جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1283
بررسی تطبیقی مسئله حجاب در ادیان توحیدی با نگاهی ویژه به قرآن و عهدین
نویسنده:
معصومه فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گروهي مي انديشند كه لزوم پوشيدگي اختصاص به آئين اسلام دارد و براي رهايي از آن بايد آئين هاي ديگر را برگزيد،اثبات اين كهقبل از اسلام نيز موضوع حجابدر ميان بعضي از ملل بسيارجدي و مهم بوده است ضرورت اين تحقيق را مي رساند. هدف از این پژوهش، اثبات وجودحجاب در ادیان توحيدي و ارائه آن به عنوان یکی از اساسی ترین راه حل های بحران اخلاقی نسل حاضر می باشد. با توجّه به آنچه که بیان شد و بانظر به اهمیّت موضوع، این تحقیق تشکیل شده از سه فصل كه فصل اول، اختصاص به مفهوم و پيشينه حجاب در اديان توحيديدارد.فصل دوم، حجاب را از نظر قرآن وتورات و انجيل مورد بررسی قرار می دهد، در پايان، به نتيجه گيري وتطبيق مسئله حجاب در قرآن و كتب عهدين می پردازد. يافته هاي اين تحقيق عبارت است از :1ـ در قرآن به امر حجاب تأكيد شده است و آياتي كه به حجاب زنان پرداخته اند ،علاوه بر اينكه حدود حجاب را مشخص كرده است ،ابعاد مختلف حجاب را در برمي گيرد از جمله حجاب در گفتار ، حجاب دررفتار و حجاب درنگاه مي باشد. 2ـ در تورات و انجيل به مطالبي اشاره شده است كه وجود حجاب و پوشش را درشريعت هاي يهوديت و مسيحيت نشان مي دهد،اگرچه تفاوت هايي در حدود و كيفيت آن با اسلام دارد اما درديگر ابعاد حجاب باهم شباهت دارند وبه طور كلي مي توان گفت مطالبي كه در مورد حجاب در كتب عهدين وقرآن آمده است ،به عفت و پاكدامني پيروان خود تأكيد دارد .
بررسی و مقایسه داستان پیامبران اولوالعزم در "النوبه الثانیه "و "النوبه الثالثه" کشف الاسرار و عده الابرار میبدی
نویسنده:
معصومه برندگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درقرآن کریم ،ازبرخی پیامبران با عنوان "اولوالعزم"(احقاف، 35)یاد شده است. پیامبران اولوالعزم؛پیامبرانی که صاحب کتاب و شریعت هستند واز دیگر پیامبران الهی برترند، ودرقرآن کریم شأن ومقامی بس والا دارند. نوح،ابراهیم ، موسی، عیسی(ع) ومحمّد (ص)که نام آنها بارها درقرآن کریم یاد شده است وخداوند متعال، آنهارا با زیبنده ترین اوصاف مدح وستایش کرده است .دراین رساله ابتدا روایات قرآن کریم وعهدین از داستان پیامبران اولوالعزم ، بررسی و مقایسه شده است .داستان این پیامبران الهی، درتورات ، بازتاب گسترده ای داشته وبه صورت مشروح بیان شده است.اما انجیل مقدس به صورت مستقل به داستان این پیامبران نپرداخته وتنها به منظور تبیین بهترتعالیم دینی خود به بخش هایی ازداستان زندگی پیامبران اولوالعزم به صورت مختصر، اشاره کرده است. سپس چگونگی بازتاب داستان پیامبران در"النوبه الثانیه"تفسیرکشف الاسراروعده الابرارمیبدیآورده شده است.رشیدالدین میبدی، تفسیر آیات مربوط به داستان زندگی پیامبران اولوالعزم را به صورت مشروح بیان نموده وعلاوه برذکر علل برخی رخدادهای زندگی پیامبران ، به شرح جزئیات نیز ،پرداخته است.البته چگونگی بازتاب داستان پیامبران اولوالعزم درقصص الانبیاء نیز،آورده شده واز نظرات تفسیرالمیزان به عنوان تفسیرمعتبرشیعه استفاده شده است. در" النوبه الثالثه" نیز، داستان این پیامبران الهی مورد توجّه صاحب کشف الاسراروعده الابراربوده،ولی به گزینش برخی وقایع که صبغه عرفانی داشته ، پرداخته است وهمه وقایع زندگی پیامبران اولوالعزم رابا توجه حجم عظیم تفسیر کشف الاسرار، تأویل نکرده است. دراین رساله، دیدگاه میبدی در"النوبه الثانیه"درجایگاه یک مفسّروهمچنین در"النوبه الثالثه "درجایگاه یک عارف، با یکدیگر مقایسه شده است و تفاوت دیدگاه این دانشمند قرن ششم درارائه داستان مهم ترین چهره های قرآنی یعنی؛ زندگی پیامبران اولوالعزم،تبیین شده است.اگرچه درنوبه الثانیه ، میبدی پیامبران اولوالعزم را تنها به عنوان یک پیامبرالهی معرفی کرده است؛امادر نوبه الثالثه ،پس ازطرح مفاهیم بلندعرفانی، عملکرد پیامبران خدارادرآزمون های مختلف تحلیل وآنها را به عنوان الگویی ، برای سالکان طریقت معرفی کرده است.
معناشناسی امامت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
حبیبه نقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معنی شناسی عبارت از تحقیق و مطالعه‌ی تحلیلی درباره کلمات کلیدی زبان است تا جهان بینی آن از ارتباط درونی ، انسجام و ارتباط میدان‌های معنی شناختی کلمات کلیدی استخراج شود. از آنجاکه بحث علمی معنی شناسی امامت در نهج البلاغه علی رغم شروح بسیار بر آن انجام نشده ؛ در حقیقت تفهیم وتفهّم نهج البلاغه کاملصورت نگرفته است. لذا دراین رساله بر اساس روش علمی معنی شناسی سعی شده است واژه ی امامت در وضع اوّلیه ، فرهنگ جاهلیت ، فرهنگ قرآن وسپس نهج البلاغه- که حاوی فرهنگ اسلام و دوران خلافت خلفای سه گانه و امام علی (ع)است- بررسی گرددو وجوه آن واژه نیز درهرکدام ازموارد فوق ، حوزه های معنایی و تقابلات معنایی امامت و جنبه های گوناگون آن توجه شود و برای مطالعات بعدی نهج البلاغه راهکاری جدیدو رهنمودی تازه ارائه دهد وفرصت بهره برداری ازاین گنجینه الهی را فراهم آورد. در این تحقیق،پس از بحثی در باره کلیات تحقیق و اصطلاحات علم معنی شناسی ابتدا به.بررسی تطوردلالی واژه ی امامت دردو سطح معناشناختی جاهلی وقرآنی ، باتوجه به جهان بینی خاص هردوره .پرداخته شده است.سپسسطح سوم معنی شناختی پس ازقرآن یعنی نهج االبلاغه. بررسی شده و مصادیق و مفاهیم این واژه تحلیل شده است .بررسی حوزه های معنایی این واژه و مترادفات آن در نهج البلاغه ،علاوه براین که هماهنگی معنایی واژه رادرقرآن ونهج ا لبلاغه به اثبات می رساند بیانگر این حقیقت است که هم عوامل درون کلامی ازقبیل بافت وسیاق وبلاغت و...وهم عوامل برون کلامی ازقبیل فرهنگ وجامعه ومسائل سیاسی و...درمعنای واژه دخالت داشته است و اکنون تطورمعنایی آن ،پس ازقرآن در زمینه های اصول اعتقادات،اخلاقیات واحکام مشهود است..درلسان نهج البلاغه واژه امامت دارای شمول معنایی ،ازقبیل امامت اعتقادی،اجتماعی، سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی ،نظامی و...است که سیرارتقاء معنایی این واژه را ازبعد مادی به ابعاد والای الهی آن به اثبات می رساند. در ضمن همانند قرآن کریماز باب تقابل معنایی بر امامان باطل نیزدلالت دارد.
بررسی عالم مثال و ویژگی موجودات آن از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانش (شهیدمطهری، علامه حسن زاده آملی، آیت الله جوادی آملی،آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
یونس زاهدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تاریخ اندیشه بشر،مباحث هستی شناسانه از مهمترین مسائل عقلی بوده که مورد توجه بسیاری از بزرگان قرارگرفته است در این میان بحث عالم مثال از بدیع ترین مباحث مورد توجه اندیشمندان به ویژه متفکران مسلمان بوده است . دربین آنها علامه طباطبایی (ره)و شاگردانش از طلایه داران این امراند.علامه طباطبایی برهان خود را برای اثبات عالم مثال براساس صورت های حسی وخیالی که در نفس پدید می آیند، شکل می دهد.و ویژگی هایی مانند حیات، علم وقدرت و آثاری مانند شکل وبعد و وضع را برآن مترتب می داند اما آثاری مانند قوه واستعداد و حرکت را از آنها سلب می کند.از ویژگی های دیگر عالم مثال این است که معلول عالم عقل و علت عالم ماده است یعنی بر اساس نظام علی و معلولی ترتیب یافته است وبرهمین اساس هم هماهنگی بین آنها وجود دارد. شهید مطهری با اشاره به دیدگاه حکمای اشراق وعرفا، برای عالم مثال ویژگی هایی جسمانی (نه صرفا مادی) قائل بوده وآثاری مانندحرکت ، قوه، زمان ومکان را از آن سلب می کند. علامه حسن زاده آملی عالم مثال وبرزخ را یکی دانسته و رابطه تنگاتنگ و هماهنگ بین عواملسه گانه را مطرح می سازد.علامه جوادی آملی معتقد است که عالم مثال مهمترین توضیح برای مشکل مباشرت مستقیم فاعلیت عقل نسبت به عالم طبیعت است واثبات عالم مثال را یکی از معارف عرفان می داند.علامه مصباح یزدی لزوما رابطه بین موجود های ضعیف وقوی را از نوع تشکیک خاصی نمی دانند بلکه ممکن است تشکیک از نوع عام باشد. ایشان نیز بین عوالم سه گانه رابطه ی علی ومعلولی قائل اند واز نظر ایشان عالم مثال ابتدا براساس نظریه عرفا مطرح شده است.
بررسی و تحلیل آراء فلسفی ابن‌سینا و دکارت در باب اصل علیت
نویسنده:
مریم حسن‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه پیش رو دارید تحقیقی است در ارتباط با مقایسه اصل علیت از دیدگاه ابن سینا و دکارت ومشتمل بر سه بخش است. در این پژوهش حدود پذیرش علیت و روابط آن از دیدگاه ابن سینا و دکارت بررسی می شود ،آنچه به عنوان نتیجه ی تحقیق میتوان ارائه کرد این است که ابن سینا و دکارت، علیت را می پذیرند و مورد قبول آنهاست، منتها دکارت با همان مبانی خودش، اما همسان با اشاعره پیش می رود و بنابراین با طرح مشیت و اراده خدا مقدمات زیر سوال بردن ضرورت، سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می کند. با این تفاوت که دکارت، جداً معتقد به علیت است چرا که در همه چیز شک می کند اما اشاعره تظاهر به اصل علیت می کنند. چرا که نمی توانند آشکارا آن را انکار کنند. بنابراین دکارت نسبت به اشاعره اشعریتی عالمانه تر دارد
مبانی عقلی امامت از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد محرّمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار چهار دلیل به عنوان ادلّه عقلی ضرورت امام مطرح گردیده است . که دو تا از آنها ادلّه عقلی محض و دو تای دیگر ادلّه عقلی غیر محض محسوب می شوند.قاعده لطف و دفع ضررهای محتمَل به عنوان ادلّه عقلی محض و دلیل مقدّمه واجب مطلق بودنِِ امام و حافظ دین اسلام بودن امام به عنوان ادلّه عقلی غیر محض طرح شده اند. قاعده لطف یکی از مهم ترین ادلّه وجوب امامت به شمار می رود. متکلّمان امامیه از طرفی با توجّه به این قاعده، سه تقریر مختلف از لطف بودن وجود امامارائه داده اند.که علامه طباطبایی همچون فاضل مقداد، بدون محور قرار دادن تکالیف شرعی یاعقلی، به تقریر لطف بودن وجود امام پرداخته است.و از سوی دیگر متکلّمان وجوب لطف رابراساس حکمت الهی تبیین کرده اند. فخررازی در مورددلیل لطف هم مقدّمه اول (لطف بودن وجود امام ) و هم مقدّمه دوم(وجوب کلامی لطف بر خدا)را مورد تشکیک قرار داده است.دفع ضررهای محتمَل اگرچه یک دلیل عقلی محض به حساب می آید لیکن فخررازی آن را به عنوان دلیل غیر عقلی مطرح می کند.به همین جهت مورد نقد جدّی علمای شیعه همچون خواجه نصیرالدین طوسی قرار گرفته است.دلیلِ مقدّمه واجب مطلق بودن امام ،هم با توجه به اینکه اشاعره مُنکِر حُسن و قُبح عقلی اند؛با مبانی اشاعره سازگاری ندارد.بلکه این دلیل اگر از جانب قائلین به حُسن و قُبح عقلی (امامیه، معتزله)طرح گردد،موردقبول واقعمی شود.دلیلِ حافظ دین اسلام بودن امام یکی از بهترین ادلّه عقلی غیر محض وجوب امامت است که علامه طباطبایی به احسن وجوه آن را تقریر و تبیین کرده است. در این نوشتار با توجه به آرا و اندیشه های فخررازی و علامه طباطبائی این چهار دلیل تقریر شده و اگر اشکالی این دو بزرگوار مطرح کرده اند؛ طرح اشکال گردیده است.به این ادلّه اشکالاتی وارد شده است؛ که بر اساس مبانی فخررازی و علامه طباطبایی ،این اشکالات مورد نقد و بررسی قرار گرفته استدر نهایت به دو نتیجه مهمّ می رسیم: (1) اگر این ادلّه اربعه از سوی اندیشمندان اشاعره مطرح شوند، قابل خدشه و مناقشه می باشد زیرا با مبانی آنها ناسازگار می باشند و اگر از سوی اندیشمندان امامیه مطرح شوند، پذیرفتنی و مقبول می باشد.(2) به غیر از دلیلِ مقدّمه واجب مطلق بودنِِ امام ، مقتضای سایر ادلّه ضرورت امامت، وجوب نفسی امامت است. ∙
شر و چگونگی دخول آن در قضای الهی از دیدگاه مطهری
نویسنده:
مهناز خدایی زنگبار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله یشـرّ یکی از مسائل بنـیادی در نـظامهای الـهیات به ویژه درفلسفه ی اسلامی به شمار می‌آید. ایـن مسـأله بـا رویکردهایگوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. مسأله ی شرّ، به دلیل چند تباری بودن یک بحثمیان رشته ایاست که بررسی و پاسخ به آن نیازمند استفاده از روش‌های کلامی،عقلی وفلسفی،منطقی ونقلی... می باشد.فلاسفهمسلمان بحث شر را با تحلیل مفهومی آن آغاز می‌نمایند، در این تحلیل نشان می دهند که شر امر عدمی اعمعدم ذات و یا عدم کمال ذات است. استادمطهری از جمله فلیسوفان معاصراست که با تأکید براهمیت مسأله، تبیین جامع از ابعاد آن ارایه داده و در بیشتر آثار فلسفی خود از نظریه نیستی انگاری شر دفاع و آن را برهانی دانسته است. این پژوهش در صدد تبیین مسأله ی شر و راه حل آن از دیدگاه شهید مطهری می باشد. او با مبنا قراردادن نظریه ی نیستی انگاری شر به تبیین نظاماحسن و پاسخبهشبهه ی شرمی پردازد. این مهم ترین یافته ی این پژوهش است.
مقایسه دیدگاه علامه طباطبایی و گنابادی در داستان حضرت آدم (ع)
نویسنده:
محبوبه زیرایی مزار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قصص و داستان هایقرآن یکی از موضوعات مهم علوم قرآن بوده و بی شک آگاهی از آن در تفسیر آیات بسیار موثر خواهد بود. قصص قرآن از زندگی پیامبران و امت های آنان سخن می گوید . داستان حضرت آدم (ع) یکی از مهمترین آنها ست که در سوره های مختلف بیان شده است.قصه آدم ویژگی هایی دارد که طبیعتا بیش از دیگر قصص قرآن جلب نظر می کند و حجم قابل ملاحظه ای از نگاه های تأویل گرا را به خود جذب کرده است . نخستین کسانی که روش تأویل را در داستان آدمبرگزیدند اهل عرفانهستند. در این پژوهش نگاه مفسری عقل گرا همچون علامه طباطبایی و مفسری تأویل گرا همچون گنابادی مورد مقایسه قرار گرفته است .به رغم اینکه در این زمینه میان این دو دیدگاه اشتراکاتیمشاهده می شود مانند : در مورد اسمائی که خداوندبه «آدم » آموخت تا برتریش بر فرشتگان معلوم گردد هر دومفسّر معتقدند: حقیقت این اسماء یکی بوده است. علامه طباطبایی می گوید: منظور از اسماء و مسماهای آن موجوداتی زنده و دارای عقل بوده اند که در پس پرده غیب قرار داشته اند. گنابادی نیز معتقد است: خدای تبارک و تعالی علم موجودات و صورت کلی و نمونه آنها از جهت اینکه اسماء و آینه هایی برای حق تعالی می باشند بر آدم افاضه کرد و در او به ودیعه گذارد و ... .اما در پاره ای از موضوعات نیز دو مفسر به نحو معناداری اختلاف نظر دارند ؛ مانند اینکه:گنابادی منظور از آدم را لطیفه عاقله آدمی می داند که در بهشت نفس انسانی ساکن می باشد اما علامه طباطبایی منظور از آدمی را جنس حضرت آدم می داند. در برخی آیات تنها یکی از دو مفسر نظر داده و دیگری به ترجمه بسنده کرده است . باید گفت اختلاف نظر دو مفسر مبتنی بر اختلاف مبانی فکری و سبک تفکر آن دو می باشد. چنانکه طباطبایی برای پی بردن به تفسیر آیات به جهات ادبی قرآن کریم ،بیان شآن نزول ،استدلال به برخی از آیات دیگر وتفسیر بوسیله ی روایات منقول در زمینه ی قصص قرآن عنایت داشته است . اما گنابادی که دیدگاه غالب او عرفانی است از زاویه ی دید عرفانی به این داستان پرداخته است .
وجوه بلاغت ومضامین عرفانی دعای عرفه
نویسنده:
محبوبه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دعای عرفه، دعایی است که در صحرای عرفات بر زبان امام حسین (علیه السّلام) جاری گشت. امام (علیه السّلام) در این دعا مضامین بلند عرفانی را به منظور بیان خواسته خویش از خداوند، با الفاظ فصیح و بلیغ درمی‌آمیزد. دعای عرفه میدان وسیعی از بلاغت را در برگرفته است. بلاغت علم سخنوری و سخن‌پردازی می‌باشد و به معانی، بیان و بدیع تقسیم می‌گردد که این علوم به طور چشمگیری در دعا دیده می‌شود؛ همچنین این دعا نمونه اعلای عرفان اسلامی به شمار می‌رود و بستر مضامین عرفانی از جمله توکل، رضا، رجا و... گشته است و بیانگر این مسأله می‌باشد که امام حسین (علیه السّلام) عارف واقعی بود که دعای عرفه بر زبانش جاری گشت. در این پژوهش سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بیان کلی مفهوم و معنای دعا به بررسی وجوه بلاغی و مضامین عرفانی دعای عرفه پرداخته شود.
تحقیق در رؤیاهای عارفان براساس کتابهای تذکرة اولیاء و نفحات‌الانس
نویسنده:
اکرم هدایتی شاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عارفان برای بیان اندیشه های عرفانی خود از قالبهای متعددی همچون حکایت، تمثیل، داستان، روایت و ... استفاده می کنند. رویاهای صادقه یکی از متداول ترین این قالبهاست که به دلیل برخورداری از امکان فضا سازیهای فرا واقعی، شکل داستانواره ای و عام و ملموس بودن، یکی از کارآمدترین ابزار تعالیم عرفانی است. در واقع، رویا نزد عارفان وسیله ای است برای رساندن پیامهای اخلاقی، عرفانی و دینی؛ به همین دلیل این رویاها آیینه افکار، اندیشه ها، اعتقادها، و آرزوهای عارفان است و ویژگیهای خاصی دارد که آنها را از رویاهای دیگران متمایز می‌سازد.وجود عناصر ماوراء طبیعی و صحنه های فراواقعیِ مرتبط با مسائل دینی، تأثیر اعتقادها و باورداشتهای دینی در شکل گیری این رویاها، مخاطب محوری و به کارگیری رویا به قصد تعلیم مبانی دینی و عرفانی و اخلاقی و تعظیم و بزرگداشت بزرگان عرفان و تصوف، غلبه مقصود تعلیمی بر زیباییهای هنری و ساختار گزارشی غالب رویاها، عدم توجه به فضاسازیهای هنری، اعتباری بودن شخصیت رویابین که غالباٌ بر اساس شخصیتهای عرفانی بازآفرینی شده اند، عدم مرز بین واقعیت و خیال، غلبه رویاهای ساده و صریح بر رویاهای نیازمند تعبیر و به کارگیری هدف دار نمادهای ساده در رویاهای تعبیردار، از جمله این ویژگیهاست. در این پایان نامه سعی شده است تا ضمن نگاهی به این پدیده شگفت و همگانی که در حالت خواب و به هنگام رهایی روح از بند جسم شکل می گیرد و ذکر نظرهای مختلف وبررسی دیدگاه عارفان درباره رویا؛ بر اساس رویاهای ذکر شده در تذکرهالاولیاء از فریدالدین عطار (قرن ششم ) و نفحات الانس فی حضرات القدس از عبدالرحمن جامی (قرن نهم)، رویاهای عارفان از جهات مختلف، تحلیل و بررسی گردد.
  • تعداد رکورد ها : 1283