جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 155
هنر و زیبایی نزد افلوطین
نویسنده:
یحیی بوذری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
مقایسه آرای زیبایی‌شناختی ابن‌عربی و آرای زیبایی‌شناختی امام خمینی (س)
نویسنده:
یاسر هدایتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم زیبایی و نگاه زیبایی شناسانه در اندیشه عرفان اسلامی ، مبنایی وجودشناسانه دارد که با کند وکاو در آن می‌توان نظام زیبایی شناسانه عرفان اسلامی را که در نوع خود نظامی منحصر به فرد است باز شناخت. بر اساس این نظام،زیبایی و هنر امری وجودی تلقی می‌شود که درک آن نسبت متناظری با حقیقت دارد.پرسش‌های بنیادین این پژوهش از مفاهیمی چون چیستی زیبایی ، نسبت زیبایی با حقیقت وجود و چگونگی تأثیر و جلوه آن از عالم معنا و ملکوت در زبان و بیان ناسوت در اندیشه دو شخصیت بزرگ عرفان اسلامی یعنی ابن‌عربی و امام‌خمینی(س) است .توضیح این که دراین پژوهش قصد شده است تا با بررسی و سنجش مبانی نظری زیبایی شناختی ابن‌عربی به عنوان موسس عرفان نظری ،یک قالب و الگو، برای باز سازی نظریه زیبا شناختی امام خمینی(س) به عنوان نماد عرفان و حکمت متاخر شیعی به دست آید و بر همین اساس این پژوهش مطالعه‌ای تطبیقی با رویکرد تحلیلی است.در اندیشه ابن‌عربی و امام(س) وجودمطلق، مساوی است با جمال مطلق(= زیبایی).بر حسب این مبناست که وجود مطلق از مرتبه غیب الغیوبی خویش به واسطه دو تجلی جمالی به واسطه اسم «النور» بر اعیان ثابته متجلی می‌شود و انسان (عالم صغیر)و عالم(انسان کبیر) پدیدار می‌شوند. در اندیشه ابن‌عربی انسانی که عالم صغیر است و مجلای تجلی جمال الهی به واسطه حب الهی و دستیاری اسماءالحسنی در قوس صعود خود مظهری از جمال الهی است و البته از این رو که هر جزئی میل به کل دارد کشش ما به زیبایی نیز کشش جزء به کل است. به این ترتیب مبانی زیبایی‌شناسی عرفانی، انسان را هماره در تلاش برای نیل به زیبایی مطلق نشان می‌دهد و بر حسب همین مبانی نظری است که هنر دینی یا هنر اسلامی شکل گرفته است.براین اساس وقتی گفته می‌شود حق زیباست و زیبایی‌ها را دوست دارد یعنی عشق به جمال نمودن و جمال دیدن باعث می‌شود ذات به واسطه اسماءالحسنی خویش از مقام غیب‌الغیوبی تنزل پیدا کرده و در حضرت خیال منفصل متجلی ‌شود. عارف اما از آنجا که خود حضور و وجود یافته این تجلی است با سرگذاشتن در پی جمال مطلق به نیروی همت سعی در متصف شدن به خلاقیتِ خیالِ تجلی‌گون الهی می‌کند.از نظر ابن‌عربی عشق در این مرحله دیگر از مولود بودن به در آمده ،خود مولد زیبایی می‌شود و صور خیالین زیبایی باز تولید می‌شود .
تحلیلی بر تجربه‌ی زیبایی‌شناسی جان دیویی: به منظور پیشنهاد الگوی تجربه‌ی زیباشناسانه در تربیت اخلاقی
نویسنده:
مریم انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیباییشناسی شاخهای از فلسفه است که در مورد ادراک مسائل مربوط به زیبایی از جمله تجربهی زیباییشناسی بحث میکند. جان دیویی به عنوانیک فیلسوف طبیعی گرا، بر آن بود تا اخلاق، هنر و تجربهی زیباشناسانه را به متن جریان زندگی عادی و روزمره بازگرداند. پژوهش حاضر درصدد است تا با تاکید بر مولفههای زیباشناسانه دیویی، به تحلیل تجربه زیباییشناسی بپردازد و ارتباط آن با تربیت اخلاقی و زیباییشناسی را دراین اندیشه بیابد. شیوه مطالعه تحلیل مفهومیاست. دراین تحلیل با توجه به هدف پژوهش، به تحلیل تجربه زیباییشناسی و مولفههای آن درتربیت اخلاقی پرداخته شده است. بهاین صورت که ابتدا به تحلیل معانی کلمات و مفاهیم مرتبط موجود در نظریه و بازشناسی روابط مفهومیآن پرداخته شده و سپس مورد نقادی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تجربهی زیباییشناسی با عوامل موثر و هنرمندانهای مثل احساس، ابراز و تخیل همراه است و همراه با خردورزی که از اجزای ضروری اخلاق به شمار میآید، موجب تکمیل تجربه، درک، معنی و فهم اخلاق و تربیت اخلاقی در افراد میشود.این تجربه نهایتا منجر به برانگیختن حساسیت وهمدردی در بین افراد درگیر دراین تجربه میشود و به بهبود ودرک روابط جهان طبیعی و اجتماعی میانجامد و رفتار و قضاوتهای اخلاقی مناسب را افزایش میدهد. در پایان با توجه به تحلیلها و نقدهای انجام شده، الگوی پیشنهادی تجربهی زیباشناسانه در تربیت اخلاقی ارائه شده است.
درآمدی بر ماهیت فلسفه فیلم (سینمایی)
نویسنده:
ایمان امیرتیمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیقی است، با هدف بررسی امکان فلسفه ای مستقل زیر عنوان فلسفه فیلم. گام ضروری اول برای این هدف، تلاشی نظری برای نشان دادن نحوه هایی از ارتباط بین فلسفه وفیلم است، که امکان وجود فلسفه‌ای مجزا با عنوان فلسفه فیلم را تأیید میکند. پس از مباحثه درباب خود ایده فلسفه فیلم، سه حوزهکلاسیک عمده فلسفه، هستی‌شناسی، اخلاق و زیبایی یا هنر و نسبت آنها را با فیلم بررسی خواهیم کرد. دلیل اینکار، در وهله اول، نشان دادن نسبت بین فیلمها، با توجه به ماهیتشان و این حوزه های کلان فلسفه است که به نوبه خود ما را در هدفمان یعنی اثبات ارتباط بین فیلم و فلسفه یاری خواهد کرد. و در مرحله بعد، پاره ای از قابلیتهای فیلم دربرانگیختن پرسشهای جدی و تازه در این حوزه هاست. گام بعدی این تحقیق، ملاحظه فیلم در نسبت با مسئله آگاهی و نظریه شناختی، دو حوزه پر رونق فلسفه ذهن معاصر، است که میکوشد توانایی فیلمها در آگاهی بخشی و واکنشها و کارکردهای ذهنی مخاطبان در مواجهه با فیلمها را بررسی کند. پس از این گام، به بررسی مابعدنظریه (پست ـ تئوری ) در اندیشه دو نظریه پرداز و فیلسوف فیلم مهم معاصر و نقد آن از سنت کلاسیک نظریه سینمایی و راهکارهای جایگزینش برای این سنت خواهیم پرداخت. در انتها، ترجمه یکی از گفتارهای کارگشا درباب حدود قابلیت فلسفی فیلمها از یکی از فیلسوفان فیلم مطرح معاصر را ارائه خواهیم کرد.
نگاه به آثار سهراب سپهری از منظر هایدگر
نویسنده:
زهرا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمطالعهی نقاشی‌های سپهری با رویکردهای فلسفی هستی‌شناسانه، جهت ایجاد درک عمیق‌تر و گشودن معناهای تازه و همچنین یافتن فاکتورهایی که به آن‌ها ارزش و اعتبار هنری می‌بخشد، مهم و ضروری بنظر می‌رسد. هدف اصلی این پژوهش، تفسیر وجوه اعتبار بخشی به آثار نقاشی سهراب سپهری بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هنر هایدگر و هدف دیگرش، بررسی چگونگی غلبه بر زیبایی شناسی مدرن در در این آثار است. در راستای اهداف ذکر شده، پژوهش حاضر حول پاسخگویی به دو پرسش پیشرو شکل می‌گیرد: 1.تفسیر وجوه اعتباربخشی در نقاشی های سهراب بر اساس پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر چگونه امکان پذیر است؟ 2. براساس آراء هایدگر در نقاشیهای سهراب غلبه بر زیبایی شناسی مدرن چگونه صورت می‌گیرد؟ فرض بر اینست که وجوه اعتباربخشی و ارزش هنری که در پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر تعریف شده است، رهیافتی برای چگونگی تحلیل تجلی حقیقت هستی در نقاشی‌های سهراب سپهری فراهم می‌کند و دیگر اینکه، این آثار به علت ماده شکنی و تأثیر هنر شرق دور، خارج از حوزه‌ی متافیزیک و زیبایی‌شناسی مدرن قرار گرفته‌اند. ارزش هنر نزد هایدگر کشف حقیقت هستی موجودات است و این امر در هنر مدرن پیش نمی‌آید مگر آن‌که آثار هنری واجد شرایطی باشند که بتوان به صورت کاملاً پسامدرن با آن‌ها مواجه شد، تا بتوان از زیبایی‌شناسی مدرن برگذشت. نهایتا، "نیستی" یا ظهور "امر پیدا" از دل "امرناپیدا" در بوم نقاشی و تأثیر عمیق هنر آسیای شرقی بر آثار سهراب، موجب پیش‌آمد حقیقت به مثابه‌ی ناپوشیدگی می‌شود و این آثار با مواجه پدیدارشناسانه به شکلی پسامدرن، می‌توانند از زیبایی‌شناسی مدرن برگذرند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی تدوین شده است کهروشی کیفی است.
تحلیل جایگاه خیال در زیبایی شناسی سهروردی
نویسنده:
فاطمه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیبایی و هنر از دیدگاه سهروردی با آنچه امروزه به عنوان استتیک مطرح است، تفاوت دارد؛ چرا که امروزه، این هنرها برای حظّ نفس و خوشایند حواس خلق شده‌اند. در حالی که از نظر شیخ اشراق پیوند زیبایی و هنر با معرفت و نیکی ایجاد " جذبه " می‌کند و هدایت از طریق چنین زیبایی‌ای خیر مطلق را به دنبال دارد. زیبایی از نظر سهروردی در قالب سه رویکرد مفهوم‌شناسی، وجود-شناسی و معرفت‌شناسی قابل بررسی به شرح ذیل می‌باشد. به لحاظ مفهوم‌شناسی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می‌شود که به جمال و کمال، توامان به یک پدید اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. به لحاظ وجود‌شناسی، زیبایی امری عینی است که با عالم خارج منطبق می‌باشد. روابطی از جمله نورها، رنگ‌ها و شکل‌های مختلف (نمودهای عینی) منشأ درک و بروز احساس زیبایی می‌شود و به لحاظ معرفت‌شناسی، زیبایی، لذت ادراک و وصول کمال است که به ‌واسطه عشق تجلی می‌کند و سبب حرکت می‌شود. الگوهای زیبایی‌شناسانه‌ای که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی می‌کند، به خیال باز می-گردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی( رویکرد هستی‌شناختی) و قوای انسانی( رویکرد معرفت‌شناختی)، و مظهر دانستن قوه متخیله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می‌تواند معیاری برای کشف ریشه‌های متعالی هنر اسلامی معرفی ‌کند. بنابراین اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، نقش ایفا می‌کرد، هیچ یک از انحاء هنر صورت نمی‌بست، هیچ اثر هنری شکل نمی‌گرفت و دیگر زبان دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی‌آمد. با مبنا قراردادن خیال به عنوان عالم هنر و هنرمندی، هنر، قوه خیال و عالم خیال با هم تعامل دارند. یعنی عالم خیال و شئون آن، جرقه‌های هنر را پدیدار می‌کند و قوه خیال به عنوان مظهر صور عالم خیالی شاهکارهای هنری را پدید می‌آورد. این مسئله می‌تواند تئوری نسبتاً کاملی در ایجاد واسطه میان زیبایی ناشی از شهود عرفانی و تماثیل هنری در جهان اسلام قرار گیرد و حلقه گمشده نقوش، تذهیب، معماری و آثار هنری متعالی و شگفت‌انگیز هنر اسلامی باشد. هنر متعالی در ساختار زیبایی‌شناسی سهروردی با هنری که گروهی به نام سنت‌گرا هنر قدسی تبیین می‌کنند، سازگار و قابل تطبیق است.
بررسی نظریه بازی در هرمنوتیک گادامر
نویسنده:
مهدی احراری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گادامر در پی هستی شناسی فهم و تامل در هستی از طریق هنر است. برای او نه زیباییشناسی بلکه پرداختن به ذات وهستی هنر خاستگاه و نقطه عزیمتی برای تبیین فهم و هستی شناسی آنست.گر چه او همچون برخی از فیلسوفان مدرن قصد پی افکنی ک نظام زیبایی شناسی یا فلسفه هنر مستقل را ندارد،با اینحال مباحث او را راهگشا قلمداد میکنند. او با طرح مفهوم بازی واحاطه آن بر سوژه راهی بسوی گشایش و تقرب هستی و حقیقت به انسان ترسیم میکند.بازی در هنر های نمایشی رکن اصلی است و گادامر با ریشه یابی این مفهوم در زندگی انسانی و تجلی آن در هنر،در ادامه وهمسو با هایدگر سعی در نقد شاخه زیبایی شناسی نظزیه شناخت و تامل در هستی شناسی هنر دارد.بازی از نظر او کلیدی برای تبیین فهم عالم هنری و گام نهادن در راه اتصال به حقیقت هستیست. او بازی را از هایدگر وام گرفته بدین معنا که بازی به تکامل حقیقی بودن هنر میانجامد.گادامر بازی را با هنر پیوند میزند چرا که افق کشف حقیقت هنر است وبازی راهنمای تبیین هستی شنا سانه برای ماست.
نقد و بررسی نظریه زیبایی شناسی هری برودی و کاربرد آن برای تعلیم و تربیت با تاکید بر فرایند یاددهی - یادگیری
نویسنده:
منیره رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توجه به ساختهای مختلف وجودی انسان، عدول از باریک‌اندیشی معرفت‌شناسی،موضوعیت یافتن کثرت‌گرایی شناختی؛ زمینه را برای طرح موضوع معرفت زیبایی‌شناسی فراهم ساخته است. به تبع تکثیر راه‌های شناخت پدیده‌های جهان، انواع دیگر تجربه و دانش از جمله تجربه و دانش زیبایی‌شناسی اعتبار یافته و پرورش اشکال چندگانه سواد منجمله سواد زیبای‌شناسی اهمیت پیدا می‌کند. در این مطالعه که با هدف کلی تبیین ماهیت معرفت زیبایی‌شناسی و بعد زیبایی‌شناسی تجربه و با تمرکز روی نظریه زیبایی‌شناسی برودی، فیلسوف معاصر تعلیم و تربیت شکل گرفت مساله اصلی تبیین دیدگاه برودی درباره زیبایی‌شناسی و کاربردهای عام و خاص ان برای تعلیم و تربیت بوده است. در این پژوهش فلسفی از روش تحلیل محتوی بهره گرفته شد تا مفاهیم اصلی در نظریه زیبایی‌شناسی بودی تشریح و ارتباط مفاهیم با یکدیگر تبیین شود.
تحلیل نشانه‌شناسی اشعار صلاح عبدالصبور
نویسنده:
آسیه فولادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
صلاح عبدالصبور مصری از پیشتازان شعر آزاد و از سمبل‌های نوگرایی عربی به شمار می‌رود که از فرهنگ غرب تأثیر بسیاری پذیرفته است. وی از جمله شاعران نادر عرب است که سهم عمده‌ای در تألیف نمایشنامه دارد و از نظریه‌پردازان مهم شعر آزاد نیز به شمار می آید.نشانه‌شناسی، علم بررسی نظام‌های نشانه‌ای است. کارکرد این علم غنی‌سازی خوانش و یا کمک به خوانش ثانوی متن است؛ چرا که ابزاری غنی در اختیار خواننده می‌گذارد که از طریق آن می‌توان در بافت‌های داخلی یا ساختارهای مختلف یک متن وارد شد.اشعار عبدالصبور در سه حوزه‌ی معناشناسی، سطح برداشت مخاطب و زیبایی‌‌شناسی، تحلیل نشانه‌شناختی می‌گردد. این اشعار در حوزه‌ی معناشناسی و در چهار سطح معانی فردی، اجتماعی- سیاسی، کوششی، دینی و قوانین هماهنگ‌کننده بین این ساختارهای معنایی، بررسی می‌شود. سطح برداشت مخاطب بر برداشت‌های جانبی از اشعار صلاح استوار شده است و بررسی در حوزه‌ی زیبایی‌شناسی در سه سطح تشابه، آیکون‌ها و تناص صورت می‌گیرد. تحلیل اشعار صلاح ما را به این نتیجه می‌رساند که شاعر از غمی اجتماعی رنج می‌برد که دامن‌گیر او و هم‌وطنانش شده است، به گونه‌ای که آن‌ها را به کار و تلاش برای رهایی از آن واداشته و دین و ایمان را از یادشان برده است. صلاح برای بیان این معانی از ترسیم فضاهای قرآنی و روابطی چون تشابهات ادبی، آیکون‌های مبتنی بر حواس پنج‌گانه و تناص بهره می‌گیرد.این پژوهش بر آنست تا به کمک ابزارهای علم نشانه‌شناسی، برخی از اشعار صلاح عبدالصبور مثل قصاید « الحزن»، « الناسُ فی بلادی»، « هجمَ التتار»، « الحُب»، « رسااله إلی صدیقه» و... را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
  • تعداد رکورد ها : 155