جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 512
معرفت اضطراری در اندیشه های نخستین اسلامی تا قرن پنجم با تأکید بر اندیشه های امامیه و مقایسه آن با دیدگاه معتزله و اهل حدیث
نویسنده:
علی امیرخانی؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی؛ اساتید مشاور: مصطفی سلطانی, رضا برنجکار؛ اساتید داور: قاسم جوادی, امداد توران, حمیدرضا شریعتمداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه معرفت اضطراری ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو دانشوران نخستین امامی و اهل حدیث ـ که عنایت خاصی به نصوص و متون اسلامی داشتند ـ به اضطراری بودن معرفت باور داشتند. ملاک و معیار آنان در معرفت اضطراری، غیراختیاری بودن معرفت بود. بر این اساس معرفت اضطراری، معرفتی است که تحقق آن خارج از قلمرو افعال اختیاری انسان است و فعل و صنعِ خداست. اندیشوران نخستین امامی چون برآیند معرفت را اضطراری (غیراختیاری) می دانستند، معرفت را از تحت تکلیف خارج می دانستند. از این رو واجبِ نخستین را نه معرفه الله، بلکه ایمان و اقرار به آن برمی شمردند و به لوازم آن از جمله عدم تعلق ثواب و عقابِ استحقاقی در قبال تحقق یا عدم تحققِ معرفت، باور داشتند. اما اهل حدیث به دلیل برخی مبانی اعتقادی و به رغم آن که معرفت را غیراختیاری می دانستند، با این حال آن را تحت تکلیفِ شرعی می دانستند و در قبال تحقق یا عدم تحقق آن، ثواب و عقاب در نظر می گرفتند! معیار مشایخِ نخستین معتزلی (هم چون ابوهذیل) در معرفت اضطراری اما، با ملاک امامیه و اهل حدیث متفاوت بود. مناقشه ی معرفت در بین معتزلیان ـ برخلاف امامیه و اهل حدیث ـ از معرفت الله و تکلیفِ نخستین آغاز شد. آنان معیار معرفت اضطراری را «بی نیازی از نظر و استدلال» می پنداشتند و بر این اساس، معرفت الله را تحت تکلیف نمی دانستند و بر آن بودند معرفت الله خودبه خود یا با اندک تأملی حاصل می شود. نظّام و پیروانش برای نخستین بار معرفت الله را نیازمندِ نظر و استدلال معرفی کردند و به تبع آن بر وجوبِ اکتسابِ آن تأکید نمودند. بِشربن معتمِر اما همان معیار امامیه را در مسئله معرفت، مد نظر گرفت، ولی براساس مبانی اعتزالی، نه تنها معارف را اضطراری ندانست، بلکه بر اختیاری بودنِ همه معارف ـ حتی معارف حسی ـ تأکید ورزید. سپس اصحاب معارف از معتزلیان با همان ملاک و معیار بشر اما برخلاف او همه معارف را اضطراری دانستند. از آن جا که نظریه ی آنان با دیگر مبانی اعتزال (مانند عقل گرایی خودبنیاد و اختیار و آزادی اراده) هم خوانی تام نداشت، مورد وازنش اکثریتِ معتزلیان ـ چه از مدرسه بصره و چه از مدرسه بغداد ـ قرار گرفت. باور به معرفت اضطراری در میان متکلمان امامیه در مدرسه کلامی بغداد، به دلیل آن که معرفت اضطراری را با ادبیات رایج معتزله و با ملاک و معیار آنان می نگریستند و از میراث کلامی امامیان نخستین دور افتاده بودند، کم کم دستخوش تغییر شد به طوری که در دوران شیخ مفید و سپس سید مرتضی و شیخ طوسی، اندیشه اضطراری بودن معارف مورد انکار جدی قرار گرفت و تنها معرفت اکتسابی مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت.
بررسی مقایسه‌ای منابع معرفت از نظر ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی و آثار آن در معرفت الله
نویسنده:
حسین عمادزاده استاد راهنما: مهدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذاکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: محمدعلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اردستانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید منابع معرفت از مبانی فلسفی مهم علم کلام است. تفاوت دیدگاه ها در منابع معرفت، نتایج متفاوتی در علم کلام و به خصوص معرفت الله ایجاد می کند. رویکرد ملاصدرا و میرزای اصفهانی به منابع معرفتی و در نتیجه معرفت الله، بسیار متفاوت است. در این رساله رویکرد متفاوت ملاصدرا و میرزای اصفهانی در منابع معرفت و آثار آن در معرفت الله، مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. منابع معرفتی ملاصدرا شامل حواس ظاهری، حواس باطنی، حافظه، عقل، گواهی و متون دینی است. منابع ملاصدرا در معرفت الله، عقل، نقل و شهود است. هر چند از نظر ملاصدرا توانائی عقل در معرفت الله محدود است ولی عقل مهم ترین منبع در معرفت الله است؛ چرا که باید شهودات عرفانی و مدلول ادله نقلی به وسیله عقل تبیین و اثبات شوند. مهم ترین اثر منابع معرفتی ملاصدرا در خداشناسی، وحدت وجود است؛ نظریه ای که از نظر ملاصدرا علاوه بر داشتن دلایل عقلی و شهودی، مدلول نهائی متون دینی است. از دیدگاه میرزای اصفهانی سه منبع عقل و علم، معرفت فطری و متون دینی، منابع معرفت انسان‌اند. مهم‌ترین و بنیادی‌ترین منبع معرفت برای میرزای اصفهانی «معرفت فطری» است. در نگرش میرزای اصفهانی، شناخت خداوند فطری است؛ معرفتی از خدا در قلب و جان انسان از عوالم قبل از خلقت به ودیعت نهاده شده است و بعد از ورود به این عالم، فراموشانده شده و با یادآوری آن معرفت فراموش شده، معرفت فطری مرکب حاصل می شود. خداشناسی فطری، نتیجه معرفت فطری است. ملاصدرا و میرزای اصفهانی علاوه بر اختلاف نظر در منابع معرفتی و معرفت الله دارای اشتراکاتی نیز هستند. ملاصدرا و میرزای اصفهانی هر دو معتقدند که توان عقل در خداشناسی محدود است و مهم ترین منبع برای معرفت الله را معرفت مشاهده ای می دانند. با وجود اهمیت برخی از نقدهای میرزای اصفهانی، برخی دیگر از نقدهای میرزای اصفهانی بر ملاصدرا پذیرفتنی نیستند. برخی از نظریات میرزای اصفهانی و ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله قابل نقد هستند ولی نظریات ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله،از اشکالات کمتری رنج می برد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تحلیل مشیت واراده الهی در قرآن وحدیث با تاکید بر آراء میرزا مهدی اصفهانی
نویسنده:
علاء تبریزیان استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مشیت واراده الهی از آموزه های علم قرآن وحدیث است، در توضیح فعل الهی در قرآن وروایات گاه تنها اراده یا مشیت ذکر شده است وگاه اراده ومشیت با هم ودر کنار قضا وقدر وگاه غیر از قضا وقدر اموری چون اذن وکتاب واجل نیز ذکر شده است. متکلمان فاعلیت خداوند را فاعلیت بالاراده وبر خلاف فیلسوفان اراده را به عنوان صفت فعلی غیر از علم در نظر می گیرند، اما در تحلیل مشیت واراده در کتابهای کلامی کمتر تحلیل دیده می شود. ودر این راستا یکی از متکلمان معاصر یعنی میرزا مهدی اصفهانی در آثار خود سعی کرده است مشیت واراده را تحلیل کرده وبر اساس آن به تحلیل فعل الهی بپردازد. در این رساله می خواهیم مشیت واراده را در قرآن وحدیث تحلیل کرده وبر اساس آن ماهیت فعل الهی را توضیح دهیم، ودر این راستا از تحلیل های میرزا مهدی اصفهانی نیز بهره خواهیم گرفت، البته ممکن است برخی دیدگاه های ایشان مورد نقد وبررسی قرار گرفته وپذیرفته نشود. میرزا مهدی اصفهانی در موضوع مشیت واراده الهی مساله «رأی الهی» را مطرح میکند وآن را اولین مرحله از مراحل فعل الهی می داند، وچنین تبیین میکند که علم الهی فقط کاشف می باشد واین کشف در بردارنده کیان ونقیضش میباشد واولین مرتبه برای تحقّق فعل الهی لزوم وجود عاملی تعیین کننده ومخصص می باشد که یکی از دو طرف «کیان» یا «لا کیان» را برگزیند، واین امر همان «رأی» می باشدکه تجلّی آن طبق مراحل متعدّد تحقق فعل الهی در مشیت وارادت وقدر وقضا الهی نمود می کند، ودر همه این مراحل حتی بداء تأثیر گذار می باشد. وفرضیه های این تحقیق این است که در احادیث آمده است «مشیت» ابتدای فعل می باشد، وعبارت است از اهتمام به انجام یک فعل، و«اراده» عبارتست از ثبوت مشیت وعزیمت بر آنچه مشیت شده است وقصد ومیل قاطع جهت انجام فعل. وبا استقرای مشیت واراده الهی در قرآن واحادیث میتوان به معنای دقیق این دو صفت الهی دست یافت. وهمانگونه که میرزا مهدی اصفهانی تحلیل کرده است «علم الهی» شانیت کاشفیت دارد، واین کشف از هیچ محدودیتی برخوردار نیست، وبه صورت همزمان در بردارنده کشف نقیضین می باشد، وهم کاشف «کیان» وهم نقیضش «لا کیان» می باشد، البته اجتماع این نقیضین در مرحله علم ودر رتبه واحد مستلزم تناقض نمیباشد، چون تناقض در مرحله «تحقق» و«واقعیت» صورت میگیرد نه در مرحله «کشف» که مرحله «علم بلا معلوم» می باشد، ومرحله کاشف اشیایی است که اصلا «تحقّق» و«واقعیت» ندارد. وبرای صدور «فعل الهی» بعد از مرحله علم به نقیضین وجود یک عامل برای «تعیین» و«تخصیص» یکی از دو نقیض لازم میباشد، تا علّت صدور فعل باشد. واین علّت نمیتواند خود «علم» باشد؛ چون علم فقط شانیت «کشف» را دارد وقابلیت تاثیر ذاتی ومستقیم ندارد، وکاشفیت علم در یک مرتبه شامل شیء ونقیضش میباشد، پس علم نمیتواند علت باشد وگرنه مستلزم «اجتماع نقیضین» می گردد. همچنین این علت نمیتواند خود «ذات الهی» بعنوان «فاعل موجب» باشد؛ چون این امر مستلزم قول به قدم عالم میگردد. ودر این راستا علتی که برای این امر مطرح می شود «رأی الهی» می باشد، و«رأی» از صفات فعل الهی میباشد، وصفت کمال است، واز ذات الهی جدایی ناپذیر است، واصل وجودش برای ذات الهی واجب است، اما عملکردش در تعیین یکی از دو طرف کیان ونقیضش در دایره اختیار الهی قرار دارد. رأی الهی نیز در این میان نیاز به «مرجح» ندارد؛ چرا که نیاز به مرجح در امور «واقعی» می باشد، اما عملکرد رأی در حیطه علم الهی است که «واقعی» نیست وفقط «کشف بلامکشوف» است، وقبل از واقع شدن وقبل از شیئت وقبل از کینونیت می باشد، واین رأی هست که با تاثیرش موجب «شیئیت» اشیاء میگردد وبه کاین «کینونیت» می بخشد وآنها را به امور «واقعی» تبدیل میکند. «رأی» در واقع در رتبه فعل الهی قرار دارد، وبعد از «علم الهی» می باشد که در رتبه ذات الهی قرار دارد، ورابطه آن با خدا رابطه «مالکیت» می باشد، وخداوند «مالک رأی» می باشد، ومالکیت الهی رأی صفت ذات وعین ذات الهی میباشد، واین «رأی» به کمک «علم الهی» عمل میکند وموجب «کینونیت» کاینات و«شییت» اشیاء میگردد. واهمیت موضوع مشیت واراده الهی در این است که حلقه ی وصلی میان ذات الهی وفعل الهی میباشد، واین موضوع از اهمیت شایانی جهت شناخت أفعال خداوند برخوردار است، ودر شناخت تمام صفات افعالی خداوند تاثیر بسزایی دارد. از سوی دیگر میرزا مهدی اصفهانی با تمرکز بر آیات واحادیث سعی کرده است تحلیل جدیدی از مشیت واراده الهی بیان کند که ضرورت دارد مورد بررسی قرار گیرد.
آرا و اندیشه‌های میرزا جواد تهرانی
نویسنده:
فرزانه ستاری استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: سیدمحمدحسن مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آگاهی از آرا و اندیشه های بزرگان و صاحبان اندیشه، در هر عرصه ای از عرصه های علمی می تواند کمک بزرگی در جهت توسعه و پیشرفت آن حوزه ی دانشی باشد. یکی از بهترین راه های پیشرفت در هر دانشی، معرفی منسجم و منظومه‌وار آرا و نظریات دانشمندان آن علم و دانش است تا پژوهش‌گران و اهل تحقیق در کمترین زمان و به راحتی بتوانند با منظومه ی فکری بزرگان و صاحب نظران آن علم آشنا گردند. مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی، یکی از اندیشمندان و صاحب نظران علم کلام و بزرگان مکتب تفکیک و حوزه ی نقد فلسفه و عرفان و تصوف و اندیشه های مادی گرایی است. این پژوهش تلاش دارد با معرفی روش شناختی علمی ایشان، مجموعه ی آرا و نظرات وی را در قلمرو اصول اعتقادی گرد آورده و در یک منظومه ی منسجم ارائه کند. مرحوم میرزا، درباره توحید، بر خلاف اندیشه ی فلسفی مصطلح، معتقد به تباین حقیقی و عدم هر گونه سنخیتی بین خالق و مخلوق است و معرفت تنزیهی را معرفت صحیح توحیدی می داند و اندیشه ی عرفانی وحدت وجود و مبنای فلسفی سنخیت را باطل و نوعی معرفت تشبیهی بر می شمرد. ایشان درباره راهنما شناسی، اعم از نبوت و امامت با اعتقاد به لزوم عصمت، تعیین امام را نیز بسان تعیین نبی، منحصرا در اختیار خداوند متعال می داند و تسلیم و اطاعت و پیروی را بر همگان لازم می خواند. وی درباره معاد نیز بر اساس آیات و روایات، به معاد جسمانی و روحانی معتقد است و جسم محشور در قیامت را همین جسم خاکی عنصری دانسته و نظریه ی حکمت متعالیه درباره بدن مثالی و خیالی اختراعی را مردود و بر خلاف ظهور آیات و روایات می داند.
ماهیت نفس نزد آیت الله حسنعلی مروارید (رحمه الله) از مدرسه کلامی خراسان و آیت الله محمدتقی مصباح یزدی (حفظه الله) از نوصدرائیان قم
نویسنده:
هادی گلشاهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمباحث انسان‌شناسی یکی از شاخصه‌های مکاتب فکری است که بدون بررسی و لحاظ آن در هر مکتبی، نمی‌توان ادعا کرد به زوایا و مختصات مهم آن تفکر دست یافته‌ایم. شناخت ماهیت نفس و ویژگی‌های آن، از موضوعات ریشه-ای و تأثیرگذار در مجموعه مباحث کلام اسلامی است که بررسی تطورات آراء در مورد آن، در طول حیات علمی کلام شیعه، می‌تواند تا حد زیادی یک محقق را در جریان تحولات فکری شیعه قرار دهد. در زمان معاصر، می‌توان مدرسه کلامی خراسان یا مکتب تفکیک به مرکزیت مشهد و نوصدرائیان به مرکزیت شهر قم را، دو سر طیف کلامی در مذهب امامیه به حساب آورد. در این نوشتار چهار مسئله‌ی تعریف نفس، مراحل خلقت نفس، جسمانیت و تجرد نفس، قوه‌ی عقل و رابطه نفس با آن، عمدتا از کتاب "تنبیهات حول المبداء و المعاد"اثر مرحوم آیت الله مروارید از اندیشمندان شاخص کلام خراسان و کتاب "شرح جلد هشتم الأسفار الأربعه" اثر آیت الله مصباح یزدی از چهره‌های شاخص نوصدرایی، مورد بررسی و مقایسه قرار می‌گیرد. در تمامی این چهار مسئله، تفاوت دیدگاه وجود دارد که عمده علت آن تفاوت متد و روش علمی است.آیت الله مروارید با پیگیری روش "اجتهاد متن محور" با مراجعه به آیات و روایات در تعریف نفس، آن را حادث، جسم رقیق، ذاتاً فاقد نور علم و عقل، می‌دانند. مراحل خلقت نفس از ماء عذب و أجاج، سپس عالم اظلّه و ارواح و عالم ذرّ را می‌پذیرند. قائل به جسمانیت رقیق نفس شده و نهایتا عقل و نفس را دو حقیقت متباین دانسته و قائل می‌شوند که نور عقل از خارج نفس، بر آن افاضه می‌گردد. در مقابل آیت الله مصباح روش عقلی را با مبانی فلسفی مشاء و حکمت متعالیه پیگیری می‌کنند و علیرغم نوصدرائی بودن در تعریف نفس از تعریف مشائیین پیروی کرده و ملاحظات مرحوم صدرا بر این تعریف را نمی‌پذیرند؛ در مراحل خلقت نیز به ادله شرعی همچون آیه میثاق تمسک کرده و حدوث نفس مجرد را پیش از حدوث بدن، بر خلاف قاطبه فلاسفه و حکمت متعالیه می‌پذیرند. در جسمانیت و تجردِ نفس، ابتکار مرحوم ملاصدرا یعنی "جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء" را نپذیرفته و به اندیشه مشائیین یعنی تجرد همیشگی نفس قائل می‌شوند. در رابطه عقل و نفس نیز با وجود قول به عینیت عقل و نفس، بازگشت نفوس به عقل فعال و مندک شدن در آن را از صدرالمتألهین نمی‌پذیرند.کلید واژه‌ها‌: نفس، مدرسه کلامی خراسان، نوصدرائیان قم، آیت الله مروارید، آیت الله مصباح یزدی.
ضرورت اجتهاد اعتقادی در معارف اهل بیت علیهم السلام و رونمایی از موسوعه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی
سخنران:
محمدتقی سبحانی، رضا برنجکار، محمدعلی مهدوی راد
نوع منبع :
مقاله , صوت , سخنرانی , فیلم
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
برای مشاهده فیلم و استماع صوت جلسه به هرسه آدرس داده شده مراجعه کنید.
علیت و اراده خداوند
سخنران:
رضا برنجکار / سید محمد بنی هاشمی / سید جعفر سیدان
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , فیلم
کلیدواژه‌های فرعی :
فاعلیت خداوند متعال (نقد و بررسی نظریه فلسفی صدور)
سخنران:
رضا برنجکار / سید محمد بنی هاشمی / سید جعفر سیدان
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , فیلم
تحلیل مبانی نظری و شواهد نقلی نظریه میرزا مهدی اصفهانی در باب معاد جسمانی
نویسنده:
جعفر شانظری ، علی مستأجران
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحلیل و بررسی بُن‌مایه‌های فکری میرزا مهدی اصفهانی در مسئلهٔ معاد جسمانی راه‌گشای شناخت نظریهٔ وی با توجه به پشتوانهٔ ادلهٔ نقلی خواهد بود. اهتمام وافر اصفهانی به ظواهر نصوص منجر به مطرح‌شدن دیدگاهی مشابه نظریه متکلمان اسلامی شده است. اما بنیان اندیشه اصفهانی بر مسائلی از قبیل خلقت انسان‌ها در عالم ذر، تعیین نوع طینت انسان‌ها، ورود به عالم دنیا و خلط طینت‌ها و سپس خروج از عالم دنیا و حشر و نشر بر اساس بدن دنیایی استوار است. گاهی اصفهانی منشأ فهم این سِیر را فضل و امتنان الاهی می‌داند و گاه عدل و قسط. از این رهگذر دو مسئله در منظومه فکری اصفهانی بسیار مهم و اساسی است: 1. توجه خاص به نصوص، بدون تأویل دلالی؛ 2. ضرورت انطباق تحلیل و تبیین‌ها در مسئلهٔ معاد بر آیات و روایات. اصفهانی از لحاظ روش‌شناختی روی‌آوردی تکثّرگرا و بعضاً روشی وحدت‌گرا به مسئلهٔ معاد جسمانی دارد. به تعبیر دیگر، وی به دنبال این است که میان دیدگاه‌های خود و آیات و روایات به نحو روشمند جمع کند و این مبنا را تا آنجا پیش برده است که تقریراتش را به مشکات انوار اهل بیت b منتسب دانسته است.
صفحات :
از صفحه 247 تا 266
  • تعداد رکورد ها : 512