جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 140
تحلیل و بررسی تصاویر ادبی دنیا و آخرت در خطبه‌های نهج‌البلاغه
نویسنده:
حسین بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام علی(ع) در فصاحت و بلاغت بی‌مانند و در خطابه و سخنوری سرآمد است. سخنان زیبا و پر محتوا و آموزنده او از روزگار زندگی پربارش، مورد توجه ادیبان و سخن‌شناسان و بزرگان علم و ادب بوده است. نهج‌البلاغه که بعد از قرآن کریم، از گرانبهاترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام و یکی از منابع معتبر و مستند دینی است با محتوای غنی و تصاویر زیبا و نغمه دلنشین، از همان آغاز توجه بسیاری از بزرگان دانش زیباشناسی و هنر سخنوری را به خود جلب نموده است.دنیا و آخرت از موضوعات اصلی و محوری نهج البلاغه است، که امام علی(ع) در معرفی این دو مقوله از تصاویر ادبی زیبایی بهره می‌گیرد و خلاقیت، ابتکار و فصاحت بی‌بدیل خویش را به نمایش می‌گذارد. تصاویر ادبی به کار گرفته شده در این دو موضوع، از خیال و ابتکاری بی‌نظیر برخوردار است. دقت در انتخاب الفاظ و تعابیر، تازگی و طراوتی خاص به توصیفات آن حضرت بخشیده و خطبه‌ها را از حالت رکود و ایستایی خارج کرده است، به طوری که خواننده با خواندن این خطبه‌ها، با احساس نشاط پیام امام(ع) را دریافت می‌نماید. ایشان به شکل هنرمندانه از خیال استمداد گرفته و اندیشه‌ها و مفاهیم عقلی والا و پیچیده حکمی را در قالب الفاظی اندک و به صورت موثر و گیرا به مخاطب القا می‌کند.امام(ع) با استفاده از عناصر طبیعی، زمان، مکان، تشخیص، استفاده از تجارب شخصی در به تصویر کشیدن این موضوعات و... پویایی و حرکت خاصی در تصاویر ادبی خویش ایجاد کرده است که نشان از معرفی دقیق چهره دنیا و آخرت و شناخت آن دارد.واژه های کلیدی: امام علی(ع)، نهج البلاغه، دنیا، آخرت، تصاویر ادبی.
مقایسه تصویرپردازی قرآن با تکیه بر تفسیر «کشاف» زمخشری و تفسیر «فی ظلال القرآن» سیدقطب
نویسنده:
داود نظری تلخابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، به مثابه یک متن فاخر، از ساز وکارهای یک متن بهره‌ی فراوان جسته است. یکی از این سازوکارها تصویر پردازی است، که این شیوه بیشتر برای عینی نمودن و ملموس کردن مفاهیم ذهنی و انتزاعی به کار می‌آید. خداوند در قرآن کریم امور دینی و انتزاعی را با قرار دادن آن در بافتی با تصویرهای محسوس به ذهن، نزدیک می‌نماید. بی‌گمان یکی از راه‌های بیان مطالب بویژه در حوزه‌ی معنایی و امور فرامادی بهره‌گیری از عنصر تصویرگری است. تصویرپردازی قرآن هر چند از راه واژگان اتفاق می‌افتد ولی چنان زیبا و روشن در قالب واژگانی، مفاهیم بلند و فرامادی را به تصویر می‌کشد که گویی مخاطب، خود را در آن محیط احساس می‌کند و با چشم آن را می‌بیند.در این میان عالمان بلاغت در تفسیر تصویرهای قرآنی رویکردها و پیشنهادات مختلفی دارند؛ برداشت پیشینیان از تصویر، محدود به گونه‌های بلاغی و در عین حال جزئی بوده است و از بلاغت جمله، به بافت و متن فراتر نرفته است. ولی در بلاغت جدید بیشتر توجه به تصاویر از منظر کلی و با در نظر گرفتن کل جمله و بافت متن می‌باشد.زمخشری در تفسیر ارزشمند «کشاف» که ویژگی ممتاز آن رویکرد زیبایی شناختی به آیات قرآن است، از جمله عالمان قدیم بلاغی است که در عمل، دانش بلاغت را در قلمرو شناخت زیبایی و اعجاز قرآن که هدف اصلی این دانش می‌باشد، به کار گرفته است. او به تصاویر قرآن از منظر علم بیان و شاخه های آن یعنی: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نگریسته و به شرح تصاویر پرداخته است. در طرف مقابل سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن»، تنها کسی است که تصویر قرآنی را از جنبه‌ی هنری آن مورد بررسی قرار داده و اصطلاحاتی چون چارچوب و قالب، رنگ و سایه را مطرح کرده و تصاویر قرآن را از منظر کلی و با توجه به بافت متن مورد بررسی قرار داده است. لذا در این پژوهش سعی شده است به روش اسنادی تصاویر هنری قرآن را با توجه به بلاغت سنتی و بلاغت جدید مورد بررسی قرار دهیم تا با شناختی جامع و دقیق از تصاویر زیبای این کتاب آسمانی، زمینه‌ بهره‌گیری و راهنمایی هر چه بیشتر از این منبع الهی فراهم گردد.
بررسی تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی با تکیه بر آراء ابن عربی و ملاصدرا در باب خیال
نویسنده:
احمد پهلوانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی و مطالعه آثار هنر اسلامی در مقایسه با هنر ادیان دیگر چون هنر مسیحی و همچنین مکاتبی شرقی چون هندوسیم ، یودیسم و تائوسیم ما را به تفاوتی جدی می رساند و آن میـزان و نحوه بهره گرفتن از تصویر و صــورتگری می باشد . پژوهش پیش رو در پی پاسخ گویی به این سوال که عامل اصلی و عنصر تعیین کننده در این تمایز آشکار چیست ما را به مبانی و بنیان های فکری ادیان و مکاتب مختلف رهنمون می سازد که در این میان اصل محوری توحید واعتقاد به خدا و نوع باورنسبت به ذات و ویژگی های حضرت حق می باشد. در این بین،نظرگاه عارفانه محی‌الدین ‌عربی به هستی و وجود، متناظر بر اصل شاخص و بنیادین دین اسلام یعنی توحید بوده که بنابراعتقاد او تمامی کثرات عالم ناسوت در عین وحدت و یگانگی فهم می شود.البته این دیدگاه ابن‌عربی به هستی، مبتنی بر رویکردوحدت وجودی او است؛ این نظرگاه به ابن‌عربی و فیلسوف هم‌فکر او ملاصدرا، این امکان را می‌دهد تا با طرح موضوع خیالبه عنوان ویژگی تمایزبخش انسانی، و به مثابه‌ی پنجره‌ای حد واسط بین دو عالم ناسوت و ملکوت،جمع میان تشبیه و تنزیه را اختیار کرده و دو وجه جمالیه و جلالیه‌ی حق را متناظر بر تشبیه و تنزیه بد‌انند.از این منظر، خیال قدرتی مطلق در بازآفرینی جهان مطلوب و منظور خویش دارد. گرچه خیال نیز چون حس و عقل از تصور حقیقت ذات حق تعالی ناتوان است، اما با زبان رمز و نماد،ترجمانی بدیع از عالم معنا را ممکن می‌سازد. بازتاب چنین ترجمانی، مولفه‌های خاصی همچون استفاده از رمز و نماد و مولفه های تصویری غیر فیگوراتیورا به آثار پدید آمده در عرصه‌ی هنر اسلامی بخشیده است که به شکل منظومه‌ای هماهنگ بر مداری مشخص، حول محور اصل اساسی توحید، در گردشند. با توجه به ویژگی های خیال از نظر این دومتفکرکه آنرا ساحتی با امکان وقوع هر امری ولوغیر ممکن در عالم حس و عقل معرفی می کند . تصور و تحقق جمع میان تشبیه و تشریه درفرآید آفرینش اثر هنری تنها در خیال امکان پذیر می باشد . این تحقیق بنیادین بر اساس چارچوب نظری ابن‌عربی و ملاصدرا، تلاشی نظری، به شیوه‌ی توصیفی ـ تحلیلی است به منظور روشنا افکندن به نسبت بیان دیدگاه این دو اندیشمند به بحث تشبیه و تنزیه،وپیوندی که با مفهوم خیال در مراتب وجود دارد و همچنین رابطه آن با شکل گیری ویژگی ممتاز و متمایز هنر اسلامی در بیان ویژه تصویری غیرفیگوراتیوخود است.
صورخیال دردیوان حاجی محمدجان قدسی
نویسنده:
زینب اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1نتیجه گیری :تصویر شاعرانه حاصل خیال ونیروی تخیّل می باشد؛ نیروی تخیّلی که از اندیشه نشأت گرفته و همراهی باعنصر عاطفه تأثیرآن را دو چندان کرده است. شعر ارتباط عاطفی شاعر با مخاطب را بر می انگیزد و در این رهگذر صور خیال اهمیّت بسیاری دارد . هر شاعر صور خیال مناسب با عاطفه و اندیشه خود را به کار می برد.صورخیالی که ممکن است از بطن اجتماعی که در آن زندگی می کند برخاسته باشد و تجارب روزمرّه او هم درآن بی تأثیر نیست. این نکته قابل تأمّل است که آیا صورخیالی خشک برخاسته از تجارب روزمرّه دیگران را به کار برده یا در ایجاد هم حسّی بسیار قدرتمند عمل کرده است و تصاویر زنده ساخته است. آنچه که اهمیّت دارداین است که شاعری که حامل اندیشه ای جدید و ابتکاری نو باشد و آن را در صور خیال خویش بیامیزد درردیف شاعران برجسته و ارکان شعر قرار می گیرد. این ذهنیّت نو زمانی حاصل می شود شاعر پدیده ها ومضامین زمان خود را مورد کند و کاو قرار دهد و نیازهای اجتماع خویش را درک کرده باشد . با اندیشه ای موشکافانه همه چیز را مورد مدّاقه قرار دهد و زبده ی افکار خود را به مخاطب خاطر نشان سازد . در این میان شاعران سبک هندی مبدع طرز جدیدی بودند که آن را طرز نو میخواندند و برای آنکه شعر فارسی را از ابتذال مضمون نگه دارند به دنبال خیال های باریک با بیانی موجز رفتند . حاجی محمّد جان قدسی مشهدی یکی ازهمین شاعران است که سبک او هم از سادگی بیان سبک خراسانی برخوردار است و هم از الفاظ و استعارات وتشبیهات و تمثیلات فراوان سبک هندی؛ هم الفاظ روزمرّه که در خراسان کاربرد داشته در شعرش به کار می برد وهم در تشبیهاتش از شکل حروف استفاده می کند و از پیچیده گویی های سبک هندی به جز در مواردی قصیده، ترکیب بند و ترجیع بند، غزل، « بسیار اندک در شعرش خبری نیست. این شاعر در چند قالب شعربه سرودن پرداخته است . برای آنکه صورخیال شاعر مذکور را بررسی کنیم باید میان قالب » رباعی، مثنوی های شعری او تفکیک قائل شویم. عنصر عاطفه به عنوان یک اصل مهم در شعر در قصیده و ترکیب بندها وغزلیات نمود بیشتری دارد. در قصیده قسمت های مقدّماتی قصیده مهم است و اگر این قسمت های مقدّماتی را در نظر نگیریم قصاید شاعر از لحاظ ادبی اهمیّتی نخواهد داشت؛ زیرا نه تنها صور خیال قابل توجّهی به کارنبرده، بلکه در این راه به ابتذال هم گراییده است و تقریباً مدام همان صور خیال اندک را تکرار می کند. استفاده از صنایع حسن تعلیل و استخدام و تشخیص در صورخیال به شکل بارزی نمود می یابد که الحق که شاعر باچیره دستی حسن تعلیل را در موارد بسیاری خوش نشانده است.ز روی سبزه صبا مشت شبنمی برداشت برای زینت گردون به کهکشان افشاندص 241گر از میانه مردی نشد کناره گزین چرا چو مردم چشمم همیشه خانه نشینص 251جز دل غنچه که از یاد لبت گلگون است نشنیدم که ز می رنگ برآرد مینا2ص 66اسناد کنایه های انسانی به اشیا در تشبیهات باعث ایجاد صنعت تشخیص و استخدام شده است. تشخیص ازویژگیهای عمده ی سبک هندی است تشخیص در این سبک در صورتهای دیگر صور خیال وارد شده است.شمع و غنچه را می توان از کلمات کلیدی شعر او محسوب داشت. شمع را بیشتر در قصاید و غنچه بیشتر درغزل با آنها هنرنمایی کرده است.من که شمع محفل قربم سراپا سوختم حال بیرون ماندگان بزم یارب چون گذشتص 813همچو شمعی که پریشان شده باشد تارش بر سر هر مژه در بزم تو چشمی است مراص 66ز بیم شعله از این بزم چون توانم جست چو شمع رفته مرا پای تا به دوش به خوابص 11چون شمع کشم بر تن خود سلسله از اشک در عشق سراپای مرا قید به کارستص 44پیرهن چون غنچه در بر کرده زندانی مرا تا گریبان غنچه ی این باغ در دلبستگی استص 811گمان برد که چو گل رسته در قبا بدنت چو غنچه هر که بیند قبای تنگ تراص 814آگه ز شوق گریه ی بی اختیار نیست هر کس چون غنچه با لب خندان شد آشناص 815عاطفه عنصری که در شعر قدسی موج می زند به خصوص در غزلیاتش و آنجای که در ترکیبات در سوگ فرزند و قرچقای خوان سپهسالار می سراید. دل سوختن، آتش جگر، داغ تداعی کننده ی عاطفه ی شاعر است.ساده گویی شاعر باعث شده تا خواننده صورخیال او را به راحتی بتواند حدس بزند و اکثراستعارات او با توجه به مصراع یا بیت قبل قابل فهمیدن است. صور خیال او خالی از اندیشه های حکیمانه هم نیست:3این که گویم دل از عشق برآید غلط است موج هرسو که نهد روی به ساحل دریاستص 34کوته نشد ز زلف درازش محبّتم این رشته را زدند به تار بقاص 242گر اعتبار جهان رنجه ات کند چه عجب گلوی تشنه خراشد همیشه موج سرابص 11از برای خود چراغ اهل دنیا روشن است گل سراپا آتش است امّا ندارد التهابص 38خود را به تخته پاره ی تسلیم واگذار کشتی طبع را ز امل بادبان مخواهص 216می گرفتی دیگری جای تو، گر بودی به فرض نقد هستی را عوض یا زندگانی را بدلص 135جنس هستی را بقایی نیست چون ایّام گل نقد گیتی را عیاری نیست چون سیم دغلص 135بر همّت تو طول امل بار گران بود روزی دو سه تاری تنیدی و گذشتیص 884گرداب، موج، طوفان، گوهر و گره از کلماتی است که شاعر مدام با آنها بازی می کند و حتی برخی از آنها را درقصایدی ردیف قرار داده است .خصوصیت دیگری که بر شمردیم استخدام در وجه شبه است که تقریباً شاید بیتی را نتوان یافت که شامل این خصوصیّت نباشد . شاعر مورد بحث اشعار خود را به تجاهل العارف و حس آمیزی آمیخته است و از عهده ی این کار هم به خوبی برآمده است ؛آنچه شاعر از صور خیال به کار برده تقریباً تکرار صورخیال گذشتگان است امّا از آنجا که شاعر آنها را با تجاهل العارف ، حس آمیزی ، تناقض آمیخته زیبا و دلنشین شده اند .در این چمن شفق مغرب است لاله مگر ؟ که پرورده به گریبان خویش شب تار4ص 281آنچنان می رود ایّام جوانی به شتاب که مگر شد طرف موسم گل عهد شبابص 31نمونه هایی از حس آمیزی :مرا ز شعله ی آواز خویش کرد کباب بگو به مطرب غم، دایم این چنین می نالص 214کشد چو برسر دیوانه شعله پنبه ی داغ عجب مدان که چو پروانه پر برآرد سنگص 241نمونه ایی از تناقض :آن را که گزیده ست دل از شربت دینار همیان درم در نظرش هیئت مار استص 45خیال فیض صبا بگذرد گرش به ضمیر چو گل شکفته شود غنچه ی تکلّم لالص 218بر کف پای تو مالم دیده چون خاک بهشت زین غم آباد جهانم چون دهد یزدان نجاتدر این عصر استفاده از شکل حروف در تشبیهات منسوخ شده و جزء ویژگیهای سبکی شمرده نمی شود اما شاعر نام برده با شکل حروف صور خیال می سازد :آنکه از راستی خامه ی عدلش پس از این از فلک شکل مه نو چو الف خیزد راستص 48در غزلیات تکرار مداوم داغ، خون دل خوردن، خون دیده غزل را حزن آلود کرده است و همان اصطلاحاتی که از زمان حافظ باب شده بود یعنی: می، خمار، نشأه، شراب، مستی، ایاغ، باده ، ساقی، رندان، خرابات، پروانه،شمع، گل، بلبل و ... را به کار می برد5تمثیل که از خصوصیات بارز سبک هندی است در انواع قالبهای شعری شاعر وارد شده امّا تنها رباعیات هست که قالب مسلط بر آن تمثیل می باشد .نداد توبه نجاتم ز قید عالم آب سفینه کم جهد از گردنامه ی گردابص 16تضاد هم در صورخیال او به چشم می خورد :دل را ز خیال می خضر آب کشیدم تا عشق چشانید به من لذّت سم راص 64از ادات آسا، وار، به سان علاوه بر چون استفاده می کند :حباب آسا مرا پروای تن نیست به غیر از یک نفس در پیرهن نیستص 321شعرهای او خالی از انعکاس وضع اجتماعی نیست :نی در بن ناخن کند اقبال مرا چرخ تا عقده گشایی نکند بخت دژم راص 18عناصر طبیعت در مثنوی های قدسی از مهم ترین دست مایه های تصویر آفرینی او به شمار می رود و این مسئله با توجه به زندگی او در کشمیر چندان شگفت نیست. فراوانی بسامد واژگانی چون بلبل، بوستان، گل،گلشن، شکفتن، سنبل، غنچه، سبزه، گلبرگ، باغبان، گلزار، شبنم، بیانگر حدّت و شدّت تأثیری است که این شاعر گران مایه از طبیعت در تصاویر شعری خویش داراست . در این میان مثنوی تعریف کشمیر و وصف کوه پیر پنجال زیباترین توصیف های او هستند؛تصاویر انتزاعی و جامد نیستند و از ذوق و طبع بلند شاعر نشسته ولاجرم بر دل نشسته است. در اواخر مثنوی و به خصوص ساقی نامه بیشتر از استعاره ی مکنیه استفاده کرده وتصاویر خشک و انتزاعی اند. در توصیف باغها تصاویر زنده تر و پویا ترو دلپذیرترند تا توصیفات تخت سلطنتی،کتاب سلطنتی، ... که با غلوهای بی مورد چیزی از زیبایی عاید خواننده نمی شود. اغراق های لطیف بر زیبایی تصاویر باغها افزوده است واستعارات مکنیه به جا و مناسب به کار رفته و موجب رقّت قلب خواننده می شود:زبس هر سو دوید و شمع افروخت چراغ لاله را در دل نفس سوختص 1346ارم در پشت دیوارش نشسته خجل چون عندلیب پر شکستهص 135زهر جانب نسیم از غنچه ی تر گشوده حقّه های بوسه را سرص 136شکفتن آشیان بسته بر شاخ که کی بیرون خرامد غنچه از کاخص 136امّا هرچه در تصاویر مثنوی ها به پیش می رویم از کیفیّت تصاویر کاسته می شود و تقریباً می توان گفت شاعرکاری از پیش نبرده و خواندن این قسم توصیفات بیشتر ملال آور است تا فرح بخش و زیبا . در چند مورد هم در مثنوی ها چیزی را به خودش تشبیه می کند :ز شاخ گلشن تا غنچه ای زاد شکفتن را شکفتن می دهد یادص 134به وفور در شعرش تشبیه ، استعاره و کنایه به کار رفته در این میان تنها مجاز است که از آن می لنگد و در شعربه جز یک سری مجاز خاص که مدام آنها را به کار برده به اندکی مجاز که تکراری نباشد بر می خوریم . کنایه از صفت و فعل بیشترین نوع کنایه ای است که به کار برده است ؛ کنایات فعلی او بجز موارد کمی همه از نوع ایما هستند . تشبیه مفصل و بلیغ و تمثیلی از همه ی موارد تشبیه بیشتر استفاده شده است و در آخر شعرش ازلحاظ استعاره غنی است و تقریباً نمی توان گفت که کدام نوع از همه بیشتر به کار رفته است . ترکیبات جدیدی چون دامن چشم ، دامن مژه ، سینه ی دست ، دامن دل بکر و زیبا و از ابتکارات این شاعر می باشد .شاعر ما شعرش از پرکاربردترین واژگان شعر سبک هندی که دکتر شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آینه ها برمی شمرد پراست اما کمتر با آنها به تصویر سازی پرداخته است : آینه ، شمع ، آب ، برق ، حباب ، شیشه ی ساعت، پریدن رنگ ، ساغر ، سپند ، غبار ، گرداب ، نگین و نام ، موج گوهر ، محیط و گوهر در قصاید او بارها به کاررفته است .و از قول دکتر احمد شاه هندی به طور کل قدسی را نه می توان شاعری کاملاً پیرو سبک هندی بر شمرد و نه می توان او را خارج از سبک هندی مورد تحقیق قرار داد. الفاظش او را جزو شاعران سبک هندی قرار می دهد امّا به ندرت در معانی به پیچیدگی های سبک هندی گراییده است . از لحاظ فکری او کاملاً پیرو شاعران سبک عراقی است ستایش عشق ، غلو و مبالغه ، غم گرائی ، قضا و قدر ، زبونی ، فراق ، ذهنیت یا توجّه به دنیای درون که از مختصات شعری اوست او را به سبک عراقی نزدیک می کند . در سبک عراقی است که توجه به بیان و بدیع زیاد شده است و صور خیال گوناگون به شعر راه می یابند ازاین رو قدسی شاعری مابین سبک عراقی و هندی است .
متکلمان امامی عصرِ امام صادق‌ علیه السلام و مسئلۀ صفات خداوند
نویسنده:
احسان موسوی خلخالی، نعمت اله صفری فروشانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه,
چکیده :
مسئله صفات خداوند، رابطه ذات خداوند با صفاتش، حدوث و قدم صفات، تشبيه و تجسيم از مهم ترين و كهن ترين مباحث تاريخ كلام اسلامی است. نخستين نظريات در اين باره در نيمه نخست قرن دوم و به طور خاص در حلقه های متكلمان امامی مطرح شده است. اين نظريات را می توان به چهار دسته اصلی طبقه بندی كرد: نظر زرارة بن اعين و خاندان او كه حادث شمردن برخی صفات فعل خداوند به وی نسبت داده شده؛ نظر مؤمن الطاق كه علم را صفتی حادث می دانست؛ نظر هشام بن سالم كه اهل تشبيه دانسته شده؛ نظر هشام بن حكم كه متهم به تجسيم است. در اين مقال، با بررسی هم زمانِ روايات موجود در منابع امامی و نيز گزارش های فرقه نگاران تلاش می كنيم گزار ه های منسوب به اين متكلمان امامی عصر امام صادق ع را در بافتار فكری و فرهنگی زمان خودش تحليل كنيم. در نهايت می توان در روايات منقول از ائمه روشن گری های آنان و تلاششان برای ارائه نظری منقح در اين باره را ديد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
بررسی تأویلی و تفسیری امثال القرآن (جزء 14 تا 24)
نویسنده:
زهرا صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امثال از دیرباز در میان جوامع بشری از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و آئینه تمام نمایفرهنگ و ادب یک ملت است و از مباحث مهم در حوزه علوم قرآنی نیز بشمار می رود. رساله حاضر، تلاشی است جهت شناسایی و درک هر چه بهتر مفاهیم قرآنی و وعده و وعیدها و پند و اندرزها و اشاره به بلاغت قرآن با بهره گیری از تعاریفی چون تشبیه، استعاره، کنایه و سپس مختصراً به تاریخچه مثل پرداخته و اشاره ای به وجود امثال در دیگر کتب آسمانی شده است. امثال به کار رفته در آیات قرآن از منظر خود قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، بررسی شده و روایات تأویلی، ذیل آیات، ذکر گردیده است تا از طریق تأویل امثال، به کسب معرفت و شناخت هر چه بهتر ائمه هدی علیهم السلام نائل آمده و مقام حضرتشان به نورانیت را در حد سعه وجودی بشناسیم. در نهایت، نتیجۀ حاصل از تأویل امثال قرآنی ممدوح، بیان برخی از شئونات حضرت امیر و ائمه هدیŒ وسپس شیعیان آن بزرگواران است و بالعکس، امثال قرآنی که بار منفی مذمتی دارد بیان حال دشمنان ایشان و دوستان و پیروان آنها می باشد.
نقدتصویرگری سیمای اهل بیت در دیوان سید حمیری
نویسنده:
زهرا طهماسبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سید حمیری از جمله شاعران برجسته و تراز اول در ادبیات شیعه است که دارای اشعاری پر محتوا و ارزشمند است. زبان شعری سیّد یک زبان ساده، بی تکلّف و سهلممتنع است که از صورخیال برای انتقال معانی و پیام های خویش در حدّی محدود بهره برده ست. علّت اصلی کاربرد محدود صور خیال در شعر سید این است که شعر دینی ظرفیت کمتری برای به کارگیری آزاد صور خیال دارد. تشبیهات و استعارات شاعر در حکم ابزاری برای وصول به معانی مورد نظر و غالبا معمولی و خالی از ابتکار و هنر ویژه ی شاعری به کار گرفته شده اند. بیشترین حجم از صور خیال در شعر او مربوط به تصاویر کنایی است.سید، شاعر عقیده و آرمان است و سروده های خود را وقف فضائل اهل بیت و به خصوص امام علی (علیهم السلام) و دفاع از مبانی و بنیان های اعتقادی شیعه و هجو دشمنان اهل بیت (ع) نموده است.از دیگر مشخصات شعر سید، غلبه‌ی زبان و بیان کلامی و گزارش گونه بر آن است؛ شاعر همچون متکلم چیره دست احتجاج می‌نماید و به جای هنرنمایی در حوزه‌ی خیال، مناقب و جریانات زندگی اهل بیت را به شعر در می‌آورد. در زبان شعری او، آشنایی زدایی و ابتکار کم رنگ است، هرچند موسیقی دلنشین درونی و بیرونی اشعار او توجه خواننده را جلب می‌کند و تحسین او را بر می‌انگیزد.
بررسی جایگاه اهل بیت(علیهم السلام) در اشعار جعفر نقدی
نویسنده:
مرضیه بیگم جمالزاده حصار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاعران شيعي از قدیم در مورد اهل بيت سروده‌هايي بسيار زيبا به نظم درآورده‌اند و شعرا و ادبايي همچون كميت، دعبل خزاعي، شريف رضي، سيد رضا هندي و غیره كه هنر ارزشمند خود را مصروف مدح و رثاء ائمه اطهار نمودند، كم نبوده و نيستند، و اين امر خود مهم‌ترين علّت بقاي مكتب تشيّع و احياي ارزش‌ها و ميراث اهل بيت ع به شمار مي‌رود. شيخ جعفر نقدی از فقها، علما، و شعرای نجف است كه در سال 1303ه‍ .ق در شهر عماره ديده به جهان گشود. و همچون ديگر عالمان شاعر در وادي ادب قدم نهاد، بخش عمده اشعار وی در مدح و رثاء اهل بيت است هدف از انجام اين پژوهش، شرح زندگی و آثار جعفر نقدی و همچنین تحليل و نقد و بررسي اشعار اوست و در آن علاوه بر ذکر عوامل زمانی و مکانی مؤثر در شعر وی، ابتدا به بررسی اشعار دینی در سده‌های قبل، انواع مجموعه‌های شعر دینی، و سپس موضوعات دینی شاعر، اسالیب خاص وی در دفاع از حقانیت اهل بیتو ویژگی‌های منحصر به فرد این اشعار پرداخته شده است؛ افزون بر اینکه سایر اغراض شعری و خصائص آن هم مورد کنکاش قرار گرفته است.
بازکاوی مسأله تشبیه و تنزیه در آموزه وحدت تشکیکی وجود
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آموزه تشبیه و تنزیه یکی از پیچیده­ترین آموزه­های کلامی است که از دیرباز متفکران اسلامی را به خود مشغول ساخته است، اهل حدیث و اشاعره از یک سو و معتزلیان و پاره ای از متلکمان شیعه از سوی دیگر با قرائتهای کاملا متفاوتی بدین آموزه نظاره کرده اند، گروه اول به سمت تشبیه سوق یافته اند و گروه دوم به تنزیه. و اما در این میان ان عربی و شارحان مکتب او به قرائتی جدید یعنی تشبیه در عین تنزیه دست یافته اند که این نظریه مطابق برخی از آموزه های شیعیانه است. صدرالدین محمد شیرازی مشهور به ملاصدرا با بهره از همین نظریه اخیر در صدد عرضه قرائت نوینی از آن بر آمده است. و چنانچه خواهد آمد این تقریر، عقلی­ترین بیان در شرح این مسأله است. گفتار حاضر بر آن است که پس از بیان مختصری در توضیح مکاتب مختلف در این موضوع به جایگاه تقریر وحدت تشکیکی وجود در حکمت متعالیه بپردازد و نقطه قوت آن را واکاود.
صفحات :
از صفحه 115 تا 124
نقش خیال در تصویر خدا از نگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یافتن ادبیاتی برای طرح سوال از خیال با توجه به نقش واسطگی‌اش، دو صورت مسئله سنتی داشت، یکی مسئله تشبیه و تنزیه که ادبیات فربهی در سنت ما داشت و دیگری مسئله حلول و تعالی که متقابلاً در سنت غربی به آن توجه شده بود. پیش فرض این پایان‌نامه آن بود که مسئله اول وجه معرفت‌شناختی مسئله دوم است، در حالی که مسئله دوم وجه‌ وجودشناختی مسئله اول است. در فصول دوم و سوم سعی شد با چنین پیش‌فرضی، پاسخ ابن عربی و ملاصدرا به این دو سوال مورد بررسی قرار گیرد.مسئله سوم یعنی شخصیت و شیئیت، مسئله‌ای بود که ژیلسون در ”خدا وفلسفه“ طرح کرده بود. او نیز عمر خود را صرف گونه‌ای از مطالعات تطبیقی کرده است و اتفاقاً در این مسئله که تاریخ فلسفه، تاریخ تجربه پاسخ به یک درد واحد و بنیادی بشر است با کربن هم‌نظر است. تلاش او اگرچه گاه با دلبستگی‌های دینی یک کشیش پیوند خورده است، اما برای رسیدن به سوالاتی که می‌توانند مبنای گفتگو میان سنت‌های فکری شوند قابل توجه است. با این نگاه سعی شد که مسئله او دوباره پرورده شود و از آنجا که کمتر از دو مسئله اول به آن توجه شده بود، بیشتر وقت پایان‌نامه را به خود اختصاص داد.عنوان پایان‌نامه ”طرح خیال در تصویر خدا“ است، تا اولاً پیشا‌پیش حضور خدا در عالم ابن عربی با تصویر و خیال مقارن شود و از هم‌‌خانواده بودن دو اصطلاح imaginal world و image بهره‌برداری شده باشد. ثانیاً تلویحاً تعریضی به آن باشد که در فلسفه اسلامی گاه بیش از آنکه به حصول تصوری روشن از یک مسئله توجه شده باشد، به اثبات و استدلال برای آن توجه شده است و مسئله خدا نیز یکی از موارد همین توجه است.در فصل اول سعی شده است تصویر روشنی از هر سه مسئله ارائه شود. البته این تصویرها تصمیم نهایی در مورد پاسخ را نگرفته است تا فصول بعدی صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بر اساس یک سنجه از پیش تعیین شده نباشد، بلکه تمهیدی است برای طرح دوباره این مسائل در فصول دو و سه که به ابن عربی و ملاصدرا اختصاص دارد. در مورد مسئله شخصیت، از آنجا که صورت مسئله بیشتر در ادبیات فلسفی غرب طرح شده بود، تلاش بیشتری لازم بود تا منابع بیشتری دیده شود، اما در فرصت انجام این پایان‌نامه نمی‌گنجید.در فصل دوم سعی شد، نظام خیال ابن عربی متناسب با کارکردی که در پاسخ به سوالات می‌توانست داشته باشد بازخوانی شود. درباره ابن عربی، پایان‌نامه به یک انتخاب تکیه دارد. نگاه نگارنده این بود که سنت شارحان ابن عربی پروژه فلسفی کردن عرفان را به جد دنبال کرده‌ است و این مانع از درک درست ما از ابن عربی می‌شود. این نگاهی است که شارحان متأخر ابن عربی به خصوص بر آن پافشاری می‌کنند و معتقدند که ابن عربی را بیش از آنکه با توجه سنت مابعدش بتوان فهمید، باید در متن آثارش و یا با توجه به سنت ماقبلش مطالعه کرد.به این خاطر بود که سعی شده کمترین ارجاع به شارحان سنتی ابن عربی مثل قیصری داده شود و بیشتر از خود آثار او و با قرائت‌ این جریان استفاده شود.در فصل سوم، بیشتر با یک پروژه پژوهشی روبروییم تا تحلیلی. البته سعی شده است تا این پژوهش به نوعی بازخوانی ملاصدرا باشد اما ادعای کلانی درباره موفقیت در این امر ندارد. عمده تلاش تحلیلی این فصل در برخورد هرمنوتیکی است که با مسئله شخصیت کرده است و پاسخی که برای آن دست و پا کرده است، با این همه اگر فرصت موسع‌تری بود قطعاً تلاش بیشتری برای روشن کردن تفاوت ماهوی ملاصدرا و ابن عربی به عنوان نمایندگان دو سنت فلسفی و عرفانی انجام می‌شد. با این همه امید است که به تلاش تحلیلی این فصل با چشم همدلی نگاه شود.
  • تعداد رکورد ها : 140