جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 104
بررسی تطببیقی مجموعه دیدگاهها و آموزه‎های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی، ابن سینا، مطهری) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت‏های معلمان و مربیان کشورمان
نویسنده:
لیلا افضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به منظور بررسی تطبیقی و تحلیلی مجموعه دیدگاهها و آموزه های تربیتی دانشمندان مسلمان (غزالی ، ابن سینا ومطهری ) و تحلیل و کاربرد آنها بر فعالیت های مربیان کشورمان تحقیقی با روش توصیفی و با رویکرد تطبیقی انجام شد .سؤالاتاصلی این تحقیق عبارتند از :1)اندیشۀ تربیتی غزالی چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟2)اندیشۀ تربیتی بوعلی سینا چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟3)اندیشۀ تربیتی مطهری چیست و کدام دلالت های تربیتی در خصوص ارکان تربیت از آن می توان استنتاج کرد ؟4)تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاههای تربیتی غزالی ،بوعلی و مطهری در زمینۀ تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان تربیت به طور اخص چیست ؟5)توصیه ها و آموزه های تربیتی دانشمندان مورد مطالعه ،در فعالیت های تربیتی معلمان و مربیان امروز کشورمان چیست ؟این تحقیق با روشفرانک هیگلر که یک روش مطلق و انتزاعی است انجام شده است.که مراحل این روش بدین صورت بوده (توصیف ،تعبیر ،همجواری و مقایسه ).در سؤال اول اندیشۀ تربیتی غزالی بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که غزالی به جنبۀ پرورشی و اخلاقی و اخروی تربیت توجه میکند و همین طور برای تعلیم و تربیت جنبۀ سلب و ایجابی قائل است و تعلیم و تربیت را تدبیر نفس و باطن از طریق اعتدال بخشی تدریجی به قوا و تمایلات به وسیلۀ معرفت ، ریاضت و استمرار برای نیل به انس و قرب الهی می داند . و اهداف تربیت را به غائی ، میانی و جزئی تقسیم می کند و همینطور برنامۀ آموزشی اش را بر اساس شرع قرار داده و در روش تربیت روش های زیادی را بر شمرده از قبیل آموزش ، تحریک انگیزه ، تکرار و تمرین و... و برای معلم جایگاه خاصی قائل است و در اصل می توان گفت معلم محور است و به آموزش دختران توجه کرده است .در سؤال دوم اندیشۀ تربیتی ابن سینا بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که ابن سینا به تعلیم و تربیت در کتابی جداگانه ( تدابیر المنازل ) پرداخته و تربیت را بر اساس شکل گیری عادت ها می داند و تعریفی که از تربیت ارائه میدهد این گونه است :برنامه ریزی و فعالیت جامعه و فرد در جهت سلامت خانواده ، رشد کودک و تدبیر شؤن اجتماعی برای وصول انسان به سعادت در دنیا و پس از مرگ .همین طور اهداف تربیت را به غائی و میانه ای و واسطه ای تقسیم می کند و به سه برنامه توجه خاص دارد ؛ آموزش قرآن و تلفیق مبانی دینی ، آموزش اصول و قوائد زبان از 4 منظر ( روانشناسی ، زبان شناسی ، بیولوژی و تعلیم و تربیت) ، آموزش هنر و پیشه . و به 4 روش در تربیت اشاره دارد (ایجاد عادات مطلوب ، تشویق و تنبیه ، پند و نصیحت ، داشتن دوست و همنشین خوب ) و به نقش الگوئی معلم توجه دارد و به تربیت معلمان حساسیت خاصی نشان داده است و برای دانش آموز مراحل سنی در نظر گرفته است .و در سؤال سوم اندیشۀ تربیتی مطهری بررسی شده است و نتایج حاصل از آن نشان داد که مطهری تربیت صحیح را زمانی متحقق می داند که به رشد و پرورش استعدادهای انسانی توجه شود و تعادل و هماهنگی میان استعدادهای انسانی برقرار شود و استعدادها در حد عالی از فعلیت به ثمر برسند و تربیت را پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها ( عقلی ، اخلاقی ، دینی ، هنری و خلاقیت ) و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آنها تا متربی به حد کمال برسد . اهدافی که برای تربیت در نظر گرفته با اهداف تعلیم و تربیت اسلامی مطابق است از قبیل : فرد و اجتماع هدف تعلیم و تربیت اسلامی ، شناخت خدا و نزدیک شدن به او ، برقراری عدل و قسط در جامعۀ اسلامی و در برنامه تربیت به عمل و عاقبت بینی توجه کرده و برنامه را بر اساس علائق و حکمت های ذوقی قرار داده و روشهای چندی را برشمرده از قبیل تبشیر و انذار ، تذکر ، روش تعقلی ، ایجاد انس و... و در بحث معلم از انبیاء الهی به عنوان کاملترین معلمان بشریت نام می برد و به بلوغ روحی و جسمی دانش آموز توجه خاص کرده است .و در سؤال چهارم تحلیل تشابهات و تفاوت های موجود در دیدگاه دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بررسی شده است و نتایج حاصل نشان داد که :هر سه دانشمند نگاهی مشابه به تعلیم و تربیت به طور کلی و ارکان آن به طور جزئی داشته اند و از منظر دین به تربیت نگاه کرده اند . هر سه جنبۀ اخروی تربیت را در نظر گرفته اند (قرب الهی ،سعادت و کمال ).ابن سینا و مطهری مستقیما ًبه بحث تربیت پرداخته اند ولی غزالی به صورت غیرمستقیم و در لابلایآثارش از تربیت صحبت کرده است .غزالی و مطهری در تعریف تربیت به بحث اعتدال و تعادل توجه کرده اند ولی ابن سینا آن را مطرح نکرده است .مطهری در مقایسه با ابن سینا و غزالی می توان گفت یک بحث جدید در تربیت را مطرح می کند که فطرت نام دارد . و در تعریف تربیت ابن سینا به خانواده توجه کرده است . وتعریف مطهری از تربیت این گونه است پرورش دادن و به فعلیت رساندن تمامی استعدادها و ایجاد تعادل در هماهنگی میان آنها استتا متربی به حد کمال برسد .اهداف تربیتی مربیان یک جامعه با فرهنگ و مذهب مشترک معمولا ًمشابه می باشد .و اهداف تربیتی با کمال نهایی انسان سازگار است و هر سه دانشمند هدف غایی تعلیم و تربیت را نزدیکی به خدا می دانند .ـ در بحث برنامه هم می توان گفت ؛گر چه هر سه دانشمند تقسیم بندی متفاوتی از علوم ارائه دادند و مواد درسی پیشنهادی آنها کمی متفاوت بود ولی هر سه اندیشمند قرآن و احادیث را در برنامه شان مد نظر داشتند و فقط غزالی می گوید فقط فیزیک و فلسفه و ریاضی را تحریم کرده است در صورتی که در قرآن موردی نیست که علوم تجربی را تحریم کرده باشد و آنچه را که غزالی در مورد تحریم فیزیک ،فلسفه و ریاضی می گوید نظر شخصی اوست و نه اسلام (حسینی علی اکبر ،ص 68 ،1379 ) .در مورد روش ها می توان گفت :برخی از دانشمندان مورد مطالعه به برخی روش ها اهمیت بیشتری داده اند و به برخی دیگر کمتر ، مثلا ًمطهری و غزالیبیشتر به تعقل اهمیت داده است درروش تربیتی ایجاد عادات مطلوب را هر سۀ دانشمندان مسلمان به آن پرداخته اند وهمین طور به روش تشویق و تنبیه هر سه توجه نشان داده اند که از تشابهات نظریه های آنان محسوب می شود ،هر سۀ دانشمندان ـحتی المقدور ـ از تنبیه بدنی کودک بر حذر می داشتند و در مرحلۀ آخر آن را روا می داشتند و مطهری از لزوم آگاهی از علت تشویق و تنبیه نیز صحبت می کند که اگر مشخص نباشد اثر سوء تربیتی دارد .غزالی نسبت به ابن سینا و مطهری به روشهای زیادی اشاره کرده است مثل آموزش ،بر انگیختن انگیزه ،نمونۀ برتر،عبرت آموزی، تشبیه معقول به محسوس ،استفاده از مثال و داستان و حکایت و شعر ،خلوت گزینی ،تضعیف ،تقویت، تخویف ،اقناع ،القا ، تلقین ،ایجاد عادت ،تزکیه ،مجاهدت و ریاضت و...درروش پند و اندرز غزالی و ابن سینا تشابه نظر دارند و مطهری زیاد به این بحث نپرداخته ودر جایی دیگر از مراقبه و محاسبه مطهری به عنوان برنامه ای برای تربیت نام برده در حالی که غزالی از آن به عنوان یک روش تربیت استفاده می کند .و در سؤال پنجم به توصیه ها و آموزه هائی که میتوان از آراء دانشمندان ( غزالی ، ابن سینا و مطهری)بدست آورد اشاره شده است و می توان گفت از هر عبارت و از هر جملۀ این دانشمندان می توان آموزه هائی را بدست آورد ولی فقط به موارد چندی اشاره شده است .از نظر هر سه اندیشمند معلم جایگاه والایی دارد و متعلم باید به او احترام بگذارد .در بحث معلم ،غزالی و ابن سینا دقیقا ًدر یک عبارت تأثیر گفتار و رفتار معلم بر دانش آموزان تشابه نظر دارند ولی مطهری همین را در عبارت دیگری عامل بودن معلم قبل از ناصح بودن آن عنوان می کند .غزالی و ابن سینا از والدین به عنوان مربیان و معلمان کودک یاد می کنند ولی مطهری مطرح نکرده است . می توان گفت غزالی معلم محور می باشد و به عدم دریافت مزد تأکید کرده است که ابن سینا و مطهری مطرح نکرده اند . در دیدگاه دانشمندان مورد مطالعه به موارد زیادی اشاره شده ولی از هر کدام به چند مورد اشاره می شود ؛از موارد مهم در دیدگاه غزالی آموزش در جهت کسب رضای خدا و عدم دریافت مزد و اجرت و هیبت معلم میباشد .در دیدگاه ابن سینا شناخت تفاوت های فردی و تخصص در تعلیم و تربیت است و در دیدگاه مطهری روح علمی دادن به متعلم و رفق و لینت و پرهیز از خشونت می باشد .در بحث دانش آموز غزالی و ابن سینا به بحث سختی ها در دوران کودکی اهمیت زیادی قائل شده اند ولیابن سینا به آن نپرداخته است .و مواردی که غزالی به آن اشاره می کند عبارتند از حس تقلید و اهمیت کودکی، دور نگه داشتن کودک از دوستان و همسالان و همنشینان بد ،توجه به همکاری و دوستی بین دانش آموزان و احترام و اطاعت از معلم ،توجه به کودکان ناشایست و هدایت آنان ،تأکید به آموزش دختران ،تأکید به عمل به آموخته ها توسط دانش آموزان و همین طور مواردی که ابن سینا به آن اشاره می کند وجود مراحل سنی ، رعایت تفاوت های فردی و آموزش گروهی است و مواردی که مطهری به آن اشاره کرده است آزادی متعلم هنگام یادگیری ،توجه به بلوغ روحی و جسمی متعلم در فرایند یادگیری و لزوم توأم بودن عقل و علم است . و در آخر می توان گفت هر سه این اندیشمندان راجه به هدف ،برنامه ،روش ،معلم و دانش آموز نظرات مشابهی داشتند و فقط در برنامه بود که غزالی مخالفت خود را با علوم طبیعی بیان کرده است ، در حالی که دو اندیشمند با آن مخالفتی نداشتند.
فلسفه امر به معروف و نهی ازمنکر در امر تربیت
نویسنده:
تهمینه یونس‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درک درست از این موضوع و عملیاتی کردن آن در بین افراد جامعه، مستلزم آگاهی از فلسفه آن یعنی چیستی (ماهیت)، چرائی (ضرورت و اهداف) و چگونگی (اصول و روش) می باشد. بدین منظور این تحقیق تلاش داشته است با بهره گیری از روش تحلیل فلسفی فرارونده و روش استنتاجی در قالب قیاس عملی، فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار دهد. نتایح حاصل گردیده از تحقیق، در خصوص ماهیت و قلمرو امر به معروف و نهی از منکر دربرگیرنده، موضوع واجب و همگانی بودن، قوام شریعت دین، وظیفه پیامبران و صفت اولیاء و مومنین بوده است.موضوع چرائی یعنی اهداف شامل دستیابی فرد و جامعه به کمال، اصلاح جامعه، بصیرت و خودآگاهی، تعهد آفرینی، جهانی شدن نیکی ها،ضامن اجرای قوانین الهی و منشا و ظهور و بروز رحمت الهی و چگونگی دربردارنده اصول دارا بودن معرفت، اصلاح شرایط، مسئولیت پذیری، اجتماع، پاسداشت کرامت آدمی، تذکر و عمل گرایی، متناظر با آنها روش های اعطای بینش، زمینه سازی، تغییر موقعیت، مواجهه بانتایج عمل، تحریک ایمان، کلام نرم ولین، اندرز و موعظه و الگوسازی بوده است.
تبیین تکثرگرایی در اندیشه پست‌مدرنیسم و چالشهای آن برای تربیت دینی و اخلاقی
نویسنده:
فاطمه حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جهان معاصر اصول، مبانی وآموزه‌های پست‌مدرنیستی در حال گسترش است و بیش از یک دهه است که تفکر پست‌ مدرنیسم در عرصه های مختلف مسایل تازه‌ای را باعث شده؛ در عرصه‌ی تعلیم و تربیت نیز پرسشها و نگرشهای جدیدی را به میان آورده است. با وجود آنکه پست‌مدرنیست‌ها درباره‌ی تربیت دینی اخلاقی، به طور خاص و صریح به بحث نپرداخته‌اند؛ ولی با توجه به ویژگیهای پست مدرنیسم، می‌توان دلالتهای ضمنی در زمینه‌ی تربیت دینیاخلاقی‌، و جنبه‌های مختلف آن استنتاج کرد. تکثّرگرایی، چندگانگی، ساختارشکنی و توجه به هویت، سیاست، اندیشه و حتی زبان را شاید بتوان از مفاهیم اساسی معرفت‌شناسی پست‌مدرنیسم دانست یکی از ابعاد مهم پست‌مدرنیسم در تحقیق حاضر، تکثّرگرایی یا پلورالیسم است که بیشتر از جنبه‌ی دینی مورد توجه قرار گرفته است.پست‌مدرنیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با تأکید بر مسایلی چون جهان شمولنبودن، عدموجودواقعیتیا حقیقتثابت، تکثّرگرایی و اهمیت دادن به تفاوتها و ضدیت با اقتدارگرایی و همچنین نفی سلسله مراتب و... ،چالشها و مسائلی را در خصوص تربیت دینی و اخلاقی به خصوص در جوامع بنیادگرا ایجاد می کند، مخالفت پست-مدرنیستها به‌ویژه پساساختارگرایان با مسائل مذکور انتقادهای فراوانی را به همراه داشته است، چرا که اصولی که پست مدرنیستها با آن مخالفند در تربیت دینی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین ما در تحقیق حاضر برآنیم تا چالشهای تکثرگرایی پست‌مدرن در تربیت دینی و در نهایت انتقادات وارد بر این اندیشه را در حوزه ی تربیت دینی و اخلاقی، تبیین نماییم.
بررسی ارتباط مبانی معرفت شناختی و دیدگاههای تربیتی مولوی
نویسنده:
امیدعلی اکبری احمد محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
مبانی و اصول تربیتی قصص قرآن کریم
نویسنده:
جمیله غفاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این تحقیق تبیین مبانی و اصول تربیتی قصص قرآن‌کریم براساس اصول ومبانی تربیتی دراسلام بیان شده است. روش تحقیق دراین پژوهش توصیفی و تحلیلی است . وجامعه پژوهش مجموعه قصص قرآن درنظرگرفته شده است .نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که؛ داستان‌های قرآن‌ بر یک مبنای واحد که همان انسان‌شناسی است استوار می‌باشد.بیشترین تأکید در داستان‌های قرآن بر چهار اصل (توحید، محبت، تفکر و آزادی و مرگ‌اندیشی) می‌باشد. در ارتباط با علل تکرار داستان‌ها و تمثیلات قرآن می‌توان به موارد متعددی اشاره کرد. از آن جمله تکمیل تصویرها (پیام‌ها)؛ نشانه وحی کتاب الهی؛ اصالت دادن به محتوا؛ عبرت‌آموزی؛ آرامش دل پیامبر‌اکرم(ص) و مومنان؛ اهمیت روش حفظ و تکرار و تفاوت فردی. و در ارتباط با علل استفاده خداوند از قصص در قرآن چنین می‌توان استدلال کرد: 1- علل استفاده از داستان‌ها در قرآن: بهره‌گیری تربیتی؛ تاریخ‌نگاری؛ دلداری به‌پیامبر و مومنان؛ آشنایی با سنت‌های حاکم بر تاریخ؛ بلاغ؛ بیان اعجاز غیبی قرآن؛ بیان نتایج اعتقادی و اخلاقی؛ ابلاغ پیام و حجت؛ انذار(هشدار) و عبرت‌گیری. 2- علل استفاده از تمثیلات در قرآن: نیل به معرفت؛ درک همگانی؛ اهداف تربیتی؛ تذکر و یادآوری؛ تفکر و اندیشیدن؛ درک برای عالمان؛ حسی نمودن مسائل عقلی؛ ایجاز؛ کاستن از تلخی پند؛ ایجاد تنوع و خاموش کردن افراد لجوج.از جمله نتایج این پژوهش می توان به نکات زیر اشاره کرد. 1- با توجه به اهمیت شیوه خاص بیان قرآن و بهره گیری از انواع تمثیل در قصص قرآن می توان در مقوله روشهای تدریس با توجه به محتوای درسی ،در دروسی که نیاز به تغییر نگرش ، حسی بودن مسائل عقلی ، انتقال معانی بسیار در قالب الفاظ مختصرو ...استفاده نمود.2- با توجه به اصل تدریجی بودن تربیت و رعایت نزول آیات بر همین اساس وسایر اصولی که در این پژوهش به آنها اشاره شده است می توان با الگو برداری از شیوه بیان قصص به ارتقاءسطح مطلوبیت و تسهیل و کارایی امر آموزش برای کودکان و نوجوانان بهره برد.3- با توجه به بحث آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان و تاثیر فراوان قصه در آموزش فلسفه می توان قصص قرآن را به عنوان غنی ترین منابع در این زمینه بکار گرفت.
مقایسه انتقادی دیدگاه‌های تربیتی جان دیوئی و امام فخر رازی
نویسنده:
خدیجه قنبرلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به مقایسه و بررسی اندیشه های تربیتی جان دیویی و فخررازی می پردازد و هم چنین انتقاد از اندیشه های تربیتی آنها به بررسی دیدگاههای فلسفی آنها پرداخته است. در فصل اول مقدمات و کلیات تحقیق آمده است، در فصل دوم پیشینه و ادبیات تحقیق و بیوگرافی دیویی و فخررازی و خلاصه ای از دیدگاههای فلسفی آنها آمده است. در فصل چهارم با توجه به سوالات تحقیق، محقق در رابطه با مواردی همچون دیدگاههای آنها نسبت به کودک، آموزش و پرورش، و اهداف آن، برنامه درسی، روشهای آموزش و... آمده است. در نهایت در فصل پنجم انتقادات وارده بر دیدگاههای تربیتی این دو مربی بزرگ آمده است. روش تحقیق، سندی تحلیلی و مقایسه ای استدلالی با بررسی کتابها، آثار و مقالات فخررازی و دیویی و اظهار نظر دانشمندان دیگر در مورد فلسفه تربیتی آنهاست. واژگان کلیدی این تحقیق تربیت، هوش، تجربه، شناخت، یادگیری فعال، حل مساله، رشد شناختی، رشد ، پراگماتیسم است.در اندیشه های تربیتی این دو همانندیهای بسیاری وجود دارد، که عبارتند از: کودک محوری بها دادن به فعالیت کودک، ارزش تربیتی بازی، نقش رغبت و آزادی در آموزش و پرورش، تربیت اخلاقی و اجتماعی، روشهای آموزشی و برنامه درسی.در مواردی هم افتراقاتی در اندیشه های تربیتی آنها دیده می شود، که عبارتند از: رشد و مراحل آن، اهداف و اصول آموزش و پرورش، برنامه درسی، تجربه و ویژگی های آن و هوش.طبق یافته های تحقیق، در بررسی اصول هر دو در تربیت عقلانی و تدریجی بودن تعلیم و تربیت و در بررسی روش های تعلیم و تربیت در تکریم کودک و روش های تفکر، نگرش انتقادی و حل مسأله توافق دارند. فلسفه تربیتی آنها در مورد اهداف تعلیم و تربیت، تربیت دینی، ارزش شناسی، و معرفت شناسی تفاوت با هم دارند.
ویژگی‌های تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه جعفری
نویسنده:
فاطمه فرحناک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحقیق حاضر به تبیین و تحلیل ویژگیهای تعلیم و تربیت از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری می‌پردازد. علامه جعفری صاحب نظری است که آراء تربیتی ایشان برگرفته از قرآن، نهج البلاغه و گاهی مثنوی معنوی است. مساله اساسی تحقیق موجود، از دیدگاه علامه جعفری آن است که چه ویژگی‌هایی برای تعلیم و تربیت مطرح می‌باشد؟ این تحقیق به روش تحلیلی – استنباطی با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام گرفته است که در آن با جستجو در منابع اسلامی، منابع تعلیم و تربیت، کتب مرجع و تمامی آثار موجود علامه جعفری به بررسی موضوع تحقیق مبادرت گردیده است. استاد جعفری در مبحث تعلیم و تربیت چهار رکن را مطرح می‌کند. رکن اول: مبانی تعلیم و تربیت، رکن دوم: اهداف تعلیم و تربیت، رکن سوم: معلم و مربی، رکن چهارم: انسان مورد تعلیم و تربیت . مبانی فلسفی تعلیم و تربیت از نگاه علامه برچهار محور اساسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی، ارزش شناسی نهادینه شده است و همچنین فلسفه تربیتی اسلام مقبول ایشان می‌باشد. در اصول تعلیم و تربیت به یک سلسله اصول کلی و اصول اسلامی معتقدند که عبارتند از: اصل فعالیت، اصل تدریج‌، اصل ضرورت هماهنگی بین مدرسه و اولیا، اصل تفرد، اصل عمل و عکس العمل، اصل توازن عقل و احساس، اصل تذکر، اصل عزت، اصل کمال و همچنین ایشان معتقدند هر کس اصول تعلیم و تربیت را جدی نگیرد دچار پوچی خواهد شد. از نظر استاد در تعلیم و تربیت اهداف زیر پیگیری می‌شود. تعدیل احساسات خام و غرایز حیوانی و تصحیح اندیشه‌های غلط حاکم بر ذهن انسان، تلقین و قابل پذیرش ساختن واقعیات و آرمانهای عالی انسانی، توجیه و تفسیر قدرت، آشتی دادن انسان با خویشتن، در اهداف تعلیم و تربیت به سه ماده از جمله تعقل، قدرشناسی از فرهنگ، پرورش خلاقیت خیلی تاکید کرده‌اند و معتقدند معلمان باید احساسات خام متربی را آرام آرام به تعقل مبدل سازند تا او را به خود شکوفائی برسانند. هر اندازه انسان برای مواد و محتوای تعلیم و تربیت اهمیت بیشتری بدهد به همان نسبت برای یادگیری آن مواد بیشتر اقدام خواهد کرد و استاد موادی را برای تعلیم و تربیت عنوان کرده‌اند که عبارتند از: اهمیت درک و به کاربردن دانش، تماس با اندیشه‌های مهم، ارزشهای معنوی و اخلاقی، مهارتهای اصولی، کارآمدی شغلی، سازگاری بهتر بازندگی خانوادگی، رضامندی موثر، سلامت بدنی و روانی، تغییر شخصیت برای سودمند بودن به آگاهی و دانش و درک حقیقت، به وجود آوردن علاقه‌های پایدار، صلح جویی، تجدید مداوم و فهماندن اینکه بشر مقیاس جهان است و همچنین معتقدند مواد فوق کلیاتی هستند که مطلوبیت آنها مورد تردید نیست. آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد بیان ملاکها، اصول و انگیزه‌های آن مواد می‌باشد و همچنین در مبحث روشهای تعلیم و تربیت به راهبردهای آموزش غیر مستقیم و مستقیم و آموزش تعاملی و روشهای تربیتی اسلامی تاکید دارند. روشهای غیر مستقیم عبارتند از: روش عبرت آموزی، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، روش الگویی و همچنین به روشهای تعاملی از جمله روش پرسش و پاسخ اشاره کرده‌اند و روشهای آموزش مستقیم به روشهایی مانند روش تکرار و تمرین، روش ابراز توانایی‌ها، روش تشویق و تنبیه، روش تربیتی تحریک به حقیقت جویی، روش پرورش هنر در پرتو احساسات تصعید شده اشاره کرده‌اند و برخی از روشهای تربیت اسلامی از جمله، روش یادآوری نعمت‌ها، روش تربیتی موعظه حسنه، روش تزکیه و ریاضت ، روش محبت و روش مراقبه و محاسبه را یادآوری کردند. از منظر استاد اولین و حقیقی ‌ترین معلم و مربی خداوند است پس انسان باید شایستگی احراز مقام نمایندگی خدا را از او بخواهد. همچنین در بحث معلم و مربی به سه بعد، از جمله بعد ماشینی، بعد غیر ماشینی، بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی اشاره کرده‌اند و استاد جعفری بعد فوق ماشینی یا بعد معنوی را قبول دارند و برای این نوع معلمان شرایطی از جمله اخلاص، ایمان، آگاهی و دانش معلم، فعالیت معلم و مربی، عشق و علاقه به پیشرفت دانش آموزان، استمداد از خدا، کردار موثر از گفتار، سوال شایسته، انعطاف پذیری معلم را متذکر شده‌اند.
تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرجس غلام رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت انجام گرفته‌است، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شد.در این پژوهش ابتدا به تعریف و تبیین معرفت و شناخت، روش‌های کسب معرفت، منابع شناخت، رویکردهای مختلف شناختی و از میان آن‌ها به طور دقیق به نسبی‌گرایی معرفت-شناختی و سپس به بررسی و تحلیل تکثرگرایی معرفتی پرداخته شد. در نهایت ضمن استنتاج دلالت‌های تربیتی منتج از این رویکرد، به نقد و تحلیل این دلالت‌ها، طبق مبانی و اصول جهان-بینی اسلامی و آراء و نظرات صاحب‌نظران این عرصه پرداخته‌ شد. با توجه به این‌که تکثرگرایی معرفتی نقش ریشه‌ای و مبنایی برای انواع دیگر تکثرگرایی و همین‌طور بعضی از رویکردهای فلسفی عصر حاضر دارد، پذیرش و عدم پذیرش تکثرگرایی معرفتی، می‌تواند فرد را به دیگر رویکردهای تکثرگرایی رهنمون سازد.. بنابراین دلالت‌های تربیتی بدست آمده از تکثرگرایی معرفتی، کم وبیش می‌تواند منتج از همه این رویکردهاباشد. در این‌جا، ضرورت و اهمیت پرداختن به این تکثرگرایی معرفتی، در عرصه تعلیم و تربیت و ارزیابی تأثیرات آن درنظام تعلیم و تربیت، احساس می‌شود. طبق نظر اسلام و متفکران عرصه تعلیم و تربیت، برخی از اصول این رویکرد، مانند نسبیت گرایی در مبانی و اصول تعلیم وتربیت، نفی الگو ومعیارصحیح، تأکید بیش از حد به تفاوت‌ها و تأکید بر بی‌ثباتی و بی‌هویتی فرد و جامعه از جمله مواردی است که در نظام تعلیم و تربیت خلل ایجاد خواهدکرد و می‌توان گفت این دلالت‌ها ناقض اصول تعلیم و تربیت است.
بررسی مقایسه‌ای جایگاه علوم انسانی در برنامه درسی اگزیستانسیالیستی و برنامه درسی اسلامی
نویسنده:
مریم تقوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علوم انساني ، عهده دار پژوهش و كاوش در احوال درونی، حیات معنوی، اجتماعی و رفتاری انسان به عنوان فاعل شناسايي است. هدف اين علوم فهم، ادراك و تفاهم و روش آن تفسير است.علوم انساني برمبناي نوع نگاه به حقيقت انسان وموقعيت وي در هستي تبيين مي‌شود. بدين‌سبب مي‌توان آن را علومي راهبردي وتمدن ساز ناميد. به دليل نقش اين علوم، بررسي جايگاه آن در برنامه درسي به عنوان محور فعاليتهاي تربيتي، سازنده و راهگشا خواهد بود. هدف اين پژوهش، بررسي برنامه درسي و جايگاه علوم انساني در آن، با روش تحليل محتوا در نظام تعليم و تربيت اسلامي واگزيستانسياليستي، با رويكردي تطبيقي بوده است. ضمن پژوهش به بحث درباره‌ي مباني هستي‌‌شناسي، انسان‌شناسي، معرفت‌شناسي و ارزش-شناسي هر دوديدگاه پرداخته شد. به لحاظ انسجام در امر پژوهش، بعداز مطالعه مباني فلسفي هردو نظام، ازرويكرد اسلامي، استاد مرتضي مطهريو از رويكرد اگزیستانسیالیستي ، كارل ياسپرسبه عنوان نمايندگان اين دو نحله برگزيده وآراي اين دو فيلسوف مورد بررسي قرار گرفت. سپس اهداف، فرايندها و رويكردهاي ياددهي – يادگيري، از نظر فعاليت‌هاي معلم و شاگرد بررسي گرديد.بر اساس يافته‌هاي پژوهش، هر دو رويكرد با ديدگاه‌هاي متفاوت با تأكيد بر جايگاه انسان او را موجودي آزاد، آگاه و مسئول دانسته‌اند كه به صورت بالقوه در دنيا و در ارتباط با طبيعت و ديگران قرار دارد و در يك فرايند زماني خود را مي‌سازد. اگزیستانسیالیسم با تقدم وجود بر ماهيت و تأكيد بر خودشكوفايي انسان، او را موجودي به خود وانهاده معرفي مي-نمايد، كه مسئول تشخص فردي وتعالي وجودي خويش است.از سويي ديگر، در تربيت اسلامي با تأكيد بر تثبيت توحيد حضوري، انسان را«حي متأله‌»، با فطرتي كمال‌جو معرفي مي-نمايد كه گنجايش ظهور اسماء و صفات خداوندي را دارد. لذا پژوهش پس از بررسي هر دو مكتب، دلالت‌هاي متناسب با ديدگاه اسلامي در جهت تبيين برنامة درسي اسلامي را به‌دور از درآميختگي با رويكرد اگزيستنسياليستي استخراج نموده است. =
انسان از ديدگاه علامه طباطبايي و دلالت‌هاي تربيتي آن
نویسنده:
حمیده فروهرزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پايان‌نامه به دنبال برررسي ويژگي‌هاي انسان از ديدگاه علامه طباطبايي و دلالت‌هاي تربيت آن است. در واقع هدف اين پژوهش مطالعه ديدگاه علامه طباطبايي در مورد انسان و دلالت‌هاي تربيتي آن در خصوص عناصر نظام تعليم و تربيت است.اين پژوهش که از جمله طرح‌هاي تحقيق کيفي است، ساخت نظريه را هدف خود قرار داده و لذا از بالاترين سطح انتزاع برخوردار مي باشد؛ و بر اساس نگرش اسميت مبني بر استنتاج دلالت‌هاي تربيتي از ديدگاه‌هاي خاصي شکل يافته است. و لذا با اين نظر وي که بين ديدگاه‌هاي خاص و تعليم و تربيت رابطه وجود دارد، به تبيين و استخراج دلالت‌هاي تربيتي از ديدگا‌هاي انسان‌شناسي علامه پرداخته‌ايم. در اين مطالعه ضمن بررسي ويژگي‌هاي انسان در دو بعد فردي و اجتماعي، با تشريح ويژگي‌هاي مد نظر علامه طباطبايي، ارائه تعليم و تربيت از ديدگاه علامه طباطبايي به صورت نظامي در قالب اهداف، اصول و روش‌هاي تعليم و تربيت مورد بحث قرار گرفته است. نتايج عبارت است از: 1- مهمترين هدف تربيت از منظر علامه توحيد در مرحله اعتقاد و عمل است. 2- اصول شامل اصل تعقّل، تعادل ميان ماده ومعنا، تذکر، رعايت دائمي تقوا و ترس از خدا در تفکر، مودّت و رحمت، ارتباط عمل و نتبجه، مساوات، واقع‌بيني، عمل‌گرايي، علم و معرفت، تفاوت‌هاي فردي، تدريج و مسئوليت‌‌پذيري مي‌باشد.3- روشهاي تعليم و تربيت که در دو بخش اخلاقي و عقلاني مورد بحث قرار گرفته اند.
  • تعداد رکورد ها : 104