جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باور دینی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری
نویسنده:
نجم السادات الحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورهیکی از پرسش های مهم پیش روی معرفت شناسان کنونی، تاثیر و یا عدم تاثیر عوامل غیر معرفتی بر باورها به طور کلی وباورهای دینی به طور خاص است. در این زمینه معرفت شناسان به دو گروه تقسیم شده اند که گروه اول، تاثیر عوامل غیر معرفتی را نادیده می گیرند و گروه دوم، قائل به تاثیر عوامل غیر معرفتی در کنار عوامل معرفتی هستند. در این زمینه ویلیام جیمز تاثیر هر سه ساحت وجودی را بر انسان می پذیرد و برای اولین بار هفت عامل غیر معرفتی را که دارای تاثیرات مثبت و منفی بر باورهای انسان هستند، ذکر می کند. استاد مطهری نیز یکی از معدود متفکران اسلامی است که این مطلب در آثارشان _هرچند به طور پراکنده_ ذکر شده است. ما در تحقیق حاضر کوشیده ایم تا با ذکر ساحت های وجودی انسان، به ذکر عوامل غیر معرفتی از دیدگاه ویلیام جیمز و استاد مطهری بپردازیم و نظرات ایشان را درباره تعداد این عوامل و نقش مثبت و منفی آن ها بر باور دینی بررسی کنیم.
نگاهی تطبیقی به رابطه دین، سنت، مدرنیته با تاکید بر آرای عبدالکریم سروش و سید حسین نصر
نویسنده:
ایمان نمدیان‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق تلاش دارد نسبت دین، سنت با مدرنیته را در چهار فصل به نمایش بگذارد. جدال سنت و مدرنیته، جدال مولفه های سنت و مولفه های مدرن می باشد. بنابراین محقق برای نشان دادن این تفاوت، تلاش کرد ابتدا تبارشناسی دو جریان را مورد بررسی و دقت قرار دهد. در مبانی نظری محقق تلاش کرده است، این داستان را تفسیر کند. برخورد سنت و مدرنیته، برخورد چند وجهی بود، یعنی در این برخورد، معرفت قدیم با معرفت جدید، انسان قدیم با انسان جدید و فهم قدیم با فهم جدید درافتاد واین برخورد منجر به یک رویداد تازه ای شد. در برخورد این دو رویداد، تفاسیری گوناگونی مطرح شدند. عده ای سنت را ناکارآمد دانستند و خواستار عبور از آن شدند. عده ای معنا و زندگی حقیقی را در سنت می دیدند و تلاش برای بازگشت بی چون و چرای آن را داشتند، به اعتقاد آنان حیات گذشته، حیاتی انسانی و الهی بود. اما عده ای دیگر تلاش می کنند پلی بین سنت و مدرنیته ایجاد کنند، یعنی تلاش می کنند گزاره هایی از سنت که امروز قابلیت معنا دهی دارند را احیا و گزاره هایی که بی معناست را به فراموشی بسپارند. محقق تلاش کرد دو سر طیف را در ایران مورد واکاوی قرار دهد. نصر و سروش دو سر طیف در ایران می باشند بنا براین محقق با مولفه هایی مانند دین، سنت، معرفت، انسان، علم و جهان جدید، آرای آنان مورد کنکاش قرار داد. آرای آنان درمورد مقولات مورد نظر به من نشان داد که این دو متفکر دارای اختلافات اساسی می باشند. تلاش محقق نشان دادن تفاوت و آشکار کردن اختلاف هایشان می باشد. تفاوت ها به ما نشان داد که نصر منتقد بنیادی مدرنیته و مدافع اسلام سنت گرا می باشد و سروش نگاهی معقولانه به غرب و دستاوردهایش دارد و اسلام را با توجه به موقعیت موجود مورد بازخوانی قرار می دهد.
معیار شناخت از نظر صدرالمتالهین و دکارت
نویسنده:
مهدی علی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، از مباحث اصلی تفکر فلسفی بوده واز قدیم مورد توجه فیلسوفان قرار گرفته است. در این مسیر از شروع تفکرعقلی تاکنون همه دانشمندان به نحوی نگرشی معرفتی درباره همه امور از جمله خدا، جهان، و انسان داشته اند. از جمله فیلسوفانی که به این مهم پرداخته اند و معرفت از مباحث عمده فلسفه آن ها به شمار می رود، صدرالمتالهین ودکارت هستند. در این تحقیق بیان معیار شناخت از نظرگاه صدرالمتالهین و دکارت مورد توجه قرار گرفته است. صدرالمتالهین قائل به امکان شناخت است ومعیار آن را در دوحوزه علم حصولی وحضوری بررسی می کند وبر این عقیده است که ما یک سری قضایا را به نحو بدیهی درک می کنیم ونیازی به شک در آن ها نیست، وی از آن جای که قائل به امکان شناخت است، مکانیزم آن را هم بیان می کند.صدرالمتالهین معیار شناخت در علم حضوری را بدیهی می داند ومعیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع مطرح می کند، هم چنین رنه دکارت هم قائل به امکان معرفت است ومعیار آن رادر دو حوزه علم حضوری وحصولی بررسی می کند وبر این عقیده است کهدر همه چیز باید شک کرد. دکارت معرفت خود را از شک شروع می کند وچون خداوند را اساس شناخت مطرح می کند(شهود) معیار قضایای فطری یا حضوری را وضوح وتمایز می داند، وهم چنین معیار شناخت در علم حصولی را مطابقت با واقع بیان می کند. مولف در این راستا به تبیین دقیق و موجز نظریه‌ی معیارشناخت صدرالمتالهین ودکارت در چهار فصل که عبارت اند از: فصل اول کلیات، فصل دوم شناخت ومعیار شناخت از نظر صدرالمتالهین، فصل سوم شناخت ومعیار شناخت از نظر دکارت، فصل چهارم تطبیق نظرات پرداخته است.
شاخصه های جامعه اخلاقی اسلام و مسیحیت
نویسنده:
حسن تلکابادی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع تحقیق پیرامونشاخصه های جامعه اخلاقی در اسلام و مسیحیت است ؛ که در آن، ارزش های اخلاقی در حوزه رابطه انسان با انسان های دیگر ارزیابی می شود. شاخصه هایی که وجود یا عدم آنها در هر جامعه ای ، اخلاق آن جامعه را، به سوی تعالی یا سقوط اخلاقی سوق می دهد. تلاش این نوشتار ، تطبیق اخلاق متن با اخلاق جامعه مطلوب، و استحصال مهمترین شاخصه های چنین جامعه ای است.ساختار بحث، بر دو محورمبانی اخلاق و شاخصه های جامعه اخلاقی، در دو دین اسلام و مسیحیت می پردازد. محور اول به تشریحعلل و عوامل ارزشهای اخلاقی و لایه های اخلاقی و راهکارهای اخلاقی مشترک، در قرآن و کتاب مقدس می پردازد. عوامل مشترک ارزشهای اخلاقی ؛ به معرفت و محبت و ایمان ، و در بخش لایه های اخلاقی ؛ به اخلاق بندگی، اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق زیستی و در بخش راهکارهای اخلاقی؛ به التفات به حضور و نظارت خدا ، باطن گرایی، آخرت گرایی، و پرهیز از عوامل انحطاط و سقوط اخلاقی اشاره خواهیم کرد.با تکیه و توجه به این مبانی ، در فصل بعد وارد محور اصلی تحقیق می شویم ، که شامل شاخصه های جامعه اخلاقی در متن قرآن و کتاب مقدس است. مانند خدامحوری، امربه معروف ونهی از منکر ، رعایت حقوق ،مدارا ، اخوت ، عفت عمومی، عدالت اجتماعی، آداب اجتماعیمی باشد. و با تحلیل و مقایسه محتوایی و تطبیقی و کمی و کیفی هر شاخص به این نتیجه رسیدیم که ؛ دین اسلام و مسیحیت، شاخصه های اخلاقی همسووهمگرادر این زمینه ها دارند. و این خود ، برای رسیدن به یک اجماع و گفتمان اخلاقی واحد در جامعه اخلاقی ادیان ابراهیمی کافی خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش ، تحلیل محتوایی و تبیینی بوده است که به صورت دقیق و موشکافانه آیه به آیهقرآن و متون عهدین، با تدبر و تامل در معانی آن به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مشترکاتی در حوزه ی ارزشهای اجتماعی ادیان می پردازد . و در تحلیل محتوایی از تفسیر مدرن استفاده نشده است؛ و ملاک تفسیر سنتی از محتوی بوده است. پیشنهاد تحقیق می توان این باشد که بهترین گزینه برای گفتگوی ادیانابراهیمی ، تکیه به شاخصه های مشترک اخلاقی در متون مقدس می باشد.
بررسی رابطه باورهای معرفت‌شناسی و تاب‌آوری: نقش واسطه‌گری معنای زندگی
نویسنده:
یلدا زرین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر در چارچوب یک مدل علی، رابطه باورهای معرفتشناسی و تابآوری را با واسطهگری معنای زندگی بررسی نمود، شرکتکنندگان شامل، 328 دانشجوی دختر و پسر سال اول، مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بود که براساس روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب گردیدند. مشارکت کنندگان، پرسشنامه باورهای معرفتشناسی شومر (1990)، شاخص ارزشمندی زندگی باتیستا و آلموند(1973) و مقیاس تابآوری کانر و دیویدسون (2003) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان مبتنی بر مراحل بارون و کنی (1986) تحلیل شد. نتایج نشان داد که تنها بعد یادگیری سریع از ابعاد باورهای معرفتشناسی، تابآوری را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی میکند. همچنین بعد یادگیری سریع و توانایی ذاتی توانست به ترتیب دو بعد چارچوب و رضایت از معنای زندگی را به صورت منفی و معنیدار پیشبینی کند. در مجموع یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که معنای زندگی نقش واسطهای بین متغیر های باورهای معرفتشناسی و تابآوری دارد. نتایج با توجه به مبانی نظری و تحقیقات پیشین به بحث گذاشته شده است.
واقع نمایی ادراک حسی در دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مریم موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از پایان نامه حاضر، بررسی این ادعا در دستگاه فلسفی ملاصدرا است که: ادراک حسی به مثابه قسمی از اقسام ادراک، می بایست شرط انطباق بر مدرَک مادی خود را تأمین کند. آیا آنچه ضمن فرآیند ادراک حسی بر مدرِک نمایانده می شود همان است که در متن عالم واقع موجود است؟ اگر چنین است، چرا و چگونه می توان یک نظریه منسجم و سازگار با دیگر مبانی و آموزه های صدرالمتألهین در زمینه واقع نمایی ادراک حسی ارائه کرد؟ در تذکار میزان اهمیت این مسأله همین بس که پذیرش یا عدم پذیرش «مطابقت ذهن بر عین» را می توان به عنوان یکی از مرزهای موجود میان شکاکیت و واقع گرایی قلمداد کرد. در این راستا، با تمرکز بر آثار خود ملاصدرا، ابتدا سعی بر جمع آوری مقدمات ضروری بحث از جمله «تعریف ادراک حسی» و «فرآیند حصول آن» کرده، پس از تحلیل و بررسی آنها، در فصل آخر، تلاش شده نظریه ای منسجم و سازگار با مقدمات پیشین، به نحوی ارائه گردد که از عهده حل مسأله واقع نمایی ادراک حسی برآید. در این میان نگاهی گذرا و درخور این رساله، به نظریات مرتبط در فلسفه ادراک حسی معاصر، نظیر نظریه التفاتی به عنوان نمونه ای از واقع گرایی مستقیم و نظریه داده حسی به مثابه نمونه ای از واقع گرایی غیرمستقیم،شده است؛ بدین امید که بتوان تصوری از نحوه ورود نظریه پردازان معاصر به چنین موضوعی بدست داده و در پرتو آشنایی اندکی که با آنها حاصل شده، بتوان با دیدی جدید در مطالب گذشتگان جستجو و کنکاش کرد. نتیجه آنکه، ملاصدرا را می توان به نحوی از طرفداران واقع گرایی غیرمستقیم قلمداد کرد. وی یک واقعیت مجرد مثالی را که به اعتباری وجود خارجی علم است و به اعتباری وجود ذهنی معلوم مادی، به عنوان واسزه میان ذهن و عین مادی در ادراک حسی معرفی می کند. این واسطه گرچه به لحاظ مشخصه های وجودی که داشته و دستگاه فلسفی که در آن نظام یافته است، از اشکالاتی که گریبانگیر «داده حسی» در معرفت شناسی معاصر، رها است اما خود به قدری مجرد و ماورائی تعریف شده که بیم آن می رود همین طبیعت ماورائی، فهمی از ادراک حسی عرضه کند که بسی دور از فهم متعارف و مقبول گردد.آیا اصلا آگاهی از چنین موجودی ما را به ادراک حسی یک شیء مادی می رساند؟ اگر پاسخ این سوال در یک دستگاه فلسفی مثبت باشد، چنانکه هست احتمالا، آیا باز هم می توان ادراک مثال یک شئ مادی را پاسخگوی انتظاراتی دانست که فهم متعارف از ادراک حسی دارد.
اتحاد عقل، عاقل و معقول از دیدگاه فلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
محمدرضا عیسی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به تبیین دیدگاه‌های فلوطین و ملاصدرا در مورد اتحاد عقل، عاقل و معقول می‌‌پردازد که از مباحث معرفت‌شناسی است، زیرا درصدد تبیین ماهیت علم است.پس از بیان کلیات، در فصل دوم، دیدگاه فلوطین بیان می‌شود. به نظر وی عقل، عاقل و معقول در عقل کلی و حقیقی متحدند و وحدت عقل به این معناست که با موضوعش یکی است؛ پس عقل که ذاتی عاقل دارد، عاقل صرف نیست، بلکه هم عاقل است و هم معقول.در فصل سوم دیدگاه ملاصدرا اینگونه بیان می‌ شود که هر ادراکی اعم از حسی یا عقلی فقط به طریق اتحاد بین مدرِک و مدرَک است. نفس در مقام حس با صورت محسوسی که در ذات خود ایجاد کرده متحد می‌گردد و حاس و محسوس یکی است و در مقام عقل با صور عقلی متحد می‌گردد. پس عقل، عاقل و معقول با هم اتحاد دارند.فصل چهارم به وجوه اشتراک و اختلاف می‌پردازد: اشتراک نظرشان این است که نه تنها عاقل و معقول اتحاد دارند، بلکه حاس و محسوس، متخیِّل و متخیَّل و به طور کلی مدرِک با مدرَک متحدند.ملاصدرا نظر فلوطین را در اتحاد عاقل و معقول در علم خداوند به اشیاء، جدا از نظر خود می‌داند. به نظر فلوطین علم حق به موجودات این است که ذات خداوند در عین وحدت به نحو پیشین با صور عقلی اشیاء متحد است، تفاوت مدعایشان بدین نحو است که اولاً ملاصدرا این مدعا را بر اساس اینکه وجود خداوند وجودی برتر از ماهیات است تبیین کرده؛ برخلاف فلوطین که با مبانی فلسفی خود آن را تبیین می‌کند، ثانیاً بنابر مدعای فلوطین علم ذاتی خداوند به اشیاء فقط شامل ماهیات آنهاست نه وجوداتشان، مگر بالعرض. در حالی که بنابر مدعای ملاصدرا علم مذکور اولاً و بالذات شامل وجودات اشیاست، ثانیاً و بالطبع شامل ماهیات آنها.تفاوت دیگر اینکه ملاصدرا با تمسک به قاعده تضایف، حرکت جوهری و... بحث اتحاد عاقل و معقول را استدلالی کرده است.
بررسی ماهیت تجربه دینی و پیامدهای آن در تعلیم و تربیت با تاکید بر آرای ویلیام آلستون
نویسنده:
هادی امیری کاربندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله با هدف بررسی ماهیت تجربه دینی از نظر ویلیام آلستون(فیلسوف معاصر آمریکایی) و امکان کاربرد آن در تعلیم و تربیت انجام شد. براین اساس ازنظر آلستون،تجربه دینینوعی از ادراک است که علاوه بر داشتن ساختار مشترک با تجربه حسی،نقش موثری در موجه ساختن باورها و اعتقادات دینی ایفاء می نماید. لزوم برخورداری از گوهرآگاهی(درونی) بی واسطه به خداوند،وجه متمایز دیدگاه آلستون با سایر فیلسوفان دین محسوب می گردد. لذا از این حیث، برقراری ارتباط و تعامل با خداوند به عنوان هدف آفرینش انسان تلقی شده که با رویکرد اعتماد گرایی سعی در موجه نمودن باورهای صادق می باشد.این تحقیق در صدد پاسخگویی به سئوالاتی اساسی شامل: بررسی مبانی معرفت شناسی وماهیت تجربه دینی ، دلالتها و پیامدهای ناشی از کاربرد آن در تعلیم و تربیت و انتقادهای وارده به دیدگاه آلستون می باشد.به نظر می رسد این تلقی از تجربه دینی حداقل می تواند در سه حوزه اهداف آموزشی، روش یاددهی – یادگیری وپرداختن به هوش معنوی به عنوان روش تربیتی قابل استفاده باشد وهمچنین از حیث ماهیت در زمره تحقیقات نظری و فلسفی قرار دارد و روش پژوهش نیز استنتاجی – تحلیلی است.نظرات و دیدگاههای آلستون و مقالات و کتابهای ترجمه شده در این موضوع به عنوان منابع دست اول و دوم مربوط به جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه به بررسی انتقادات وارده بردیدگاه آلستون از حیث معرفتی و شباهت تجربه دینی و حسی پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این بررسی، ارائه یک الگوی پیشنهادی مبتنی بر گزاره- هایی با هدف داشتن ارتباط معنوی با خداوند و با در نظر گرفتن اصل تعالی و کمال متربی و همگانی بودن امکان تجربه می باشد. و لازمه چنین رویکردی، داشتن مربیانی با اوصاف معنوی و ملتزمبه روش مباحثهو مشارکت متربی درفرایند تعلیم و تربیت می باشد.
تبیین و ارزیابی حدود نقش‌آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت
نویسنده:
خدیجه اولادسلام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش کوشش به عمل آمده تا امکان و ضرورت نقش دین در تعلیم و تربیت را مدلل کرده و جنبه هایی از حدود نقش آفرینی دین در عرصه تعلیم و تربیت کشف گردد. پژوهشگر به دنبال پاسخ دادن به سوالات زیر بوده است: 1) چه نسبتی بین دین و تعلیم و تربیت وجود دارد؟ 2) حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول، چگونه است؟ 3) با توجه به دیدگاه اسلامی، چه نقدی می توان بر دیدگاه مخالفان نسبت دین و تعلیم و تربیت وارد ساخت؟ اگرچه ادیان ابراهیمی از نظر دور نبوده، اما عمده ترین بحثها با تمرکز بر دین اسلام صورت گرفته است. روش این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. و نتایج به دست آمده چنین است: بین دین و تعلیم و تربیت دو نوع نسبت متصور است: 1- در فرآیند تعلیم و تربیت، یک بخش از برنامه درسی به آموزش دین اختصاص داده شود(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص).2- تعلیم و تربیت به عنوان یک کل، تحت تأثیر آموزه های دینی قرار بگیرد(تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم). براساس بحثهای این پژوهش، تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاخص و تعلیم و تربیت دینی بالمعنی الاعم، دو مصداق نسبت دین و تعلیم و تربیت می باشد، که هم ممکن است و هم ضرورت دارد. حدود نقش آفرینی دین در حوزه تعلیم و تربیت، با تمرکز بر مبانی، اهداف و اصول این گونه است: 1- دین می تواند پرورش معنوی و اخلاقی انسانها را به عهده بگیرد(تربیت دینی بالمعنی الأخص). 2- پیش فرضهای دینی می توانند از جمله شروط موثر در روش علمی، و روند نظریه پردازی در تحقیقات تربیتی باشند. 3- دین در تعیین مبانی، اهداف و اصول تعلیم و تربیت نقش مهمی را ایفا می کند. اما دین عهده دار تعیین همه مبانی، اهداف و اصول مورد نیاز در تعلیم و تربیت نیست. دین مجموعه ای از مبانی تعلیم و تربیت که بیشتر جنبه نظری- فلسفی دارند فراهم می آورد، و نمی توان انتظار داشت که مبانی با جنبه علمی تجربی از دین اخذ گردد. بنابراین، اصول برگرفته از دین تام و تمام نخواهند بود، و باید با تحقیقات علمی- تجربی تکمیل شوند. در رابطه با اهداف، دین هدف غایی و مجموعه ای از اهداف کلی تعلیم و تربیت را تعیین می کند، که باید با توجه به نیازهای متغیر جوامع به حسب مکان و زمان، جزئی تر و تکمیل شوند. براساس دیدگاه اسلامی، انسان نیاز به هدایت دارد و انبیا برای رفع این نیاز فرستاده شده اند. حوزه تعلیم و تربیت از جمله حوزه های مربوط به هدایت است، و اگر انسان، این حوزه را از دین جدا کند به طور قطعی دچار بحران های متعدد خواهد شد. بنابر بحث های ارائه شده در فصل سوم، چند نقد می توان به تعلیم و تربیت سکولار که مخالف نقش دین در تعلیم و تربیت است، وارد ساخت: تعلیم و تربیت سکولار، از طبیعت انسان تصویر کلی و همه جانبه نداده است، از عوالم هستی به جز این عالم بی خبر است، از مبدإ زندگی و جهان و معاد ناآگاه است، ابزار معرفت را تنها در عقل و حواس محدود می کند، تعلیم و تربیت سکولار به نیازهای معنوی انسان توجه کافی نداشته است، از اهداف متعالی که انسان را به سوی مراتب بالای حیات سوق بدهد، غافل است، و اهداف را تنها در پرورش جنبه های عقلانی، مهارتی و حرفه ای خلاصه می کند.
بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی ملاصدرا و جان لاک
نویسنده:
محسن مهدی دخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 274