جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 694
بررسی تطبیقی معرفت‏ شناسی از دیدگاه مولوی در مثنوی و حکیم سبزواری در شرح مثنوی و دیوان اشعار
نویسنده:
فرزانه محقق تربتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‏شناسی از مباحث مهمّ عرفان محسوب می‏شود و تقریباً تمامی عارفان به موضوع معرفت و شناخت توجّه کرده‏اند. از جمله آثار عرفانی که درباره‏ی انواع معرفت به تفصیل سخن گفته است و معرفت‏شناسی از مهم‏ترین و بنیادی‏ترین مباحث آن محسوب می‌شود، مثنوی مولوی است. حکیم سبزواری نیز فیلسوف اشراقی و عارف بزرگی است که در جای‏جای آثارش به این موضوع توجّه خاص نشان داده است. در این نوشتار سعی شده است که به مقایسه‏ی نظریّات مولوی و حکیم سبزواری در ارتباط با معرفت‏شناسی پرداخته شود. ابتدا نگاهی گذرا به زندگی‌نامه‏، آثار و جهان‏بینی مولوی و حکیم سبزواری خواهیم داشت و سپس در فصل دوم، موضوعاتی مانند تعریف معرفت و شناخت، ضرورت معرفت‏شناسی، تفاوت علم و معرفت، تاریخچه‏ی معرفت‏شناسی و معرفت‏شناسی از دیدگاه قرآن بررسی شده است. در ادامه درباره‏ی انواع معرفت، یعنی حسّی و عقلی و شهودی، ویژگی‏های هر کدام، ابزار و منابع و روش معرفت‏شناسی، از جمله مباحث برجسته‏ی این پایان‏نامه است. در پایان به موانع شناخت اشاره شده و مباحث مربوط به این بخش نیز تبیین گردیده‌است. این پژوهش بر مبنای روش کتابخانه‏ای و تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است.
گستره عقلانیت در پرتو وحیانیت
نویسنده:
محمدعلی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل اگرچه در قلمرو روابط انسان با خود، خدا، مردم و طبیعت، نیازی حیاتی و لازم به‌شمار می‌آید، و قلمرو شناخت و کارآیی آن نیز از حس فراتر می‌رود، اما نسبت به شهود قلبی و داده‌های وحیانی نارسا بوده، و با فقر ذاتی که دارد برای هدایت انسان کافی نیست. البته عقل و خرد در هماهنگی همه‌جانبه با وحی می‌تواند انسان را به سعادت و امنیت برساند. انسان‌ها در اصل برخورداری از عقل یکسان هستند، اما تعقل و خردورزی آن‌ها متفاوت است. معرفت، عمل نیک، درخواست از خدا و تجربه می‌تواند عقل انسانی را افزایش دهد. همچنین در اندیشه اسلامی به کسی خردمند گفته می‌شود که عقل را در تمام ابعادش به‌کار اندازد و پرورش دهد. بر این اساس، آنان که نسبت میان وحی و عقل را انکار می‌کنند، در حقیقت از معرفت وحی و عقل و ابعاد متنوع آن دو بی‌بهره هستند. عقل گاهی نقش زیربنایی را نسبت به دین ایفا می‌کند، و گاهی وسیله شناخت و ارتباط با خدا محسوب می‌شود. عقل در برخی موارد، نقش ملاک را عهده‌دار می‌شود، و در مواردی دیگر، جوهر و اصل دین شمرده می‌شود. اما در هر زمانی تلازم میان عقل و دین ثابت است. میزان بهره‌وری عقل از وحی، کشف و صدور حکم شرعی، و صدور فتوای محض عقلی و نسبت‌سنجی قضایای نقلی و شرعی می‌باشد. حجیت عقل ذاتی بوده، و فقهای شیعه برای استنباط حکم شرعی، در کنار کتاب و سنت همواره بر عقل تکیه کرده‌اند. بر اساس آموزه‌های اسلامی، ملازمه حکمی وسیعی میان عقل و نقل وجود دارد، تا جایی که صدور حکم یکی از آن دو، عین فتوای دیگر دانسته شده است. البته در حوزه ملاک احکام، توقیفی بودن احکام عبادات و مانند آن، عقل از توانایی کافی و لازم برخوردار نیست، و در این موارد، تنها اطاعت و فرمان‌برداری از شرع می‌تواند موجب نجات و راهنمایی عقل باشد.
خطاناپذیری علم حضوری با نظر به شبهات
نویسنده:
علی سرخه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مبنای صحت و ارزش معرفت شناختی علوم حصولی،علم حضوری است. علم حضوری مبتنی است بر معنایی بسیط از عینیت که بدون واسطه در ذهن فاعل شناسا حضور دارد .از دیدگاه فیلسوفان مسلمان، علم حصولی تکیه گاه خوبی برای معرفت شناس نیست؛ چرا که با مشکل ضمانت صدق، مواجه است.این امکان فقط در علم حضوری برای ما متصور است نه در علم حصولی چون در علم‌ حضوری، خطا قابل‌ طرح‌ نیست. از آنجا که‌ در علم‌ حضوری، حقیقت‌ عینی‌ معلوم، هست و جایی‌ برای‌ صورت‌ و معلوم‌ بالذات‌ نیست، مسئله‌ حکایت، مطابقت، صدق‌ و کذب‌ قابل‌ طرح‌ نیستند. دلایل خطاناپذیری علم حضوری عبارتند از:عدم واسطه (صورت)،اتصال وجودی(اتحاد عالم با معلوم)،اتحاد علم و معلوم،عدم اتصاف به قواعد منطقی و مفهومی،بازگشت علم حصولی به علم حضوری. در پاسخ به تمام شبهات علم حضوری می توان گفت: علم حضوری با علم حصولی همراه است.یعنی در کنار هر علم حضوری یا شهودی،یک علم حضوری نهفته است؛علاوه بر این ذهن بعد از علم حضوری یا حصولی،یک تفسیر از آن ارائه می دهد؛که گاه این تفسیرها با خود آن علم حصولی نیز تطابق ندارد.باید میان «علم حضوری» و «علوم حصولی» همراه آن، که یا تعلیل و علت یابی اند یا تعبیر و تفسیر، تفکیک کرد و از تعمیم احکام یکی به دیگری خودداری کرد.با این حال شخصی بودن علم حضوری مانع انتقال فهم و بین الاذهانی بودن آن نیست. ذهن همواره مانند دستگاهی خودکار، از یافته های حضوری عکس برداری می کند و صور یا مفاهیم خاصی را در خود فراهم کرده، بایگانی می کند، سپس بر اساس دانسته های خود، آنها را تفسیر و تبیین می نماید و علت پیدایش آنها را می کاود و به تجزیه و تحلیل می پردازد. این فعالیت های ذهنی، که بسیار سریع انجام می گیرند، غیر از علم حضوری اند ؛اما تقارن و همزمانی آنها با علم حضوری منشأ اشتباه می گردد. بدین سان، اشخاص آنچه را با علم حضوری می یابند واقعیت و هستی شان است منهای ماهیات یا مفاهیمی همچون مجرّد یا جوهر یا مدبّر بدن بودن. در مرتبه علم حضوری به خود، حتی مفهوم «من» نیز علمی حصولی است.
بحران شناخت در انتظار گودوی ساموئل بکت
نویسنده:
نرجس جعفری لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهبحران شناخت در در انتظار گودوی ساموئل بکتنرجس جعفری لنگرودیهدف تز حاضر ردیابی بحران شناخت در در انتظار گودوی بکت می باشد که نشان دهنده ی بحران هرگونه دانستن و دریافتی است. اوج این بحران در نمایشنامه، خودش هدف نیست؛ بلکه می تواند مقدمه ی بحث ایده آلی برای پیدا کردن یک استرتژی مناسب در نمایشنامه باشد. از آنجایی که زمینه ی هستی شناختی دنیای گودو در بحران است، شخصیت ها پیوسته با سرگشتگی مواجه می شوند و تنها با شک و ابهام پیش می روند. محقق سعی دارد دریابد چگونه بحران شناخت را در نمایشنامه ردیابی کند و دریابد آیا این بحران معادل ابهام است یا نه. و اگر آنها معادل هستند، سپس آیا نسبت دادن پوچ گرایی مطلق به نمایشنامه منصفانه است یا نه. بعلاوه، آیا زبان وسیله ای برای ایجاد کردن بحران است؟ وچرا شخصیت های نمایشنامه توانایی ایجاد یک ارتباط دقیق با زمان و مکان را ندارند؟ با در نظرگرفتن تمامی این سوالات، محقق بحران زبان، هویت، زمان و مکان را که کاملاً بهم مرتطبتند، بررسی میکند. در واقع، بحران شناخت حکایت از ماهیت ساختار شکن نمایشنامه ی بکت دارد و برای تأکید بر این، محقق سایه ی فلسفه های مختلف و به ویژه، سوالات متافیزیکی مختلف، رگه های ابسردیستی یا غیر ابسردیستی را ارائه می کند که حادتر شدن دیدگاه شک گرایانه ی شخصیت ها نسبت به پیرامونشان را نشان می دهد. علاوه بر این، زبان متشکل از صدا و سکوت است و در این ارتباط، کلمات زبان بدون کمک سکوت به بحران منجر می شوند؛ بنابراین، سکوت دیگر در مقایسه با صدا دیگری نیست. سرانجام، در نمایشنامه تنها چیزی که از پدیدارشناسی شخصیت ها نشأت میگیرد معرفت شناسی شک گرایانه است؛ به طوری‌که هرگونه جستجوی عمدی برای دانش و کاوش برای بررسی دقیق زمان و مکان، شک زمانی و مکانی رابرجسته و شک گرایی را تشدید میکند. در آخر، با وجود اینکه شخصیت ها دچار روزمرگی و بی اصالتی هستند، آنها آرزوی رهایی ازروزمرگی را دارند که حاکی از این مسئله میباشد که دنیای گودو بین بی اصالتی و اصالت نوسان دارد.کلیدواژه‌ها: ابسرد، سرگشتگی، شناخت، معرفت شناسی، اگزیستانسیالیزم، متافیزیک، شک اندیشی
معرفت شناسی فمنیستی چیست؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
معرفت شناسی شاخه ای از فلسفه می باشد که از معرفت بحث می کند. امروزه معرفت شناسی بیش از آنکه یک دانش باشد یک ابزار سیاسی است. لذا جنبش های سیاسی متفاوت تلاش می کنند که بر اساس این ابزار، موفقیت هایی را بدست بیاورند. بر این اساس، اگر فمینیسم را هم به ع بیشتر ...
مکتب فرانکفورت (نظریة انتقادی) ارزیابی انتقادی مبانی نظری (فلسفی)
نویسنده:
مهدی محمدی صیفار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب «فرانکفورت» (نظریة «انتقادی» به عنوان مبنای اصلی آن) بخشی از یک جنبش فکری، موسوم به «مارکسیسم غربی» و برآمده از شرایط خاصی است که در پی تفاسیر مجدّد از نظریة مارکس درباره جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعة نوین و نظام های گوناگون معرفتی مانند اثبات گرایی است. در این نوشته، تلاش بر آن است که ضمن معرفی نظریة «انتقادی» و زمینه های اجتماعی و نظری (معرفتی) شکل گیری آن، به مبانی نظری (فلسفی) این نظریه با توجه به نسل اول نظریه پردازان مشهور آن (همچون هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و فروم) بپردازد و ضمن توضیح هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی آن، به بررسی و ارزیابی مبانی آن همت گمارد.
عنصر توجیه در معرفت شناسى معاصر
نویسنده:
سید سعید روحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها – دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
در تعریف معرفت گزاره ای می گویند: «معرفت باور صادق موجه است» و هر یک از سه جزء باور، صادق و موجه از شروط لازم و کافی در تحقق معرفت به شمار می روند. اشکالات بسیاری بر این تعریف سه جزیی وارد شده است که برخی از ناحیه عنصر توجیه می باشد.در این مقاله برخی از مهم ترین ابهامها از ناحیه عنصر توجیه بررسی و به نظریه های درون گرا و برون گرا به عنوان نظریه هایی در خصوص موجه سازی، اشاره می شود.
صفحات :
از صفحه 133 تا 153
تاثیر مبانی معرفت شناختی ویتگنشتاین بر ایزوتسو در تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی – دینی قرآن
نویسنده:
محمدحسین لطفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ایزوتسو متأثر از مبانی معرفت‌شناختی ویتگنشتاین، بر آن شد تا با استفاده از معناشناسی به زبان قرآن و تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی- دینی بر اساس جهان‌بینی قرآن بپردازد. از نظر او، تفاوت معنایی واژگان، به سبب گوناگونی کاربرد آن‌ها در حوزۀ معنایی است. اگرچه یک واژه از معنای اساسی و اولیۀ واحدی برخوردار است، با ورود به یک نظام خاص، مثلاً جهان‌بینی قرآنی، عناصر تازۀ معنا‌شناختی پیدا می‌کند. بر اساس روش معناشناسی ایزوتسو، هر واژه‌ای در بافت و زمینه‌ای خاص، مثلاً قرآن، با اخذ ویژگی‌های آن واژه و مشتقاتش و در نهایت ارائۀ انگارۀ معنایی، معنا می‌یابد. البته، مجموعۀ باورها، پیش‌فرض‌ها و پیش‌فهم‌های فرد بر انگاره‌ای که به دست می‌دهد، تأثیر می‌گذارد. در این نوشتار، با اشاره به روش معنا‌شناسی ایزوتسو در مفاهیم اخلاقی- دینی قرآن، به تحلیل مبانی معرفت‌شناختی‌ای که وی متأثّر از ویتگنشتاین بوده است، از جمله «دیدن به عنوانِ»، «اصل زمینۀ معنایی» و «نظریۀ کاربردی معنا»، می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 285 تا 300
تفکر نقادانه؛ تحلیل و نقد تعریف‌ها
نویسنده:
محمد علی حجتی، محمد مهدی خسروانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی,
چکیده :
سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه)، عنوان شیوه‌ای از اندیشیدن، و نیز دانشی است که محصولِ دغدغه‌های دیوئی در زمینۀ فلسفۀ آموزش و پرورش است؛ دانشی که، به ادعای برخی در مسیر تبدیل شدن به یک «رشته» است. با این حال، دیدگاه‌های صاحبنظران دربارۀ چیستی سنجشگرانه‌اندیشی متفاوت است. در این مقاله، با تحلیل و نقد دیدگاه‌های برخی از صاحبنظران شناخته‌شده‌ترِ سنجشگرانه‌اندیشی نشان داده‌ایم که آن‌ها عموماً این انگاشته را می‌پذیرند که سنجشگرانه‌اندیشی به عنوان یک دانش «عام» امکان‌پذیر است. در پایان، با قول به این‌که رویکرد کسانی که در تعریف سنجشگرانه‌اندیشی بر فرآیند تمرکز می‌کنند پذیرفتنی‌تر است و نیز اینکه تفاوت دیدگاه‌ها غالباً از جنس «تضاد» نیست، نتیجه گرفته‌ایم که دیدگاه ریچارد پل جامع‌ترین دیدگاه است. نتیجۀ ضمنی (اما شاید مهم‌تر) مقاله این است که سنجشگرانه‌اندیشی صرفاً مقوله‌ای آموزش‌شناختی نیست و بررسی چیستیِ آن نیازمند تحقیق فلسفی است.
صفحات :
از صفحه 183 تا 202
حاجت یا عدم حاجت اثبات وجود خدا به استدلال از نظر : الوین پلانتینجا ، جورج ماوردس ، نیکولاس ولترستوف ، سید محمدحسین طباطبائی ، شیخ مجتبی قزوینی
نویسنده:
مجتبی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگاه با این مطلب مواجه می‌شویم که برخی فلاسفه امروز دنیا معتقدند شناخت خدا نیازمند استدلال نیست اولین مطلبی که به ذهن خطور می کند اینست که این اعتقاد با دیدگاه اسلام در مورد خداشناسی فطری منطبق است. از طرفی اختلاف اندیشمندان در تعریف و کیفیت فطرت این سوال را ایجاد می کند که منظور فلاسفه جدید با کدام یک از تفاسیری که از فطرت مطرح شده است انطباق دارد اما این تنها فلاسفه غربی نیستند که خدا را بی نیاز از استدلال می‌دانند، بلکه در عالم اسلام نیز گروهی که تحت عنوان مکتب تفکیک شناخته می شوند همین اعتقاد را دارند این مطالب را در کنار این سخن علامه طباطباثی که قرار دهیم که معتقد است قرآن وجود خدا را بدیهی می داند ولی در عین حال وی برای اثبات او ادله ای را مطرح می کند موجب این سوال می شود که اولا اگر وجود خداوند نیازمند استدلال نیست چرا اندیشمندان مسلمان از جمله خود آقای طباطبائی اقدام به استدلال کرده‌اند وثانیا آیا منظور این سه دسته از فطری بودن خدا یکی است یا نه ؟ این واقعیت منشأ اصلی این تحقیق بوده است. نتیجه کار این بود که بین این سه دیدگاه تفاوت فراوانی است و این سه گروه با یکدیگر اختلاف مبنایی از قبیل اختلاف معرفت شناختی و منطقی دارند و برای حل مشکل ناچار باید به مبانی آنان پرداخت. پس ار بررسی معلوم شد اشکال فلاسفه مکتب معرفت‌شناسی اصلاح شده این است که در معرفت شناسی برونگرا هستند. در واقع لازمه معرفت شناسی برونگرا این است که علم یقینی وجود ندارد و باید به احتمال و تخمین بسنده کرد اما اشکال مکتب تفکیک این است که اصلا معرفت شناسی مدونی ندارد و به همین دلیل سخن آنان از انسجام لازم برخوردار نیست در این میان بهترین دیدگاه از آن علامه طباطبائی است که هم به هستی شناسی پرداخته و هم به معرفت شناسی و نیز خداشناسی فطری را با خدا شناسی عقلی جمع نموده است و هر یک را در جای خود ضروری و لازم دانسته است. اما از خلال مطالب فوق روش این تحقیق نیز روشن شد در این تحقیق از روش مقایسه‌ای بهره‌مند شده‌ایم و در این راستا به تحلیل منطقی و ارزیابی دیدگاه‌های مختلف پرداخته‌ایم.
  • تعداد رکورد ها : 694