جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 765
فلسفه نقادی کانت رابطه قوا ژیل دولوز
نویسنده:
اصغر واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این بحث برآنیم تا ضمن طرح تفسیر دولوز از مساله رابطه قوا در کانت ، این تفسیر را با تفسیر برخی از شارحین کانت ، یعنی کورنر، کاسیررویاسپرس مقایسه کنیم. دولوز ابتدا میان دو معنای واژه "قوه" فرق می‌گذارد. قوه در معنای نخست خود بر روابط مختلف "تصور به طور کلی" دلالت می‌کند و بر این اساس سه قوه تشخیص داده می‌شود: (1) قوه شناخت ، (2) قوه میل، (3) قوه احساس لذت و الم. از طرفی هر یک از سه قوه فوق دارای دو صورت است : 1 - صورت برتر، 2 - صورت دانی، صورت برتر هر قوه هنگامی پدید می‌آید که آن قوه عملکرد خود را در خودش بیابد، یعنی "خودآئین" باشد، یعنی اگر قانون عملکرد خود را از بیرون کسب کند، آن قوه در صورت دانی خود قرار داد. به عنوان مثال، قوه شناخت تا زمانی که قانون عملکرد خود را از تجزیه کسب کند در صورتی دانی خود قرار داد، زیرا وابسته به تجربه است . اما وقتی قانون عملکرد خود را در خودش و به طور پیشین، یعنی مستقل از هر گونه تجربه، بیابد در صورت برتر خود قرار دارد. نقد عقل محض با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه شناخت وجود دارد؟ نقد عقل عملی با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه میل وجود دارد؟ نقد عقل حکم با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر احساس لذت و الم وجود دارد؟ اما قوه، در معنای دوم خود، بر منشاء خاص تصورات دلالت دارد. بنابراین اگر تصور را به لحاظ منشاء پدید آمدنش مورد بررسی قرار دهیم. در می‌یابیم که در ایجاد تصور یک قوه منفعل یعنی شهود حسی یا حساسیت و سه قوه فعال یعنی فاهمه، تخیل و عقل مشارکت دارند. رابطه میان دو معنای واژه قوه را می‌توان این گونه تبیین کرد که همانطور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، قوه (به معنای نخست) در صورت برترش "خودآئین" و قانونگذار است و بدیهی است که قانونگذاری مستلزم وجود مرجعی به عنوان قانونگذار است و همچنین آشکار است که وظیفه قانونگذاری را صرفا یکی از سه قوه (به معنای دوم) فعال آدمی یعنی فاهمه، تخیل یا عقل، به عهده خواهد داشت . از این رو، به محض آنکه صورت برتر هر قوه (به معنای نخست) را در نظر می‌گیریم، می‌بایست به دنبال قوه‌ای (به معنای دوم) که نقش قانونگذاری را دارد، بگردیم. پس هر نقد بر آن است تا به دو سوال اساسی پاسخ دهد:1 - در صورت برتر هر قوه به معنای نخست (قوه شناخت ، قوه میل، قوه احساس لذت و الم) کدامیک از قوای فعال به معنای دوم آن (فاهمه، تخیل، عقل) نقش قانونگذاری را به عهده دارد؟ 2 - در هر قوه به معنای نخست چه رابطه‌ای میان قوا به معنای دوم آن وجود دارد؟ بدین معنا که در هر نقد، فاهمه، تخیل و عقل، تحت ریاست یکی از این قوا، در روابطی گوناگون با یکدیگر داخل می‌شوند و قوه قانونگذار وظایف دیگر قوا را نیز تعیین می‌نماید. نقد اول وظیفه پاسخگوئی به این دو سوال اساسی را در قوه شناخت ، نقد دوم در قوه میل، و نقد سوم در قوه احساس لذت و الم، دارد. پس صورت برتر هر قوه از هماهنگی میان قوای فعال تحت ریاست یکی از آنها به وجود می‌آید. این هماهنگی منشاء حس مشترک در هر سه قوه شناخت ، میل، و احساس لذت و الم است . پس در هر یک از این سه قوه، قوای فعال ما در چارچوب یکی از علائق عقل (علاقه نظری در قوه شناخت ، علاقه عملی در قوه میل و علاقه زیباشناختی در قوه احساس لذت و الم) و برای فعلیت بخشیدن به آن، در روابطی خاص داخل می‌شوند، به گونه‌ای که از هماهنگی پیشین این قوا در قوه شناخت حس مشترک نظری، در قوه میل حس مشترک اخلاقی و در قوه احساس لذت و الم، حس مشترک زیباشناختی پدید می‌آید.
نظریه معنی‌داری ویتگنشتاین متاخر
نویسنده:
هاجر باباجان پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویتگنشتاین در هر دو نظریه‌اشبه مبحثپیرامون ماهیتزبان می‌پردازد و هدفشاین استکه حدود و ساختار زبان انسان را مشخصکند، برای دستیابی به این هدفبه بحثمعنی‌داری می‌پردازد مسئله‌ای این استکه مرز میان کلام معنی‌دار را از کلام بی‌معنی تفکیککند، منتهی به این سوال در هر دوره پاسخهای متفاوتمیدهد.در "رساله" زبان به تصویر تشبیه شده استیعنی زبان، جهان را با تصویر کردن می‌نمایاند زیرا زبان مرکباز جملاتی استکه از نامها تشکیل شده‌اند و این نامها به اشیاء در جهان برمی‌گردند و جهان از وضعیتهای امر تشکیل شده استکه هر وضعیتامر عبارتاستاز روابط اشیاء نسبتبه یکدیگر، اگر جمله تصویر امر واقع ممکنی باشد، معنی‌دار استدر غیر این صورتبی‌معنی است .لذا طبق این نظریه، دین، اخلاق، هنر، متافیزیکبی‌معنی هستند چون تصویر عالم خارج نیستند.در "تحقیقاتفلسفی" زبان به ابزاری تشبیه شده استکه کاربردهای مختلفدارد و معنای واژه یا جمله را باید در کاربرد آن در زمینه‌های مختلففهمید، لذا زبان دارای ماهیتواحد نیست .بین کاربردهای مختلفواژه و جمله "شباهتخانوادگی" وجود دارد همانطور که بین اعضای یکخانواده این شباهتوجود دارد ویتگنشتاین متاخر زبان را یک"شکل زندگی" میداند.در تحقیقاتفلسفی تنوع زبانها وجود دارد لذا دین، هنر و اخلاق ... معنیدار هستند ولی متافیزیکهمچنان بی‌معنی استو به علاوه در رساله حاضر تاثیر نظریه زبانی و یتگنشتاین در مقولاتی نظیر فلسفه، نفی زبان خصوصی، دین، یقین، تفسیر، هنر و علوم اجتماعی پرداخته‌ایم.
نقد و تحلیل نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از نظر فلاسفه اسلامی و اگوستین
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت چگونه است؟ تدبیر و ربوبیت الهی در عالم طبیعت از چه طریقی و چگونه انجام می پذیرد؟ نحوه ارتباط طبیعت با ماورا طبیعت چگونه است؟ بنابر ترفع وجودی و تنزه خداوند از عالم ماده، که عالم حدوث و صیرورت، کثرت و تفرقه وجودی است حکمای اسلامی به وسایطی در امر خلق و تدیبر عالم طبیعت قائل شده اند: 1-افلاک - عقل فعال، 2- ارباب انواع، 3- نفس کلیه این وسایط پس از تبیین با توجه به مفروضات و مبانی، سازواری درونی، لوازم و تبعات نظری قدرت تبیین، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این نقد و بررسی، مدل نفس کلیه، بر پایه اصول و مبانی حکمت متعالیه در خصوص نسبت نفس و بدن و مدل تشکیکی هستی، مورد تبیین و تقویت قرار گرفته است و نسبت به دو مدل رقیب خود، توانمندترین و جامعترین مدل شناخته شده است. از آنجائیکه در تبیین ربط طبیعت و ماورا طبیعت، اساس راه حل های ارائه شده، به مدلی مربوط می شود که بیانگر ساختار هستی است، مبحث جدیدی در رساله تحت عنوان ؛مدلهای هستی؛ مطرح شده است. پس از تبیین انواع مدلهای عام و خاص، سه مدل هستی شناختی زیر در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. 1- مدل طبقه ای (مشائین)، 2- مدل تشکیکی (اشرافیین و حکمت متعالیه) 3- مدل باطنی (عرفا) پس از نقد و بررسی مدلهای ارائه شده توسط حکمای مشائی و اشراقی و صدرایی، مدل ؛تشکیکی اتصالی؛ هستی بعنوان تنها مدل سازگار با حکمت متعالیه، مورد بررسی ویژه قرار گرفته است و تبعات و لوازم و نتایج منطقی و فلسفی آن بر شمرده شده اند. بر پایه این نتایج و لوازم، چهره جدیدی از نظام هستی ترسیم می شود که با آرا متعارف فلسفی تفاوت بسیار دارد. در مرحله بعد، مدل تشکیکی -اتصالی در یک تحلیل عقلی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، به مدل باطنی (ظهور و بطون) عرفا تحویل برده می شود. پس از تبیین تمایزات بارز مدل باطنی با اندیشه متعارف فلسفی، این مدل نیز مورد نقد قرار می گیرد و مدل کاملتر و جامعتر و توانمندتر دیگری -بر پایه اصول حکمت متعالیه و مبانی عرفان نظری به نام مدل (باطنی-التفاتی) هستی پیشنهاد می شود. در این مدل، تجلی اسمی و اعیانی (اعیان ثابته) و وجودی، از یک سنخ معرفی شده و همه هستی و موجودات آن، وعا حق تعالی و اسما ذات مقدس حق اند. توابع و نتایج این مدل هستی شناختی در کثیری از آرا فلسفی و عرفانی تحول ایجاد نموده و بویژه در بحث معرفت شناسی منشا نگرش نوینی می شود. در بخش پایانی رساله، نظریه ؛علل بذری؛ اگوستین و دو تلقی مهم از این نظریه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و جهات ضعف و ناسازواری این نظریه تبیین می شود.
گذار از وحدت تشکیلی وجود به وحدت شخصی در حکمت متعالیه
نویسنده:
مهدی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله، برگی از دفتر اندیشه صدرالدین محمد شیرازی (صدرالمتالهین) را پیش روی می نهیم و ضمن نگاهی گذرا به زندگانی این ستاره درخشنده آسمان حکمت و فلسفه در جهان اسلام، سیر مرحله به مرحله و تدریجی اندیشه اش را در خصوص وحدت و کثرت هستی بررسی می نماییم.در واقع، هدف ما پس از جستجوی حقیقت وحدت و یا کثرت حاکم بر هستی، کشف رای و نظر نهایی صدرالمتالهین در خصوص نوع وحدت حقیقت عینیه وجود است.مساله وحدت و کثرت وجود از جمله بحثهای فلسفی و ابتکاری مسلمین می باشد. بطوری که جایگاهی پس از مساله اصالت وجود را به خود اختصاص داده و با ظهور ملاصدرا و شاگردان مکتب وی ظهور و گسترش یافته است . از این رو صدرالمتالهین (ملاصدرا) را در این زمینه مقام و منزلتی ویژه بخشیده است.ملاصدرا به عنوان بنیانگذار حکمت متعالیه ضمن اثرپذیری از جریانهای فکری قبل از خود، نظام فلسفی مدونی را پی ریزی نمود و بر اساس این نظام در صدد پاسخگویی به سوالهای فلسفی برآمد. یکی از این سوالها که پس از پذیرش وحدت حقیقت عینیه وجود از سوی ملاصدرا مطرح خواهد شد، پرسش از نوع این وحدت است؛ چرا که دو شکل تشکیکی و شخصی برای آن قابل تصور می باشد.در این رساله ضمن جستجوی این پاسخ، سعی بر آن بوده است تا از نگاه حکمائی چون ابن سینا و شیخ اشراق به مساله وحدت و کثرت غفلت نشود و از آنجا که نظر معمول و منتسب به ملاصدرا وحدت تشکیکی وجود است، پیشینه تشکیک و وجوه تشابه و تمایز ملاصدرا از حکمای قبل از او در این خصوص مورد دقت نظر قرار گرفته است.چنانکه خواهد آمد ملاصدرا وحدت تشکیکی وجود را تامین کننده خواسته های فلسفی خود نمی داند؛ بلکه ان را تنها به عنوان پلی جهت روی آوردن به وحدت شخصی وجود می نگرد. توجه به ذات اقدس خداوندی و عدم تناهی ذات و بساطت او اگرچه می تواند مسیر مستقلی در جهت رسیدن به وحدت شخصی وجود باشد، لیکن این اوصاف در نظام فلسفی ملاصدرا بیشتر نقش تایید کننده و تصدیق کننده وحدت شخصی وجود را دارند تا نقش اثبات کننده آن را اما پایان بخش این تحقیق آغازین اختصاص به مقایسه میان وحدت شخصی وجود ملاصدرا و وحدت وجود ابن عربی دارد که همراهی با آن ما را تا یگانه دانستن اندیشه این دو فرزانه در زمینه یاد شده دلالت خواهد نمود.
وحدت و کثرت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
علی‌اکبر حایری موحد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث وحدت و کثرت از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد تتبع و تفحص بشر بوده است ، زیرا در این مورد دو مسئله عمده، یعنی وحدت خالق و چگونگی ارتباط میان خالق یگانه و مخلوقات متکثر بررسی می‌شود. مسئله وحدت و کثرت از طرف متکلمین، عرفا، مفسرین و فلاسفه مورد تحلیل قرار گرفته است که در این پایان‌نامه بیشتر به اقوال فلاسفه توجه شده است و همچنین با قید "فلاسفه اسلامی" متعرض اقوال دیگر اندیشمندانی که در محدوده این قید نبوده‌اند، نشده است . این رساله دارای یک مقدمه، دو بخش و یک خاتمه است . بدین منوال که مقدمه شامل تعریف چندی از اصطلاحات کلیدی و سیر تاریخی بحث فوق می‌باشد. بخش اول دارای دو فصل است . فصل اول مشتمل بر تعریف "وحدت و کثرت "، و فصل دوم مشتمل بر اقسام و مراتب "وحدت و کثرت " می‌باشد. بخش دوم دارای دو فصل و یک نتیجه است . فصل اول مشتمل بر "هوهویت " و "حمل" است و فصل دوم شامل بیان "غیریت " و اقسام آن می‌باشد. و در نتیجه نحوه تمانع "وحدت و کثرت " ذکر شده است . و در آخر نیز تبعات بحث "وحدت و کثرت " را در سه قاعده فلسفی متذکر شده است . در خاتمه از باب ختامم مسک به آیایت و روایات تمسک جسته و نحوه بساطت و نفی ترکیب در حق تعالی را بیان نموده است .
عقل و دین از نگاه ابن رشد
نویسنده:
نادر شکراللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بررسی تحلیلی  سند و مضمون روایات مندرج در جلد هشتم اسفار اربعه [کتاب النفس]
نویسنده:
محمد حسینی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
تاثیر فلسفی ابن رشد بر ابن میمون و آکویناس
نویسنده:
عباس بخشنده بالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 765