جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 75
هنر در نزد گادامر: با توجه به قسمت نخست کتاب حقیقت و روش
نویسنده:
پدیدآور: بابک زمین خیابانی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این پایان‌نامه، بررسی مفهوم هنر از دیدگاه هانس گئورگ گادامر، در هرمنوتیک فلسفی وی می‌باشد. این پژوهش سعی بر این ندارد که چیستی هنر و چگونگی پدید آمدن امر هنری یا زیبایی‌شناختی را توضیح دهد، بلکه مقصود نشان دادن چیستی فهم است. گادامر معتقد بر این است که فهم هرمنوتیکی است. او در کتاب حقیقت و روش در سه بخش به تبیین این اصل، یعنی هرمنوتیکی بودن فهم می‌پردازد و در نخستین بخش این کتاب، از هنر برای توضیح مقصود خویش بهره می‌جوید. از منظر وی، فهم امری روشمند نیست. حصول فهم یا بعبارتی دیگر حقیقت، بر طبق روش و ساختار و طی مراتب و مراحل بدست نمی آید بلکه دستیابی به آن عبارت است از گشودگی یا انکشاف. انسان در مواجهه با امر هنری، هرگز برطبق روشی خاص یا مبنایی واحد به فهم از اثر دست نمی‌یابد. بلکه درک زیبایی‌شناختی او از یک اثر رابطه‌ای لاینفک با سنت و تجربه‌ی زیسته‌ی تاریخی وی دارد. بر همین اساس، درک و فهم هر انسان از یک اثر هنری، عیناّ یکسان نیست. انتقاد اصلی وی از زیبا‌یی‌شناسی مدرن متوجه کانت است. زیرا او با سوبژکتیو دانستن حکم زیبایی‌شناختی، عملا اثر هنری را فاقد حقیقت دانست و قائل به تمایز سوژه- اوبژه میان اثر هنری و ناظر به آن گشت. درحالی که سعی گادامر همانند استادش هایدگر، بر رفع این ثنویت و یکه‌تازی سوبژکتیویته استوار است. او از مفاهیم و اصطلاحاتی مانند بازی، عید و نماد برای تبیین مقصود خویش از فهم هنری و رخداد فهم در مواجهه با اثر هنری استفاده می کند. از نظر او، هنر نه یک امر منفک از حقیقت و برخواسته از حس زیبایی‌شناختی سوبژکتیو، بلکه وجهی از حقیقت است که بر ما گشوده می‌گردد و انکشافی است از حقیقت.
گادامر و هابرماس : بحثی در هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
پدیدآور: عمر پیغامی ؛ استاد راهنما: علیرضا آزادی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
سلامتی و بیماری از منظر پدیدارشناسی
نویسنده:
سمیه رفیقی ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طی دهه­های گذشته، توسعۀ تکنولوژی پزشکی و دغدغه­های اقتصادی، همچنین گسترش تخصص­گرایی در حوزۀ سلامت باعث زدودن چهرۀ انسانی این حوزۀ شده است. این مسئله باعث شده به هنگام معالجۀ بیمار، تأثیر جنبه­های روانی و محیطی بر وی نادیده گرفته شود و کادر سلامت توجه خود را فقط به بدن بیولوژیکی بیمار معطوف دارند که این امر نیز به دلیل رفتار نادرست آنها با بیمار، شکایات بیماران را در پی داشته است. دست­اندرکاران حوزۀ سلامت برای برطرف کردن مشکلات خود به مکاتب مختلف فلسفی، چون پدیدارشناسی متوسل شده­اند. پدیدارشناسی با آموزه­های مختلف خود، چون در پرانتز نهادن پیش­فرض­ها و تعصبات، این امکان را در اختیار ما قرار می­دهد که بتوانیم واقعیت را آن‌گونه که بر ما پدیدار می­شود، توصیف کنیم. بی­تردید یکی از واقعیاتی که در زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم، مسئله سلامتی و بیماری است. در حالی که در حوزۀ پزشکی مدرن، بیماری به منزله عدم کارکرد درست اندام­ها و سیستم­های بدن و سلامتی به منزله نبود این اختلالات تعریف می­شود، پدیدارشناسی با تأکید بر تجربۀ زیستۀ افراد بر توجه به جنبه­های روانی و محیطی بیماری و سلامتی تأکید دارد. توجه به این جنبه­های بیماری و سلامتی باعث تغییر در معنای بیماری و سلامتی می­شود. بر اساس این معانی پدیدارشناسانه، بیماری دیگر فقط به بدن بیولوژیکی بیمار محدود نمی­شود، بلکه بدن زیستۀ او را دچار اختلال می­کند، بدنی با ابعاد مختلف وجودی که هر کدام از این ابعاد می­توانند تأثیر بسزایی در بیماری وی داشته باشند. توجه به این سطح از بدن و معانی پدیدارشناسانه سلامتی و بیماری سبب می­شود که افق­های دید بیمار و کادر حوزۀ درمان به هم نزدیک شده و آنها ارتباط بهتری با یکدیگر برقرار کنند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 83
نقش بدن زیسته در عینیت بخشی به اعیان از منظر مرلوپونتی
نویسنده:
سمیه رفیقی , محمد اصغری , محمود صوفیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تبیین مرلوپونتی از قصدیت عملی به مثابه قصدیتی تنانه و متحرک راه را برای بیان معنای جدیدی از تقویم و عینیت می­گشاید. تحلیل او از چنین قصدیتی، ابزاری ملموس و پیشاتأملی، اما معنادار و تنانه برای داشتن جهان و اعیان قصدی فراهم می­آورد. مرلوپونتی بر این باور است که آگاهی به واسطه خصلت قصدی خود روی به سوی اعیان خود در جهان دارد. اعیان آگاهی اموری مشخص و متعین نیستند، بلکه در حوزه­ای قرار دارند که خود ذاتاً معنادار است و این معنا در مواجه سوژه با آن منکشف می­شود. آگاهی برای مواجهه با اعیان از بدن به منزله نظرگاه خود بهره می­گیرد. بر این اساس، مرلوپونتی آگاهی را در بدن قرار می­دهد و بدن را سوژه- بدنی محسوب می­کند که در جهان پیرامون خود حضور دارد و از طریق تجربه ادراکی با اعیان در تماس است. آنچه در طی این تجربه آَشکار می­شود نوعی درک پیشاتأملی از جهان محسوس به منزله جایگاه حیات عملی است. سوژه همواره به واسطه بدن خود در درون جهانی که در آن تحقیق و عمل می­کند جای دارد و در مواجهه تنانه با اعیان نامتعین، به آنها عینیت می­بخشد. این تعین­بخشی به واسطه قصدیت جنبشی و وحدت تألیفی بدن روی می­دهد. در این مقاله درصدد هستیم تا نقش بدن در این تعین­بخشی را بیشتر برجسته نماییم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 93
مفهوم نیستی در مکتب کیوتو و فلسفه غرب
نویسنده:
پدیدآور: سارا پورحسنی ؛ استاد راهنما: محمد اصغری ؛ استاد مشاور: مسعود امید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
«نیستی» یکی از اصلی‌ترین مفاهیم تفکر بودیستی، و همچنین گروهی از متفکران ژاپنی به نام «مکتب کیوتو» است. متفکران مکتب کیوتو با الهام از مفاهیم بودایی و فلسفه‌ی غرب فلسفه‌ی خاص خود را ایجاد نمودند. این متفکران ژاپنی تلاش کردند تا مفاهیم عرفانی بودیستی را به صورتی فلسفی و عقلانی مورد مطالعه قرار دهند. مفهوم «نیستی» در تفکر ژاپنی و شرقی دارای همان ارزش و جایگاهی است که مفهوم «هستی» در غرب داراست. اندیشمندان ژاپنی در مطالعات خود درباره‌ی «نیستی» به آن دسته از فلاسفه‌ی غربی که در کتاب‌هایشان درباره‌ی «نیستی» سخن گفته‌اند اهمیت بیشتری داده‌اند. نیشیدا کیتارو، هاجیمه تانابه و نیشیتانی کیجی سه فیلسوف اصلی و بیشتر شناخته‌ شده‌ی مکتب کیوتو هستند. در این پایان‌نامه سعی شده تا به بررسی مفهوم «نیستی» در فلسفه مکتب کیوتو (در فلسفه‌ی نیشیدا، تانابه و نیشیتانی) و فلسفه‌های غربی که بیشترین تاثیر را بر فیلسوفان مکتب کیوتو در این بحث داشته‌اند ( به ویژه فلسفه اکهارت، نیچه و هایدگر) بپردازیم، و به مطالعه‌ی این مفهوم به شیوه‌ی تطبیقی در میان این دو سنّت همّت گماریم.
جایگاه شهود در فلسفه دکارت
نویسنده:
پدیدآور: فرانک پیری صوفیانی ؛ استاد راهنما: سیدمصطفی شهرآیینی ؛ استاد مشاور: محمد اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دکارت به عنوان پدر فلسفه جدید از بزرگترین فلاسفه دوره مدرن به شمار می رود و طبیعی است که در تاریخ فلسفه جدید و معاصر غرب، جایگاهی بس بزرگ و تأثیر گذار دارد. لذا پرداختن به هر مفهومی از مفاهیم کلیدی این فیلسوف نقشی بسزا در شناختن ابعاد فکری اش دارد. یکی از این مفاهیم، مفهوم شهود است. دکارت با تکیه بر این مفهوم نظام مابعدالطبیعی اش را پی افکنده است و به تعبیر خودش نقطه ی ارشمیدسی ساختار فکری اش ( یعنی کوژیتو) بر این مفهوم مبتنی است. از سوی دیگر، دکارت با اذعان به عقل سلیمی که به همه آدمیان به یک میزان اعطا شده، کوشید تا علم را به عنوان یک کل منسجم، از تفاسیر رمزآلود سده ی شانزده و هفده وارهاند. از نظر دکارت علم دارای سه شرط اساسی وحدت(unity)، محوضت(purity) و یقین((certainty است که این شرط اخیر حاصل نمی شود مگر بر پایه عقل سلیمی که همه چیز را واضح ومتمایز ادراک نماید. البته دکارت برای این مفهوم از مترادفات دیگری همچون نور طبیعی، نور طبیعت و نور عقل نیز بهره برده است. این مترادفات نشانگر تحول فکری دکارت در مورد این مفهوم است، چرا که بافت موضوع ایجاب میکرد که الفاظ دیگری برای این واژه استفاده کند. در قواعد دکارت در پی ریاضی کردن علوم است و بنابراین از لفظ شهود استفاده میکند اما در دیگر آثار همچون تأملات و گفتار در روش و اصول فلسفه و جستجوی حقیقت از مترادفات دیگر آن. اما این شهود تنها نیست بلکه شهود به چیز دیگری نیاز ندارد و آن هم استنتاج است. ما می کوشیم در این رساله بر چند نکته محوری در مورد این مفهوم بپردازیم که آنها عبارتند از 1) جایگاه شهود در میان پیشینیان 2) معنای شهود در فلسفه دکارت 3) رابطه میان شهود و روش دکارتی4)رابطه میان شهود و شک دکارتی5) تفاوت معنای شهود در آثار مختلف دکارت 6) میزان استنتاج گرایی دکارت 7) رابطه شهود و استنتاج در فلسفه دکارت
امام علي(ع) و عدالت اجتماعي بخش دوم
نویسنده:
محمد اصغري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
امام علي(ع) و عدالت اجتماعي بخش سوم و پاياني
نویسنده:
محمد اصغري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
عاشورا، انقلابی در جانها و وجدان‌ها
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نگاه پراگماتیستی به فلسفه تحلیلی معاصر
نویسنده:
ریچارد رورتی، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 75