جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 199
درسگفتار هگل و مسئله شکاکیت
مدرس:
مصطفی زالی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع «درس‌گفتارهای هگل و مسئله شکاکیت» بازخوانی و ارائه‌ی تصویری است جامع از کلیت سنت ایدئالیسم آلمانی با محوریت فلسفه‌ی هگل. گفته می‌شود مفهوم محوری فلسفه‌ی هگل که در جای‌جای آثار او نیز به چشم می‌خورد، امر مطلق است. ولی به رغم پیشینه خاص کانتی فلسفه‌ی هگل و شکل‌گیری مسائل آن در بستر سنت ایدالیسم آلمانی، بسیاری، مفهوم مطلق را بر مبنای دلالتی الهیاتی تفسیر کرده‌اند. بنابراین این پرسش محوری به میان می‌آید که چگونه پس از نقادی‌های کانت به مابعدالطبیعه و دیالکتیک استعلایی در نقد اول که به امتناع موضوع قرار گرفتن امور نامشروط در متافیزیک می‌انجامد، بازگشت به امر مطلق ممکن شده است، به ویژه با نوعی دلالت الهیاتی یا به شکل اعم، دلالتی متافیزیکی. به همین دلیل برای تبیین دقیق دلالت امر مطلق در فلسفه‌ی هگل، لازم است نسبت او با فلسفه‌ی کانت روشن شود. از آن جا که کل سنت ایدئالیسم آلمانی را می‌توان پاسخی به مسأله شکاکیت (ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه و نفی امکان شناخت امر نامشروط) قلمداد کرد، در این درس کوشش می‌شود کل پروژه‌ی فلسفه‌ی نظری هگل نیز به عنوان پاسخی به شکاکیت در نظر گرفته شود. بنابراین برای بیان پیوستگیِ نظام فلسفی هگل و سنت ایدئالیسم آلمانی، این درس بر مبنای پاسخ به یک پرسش فلسفی پیش خواهد رفت:‌ دریافت هگل از مسأله‌ی شکاکیت چیست و نیز چه پاسخی برای این پرسش دارد؟ هگل خود تصریح می‌کند که ناشناختنی‌ماندن شیء فی‌نفسه نزد کانت، مستلزم انکار امکان معرفت و در نتیجه شکاکیت است. اما درباره‌ی پاسخ هگل به پروژه‌ی نقادی کانت و نحوه‌ی بازبینی او در پروژه‌ی کانت اختلاف نظر جدی وجود دارد: اول، دریافتی متافیزیکی که بر آن است که هگل از امر مطلق به عنوان یک بنیاد نامشروط برای تمامیت تعینات انسانی و طبیعی سخن می‌گوید. دوم، تفسیر غیرمتافیزیکی که مسأله‌ی هگل را در نفی ناشناختنی ماندن شیء فی‌نفسه، بدون طرح امر نامشروط می‌دانند. در این بیان مقصود از امر مطلق، اطلاق خودآگاهی استعلایی و کفایت مفاهیم برای صورت‌بندی متعلقات تجربه است. تفاسیر غیرمتافیزیکی در بدو امر، نسبت روشنی با مسأله‌ی شکاکیت کانتی ندارند و حتی به نظر می‌رسد که از مسأله‌ی اساسی (نسبت میان کانت و هگل) غفلت کرده، بر نسبت میان اسپینوزا و هگل تأکید می‌کنند. با این حال هم‌چنان می‌توان از پروژه‌ی متافیزیکی هگل ذیل مسأله‌ی شکاکیت کانتی سخن گفت؛ بر این اساس مسأله‌ی هگل در نفی شکاکیت، نه نفیِ شیءِ فی‌نفسه ناشناختنی و بیرون نماندنِ فعلیتِ اشیاء از مفاهیمِ آگاهی، که اثبات تمامیت تبیین‌پذیری از طریق بازگشت مجدد به بنیان نامشروط است. برای ارزیابی نحوه‌ی خوانش هگل از فلسفه‌ی کانت و طرح امکان شناخت، نخست دریافت خاص هگل از پروژه‌ی نقادی کانت بر مبنای مقدمه‌ی کتاب پدیدارشناسی بازخوانی شده، تمایز رویکرد استعلایی از رویکرد دیالکتیکی هگل بیان می‌شود. بر مبنای این خوانش روشن می‌شود که چگونه نزد هگل، پروژه‌ی نقادی مستلزم از پیش مفروض گرفتن نوعی سوبژکتیویسم محکوم به شکاکیت بوده و رویکرد دیالکتیکی، پاسخی به این معضل است. از این رو، و به منظور دستیابی به دریافتی جامع از کلیت پروژه‌ی هگل فقراتی منتخب از کتاب پدیدارشناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه بحث دریافت کانت از سرشت امر نامشروط و پیوند آن با غایت‌شناسی بر مبنای فقراتی منتخب از بخش دیالکتیک استعلایی کتاب نقد عقل محض و کتاب نقد قوه حکم مورد بحث قرار می‌گیرد. در انتها پاسخ هگل به مسائل مورد نظر و تعین امر مطلق نزد او، بر اساس بخش سوم علم منطق بازسازی می‌شود.
درسگفتار شرح هستی و زمان هایدگر
مدرس:
احمد رجبی
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درس‌گفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیم‌سال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث و فصل‌هایی از کتاب هستی و زمان هایدگر پرداخته شده است. محور اصلی و هدف بحث، توجه به جایگاه زمان و زمانمندی دازاین در هستی‌شناسی بنیادین هایدگر است، به نحوی که گزینش و شیوه شرح مباحث کتاب به سوی تفسیر مساله زمانمندی در اندیشه متقدم هایدگر پیش می‌رود. نخست، ایده هستی‌شناسی و مقصود هایدگر از پرسش از وجود ناظر به متافیزیک سنتی، و نیز تعریف پدیدارشناسی هرمنوتیکی با تمرکز بر متن درآمد کتاب بحث می‌شود و سپس بحث‌هایی روی فصول مربوط به مفهوم جهان (به ویژه معنای تفسیرشدگی جهان و مفهوم ابزار در توصیف اشیاء دم دست) و مقومات دازاین (نحوه رابطه افکندگی و طرح‌افکنی با یکدیگر) صورت می‌گیرد. سپس با تفسیر مفهوم دغدغه در تعریف هستی‌شناختی دازاین و پرسش از کل‌بودن و وحدت ساختاری دازاین، بحث نسبتا مفصلی درباره تحلیل مشهور هایدگر از مساله مرگ انجام می‌شود و از همین بحث، به واسطه مفهوم “آینده متناهی” دازاین به عنوان کانون کتاب هستی و زمان، بخش‌هایی از مباحث هایدگر درباره زمان و زمانمندی تفسیر می‌شوند. لازم به ذکر است که به جز سه جلسه نخست، جلسات بعدی به صورت مجازی و فایل صوتی ضبط شده است.
درسگفتار مرز دانایی و حد نادانی
مدرس:
میلاد نوری
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان نه تنها می تواند از موضوعات گوناگون پرسش کند و دانشی درباب آن ها دانشی به دست آورد؛ بلکه می تواند تحقیق کند که چگونه توانسته یا می تواند به چنین دانشی دست یابد. لازمۀ این هردو، آگاهی نخستینی است که انسان به یاری آن، معرفت را جستجو می کند. در طول تاریخ، انسان تلاش کرده است که به فهم مطلقِ واقعیت و آنچه در حیطۀ آن است دست یابد؛ اما چه بسیار که دچار خطا و کژی شده است. خطاها و کژی های معرفتی، انسان را برآن داشته است که به مطالعۀ خودِ «معرفت» روی آورد؛ چراکه پنداشته است اگر سازوکار کسب معرفت را به درستی بازشناسد و به فهم جوانب آن نائل آید از خطا و اشتباه در امان خواهد ماند، تا دیگر قضایای درست را نادرست نینگارد و قضایای نادرست را درست نپندارد. همین امر به ایجاد شاخۀ فلسفی «معرفت شناسی» منجر شده است. بااین-حال، خودِ معرفت شناسان نیز دچار خطا و اشتباه بوده اند. عدم توفیق اندیشمندان در شناخت واقعیت، و نیز بروز خطا و اختلاف در تبیین هستی و چیستی خودِ معرفت، باعث شده است تا برخی متفکران در امکان حصول شناخت تردید نمایند و در وادی شکاکیت گام نهند؛ و عده ای نیز نه تنها امکان معرفت را زیر سوال برده اند، بلکه واقعیت و موضوع معرفت را انکار کرده و به سفسطه روی آورده اند. سفسطه و شکاکیت ناشی از ناکامی در فرآیند شناخت جهان و عجز از تبیین چراییِ خطا، اشتباه و اختلافات در حیطۀ معرفت بوده است. ازاین رو، طبیعی است که مباحث مربوط به آنها هم بخشی از معرفت شناسی باشد. آدمی که نمی تواند آگاهی نخستین و ابتدایی اش را انکار کند، تلاش کرده است تا از حرکت بازنایستد و از سفسطه و شکاکیت عبور نماید. این تلاش هرچه هست، با چنین سوالاتی قرین خواهد بود: مرز آگاهی کجا است؟ سفسطه و شکاکیت چیست؟ آیا امکان حصول معرفت وجود دارد؟ شناختن چه معنایی دارد؟ ما چه چیزهایی را می-شناسیم؟ اگر شکاک نباشیم، رئالیست هستیم یا ایده¬آلیست؟ تغییر و نسبیت در معرفت چه معنایی دارد؟ گفتگوی معرفتی چگونه ممکن است؟ در مجموعه درس‌گفتارهای گفتگو محور «مرز دانایی و حد نادانی» چنین سوالاتی را موضوع بررسی قرار دادیم.
درسگفتار تاریخ فلسفه‌ یونان باستان
مدرس:
مهدی قوام صفری
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درس‌گفتارهای «تاریخ فلسفه‌ی یونان باستان» از دو قسمت کلی تشکیل شده است. فلسفه‌ی یونان باستان و فلسفه‌ی هلنیستی یا یونانی‌مآبی. فلسفه یونان باستان از حدود قرن ۶ پیش از میلاد آغاز می‌شود و با طیف گسترده‌ای از موضوعات را شامل است. یونان در نزد بسیاری محققین و مورخان، زادگاه فلسفه محسوب می‌گردد و بسیاری از آثار ارزشمند فلسفی حاصل تلاش فیلسوفان شهیر یونانی است. بیشتر متفکران فلسفه‌ی غرب را با فلاسفه یونانی آغاز می‌کنند و درواقع می‌پندارند که افکار و نظرات این فیلسوفان خصوصاً افلاطون و ارسطو تأثیرات شگرفی بر کلیت و تمامیت فلسفه غرب داشته است. همان‌طور که تأثیر این فیلسوفان بر جریان فلسفه‌ی اسلامی نیز بدون منکر و مخالفی است. در این قسمت شروع با تالس است و خاتمه به افلاطون. اما بخش دوم فلسفه یونانی‌مآبی یا فلسفه یونانی‌گری یا فلسفه هلنیستی، دوره‌ای از فلسفه غرب است که در تمدن هلنی، پس از ارسطو توسعه یافت و با آغاز دوره نوافلاطونی پایان می‌یابد. فلسفه‌ی کلاسیک یونان باستان، با ارسطو به پایان می‌رسد. با مرگ افلاطون و سپس ارسطو، علیرغم اینکه شاگردان آن دو تا مدت‌های مدید در مدرسه‌ی افلاطون (آکادمی) و مدرسه‌ی ارسطو در باغ کنار معبد آپولون (لوکی)، اندیشه‌های آنان را تدریس می‌کردند و بر آن‌ها شرح و تفسیر می‌نوشتند، اما هیچ‌کدام از دو مکتب افلاطونی و ارسطویی نتوانست آن‌گونه که بایدوشاید رونق یابد و بر فضای فکری آتن حکم‌فرما گردد. در مقابل آن‌ها، مکتب‌های دیگری ظهور کردند که تدریجی اندیشه‌های افلاطون و ارسطو را به حاشیه راندند و به مکاتب عصر هلنیسم معروف‌اند. مهم‌ترین آن‌ها، مکتب‌های رواقی، اپیکوری و شک گرایی بودند. مدرس این دوره دکتر مهدی قوام صفری استاد دانشگاه تهران و از محققان برجسته‌ی فلسفه‌ی یونان‌اند؛ و درس گفتار ارائه‌شده حاصل تلفیقی از دوره‌های درسی ایشان در دانشگاه تهران است.
سخنرانی فلسفه برای زندگی
مدرس:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سخنران مهم نشست روز جهانی فلسفه، مصطفی ملکیان بود که با استقبال فراوان شاگردانش همراه بود. سخنرانی مفصل ملکیان با عنوان ” فلسفه برای زندگی ” به تاثیر فلسفه در زندگی روزمره اختصاص داشت. وی ابتدا به اهمیت فلسفه ورزی اشاره کرد و گفت: امید به اینکه با فلسفه ورزی واقعی و حقیقی همه ما پیر و جوان، زن و مرد از سلطه پنج عاملی که بر ما مسلط شده اند. فقط با فلسفه ورزی و نه هیچ چیز دیگری می توان از سلطه نادانی، بدسگالی و بدنیتی، فریبکاری، خشونت و ستمگری که بر ما سایه افکن شده و بر سرشت و سرنوشت ما ایرانیان مسلط شده اند، رهایی یابیم. ما تنها با تغییر و اصلاح فرهنگی می توانیم از سیطره این پنج عامل رهایی یابیم. من به فلسفه ورزی به چشم یگانه منجی ما انسان ها عموما و ما ایرانیان در این برهه تاریخی خصوصا نگاه می کنم. اصلااز فلسفه ورزی مرادم پرداختن به یک رشته آکادمیک مثل سایر رشته ها نیست. همان سخنی که عیسی (ع) درباره حقیقت می گفت. فلسفه ورزی و نه فلسفه دانی و نه فلسفه خوانی و نه فلسفه نویسی درست همان شانی را که عیسی برای حقیقت قایل بود، برای انسان دارد. به این لحاظ اصلاآنچه درباره فلسفه ورزی خواهم گفت، از منظر یک فرد فلسفه خوان نیست. بلکه از منظر کسی است که اندیشه نجات اجتماعی و فردی برایش اهمیت دارد. من این نجات فردی و اصلاح اجتماعی را جز در فلسفه ورزی در هیچ چیز دیگری نمی بینم. ملکیان در بخش دیگری از سخنانش با تمایز گذاشتن میان فرآیندهای فلسفه ورزی از فرآورده های فلسفی انتقادهای تندی از فلسفه آکادمیک ایرانی کرد و گفت: بیشترین تاثیری که فلسفه در زندگی روزمره دارد و من از آن به عنوان تاثیر نجات بخش یاد کردم، به فرآیند فلسفه ورزی اختصاص دارد البته فرآورده های فلسفی نیز تاثیر فراوانی دارند، اما تاثیر فرآورده های فلسفی اصلاو ابدا با تاثیر فرآیند فلسفه یعنی فلسفه ورزی قابل مقایسه نیست. یعنی اگر همه ۷۵ میلیون نفر ایرانی فیلسوف به معنای آگاه به فرآورده های فلسفی شوند، بعید می دانم که زندگی مان از اینکه هست، بهتر شود. زیرا ما اساتید تراز اول فلسفه در دانشگاه هایمان داریم که سر سوزنی نه به زندگی خودشان و نه به زندگی دیگران بهبود نمی بخشند. اگر باعث عقبگرد ما نشوند، هیچ وقت پیشرفت ما را سبب نشده اند. با اینکه می توانند به خوبی صدرای شیرازی را توضیح دهند یا آرای ابن سینا را بیان کنند اما مطلقا نه خودشان سر سوزنی عقلانیت و فلسفی اندیشی دارند و نه طبعا به ما این عقلانیت و فلسفی اندیشی را به ما انتقال می دهند. اگر ۷۵ میلیون ایرانی مثل این آقایان شود، وضع مان سر سوزنی بهتر نمی شود. ما خوشحالی می کنیم که مثل ایشان زندگی نمی کنیم و شادیم از اینکه زندگی ما این گونه نیست. استاد ملکیان در پایان بعد از توضیح ۱۲ فایده برای فلسفه ورزی گفت: آموزش و پرورش ما باید از ابتدا فلسفه ورزی را به ما بیاموزد البته زندگی به این شکل سخت است. من با اصالت اقتصادی که برخی سوسیالیست ها می گویند و با اصالت سیاستی که لیبرال ها می گویند، موافق نیستم. من قایل به اصالت فرهنگ هستم و معتقدم که یگانه مشکل جامعه ما یا علت العلل مشکلات ما مشکل فرهنگی است. یعنی تا زمانی که استدلال گرا نباشیم، مشکلات مان رفع نمی شود. اگر استدلال ورزی را به معنای فلسفه ورزی بدانیم، در می یابیم که اساتید فلسفه ما لزوما چنین نیستند. یعنی هیچ کدام از ویژگی هایی که برای فلسفه ورزی گفتم درباره شان صدق نمی کند. بنابراین ما نیاز به معلمان فلسفه نداریم، بلکه نیاز به انسان هایی داریم که فلسفه ورزی شان شخصی شان باشد. فلسفه شغل و حرفه شان نباشد و از طریق آن به ثروت و جاه و مقام و مناصب دانشگاهی نرسند، بلکه با فلسفه زندگی کنند. اگر همه ۷۵ میلیون چنین زندگی می کردیم، از پنج عاملی که در ابتدا گفتم، نجات می یافتیم. امیدوارم همه ما واقعا طالبان حقیقت باشیم و تا جایی که می توانیم دست از این مراد نکشیم.
درسگفتار فلسفه هنر
مدرس:
امیر مازیار
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درسگفتار فلسفه هنر با تدریس دکتر امیر مازیار در هشت جلسه برگزار شده است. دکتر امیر مازیار مدرس فلسفه هنر دانشگاه‌های تهران، هنر و علامه طباطبایی، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و صاحب تألیفات متعدد در حوزه مباحث نظری هنر می باشد. یکی‌ از اقسام‌ فلسفه‌هایی مضاف‌، فلسفه هنر است‌. فلسفه هنر به‌ تبیین‌ چیستی‌ هنر و مبانی‌ نظری و فلسفی‌ آن می‌پردازد. گاهی‌ از این‌ مبانی نظریی با‌ عنوان‌ مبانی متافیزیکی و مابعدالطبیعی هنر اسم‌ برده‌ می‌شود. باید‌ توّجه‌ داشت‌ که‌ در این‌ کاربرد، “متافیزیک‌” یا “مابعدالطبیعه‌” به‌ معنای عامّ‌ به‌ کار رفته‌ و معادل‌ “الاهیّات‌” نیست‌. اساسیترین‌ پرسش‌ها در فلسفه هنر عبارتند از “هنر چیست‌” “ویژگی ذاتی هنر که‌ در همه‌ هنرها محفوظ‌ و ثابت‌ است‌، کدام‌ است‌؟” “منشأ هنر چیست‌؟” “غایت‌ و هدف‌ هنر چیست‌؟” “مصادیق‌ هنر کدامند؟” “کارکردهای هنر برای شخص‌ هنرمند و مخاطب‌ها چیست؟” “کاربردهای هنر چیست‌؟” “آیا هنر می‌تواند معرفت‌زا یا معرفت‌افزا باشد یا نه؟همچنین‌ می توان‌ گفت‌ فلسفه هنر به‌ تبیین‌ مبادی و مبانی غیر هنری هنر یا مبانی تئوریک‌ و فلسفی‌ هنر می پردازد.
درسگفتار سورن کی یرکگور شناسی
مدرس:
سروش دباغ
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 199