جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی تفسیر سوره نور ازمنظر سیدقطب وعلامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:علی میرزایی؛ استاد راهنما:زهرا کاشانیها؛ استاد مشاور :حسین صفره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
دو تفسیر المیزان و فی ظلال از تفاسیر مشهوری هستند که نویسندگان آنها با استفاده از روش خاص خود به بررسی و تبیین آیات و سوره های قرآن کریم پرداخته اند. این پژوهش به بررسی تطبیقی تفسیر سوره نور در این دو تفسیر مشهور و تبیین روش و دیدگاه این دو مفسّرعالم و دانشمند میپردازد. با توجـه به اینکه روش تطبیقی یکی از روشهای معمول در دستیابی به تفسیر درست قـرآن کریم است و تاکنـون نوشته های متعددی با رویکرد تطبیقی سعی بر رسیدن به تفسیر صحیح از آیات قـرآن داشته اند و از آنجایی که چنین روشی در مورد سوره نور تاکنون به کار گرفته نشده است، نگارنده بر آن شده است تا به تطبیق دو تفسیر از هر دو فرقه تشیّع و تسنّن در مورد سوره نور بپردازد. هدف از این انتخاب نزدیک شدن به تفسیر درست از آیات سوره نور و دستیابی به شاخصهای تفسیری هر یک از تفاسیر المیزان و فی ظلال است و روش به اینصورت است که علوم قرآنی و مفاهیم قرآنی در دو تفسیر به تفکیک از هم تطبیق داده شده اند. هدف از این تحقیق شناخت روش تفسیری و دیدگاه این دو مفسر بزرگ و نامی در تفسیر سوره نور است تا بر معرفت قرآنی نگارنده و دیگر محقیق افزوده گردد. این تحقیق بنیادی بوده و به روش اسنادی (کتابخانه ای، استفاده از نرم افزارها و سایتها) جمع آوری شده است و در چهار فصل به بررسی روش تفسیری، محتوای سوره و مباحث لغوی سوره و نکات اشتراک و اختلاف نظرات دو مفسر میپردازد.
مقایسه دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی در باب مفاهیم بنیادی اخلاق اسلامی
نویسنده:
نویسنده:افراسیاب صالحی شهرودی؛ استاد راهنما:سید حمیدرضا میرعظیمی؛ استاد مشاور :محمود واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
قرآن مجید از الفاظ بشری برای بیان رازآلودترین حقایق هستی بهره برده است، در این رساله تلاش شده یافته‌های توشیهیکو ایزوتسو که از شیوه‌های معناشناسانه برای فهم مفاهیم اخلاقی این کتاب بهره برده است را، با یافته‌های علامه طباطبایی در همین موضوع که از روشهای سنتی در تفسیر بهره می برده، مقایسه کنیم تا زوایای تاریک و روشن این تلاش‌ها آشکارتر گردد و برای انجام این مهم مفاهیم «عدل و ظلم» و همچنین «ایمان و کفر» را برگزیده‌ایم. مفاهیم متناسب با متنی که در آن قرار می گیرد بخشی از ظرفیتهای معنایی خود را نمایان می سازند و همواره یک معنای محوری مثل نخ تسبیح همه نسبتهای معنایی واژه را به یکدیگر متصل می کند علامه معتقد بود آن معنای محوری غرضی است واضع اولیه از جعل واژه در نظر داشت. اما ایزوتسو معتقد بود معنای کلمات با تغییر جهانبینی قوم آنچنان تغییر می کنند که گویی واژه جدیدی متولد شده است و معناشناس باید نسبتهای معنایی واژه را در جملات مختلف بررسی کند تا به معنای جدید واژه که محور اتصال نسبتهای معنایی آن را در آیات مختلف برسد، او در واقع نقش محوری را که علامه به غرض واضع از جعل واژه داده بود، به یکی از معانی متعدد واژه که در طول زمان ایجاد شد داد، و موجب عدم توجه به معانی واژه در سیاقهای گوناگون و در نظر نگرفتن دلالتهای عرضی، طولی و مصداقی در معناشناسی شد، این مسئله در معناشناسی واژه کفر در مطالب ایزوتسو به خوبی نمایان است. از نظر علامه محور معنایی ایمان امنیت دادن است کانه شخص با ایمان، به اعتقادات خود در مورد کسى که به‌درستی و پاکى وى اعتقاد پیدا کرده، امنیت مى‏دهد و هرگز در اعتقاد خودش دچار شک و تردید نمى‏شود. علامه بر اساس این محور معنایی، نسبتهای معنایی ایمان با سایر مفاهیم را بیان کرد و همچنین در مورد آثار، لوازم و ابعاد ایمان بحث کرده است، اما پاسخ این سوال که کفر به معنای ستر چگونه مفهوم مخالف ایمان به معنای امنیت دادن می باشد؟ باقی مانده است. نقطه قوت ایزوتسو روش او و حجم وسیعی از مقایسه های هدفمند برای یافتن معنا بود و توانست بسیاری از ارتباطات معناییِ مفاهیم را که در یک شبکه معنایی ابعاد همدیگر را توضیح می دهند، روشن کند. علامه برای رسیدن معنای محوری واژگان به آنچه در کتاب های لغت آمده بود اعتماد کرد و این نکته در مورد برخی واژگان مثل عدل موجب دور شدن از معنای واقعی مفاهیم گردید. علاوه بر آن ایشان از ظرفیت مبنای مورد نظر خود در معناشناسی واژگان در برخی مفاهیم مثل ظلم بهره لازم را نبرده و ارتباط این مفهوم را با مفاهیمی از قبیل کفر و شرک و افترا و...تبیین نکرده است.
تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار
نویسنده:
نویسنده:فریده حیدری ترکمانی؛ استاد راهنما:اکبر صالحی؛ استاد مشاور :علیرضا محمودنیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در نگاه اسلامی آزادی، اختیار و عاملیت انسان با سرنوشت و تربیت صحیح وی در هم تنیده است. در بین اندیشمندان و مفسران مسلمان بحث آزادی و اختیار و نیز نقش اراده آدمی در تعیین سرنوشت مورد بحث واقع شده است. علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف و مفسر قرآن در آثار خود مفصلا به این موضوع پرداخته است. علامه طباطبایی معتقد به اختیار و آزادی انسان و تاثیر آن در افعال و کردار خویش است و می گوید اساسا ارزشیابی و ثواب و عقاب اعمال ظاهری و باطنی انسان، بر اختیار و اراده مبتنی است. پژوهش حاضر در راستای این موضوع به بررسی و تبیین نقش عاملیت آدمی در تربیت مبنتی بر دیدگاه علامه طباطبایی در زمینه آزادی و اختیار می‌پردازد. بر انجام این پژوهش سه سوال اصلی مطرح گردید که عبارتنداز: حدود و ثغور آزادی و اختیار درعاملیت آدمی در تربیت در دیدگاه علامه طباطبایی چه تبیینی دارد؟ موانع بازدارنده در عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟ عوامل موثر بر عاملیت آدمی در تربیت بر بنیاد آزادی و اختیار در دیدگاه علامه طباطبایی کدامند؟. روش پژوهش حاضر تحلیل محتوای کیفی بوده وبا بکار گیری دو روش تحلیل مفهومی و قیاس نظری پس از فیش برداری وطبقه بندی به منظور تحلیل وپاسخگویی به سوال ها استفاده شده است . یافته پژوهش نشان داد که انسان در نگاه علامه طباطبایی موجودی مختار است وکسی نمی‌تواند به وی‌آزادی بدهد یا آزادی را از او بگیرد. بنابراین انسان به منزله عامل نقش مهمی در سرنوشت خود دارد ومی‌تواند سرنوشت خود را در تربیت رقم زند با این حال برخی موانعی بر سر راه انسان در مسیر تربیت او اهمیت دارند که می‌توان در راس این موانع به شیطان وبرخی از رذایل دیگر همچون گناه، کفر وناسپاسی، فخر فروشی اشاره کرد.همچنین برخی از عوامل ارادی با عاملیت آدمی وجود دارند که بعنوان روش تربیتی با عاملیت آدمی می‌توانند در تربیت انسان وتغییر سرنوشت وی موثر باشند که عبارتند از دعا و نیایش، صله ی رحم، توکل به خدا و در نهایت کمک گرفتن از هدایت تشریعی در پرتو رسالت و انبیا را نام برد.
تبیین و تحلیل رابطه قضا و قدر و بداء از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و عرضه آن بر کتاب و سنت
نویسنده:
نویسنده:علی مصطفی؛ استاد راهنما:محمد رضاپور؛ استاد مشاور :محمدعلی قدسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل ناظر به افعال الهی، مسأله قضا و قدر و بداء و ارتباط بین آنهاست که آیات و روایات به این مسأله تأکید زیادی دارد. نوشتار حاضر این مسأله را در اندیشه علامه طباطبایی با عرضه آن بر کتاب و سنت مورد بررسی قرار داده است. علامه قضا و قدر را بر اساس نظام علیت و معلولیت تفسیر می کند و قضا را نسبت شیء به علت تامه اش و قدر را نسبت شیء به علل ناقضه می داند. در عالَم، قانون اسباب و مسببات حاکم است و این قانون تبدیل و تبدل نمی پذیرد. از طرفی، این قانون حاکم در جهان، نیز محکوم یک قانون فوقش است که آیات و روایات این مطلب را برای خدا ثابت کردند و برای خداست که امور را تقدیم یا به تأخیر بیندازد. در سایه این دو حقیقت، یک صبغه توحیدی در روح و جان انسان پیدا می شود. حقیقت اول، انسان را به تمسک به اسباب و سنت های حاکم در جهان می کشاند؛ البته با اذن خدا. حقیقت دوم نیز انسان را به قدرت خدا که قاهر و غالب بر همه این نظام اسباب و مسببات عالم است، توجه می دهد. بله، این سبب قاهر، گاه یک سبب طبیعی نامعلوم و گاه یک سبب غیر طبیعی است. این سبب و اسباب با اختیار و عمل انسان منافاتی ندارد، بلکه تقدیر و عمل انسان به منزله روح و جسد است. در برخی از تقدیرات الهی بداء رخ می دهد و تقدیری بر تقدیر دیگر واقع می شود همچون دعا. این مسأله در آیات و روایات با تمایز بین لوح محفوظ و لوح محو و اثبات مورد تأکید قرار گرفته است که منافاتی با یکدیگر ندارد. بنابر بررسی دیدگاه علامه با توجه به آیات و روایات، بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا منحصر در عالم مجردات نیست و در عالم ماده نیز حاکم است و از‌ این‌ منظر گام جدیدی در این زمینه‌ برداشته‌ و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، سازگاری بیشتری ایجاد نموده‌است‌، امّا در مسأله قدر از این‌ عمومیت دست کشیده و مرتبه‌ قدر‌ را تنها به عالم ماده‌ نسبت‌ داده است و حال آنکه بر اساس آیات و روایات، قدر نیز مانند قضا‌ به‌ مرتبه خاصی از جهان‌ هستی‌ اختصاص ندارد، بلکه در تمام آن جاری است. البته در این پایان نامه، توجیهی برای این مورد افتراق نیز ارائه شده است. بنابراین، مطالبی که علامه در تبیین قضا و قدر، و به خصوص در تبیین رابطه آن با بداء مطرح نموده اند حداکثر سازگاری با آیات و روایات را دارند که توجه به این دو نظام حاکم و محکوم، انسان را در حالت بین خوف و رجاء قرار می دهد؛ و خداوند می خواهد مؤمن در این حالت زندگی کند تا به مراحل عالیه کمال و قرب به او برسد.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله صالحی نجف آبادی درباره جهاد در اسلام
نویسنده:
نویسنده:‌تهمینه احمدی؛ استاد راهنما:علی حسن‌بگی؛ استاد مشاور :کیوان احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین گزاره‌های فقهی و تفسیری دین اسلام مقوله جهاد است. در موضوع جهاد فروعات زیادی قابل احصا و شمارش است. فروعی که آیات متعددی در قرآن در مورد آن‌ها نازل شده که نشان از اهمیت این موضوع در آموزه‌های قرآنی دارد. هم‌چنین در سیره و سنت رسول اکرم (ص) و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در این زمینه روایات و احادیث بسیاری وارد شده است. در گستره این بحث مهم، مباحث جهاد دفاعی و ابتدایی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. مقوله جهاد ابتدایی یکی از جستارهای چالش‌برانگیز در عصر غیبت به شمار می‌رود که عدم فهم صحیح آن باعث شده تا برخی آن را دستاویز حمله به دین اسلام قرار داده و اسلام را دین جنگ معرفی کنند. بسیاری از روشنفکران در زمینه جهاد ابتدایی معتقدند که جواز جنگ ابتدایی با آزادی تفکر و عقیده بشر در تعارض است و نوعی تحمیل عقیده به شمار می‌رود. لذا همواره این سؤال از سوی اندیشمندان مطرح بوده که آیا جهاد ابتدایی در حکومت اسلامی مجاز می‌باشد؟ لازم به ذکر است پژوهش‌های بسیاری در این زمینه صورت گرفته است، ولی تاکنون هیچ‌کدام به صورت مستقل و مقایسه‌ای به بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی درباره جهاد در اسلام نپرداخته است. لذا نگارنده درصدد بررسی دیدگاه این دو اندیشمند می‌باشد. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه‌ای و بررسی آثار این دو اندیشمند صورت گرفته است. بر اساس پژوهش صورت گرفته، مرحوم علامه طباطبایی معتقد به جواز جهاد ابتدایی است؛ اما با بررسی آیات جهاد، چنین نتیجه می‌گیرد که عملاً هر چه در اسلام رخ داده است جهاد دفاعی بوده و جهاد ابتدایی به معنای این‌که خود جنگ، فارغ از نتایج و پیامدها یک اصل است و در زمینه‌ خاص خود قابل اجراست، محقق نشده است. در مقابل، آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی معتقد است که جنگ ابتدایی با کفار بی‌آزار تحریم شده و جهاد ابتدایی به معنای تحمیل دین با قدرت اسلحه در اسلام وجود ندارد. واکاوی آراء و بررسی استدلال‌ها بیانگر آن است که با توجه به شرایط جهان معاصر، وجوب جهاد ابتدایی فاقد موضوعیت است.
نقد و بررسی کارکردهای نظریه پیوستگی سوره در تفسیر قرآن با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) و فی ظلال القرآن سید قطب
نویسنده:
نویسنده:محسن قربانیان آفارانی؛ استاد راهنما:سیدرضا مؤدب؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«پیوستگی سوره» شاخه‌ای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به ‌لحاظ نقش منحصربه‌فرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآن‌پژوهان -به‌ویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، به‌گونه‌ای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم می‌زند. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن بررسی سیر تاریخی اندیشه پیوستگی سوره و تبیین مبانی نظریه، نقش و تأثیر آن را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر نام‌دار جهان اسلام، یعنی: «المیزان» علامه طباطبایی و «فی ظلال القرآن» سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده به شکلی نوین و همه‌جانبه، کارکردهای اعتقاد به پیوستگی سوره در تفسیر قرآن معرّفی و دسته‌بندی شود. بر اساس نتایج به دست آمده، این کارکردها را می‌توان به انواع شش‌گانه: «ساختاری»، «زمینه‌ای»، «شناختی»، «اثباتی»، «تبیینی» و «سنجشی» تقسیم نمود. هم‌چنین بررسی‌های تطبیقی میان دو تفسیر مذکور نشان می‌دهد: علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی- انتقادی در تفسیر المیزان، به استناد این نظریه، به تبیین مفهوم و مقصود آیات و تبیین پیوندها و ارتباطات درونی سوره پرداخته و در مقام ارزیابی روایات و اقوال تفسیری برآمده است که بر این اساس می‌توان گفت از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب پذیرشی- اثباتی در تفسیر خود و با رویکردی کلّی-نگرانه‌تر، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سوره‌ها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
بررسی تطبیقی نظریه علامه طباطبائی با محوریت المیزان و فخر رازی با محوریت الأربعین در مورد عصمت انبیاء
نویسنده:
نویسنده:حامد باباجانی؛ استاد راهنما:محمود صیدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فخر رازی به عنوان یکی از بزرگترین متکلمین مسلک کلامی اشعری در کتاب الاربعین خویش دلایلی را برای عصمت انبیاء بیان فرموده است که در این دلایل به کمک عقل و نقل به دنبال اثبات مقصود خویش می باشد.با بررسی ادله ایشان با محوریت نظرات علامه طباطبایی از کتاب المیزان به تفاوت ها و شباهت هایی به عنوان نظریات این دو بزرگوار برمیخوریم ، نکته ای که باید قابل نوجه باشد این است که مدلول برخی از ادله ارائه شده فخر رازی نسبت به آنچه که مقصود وی بوده است در موضوع عصمت انبیاء علیهم السلام ، دارای دامنه و وسعت بیشتری است به این بیان که مثلا برای قید زمانی بعد از بعثت برای عصمت ، با مدلول ادله ایشان قابل تخصیص نیست و یا شرط عمدی بودن گناهان در موضوع عصمت نیز ، در مدلول برخی ادله ایشان قابل توجیه نیست.فرمایشات علامه و دید بلند و عمیق ایشان را نیز نسبت به موضوع عصمت با توجه به آنچه ذکر شد در حد توان مطرح کرده ایم.با عذرخواهی پیشاپیش از محضر این دو بزرگوار ،عرایضی نیز از خود تقدیم داشته ایم،هرچند خام و نا پخته به وزان ناپختگی و خامی خویش.
مطالعه تطبیقی اندیشه سیاسی علامه طباطبایی و سید قطب در تفاسیر« المیزان» و «فی ظلال القرآن الکریم»
نویسنده:
نویسنده:ابوطالب آدینه وند؛ استاد راهنما:خلیل پروینی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این کوشش ناشی از یک ضرورت دورانی است که مسلمانان با آن موجه شده‌اند. بدین معنی که در دوران اخیر و در مواجهه با دوران مدرن مسلمانان از سر نیاز، تتبع بیشتری در اندیشه سیاسی نموده‌اند. پایان نظام خلافتی در دنیای اهل سنت و بروز انقلاب مشروطه در ایران توجه به این موضوع را برجسته‌تر از پیش نموده است. بازخوانی اندیشه سیاسی مفسرین به ما کمک می‌کند تا نظام معنایی که محل توجه متفکرین معاصر مسلمان در سپهر سیاست واکاووی شود و رویکردهای مختلف آن فهم شود و ره‌آوردها و کاستی‌های مفسرین مورد تحلیل قرار گیرد. در این بازخوانی و تأمل هم نیازهای مسمانان به قرآن عرضه می‌شود و هم ربط و نسبت دقیق‌تری از تمهیدات سیاسی قرآن روشن‌تر می‌گردد. این کنکاش نظری در پی آن است که به برخی از آیاتی که مورد توجه دو تفسیر درباره حوزه‌های اندیشه سیاسی بوده است، بپردازد و به کشف منظرگاه آنان دست یازد و سپس در محدوده‌ی این تحقیق به تدقیق بیشتر مفاهیم اندیشه سیاسی در اسلام بپردازد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار مطالعه‌ای کتابخانه‌ای به بررسی تطبیقی اندیشه‌ سیاسی مندرج در تفاسیر المیزان و فی ظلال القرآن پرداخته است. تا ضمن گزارش آراء تفسیری به مقایسه اشتراکات و افتراقات این دو تفسیر در مورد مقولاتِ مطرح شده‌ی دامنه پژوهش بپردازد. این تحقیق مبتنی بر توجه به رویکردهایی در اندیشه‌ی سیاسی اسلام معاصر است. برای این پژوهش دو تفسیر معاصر، تفسیر المیزان سید محمد حسین طباطبایی و تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب مورد پژوهش قرار گرفته است. موضوعات و مسائل مورد پژوهش بررسی تطبیقی اندیشه سیاسی دو مفسر مذکور در چهار حوزه‌ منشاء انعقاد قدرت، مشروعیت قدرت، حق تشریع و محتوای نظام تدبیر و همچنین نظام تصمیم‌سازی و قلمرو اعمال آن بوده است تا در خلال آن بتوان به تدقیق و ایضاح مفهومی اندیشه سیاسی و این عناصر بنیادین حوزه سیاست پرداخت. در این پژوهش دریافتیم که دو مفسر مذکور ذیل نظریه حق الهی قدرت و اقتدار آسمانی به مسأله حکومت، مشروعیت آن و قانون‌گذاری نظر می‌کنند و نظام تدبیر و نظام تبعیت را در بستر دولتی دینی تجویز می‌کنند. به طوری‌ که می توان گفت که وظیفه‌ی اصلی حکومت از نظر این دو مفسر اجرای شریعت اسلامی است، هر چند بر سر کیستی مجری شریعت و حدود اختیارات او با هم تفاوت‌هایی دارند.
وحی از منظر علامه طباطبایی و سویین برن
نویسنده:
نویسنده:سیده‌لیلا موسوی؛ استاد راهنما:رسول رسولی‌پور؛ استاد مشاور :عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از مهم‌ترین چالش های ادیان ابراهیمی مسئله وحی است که به تأیید و تصریح کتب مقدس و قرآن و با تأیید معجزه بودن آن موردپذیرش پیروانشان قرارگرفته است. صرف‌نظر از اختلافات میان ادیان در مورد وحی می‌توان گفت که وحی در کنار عقل شاخصه اصلی نبوت و راهی است که خداوند به‌منظور روشن شدن حقایق پیش روی انسان می‌گشاید تا وی را به‌سوی سعادت، رهنمون سازد. اهمیت این موضوع به‌قدری است که همیشه موردتوجه اهل اندیشه قرار داشته است و در سنت‌های گوناگون فلسفی- دینی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در این میان نظریه‌پردازان و اندیشمندان مسیحی و مسلمان سهم ویژه‌ای در مورد این موضوع داشته‌اند. سید محمدحسین طباطبایی و ریچارد سوئین‌برن، از فلاسفه و الهی‌دانان بزرگ جهان اسلام و مسیحیت، ازجمله کسانی هستند که با توجه به اعتقادات دینی خود، در حمایت از امتیاز آموزه‌های وحیانی تلاش کرده‌اند. در این پژوهش از روش توصیفی به بررسی تطبیقی آراء و نظرات این دو فیلسوف معاصر دینی پرداخته‌شده است. بررسی‌ها ما را به این نتیجه می‌رساند که علی‌رغم تلقی متفاوتی که به‌تبع معتقدات دینی میان آن‌ها در مورد چیستی و ماهیت وحی اصیل وجود دارد، در مسائلی نظیر ضرورت وحی و اثبات وحی که ذیل این موضوع مطرح می‌شوند و برخی از تقسیم‌بندی‌هایی که ارائه می‌دهند، اتفاق‌نظر دارند. سوئین‌برن درباره وحی، دو ادعای مسیحی؛ یعنی «ظهور و تجلی خدا از طریق تجسد» و «انتقال پیام الهی از طریق انبیاء به انسان‌ها» را می‌پذیرد. این در حالی است که در اندیشه مبتنی بر اسلامِ علامه طباطبایی ادعای اول به‌ هیچ‌وجه پذیرفته نیست و تنها انتقال پیام الهی از طریق ظهور حقایق وحیانی به افراد برگزیده مورد تأکید قرار می‌گیرد.
تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی
نویسنده:
نویسنده:عفت آدم زاده؛ استاد راهنما:‌‌محمدرضا سرمدی؛ استاد مشاور :زهره اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر «تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و ‌‌‌دلالت‌های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی» بوده‌است. شبکه معنایی‌مفاهیم زیبایی و ابعاد تربیتی آن در ترکیبات ‌وصفی‌آیات قرآن، با عنایت‌‌به دیدگاه‌های علامه‌ طباطبایی به‌عنوان نماینده‌‌ نظام تربیتی اسلام مورد ‌بررسی ‌قرار‌گرفته است. همچنین‌مؤلفه‌هایی‌نظیر: چیستی‌زیبایی، انواع‌زیبایی، حقیقت زیبایی، منشأ و مراتب زیبایی، ثبات و نسبیت‌‌زیبایی، عینی‌یا ذهنی‌بودن و مصادیق‌زیبایی، بررسی و تحلیل‌شده‌است. این پژوهش‌از ویژگی‌دو وجهی‌توصیفی- تحلیل مفهومی ‌و ‌استنباطی--اکتشافی‌‌ ‌استفاده‌کرده‌است. راهکار اجرایی‌آن کتابخانه‌ای‌ و ‌اسنادی می‌باشد. به‌منظور ‌کشف ‌منظومه‌ مفهومی ‌از معنای «زیبایی» براساس دیدگاه‌های علامه ‌طباطبایی، از روش ‌تحلیل و تفسیر‌ مفهومی و با توجه ‌به هدف پژوهش و سوال‌های تحقیق، از روش‌ تحلیل مفهومی بر‌حسب ‌بافت و ‌سیاق و تحلیل بر‌حسب شبکه‌‌ معنایی استفاده ‌شده ‌است؛ به‌ این ترتیب با تعیین مفاهیم معنایی‌ «زیبایی» از آن‌ها به‌عنوان ‌یک شاخص‌ در بخش‌های هدفگذاری‌های آموزشی و روش‌های تدریس استفاده ‌شده ‌است. نتایج پژوهش‌ حاکی از آن است که معنای ‌زیبایی در ترکیبات ‌وصفی قرآن در امور‌ عینی ‌و‌ انتزاعی ‌و فعالیت‌های‌ عملی و‌ رفتاری در سطوح ارتباطی‌ چهار‌گانه‌ فرد ‌با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت در حوزه‌های شناختی و عاطفی به طور همزمان قابل پی‌گیری ‌است.‌ دلالت‌های ‌ابعاد‌ تربیتی ‌شبکه معنایی ‌مفاهیم‌ زیبایی‌شامل؛‌ حق‌پذیری و حق طلبی، عمل‌مداری، هدفمندی‌ و‌ غایتمندی، عدالت، انصاف، فضل، راستگویی، بخشندگی، احترام‌ و‌ قدرشناسی، شایستگی، مهارت، تخصص ‌و ‌تعهد، خودبسندگی، خلاقیت، جامعیت، اصالت، اتقان، انسجام، انتظام و برخورداری‌از کیفیات‌زیبایی‌‌شناسانه‌‌‌حسی (رنگ، فرم و‌شکل، خطوط، تناسب و‌ موزونیت) می‌باشد. کاربرد ابعاد تربیتی مفاهیم زیبایی در زمینه هدفگذاری‌آموزشی از سه‌ جهت قابل بررسی ‌است:۱- تغییر در‌ ساختار اهداف آموزشی‌که این پژوهش با توجه به شبکه ‌‌معنایی‌حاصل از تحلیل ماهیت و مفاهیم‌ زیبایی ‌از دیدگاه علامه‌طباطبایی به اهداف دو یا چند ‌وجهی نظیر: «تفکر چند ‌وجهی، پژوهش‌ و -کاوشگری با‌ دو ‌بُعد عقلانی- احساسی، ایجاد‌ و‌ تقویت مهارت‌های ارتباطی ‌و ‌کلامی، کارآفرینی با دو‌ بعد ‌عقلانی- ‌احساسی‌ و ارادی- انگیزشی» برای‌آموزش‌ رسیده‌ است.۲- از جهت‌ محتوایی‌ و نیز ۳- از جهت روش‌های کاربردی: «تعلیم و تربیت زیبایی‌شناختی، عدالت‌ورزی، گفتمان‌حسن، عفو و صفح و غفر، جذب و دفع، صبر و توکل، تأویل یا‌ هرمنوتیک و پدیدار‌شناسی». همچنین‌ در تدوین اصول آموزشی، به اصولی‌نظیر: «اصالت زیبایی، غایتمندی ‌و‌ هدفمندی‌ زیبایی، شمولیت زیبایی، اصل ‌تشکیک ‌زیبایی، اصل تعمیم زیبایی از محسوس به معنوی و معقول و اصل‌هماهنگی و هارمونی بین ‌مراتب ‌زیبایی» دست‌یافته است و نهایتاً با توجه به مجموعه ‌نتایج به دست‌ آمده، مدل مفهومی‌ زیبایی‌شناسی ‌برای ‌نظام آموزشی تبیین و پیشنهاد شده‌ است.
  • تعداد رکورد ها : 1494