، إذ هو اهتم کغیره من المفسرین اللغویین اهتماماً کبیراً بمدلولات الألفاظ ومفرداتها ، وفی سرد آراء اللغویین (الطباطبائی، 1390: 1/13). منهج الشیخ عبد الرحمن حبنکه: القیمه العلمیه لهذا التفسیر لقد وضع الشیخ رحمه الله ضمن قواعد التدبر الأمثل قاعده تتعلق بهذا الأمر، بین فیها موقفه وما ینبغی علی المفسر اتباعه وتوظیفه عند تدبره الآیات التی تحتوی علی تلک الإشارات العلمیه، ویتلخص موقفه فیما یلی: 1- وجوب فهم النص أو النصوص القرآنیه بمقتضی الحقائق العلمیه التی ثبتت بأدوات ووسائل البحث العلمی الإنسانی ثبوتا قطعیاً. 2 - الفرضیات العلمیه التی لم یقل العلم فیها کلمته الأخیره القطعیه یمکن أن یفسر النص القرآنی بمقتضاها ضمن ضوابط التفسیر، ولکن دون جزم ولا قطع، ویبقی الباب مفتوحاً لاحتمالات فهم النص المتعدده. 3- لا یجوز تطویع النصوص القرآنیه واکراهها بتأویلات متعسفه لتوافق القضایا العلمیه التی لم تثبت، أو لا یمکن فهمها بمقتضی قواعد فهم النصوص العربیه، وعلی متدبر القرآن أن یحذر من الانزلاق فی الم ا زلق الخطره التی تجر إلی فهم کلام الله علی غیر ما أذن الله به فی تدبر قرآنه (حبنکه، 1361: 1/550). وقد ظهر اعتناؤه بتفسیر الموضوعی علی أکثر من اتجاه، الأول هو عند حدیثه عن السوره ککل ورسم صوره لها تکون محور السوره ومحورها، ففی کل سوره یعطی لمحه موجزه عن السوره، فیحدد موضوعها أو موضوعاتها التی تحویها والارتباط بینها، وبیان الأسالیب التی اتبعتها السوره فی عرض موضوعها أو موضوعاتها، ومن ثم تقسیم السوره إلی دروس تعطی صوره مجمله عما تتضمنه من أفکار. أما الثانی فهو المتمثل فی تحدید موضوعات معینه وجمع الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم د راستها وفق المنهجیه الموضوعیه فقد بدا ذلک واضحاً فی منهج الشیخ. ومن ذلک ما فعله فی الملحق الثانی من سوره النجم بعنوان: "حول معالجه المشرکین بشأن عقیدتهم فی الآیات القرآنیه التی تشترک فی بیانها والحدیث عنها، ومن ثم الملائکه" فقد أورد المعالجات وفق ترتیب النزول فی القرآن ثم تلخیصها بعد ذلک فی عناصر متنوعه مبینًا عناصر المعالجه لهم (محمد النصیرات، 2013: 67) ومن ذلک أیضًا ما فعله فی الملحق الثانی من نفس السوره حول "سیاسه الداعی فی أحوال المدعوّ الذی لم یستجب (حبنکه، 1980: 5/15) وغیرها، وأکثر هذا یظهر فی ملحقات السور. وأما الثالث والأخیر فهو الذی یعنی بتتبع لفظه معینه واستخدام القرآن لها، وهذا یدل علی اهتمام الشیخ بهذا الأمر، ) مثل تتبعه لکلمه الص ا رط عند تفسیره لسوره الفاتحه (المصدر السابق، 4 / 422) وکتتبعه للفظ "الریاح" فی سوره المرسلات حیث تتبع فی القرآن کله مبینًا ما یمیز کل نص وأمثله ذلک کثیره. اهتم حبنکه به مسئله التربیه فی تفسیره قائم علی سنه التدرج ومراعاه حال المخاطبین فی التعلیم والتربیه، مع ملاحظه أن الاقتضاء الفکری لا یمنع من تأخیر البیان والتبلیغ مراعاه للاقتضاء التربوی الذی ینبغی أن یقوم علی أسلوب التدرج الحکی
تفسیر قرآن با قرآن در اولین جزء از قرآن کریم کتاب تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر الفرقان دکتر صادقی طهرانی و تفسیر أضواء البیان شیخ شنقیطی و تفسیر السعدی شیخ سعدی
نویسنده:
پدیدآور: علی رحیم رهیف السلامی استاد راهنما: صاحب علی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر بررسی روش "تفسیر قرآن با قرآن" است که اندیشمندانی همچون علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، و دکتر صادقی طهرانی صاحب تفسیر الفرقان، و مفسر اصولی شیخ شنقیطی صاحب تفسیر أضواءالبیان و نیز شیخ سعدی از مفسران اهل تسنّن از آن بهره جسته‌اند، که از میان جمع بسیاری از آیات قرآن کریم پیرامون موضوع تفسیر پس از جست‌وجوی این آیات در تفسیر قرآن کریم به شکلی تلاش گردیده تا در عین اداء حق تفسیر اندیشمندان این دانش آن هم به صورت تمام و کمال، موجب تفهیم حقیقت آن و هرآنچه که به آن مرتبط می‌شود نیز باشد. و از همینجا آیاتی از قرآن کریم که ظاهر برخی از آن‌ها متشابه با یکدیگر و ظاهر بعضی دیگر متعارض با هم است را مورد بیان و بررسی قرار می‌دهیم، به جهت اثبات اینکه با استفاده از روش تفسیر قرآن با قرآن می‌توان گره از فهم این آیات گشود و در عین حال با دورنماندن از راه و روش صحیح اسلامی در گمراهی نیز نیافتاد. و در همین راستا تبیین روش تحلیلی/وصفی نیز استوار می‌شود، همچنین بحث به نتایج و دستاوردهای گوناگونی می‌رسد که از مهم‌ترین آن می‌توان به این مطلب اشاره نمود که روش تفسیر قرآن با قرآن در میان اهل تسنّن و شیعیان از مفهوم عامّی برخوردار است که با توجه به تفسیر آیات توسط این دو گروه و استناد آنان به فنون علم بلاغت و علم نحوی که از آن برای تفسیر بهره می‌برند، و نیز باتوجه به تکیه آنان بر راه‌نمایی‌های ذهنی عقل برای درک کلام عرب، درمی‌یابیم که روش آنان به طور کلی مشابه یکدیگر می‌باشد. به علاوه هر دو گروه برای تخصیص زدن عامّ و بیان مجملات آیات و تقیید مطلقات آن از همین روش تفسیر آیات با آیات بهره می‌برند و در این راستا از دو روش پیروی می‌کنند که یکی عرضه‌ی آیه به آیه‌ی دیگری است که نظیر یکدیگر شمرده می‌شوند و دیگری تکیه بر روش تفسیر الفاظ قرآن کریم با الفاظ دیگر آن و کلمات آن با سایر کلمات آن است، بنابرین آبشخور موارد تفسیری برای هر دو روش یکی بوده و آن هم قرآن کریم است.
بررسی تطبیقی دلالت سیاق نزد علامه طباطبائی و فخر الرازی در آیه ولایت
نویسنده:
پدیدآور: محمد حلو خفی خفی استاد راهنما: زهرا اخوان صراف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
متکلمان و مفسران شیعه برای اثبات امامت امام علی علیه‌السلام به آیه ولایت - آیه 55 سوره مائده - تمسک کرده‌اند. این استظهار به روایات اسباب نزول ذیل آیه برمی‌گردد که بیانگر فضل و کرامت آن حضرت در خاتم‌بخشی حین نماز است. متکلمان و مفسران اهل سنت از راه‌های مختلف کوشیده‌اند که این استدلال را نقض کنند. از جمله فخر رازی که مجموعه‌ای از اشکالات را در تفسیر خود آورده‌است و یکی از آن اشکالات اقتضای سیاق آیات است. شیعه نیز با رد بر این اشکالات بر رأی خود ایستادگی کرده‌است، از جمله علامه طباطبائی که اشکالات عام و اشکالات سیاق را پاسخ گفته‌است. پژوهش حاضر پس از معرفی این دو دانشمند و منهج‌شان در تفسیر، تحلیل منظور علما از دلالت سیاق و بیان عقیده شیعه در این موضوع و چگونگی استفاده از آیه، اولاً از راه تبیین دیدگاه‌های فخر رازی و تحلیل اشکال‌های او، سپس بیان نظریات علامه ذیل این آیه با روش مقارنه، به تحلیل آرای طرفین در تفسیر آیه با تأکید بر بحث سیاقی می‌پردازد. نزاع علمی این دو مفسر در دو پرسش اساسی است: آیه شامل همه مؤمنان است یا مختص حضرت علی علیه‌السلام است؟ مفهوم ولایت در آیه، امامت و رهبری است یا نصرت؟ نتیجه تحقیق آنستکه: هر دو مفسر در تفسیر خود برای کشف معانی آیات و بیان آنها از سیاق برای رد یا اثبات استفاده می‌کنند. علامه‌طباطبائی به اقتضای طبیعی روش خود -یعنی تفسیر قرآن به قرآن- کاربست دلالت سیاق در تفسیر را گسترش داده‌است. به نظر فخررازی، آیات پیرامون این آیه متضمن معنای نصرت برای ولایت است و وحدت سیاق حکم می‌کند که در آیه ولایت هم بهمان معنا باشد. و سیاق مقتضی شمول ولایت برای همه مؤمنان است. در حالی‌که علامه‌طباطبائی ابتدا از راه عدم احراز وحدت سیاق و نیز مانع دیدن برای معنای نصرت در آیات پیشین، معنای نصرت برای ولایت را رد می‌کند و سپس با روایات مربوطه، اختصاص آیه به حضرت علی علیه‌السلام را بدست می‌آورد و به اشکالات پاسخ می‌دهد. آنگاه با قرائن سیاق داخلی و شواهد دیگر معین می‌کند که ولایت در آیه به معنای تصرف است. دلیل علامه بر عدم وحدت سیاق، نزول پراکنده سوره مائده، مضامین آیات و روایات اسباب نزول است. رد علامه بر معنای نصرت، بخاطر آنستکه سیاق آیات و مضامین آن ‌را پذیرای معنای نصرت نمی‌بیند، و اینکه نسبت نصرت پیامبر ص برای مؤمنان با ادب برگزیده قرآن درباره ایشان ناسازگار می‌داند. مهم‌ترین چیزی که علامه از سیاق داخلی برای تعیین معنای ولایت در تصرف استفاده می‌کند، یکی بودن ولایت برای خدا، پیامبر و مؤمنان مورد نظر است و اینکه با دوباره آوردن «ولی» هیچیک را جدا نکرده است، نیز آنکه لفظ مفرد ولی برای گروه مؤمنان، آمده‌است. همچنین اقتضای حصر لفظ انما، و معنای قرب و نزدیکی موجود در «ولایت»، متضمن تصرف است. از همه این امور معین می‌شود که ولایت در آیه معنایی بالاتر از نصرت دارد و ویژگی و کرامتی برای امام علی ع ثابت می‌کند و ایشان را از دیگر صحابه امتیازی ویژه می‌بخشد ‌که شایستگی برای امامت و خلافت پس از پیامبر ص را اقتضا دارد.
بررسی تفسیری - تاریخی عتاب‌های خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مورد مطالعه: المیزان (علامه طباطبایی) و أنوار التنزیل (بیضاوی)
نویسنده:
پدیدآور: راضیه جلیلی ؛ استاد راهنما: مریم سعیدی جزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیات عتاب گونه‌ی قرآن کریم در خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از جمله مواردیست که بین شیعه و اهل سنت مورد نزاع و قابل بررسی است. بیشتر علمای شیعه از جمله علامه طباطبایی در مواجهه با این گونه آیات؛ بر عصمت مطلقه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اتفاق نظر دارند. اما علمای اهل سنت در مواجهه با این آیات عتاب آمیز، دچار شک و شبهه شده و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دارای عصمت مطلقه نمی‌داند و این آیات عتاب آمیز را شاهدی بر ادعای خویش می‌دانند. بنابراین بررسی این آیات در جهت پاسخ‌گویی به شبهات پیرامون عصمت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ خصوصاً در عصر حاضر که عده‌ای توسط اینگونه آیات اذهان مردم را به انحراف کشانده و تصویر نادرستی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایجاد می‌کنند، این مسئله اهمیت پیدا می‌کند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ، تحلیلی و با تکیه بر دو تفسیر المیزان و تفسیر انوار التنزیل و اسرارالتأویل به عنوان دو نماینده از تفاسیر شیعه و اهل سنت آن دسته از خطابات عتاب گونه‌ی قرآن را مورد بررسی قرار داده، که بیشتر در معرض شبهه قرار دارد و می‌تواند عصمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را زیر سؤال ببرد و جایگاه نبوت را خدشه‌دار کند. و از دلایل دیگر آن، آیاتی را گلچین و انتخاب شده که سبب تاریخی دارد و جریانات تاریخی را این دو مفسر در ذیل آیات بیان فرموده که با بررسی آن حوادث و مکی و مدنی بودن آیات که لحن بیان و خطاب بودن آیات و جو حاکم بر آن در زمان وقوع حوادث از جمله مواردی ست که همگی از نگاه این دو مفسر مورد ارزیابی و کنکاش قرار گرفته تا در آخر به عصمت مطلقه‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست یابد و به اثبات برساند.
بررسی و تحلیل صدور کثیر از واحد از دیدگاه برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح) و آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: سید عباس استاد راهنما: محمد رضاپور استاد مشاور: ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تحلیل درباره کثرات وبحث از کیفیت حصول آنها یکی از مسائل مهمی است که پژوهشگران را از قدیم مشغول خود ساخته است. حکما درباره آن به عنوان صدور کثیر از واحد و نظریه فیض و عرفا تحت عنوان تجلی و ظهور بحث کرده‌اند. نوصدرائیان گرچه در بخش اعظمی از آراء خودشان از صدر‌المتألهین اتباع می‌کنند ولی درباره مبانی، بیان مسئله، ادله اثبات و رد شبهات این مسئله آنها ابتکاراتی هم دارند. این رساله کوششی است برای کشف این نکات و استفاده از آنها در باب خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی. اصالت وجود، تشکیک در آن، قاعده الواحد، قاعده سنخیت، قاعده امکان اشرف، فاعلیت باری از مهمترین مبانی مسئله هستند. تحقیق در این پژوهش برای پاسخ به هلیت صدور، لمیت صدور، کیفیت صدور، زمان صدور و بعضی مسائل جزئی مربوط انجام گرفته است. این بحث به اسلوب توصیفی تحلیلی با استقراء آراء برخی نوصدرائیان (میرزا مهدی آشتیانی، امام خمینی، علامه طباطبائی و علامه مصباح یزدی) انجام گرفته است که به ادله نقلیه هم پرداختیم تا اینکه مقدار مطابقت آراء آنها با این نقلیه هم معلوم شود. تحقیق بر این فرض استوار بود که بین نوصدرائیان و صدر‌المتألهین و بین خود آنها نکات اشتراک و افترق متعددی یافت می‌شوند و اینکه آراء آنها از ادله نقلی استلهام شده‌اند واینکه نظریه صدور و تجلی در ابواب مختلف معارف تاثیر گذار هست. هدف تحقیق دانستن اضافات جدید نوصدرائیان و ابراز نکاتی بود که نوصدرائیان باهم یا با صدرا اختلاف دارند. همچینین مقایسه آراء آنها با ادله نقلیه و رصد کردن نتائج مترتب بر این مسئله از دیگر اهدافی بودند. غیر از علامه مصباح دیگر بزرگان سعی کردند بین آرای حکما و عرفا جمع سالم برقرار کنند و آنها قائل بودند که قاعده واحد در واجب الوجود جاری است درحالکیه علامه مصباح به مبانی حکمی خود وفادار مانده و منکر جریان قاعده الواحد در واجب الوجوب بوده است. بله، همه بزرگان به وحدت صادر اول و به اینکه عقول در ده عدد منحصر نیستند، اتفاق نظر دارند. برای برقراری جمع بین اقوال درباره منشأ صدور و صادر اول آنها سعی مبذول کرده‌اند. علامه مصباح قائل است که وجود منبسط (لابشرط‌قسمی) غیر معقول است پس عقل اول صادر اول است درحالیکه دیگر بزرگان قائل هستند که بین عقل و وجود منسبط به عنوان صادر اول جمع ممکن است. درباره اشکال صدور کثیر از عقل اول درحالیکه بعضی از جهات آن اعتباری است پاسخ داده‌اند. برخی بزرگان مانند امام خمینی و علامه طباطبائی به عالم اسما و نسب قائم به آنها و نقش آنها در ظهور کثیر پرداخته‌اند. همه بزرگان برای تائید آرای حکمی خود از ادله نقلیه هم استفاده کرده‌اند. نظریه صدور یا ظهور دارای نتائج مهمی در ابواب مختلف معارف هستند.
برسی نظرات علامه طباطبایی وایت الله مکارم درباره سیاق الگو پذیری از حیات اسیه و برخی از زنان پیامبران
نویسنده:
پدیدآور: حمیده هاشمی استاد راهنما: محمدجواد کوچک یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این معجزه الهی محدود به مکان یازمان خاصی نمی باشد،والگوهایی از انسانهای شاخص اعم از پیامبران ومومنین ومومنات به مامعرفی میکند،بنابراین با نگاه به شخصیت های قرانی میتوانیم خودرا در اینه جهانبینانه نامحدود ظرف بی کران قران کریم ببینیم، حضرت اسیه سلام الله هم یکی از این الگوها است که همسر فرمانروای مصر می باشدکه فردی مستبد وظالم که ادعای ربوبیت دارد وکسی در حضور او جرات دین داری و برائت ازاینهمه ظلم و جور اورا نداردولی این بانوی فرهیخیخته در عین مقام ومنصب داشتن در وجود خودگمشده ای را جستجو میکند که بی نهایت است وبه محض اینکه متوجه می شود خدای موسی خدایی است که مالک تمام هستی است ودر جسم وجان محدود دنیوی پدیدار نمی شود،وبه پشتیبانی از حضرت موسی به عنوان پیامبر خدابرمی خیزد ،او به طور کامل با فرعون و اافکار و شئونات زندگی او اشنایی دارد سالها زندگی کردن در کنار چنین فردی می توانست از ایشان فردی همچون فرعون بسازد ولی در عین اینکه از ایشان چنین شخصی نساخت بلکه می شود گفت که ایشان را راسختر ومقاومتر ودیندارتر نمود.همچین درمقابل حضرت آسیه می توان از زنانی نام برد که در حریم امن الهی بسرمی برده اند مانند( همسر برخی از پیامبران،(نوح لوط،هود و...)ازجمله ایاتی که در مذمت برخی ازهمسران پیامبران نازل شده است ایه دهم سوره تحریم است دراین ایه قران کریم مثال فخانتهما را اورده است واز خیانت (انان سخن به عمل اورده،در تفاسیر مختلف امده است که منظور از خیانت زنانبوده است .
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
واقعیت عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی در قران کریم
نویسنده:
پدیدآور: عباس عتبار جلاب الجبری استاد راهنما: صادق جعفر شناوه البوحمد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قران کریم خاستگاه اخلاق اسلامی است و اسلام گفتار و کردار و ارزش و رفتار را به هم پیوند می‌دهد. اخلاق در اسلام وجه مشترکی در ابعاد مختلف زندگی اعم از سیاسی، اجتماعی، حقوقی و تربیتی است. هدف اخلاق در اسلام، ساختن مفهوم «تقوا» است که انجام کار نیک را وظیفه‌ای اجتناب‌ناپذیر و دوری از کارهای زیانبار را وظیفه‌ای اجتناب‌ناپذیر و ترس از خدا را قوی‌تر می‌کند. ارزش‌های اساسی در اسلام ثابت است و تغییر نمی‌کند زیرا برای هر زمان و مکانی معتبر است و اخلاق و اعتقاد و شریعت ساخته دست بشر نیست و بنابراین تا زمانی که زمان در محیط‌های مختلف باقی می‌ماند مبتنی بر زمان است. و اعصار، و این‌که حقیقت، حقیقت خواهد ماند و تغییر نخواهد کرد. بنابراین برجسته‌ترین احکام اسلام (ثبات ارزش‌ها) و در نتیجه (ثبات اخلاقی) است. تعهد اخلاقی یک قانون اساسی است که محوری را نشان می‌دهد که ارزش‌های اخلاقی حول ان می‌چرخد. امیدوارم کارنامه درست شود و این در قران کریم که منبع اصیل تربیت اخلاقی در میان مسلمانان است به ان اشاره شده است. در حالی که رسول خدا(صلی الله علیه و اله و سلم) افریده قران کریم و متصف به اخلاق بوده و امت خود را با اخلاق قران بزرگ کرده است. به ویژه در شرایط سخت کنونی که خطرات ان گریبانگیر امت اسلام و جهان شده است، این پژوهش همچنین با هدف تبیین بینش قرانی و بینش تفسیری علامه طباطبایی از طریق تفسیر المیزان انجام شده است، زیرا بحث در مورد مسائلی از دیدگاه اخلاقی علامه طباطبایی که ادله و شواهدی را در این زمینه ذکر می‌کند و در عین حال انچه را که در استدلال قوی بوده است برمی‌انگیزد، چنان که شواهد جدیدی می‌اورد که قبلا در فلسفی و فلسفی ذکر نشده بود. کتابهای قبلی که نشان دهنده کیفیت تیزهوشی و هوش اوست. علوم اخلاقی و گروه علوم قرانی که تخصص ماست. و در شناخت معیارها و ارزش‌های اخلاقی که از مهم‌ترین مواردی است که باید به انها توجه شود، کاوش خواهیم کرد. برای اینکه بتوانیم فاصله را از خواننده کم کنیم، در این تحقیق تا حد امکان تلاش خواهیم کرد. و خداوند یاور است و محقق در این تحقیق بر رویکرد تحلیلی تکیه کرده است و نتیجه‌ای که محقق به ان رسیده این است که قران کریم منبعی علمی است که معصوم است و باطل از دست او به ان نمی رسد. صورت و وضعیت. این همان تربیت الهی و قرانی است که خدای متعال ساخته است که هر چه را افریده به کمال رسانده و اوست که همه چیز را افریده است.
برهان انِّ قسم اول و آثار و نتایج آن در فلسفه از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: یونس فارسیان اصل استاد راهنما: رضا اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
برهان یکی از مهم‌ترین عناصر کار فلسفی است زیرا فلسفه، علمی طالب نتیجه یقینی است که میسر شدن این هدف تنها از مسیر برهان خواهد گذشت. برهان به دو نوع ان و لم تقسیم می‌شود. برهان لم برهانیست که علت ثبوتی و اثباتی نتیجه را اعطا کند و برهان ان برهانیست که تنها علت اثباتی نتیجه را به آن بدهد. همچنین علاوه بر این، خود برهان لم و ان نیز به دو نوع نقسیم می‌شود که از این میان، همه اقسام برهان لم و یک قسم از برهان ان قسم اول، یعنی ملازمات عامه مفید یقینند. اکنون جای این پرسش وجود دارد که آیا هر دو این براهین در فلسفه اولی دارای کاربردند؟! علامه طباطبایی با نظر به برخی مبانی‌ که پیش‌تر در بحث موضوع و مسائل علم اتخاذ کرده‌اند‌، معتقدند تنها یک نوع برهان در فلسفه اولی جاریست و آن برهان متلازمین است. برخی این مبنا را صحیح ندانسته و با برگرداندن برهان متلازمین به برهان لم و یا با ارائه تحلیلی متفاوت از برهان لم و یا نقض اطلاق کلام ایشان، تلاش کرده‌اند تا با آن مخالفت ورزند. برخی نیز با مبنای پیشین ایشان در باب موضوع و مسائل علم مخالفت کرده‌اند. از طرف دیگر پذیرش این مبنا تاثیر گسترده‌ای بر مسائل فلسفی خواهد گذاشت بدین گونه که پس از آن باید همه براهین فلسفی را به برهان متلازمین بازگرداند. این پژوهش با توجه به اهمیت این بحث در اندیشه و فعالیت فلسفی در صدد است تا با روشی تحلیلی، توصیفی مبنای علامه طباطبایی در اتخاذ این رویکرد، مناقشات و همچنین آثار و نتایج آن را در اندیشه فلسفی بررسی کند.
«فرآیندشناسی تفکر» در قرآن و ارزیابی آن بر اساس آراء شهید مطهری و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با رویکرد تحلیل محتوای کیفی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا امیدی ؛ استاد راهنما: مهدی احمدی ؛ استاد مشاور: محمد مهدی آجیلیان مافوق ؛ استاد مشاور: سعید رحیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه مسلم است اینکه تمام تأکیدات بر امر تفکر به منظور بهره گیری از خروجی مفید و ساختن زندگی بر اساس آن است. و مسأله مهم در این زمینه فهم چگونگی روی دادن تفکر است. اگرچه با بررسی شواهد، به نظر می رسد می توان مدعی شد قرآن کریم به صورت ضمنی اشارات دقیقی به مؤلفه های تفکر و فرآیند تحقق آن داشته است، با این حال، پژوهش حاضر مبتنی بر الزامات روش تحلیل محتوا، بر آن است تا از خلال اشارات قرآنی به استنتاج فرآیند شناسی تفکر و کشف مدل یا نظریه احتمالی بپردازد. در این راستا عرضه یافته های پژوهش بر آراء تفسیری و نظریات تبیینی دو صاحب نظر در این زمینه یعنی علامه طباطبایی و استاد مطهری در مقام ارزیابی مدل صورت می گیرد تا ضمن تبیین میزان مشابهت، در صورت امکان با بهره گیری از توافقی بینا متنی، ابهامات احتمالی در این فرآیند - که قرآن به آنها اشاره نکرده و آن را به فکر بشر احاله کرده است - را از میان کوشش های فکری این دو اندیشمند بازیابی کند. در این زمینه، شهید مطهری به عنوان اندیشمند قرآنی برجسته دارای ویژگیهایی است که مورد توجه قرار گرفته است: اول اینکه به دلیل مصاحبت طولانی مدت با استادش علامه طباطبایی می تواند مبین اندیشه ایشان باشد ضمن اینکه در برخی موارد می توان از بیانات استاد مطهری توسعه فرمایشات علامه طباطبایی را نیز یافت. از سوی دیگر استاد مطهری به اقتضای شرایط در زمان خویش با نیازمندیهای جامعه، بسیار دست به گریبان بوده و نگاه تفسیری او به قرآن بسیار رنگ و روی اجتماعی دارد و از این رو آثارش جنبه کاربردی و عملیاتی داشته و می تواند در انتقال از فضای نظر به عمل مفید و کارآمد باشد. نگاه فلسفی استاد مطهری و حجم قابل توجه آثار ایشان که به اقتضای زمان متمرکز بر ارزش و جایگاه علم به عنوان مبدأ و مقصد تفکر است نیز عامل دیگری در تمرکز بر آثار ایشان است به ویژه اینکه نقطه اشتراک میان استاد و علامه در اثر ارزشمند «اصول فلسفه و روش رئالیسم» در این زمینه گفتنیهای بسیاری دارد و نکته نهایی اینکه انسجام فکری استاد مطهری باعث شده است با اطمینان بالایی بتوان مطالب ایشان را در جهت آشکارسازی منظور قرآن بهره برد. به صورت مقدماتی در بررسی معنای پایه باید بگوییم مطالعات لغوی در ماده «فکر» نشان می دهد که بیشتر تعاریف ارائه شده در قالب فرآیندی به تفکر پرداخته است. لغت شناسان در ماده (ف ک ر) تعاریفی ارائه داده اند که اگر چه در ظاهر تفاوتهایی با هم دارد اما در تحلیل دقیق تر می توان از میان آنها به مؤلفه های ثابت و مشابهی دست یافت. البته این مؤلفه ها در برخی تعاریف به صورت آشکار ذکر شده و در برخی دیگر با واسطه هایی می توان به آنها رسید. برآیند گفته های لغت پژوهان را می توان به این صورت بیان کرد که تفکر فرآیندی از جنس تصرف است که با به کارگیری خاطر یا نظر در اشیائی از سنخ تصاویر یا معانی اتفاق می افتد. نوع این تصرف ترتیب دادن امور موجود در ذهن و هدف آن نیز رسیدن به مطلوب علمی یا ظنی، یافتن معانی، و یا عبرت گیری است. سیر این فرآیند از ظاهر به باطن و خروجی آن نیز یافتن حقیقت اشیاء است. با این تعاریف، حاصل تفکر گستره رفع جهل تا رفع غفلت و تنبه و تذکر را شامل می شود و از این جهت به آنچه از نظر قرآن تفکر نامیده می شود بسیار نزدیک می نماید. نکته قابل توجه در بررسی های استعمالی تنوع واژگان استخدام شده توسط قرآن برای اشاره به فرآیند تفکر است که به نظر می رسد ابعاد مختلف آن را در نظر داشته و بدین ترتیب مراتب متفاوت این فرآیند را بازنمایی می کند. بررسی شبکه واژگانی در این حوزه که در شماری از پژوهش های پیشین به آن پرداخته شده است، می تواند علاوه بر تبیین رابطه نظام مند این واژگان، جایگاه هر یک را در فرآیند تفکر نشان دهد. از جمله این واژگان می توان به «عقل»«تدبر»،«تذکر»«یقین» و «فقه» اشاره کرد که در سیاقهایی مشابه با کاربردهای تفکر در قرآن استفاده شده است. قرآن کریم در آیات متعددی به دیگر مؤلفه های فرآیند تفکر نیز اشاره مستقیم دارد. علامه طباطبایی تفکر مطلوب قرآن را همان تفکر منطقی می دانند(طباطبایی،1417، ج 5/ 255- 257) و تفکر منطقی نیز در نگاه دانشمندان این علم مؤلفه های مشخص و فرآیند تعریف شده ای دارد. به عنوان مثال قرآن کریم تأکید می کند که ورودیها فرآیند تفکر ماحصل ادراکات حسی است که با زندگی در همین دنیا کسب می شود «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئا وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَرَ وَ الْأَفْئدَه»(نحل: 78 و نیز آیات 78 مؤمنون و 9 سجده) بدین ترتیب تصورات به عنوان مبدأ تفکر منطقی مورد توجه قرآن است. همچنین در عین اینکه استدلالات قرآن به گونه ای است که هر کسی به فراخور بضاعت علمی خود می تواند از آنها استفاده کند و به همین دلیل در بسیاری از آنها از تشبیهات معقول به محسوس یا داستانها استفاده شده است، نسبت به قیاسهای منطقی و انواع و لوازم آنها بی تفاوت نبوده و شواهد کثیری از این استعمالات در ادبیات قرآنی قابل مشاهده است. با توجه به اینکه محوریت اصلی در تفکر منطقی با مبحث قیاس و به صورت خاص صناعات خمس و لوازم آن است می توان بر گستره این مبحث از منظر قرآن متمرکز شد و شواهدی از این دست را مورد بررسی قرار داد. با توجه به نمونه های بررسی شده فرآیند تفکر در قرآن - که روایات آن را عبادت می نامند- بسیار به بازگشت به بدیهیات در حوزه علوم و نیز کشف واقع به عنوان یک هدف معرفت شناختی نزدیک می شود. علامه طباطبایی ذیل آیات 15-19 سوره مبارکه مائده در بحث مفصل فلسفی به تبیین تفکر از منظر قرآن پرداخته اند و در همان جا روش تفکر را امری فطری و فکر را شاخص کمال زندگی انسان دانسته اند. این شاخصه فطری بواسطه بدیهیات به حقایق عالم خارج از وجود انسان متصل شده و آنها را درمی یابد؛ مسیر دست یافتن به این حقایق، استدلال مبتنی بر تصورات بدیهی است که تصدیقات را رقم می زند که همان طریق منطق ارسطویی است(طباطبایی،1417، ج 5 /254).
  • تعداد رکورد ها : 4210