جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8949
تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علامه حلی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیدجواد احمدی ؛ استاد راهنما: ابوالفضل کیاشمشکی ؛ استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا ؛ استاد مشاور: محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌های دیرین افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در متون دینی نیز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفی گردیده و «قِدَم» منحصراً برای حق‌تعالی اثبات شده است. دانشمندان در تفسیر آیات و روایات دالّ بر حدوث عالم، نظرهای متفاوتی ارائه نموده و از هماهنگی دیدگاه خود با متن دینی دفاع کرده‌اند. از دیدگاه‌های مهم در این زمینه، نظریّه کلامی علامه حلّی، دیدگاه حدوث دهری میرداماد و حدوث زمانی مورد نظر صدرالمتألّهین است. بررسی میزان هماهنگی دیدگاه‌های سه گانه با مفاد متن دینی، مستلزم تبیین اجمالی سه نظریّه مذکور و مقایسه آن با معنی مستفاد از آیات و روایات است. از این رو، با تحلیل و پژوهش پیرامون آیات و روایات ناظر به حدوث عالم، چنین استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس دیدگاه حدوث زمانی از منظر متن دینی قابل پذیرش نیست. از سویی دیگر، نظریه قدمت غیری و حدوث ذاتی عالم نیز خلاف ظاهر متن دینی است؛ چه این که ظهور آیات و روایات بر تأخّر انفکاکی وجود عالم از وجود خالق است، به این معنی که هستی عالم مسبوق است به عدم مقابلی که بدون تقیّد به زمان با وجود عالم در تناقض می‌باشد و با آن قابل جمع نیست. به عبارت دیگر، وجود جمیع ماسوی‌الله دارای ابتداء و آغازی فرازمانی است و زمان (زمان حاصل از تغیر تدریجی وجود عالم طبیعت) توأم با آفرینش اولین موجود مادی از کتم عدم واقعی، آغاز گردید.با بررسی آثار و کتاب‌های علامه حلّی، میرداماد و صدرالمتألهین، معلوم شد که ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند که دیدگاه حدوث زمانی مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که دیدگاه حدوث ذاتی و مسبوقیت وجود ممکنات به عدم ذاتی را صرفاً یک تحلیل عقلی و مبیِّن اصل نیازمندی هر مخلوقی به خالق هستی‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن دینی را تأمین نمی‌کند. بنابراین هر سه دانشمند مذکور، عقیده به قدمت غیری عالم را خلاف آموزه‌های دینی اعلام نموده‌اند. ایشان قائل به حدوث عالم به معنی مسبوقیت جمیع ماسوی‌الله به عدم مقابل می‌باشند. با این تفاوت که صدرالمتألهین، حدوث مستفاد از متن دینی را حدوث زمانی تشخیص داد و بر اساس نظریه حرکت جوهری و این‌که «زمان» بُعد و امتدادی از وجود تدریجی عالم طبیعت است، بیان نمود که آیات و روایات بر قدمت فیض الهی و حدوث زمانی مستفیض (آفرینش لحظه به لحظه و حدوث تدریجی عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّی تأکید نمود آن سان‌ که تبیین قدمت خداوند نیازی به عنصر «زمان» ندارد، معنی و حقیقت حدوث عالم نیز بی‌نیاز از «زمان» می‌باشد و عالم به نحو ابداعی (بدون احتیاج به ماده پیشین و زمان سابق) با سابقه عدم محض غیرزمانی آفریده می‌شود و ازاین‌رو، هستی عالم ـ به لحاظ بدایت و آغاز ـ منتهی به عدم مقابل فرازمانی است.میرداماد نیز ضمن تأیید مسبوقیت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادی) به عدم واقعی غیرمقید به زمان، آن عدم را عدم دهری (لاشییء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفریدگار، به نحو کلی نقض و طرد می‌گردد. میرداماد معتقد است، عدم دهری با ویژگی صراحت و خلوص و پیراستگی از هرگونه امتداد حقیقی یا وهمی و متوهم، با هستی ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکی آنان از وجود خالق می‌باشد.به نظر می‌رسد سه دیدگاه مذکور (به‌طور کلی و با قطع نظر از میزان صحّت مبانی و ادله) در محور‌های ذیل با نتایج حاصل از بررسی آیات و روایات، هماهنگ‌اند: 1. نفی حدوث ذاتی؛ 2. نفی ازلیت غیری عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زمانی منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقیت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکی هستی مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعی بودن فاعلیت خداوند؛ 7. پیراستگی وجود پروردگار از زمان و یا هرگونه امتداد وهمی و متوهّم.
بررسی مبانی حیات اخروی (معاد در قیامت کبری) از دیدگاه ابن سینا، غزالی و ملاصدرا با توجه به آموزه‌های قرآنی
نویسنده:
پدیدآور: مهین کرامتی‌فرد ؛ استاد راهنما: حبیب‌الله دانش شهرکی ؛ استاد مشاور: نفیسه ساطع ؛ استاد مشاور: علی اله‌بداشتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درپژوهش پیش رو تمام سعی و همت خود را بر آن داشته ایم تا مبانی هستی شناسی، جهان شناسی،انسان شناسی و معناشناسی حیات اخروی انسان در روز قیامت را به صورت فلسفی در بُعد چگونگی کیفیت حشر انسان در روز رستاخیز از دیدگاه سه متفکرجهان اسلام، شیخ الرئیس ابو علی سینا، صدرالمتالهین و ابوحامد محمد غزالی مورد بررسی قرار دهیم. این مسئله با مسئله انسان شناسی و نفس شناسی ارتباط وثیقی دارد؛ و متناظر با اختلاف در انسان شناسی آراء مختلف در باب معاد وجود دارد، و بدین وسیله راه ورود بر عرصه تحلیل فلسفی چگونگی معاد در روز قیامت از بُعد جسمانی و روحانی با صورتهای گوناگون باز خواهد شد. هدف اساسی در این نگرش فلسفی، نشان دادن چگونگی پیوند عمیق زبان فلسفی با آموزه های دینی در جهت اثبات کیفیت و چگونگی معاد جسمانی وروحانی در قیامت کبری می‌باشد و در ادامه نوشتار با رویکرد قرآنی درجهت موضوع بحث به پیوند وثیق میان فلسفه و قرآن کریم، اشاره می‌نماییم. ابن سینا توانسته است معاد روحانی را با براهین و دلائل متفاوت عقلانی به اثبات رساند و در مورد معاد جسمانی اظهار عجز و ناتوانی کرده است. از دیدگاه ابن سینا ورای معانی ظاهری آیات مربوط به معاد، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تاویل به آن‌ها دست یافت. غزالی با تمسک به عقل و نقل حیات اخروی انسان را در پرتو معاد جسمانی و روحانی اثبات می‌کند و در تمامی‌‌این مراحل به وضوح تمام دیده می‌شود که ایشان در نظریه بدن جدید و برانگیختگی از نفس شناسی و معاد شناسی ابن سینا متاثر بوده است. اما حکیم بزرگ ملاصدرا که از شاخص ترین چهره‌ ها در میان متآخران از فلاسفه اسلامی‌است، با مبانی و اصول فلسفی خود جواب و اشکالات غزالی را از قبیل اعاده معدوم ،تناسخ و... صریحاً پاسخ می‌دهد و مشکلات ابن سینا را هم حل می‌کند. ایشان با بهره گیری از کلام وحی و مشکات نبوت و ولایت رویکردی متفاوت از کیفیت حیات اخروی انسان و معاد استنباط نموده است. ایشان با علم النفس قویم که اشکال های علم النفس سینوی را ندارد و با تکیه بر اصالت وجود و با اصولی همچون حرکت جوهری یا همان حرکت اشتدادی، برای نفس هویتی تشکیکی قائل می‌شود که دارای مراتب شدت وضعف خواهد بود و رابطه آن را با بدن رابطه صورت و ماده اعلام کند و اینکه بدن شانی از شئون نفس است و نفس موجودی کشش دار از فرش تا عرش می‌باشد. هم چنین با اثبات تجرد خیال و قیام صدوری صور خیالی به نفس، چگونگی انشای بدن مثالی و اخروی را بیان می‌کنند. ایشان با اثبات اصل اینکه حقیقت شیء به صورت اخیر آن و اصل حرکت اشتدادی به اثبات عینیت انسان دنیوی و اخروی همت گماردند؛ همچنین با اثبات تجرد قوه خیال، راه را برای تبیین چگونگی ادراک لذات وآلام باز کرده و حضور انسان اخروی را در عالمی‌غیر مادی ولی جسمانی و مقداری موجه می‌کند.
مقام صحابه و یاران پیامبر اسلام از دیدگاه قرآن و سنت (بخش اول)
نویسنده:
عبدالعزیز نعمانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
اهل بیت نبوی و جایگاه آنان از دیدگاه اهل سنت و جماعت
نویسنده:
عبدالقادر دهقان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
شبیه سازی انسان از دیدگاه دین و اخلاق
نویسنده:
عبیدالله بادپا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
آزادگان و امام ، مقایسه ای بین آزادگان ایرانی و اسرای عراقی و یادی از سید آزادگان
نویسنده:
محمدحسن رحیمیان
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
رابطه عقل و ایمان از دیدگاه آیت‌الله جوادی‌آملی و آلوین پلانتینگا
نویسنده:
پدیدآور: مرضیه شکوری مقدم ؛ استاد راهنما: محمدرضا ارشادی‌نیا ؛ استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله عقل وایمان ازمهم ترین مسئله حوزه فلسفه دین است.عمده ترین سوال حوزه این پژوهش این است :هنگام مواجهه با گزاره های باید جانب عقل را گرفت یا ایمان؟آیا اعتقاد دینی عقلانی است یانه؟ودرصورت دوم غیر عقلانی است یا ضدعقلانی؟نسبت به سوال طرح شده دو دیدگاه کلی عقل گرایی وایمان گرایی مطرح است متناسب با دیدگاه ایمان گرایی عقل وایمان با هم ناسازگارودرتضادهستند.وحامیان نظریه عقل گرایی براین عقیده هستندکه عقل وایمان با هم سازگارهستند وبا یکدیگرمنافاتی ندارند.ازنگاه اسلام ایمان دینی مبتنی برعقل است ودرحوزه فلسفه دین هنگامی که بحث ازایمان وعقل مطرح می شودمنظوراز آن بحث نسبت دین وعقل است.استاد جوادی آملی به عنوان یکی ازفلاسفه ومتفکرین معاصرنوصدرایی موثر در دنیای جدید اسلام نقشی برجسته درتبیین مسایل کلامی داشته است وی در کتاب معرفت عقل درهندسه معرفت دینی به دفاع از نظریه ای پرداخته که عقل دربرابرنقل گرفته نه درمقابل دین است. همچنین آلوین پلانتینگافیلسوف ومتکلم مسیحی آمریکایی ازهمان اوایل در صدد بود که درفلسفه دین نظریه ای جامع ومعقولی ارائه دهدواین اقدام را با طرح نظریه معرفت شناسی اصلاح شده آغازنمودمهمترین نکته این مکتب این است که معرفت بشرازخداوندرا بی واسطه وبدون نیاز به دلیل می داند.حال دراین پژوهش بابررسی دقیق شواهدواستنادهای دوفیلسوف بایددیدکه این دومتفکراولا دیدگاه عقل گرایی دارندیا ایمان گرایی؟هدف اصلی این پژوهش اولا ارائه نظریات دو فیلسوف وبررسی اندیشه های جوادی آملی وپلانتینگا درباب عقل وایمان است ودر وهله بعدتطبیق نظریات این دو وذکرنکات اشتراک وافتراق این دومتکلم است.
بررسی و نقد منشأ دین از دیدگاه شهید مطهری و جان هیک
نویسنده:
پدیدآور: حسن اصغری ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده استاد مشاور: عباس عباس زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهمی که امروزه در فلسفه دین و کلام جدید مطرح است .منشا و خاستگاه دین و چگونگی پیدایش آن میباشد. دین یکی از عناصر و پدیده هایی است که از دیرباز بشر با آن سرو کار داشته است و هیچ دوره ای را نمیتوان یافت که در آن دین وجود نداشته باشد. و منشا این پدیده مهم همواره ذهن بسیاری از انسان ها را درگیر کرده بود. وا ز قرن نوزدهم به بعد با تحولات به وجود آمده در اروپا اندیشمندان مختلفی نظریات مختلفی را درباره منشا دین بیان نمودند. این نظریات به دو دسته اصلی روانشناختی و جامعه شناختی تقسیم میشود. نظریات جامعه شناختی منشا دین را ساخته ی خود بشر و بر خاسته از جامعه برای غلبه بر چیزهایی که نمی شناختند یا از آن میترسیدند . دومین نظریه دین را برگرفته از عوامل روانی و ضمیر ناخود آگاه انسان میدانست. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی به تبیین منشأ دین از دیدگاه استاد مطهری و جان هیک می پردازد. شهید مطهری برخلاف نظریات اندیشمندان غربی منشأ دین را الهی و ریشه در فطرت انسان ها دانسته و به نقد و بررسی دید گاه های مخالف پرداخته است. اما جان هیک که در بستر و فضای فرهنگ غربی می زیسته از نظریات جامعه شناختی و روان شناختی متأثر بوده است. هرچند معتقد است که دلائل کافی برای اثبات آن ها وجود ندارد. با تتبع و جستجو در آثار وی نظریه مستقلی در باب منشأ دین یافت نشد، ولی از مبانی و دیگر نظریاتش چنین بر می آید که ایشان هم به فطری بودن برخی از آموزه های اصلی ادیان اعتقاد دارند.
تحلیل انتقادی مبادی و لوازم نظریات علم دینی (دیدگاه‌های دکتر اسماعیل راجی الفاروقی، دکتر حسین نصر و آیت‌الله جوادی آملی)
نویسنده:
پدیدآور: محمد قمی اویلی ؛ استاد راهنما: قدرت‌اله قربانی ؛ استاد مشاور: رسول رسولی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث علم دینی یا اسلامی سازی علوم در جهان اسلام، یکی از مسائل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان را در حوزه علم و دین به خود مشغول کرده است. لذا پژوهش در مبانی و مبادی معرفت شناختی و روش شناختیدیدگاه های مطرح شده در حوزه علم دینی یکی از نیازهای اساسی متفکرین در عرصه علوم انسانی و اجتماعی است.به طور کلی مواردی چون بحران های ناشی از تمدن و فرهنگ جدید غرب، ضرورت حل عقب ماندگی فکری و معرفتی امت اسلام ، محدودیت ها و کاستی های موجود در علوم تجربی جدید، اهمیت آموزه های اسلامی و احیای میراث تمدنی و علمی مسلمانان و گسترش ابعاد نظریات وحدت علم و دین را می توان به عنوان انگیزه های طرح و بسط اندیشه علم دینی بطور کلی و علم اسلامی بطور خاص عنوان کرد. علاوه بر آن ناکارآمدی علوم انسانی جدید و دوگانگی فرهنگی در جوامع اسلامی ضرورت تولید علم دینی را دو چندان نموده است.در این زمینه نظریات مختلفی توسط اندیشمندان جهان اسلام طی دو قرن گذشته ارائه شده است و هریک از زاویه نگرش خود به اسلامی سازی علم پرداخته اند، که از جمله آنها می توان به دکتراسماعیل فاروقی، دکتر سیّد حسین نصر و آیت الله جوادی آملی اشاره کرد. رویکردها و مبانی متفاوت دکتر فاروقی ، دکتر نصر و آیت الله جوادی آملی باعث ارائه دیدگاه های مختلفی درباره ابعاد و چگونگی تولید علم اسلامی گردیده است. دکتر فاروقی با تاکید بر میراث اسلامی گذشته و ضعف های نظام آموزشی سنّتی و غرب، اسلامی سازی علوم را در گرو اصلاح نظام آموزشی و ادغام دو سیستم سنّتی اسلامی و جدید غربی با محوریت اسلام می داند. از زاویه دیگر، دکتر نصر با نقد مدرنیته و به چالش کشیدن تجدّدگرایی، رجوع به سنّت و احیاء علم مقدس را راه کارارائه شده خویش عنوان کرده است. آیت الله جوادی با نگاه دایره المعارفی به دین معتقد است، علم یکسره دینی می باشد و تقسیم کردن علم به دینی و غیردینی ناصواب است. وی با تغییر جهان بینی و مبانی علوم موجود در دانشگاه ها در صدد اسلامی کردن علوم هستند.
بررسی تحلیلی _ انتقادی دیدگاه سید حسین نصر و دکتر عبدالکریم سروش در باب پلورالیسم دینی (با مراجعه به قرآن و نهج البلاغه)
نویسنده:
پدیدآور: یاسمین مزرعه فرد؛ استاد راهنما: ناصرالدین حسن‌زاده تبریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پلورالیسم دینی یکی از مهمترین و موثرترین مباحث فلسفه دین وکلام جدید است که موضع گیری درمورد آن نسبت به همه مسائل اساسی اعتقادی تاثیرگذار خواهد بود؛ همچنین نکته قابل توجه این است که تمامی ادیان و مذاهب مختلف مدعی شده اند تنها دین و مذهب حق هستند. مدعیان پلورالیسم پنداشته اند که همان طور که در جهان فلسفه های مختلفی هست که نشات گرفته از اختلاف اندیشه هاست؛ به همین شکل نیز ادیانی که پیامبران مختلف می آورند، مانند مکاتب فلسفی، رنگ اختلاف به خود می گیرند. در حالی که منشا اختلاف در فلسفه ها به اختلاف فیلسوفان وافکار مختلف یک فیلسوف بر میگردد؛ در حالی که مصدر ادیان، خداوند حکیم و عالم است که علم او ازلی و تغییرناپذیر است. بحث درباره ی وحدت و کثرت دین و دعاوی متعارض ادیان، از مسائل مهم در حوزه ی دین پژوهی و فلسفه ی دین است، که همواره مورد توجه متفکران و دین شناسان بوده است. آن چه که جامعه امروز با آن دست و پنجه نرم می کند شبهات و انحرافاتی است که در مسائل اعتقادی ایجاد شده است. ازجمله این شبهات نگرشی می باشد که بنا بر آن راه نجات انسان منحصر به اسلام نیست و دیگر ادیان نیز می توانند همان نقش نجات را ایفا کنند.بحث درباره حقانیت ادیان، در دنیای معاصر سه شاخه به وجود آمده است : کثرت گرایی، انحصارگرایی ، و شمول گرایی. دیدگاه نصر،کثرت گرایانه به نظرمی رسد زیرا همه ادیان وحیانی را برای رسیدن به نجات قابل قبول می داند اما با این وجود برخی از جنبه های کثرت گرایی نزد او مردود هستند . نصر معتقداست که حقیقت همان واقعیت وحقایق ادیان آسمانی است که در هر دینی با توجه به شرایط جامعه وافکار وسطح انسان هایی که در آن زمانه زندگی می کنند شیوه وروش متفاوتی دارد وقانون های دینی متناسب با آن ها وجود دارد اما آن حقیقت مطلق در همه آن ها یکسان است. گرایش های پلورالیستی نصر و تلاش او برای نزدیک ساختن ادیان و مذاهب، خصوصا پلورالیسم حقانیت، و کنار گذاشتن از عقیده به مطلق بودن اسلام و دین اکمل و هم چنین نسبیت گرایی مفرطانه در خصوص حقیقت، جای تفکر و توجه جدی دارد، باید مورد نقد قرار بگیرد. و با آموزه های اسلام و آیات واضح و آشکار قرآن کریم متعارض است و با آن ها هم خوانی ندارد.نصر می گوید تکرار حقایق و تمثیلات دینی باید موید وجود حقیقت واحدی باشد که در باطن وکنه وحی نهفته است وبه اشکال وصورت های مختلف در احکام شرعی وعملی در ادوار تاریخ درجامعه بشری ظاهر گردیده است. تکرار این حقیقت مطلق در ظاهرهای گوناگون را نباید به منزله انکار اصالت ادیان شود. حقیقت واحدی در همه ادیان وحیانی وجود دارد که این حقیقت مطلق در حجابی از الفاظ واحکام گوناگون می باشد که در آیین ها و ادیان باتوجه به سطح آن جامعه ونژاد آن ها به شیوه ی خاصی تجلی شده است. نصر تعارضات و تفاوت های اندیشه ادیان را به خاطر شرایط و وضعیت خارجی قلمداد می کند، واگرنه تمام ادیان در نهایت بیان کننده یک حقیقت واحد هستند. به همین جهت، نقش دین مسیحیت با دین اسلام فرق می کند.مسیحیت مجبور است جهانی که به دلیل خردگرایی و طبیعت گرایی در حال نابودی بود نجات دهد. به این خاطر خود را دینی معرفی می کند که تابع عشق و ایثار است و آن را در اولویت اصول خود قرار می دهد. اما شرایطی که اسلام با آن مقابل بود تفاوت داشت و لازم نبود با سوفسطاییان و عقل گرایان مباحثه کند. در واقع، اسلام برای محکم کردن پایه های دین ابراهیمی نازل شده بود. یکی از مهم ترین آموزه های معرفتی سنت گرایان وحدت گرایی باطنی ادیان و به بیان شووان، وحدت استعلایی همه ادیان است.
  • تعداد رکورد ها : 8949