جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
هنر و علوم انسانی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
تعداد رکورد ها : 951
عنوان :
زبانی بودن وحی از منظر قرآن و روایات با تأکید بر پاسخ به شبهات جدید
نویسنده:
حسامالدین خلعتبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
شک
,
زبان شناسی
,
وحی
,
قرآن
,
فرهنگ اسلامی
,
معارف اسلامی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
قرآن
,
زبان شناسی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
وحی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
,
روایت (اصول)
,
روایت (اصول)
,
روایت (اصول)
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
,
هنر و علوم انسانی
,
روایت (اصول)
چکیده :
بیتردید یکی از ارکان اصلی ادیان الهی وحی آسمانی است زیرا پیامبران تعالیم آسمانی خود را از طریق وحی دریافت میکنند و اگر وحی نباشد ارتباط انسان با جهان معنا (خداوند عالم) قطع خواهد شد، همینطور اگر وحی به نحوی تفسیر گردد که اساساً از حفاظت لازم برخوردار نباشد اساساً اثربخش نخواهد بود چون ضمانت لازم جهت عمل را در خود ندارد.امروزه در قبال گرایش آسمانی تلقیهایی ایجاد شده که به نحوی در پی یکسانسازی وحی با تجارب دینی (که هر انسانی میتواند آن را دارا باشد) و یا تجارب عرفانی (که هر انسانی میتواند با سیر و سلوک به مراحلی از تعالی دست یابد) بر آمدند. این دیدگاهها در حوزهی تفکرات خارج از مرزهای مسلمین ضرورتاً به دلایل منحصر و مربوط به همان فضا تحقق یافت. و در داخل مرزهای مسلمین به جهت متأثر بودن از فرهنگ علممداری و در نتیجه باور نداشتن به چنین ارتباطی یا تفسیر عارفانه از این ارتباط حاصل میآید که در نتیجه نحوهی نزول هم تفسیر غیرزبانی مییابد. در تحقیق پیش رو ضمن بررسی مبادی تصوری در قالب تعریفا ت ونیز فرق های وحی الهی با عناوین مرتبط ،ویژگی های وحی رسا لی به شکل مشخص بیان شده است .سپس به برر سی موضوع (زبانی بودن وحی )با بیان مقدمات آن توجه شده ،باتوجه به اینکه نحوه ارتباط خداوند متفاوت استبا بررسی این مطلب ؛به یکی از اقسام این ارتباط یعنی ارتباط وحیانی زبانی از دیدگاه آیات وروایات توجه شده است واز این رهگذر این نتیجه بدست آمد که وحی قرآنی به دو شکل زبانی (افعال گفتاری)وغیر زبانی(گزاره ای) بر پیامبر اعظم(ص) نازل شده است واین حقیقت وحیانی محصول شهود نفسانی ؛تجربه دینی؛وحی نفسانی ،یا نبوغ وامور دیگر نمی باشد ودر نتیجه عوارض انسانی را ندارد در این خصوص شبهات برخی روشنفکرین در طی بررسی وهماهنگ با روال طییعی مباحث مطرح شده است واز دیدگاه بالا مورد بررسی قرار گرفت در گفتار پایانی برخی از شبهات با قی مانده با محور قرار دادن ملاحظات یکی از دگر اندیشان در موضوع وحی، به بررسی آراء او در باب بسط تجربه نبوی ولوازم این دیدگاه پرداخته شد وبا نقد موضوعی وتبار شناسی سخنان او که ریشه در روش شناسی خاص ایشان ودیدگاه های معرفت شناسانهجدید دارد تناقضات این اندیشه مشخص گردید.چون بحث در بعضی موارد دارای زمینه ی عرفانی بوده به شکل مختصردرموارد اندک به مناسبت از این دیدگاه نیز بهره برداری شده ،در نهایت بحثی مستقل از دیدگاه رسالهبا هدف دفع شبهه نامبرده در خصوص یکسان انگاریکشف عرفانی وقوه قلب نبویکه منشأ دریافت وحی انبیاء است، دید گاه های عارف کامل ابن عربی را که پدر عرفان نظری می باشد درمورد جداانگاری قوه وحی نبو ی وقوه ی کشف عرفانی است با عنوان «ضمیمه » آورده شده است واین نتیجه بدست آمد که این دو قوه از هم جدا بوده ،از این رو هیچ عارف کاملی محصول کشف را در مرتبه ی وحیپیامبران نمی نشاند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی روش تفسیری شریف مرتضی (در امالی)
نویسنده:
محمدرضا موسوی شلحه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
توحید (به لحاظ صفت) Divine unity (کلام)
,
جبر و اختیار(کلام)
,
معارف اسلامی
,
اصول تفسیر
,
توحید(الهیات بالمعنی الاخص))
,
تفسیر قرآن
,
توحید(اخلاق اسلامی)
,
هنر و علوم انسانی
,
الامالی (کتاب)
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
الامالی (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
علم الهدی، علی بن حسین
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
الامالی (کتاب)
چکیده :
یکی از کتاب های منسوب به شریف مرتضی رحمه الله (م436ق) امالی وی با عنوان غررالفوائد و دررالقلائد بوده که در آن آیاتی از قرآن را تحلیل نموده و سعی داشته تا گره از مشکلات محققان نسبت به آنها بگشاید . در این بازه چند روش تفسیری رابسیار هنرمندانه و زیبا به کار برده است که عمدتا حول محور ادبیات می چرخند.از جمله روش های ایشان روش قرآن به قرآن است، یعنی وی کوشیده تا با آیات قرآن مشکل آیات دیگررا حل نماید ، گرچه بیشتر آیات قرآن را به عنوان شاهد برای تفسیر و تحلیل خود آورده است و علت این مساله این است که شخص پرسشگر ملحد بوده و قرآن را به عنوان کتاب آسمانی نمی پذیرد.از جمله روش های ایشان در تفسیر روش روایی است . وی از روایت های معصومین علیهم السلام استفاده نکرده است وبر خلاف دیگر شیعیان از روایت های صحابه و تابعین ونظرات آنان و دیگر دانشمندان سنی و شیعه بهره برده است . ایشان بیشتر به متن روایت توجه داشته و هرگاه متن روایتی با تفسیر آیه سازگار بود آن را رد نکرده است ، ولی به یک تفسیر پایبند نبوده و همه ی وجه های قابل پذیرش را دارای امکان صحت دانسته ودر مواردی نیز روایت-هایی را نقد و رد نموده است.روش دیگر ایشان روش عقلی است که حوزه ی کلام نیز در آن می گنجد . گرچه ایشان هیچ گاه از روش عقلی صرف و خالص استفاده نکرده ولی از آن جا که تفسیر ایشان بیشتر مبتنی بر عقل است حتی وجوه روایی و لغوی را پس از بررسی عقلی پذیرفته است.از آن جا که تبحر شریف مرتضی رحمه الله در علوم ادبی بسیار بوده است ، پررنگ ترین وجهه ی تفسیر ایشان وجهه ادبی آن است و تقریبا هیچ آیه ای را بدون بحث ادبی رها نکرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرآیند توان افزایی جامعه در برابر هجوم صنعت فرهنگ بیگانگان با تأکید بر اندیشه و سیره حضرت علی (علیه السلام)
نویسنده:
صفیه مطلقمجد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
,
نگرش دینی
,
هویت فرهنگی
,
توانمندسازی
,
ارزش اجتماعی
,
دگرگونی فرهنگی
,
عقلانیت (مسائل جدید کلامی)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
باور دینی
چکیده :
صنعت فرهنگ در تعریفی مجمل به معنای انتقال مفاهیم فرهنگی در پرتو ابزارهای مدرن صنعتی میباشد. نیازمندی انسان به محصولات گوناگون صنعتی، او را وادار ساخته تا از هر محصولی بدون توجه به ملزومات آن بهرهبرداری کند. صاحبان صنعت نیز از این نیاز استفاده کرده و دغدغههای فرهنگی خود را با نیازهای صنعتی جوامع همراه میسازند. از این رو مصرفکنندگان محصولات صنعتی، ناخودآگاه ضمن استفاده از این محصولات به فرهنگ تولید شده نیز پایبند میگردند. صنعت فرهنگ در راستای اصول حاکم بر جریان خود چون اصالت ثروت، لذت و سلطه در صدد کسب هدف آرمانی خود یعنی حذف اندیشههای دینی از جوامع بوده و در این راستا از سیاستهای راهبردی چون کمرنگ ساختن قداست دین، استحاله ارزشها، تفرقهاندازی و زمینهسازی بهره میگیرد. در تأیید این مطلب میتوان به مشخصههای بارز کارگزاران این صنعت چون مخالفت با دین و مذهب، دنیاطلبی، پیمانشکنی و خودباختگی اشاره کرد. این صنعت در فرآیند اثرگذاری با ایجاد رخنه در عقاید فردی و اجتماعی افراد سعی در تغییر ساختار عقلانیت جوامع دارد. استفاده از اعتقادات سست، عدم خردمندی، غفلت و بی اطلاعی مردم، همچنین تظاهر به کارهای شایسته، طرح شبههها و تبلیغات فراوان مواردی است که این صنعت با تکیه بر آنها اهداف خود را محقق میسازد. روش تحقیق در این نوشتار سوالیابی از مطالعات نوین و پاسخگویی بر پایه متون روایی به ویژه نهج البلاغه و کلام امیرمومنان علی (علیه السلام) است. مهمترین سفارش نهج البلاغه و کلام امیرمومنان ارتقاء عقلانیت فردی با تبیین شناخت دنیا، تقوامداری و ولایتپذیری و همچنین ارتقاء عقلانیت جمعی در راستای ارائه راهکارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تاثیر خوف و رجا در تربیت و تعالی انسان از دیدگاه اخلاق و کلام
نویسنده:
مهدی زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
باور
,
امید
,
رفتار اخلاقی
,
معارف اسلامی
,
اصطلاحنامه اخلاق اسلامی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
خوف و رجا
,
باور دینی
,
بندگی (اسلام)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
خوف و رجا
,
باور دینی
,
بندگی (اسلام)
,
هنر و علوم انسانی
,
خوف و رجا
,
باور دینی
,
بندگی (اسلام)
,
هنر و علوم انسانی
,
بندگی (اسلام)
,
خوف و رجا
,
باور دینی
,
تعالی
چکیده :
در این تحقیق در فصل اول ابتداء معنی لغوی خوف و رجاء سپس معنای اصطلاحی آن بررسی شد.در بخش بعد تقسیماتی برای خوف و رجاء ذکر شد که مهمترین آن تقسیم خوف و رجاء به ممدوح و مذموم است و با توجه به اینکه تنها موجود شایسته ترسیدن( در عین حال امید داشتن) خداست اقسام خوف انسان در رابطه با خدا، در این تقسیم بندی آورده شد.در ادامه در بحث از اینکه رابطۀ میان خوف و رجاء چه رابطه ایست و هر کدام از این دو را به چه اندازه شایسته است در مقام تربیت بکار گرفت ؛این نتیجه حاصل شد که خوف و رجاء دو نیروی محرّکند که ملازم یکدیگرند.در فصل دوم که برای بیان آثار تربیتی خوف و رجاء از دیدگاه اخلاق در نظر گرفته شد و با بیان فضیلت خوف و رجاء در روایات و در کلام علماء اخلاق ؛راه های کسب هر یک از خوف و رجاء بیان شد سپس آثار خوف و رجاء از منظر آیات قرآن و تفاسیر آنها ،مقدّم بر آثار گفته شده در کلمات علماء مقدم ذکر شد و خلاصۀ آن آثار چنین آمد:که خوف از خدا علاوه بر اینکه موجب ایمنی از تمام خوف های دیگر در دنیا و ایمنی از خوف قیامت در آخرت است؛عامل وصول انسان به مراتب بالای قرب الهی می شود.در بخش های بعد خوف و رجاء عامل حرکت انسانی و محرک او در انجام افعال اختیاری دانسته شد و در نهایت مقایسه ای بین آثار تربیتی هر یک از خوف و رجاء صورت گرفت و گفته شد که اکثر علماء اخلاق بیان عوامل برانگیزندۀ رجاء را برای غالب مردم صحیح نمی دانند با این حال تصور نگارنده بر این است که با ملاحظۀ معنی درست رجاء نه تنها بیان این عوامل صحیح می باشد بلکه در کنار بیان عوامل خوف آور لازم است.در خاتمۀ فصل آثار خوف و رجاء، از منظر علماء علم تربیت آورده شد و چنین نتیجه ای بدست آمد که عامل ترس و امید برای ایجاد عادات شایسته در متربی تأثیر بسزایی دارد و نیز گفته شد که عامل ترس هم به اندازۀ عامل امید در تربیت مؤثّر است.در فصل سوم که به آثار کلامی خوف و رجاء اختصاص دارد ابتداء وجوب عمل به وعده و وعید که اسباب خوف و رجاء هستند بررسی شد و ثابت شد که نظر متکلمین شیعه مبنی بر وجوب عمل به وعده بالجمله و وجوب عمل به وعید فی الجمله صحیح می باشد.سپس تأثیر خوف بر شکوفایی عقل با تکیه بر شرح حدیث شریف« رأس الحکمۀ مخافة الله »بیان شد و چنین آمد که خداترسی پاک کنندۀ دل و زینت بخش روح است و در نتیجه سبب تجلّی اسرار طبیعت در دل خائف است که همین مسئله به معنی شکوفایی عقل آدمی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی اندیشههای کلامی در کشفالمحجوب هجویری
نویسنده:
عباس فلاح لالهزاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
جبر و اختیار(کلام)
,
معتزله (اهل سنت)
,
مفهوم سازی(زبان شناسی)
,
فرقه گرایی
,
ادبیّات فارسی
,
فرقهگرایی
,
13. علم کلام
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
مفهومسازی
,
اصطلاحنامه عرفان
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
هجویری، علیبن عثمان
,
هنر و علوم انسانی
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
هجویری، علیبن عثمان
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
هجویری، علیبن عثمان
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
کشف المحجوب (کتاب)
,
هجویری، علیبن عثمان
چکیده :
علم کلام از علومی است که تاریخی به بلندای تاریخ بشریت دارد؛ امّا بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) رونق و گسترش فوق العاده زیادی درعرصه ی سرزمین های اسلامی پیدا کرد؛ این گسترش تا به حدّی سریع پیش رفت که در همان سده های اوّل هجرت، فِرَق و مذاهب گوناگون با اندیشه های متفاوتی پدید آمد. علم کلام از بخشی از اختلافات انسان ها سخن می گوید که منبعث از اصول ایمانی و اعتقادی است و درباره ی اعتقادات دینی به شیوه ی عقلی و نقلی بحث می کند و به تبیین و اثبات عقاید دینی می پردازد؛ از این رهگذر، کمتر اثری از علوم اسلامی و حتّی (ادب فارسی) به وجود آمده که ازعلم کلام و اصطلاحات مهم و بحث انگیز آن مانند: جبر و اختیار، حدوث و قدم صفات الهی و کلام خدا و غیره تأثیر نگرفته باشد؛ بنابراین از آن جا که «کشف المحجوب هجویری» از آثار بسیار مشهور؛ امّا ناشناخته ی ادب فارسی و به اعتباری نخستین اثر صوفیانه، عارفانه به زبان فارسی می باشد که با وجود شهرت جهانی، همچنان برای دوست داران تصوّف وعرفان ناشناخته مانده است؛به همین دلیل لازم و ضروری می نماید تا با بررسی کلام و اندیشه های کلامی در این اثرگرانقدر نقطه های تاریک آن برای مشتاقان عرفان و تصوّف روشن و مبرهن شود؛از جمله مواردی که در این طرح تحقیقاتی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته به ترتیب عبارتند از: بررسی کلام و علم کلام به طور همه جانبه، علل به وجودآمدنعلم کلام، فرقه گرایی و بررسی علل به وجود آمدن آن، تحلیلی بر مهمترین فِرَق و مذاهب کلامی، بررسی تأثیرگذارترین اصطلاحات کلامی که تأثیر زیادی بر اذهان مردم گذاشتند، پیدا کردن نقطه هایی تاریک از زندگی پر فراز و نشیب هجویری، بررسی اندیشه های کلامی در کشف المحجوب و تحلیل و بررسی ارتباط مرموز بین حال و مقام و بعضی اصطلاحات عرفانی با جبر و اختیار.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسیر لغوی معصومان (ع): در ده جزء دوم قرآن و روششناسی آن
نویسنده:
زینب فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
روایات تفسیری
,
تفسیر
,
امام معصوم
,
روش شناسی پژوهش
,
مفردات
,
مسایل جدید روش شناسی
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر روایی
,
تفسیر لغوی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
روششناسی پژوهش
,
المفردات فی غریبالقرآن (کتاب)
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
المفردات فی غریب القرآن (کتاب)
چکیده :
از آن جا که واژگان زیر بنای اصلی هر کلامی را تشکیل میدهد واضح است که گام اول برای فهم مقصود سخن، دریافتن مفاهیم و مدالیل اصلی واژه ها است. این امر در مورد قرآن کریم به مراتب پررنگ تر جلوه میکند چرا که قرآن کتاب هدایت بشریت است. بهترین و استوارترین روش در فهم قرآن کریم تمسک به کلام معصومان: است؛ پیامبر اسلام6و امامان: علاوه بر تفسیر آیات، اهتمام ویژه ای به شرح و تبیین واژگان قرآن داشتهاند؛ در این پژوهه پس از بیان مفاهیم بنیادین تحقیق مانند مفردات، تفسیر لغوی، و تبیین جایگاه لغت در فهم متن و کلام، به قصد کشف روش تفسیر لغوی معصومان:، به صورت میدانی به مطالعۀ احادیث آن بزرگواران در زمینه واژگان پژوهی قرآنی (در ده جزء دوم قرآن کریم) پرداختهایم؛ پیامبر6و اهل بیت:برای تفسیر واژگان قرآنی، روشهای متعددی را اتخاذ نمودهاند، که با بررسی و تحلیل کلام آن بزرگواران به مواردی دست پیدا کردیم: تفسیر قرآن به قرآنِ واژگان، تبیین معنای واژه با توجه به سیاق آیات، بیان واژگانی (ترادف و نظائر)، بیان لازمۀ معنایی، بیان معنای غایی، بیان تصویری، بیان توصیفی، بیان وجوه واژگان، بیان جری و تطبیق، بیان معنای باطنی واژگان، بیان قاعده ادبی واژگان، بیان مرجع ضمیر، بیان متعلقات واژه، بیان معانی حروف، بیان لهجۀ واژگان (لغات القرآن)، بیان وجه تسمیه، بیان قراءات. عناوین بدست آمده در طبقه بندی تفسیر لغوی معصومان: است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بازخوانی آموزه «معرفت نفس» در مکتب تربیتی امیرالمومنین علیهالسلام بر اساس حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»
نویسنده:
محمدحسین دعائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اخلاق
,
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
,
معارف اسلامی
,
شناخت شناسی
,
تربیت
,
حدیث
,
مکتب فلسفی
,
آموزه دینی
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
من عرف نفسه فقد عرف ربه (حدیث)
,
خدا(یهودی- مسیحی)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
من عرف نفسه فقد عرف ربه (حدیث)
,
خدا(یهودی- مسیحی)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
خدا(یهودی- مسیحی)
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
خدا(یهودی- مسیحی)
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
علیبن ابیطالب (ع)، امام اول
,
من عرف نفسه فقد عرف ربه (حدیث)
چکیده :
بررسی و تبیین آموزۀ دینی «معرفت نفس» و ابعاد تربیتی آن، بهعنوان: «مهمترین خواستۀ بشر»، «پایه و اساس معرفتشناسی»، «مبنای معنویت و اخلاق»، «حلقۀ اتصال تمدنها، فرهنگها و اندیشهها»، «شاهکلید اسلامیسازی علوم و تولید علم دینی»، «فریضۀ هر مرد و زن مسلمان»، «مصداق علم نافع و برتر»، «برترین معرفت»، «رمز سعادت و نیکبختی» و «امری ملازم با معرفت رب»، یکی از ضرورتهاست. بر همین اساس، برآنیم تا در تحقیق حاضر، با تکیه بر ضوابط علمی فهم آموزههای دینی، به موجهسازی دستگاه تربیتی اسلام در این حوزه، اقدام کرده و و با رویکرد اجتهادی و فقاهتی مرسوم در کشف آموزههای دینی، به بازخوانی این راهبرد تربیتی، با محوریت حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بپردازیم. از همین رو، کوشیدهایم تا با پشت سر نهادن هفت مرحلۀ اصلی فهم حدیث، یعنی: «بررسی سند حدیث و کیفیت استناد آن به معصوم (علیهالسلام)»، «بررسی متن حدیث و تعیین قرائت قابل اعتماد از آن»، «بررسی معنای حدیث از حیث مفردات و ترکیب»، «بررسی خانوادۀ حدیث و تلاش برای فهم صحیح مراد جدی معصوم (علیهالسلام)»، «بررسی معارضات حدیث و تبیین طریقۀ حل تعارض»، «بررسی مؤیدات حدیث در منابع قطعی معرفت (یعنی: قرآن، وجدان و برهان)» و «پردازش نهائی، جمعبندی و نتیجهگیری»، به معنا و مفاد حقیقی حدیث مذکور، نزدیک شده و از این طریق، قدمی در مسیر تبیین روشمند آموزۀ دینی «معرفت نفس» برداریم. همچنین گفتنی است که با توجه به محوریت «متن» ـ بهعنوان یک «دادۀ کیفی» ـ در تحقیقات فقه الحدیثی، «گردآوری اطلاعات» مورد نیاز برای تحقیق حاضر، با استفاده از «روش کتابخانهای» صورت گرفته و «پردازش اطلاعات» گردآوریشده نیز با تکیه بر «روشهای کیفی» مربوطه، همچون: «تحلیل محتوا»، انجام شده است. بهطور خلاصه، میتوان اصلیترین نتیجۀ حاصل از این تحقیق را اینگونه بیان داشت که: عبارت شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه»، حدیثی است علوی که به استناد قرائن سندی و مضمونی متعدد و متقن، از جمله: «اعتبار مصادر و منابع»، «نقل مُسند در برخی از کتابها»، «علو لفظ و معنا»، «تواتر معنوی یا اجمالی»، «شهرت روایی»، «مقبولیت در نزد بزرگان» و «موافقت با معارف موجه»، شکی در استناد آن به وجود مبارک «حضرت علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین (علیهالسلام)» نیست. همچنین با وجود گستردگی مفهومی این حدیث شریف در نگاه نخست و امکان حمل آن بر سطوح مختلفی از معانی، توجه به مواردی همچون: «معنای واژۀ نفس»، «معنای واژۀ معرفت»، «هویت و حقیقت معرفت نفس»، «هویت و حقیقت معرفت الله» و «مفاد جمعیِ گزارههای دال بر ارتباط معرفت نفس با معرفت الله»، به تقویت و توجیه لایۀ عرفانی آن منجر شده و ما را به این نتیجه میرساند که: «لزوم تحصیل شناخت حضوری نسبت به حقیقت الهیِ به ودیعت نهاده شده در وجود انسان، برای رسیدن به شهود حضرت حق و نیل به مقام معرفت الله»، موجهترین و صحیحترین معنایی است که میتوان از این کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برداشت کرد. در پایان نیز لازم به ذکر است که «حجیت حدیث مورد بحث و عرفانیبودنِ دلالت آن»، «انطباق قرائت عارفان شیعی از آموزۀ معرفت نفس بر مفاد وحیانیِ آن»، «تثبیت نظریۀ اتحاد مفاد عقل، قلب و وحی، از طریق تبیین آن در موضوع بحث»، «تفاوت مفهوم دینی معرفت نفس با مفاهیم مشابه، مانند: انسانشناسی، روانشناسی، علم النفس، انسانگرایی، فردگرایی، درونگرایی و انواع خودمحوریهای روانشناختی، اخلاقی و فلسفی» و «محوریت آموزۀ معرفت نفس بهعنوان یک راهبرد، در سیستم تربیتی اسلام»، برخی دیگر از نتائج حاصل از تحقیق حاضر است، همچنانکه «لزوم بررسیهای سندی و دلالیِ دقیقتر، در ارتباط با آموزۀ معرفت نفس»، «ضرورت سرمایهگذاریهای کلان علمی و اجرائی بر مقولۀ معرفت نفس»، «لزوم تمرکز بر مطالعات تطبیقیِ مرتبط با مفهوم معرفت نفس و مفاهیم مشابه»، «ضرورت توجه به فرایند و روش فهم دین در مقیاس سیستمی و تمدنی» و «لزوم طراحی و ارائۀ سیستم تربیتی اسلام، در قالب الگوی اسلامی پیشرفت» نیز اصلیترین پیشنهادهای این تحقیق، برای مجامع علمی و اجرائی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی حکمت در دیوان سیدمرتضی، بخش اول (الف تا صاد)
نویسنده:
محسن زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
حکمت
,
حکمت
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
قرن چهارم هجری قمری
,
هنر و علوم انسانی
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
ا (حرف الفبا)
,
ص (حرف الفبا)
,
قرن چهارم هجری قمری
,
اوضاع فرهنگی
,
هنر و علوم انسانی
,
اوضاع فرهنگی
,
علم الهدی، علی بن حسین
,
قرن چهارم هجری قمری
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
اوضاع فرهنگی
,
علمالهدی، علیبن حسین
,
ا (حرف الفبا)
,
ص (حرف الفبا)
,
قرن چهارم هجری قمری
چکیده :
حکمت در لغت به معنای عقل، عدل وداد، علم و دانش، حلم و بردباری، راستی و درستی، پند و اندرز، فلسفه و... بوده و در قرآن علاوه بر معانی مذکور به معنای دین، حقیقت و کلام خدا هم آمده است. حکمت در ادب عبارت است از جملات کوتاه و دلنشین که حاوی پند و اندرز در زمینههای دینی، اخلاقی، اجتماعی و غیره میباشد؛ و به دو دسته نظری (اعتقادی) و عملی (فضایل اخلاقی) تقسیم میشود.از دیرباز بویژه در عصر جاهلی ذکر مسائل اعتقادی و فضایل اخلاقی و ارزشهای والای انسانی در ضمن دیگر اغراض شعری در شعر شاعران عرب رایج بوده است. در دوره-ی اسلامی، معارف قرآن و احادیث نبوی به حکمت غنا بخشیده و در دورهی عباسی در اسلوب و مفاهیم آن تغییر قابل توجّهی ایجاد شد؛ تا آنجا که در شعر برخی از شعرا مانند ابو العتاهیه، حکمت موضوع اصلی قصیده قرار میگیرد و یا برخی از قصائد به جای مقدمات طللی با حکمت و مسائل حِکَمی شروع میشود.شریف مرتضی از شاعران دوران دوم عباسی است که در این زمینه طبع آزمایی نموده است، وی در زمینه حکمت نظری به موضوعاتی چون مرگ، خلقت و آفرینش انسان، دنیا، معاد، اهل بیت، زهد و ... و در زمینه حکمت عملی به فضایل انسانی و اخلاقی چون دوستی، جود و کرم، فخر، صبر و بردباری، عزّت و بزرگواری، علم، ریاست و ... پرداخته است که در این زمینه تأثیر پذیری وی از قرآن، احادیث و اعتقادات وی کاملاً مشهود است، به گونهای که از موارد مورد توجّه شعر وی، پرداختن به مفاهیم اسلامی و تبیین و تحلیل آن به شکل عام و ذکر اندیشه های شیعی به طور خاص است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سبکشناسی تفسیر تبیان در تعامل با روایات تفسیری
نویسنده:
محمد کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر عقلانی
,
حجیت عقل
,
سبک شناسی
,
روایات تفسیری
,
حجیت عقل
,
روش تفسیری
,
تفسیر قرآن
,
سبکشناسی
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر روایی
,
13. علم کلام
,
التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)
,
شبهه (فقه)
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
,
حدیث و علم الرجال
,
هنر و علوم انسانی
,
حدیث و علم الرجال
چکیده :
تبیان یکی از مهمترین آثار تفسیری شیخ طوسی است که دارای ویژگیهای مهمی همچون بهرهگیری از عقل و نقل میباشد. شیخ طوسی در تفسیر آیات، از قرآن، روایات اهل بیت (علیهم السلام)، مطالب تفسیری صحابه و تابعین، اقوال مفسران و دیگر دانشمندان اسلامی مانند لغویین، استفاده میکند. همچنین عنصر عقل نیز یکی از پایههای اساسی روش تفسیری تبیان به شمار میرود. از منظر شیخ طوسی، آن دسته از اخبار آحاد در تفسیر مطرود هستند که علاوه بر همراه نبودن با قرائن مطابقت با عقل، قرآن، سنت قطعی و اجماع شیعه، از داشتن شرائط جواز عمل نیز محروم باشند و هر روایتی که متصف به خبر واحد بودن شد غیر قابل استفاده در تفسیر نخواهد بود. شیخ طوسی نقش روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در تفسیر قرآن، محوری دانسته و حجم عظیمی از این روایات را در مواضع مختلف تفسیری به کار برده است. به تعبیر دیگر، روایات تفسیری در تبیان دارای کارکردهای گوناگونی هستند. مهم ترین کارکردهای روایات تفسیری در تبیان مشتمل بر چهار بخش عمده است: الف) تفسیری، در 10 قسم: تبیین مفاد آیات، تأیید معنای ظاهری آیه، تأیید و یا تقویت اقوال، نقد اقوال با روایت، تأیید روایت با روایت، نقد روایت با روایت، و ...... . در ضمن، شیخ طوسی تأویل را به معنای تفسیر و روایات تأویلی را نیز تفسیری میداند. ب) مباحث کلامی، در دو قسم: اثبات اصول و فروع اعتقادات شیعه و پاسخ به شبهات مخالفان و نقد و بررسی اقوال آنان. ج) علوم قرآنی، در چهار قسم: اسباب نزول، نسخ، مکی و مدنی و قرائت. البته در مباحث قرائت به این نتیجه رسیدیم که شیخ طوسی روایات قرائت را به نحوی در تفسیر آیات به کار برده و کارکرد تفسیری برای بسیاری از آنها قائل است و شاید خواسته تا راهی جدید در ارزیابی روایات قرائت معرفی نماید. د) کارکردهای روایات در تبیین معنای واژگان و اعراب آیات. از سوی دیگر، روایات تفسیری در تبیان با اِعمال شیوههای متعددی مورد ارزیابی قرار میگیرند. برخی از این شیوهها سندی و برخی متنی است. اخبار آحاد، روایات مرفوع، روایات مرسل و نقد راوی، مواردی هستند که در تبیان مورد ارزیابی سندی واقع شدهاند. همچنین، عرضه به قرآن، عرضه به سنت، بهرهگیری از عقل، سنجش با اجماع و برخی شیوههای دیگر، روشهای تبیان در ارزیابی متنی روایات تفسیری هستند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تاثیر ابوالعلاء بر طه حسین و موازنه آن دو
نویسنده:
محسن احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
خردورزی
,
جبرگرایی
,
نگرش
,
سبک ادبی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
,
آموزه شناختشناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
هنر و علوم انسانی
,
آموزه شناخت شناسانه
,
ابوالعلاء معری، احمدبن عبدالله
,
حسین، طه
چکیده :
یکی از دوره های درخشان تاریخ ادبیات عرب، عصر عباسی است که در پی سقوط امویان در سال 132 هـ . ق روی کار آمد. از عوامل سقوط امویان خشونت حکام با عامه مردم، تبعیض نژادی، ظلم و ستم به خاندان رسـول الله (ص) و ... را می توان نام برد. دولت عباسی از لحاظ اقتدار سیاسی به سه دوره تقسیم می شود : دوره قـدرت گرفتن حکومت مـرکـزی ، دوره انقـلابات و دوره تولد دولت های کوچک از دولت مرکزی . از مهمترین این دولت ها، دولت حمدانیان، سامانیان و... و از عوامل پیدایش آنها ضعف دولت مرکزی و قدرت یافتن بیگانگان در این دولت بوده است.نهضت ترجمه باعث افزایش آگاهی مردم نسبت به حکمت و فلسفه یونانی گردید و این معانی عقلانی به همراه عنصر خیال ایرانیان به شعر و نثر عرب رنگ تازه ای بخشید. در نثر نیز تحول گسترده ای پدید آمد، در گذشته خطابه و رساله نویسی رواج داشت اما اینک مقامه نویسی، اخوانیات، تالیفات علمی و ادبی ، ظهور و گسترش یافت. بیت الحکمه ی بغداد نه تنها گنجینه خوبی از کتب موجود را فراهم نمود بلکه به تشویق و ترویج ترجمه آثار دیگر بلاد نیز اهتمام ورزید. تفکر عربی در این دوره علاوه بر رنگ علمی، رنگ فلسفه را نیز به خود گرفت، چرا که مترجمان علاوه بر فلسفه یونان، از هند و ایران آثاری ارزشمند را برای مخاطبین خود ترجمه نمودند. هندسه، ریاضیات، ستاره شناسی و شیمی از جمله این علوم ترجمه شده، بود. از لحاظ ادبی این عصر به دو دوره تقسیم می شود :الف ) عصر تدوین و جمع آوری ب ) عصر بحث و تحقیق و توجه به عقل که از نقش فلسفه در این دوره حکایت می کند. تالیف معجم ها از ویژگی های بارز این عصر است. در عصر ابوالعلاء مجامع علمی و فلسفی و مناظره در بغداد مورد توجه علاقمندان واقع شد.با عنایت به اینکه موضوع رساله مقایسه افکار و آراء دو شاعر عصر عباسی و معاصر است اکنون و پس از نگاهی گذرا به عصر عباسی، به بررسی مختصری از تاریخ دوره معاصر می پردازیم. دوره معاصر تاریخ ادبیات عرب با حمله ناپلئون بناپارت در سال 1798 م به مصر آغاز شد، این حمله بیشتر با هدف توسعه استعمار فرانسه و نفوذ در مستعمرات دیگر رقیبان آن کشور بود از آنجا که ناپلئون با شعار عمران و آبادی این سرزمین را اشغال کرد، در ابتدا از سوی مردم با مقاومت چندانی مواجه نشد ، و مردم مصر از اقدامات فرانسویان خشنود نبودند، لذا فرانسویان مجبور به خروج از این کشور شدند و بعد از آنان خاندان محمد علی پاشا بر مصر حکومت راندند. از جمله حاکمان برجسته این خاندان می توان به محمد علی اشاره کرد که دوره او، دوره نهضت علمی و نظامی و اقدامات سازنده در عرصه فرهنگ و مطبوعات به شمار می آید. بعد از محمد علی، عباس اول روی کار آمد که دوره او دوره توقف اصلاحات و حرکت نهضت به حساب می آید ولی طولی نکشید که اسماعیل که از نوادگان محمد علی بود راه جد خود را در پیش گرفت و با برقراری روابط دوستانه و پرداخت رشوه به صاحبان قدرت در دولت عثمانی در پی استقلال کامل مصر برآمد. در دوره او عمران و آبادانی کشور ادامه یافت و این امر باعث بدهکاری حکومت شد، همچنین پای کشورهای غربی در این دوره به مصر بیش از پیش باز شد ، چنانکه فرانسه و انگلیس به رقابت در این کشور پرداختند و از این رو این دوره را دوره رقابت های دوگانه نامیده اند. درعهد «توفیق» مصر با قیام عرابی پاشا و اشغال شدنش از سوی انگلستان مواجه شد. در اواخر قرن 19 م و اوایل قرن 20 م عباس حلمی دوم بر تخت سلطنت تکیه زد و مقاومت در برابر اشغال انگلستان را در اولویت برنامه های خود قرار داد. هر چند که قیام عرابی پاشا با انگیزه استقلال سیاسی مصر از دولت عثمانی صورت گرفت لیکن اشغال این کشور از سوی انگلیس از تحقق آن جلوگیری کرد و این امر باعث گسترش نا امیدی عمومی در بین اهالی مصر گردید. مصریان نه تنها در عرصه سیاسی موفق نبودند بلکه در فعالیت های اقتصادی نیز به برده و بنده استعمار تبدیل شدند. حزب امت و حزب وطن از جمله احزاب فعال در عرصه سیاسی مصر تلقی می شدند که هر یک برنامه هایی را برای حکومت مصر پیگیری می نمودند و بر سر اینکه مصر مستعمره بماند یا مستقل شود با یکدیگر مبارزه می کردند. عصر سوم نهضت از سال 1952 م با انقلابی شروع شد که به اعلام جمهوریت مصـر وپایان یافتن حکـومت خانـدان محمد علیمنجر گردید.از جنبه اجتماعی ورود فرانسویان به مصر باعث بیداری و آگاهی ساکنان این منطقه گردید ، چرا که فرانسـویان گروهی از علماء و متخصصین خود در عرصه های علمی و صنعتی را به مصر آورده تا آن کشور را به سمت پیشرفت سوق دهند. رابطه مصر با اروپا با فرستادن هیأت هایی به فرانسه گسترش یافت و تاسیس مدارس فراوان در این دوره، موجبات رشد حرکت علمی در مصر را فراهم نمود. بعد از محمد علی مدتی این حرکت ها متوقف شد تا آنکه اسماعیل نهضت پدر را ادامه داد و با پیشرفت و آبادانی مصر بخشی از اهالی سوریه و لبنان جهت بهره گیری از موقعیت ویژه مصر به آن سرزمین مهاجرت کردند. جامعه ی مصر از دو طبقه حکام واشراف عثمانی و طبقه محروم که غالبا شامل عامه مردم بود تشکیل می شد. مساله فقر که از مهم ترین مشکلات اجتماعی این دوره است سبب از هم پاشیدگی بسیاری از خانواده ها و بی خانمان شدن فرزندان آنان شد، علاوه بر فقر بیماری ها، خرافه پرستی و بیسوادی گریبانگیر مصریان شده بود. به دنبال اشغال مصر از سوی انگلستان، شورش های زیادی در مقاومت با آنان به پا شد. جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده از پرچمداران بیداری مصریان بودند. حمله ناپلئون، انتشار مجلات و روزنامه ها، تاسیس مدارس و مجامع علمی و ادبی و اعزام هیات های علمی به اروپا در عرصه فرهنگ مصر تاثیر بسزایی داشتند. از حیث ادبی، عصر محمد علی دوره شکوفایی شعر و ادب نبود، در عصر اسماعیل صدقی روزنامه ها گسترش پیدا کرد و ارتباط با غرب توسعه یافت. این ارتباط باعث تغییر ذوق ادبی مصری ها شد چرا که ذوق آنان از حالت جمود خارج شده و تازگی و نشاطی جدید پیدا کرد. شعر این عصر تابعی است از آگاهی عرب از افکار و اندیشه ی غرب چرا که شعراء نه تنها آراء غرب را در شعر خود منعکس ساختند بلکه از عاطفه و موسیقی غرب نیز بهره گرفتند. دو جریان مهم در این دوره در مواجهه با شعر و ادب پدید آمد که یک جریان بر پای بندی و تقلید از گذشته تاکید می کرد و جریان دیگر علاوه بر بهره گیری از گذشته در پی نو آوری و تجدید بود. نزاع بر سر جدید و قدیمبدآنجا انجامید که برخی ندای شعر حر را سر دادند و برخی نیز خواهان شعر مرسل بودند. از مهمترین منادیان تجدید می توان به بارودی اشاره کرد. از جمله مظاهر تاثیر فرهنگ و ادب اروپا بر ادبیات عرب باید به ظهور قصه و نمایش نامه نویسی در آن اشاره نمود. توجه ادیب بیشتر متوجه مردم و مشکلات آنان و چگونگی حل و فصل این مشکلات گردید. نقد عرب نیز از اروپا و به خصوص افکار فلسفی آنان بی بهره نماند، مقایسه بین ادبای غربی و شرقی، رابطه شعر با اجتماع و علوم، بررسی شعر و نثر و اختلاف آن دو، خیال شعری و صورتهای آن و ... از مهمترین موضوعات نقد این دوره است. از مهمترین ناقدان این دوره می توان به عباس محمود العقاد، محمد مندور، شوقی ضیف و طه حسین اشاره کرد. آنچه که گذشت شرح موجزی از دو دوره ای بود که معرّی و طه حسین در آن زیستند. اکنون به شرح حال این دو ادیب می پردازیم.ابو العلاء معریشاعر و اندیشمند عرب به سال 363 هـ در معره النعمان چشم به جهان گشود، گر چه او در ابتدای کودکی چشمان خود را از دست داد اما برخورداری از خانواده صاحب علم و فضل و نبوغ و هوش خدادای او را به وادی ادب کشاند. ابوالعلاء در این میدان به زیبایی هنرنمایی نمود و توجه عام و خاص را به خود جلب کرد. در اهمیت او همین بس که بعد از مرگش هفتاد شاعر در فراق او مرثیه سرودند. او به بد بینی و تشاوم مشهور است و البته برای تشاوم او دلایلی ذکر شده است که نابینایی، فقدان پدر و مادر و برخوردهای نامناسب مردم روزگار با او از مهمترین آنها است. کنجکاوی در اعمال مردم و پی بردن به شرارت باطنی آنان و عدم موفقیت در اصلاح خصال زشت ایشان بر تشاوم او افزود این تشاوم به دنبال آشنایی وی با فلسفه هندی به گوشه گیری او انجامید تا آنجا که از ازدواج سر باز زد و حتی در غذا خوردن از مجالست با خادم خود اکراه داشت. او خود را زندانی سه زندان: زندان خانه ، نابینایی و جسم خود می دانست. در زندگی قانع بود و از لحاظ اخلاقی کسی از او در آزار نبود و از حرام پرهیز می نمود. برخی بر این عقیده اند که او به علت فقر از طریق شعر ارتزاق می کرد و برخی این عقیده را رد کرده و برای اثبات رای خود مدایح ابوالعلاء را به عنوان سند مطرح کرده اند و گفته اند از آنجا که در مدایح او اشخاص برجسته مشاهده می شود این ادعا مردود است. در ردّ تکسب او، عزت نفس ابوالعلاء را می توان یادآور شد. از آنجا که اوضاع سیاسی و اجتماعی معره النعمان را موافق حال خود نیافت و اشتیاق شدیدی به کسب علم و ادب در خود مشاهده نمود عزم سفر به بلاد دیگر را در پیش گرفت. علی رغم آنکه شعر و شعراء در روزگار او مورد توجه خلفاء و درباریان بودند از تکسب و نزدیک شدن به خلفاء و امور سیاسی امتناع نمود و در پی کسب مقام و شهرت از این راه برنیامد. به نظر می رسد غرق شدن در شعر و شاعری و علم اندوزی اجازه این کار را به او نمی داد. از خویشاوندان و بیگانگان در حضر و در سفر به کسب علم پرداخت تا آنجا که علاوه بر علوم ادبی با فلسفه یونان و هند و افکار ایرانیان و دین مسیح و یهود آشنا شد و چنان شد که خانه او محل رفت و آمد جویندگان علم گردید و حتی رجال سیاسی ای که به معره النعمان پا می نهادند به دیدن او اشتیاق می ورزیدند.بعد از شرح مختصری از زندگی ابوالعلاء، در اینجا به صورت گذرا به بررسی زندگی طه حسین می پردازیم. طه حسین در سال 1889 م در منطقه صعید در خاک مصر چشم به جهان گشود و طولی نکشید که همچون ابوالعلاء بینایی خود را در سنین کودکی از دست داد. در خانواده ای پرجمعیت رشد و نمو یافت و نابینایی راهی جز تحصیل علم و دانش برایش در پیش نگذاشت و این کار را از رفتن به مکتبخانه آغاز کرد و در مدت کوتاهی نبوغ خود را با حفظ قرآن مجید نمایان ساخت. برای ادامه تحصیل لازم بود تا مقدمات ورود به الأزهر یعنی حفظ الفیّه را شروع نماید بعد از این کار به همراه برادرش که از دانش آموختگان الازهر بود بدانجا وارد شد و در نزد اساتید برجسته ای همچون سید علی مرصفی شاگردی نمود. بعد از الازهر در سال 1908 م وارد دانشگاه ملی مصر گردید.او در زمانی که در دانشگاه مشغول به تحصیل بود با دو مدیر روزنامه یعنی « لطفی ال سید » و « عبدالعزیز جاویش » آشنا شد و از طریق این دو نفر به نویسندگی در روزنامه ها پرداخت . در آنجا توانست با دفاع از رساله خود با عنـوان « ذکـری ابی العلاء » اولین مدرک دکتری خود را اخذ نماید و اولین دانشجویی بود که در دانشگاه ملی مصر موفق به اخذ مدرک دکتری گردید. دولت مصر عده ای از دانشجویان از جمله طه حسین را برای تحصیل به فرانسه فرستاد طه حسین در دانشگاه سوربون با دفاع از رساله اش با عنوان « فلسفه إبن خلدون الإجتماعیه » دومین مدرک دکتری خود را اخذ نمود در آن کشور با زبان فرانسوی آشنا شد و همین امر بعدها در ترجمه آثار فرانسوی به کمک او آمد. در این کشور بود که با سوزان دختر کشیش مسیحی آشنا شد و سپس ازدواج کرد. طه در پیشرفت علمی خود تا حد زیادی مدیون همسرش است. طه حسین که به عنوان « عمید الادب العربی » مشهور است بعد از بازگشت از فرانسه در سال 1919 م ، بر کرسی استادی در دانشگاه مصر تکیه زد و به تدریس تاریخ یونان در دانشگاه مصر پرداخت. او علاوه بر مقام استادی دو بار به عنوان رییس دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره در سال های 1928 م و 1934 م منصوب گردید حتی از اینها فراتر رفته و در پست وزارت آموزش و پرورش مصر نیز چندی فعالیت نمود. طه حسین موسس دانشگاه الاسکندریه و عین الشمس در مصر بود و توانست جایزه ویژه دولت مصر را به خاطر فعالیت های گسترده ادبی خود دریافت کند. او وارد دنیای سیاست شد و حضورش در این عرصه بیشتر از طریق نوشتن مقالات در روزنامه ها بود و سرانجام پس از عمری تحصیل و پژوهش خورشید وجودش در سال 1973 م غروب کرد.حال که با عصر و شرح حال معرّی و طه حسین آشنا گشتیم به ادبیات و اسلوب ادبی این دو ادیب می پردازیم . در اثبات برجستگی و نبوغ ابوالعلاء همین اندازه کفایت می کند که بدانیم او حدود 64 اثر در زمینه های ادبی و فلسفی و اخلاقی برای دوستداران عرصه علم و ادب به یادگار نهاده است؛ از مهمتـرین آثار او می توان به لـزوم ما لا یلزم یا لـزومیات، دیوان سقـط الـزنـد، رسالـه الغفـران، الفصول و الغـایـات، درعیـات و ... اشاره داشت. از حیث اسلوب، ابوالعلاء دارای ویژگی های خاصی می باشد که می توان گفت این ویژگی ها به آثار او رنگ تازه ای بخشیده است. عده ای او را رمز گرا پنداشته اند، شاید این پندار از آنجا ناشی شده است که ابوالعلاء آراء خود را به صورت اشاره و ایماء در شعر و نثر خود آورده است. خود او نیز به این نکته اشاره می کند و بر این عقیده بود که باید سخن را در قالب مجاز بیان نمود علاوه بر این او خود را وحشی الغریزه پنداشته و از کلمات غامض بسیار بهره برده است. گوشه نشینی و دوری از دنیا و اجتماعات و مناصب بر غموض او در کلامش افزوده است. رمزگرایی و غامض بودن کلمات و عبارات موجب دیر فهمی کلام او برای خواننده شده است .یکی از عوامل گرایش ابوالعلاء به غموض ممکن است آن باشد که او استفاده از این شیوه را نشانه تفوق و برتری خود می دانست و در پی آن بود که قدرت و تسلط و علم خود را بر زبان عرب به مخاطبان خود اثبات نماید و از دیگر عوامل غموض کلام او آگاهی از علوم فلسفی و استفاده از اصطلاحات فلسفی است. در ابتدای راه او تقلید کردن را پیش گرفت و از لحاظ مسلک پیرو مذهب شامی بود، از این جهت مشاهده می کنیم که در نوشته هایش به بلاغت و صنایع بدیعی و بیان تمایل فراوانی نشان داده است. کتاب « لزوم ما لا یلزم » به عنوان نمونه ای بارز از تکلف و پیچیدگی ابوالعلاء به شمار می آید، علی رغم آنکه ابوالعلاء از نعمت بینایی محروم بوده در توصیف ، دقت فراوانی را از خود نشان داده است. آنچه تا کنون گفتیم به شعر او مربوط است. البته اسلوب او در نثر چندان تفاوتی با کلام منظومش ندارد، همانگـونه که در شعرش متکلف بود در نثـر نیـز از آن فاصله نگـرفت ، به نظر می رسد چون ابوالعلاء از حس شاعری بالایی برخوردار بوده، در نثر نیز به سجع توجه نموده است و سجع از ویژگی های نثری او به حساب می آید، استفاده از امثال و حکم به کلامش زیبایی خاصی بخشیده است.در کلام ابوالعلاء نشانه ای از رکاکت و غیر اخلاقی بودن نمی بینیم. او در شعر از علوم اکتسابی خود بهره گرفته و در نثر نیز این علوم را به کار برده است و از این رو اصطلاحات علمی بخصوص علم زبان شناسی در نثرش فراوان یافت می شود. ابوالعلاء نه تنها در ادبیات عرب مورد توجه بوده بلکه از سوی غربی ها نیز مورد توجه واقع شده است ، چنانکه دانته در کمدی الهه خود از این شخصیت تقلید نموده است. ابوالعلاء به آثار خود عنایت فراوانی داشته و پیوسته از آن بیم داشته که مبادا با بیان افکار خود مورد اتهام و بغض و کینه ی مردم قرار گیرد، چنانکه این نگرانی ها جامعه حقیقت پوشید و عده ای از آنجا که توان رقابت با ابوالعلاء را نداشتند به حسادت و دشمنی با او پرداختند و برخی نیز چون در فهم آرائش با مشکل مواجه شدند او را به الحاد و خروج از حقایق متهم ساختند.به طور کلی می توان گفت اسلوب ابـوالعلاء از حالت درونی و روحیـات اخلاقی وی تأثیر زیادی پذیرفته است. او همانگونه که از جامعه اش دوری می کند در استفاده از کلمات رایـج نیز دوری می گزیند و اگر در پوشـش از لباس های خشن استفاده می کند در الفاظ نیز این خشونت را به کار می برد. تشاوم او در آثارش به وضوح مشاهده می شود. این تشاوم یا از نابینایی او نشأت گرفته و یا ناشی از مصاعبی است که در طول زندگی همچون فقدان پدر و مادر گریبان او را گرفته و یا به دلیل برخوردهای نامناسب جامعه با او است.از لحاظ فکری ابوالعلاء را فیلسوف معرفی نموده اند البته اینکه او فیلسوف به معنای واقعی کلمه بوده مورد بحث است ولی می توان گفت در مباحث عمومی فلسفه همچون بحث روح ، جاودانی، ماده و جبر و اختیار همان افکار فیلسوفان واقعی را تبعیت کرده است. شاید علت آنکه مخالفان ابوالعلاء او را به الحاد متهم ساخته اند، وجود ابیات متناقضی پیرامون دین و خدا در کتب اوست و از اینجاست که عده ای برای اثبات ایـمان ابوالعلاء به کنـد و کاو در آثـار او پـرداختـه و شـواهـدی را به مخـالفان ارائه نموده اند و از سوی دیگر مخالفان نیـز بیکار ننشسته و هر آنچه را که بوی کفـر و زندقه می دهد، از کلام ابوالعلاء به عنـوان سنـد ادعای خود در معرض دوستـداران ابـوالعلاء قـرار داده اند. نقد ابوالعلاء را در دو بخش می توان بررسی کرد: اول نقد علمی و ادبی و دوم نقدی است که به بررسی اخلاق و عادات رایج در میان مردم می پردازد. او خود را میزان نقد قرار داده است. او خود را از فسق و شرارت مبرا دانسته و با عنوان ادیب، شعراء و ادباء را به فسق و فجور متهم می سازد. از نظر او ادیبان نه تنها خود اهل خیر نیستند بلکه دیگران را نیز به سوی زشتی رهنمون می سازند. عالمان نیز از نگاه تیز بین او در امان نمانده اند و آنان را از آن جهت که برای در امان ماندن از ظلم و ستم حکام و بهره مند شدن از نعمات دنیوی مطیع و تسلیم حکام شده و از انتقاد خودداری می نمایند مورد سرزنش قرار می دهد و آنان را از آن جهت که دلبسته ملوک شده اند مشرک می انگارد. گرچه که خود تا اندازه ای فقیه و متکلم بود از نقد این دو گروه خودداری نکرد. او متدینییــن را به علـت آنکه مـردم را به تـرک دنیا و عبادت دعـوت می کنند و خود در پی کسب مال و مقام اند مورد سرزنش قرار می دهد. متدینین از نظر او گوینده چیزهایی هستند که خود در عمل به آنان اهمال می کنند، ائمه چهارگانه اهل سنت را مصدر و منشأ اختلاف در بین مردم پنداشته است ؛ چرا که بعضی از آنان چیزهایی را حلال دانسته که بعضی دیگر همان چیزها را حرام می دارند. او انسان را موجودی آزاد می داند و اهل دین از آن جهت که به شدت تقلیدگر گذشتگان خود هستند نکوهش می کند. طهـارت درون را بهتـر از طهارت جسـم می داند. معتزله را نیز اهل مکر و بدعت گذاری پنداشته است چون به جای آنکه مردم را به سوی حقیقت راهنمایی سازند به گمراهی و ضلالت می افکنند.از نگاه ابوالعلاء سیاستمـداران شیـاطینی هستنـد که تنها به فکر عیش و نوش اند و بر این عقیده است که قوام سیاست عقل است نه ریاست. همانطوری که مشاهده کردیم بسیاری از گروه های اجتماعی مورد نقد ابوالعلاء قرار گرفته است و تنها طبقه ای که کمتر زیر ذره بین نگاه او قرار گرفته است فلاسفه می باشند. او در پی آن برآمد که اجتماع را از لحاظ مالی مورد تحلیل قرار دهد، چرا که پایه های جامعه ای که در آن می زیست بر دینار و درهم استوار بود او فقر را بر غنی ترجیـح می دهد و ثروت را دام شیطـان و اسباب رنج و زحمت انسان می داند و ثروت را آفت اجتماعی می داند و می گوید: ثروتمندان به علت بی نیازی در برابر مشکلات اجتماعی بخصوص آن بخشی که حکومت مسبب آن است سکوت اختیار می کند. او در ثروت و برخورد با مردم خواستار مساوات و اشتراک است یعنی اگر ثروتی وجود دارد برای همه باشد و شاه و بنده از یک مرتبه انسانی برخوردارند و هیچکدام بر دیگری برتری ندارند. از این رو حکومت ملوک بر مردم را جایز نمی داند و معتقد است حکومت تنها از آن خداست .پس از آشنایی با اسلوب و فکر ابوالعلاء لازم است نگاهی نیز به اسلوب و افکار طه حسین بیندازیم. از او تالیفات و مقالات فراوانی برای ما به یادگار مانده که از آن جمله است : تجدید ذکری أبی العلاء ، الأیام ، فی الأدب الجاهلـی ، المعـذّبون فی الأرض، حدیث الأربــعاء، مستقبـل الثقافـه فی مصـر و ....به طور کلی اسلوب طه حسین بر ویرانی و بنای مجدد استوار است و قوام اسلوب او آزاد اندیشی و عقل گرایی است از آنجا که او تحت تأثیر دکارت اندیشمند غرب قرار داشت لـذا در پـژوهـش های خود پیوستـه برای رسیدن به حقیقت در هــر چیز شک می نمود. بنابراین بسیاری از اسالیب و روش های سنتی را رد کـرد و ایـن امـر اعتـراض عـده ای را به دنبـال داشت. او در نوشته های خود چنان عمل کرده که بین خواننده و نویسنده رابطه ای دائم برقرار می شود و خواننده احساس می کند که نویسنده از زبان او سخن می گویـد، البته عـده ای او را به درون گرایی مفـرط متهم کرده اند. از دیگر ویژگی های اسلـوب او سادگی، جـذابیت و حـرارت در کلمات و تعابیـری است که به کار می گرفت تا آنجا که خوانـنـده از ایـن حـرارت با روحیـات او آشنا می گردد. از دیگر خصال اسلوب او انسجام در بیان افکار و وضوح معانی است.عده ای معتقدند طه حسین در ابتدا به شاعری پرداخته است از اینرو در کلام او بخصوص در کتاب « الأیام » شاهد عباراتی موزون و آهنگی دلنشین هستیم که حکایت از زنده بودن حس شاعری در وجود اوست. خواننده با خواندن آثار او علاوه بر لذت روحی، از آهنگی دلنواز نیز بهره می برد. او اسلوب خود را وسیله ای برای بیان هیجانات و احساسات باطنی خود قرار داده است و در برخورد با مصائب مختلف هم از منظر روانی و هم از منظر اجتماعی بهره می گرفت و در حوزه ادبیات، نمایشنامه، قصه و شعر حماسی را مورد نقد و بررسی قرار می داد. در بررسی اثر ادبی پیش از آنکه به شاعر و تاریخ اثر بپردازد به شعر و خـود متــن می پرداخت. او در پژوهش های ادبی خود گرایش های تاریخی، بیوگرافی و روحی و روانی را یکجا جمع کرده است و مخالف بررسی اثر ادبی بر اساس تقسیم بندی های ادوار سیاسی است. در خلاصه نویسی یک اثر، خطوط اصلی آن را مشخص نموده و عمق فکر نویسنده را برای مخاطب بیان می کرد. آنگاه که به بررسی شعر می پردازد مهمترین مسأله را تحقیق در متن شعر و مطمئن شدن از صحت انتساب آن به شاعر و عدم دخل و تصرف در آن می داند.طه حسین معتقد است که ناقد همچون شیمیدان باید تمام اجزاء یک اثر را تفکیک کرده و سپس مورد بررسی قرار دهد. ناقد و ادیب از نگاه او آیینه ای است که معایب و محاسن را بدون هیچگونه دخل و تصرفی به مخاطب خود می نمایاند. یک اثر باید منعکس کننده حالات درونی و علایق واقعی یک نویسنده باشد. او علاوه بر ذوق، رابطه نویسنده با مردم و آزاد اندیشی را از ویژگی های لازم یک نقد می داند. او از آنجا که تحصیل کرده غرب بود در نقد خود نیز از ناقدان غرب همچون « سانت بیف » و « تین » متأثر شد. عقل گرایی و شکاک بودن روح علمی را در نوشته هایش افزون ساخت. طه حسین در اندیشه اش از سه آبشخور فکری بهره گرفته است؛ اول : ادبیات عرب، دوم : دانشگاه الازهر، سوم : فلسفه یونان و ادبیات غرب. از این جهت او را دارای فرهنگ دو گانه شرقی و غربی دانستـه و پیونـد دهنده فکـر غـرب با شـرق محسـوب نموده اند. طه حسین در زمینه نقد از پیشگامان مقارنه در عصر معاصر است، در مقارنات خود به بررسی اجمالی بین ادبیات و پدیده های خاصی که نویسنده باید آنها را در پژوهش خود بررسی کند ، می پردازد. از نظر او ادبیات زنده و پویا ادبیاتی است که از گوشه گیری در امان، و پیوسته در ارتباط با ادبیات دیگر ملل باشد، که این ارتباط از طریق ترجمه و خلاصه نویسی و شناساندن ادبای ملل دیگر میسر می شود. از این روست که او از ترجمه شاهنامه و غزلیات حافظ و رباعیات خیام که توسط ادبای معاصرش انجام شد استقبال گرمی نمود. از نظر او ادیب فرمانروای ذوق وخیال و متحـرک و متغیـر آن است . ادیب خـود پـدیـده ای اجتماعی است لذا اثر او نیز باید به عنوان یک پدیده اجتماعی خود نمایی کند یعنی اثر او باید مورد استقبال یا رد قرار گیرد و مخاطب را یا به شگفتی وا دارد یا به خشم. ادیب باید در میان مردم و برای آنان زندگی کند .آنچه که در نگاه او برای هر گونه پژوهش ادبی و علمی لازم و دارای اهمیت است توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه است که جوینده ی ادب وعلم نمی تواند ادعای بی نیازی از آن را نماید . آنگاه که شعر جاهلی را بر اساس روش دیکارت مورد نقد و بررسی قرار می دهد بر این نکته تأکید می کند که اگر گذشتگان درباره یک موضوع اظهار عقیده کرده اند لازم نیست که آن اظهار نظرها مقدس شمرده و در همان حد خود را محدود سازیم بلکه شایسته است در کنار آن نظر خود را نیز بیان نماییم. چرا که ممکن است نظر ما دقیقتر از گذشتگان باشد یا اینکه آنان چیزهای مهمی را از یاد برده و یاد آوری آن را به ما سپرده باشند آزاد اندیشی او در برخورد با موضوعات ادبی باعث انتشار نظریه انتحال شعر جاهلی شد، پس از بررسی دقیق لغوی و معنوی شعر جاهلی بدین نتیجه می رسد که آنچه را به شعرای جاهلی نسبت داده اند صحیح نیست و ساخته و پرداخته راویان و قصه پردازان و متکلمان بعد از اسلام است که به انگیزه های مذهبی، قومی و سیاسی به آنها نسبت داده شده است.او محققان را به این نکته سوق می دهد که به هنگام بحث و تحقیق درباره یک موضوع ادبی باید خود را از دانسته های خود خالی نموده و عواطف و تعصبات را نیز کنار گذاشت، در این صورت است که اثری ارزشمند و خالی از هر گونه تعصب و اشتباهی پدید خواهد آمد. در نگاه او شعر دارای دو ویژگی مهم است و در صورت فقدان این دو، از ارزش ساقط می گردد : اول اینکه شعر نمونه ای از یک جمال مطلق است و از این رو هم متأثر از جامعه زمان خود است و هم تأثیر گذار بر آن، از سوی دیگر شعر آیینه ای از قوت و ضعف، محیط و اثر شاعر است. طه حسین به عنوان یک مصری نسبت به وطن خود بی اهمیت نبوده است و برای پیشرفت آن تحرکات فکری و عملی بسیار از خود نشان داده است. او برای پیشرفت مصر بدین نتیجه رسیده است که باید پیرو غرب شود، در نگاه اول شاید تعجب کنیم که چرا او به عنوان یک ادیب و متفکر خود را در زمره غرب زدگان قرار داده است، اما طه حسین غرب زدگی خود را رد می کند و می گوید: در گذشته، کشور مصر بیشتر با بلاد شام و بین النهرین در ارتباط بوده است و از آنجا که این مناطق در حوزه مدیترانه و تحت سیطره روم بوده است و با توجه به اینکه هم اکنون نیز با غرب ارتباط گسترده ای دارد، مصریان با فلسفه یونان آشنا گشته و از لحاظ عقلی از آبشخور غرب بهره برده اند همانگونه که اروپاییان نیز در فکر و اندیشه مرهون یونانیان می باشند، و بدین جهت مصر از قدیم الایام غربی بوده و باید غربی بماند. طه حسین عوامل موثر بر روح ادبیات مصر را سه چیز دانسته است : الف) میراث مصر قدیم که از گذشته دور به دست ایشان رسیده است. ب) عنصر عربیت که آن را از لغت و دین اسلام و فرهنگ خود گرفته است. ج) عنصر بیگانه که از طریق ارتباط مصر با یونان و روم و فینیقیه در گذشته و اروپا و آمریکا در عصر حاضر حاصل شده است.طه حسین تاریخ بشری را به پنج دوره تقسیم کرده و پیشوایان هر دوره را نیز معرفی نموده است : 1-
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
تعداد رکورد ها : 951
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید