جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
جدال در اخلاق اسلامی و مسیحیت
نویسنده:
طاهره صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«جدال» امری اخلاقی است که در اخلاق اسلامی بدان پرداخته شده است. علمای اخلاق در بررسی آن از واژگان مترادفی همچون جدل، مراء و خصومت نیز استفاده می‌کنند. هرچند در علم منطق «جدل» یکی از اقسام صناعات خمس است و نظر به بعد اصطلاحی واژه دارد، اما از دیدگاه علمای دین بیشتر نمودی اخلاقی- اعتقادی دارد. اصولاً اموری همچون جدال و مراء زمانی وقوع می‌یابند که طرفین بر سر موضوعی به ستیزه لفظی پرداخته به گونه‌ای که هر طرف فقط قصد مغلوب‌نمودن طرف مقابل را دارد.آنچه که از آیات قرآن کریم و روایات می‌توان دریافت این است که جدال همان ستیزه لفظی است هنگامی که موضوع آن امور اعتقادی باشد و هنگامی که موضوع ستیزه عام بوده و جنبه اخلاقی یابد مراء نامیده می‌شود. در هر صورت بنظر می‌رسد در زبان فارسی بکارگیری واژه جدل یا جدال در اخلاق به جهت سهولت بیشتر این واژگان نسبت به واژه مراء می‌باشد. در این رساله سعی شده است پس از بررسی لغوی و اصطلاحی «جدال» به چیستی آن در حوزه اخلاق، انگیزه‌های صدور، انواع، آثار و درمان این رذیله اخلاقی از منظر آیات و روایات اسلامی پرداخته شود. در بررسی ترجمه آیات اخلاقی اناجیل، صراحتا به مساله جدال و یا واژه و اصطلاحی مترادف با آن اشاره نشده است، اما در آنها موعظه‌هایی اخلاقی ایراد شده که مهرورزی و هم‌نوع دوستی را جانمایه اصلی کلام می‌کند؛ یقینا ممانعت از جدال اخلاقی و یا مراء می‌توانند مصادیقی از آنها و یا مقدمه‌ای برای اکتساب مصادیق اخلاقی دیگر باشند.
مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی
نویسنده:
قاسم برازنده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مسأله «مشروعیت» از آن روست که ثبات و بقای نظام سیاسی، به تحقق مشروعیتِ آن وابسته است و لذا هر حکومتی می‌کوشد پایه‌های «مشروعیت» خویش را مستحکم کند و حتی حکومت‌های جائر و غاصب نیز تلاش می‌کنند تا به شکلی، حاکمیت خود را با نوعی از «مشروعیت» و لو کاذب بیآرایند. بدین‌رو، مبنای «مشروعیت» حکومت دینی، همواره از مباحث محوری و پر چالش میان متفکران دینی و سیاسی بوده است. نوشتار حاضر، با استفاده از بنیادی‌ترین مباحث جهان‌ بینی و کلامی اسلام، یعنی: «نظریه توحید»، «نظریه امامت» و «نظریه معاد»؛ مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی را به بحث نشانده است. بدون شک «نظریه توحید»، آموزه‌ای صرفا اندیشه‌ای و نظری نیست؛ بلکه تأثیر آن در مسائل اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی، انکار ناپذیر و تأمین‌گر یکی از متقن‌ترین پشتوانه‌های مشروعیت حکومت دینی، از طریق انحصار ولایت و حاکمیت در ذات احدیت است. نظریه امامت در تفکر شیعی نیز از محورهای مهم در تبیین مبنای مشروعیت حکومت دینی است؛ چه اینکه در این نظام فکری، سکان جامعه اسلامی تنها در اختیار مأذونان الهی است، که مصداق بارز آنها انبیاء و ائمه هدی با ویژگی عصمت و علم لدنی هستند. سخن دیگر اینکه بر اساس جهان بینی اسلامی، سعادت و شقاوت حیات ابدی، از رهگذر اعمال این دنیایی است و از آنجا که کوچکترین اعمال انسان‌ها در وادی ابدیت نقش آفرین است؛ لازم و ضروری است که هدایت جامعه توسط نظامی سامان یابد که اوّلا، جامعه را از آلودگی‌ها و پلیدی‌ها دور نگه دارد و ثانیاً، بستر بالندگی آحاد را در ورود سعادتمندانه به حیات ابدی فراهم سازد، لذا به حکم عقل، ضروری است سازمان اجتماعی بشر از هر جهت مطابق اراده الهی بوده و ناحیه قدس الهی تأمین‌گر درستی، حقانیت و مشروعیت آن باشد. بدین ترتیب با الهام از اصول سه گانه «توحید»، «امامت» و «معاد»؛ احراز می‌شود که مبنای فرید مشروعیت حکومت دینی، جز إذن الهی نیست.
بررسی رابطه تکوینی عصمت با علم معصوم (ع) و پاسخ به شبهات مربوط به عصمت
نویسنده:
محمدرضا بیژن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترینمباحث مورد اختلاف میان مسلمانان بحث عصمت انبیاءوائمه (علیهم السلام)می باشد ؛ مسئله ای که همواره درباره آن بحث و اختلاف فراوان میان علمای علم کلام وجود داشته است ؛ بطوریکهتقریباً در تمامی ابعاد آن اختلاف نظر وجود دارداز مسائل مهمی است که در صدر بحث نبوت عامه وامامت عامه قرار دارد. وتا این مسئله روشن نشود؛ نمی توان به دیگر مسائل مربوط به نبوت وامامت پرداخت. انسانها در برابر این معنا دو دسته شدند عده ای آنرا قبول می کنندواز آن دفاع می کنند وعده ا یدیگرانرا انکار می کنند . دسته اول که آنرا قبولدارند در تعریف آن دچار تشتت آرا شده اند و از عصمت تعاریف گوناگونی ارائه داده اند ؛برخی آن را لطفیدانسته اندکه خداوند در حق برخی بندگان خاصش اعمال می کند .برخی دیگر آن را ملکه ای نفسانی دانسته اند که همواره شخص به واسطه آن داعی بر انجام گناه ندارد و واجب را هیچگاه ترک نمی کند .برخی آن را ناشی از علم می دانند و می گویند شخص به واسطه علمش به آثار گناه از ارتکاب آن مصون می ماند. وبالاخره عده ای دیگر عصمت را نوعی علم می دانند،که بواسطه آن علم، هیچگاه شخص به ورطه ی گناه و خطا نمی افتد.ودر این صورت مصونیت شخص نسبت به گناه واشتباه صد در صدی می شود ؛در حالی که در تعاریف دیگر یا نقش اختیار کم رنگ تر می شودویا احتمال ارتکاب گناه صفر نمی شود. با توجه به مطالب فوققصد داریم در این رساله به رابطه بینعصمت وعلمبپردازیم .اگر از کلام بگذریم و عصمت را بر اساس مبانی حکمت متعالیه وعرفان بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم ، درک آن بسیار روشن تر خواهد بود؛ وعصمت بر پایه عینی تری استوار خواهد بود؛چرا که بر طبق مبانی حکمت متعالیه وعرفان انسان می تواند به بالا ترین درجات وجود صعود کند؛که در اینصورت همه مراتب هستی را در خود دارد.واز بالا ترین درجه کمال که همان علم باشدبرخوردار است .با این حساب دیگر جایی برای گناه وخطا باقی نمی ماندواما در مورد دسته دومی که در بالا ذکر شد یعنی آنهائیکه عصمت را انکار می کنند .این گروه نیز بیکار ننشستند وهمواره در پی سست کردن پایههای استدلال گروه اول بوده اند.بنابراین شبهات فراوانی را در باب عصمت مطرح کرده اند که در قسمت پایانی پایان نامه به پاسخ دادن به برخی از این شبهات پرداخته ایم
حق و باطل در نهج‌البلاغه
نویسنده:
حمید مروجی طبسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به لزوم جداسازی حق و باطل از یکدیگر، لزوم تعیین تکلیف مسایل و ضمانت سعادت انسان و این‌که اطاعت از امر فرمان‌روا لازمه‌ای دارد، شناخت حق و باطل ضروری به نظر می‌رسد. علم تفصیلی به حق، ‌حصول اطمینان، استقلال اندیشه، عدم فردگرایی، یقین‌گرایی و بصیرت از لوازم شناخت حق و باطل می‌باشد. جدیت و تلاش، موشکافی، دوری از هوای نفس، ثبات قدم و پرهیز از شتاب‌زدگی، راه رسیدن به شناخت حق و باطل و در مقابل، کنجکاوی بی‌جا، اصرار بر جهل، بزرگنمایی، شتاب‌زدگی و جَوزدگی از موانع رسیدن به شناخت حق است. عاقبت به خیری از پیامدهای شناخت حق و باطل در بعد فردی و پیروی از امام حق و انسجام ملی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است.سه معیار مطابقت با وحی، سیره معصومین(ع) و فطرت یا عقل سلیم به عنوان معیارهای شناخت حق و باطل از کلام امام علی(ع) استخراج می‌شود. دین اسلام و قرآن کریم با شاخصه‌هایی از جمله فرقان، هموار، هدایت‌گر، مستقیم و حجت است، از شاخه‌های تطبیق موضوع با وحی است. پیامبر اکرم(ص) دارای ویژگی‌هایی از جمله آشکارکننده حق، داور، حق‌رو و فصل‌الخطاب هستند؛ امیرالمومنین(ع) نیز قاطع در راه حق، حق‌پو، راستگو، پاسخگوی ندای حق، عالم به حق، حق‌جو و حق‌یاب هستند؛ ائمه اطهار(ع) نیز دارای وحدت رویه، مرجع حق، زمامداران حق و پرچم‌داران حق هستند؛ لذا به عنوان یکی از معیارهای شناخت حق در کلام امام علی(ع) معرفی شده‌اند.ویژگی‌های حق عبارتند از میانه‌بودن حق، سنگینی و گوارایی، تأثیرگذاربودن، شایسته پیروی‌بودن، روشن‌بودن، کمی یاران، اختلاط با باطل، مخفی‌بودن و داشتن مخالف بسیار. ویژگی‌های باطل نیز عبارتست از تظاهر و جلوه‌گری، کثرت طرفداران، پر سر و صدا بودن، شباهت با حق، گوشه‌نشینی خواص و نیت باطل. پیمان‌شکنان، دشمنان دوست‌نما و خواص ساده‌لوح، گمراهان و منافقان به عنوان مصادیق باطل معرفی شده‌اند. عمل‌گرایی، ایمان راستین، برپاکننده حق، حق‌گویی و حق‌پویی؛ خصوصیات طرفداران حق و شعارگرایی، مدعیان دروغین، ایستادگی در مقابل حق، شراکت با شیطان و خودمحوری؛ خصوصیات طرفداران باطل شمرده شده است.از آنجا که به دلیل علمی‌بودن شناخت کلیات حق و باطل، نمی‌توان در عالَم خارج، حق و باطل واقعی را با آن شناخت معین نمود، پس نیاز به مهارتی به نام بصیرت است تا بتوان حق و باطل و ویژگی‌های آنها را تطبیق نمود. در دوران غیبت معصوم(ع) حکم حاکمان صالح به حق نزدیک‌تر است و در زمان حکومت حاکمان ناصالح، رأی عالمان و راویان احادیث ائمه(ع) معتبر است. در زمان حاکمیت حاکمان صالح که عالم دینی نیستند، نظر علما صائب است. البته در دو مورد اخیر، آرای عالمانی که دارای تخصص بیشتر ـ اَعلَم در موضوع ـ هستند، معتبرتر است. رضایت و خواست جامعه، هنگامی که بر اساس موازین اسلامی باشد، مورد تأیید است و این به هیچ وجه نتیجه نمی‌دهد که حکومت به خواست مردم می‌تواند از معیارهای اسلامی دست بردارد. شرایط بیان حق عبارتست از این که انسان باید با توجه به موقعیت‌ها، سنجش ظرفیت‌ها، زمان‌ها و مکان‌ها به بیان حقایق اقدام کند.
تحلیل عنصر روایت در غزل-داستان های خواجوی کرمانی
نویسنده:
مریم مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه قدمت روایت به قدمت بشر است ولی روایت شناسی علم نسبتاً جوانی است که از عمر آن بیش از چند دههنمی گذرد. شاید روایت را در ساده ترین و عام ترین بیان بتوان متنی دانست که قصه ای را بیان می کند و قصه گویی(راوی) دارد.علم روایت شناسی ظرفیت های فراوانی را برای شناخت و تحلیل متون داستانی قدیم و جدید دارد. از جمله مواردی که در این پایان نامه به آنها پرداخته شد؛ مولفه های زمان، وجه( حال و هوا) و صدا ( لحن)، و نیز بررسی برخی عناصر داستانی در غزلاست.خواجوی کرمانی از شاعران برجست? قرن هشتم است که در قالب مثنوی آثار داستانی زیادی را از خود به جای گذاشته است. او به دلیل تسلط بر شگرد داستان پردازی در مثنوی، در قالب غزل نیز مهارت های ویژه ای از خود نشان داده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، تعدادی از غزل-داستان های خواجو بر اساس نظری? ژرار ژنت، نظریه پرداز فرانسوی، در بخش مولف? زمان که شامل نظم، تداوم و بسامد است، تحلیل می شود. همچنین در بخشِ وجه، فاصله و چشم انداز(کانونی شدگی)، و در بخش صدا، زمان و مکان روایت بررسی و در آن هاضمن استفاده از نظری? ژنت از دیگر نظریه پردازان نیز بهره گرفته می شود. این تحقیق نشان می دهد که گذشته نگری، آینده نگری، تداوم، و بسامد ازمهم ترین الگوهای زمانی روایت است که خواجو با استفاده از فشرده گویی و با برهم زدنِ نظم منطقی در آن ها، با هنر داستان پردازی، اندیشه های عمیقِ عشقی و عرفانی خود را به مخاطب، انتقال می دهد. او همچنین با استفاده از صورت های مختلفِ وجه در روایت و لحن درآن و نیز بهره گیری از عناصر داستان از قبیل درون مایه، شخصیّت، لحن، زبان، فضا و صحنه، توانسته است میزان اثر بخشی کلام خود را بر ذهن مخاطب ببیشترکند و با انتقال مفاهیم آن، به شکل روایی منسجم تری دست یابد. کلید واژه:خواجوی کرمانی، روایت، غزل- داستان، ساختار روایی
بررسی مقایسه‌ای رویکردهای کلامی امامیّه و اشاعره تا خواجه نصیر طوسی
نویسنده:
رقیه خلیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بدون شک بزرگ‌ترین وظیفه‌ی انبیاء و امامان (ع) و عالمان دین اسلام، پاسداری از حریم عقاید و معیّن کردن حدود و ثغور آن است؛ چون بدون معرّفی عقاید، ستون دین استوار نگشته و حدّ و مرز آیین درست الهی از دین-های ساختگی مشخّص نمی‌شود. از این رو همواره گروهی از عالمان دین برای دفاع از دین و اعتقادات روش و اسلوب خاصّی را برگزیده و همین امر سبب شده که رویکردهای متفاوتی حاصل گردد. برخی برای دفاع از عقاید تکیّه بر ظواهر کرده و تنها راه دست‌یابی به معارف دینی را ظواهر کتاب و سنّت می-دانند. این گروه که به نص‌گرایان معروفند طیف گسترده‌ای از افراد و گروه‌ها را دربرگرفته که ویژگی مشترک آنان بی‌اعتنایی به تعقّل و اندیشه‌ورزی است. التزام و پایبندی به نص، حجیّت خبر واحد، محدودیّت استفاده از عقل و استدلالات منطقی و عقلی در شناخت، از اصول تفکّر آنان است. حاصل فعالیّت نص‌گرایان امامیّه،حفظ و نگهداری احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه‌ی معصومین (ع) و مبارزه با غلو و غلوگرایی می‌باشد. این رویکرد پیروانی در میان امامیّه و اشاعره دارد که استفاده‌ی محدود از عقل و مقدّم کردن ظواهر از جمله ویژگی‌های آنان است. برخی از عالمان دین هم در دفاع از عقاید، عقل را اصل قرار داده و معتقدند بدون عقل و اصول عقلی هیچ‌گونه شناختی برای انسان حاصل نمی‌شود و معارف دیگر اعمّ از حس و تجربه و وحی، همه مبتنی بر مبادی عقلی است. پیروان این اسلوب، رویکرد عقل‌گرایی را به وجود آورده‌اند که تثبیت هویّت و استقلال علم کلام و جمع منطقی بین عقل و نقل از جمله دستاوردهای آنان است. این رویکرد هم، در میان امامیّه و اشاعره پیروانی دارد هر چند که نحوه‌ی عملکرد آنان با یکدیگر تفاوت دارد. پس از پشت سر نهادن دو رویکرد نص‌گرایی و عقل‌گرایی حال نوبت آن رسیده بود که از بدنامی فلسفه که در دوره‌های قبل به وجود آمده بود، کاسته شود به همین علّت عواملی چند دست به دست هم داده و مسائل فلسفه را وارد علم کلام کرد. از این رو، در این دوران عالمان دینی در دفاع از عقاید دینی سعیشان معطوف بر این بود که ورود و خروج مباحث و استدلال‌هایشان رنگ فلسفی داشته باشد و از آیات و روایات هم برای تأیید استدلال‌ها بهره می‌بردند، خواجه نصیر الدین طوسی یکی از متکلّمان خردگرای‌فلسفی امامیّه در تقویت این رویکرد نقش به سزایی را ایفا کردند.
نقد و بررسی آرای مفسرین پیرامون آیه خلافت انسان
نویسنده:
اصغر علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تنها موجودی که خداوند متعال، عنوان جامع و کامل موجود را به او عطا کرد، انسان است که به عنوان الهی«خلیفهالله» مفتخرگردید.به راستی این چه موجودی است که فرشتگان در شناخت او عاجز و ناتوانند به‌گونه‌ای که در محضر خداوند ‌متعال به خود اجازه‌ می‌دهند که در مورد مقام خلافه‌اللهی او سوال نمایند؟ این پدیده‌ی الهی چه ویژگی‌هایی دارد که خداوند متعال فرشتگان را در مقابل ‌او، امر به تعظیم و سجده نموده است؟انسان از منظر قرآن‌کریم، دارای وجودی جامع است که او را شایسته‌ی مقام خلافت کرده است و همین خلافت الهی، جایگاه والای انسان‌را در هستی رقم می‌زند؛ لیکن این خلافت با خلافت در علم کلام، متفاوت است؛ زیرا با براهین متقن کلامی، خلافت انسان در قلمرو نبوت و امامت اثبات می‌شود، اما مقام خلافت‌انسان در این بحث‌قرآنی، مربوط به وجود جامع‌انسان است که قلمرو این خلافت، آن‌چنان که بیان خواهدشد، همه‌ی نظام‌هستی است که در این‌مقام، انسان‌کامل حتی تعلیم فرشتگان را نیز به عهده می‌گیرد. لفظ«خلافت» در قرآن‌مجید نیامده است اما واژه‌ی«خلیفه» دو مورد و جمع آن یعنی«خلائف» چهار مرتبه و جمع دیگر آن: «خلفاء»، سه بار در قرآن‌مجید آمده است. گرچه تنها آیه‌ای که خلافت مطلق انسان را بیان می‌کند، همین آیه‌ی خلافت یا استخلاف انسان است، لکن اگر کسی ادعا کند چون هدف نهایی قرآن، تربیت انسان ناب و کامل است وآیات دیگر قرآن کریم در حقیقت شرح آیه‌ی خلافت انسان است، گزاف نگفته‌است. اهمیت موضوع و همچنین انگیزه‌ی لازم موجب گردید که به‌طور مبسوط به این بحث پرداخته شود و این اهمیت زمانی آشکار خواهد شد که با پذیرش مبنایی خاص که در تفاسیر بزرگان آمده است، میزان تأثیر نگرش انسان در بحث خلافت و جانشینی وی، بر عمل انسان مشخص شود.
راه‌های رسیدن به آرامش در کلام امام علی (علیه السلام)
نویسنده:
اکرم کاظمی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آرامش اکسیر گمشدۀ بشر امروز است و او تلاش می‌کند تا به این اکسیر دست یابد، اما به دلیل شناخت ناقصی که از خود دارد، نمی‌تواند نسخۀ کاملی از راه‌های رسیدن به این مهم را ارائه دهد. در اندیشۀ دینی، با توجه به شناخت کاملی که خداوند از ابعاد مختلف وجودی انسان دارد، راه درست رسیدن انسان به آرامش را به بشر شناسانده است. امام علی (علیه السلام) نیز به عنوان انسان کامل و وارث علم بی‌پایان نبوی، راه‌های رشد، کمال و در نتیجه راه نیل انسان به سعادت و در نتیجه آرامش حقیقی را در کلامش بیان نموده‌ است. برای رسیدن به آرامش، ابتدا انسان باید عوامل مختلف فردی و غیر فردیِ برهم زنندۀ آرامش را بشناسد و درصدد رفع آنها برآید، که از جملۀ عوامل فردی می‌توان به مواردی همچون بی‌صبری و حرص اشاره نمود. در این مورد از جمله عواملی که در کلام امام علی (علیه السلام) باعث آرامش روحی و روانی انسان معرفی شده، صفات صبر و قناعت است. همچنین از عوامل غیر فردی می‌توان به عوامل اجتماعی مخلّ آرامش اشاره کرد که از جمله بدبینی، حسادت، بخل، تکبر وغیره می‌باشد و در مقابل آن می‌توان به صفاتی چون خوش‌بینی، خیرخواهی، سخاوت، تواضع و غیره اشاره کرد.از عواملی که نقش بسیار مهمی در رسیدن انسان به آرامش حقیقی دارد عوامل معنوی، مانند ایمان به خدا، راضی بودن به قضای الهی، توکل، انس با خدا، ذکر خدا، دوری از شیطان و نفس امّاره می‌باشد. همچنین از بحران‌هایی که در این مسیر ضد آرامش محسوب شده، بی‌ایمانی، خدافراموشی، نداشتن توکل، غفلت از یاد خدا، و غیره است.
معاد جسمانی از دیدگاه متکلمان (شیعه، معتزله، اشاعره)
نویسنده:
مریم عرفانیان گل‌پرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معاد یکی از اصول دین می‌باشد، بلکه یکی از ضروریات همه ادیان الهی است، در نتیجه منکر این اصل اعتقادی از دایره دیانت خارج شده است. به رغم پذیرش اصل معاد، در کیفیت آن اختلافاتی وجود دارد، مهمترین اختلاف به جسمانی وروحانی بودن آن برمی‌گردد وآن چه مورد نظر ما در این پژوهش می‌باشد، رأی اهل کلام و معاد جسمانی است. علیرغم این که تمام متکلمان شیعه، اشاعره ومعتزله در معاد جسمانی متفق هستند، اما در این مطلب که این بدن چگونه وبه چه نحوی بازمی‌گردد میان این متکلمان اختلاف است وبرای توجیه بدن به دو رأی عمده روی آورده‌اند، یکی اعاده معدوم ودیگری اجزای اصلیه می‌باشد. پس از بررسی موارد فوقبه این نتیجه رهنمون شدیم که اعاده معدوم به هیچ وجه قابل دفاع نمی‌باشد واجزای اصلیه نیز آنطور که متکلمان بیان کرده‌اند قابل دفاع نمی‌باشد، اما با علم جدید ممکن است قابل دفاع باشد.این پژوهش در پنج فصل تنظیم شده است؛ پس از فصل کلیات، فصل دوم اعاده معدوم می‌باشد که نظرات موافق، تقریرات واستدلالهای ایشان ونقدآنها مباحث این فصل است. سومین فصل اجزاءاصلیه است که مباحث این فصل همچون فصل پیشین می‌باشد وفصل بعدی تبیین دیگری از معاد جسمانی است ودر انتها به شبهات معاد جسمانی وپاسخ به این شبهات می‌پردازیم.
نظام احسن از دیدگاه ملاصدرا و لایب نیتس
نویسنده:
زهرا جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام، مسئله "نظام احسن" است. در این زمینه بسیاری از اندیشمندان در شرقو غرب عالمبه بحث و بررسی پرداخته اند، لایب نیتسو ملاصدرا از اندیشه ورزانی هستند که با اعتقاد به کامل بودن نظامهستی و استناد به مبانی خود، به طرح، اثبات و دفاع از این نظریه پرداخته اند و جهان کنونی را بهترین جهان ممکن خوانده اند. ملاصدرا با تمسک به مسئله علم عنایی خداوند، حکمت بالغه الهی، خیریت وجود و عدمی بودن شر، وجود نظامی برتر از نظام موجود را غیر ممکن دانسته است. لایب نیتس نیز با طرحایده ی جهان های ممکن، اصل کمال، اصل نظام احسن و استناد به حکمت و عدل خداوند، خداوند را خالقی دانسته است که به ضرورت اخلاقی، تنها یک جهان که به تبع کامل بودن خودش، نظامیاحسن و اکمل است را به فعلیّت می رساند و آن نظام، همین نظام کنونی است.سعی ما در این پژوهش، تبیین این مسئله و اثبات آن از دیدگاه این دوفیلسوف بزرگ مغرب زمین و جهان اسلام می باشد.
  • تعداد رکورد ها : 951