جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1265
ماهیت و اقسام کشف و شهود از دیدگاه ملاصدرا رحمة‌الله و ابن عربی رحمة‌الله
نویسنده:
زهراسادات مینایی الهیارلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کشف و شهود به عنوان ساحتی ورای طور عقل، یکی از منابع مهم معرفت است و از مسائلی است که هم در حکمت صدرایی و هم در عرفان ابن عربی، بر اساس مبانی هستی شناسی و تحلیل های علم النفسی از ابعاد مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این مسئله و خلأ محسوس پژوهشی در زمینه وجود یک تحقیق جامع و تطبیقی پیرامون این موضوع، با سبکی نوین، سعی در کشف، استخراج و ارائه منسجم آرای پراکنده این دو اندیشمند، با استفاده از شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی، تطبیقی و تحلیلی، شده است. در این پژوهش، نخست به شناسایی حقیقت کشف و شهود و شاخصه های آن از دیدگاه این دو اندیشمند پرداخته و سپساقسام کشف و شهود، نظیر کشف صوری و معنوی و مکاشفات متناظر با مراتب نفس، بررسی گشته و آنگاه گزارشی از معیارهای صدق و سنجش کشف و شهود نظیر عقل و کشف معصوم ارائه شده است. از نتایج پژوهش، این است که می تواند با تبیین جایگاه رفیع کشف و شهود و تحلیل واقعیت معرفت زای آن، ساحت های جدیدی در معرفت شناسی گشوده و در بررسی تطبیقی بین حکمت متعالیه و عرفان، دیدگاه های قریب الافق مهمی را در این مسأله نشان داده و ابعاد آن را به صورتی روشن ارائه دهد.
تطبیق عقل و عشق در حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار
نویسنده:
محبوب محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عشق همواره دو ابزار اصلی شناخت و معرفت بوده است از این رو گروهی عقل را وسیله شناخت و معرفت میدانند و گروهی عشق را، و بین این دو گروه همیشه تقابل و تعارض بوده استتحقیق این است که علیرغمِ هم‌مکتب بودنِ آن دو عارف (مراد اشراقی بودنِ آنهاست)، سنایی در دوران پختگی (که حدیقه نیز حاصل دوران پختگی اوست)، عقل را که حکمت مشّائی، به‌عنوان بهترین وسیلۀ شناختِ حقایق، مطرح کرده است، زمانی می‌پذیرد که به آن صبغۀ دینی زده باشد.بسیاری از عارفان، از جمله، «عطار» معتقدند: «عقل» حتی عقلِ انبیا و اولیا، برای رسیدن به حقایق و دقایق غیبی کافی و وافی نیست و «عشق» تنها جوهری است که شناخت خدا را برای آدمی میسّر می‌کند. «سنایی»، به‌خصوص، در «حدیقه» نسبت به «عقل»، نظری حکیمانه دارد و بر این باور است که در صورتی که «عقل» و حتی «عشق» منوّر به نور شرع باشند و هر دو از دین نشأت بگیرند، می‌توانند راهنمای آدمی برای شناخت حقایق باشند. عواملی از قبیلِ روشن كردن اين حقیقت كه عارفان، به‌ویژه، «سنایی» و «عطار» چه برداشتي از دو مقولۀ عقل و عشق دارند و به چه دلیلی آن دو را برابر هم قرار می‌دهند و همچنين روشن كردن جايگاه عقل كلّي و اهميّت آن نزد «سنايي» و «عطار»- كه جوهر انسان است و اينكه اهل تصوف خود، از مُحبّان عقل هستند و عدمِ توجه دقيق به اين مسأله باعث می‌شود كه عشق، دشمنِ عقل فرض شود و ... ، از ضرورت‌های اصلی توجه بنده به موضوع این پژوهش بوده است.1. دست‌یابی به تعاریفی مشخص از عقل و عشق.2. شناخت جایگاه عقل و عشق نزد عارفان.3. عقل و عشق و جایگاه آن دو از از دیدگاه سنایی.4. عقل و عشق و جایگاه آن دو از دیدگاه عطار.5. شناخت عقاید و افکار سنایی و عطار در خصوص عقل و عشق.6. ایجاد تحول در نگرش مردم نسبت به عقل و عشق از نظر عارفان.
تبیین و نقد اصول و ارکان مکتب تفکیک
نویسنده:
جمعه خان احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این تحقیق تلاش شده اصول و ارکان مکتب تفکیک تبیین و نقد شود. تحقیق حاضر از یک مقدمه، سه فصل و یک خاتمه تشکیل شده است. در فصل اول بعد از یک مقدمه اصول و ارکان تاریخی مکتب تبیین و نقد شده است. در فصل دوم بعد از مقدمه، اصول و ارکان روش شناختی و معرفت شناختی مکتب تبیین و نقد شده است. در فصل سوم بعد از بیان مقدمه، اصول و ارکان هستی شناختی مکتب تبیین و نقد شده است. چکیده مطالب فوق این است که از نظر مکتب تفکیک، فلسفه با یک دسیسه وارد جهان اسلام شده است و امامان معصوم و فقهای عظام آن را به خاطر این که پیامدهای منفی دارد رد کرده اند.
مبانی و اصول اخلاق عرفانی
نویسنده:
حسین مهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش درباره مبنای و اصول اخلاق عرفانی پرداخته که شامل کلیات بحث و در دو بخش و خاتمه تنظیم گردید. کلیات حاوی تعریف مفاهیم کلیدی و ربط بین آنها می باشد. بخش اول مربوط به مبانی اخلاق عرفانی است که شامل سه تا فصل می باشد. فصل اول مربوط به مبانی معرفت شناختی است که شامل تعریف معرفت عرفانی و اقسام معرفت و نظریات عرفا درباره معرفت عرفانی است فصل دوم مربوط به مبانی هستی شناختی است که در این فصل درباره وجود بحث و بررسی شده است. فصل سوم مربوط به مبانی انسان شناختی است که شامل دو بعد انسان و عقل و اراده و اختیار انسان و قابلیت انسان برای تجلی اسماء و صفات می باشد. بخش دوم حاوی اصول اخلاق عرفانی است که در این بخش نه تا اصول (اعتدال،‌اخلص، تدرج،‌تعقل و تفکر،‌تغافل تمکن حریت عبودیت و کرامت) بیان شدند. و در خاتمه خلاصه کلیات و خلاصه هر دو بخش و نتایج بدست آمده از آنها مطرح گردیده است.
طرح و نقد رویکردهای عرفان ستیز و عرفان گریز معاصر (نقد آراء دشتی، کسروی...)
نویسنده:
شکوفه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تعریفی از عرفان (‌با توجه به اینکه جامع و مانع نیست‌) می توان گفت‌، عرفان جریانی است معرفت بخش که شامل تجربه‌هایی شهودی‌، همراه با کشف و اشراق است‌. این امر ادراکات و دریافت‌هایی را برای عارف در پی دارد که می توان آن را معرفت عرفانی نامید‌. معرفتی که مسیری متفاوت از علم را -که بیشتر با برهان و استدلال سرو کار دارد - طی می کند‌. بیان اینگونه تجربیات و دریافت‌ها و معارف عرفانی نیز از طریق زبانی غیر مستقیم (‌استعاری‌، رمزی‌، تمثیلی‌)‌، اشاری و روایی که از ویژگی‌هایزبان عرفانی است‌،صورت می گیرد‌.این جریان مانند هر جریان فکری دیگری‌، طرفداران و مخالفانی پیدا می کند که هرگونه افراط و تفریط از هردو سو‌، خواسته یا ناخواسته‌، می تواند آن را به بیراهه بکشاند‌. مخالفت و ستیز با عرفان و تصوف در دوران گذشته از جانب قدما (فقها‌، متکلمین و فلاسفه) همواره وجود داشته است و هریک به سهم خود و از دیدگاه فکری خود به مخالفت یا نقد آن پرداخته‌اند. در دوران معاصر و پس از مشروطه نیز با نقد‌ها یی روبه رو می شویم که با برداشتی اجتماعیاز عرفانو مخالفت با زمینه‌ها، شرایط‌، ویژگی‌ها و کارکرد‌های آن‌، این جریان را منحصر در نحوه بودن و ماهیت آن در دورانی خاصاز لحاظ تاریخی‌، فرهنگی و... بررسی کرده‌اند، بدون اینکه اصل وجودآن را در نظر بگیرند‌. بنابر این مطابق با آن شرایط خاص تعریفی از عرفان ارائه داده‌اند که این جریان را به نوعی تقلیل گرایی می کشاند‌. علاوه بر این، عده ای بدون آگاهی از منطق و معرفت و زبان ویژه عرفانو عدم آشنایی با نقش و کارکرد آن دچار بدفهمی یا کج فهمی در بعضی از مسائل این پدیده (از جمله بخش‌هایی که با عقل‌، علم‌، تجربه و آزمایش‌، تناسب و هماهنگی ندارد) شده‌اندو عرفان و عبارات عرفانی را بی‌معنا دانسته‌اند‌.بررسی‌های این منتقدان بر پایه رویکرد‌های علمی، ماتریالیستی، اجتماعی، روان شناختی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و‌... می‌باشد‌. هدف از نوشتن این رساله این است تا با معرفی زبان عرفان و تصوف‌، مانند هر جریاندیگری‌، تا کنون مورد جرح و نقد‌های بسیاری قرار گرفته است‌. عده ای به ویژه طرفداران و پیروان این جریان‌، چه آنهایی که حقیقتا عارف و صوفی بوده‌اند و چه کسانی که کم و بیش با عرفان آشنایی دارند و تعالیمش رامی پسندند‌، با نوعی سرسپردگی مطلق‌، تسلیم محض آن می شوند‌. عده ای نیز به حقیقت عرفان باور دارند اما معتقدند که باید نا خالصی‌هایی را که دامن این پدیدهرا به بعضی‌اندیشه‌های نا صواب آلوده است پاک کرد‌. بسیاری دیگر با تعصب و غرض ورزی‌، تنها به این دلیل که اعتقاد شخصی به این جریانندارند آن را مشربی می دانند که با ادعای حق برای تهذیب و تزکیه انسان‌، به راه باطل رفت‌. بنابراین به یکباره‌، تمامی این جریان را آمیخته از پندار‌های نا صوابی می دانند که به مقصدی جز وادی گمراهی منتهی نمی شود‌. این رساله بر آن است تا با بررسیآثار تعدادی از نویسندگان معاصر‌، که به نقد عرفان و تصوف پرداخته‌اند‌، جنبه‌ها و دیدگاه‌های آنها را که منجر به نوعی رویکرد خاص در نقد یا رد عرفان و تصوف می شود‌، مشخص کند‌. در این رساله‌، به تفاوتی که میان نقد‌های پیشینیان با جریان‌های انتقادی معاصر وجود دارد اشاره شده است‌. همچنین با اشاره به زبان عرفان‌، منطق عرفان و سایر خصوصیاتی که ما را ملزم میکند تا به عرفان از درون سیستم فکری و ساختاری مخصوص به خودش‌، برای فهم و درک آن توجه داشته باشیم‌، به مباحثی در حین نقد آراء پرداخته شده است که از این راه معایب و کاستی‌های این نقد‌ها و بررسی‌ها آشکار می شود‌.عرفان و چارچوب فکری و فرهنگی عرفا‌، نشان دهد که بعضی از منتقدان عرفان به دلیل نا آگاهی و شناخت ناکافی از حوزه عرفان و تصوف‌، نقد‌هایی غیر روشمند داشته‌اند.
بررسی ابعاد عرفانی فص ابراهیمی (ع) در شرح فصوص الحکم ابن عربی
نویسنده:
فاطمه غضنفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فصوص الحکم یکی از آثار مهم ابن عربی از بنیان گذاران عرفان نظری است و ما در این کتاب که شامل 27 فص است و مفاهیم عمیق و عرفانی را دربر می گیرد به هر نبی به صورت رمز و اشاره نگریسته و هر باریکی از جلوه های انسان کامل را در روح آن نبی متجلی و مشاهده و شرح داده است.ابن عربی در گفتار خویش به مفاهیمی چون اعیان ثابته، اسماء و صفات الهی، وحدت وجودو ... پرداخته است و در رابطه با هر پیامبر یک فص اظهار نموده و همین مطلب مهم در فص ابراهیمیبه روشنی مشهود است. اینکه ابن عربی به صراحت اوج عشق و شناخت ابراهیم را نشان نمی دهد ولیکن با بررسی تاریخ زندگی ابراهیم علیه السلام و بررسی مسائلی چون رهایی ابراهیم از زن و فرزندش و قرار دادن هاجر و اسماعیل در بیابان بی آب و علف به فرمان خدا، قربانی فرزندش در قربانگاه که همگی به فرمان خدا صورت پذیرفت، سپردن ایشان به شعله های آتش نمرود همگی نشان از این دارد که ابراهیم شیفته باری تعالی بود و به خاطر عشق الهی از آتش و نفس و زن و فرزند خود را رها کرد و دل را با عشق الهی در آمیخت. با ذکر آیات قرآن کریم و شروح تفاسیر مبنی بر زندگی آن حضرت لقب ابراهیم خلیل که ناشی از عشق ایشان به ذات حق می باشد بر همگان آشکار می گردد.
جستاری بر هنر در قرآن
نویسنده:
اکرم ناظمی سنجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن شاخص‌ترین ویژگی‌های والای انسانی و جنبه های هنری خلقت از سوی خداوند سبحان را، معرّفی نموده است، نوشته حاضر، از یک سو به مضامین قرآنی که در اشاعه و گسترش آموزه‌های وحی کوشیده اند می پردازد ، که حاصل آن حکمت و عرفان دراسلام و کشف و شهود و زیبایی‌شناسی صفات الهی ، عالم خیال و مکاشفاتعالم وحی بر انسانهای اهل مکاشفه می باشد. از سویی دیگر، پرداختن به قصّه‌پردازی و داستان‌گویی قرآن ، که یکی از روش های جذب مخاطب و تأثیرگذاری مطلوب ، برای پیام رسانی سازنده تر و تأثیر تربیتی موثّرتر است، را درنظر دارد. داستان‎های قرآن کریم، پرداختن به شیوه ی هنری براساس، رخدادها، شخصیّت‎ها و حالات خاص و مورد نظر است، که با داستان‎های ساخته فکر بشر به نام داستان‎های تاریخی، کاملاً متمایز است، چرا که این داستان هااز برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن اقتباس کرده واین امر در راستای اهداف هنری نویسنده، از جمله تشویق و سفارش صورت می‎گیرد تا شاید به صورت تصنّعی بتوان آن را نمایشی کرد.ولی آنچه مهم به نظر می رسد، این است که، ذات قصّه‌های قرآنی خود، هنر درام و محتوایدرونی و الهی دارد و نیاز به برداشت و اقتباس بشری نیست.هنر به سهم خود در تقویت و گسترش جایگاه قرآن کوشید. کم نیستند قرآن‌های نفیسی که اکنون ، صرفاً از لحاظ جنبه‌هایساختار هنری مورد توجه محافل هنری جهان قرار دارند و در موزه‌ها و مجموعه‌های هنری سراسر جهان نگهداری می‌شوند و در واقع هنر قرآنی دارای ماهیتی دینی و معنوی استکه در عرصه‌های خوشنویسی، هنرهای تزئینی و تصویری، خط و تذهیب نیز جلوه‌گر است و صوت موسیقی دلنشین و تصاویر خطاطی آن بین همه افرادبا هر زبان و مکانی ارتباط برقرار می کند و در واقع، وجود صاحب اثر هنری، پروردگار متعال، در بین مسلمان، متجلَی می گردد.
بررسی مفهوم عبودیت در قرآن ومقایسه آن با عرفان اسلامی
نویسنده:
سوسن رفیعی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نام خانوادگی دانشجو: رفیعی راد نام: سوسنعنوان پایان‌نامه: بررسی مفهوم عبودیت در قرآن ومقایسه آن با عرفان اسلامیاستاد راهنما: دکتر اشرف میکائیلیاستاد مشاور: دکتر علی غفاریمقطع‌تحصیلی:کارشناسی ارشدرشته:الهیاتگرایش:عرفان اسلامی دانشگاه:محقق اردبیلیدانشکده: علوم انسانیتاریخ دفاع: 29/6/1393تعدادصفحات:135چکیده: یکی از مسائل مهم بشری در ارتباط با آفرینش و خلقت جهان، رابطه ی انسان با خالق می باشد.این رابطه هم در قرآن و هم در منابع عرفانی اسلام به واژه عبودیت تعبیر و تفسیر شده است. این مفهوم تاثیر آشکاری در زندگی و افکار مسلمانان و مومنان داشته است بطوریکه جلوه های آن را در زندگی زاهدان و عرفای مسلمان می بینیم. عبودیت در قرآن به مفهوم مملوکیت و تسلیم و نهایت درجه ی خضوع در برابر خداوند است و اساس نظام تربیتی پیامبران نیز بر همین اصل است. تسلیم خواست و رضای پروردگار بودن و اینکه انسان در تمام امور به مقتضای مملوکیت و عبودیت خویش رفتار نماید. عبودیت در آیین یهود بر پایه ی اطاعت محض از خداوند و در آیین مسیح بر پایه ی محبت با تمام قلب و جان و خدمت به خلق استوار است. در قرآن کاربردهای متعددی برای عبد آمده است، از جمله: « کاملترین وصف برای انسان کامل» و «اساس اسراء و عروج انسان کامل»، «مختار بودن در بندگی » و از لغات مترادف عَبَدَ به معنای عبادت می توان از خَشَعَ، خَضَعَ و نَسَکَ نام برد. واژه های حوزه ی معنایی عبودیت در قرآن شامل حوزه ی معنایی معبود و عابد می باشد. هدف عبادت در عرفان اسلامی نیز از طریق معرفت به حق از حیث اسماء و مظاهرش و علم به مبداء و معاد و آگاهی به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به ذات احدی تعریف می‌شود. این هدف با طی مدارج و مقامات سیر و سلوک و عرفان عملی، مقام به مقام و گام به گام میسر می‌شود، و از این منظر انسان کامل کسی است که به سبب ظرفیتی که در ساختار وجودی اش هست می تواند به مقام حقیقی عبودیت و بندگی برسدکه این امر بر متکی بر هماهنگی میان شریعت و طریقت بوده و بر پایه ی پیروی از شریعت و احکام قرآن صورت می‌گیرد. کلیدواژه‌ها: عبودیت، عرفان، شریعت، طریقت، انسان کامل
بررسی عشق در آثار عین القضات همدانی
نویسنده:
سیدقاسم محمدی هریکندیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرفان والاترین صفت خدا عشق است. عشق عظیم‌ترین و ماورائی‌ترین نیرو در همه‌ی کائنات است و صفات الهی از مجرای عشق ظهور می یابند. درنظر عاشق، هر چیز نشانی از معشوق دارد که درگفتار عاشق با آن چیز، تجلّی می کند و نمودار می شود. عشق از منظر ارباب معرفت، مهم ترین رکن وپایه ی طریقت و مبنای وصول به بارگاه حقیقت باری تعالی است. برای وصول به مقام قرب و شهود جمال حضرت دوست، عقل پای بند است؛ ولی عشق؛ حلقه ی اتّصال عاشق و معشوق بوده و تنها توشه ی عاشق در سفرِ شهود و دیدار با معشوق به شمار می آید. عاشقِ حق، سنگلاخ طلب را با پای خسته می پیماید و سرانجام در بیابان حیرت، در حسرت یافتن قطره ای از چشمه ازلی حق، به تمام، محو و فنا می گردد: که وصال یار هم اینست.عین القضات همدانی، عارف قرن ششم، در میان ارباب معرفت، ویژگی های خاص دارد. از نگاه او این عشق است که انسان را به خدا می رساند و برای رسیدن به چنین مقامی، باید مجنون بود تا به جانب لیلی نظری افکند. طبق دیدگاه وی، عشق که جز به راز، نمی توان از آن سخن گفت، بر سه نوع است: عشق کبیر، صغیر ومیانه. عشق مجازی نیز در نظام فکری او –همچون بسیاری دیگر از عرفا – اهمیّت خاصّی دارد. عین القضات همدانی چون دیگر عُرفا، علاوه بر بیان عشق خدا به انسان و انسان به خدا، از عشق دیگری نیز پرده بر می دارد. امّا آن را به رمز گفته و نتیجه ی آن را به خواننده و اهل دل، واگذار کرده است. بعضی آن را «عشق حق به خود» تفسیر کرده اند. چرا که خود نیز فرموده، محبّت خدا با مصطفی از برای مصطفی نبود، بلکه این محبّت از بهرِ خود است.بدین ترتیب، نتیجه ی کلی به دست آمده، از این تحقیق نشان می دهد که عشق مورد نظر عین القضات، عشقی است که منجر به کمال اتّحاد و یگانگی می شود. روح انسان بعد از سپری شدن دوره هایی، به اصل خود برگشت می کند و به خدا وصل می شود و خودِ خدا می شود؛ زیرا روح انسان، از روح خداست.
تصحیح و شرح سیرالعبادالی المعاد
نویسنده:
مریم السادات رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی سیرالعبادالی‌المعاد سفری است تمثیلی که نشانگر کمال انسانی و مدارج سیر روح است . در این سفر، راهنمایی روحانی، روح را همراهی می‌کند و در طی سفر، رسیدن به معاد را به عنوان هدف اصلی به او متذکر می‌شود و می‌گوید که برای رسیدن به این مرحله لازم است که انسان هواهای نفس را مهار کرده، ویژگی‌های انسانی را در خود رشد دهد و وقتی به درجهء کمال و صفای باطن رسید و نفس او کاملا تزکیه شد، ارشاد و راهنمایی مردم را به عهده گیرد. سنایی بعد از بیان این مطالب به مدح ممدوح می‌پردازد و در نهایت او را به عنوان انسان کامل معرفی می‌کند و صفات ممتاز او را برمی‌شمارد. در رسالهء حاضر سعی شده، علاوه بر تصحیح این مثنوی، ابیات آن بطور کامل شرح شود، که این کار با توضیح و شرح کامل لغات و اصطلاحات موجود در آن - که اغلب عرفانی، فلسفی و نجومی است همراه بوده، ضمنا در هر کجا به آیه یا حدیثی و مثلی اشاره داشته، موارد آنها ذکر شده و تلمیحات موجود در ابیات نیز به طور کامل شرح داده شده و در بعضی موارد که مضمون ابیات در دیگر آثار سنایی یا متون نظم و نثر دیگر به نظم رسیده، تا حد لزوم ذکر گردیده است . لازم به ذکر است که شرح قسمت از ابیات براساس نسخه شرح سیرالعبادالی‌المعاد مورخ 674 انجام شده که البته در قسمت توضیحات ، تذکرات مورد نیاز هر بیت اضافه شده و چنانچه شرح شارح ناقص یا نادرست به نظر رسیده، اصلاح شده، بقیه ابیات هم به حدکافی شرح و توضیح داده شده است . همچنین برای شناخت بیشتر موضوع سیرالعباد، مقایسه‌ای بین این اثر و آثار مشابه ایرانی و غیرایرانی (حی‌بن یقظان، مصباح‌الارواح، کمدی الهی، اوپانیشاد ...) شده و موارد مشابه آنها درمقدمهء رساله بیان شده است . تصحیح متن نیز براساس 9 نسخه انجام یافته و تمام موارد اختلاف نسخ ذیل هر صفحه دقیقا نوشته شده، در پایان رساله نیز فهرست‌های لازم(لغات ، آیات ، احادیث ، اعلام، جایها...) افزوده شده‌است .
  • تعداد رکورد ها : 1265