جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی معنا، جایگاه وکارکردهای عقل از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سیدباقر حسینی کریمی؛ استاد راهنما:حمید رضا شریعتمداری؛ استاد مشاور :علی نقی خدایاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش، معنای عقل، جایگاه و کارکردهای آن از دیدگاه سید مرتضی و علامه طباطبایی، تبیین می شود. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجه مطلوب پرداخته است. از دیدگاه سید مرتضی، عقل به معنای مجموعه علومی است که برای مکلّف حاصل می‌شود. از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل به ‌معنای قوه شناخت و ادراک آدمی، که موجب صدور احکام کلی می ‌شود و علامه از آن به حقیقتِ نفسِ انسانِ مدرِک یاد می‌کند. سید مرتضی مهم ترین و اصلی ترین عامل معرفت انسان را عقل می داند که اعتبار سایر منابع معرفت به آن است. ایشان، حجیت عقل را ذاتی می‌داند. از دیدگاه علامه طباطبایی نیز،تکریم انسان به نعمت عقل است که به موجود دیگری داده نشده است و حجیّت برهان عقلی، ذاتی می باشد و نیازی به اثبات ندارد. از دیدگاه سید مرتضی، مقصود از نقل، قرآن و روایات معتبری است که، در منابع روایی به صورت صحیح و موثق به دست ما رسیده است. علامه طباطبایی، وحی را به دو قسم شفاهی و غیرشفاهی تفسیم می‌کند. وحی شفاهی که به صورت مستقیم از معصوم رسیده، معتبراست. وحی غیرشفاهی یا نقل، بر دو قسم قطعی و غیر قطعی است. نقل قطعی دارای سه اصلِ صدور قطعی،دلالت قطعی و جهت صدور قطعی، می باشد. نقل غیرقطعی، روایات غیر متواتر و غیر محفوف به قرینه است که حتی در صورت موافقت با کتاب نیز معتبر نیست. از دیدگاه این دو متفکّرشیعی، برای اثبات اصول اعتقادات از قبیل توحید، ضرورت نبوت،امامت و معاد، در ابتداء نمی توان به نقل مراجعه نمود بلکه باید توسط عقل اثبات شود. سید مرتضی می گوید؛ عقل در برخی از عقاید و احکام دینی به ویژه در حوزه فروع، حق ورود ندارد و اثبات آنها تنها از راه نقل قطعی، ممکن است. علامه طباطبایی، درک حقیقت ذات و صفات الهى را از موارد محدویت عقل می داند، ایشان معرفت به جزئیات معاد و احکام را حوزه تخصصی ورود نقل بر می شمارد. از دیدگاه هر دو بزرگوار، بعد آن که به کمک عقل به وحی رسیدیم، وحی جنبه معرفت شناختی عقل را تقویت می‌کند. و در صورت تبیین عقلی برای معرفت نقلی، عقل را مویّد نقل می دانند. از دیدگاه آن ها، بین نقل قطعی و عقل قطعی تعارضی نیست.سید مرتضی می گوید؛ باید آیات و روایاتی که در ظاهر با عقل تعارض دارند را تاویل کرد. و در غیر این صورت باید آنها را رد کرد. علامه نیز معتقد است؛ اگر مراد از دلیل نقلی قرآن و سنت قطعی باشد، باید آن ها را قبول کرد. و اگر روایاتی باشد که با قرآن و سنت قطعی مخالف است، مردود است. و روایاتِ غیر از این دو دسته را، باید تأویل نمود. با توجه به جایگاه مهم عقل، نزد این دو بزرگوار می توان هفت کارکرد مهم برای عقل در نظر گرفت؛ ۱ - اثبات اصول و مبانی تشیّع،۲- عقل به عنوان منبع و مُدرِک،۳- تاویل آیات و روایات ناسازگار با اصول عقلی،۴- عقل قرینه ای برای معتبر دانستن یک خبر و یا برای ابطال آن، ۵- عقل به‌‌ عنوان ابزار تفسیر قرآن،۶- عقل جلوگیری کنندهء از ورود خرافات در دین، ۷- خردگرایی در احکام. اندیشه های سیدمرتضی را می توان اوج عقل گرایی شیعه در زمانِ خودش دانست. به نظر می رسد ایشان مثل متکلمان معتزلی قائل به معرفت اکتسابی است و فطرت را از منابع معرفت دینی نمی داند. بین دیدگاه او و معتزله اختلافات اساسیِ دیده می‌شود ولی درباره عقل شباهت های فروانی وجود دارد. علامه طباطبایی، میراث دارِ حکمت متعالیه است. در اندیشه ایشان، عقل میزان است و عقلِ فطری که همراه با فطرتِ سالمِ انسانی است، او را به بیراهه نمی کشاند. ولی هیچ گاه انسان، از معارفِ وحیانی بی نیاز نیست. از دیدگاه ایشان، فطرت انسان نیز در کنار سایر منابع معرفت، قدرتِ معرفت زایی دارد. ایشان معتقدند،تهذیبِ نفس و خردگرایی، دو بالِ پروازِ انسان تا ملکوتِ حضرت دوست می باشند.
قاعده علیت ولوازم آن درحکمت متعالیه وتطبیق آن باآراء علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:زهرا الیاسی؛ استاد راهنما:عبدالرضا صفری حلاوی؛ استاد مشاور :مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در میان مسائل فلسفی، علیت یکی از مهم‌ترین مباحثی است که فکر بشر را همواره به خود مشغول داشته است و فیلسوفان مختلفی به بیان دیدگاه و اندیشه خود درباره علیت پرداخته‌اند. هدف این نوشتار بیان قاعده علیت و لوازم آن از دیدگاه ملاصدرا و سپس مقایسه آن با دیدگاه علامه طباطبایی است. البته دیدگاه‌ بعضی فیلسوفان باستان و فلاسفه مشاء همچون ارسطو و ابن‌سینا درباره قاعده علیت بیان‌شده تا ذهن خواننده با نظرگاه‌های مختلف آشنا شود و زمینه و مقدمه‌ای برای بیان مقایسه دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی باشد. از نوشته‌های ابن‌سینا فیلسوف مشایی برمی‌آید که وی اصالت را به وجود می‌دهد و نیاز معلول به علت را امکان ذاتی (امکان ماهوی) می‌داند و موجودات را حقایق متباین به تمام ذات می‌داند. ملاصدرا معتقد به اصالت وجوداست. ازنظر او وجود حقیقتی واحد و دارای مراتب است که همه موجودات را در برمی‌گیرد. ملاصدرا ملاک نیازمندی معلول به علت را امکان فقری (فقر وجودی) می‌داند ازنظر او علیت، اضافه اشراقی است که فقط یک‌طرف مستقل در آن برای تحقق ربط کفایت می‌کند. ملاصدرا برای معلول وجود مستقلی قائل نیست و آن را فقط رابط می‌داند. او پیدایش معلول را نوعی ظهور علت دانسته و ازاین‌جهت همه موجودات را نمود حق می‌داند نه بود حق. علیت و معلولیت را به تشان و تجلی و ظهور ارجاع می‌دهد. ملاصدرا تقدم علت بر معلول را تقدم بالحق می‌داند نه تقدم بالعلیه. علامه طباطبایی مناط احتیاج به علت را امکان وجودی یا همان فقر وجودی می‌داند. علامه طباطبایی علیت را از سنخ معقولات ثانیه فلسفی می‌داند که ذهنی محض نبوده و قابل صدق بر امور خارجی است ولی انتزاع این‌گونه مفاهیم به تأمل عقلی و مقایسه پدیده‌های خارجی با یکدیگر نیاز دارد. علیت مصداق خارجی ندارد بلکه منشأ انتزاع دارد. دیدگاه ابتکاری علامه طباطبایی آن است که آدمی از طریق علم حضوری به درک مفهوم علیت نائل می‌شود.
تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی
نویسنده:
نویسنده:عفت آدم زاده؛ استاد راهنما:‌‌محمدرضا سرمدی؛ استاد مشاور :زهره اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر «تحلیل ماهیت زیبایی از منظر علامه طباطبایی و ‌‌‌دلالت‌های تربیتی آن و تبیین مدل مفهومی زیبایی شناسی برای نظام آموزشی» بوده‌است. شبکه معنایی‌مفاهیم زیبایی و ابعاد تربیتی آن در ترکیبات ‌وصفی‌آیات قرآن، با عنایت‌‌به دیدگاه‌های علامه‌ طباطبایی به‌عنوان نماینده‌‌ نظام تربیتی اسلام مورد ‌بررسی ‌قرار‌گرفته است. همچنین‌مؤلفه‌هایی‌نظیر: چیستی‌زیبایی، انواع‌زیبایی، حقیقت زیبایی، منشأ و مراتب زیبایی، ثبات و نسبیت‌‌زیبایی، عینی‌یا ذهنی‌بودن و مصادیق‌زیبایی، بررسی و تحلیل‌شده‌است. این پژوهش‌از ویژگی‌دو وجهی‌توصیفی- تحلیل مفهومی ‌و ‌استنباطی--اکتشافی‌‌ ‌استفاده‌کرده‌است. راهکار اجرایی‌آن کتابخانه‌ای‌ و ‌اسنادی می‌باشد. به‌منظور ‌کشف ‌منظومه‌ مفهومی ‌از معنای «زیبایی» براساس دیدگاه‌های علامه ‌طباطبایی، از روش ‌تحلیل و تفسیر‌ مفهومی و با توجه ‌به هدف پژوهش و سوال‌های تحقیق، از روش‌ تحلیل مفهومی بر‌حسب ‌بافت و ‌سیاق و تحلیل بر‌حسب شبکه‌‌ معنایی استفاده ‌شده ‌است؛ به‌ این ترتیب با تعیین مفاهیم معنایی‌ «زیبایی» از آن‌ها به‌عنوان ‌یک شاخص‌ در بخش‌های هدفگذاری‌های آموزشی و روش‌های تدریس استفاده ‌شده ‌است. نتایج پژوهش‌ حاکی از آن است که معنای ‌زیبایی در ترکیبات ‌وصفی قرآن در امور‌ عینی ‌و‌ انتزاعی ‌و فعالیت‌های‌ عملی و‌ رفتاری در سطوح ارتباطی‌ چهار‌گانه‌ فرد ‌با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت در حوزه‌های شناختی و عاطفی به طور همزمان قابل پی‌گیری ‌است.‌ دلالت‌های ‌ابعاد‌ تربیتی ‌شبکه معنایی ‌مفاهیم‌ زیبایی‌شامل؛‌ حق‌پذیری و حق طلبی، عمل‌مداری، هدفمندی‌ و‌ غایتمندی، عدالت، انصاف، فضل، راستگویی، بخشندگی، احترام‌ و‌ قدرشناسی، شایستگی، مهارت، تخصص ‌و ‌تعهد، خودبسندگی، خلاقیت، جامعیت، اصالت، اتقان، انسجام، انتظام و برخورداری‌از کیفیات‌زیبایی‌‌شناسانه‌‌‌حسی (رنگ، فرم و‌شکل، خطوط، تناسب و‌ موزونیت) می‌باشد. کاربرد ابعاد تربیتی مفاهیم زیبایی در زمینه هدفگذاری‌آموزشی از سه‌ جهت قابل بررسی ‌است:۱- تغییر در‌ ساختار اهداف آموزشی‌که این پژوهش با توجه به شبکه ‌‌معنایی‌حاصل از تحلیل ماهیت و مفاهیم‌ زیبایی ‌از دیدگاه علامه‌طباطبایی به اهداف دو یا چند ‌وجهی نظیر: «تفکر چند ‌وجهی، پژوهش‌ و -کاوشگری با‌ دو ‌بُعد عقلانی- احساسی، ایجاد‌ و‌ تقویت مهارت‌های ارتباطی ‌و ‌کلامی، کارآفرینی با دو‌ بعد ‌عقلانی- ‌احساسی‌ و ارادی- انگیزشی» برای‌آموزش‌ رسیده‌ است.۲- از جهت‌ محتوایی‌ و نیز ۳- از جهت روش‌های کاربردی: «تعلیم و تربیت زیبایی‌شناختی، عدالت‌ورزی، گفتمان‌حسن، عفو و صفح و غفر، جذب و دفع، صبر و توکل، تأویل یا‌ هرمنوتیک و پدیدار‌شناسی». همچنین‌ در تدوین اصول آموزشی، به اصولی‌نظیر: «اصالت زیبایی، غایتمندی ‌و‌ هدفمندی‌ زیبایی، شمولیت زیبایی، اصل ‌تشکیک ‌زیبایی، اصل تعمیم زیبایی از محسوس به معنوی و معقول و اصل‌هماهنگی و هارمونی بین ‌مراتب ‌زیبایی» دست‌یافته است و نهایتاً با توجه به مجموعه ‌نتایج به دست‌ آمده، مدل مفهومی‌ زیبایی‌شناسی ‌برای ‌نظام آموزشی تبیین و پیشنهاد شده‌ است.
بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
نویسنده:بابک هادیان حیدری؛ استاد راهنما:محمد شریفی؛ استاد مشاور :حبیب‌الله حلیمی جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پایان‌نامه حاضر با عنوان «بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر آرای آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی)» به مقایسه نظرات این سه مفسر می‌پردازد. مبانی تفسیر، آن اصولی هستند که آگاهی بدان‌ بسیاری از مفسران را از افتادن به دشواری‌هایی همچون تفسیر به رأی نجات می‌دهد که به دو دستۀ مبانی صدوری و دلالی تقسیم می‌شوند: مبانی صدوری تفسیر به وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن کریم و تحریف ناپذیری و جامعیت قرآن تقسیم می‌شود و مبانی دلالی تفسیر نیز شامل مباحثی چون، عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی می‌شود. این نوشتار به‌منظور بیان کارآمدی مبانی دلالی تفسیر به شرح و بررسی تطبیقی این مبانی از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. برآیندهای پژوهش، نمایان‌گر آن است که شاگردان علامه به جهت تأثیرپذیری از ایشان این مبانی را پذیرفته‌اند و همین امر برجسته‌ترین وجوه اشتراک میان آن‌ها است؛ اما باید گفت که در مبانی صدوری، افتراق مهم در اصل تحریف ناپذیری میان دیدگاه آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی با علامه طباطبایی آن است که این شاگردان، چینش سوره‌ها را توقیفی می‌داند و جمع و تدوین قرآن را نیز به زمان حیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نسبت می‌دهد؛ درحالی‌که مرحوم علامه جمع و تدوین قرآن را در زمان پیامبر نمی‌داند و در بخشی دیگر از این اصل، آیت‌الله جوادی آملی، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن ناکارآمد و ناکافی می‌داند. در مبانی دلالی تفسیر میان علامه طباطبایی با آیت‌الله جوادی آملی و آیت‌الله مصباح یزدی در عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی، افتراق‌هایی بازتاب دارد.
مسئله شر از منظر علامه طباطبایی و لایبنیتس
نویسنده:
نویسنده:اکرم صفائی؛ استاد راهنما:سیدمحمدکاظم علوی؛ استاد مشاور :حسن صیانتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق به بررسی مسئله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و لایب‌نیتس پرداخته شده است. هر دو فیلسوف با یک نگرش مدافعانه و روش‌های مختلف، سعی در حل مسئله شر داشته‌اند. لایب‌نیتس برای حل مسئله شر، از طریق ابتکار «نظریه بهترین جهان ممکن» عمل نموده است و برای اثبات آن از یک سری اصول فلسفی خودش، از جمله اصل جهت کافی، اصل کمال و اصل اتصال استفاده نموده است. لایب‌نیتس برای تبیین شرور معتقد است شرور عدمی هستند و شامل سه قسم از جمله شر متافیزیکی، شر اخلاقی و شر فیزیکی هستند. او نوعی علیت بین اقسام شرور قائل است. لایب‌نیتس معتقد است انسان با سوء-استفاده از قدرت اختیار خود موجب بروز شرور اخلاقی و به تبع آن، موجب بروز شرور طبیعی شده است. علامه طباطبایی نیز معتقد است این عالم یک نظام احسن است که دارای خیر کثیر است و شرور از توابع جدانشدنی این جهان هستند که بالعرض از خداوند صادر شده‌اند. علامه معتقد است انسان‌ها دارای قدرت اختیار هستند که همین موجب بروز گناهان و اعمال ناشایست می‌شود و ایشان با تکیه بر آیات قرآن می‌فرماید که گناهان موجب بروز حوادث و اتفاقات ناگوار برای انسان است. علامه در مقدمه حل مسئله شر قائل به عدمی بودن و نسبیت شرور است، ایشان با ابتکار «نظریه ادراکات اعتباری» به حل این مسئله پرداخته است. لذا اگر ما امری را شر می‌دانیم ناشی از این است که آن امر با خواسته و منافع ما ناسازگار است وگرنه امور، فی‌نفسه نه متصف به خوب بودن می‌شوند و نه متصف به بد بودن می‌شوند.
نقش مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان
نویسنده:
نویسنده:شریفه فهیمی؛ استاد راهنما:صدیقه محمدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این پژوهش سعی شده است، نقش مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین نقش مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی در کرامت انسان، به منظور ارتقای سطح بینش انسان نسبت به کرامت و نقش مبانی انسان‌شناسی در رسیدن به کرامت حقیقی انسان است. پایان‌نامه حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با رویکردی کلامی - تفسیری، پس از بیان کلیات، ابتدا نفس، عقل، فطرت و اختیار را به عنوان مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی تبیین نموده، سپس به حقیقت و معیار کرامت انسان از دیدگاه علامه و تبیین رابطه مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی و کرامت انسان پرداخته است که در آن سعی شده از منابع دست اول و متعددِ مرتبط با موضوع هر بحث استفاده شود. از دیدگاه علامه طباطبایی، نفس، عقل، فطرت و اختیار انسان منشأ کرامت ذاتی انسان هستند و هر یک از آنها نقش ویژه‌ای در کرامت اکتسابی انسان دارند. ایشان به عنوان یک فیلسوف الهی با استفاده از مبانی عقلانی و وحیانی، تبیین خدامحورانه از کرامت اکتسابی انسان دارد که بر اساس آن، بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی انسان، کمال حقیقی نفس در تقرب به خداوند و فانی شدن در اوست و انسان می-تواند در اثر حرکت اشتدادی و صعودی نفس خود و بهره‌گیری از قوه عقل و گرایش‌های فطری در افعال اختیاری خود از کرامت‌های وجودی شدیدتری برخوردار شود و در نهایت، به بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی که رسیدن به مرتبه تجرد عقلی و فوق عقلی و مقام فنای الهی است، نایل آید.
تبیین و تحلیل رابطه قضا و قدر و بداء از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و عرضه آن بر کتاب و سنت
نویسنده:
نویسنده:علی مصطفی؛ استاد راهنما:محمد رضاپور؛ استاد مشاور :محمدعلی قدسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از مسائل ناظر به افعال الهی، مسأله قضا و قدر و بداء و ارتباط بین آنهاست که آیات و روایات به این مسأله تأکید زیادی دارد. نوشتار حاضر این مسأله را در اندیشه علامه طباطبایی با عرضه آن بر کتاب و سنت مورد بررسی قرار داده است. علامه قضا و قدر را بر اساس نظام علیت و معلولیت تفسیر می کند و قضا را نسبت شیء به علت تامه اش و قدر را نسبت شیء به علل ناقضه می داند. در عالَم، قانون اسباب و مسببات حاکم است و این قانون تبدیل و تبدل نمی پذیرد. از طرفی، این قانون حاکم در جهان، نیز محکوم یک قانون فوقش است که آیات و روایات این مطلب را برای خدا ثابت کردند و برای خداست که امور را تقدیم یا به تأخیر بیندازد. در سایه این دو حقیقت، یک صبغه توحیدی در روح و جان انسان پیدا می شود. حقیقت اول، انسان را به تمسک به اسباب و سنت های حاکم در جهان می کشاند؛ البته با اذن خدا. حقیقت دوم نیز انسان را به قدرت خدا که قاهر و غالب بر همه این نظام اسباب و مسببات عالم است، توجه می دهد. بله، این سبب قاهر، گاه یک سبب طبیعی نامعلوم و گاه یک سبب غیر طبیعی است. این سبب و اسباب با اختیار و عمل انسان منافاتی ندارد، بلکه تقدیر و عمل انسان به منزله روح و جسد است. در برخی از تقدیرات الهی بداء رخ می دهد و تقدیری بر تقدیر دیگر واقع می شود همچون دعا. این مسأله در آیات و روایات با تمایز بین لوح محفوظ و لوح محو و اثبات مورد تأکید قرار گرفته است که منافاتی با یکدیگر ندارد. بنابر بررسی دیدگاه علامه با توجه به آیات و روایات، بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا منحصر در عالم مجردات نیست و در عالم ماده نیز حاکم است و از‌ این‌ منظر گام جدیدی در این زمینه‌ برداشته‌ و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، سازگاری بیشتری ایجاد نموده‌است‌، امّا در مسأله قدر از این‌ عمومیت دست کشیده و مرتبه‌ قدر‌ را تنها به عالم ماده‌ نسبت‌ داده است و حال آنکه بر اساس آیات و روایات، قدر نیز مانند قضا‌ به‌ مرتبه خاصی از جهان‌ هستی‌ اختصاص ندارد، بلکه در تمام آن جاری است. البته در این پایان نامه، توجیهی برای این مورد افتراق نیز ارائه شده است. بنابراین، مطالبی که علامه در تبیین قضا و قدر، و به خصوص در تبیین رابطه آن با بداء مطرح نموده اند حداکثر سازگاری با آیات و روایات را دارند که توجه به این دو نظام حاکم و محکوم، انسان را در حالت بین خوف و رجاء قرار می دهد؛ و خداوند می خواهد مؤمن در این حالت زندگی کند تا به مراحل عالیه کمال و قرب به او برسد.
وحی از منظر علامه طباطبایی و سویین برن
نویسنده:
نویسنده:سیده‌لیلا موسوی؛ استاد راهنما:رسول رسولی‌پور؛ استاد مشاور :عطیه زندیه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از مهم‌ترین چالش های ادیان ابراهیمی مسئله وحی است که به تأیید و تصریح کتب مقدس و قرآن و با تأیید معجزه بودن آن موردپذیرش پیروانشان قرارگرفته است. صرف‌نظر از اختلافات میان ادیان در مورد وحی می‌توان گفت که وحی در کنار عقل شاخصه اصلی نبوت و راهی است که خداوند به‌منظور روشن شدن حقایق پیش روی انسان می‌گشاید تا وی را به‌سوی سعادت، رهنمون سازد. اهمیت این موضوع به‌قدری است که همیشه موردتوجه اهل اندیشه قرار داشته است و در سنت‌های گوناگون فلسفی- دینی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در این میان نظریه‌پردازان و اندیشمندان مسیحی و مسلمان سهم ویژه‌ای در مورد این موضوع داشته‌اند. سید محمدحسین طباطبایی و ریچارد سوئین‌برن، از فلاسفه و الهی‌دانان بزرگ جهان اسلام و مسیحیت، ازجمله کسانی هستند که با توجه به اعتقادات دینی خود، در حمایت از امتیاز آموزه‌های وحیانی تلاش کرده‌اند. در این پژوهش از روش توصیفی به بررسی تطبیقی آراء و نظرات این دو فیلسوف معاصر دینی پرداخته‌شده است. بررسی‌ها ما را به این نتیجه می‌رساند که علی‌رغم تلقی متفاوتی که به‌تبع معتقدات دینی میان آن‌ها در مورد چیستی و ماهیت وحی اصیل وجود دارد، در مسائلی نظیر ضرورت وحی و اثبات وحی که ذیل این موضوع مطرح می‌شوند و برخی از تقسیم‌بندی‌هایی که ارائه می‌دهند، اتفاق‌نظر دارند. سوئین‌برن درباره وحی، دو ادعای مسیحی؛ یعنی «ظهور و تجلی خدا از طریق تجسد» و «انتقال پیام الهی از طریق انبیاء به انسان‌ها» را می‌پذیرد. این در حالی است که در اندیشه مبتنی بر اسلامِ علامه طباطبایی ادعای اول به‌ هیچ‌وجه پذیرفته نیست و تنها انتقال پیام الهی از طریق ظهور حقایق وحیانی به افراد برگزیده مورد تأکید قرار می‌گیرد.
نظر خواجه نصیر الدین طوسی درباره حسن و قبح ذاتی عقلی و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:عطیه نایب آقایی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حسن و قبح یا خوبی و بدی اخلاقی که به کارهای اختیاری آدمی تعلق می‌گیرد و منشأ صدور امر و نهی اخلاقی شناخته می‌شود، از دیرباز مورد بحث بوده و فلاسفه اخلاق، بویژه درباره چگونگی و منشأ آن گفتگو کرده و نظریاتی را ابراز داشته‌اند. چنانچه فلاسفه ای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبائی نیز در این خصوص نظریاتی را ابراز داشته‌اند که از جهاتی بدیع است. آنچه در پژوهش حاضر بدان پرداخته شد، پیرامون نظریه علامه طباطبائی شامل دو بخش اصلی واقعیت حسن و قبح و منشأ آن بود. در قسمت نخست، از نظر علامه از نوع اعتبارات ذهنی، و در قسمت دوم متکی به اعتبار دیگری به عنوان اعتبار وجوب یا ضرورت بود که خود سه شعبه داشت، ضرورت اکتساب، ضرورت اجتناب و لاضرورت. همچنین در همین راستا با توجه موضوع پژوهش به تحلیل و بررسی تفاوت نظر خواجه با فیلسوفان گذشته و علامه طباطبایی در خصوص حسن و قبح ذاتی عقلی پرداخته است. همچنین به برآیند نظر ایشان با خواجه نصیرالدین طوسی پرداخته شده است.
تبیین اخلاق حرفهای تدریس: تأملی بر دیدگاههای دیوید کار و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
نویسنده:سمانه امینی مشهدی؛ استاد راهنما:ابوالفضل غفاری؛ استاد مشاور :بختیار شعبانی ورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حرفه تدریس در برگیرنده مسائل پیچیده و غامضی است که با امور اخلاقی فراوانی عجین گردیده است. در راستای تعالی اخلاق حرفه‌ای معلمان، پژوهشگر، درصدد است تا در این رساله ابتدا تأکیدی بر اولویت و اهمیت بُعد اخلاقی در کنار بُعد فنی تدریس داشته باشد؛ چراکه در کاربرد عملی دانش ترجیحاً علمی و فنی، رفتارهای عقلانی وجود دارند و این نوع دانش، نمی‌تواند برای حل مشکلات تدریس کافی باشد. هم‌چنین، به ‌دلیل اهمیت بررسی دیدگاه فیلسوفانی از غرب و شرق، به‌منظور یافتن و تحلیل وجوه اشتراک و افتراق آنان در قلمرو مهمی چون اخلاق تدریس و نظریه‌پردازی درباره تعالی اخلاق حرفه‌ای معلمان در نظام آموزش‌وپرورش ایران، پژوهشگر در این رساله تمرکز خود را بر جستجوی نگاه دو فیلسوف معاصر در اخلاق و استنتاج دلالت‌های نظریه‌های آن‌ها بر چگونگی تصمیمات و قضاوت‌های اخلاقی در تدریس قرار داده است. ضمن آن‌که میدان دادن به عقل عملی و ثبات گزاره‌های اخلاقی به‌عنوان نقطه‌ای مشترک در مواضع کار و علامه طباطبایی لحاظ شده است؛ بررسی ظرفیت عقل عملی (فرونسیس) از منظر کار؛ اعتباریات و ایمان ارادی از منظر علامه طباطبایی و دلالت‌های آن‌ها در موقعیت‌ها و دوراهه‌های اخلاقی تدریس، از اهداف مهم این رساله است. به این منظور، ابتدا ظرفیت عقل عملی(فرونسیس) در اخلاق تدریس بر اساس دیدگاه‌های کار بررسی‌شده است و سپس با الهام از دیدگاه‌های وی در این زمینه، از مواضع علامه طباطبایی دربارۀ اراده ایمانی، دلالت‌هایی برای قضاوت‌های اخلاقی اثربخش در فرایند تدریس استنتاج منطقی می‌شود. به‌زعم کار، فرونسیس ارسطویی، نظم‌دهنده و کنترل‌کننده احساسات، تمایلات، خواسته‌ها در شرایط و موقعیت‌های تدریس است که با پیشرفت مَنِش معلمان نیز سروکار دارد. از مواضع علامه طباطبایی نیز می‌توان استنباط نمود که در قضاوت‌های حرفه‌ای تدریس، علاوه بر عقل عملی به‌عنوان بُعدی ادراکی، ایمان، اراده و عمل نیز دارای اهمیت است. براین اساس، هرقدر ایمان در مراحل قلب، زبان، فکر و عمل، با وساطت اراده تقویت شود، اعتبارسازی اخلاق حرفه‌ای معلمان مؤمن صالح در مواجهه با موقعیت‌ها و دوراهه‌های اخلاقی تدریس نیز تقویت می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 1494