جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 311
فلسفه تربیتی از دیدگاه سیدعلی‌اکبر حسینی
نویسنده:
عزیزه حراج‌چی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
يكي از مهم ترين مسائل در هر جامعه اي مسائل نظام آموزشي است. به نظر مي رسد فلسفه تربيتي راه كاري عملي و قابل اجرا براي حل مشكلات آن مي باشد. در اين پژوهش فلسفه تربيتي از ديدگاه سيد علي اكبر حسيني بررسي شده، كه شامل هستي شناسي، انسان شناسي، شناخت شناسي،ارزش شناسي و استلزامات تربيتي هر يك از آنهاست. روش تحقيق توصيفي تحليلي وگرد آوري اطلاعات كتابخانه اي و رايانه اي است. نتايج تحقيق بيانگر آنست كه در هستي شناسي: نه تنها خداوند خالق همه موجودات؛ بلكه نظم دهنده و ارتباط دهنده ي آنها نيز مي باشد. در انسان شناسي: انسان موجودي دو بعدي است و به سوي هدف معيني كه بازگشت به خداست درحال حركت مداوم مي باشد. از مهم ترين ويژگي هاي او روح الهي، عقل، اراده، و مسئوليت پذيري را مي توان نام برد. در شناخت شناسي: شناخت براي انسان امري امكانپذير مي باشد و به وسيله حواس، عقل و قلب ميسر مي گردد. منابع شناخت مجربات، معقولات، اشراق، سنديت واجماع مي باشند. اسارت هاي نفساني ازبزرگ ترين موانع شناخت محسوب مي شوند. در ارزش شناسي: ارزش ها واقعي وملموسبوده و برخاسته از فطرت آدمي مي باشند. ارزش ها داراي مراتب اند و در كل به دو دسته عالي و پست طبقه بندي مي شوند و احكام الهي جز ارزش هاي عالي قرار مي گيرند. استلزامات تربيتي درحوزه هاي تعاريف، اهداف، روش هاي تدريس، محتواي آموزشي، وظايف معلم وشاگرد، نحوه ارزشيابي استخراج و در هر فصل ارائه شده است. در پايان رساله به صورت كلي نظام تعليم وتربيت از منظر حسيني ارائه گرديده است
تحلیل جایگاه خیال در زیبایی شناسی سهروردی
نویسنده:
فاطمه شفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیبایی و هنر از دیدگاه سهروردی با آنچه امروزه به عنوان استتیک مطرح است، تفاوت دارد؛ چرا که امروزه، این هنرها برای حظّ نفس و خوشایند حواس خلق شده‌اند. در حالی که از نظر شیخ اشراق پیوند زیبایی و هنر با معرفت و نیکی ایجاد " جذبه " می‌کند و هدایت از طریق چنین زیبایی‌ای خیر مطلق را به دنبال دارد. زیبایی از نظر سهروردی در قالب سه رویکرد مفهوم‌شناسی، وجود-شناسی و معرفت‌شناسی قابل بررسی به شرح ذیل می‌باشد. به لحاظ مفهوم‌شناسی، واژه زیبایی به حُسن تعبیر می‌شود که به جمال و کمال، توامان به یک پدید اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. به لحاظ وجود‌شناسی، زیبایی امری عینی است که با عالم خارج منطبق می‌باشد. روابطی از جمله نورها، رنگ‌ها و شکل‌های مختلف (نمودهای عینی) منشأ درک و بروز احساس زیبایی می‌شود و به لحاظ معرفت‌شناسی، زیبایی، لذت ادراک و وصول کمال است که به ‌واسطه عشق تجلی می‌کند و سبب حرکت می‌شود. الگوهای زیبایی‌شناسانه‌ای که سهروردی در ساختار حُسن و عشق معرفی می‌کند، به خیال باز می-گردد. با در نظر گرفتن خیال به عنوان یکی از عوالم چندگانه هستی( رویکرد هستی‌شناختی) و قوای انسانی( رویکرد معرفت‌شناختی)، و مظهر دانستن قوه متخیله برای صور خیالی در عالم خیال و وجود رابطه قهر و محبت میان مراتب مختلف هستی، بازتاب صور معلقه آن عالم در روح هنرمند را می‌تواند معیاری برای کشف ریشه‌های متعالی هنر اسلامی معرفی ‌کند. بنابراین اگر عالم خیال نبود و یا اگر بود و صرفاً به مثابه حافظه و نیروی بایگانی، نقش ایفا می‌کرد، هیچ یک از انحاء هنر صورت نمی‌بست، هیچ اثر هنری شکل نمی‌گرفت و دیگر زبان دارای رمز و استعاره نبود و ادبیات شعری پدید نمی‌آمد. با مبنا قراردادن خیال به عنوان عالم هنر و هنرمندی، هنر، قوه خیال و عالم خیال با هم تعامل دارند. یعنی عالم خیال و شئون آن، جرقه‌های هنر را پدیدار می‌کند و قوه خیال به عنوان مظهر صور عالم خیالی شاهکارهای هنری را پدید می‌آورد. این مسئله می‌تواند تئوری نسبتاً کاملی در ایجاد واسطه میان زیبایی ناشی از شهود عرفانی و تماثیل هنری در جهان اسلام قرار گیرد و حلقه گمشده نقوش، تذهیب، معماری و آثار هنری متعالی و شگفت‌انگیز هنر اسلامی باشد. هنر متعالی در ساختار زیبایی‌شناسی سهروردی با هنری که گروهی به نام سنت‌گرا هنر قدسی تبیین می‌کنند، سازگار و قابل تطبیق است.
تحلیل و شرح برهان وجودی گودل
نویسنده:
مهدی رعنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کورت گودل در فوریه‌ی ۱۹۷۰ با دِینا اسکات درباره‌ی دلیل هستی‌شناسیک خود به بحث نشست و اسکات در پاییز همان سال روایتیْ تا حدی متفاوت از آن را در دانشگاه پرینستُن ارائه کرد. نظام منطقی دلیل، منطق موجهات مرتبه‌ی دوم در نظام S5 است، با این‌همانی و یک اصلِ انتزاع ویژگی‌ها. به شرط پذیرش نظام منطقی، نتیجه‌ی گودل، این‌که ضرورتا موجودی خدای-گونه وجود دارد( )، از مقدمات به دست می‌آید. سوبل اما نشان داد که علاوه بر قضایای گودل، حداقل هفت قضیه‌ی دیگر نیز از سیستم قابل استنتاج است. او در قضایای ۴ تا ۷ خود برخی از ویژگی‌های موجود خدای-گونه را نشان داد و بر مبنای قضیه‌ی ۷، با تکیه بر شهود متافیزیکی خود، استدلال کرد که موجود خدای-گونه‌ی سیستم نمی‌تواند همان خدایی باشد که دلایل هستی‌شناسیک به دنبال اثبات آن هستند. علاوه بر این، او در قضایای ۸ تا ۱۰ خود نیز نشان داد سیستم با مشکلات جدی‌تری مواجه است؛ یعنی در سیستم می‌توان ثابت کرد که وجود همه‌ی موجودات ضروری است، هم‌چنین سیستم با شکست وجهی مواجه است، یعنی در آن مفاهیمِ وجهیِ ضرورت، امکان و واقعیت یکی هستند. برای حل این مشکل، برخی از محققان تلاش کردند تا با اصلاحاتی در سیستم از استنتاج قضایای سوبل جلوگیری کنند. از جمله، سی. انتونی اندرسون تلاش کرد با ضعیف‌تر ساختن برخی مقدمات و تغییر برخی از تعاریف، راه بر شکست وجهی ببندد. هرچند تلاش اندرسون موفق بود و با اصلاحات او سیستم دیگر با شکست وجهی مواجه نیست، سیستم او نیز هنوز با برخی از مشکلات مواجه است. در این پژوهش پس از نگاه کوتاهی به تاریخ دلیل هستی‌شناسیک، تلاش خواهم کرد دلیل هستی‌شناسیک گودل، انتقادات سوبل و برخی از پاسخ‌ها بدان، از جمله اصلاحات اندرسون را بیان کنم.
بررسی تحلیلی آموزه‌های تربیتی دین زرتشت
نویسنده:
فاطمه سلطانی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تاریخ بیش از سه هزار ساله ایران، با شخصیت های بزرگی رو به رو می شویم که نظریاتی را در مورد انسان و تربیت او بیان کرده اند. یکی از این شخصیت ها زرتشت است. این پژوهش بر این است که این آیین از مبانی فلسفی ویژه ای برخوردار است. در همین راستا مبانی هستی شناختی، جهان شناختی و انسان شناختی آیین زرتشت مورد بررسی قرار گرفته است و آموزه های تربیتی که از این مبانی استخراج می شوند، ارائه شده اند. از ویژگی های آموزه های زرتشت تأکید بر پیوند منطقی میان نظر و عمل است. ضرورت نظام سازی و اصرار بر ساخت های منطقی در حوزه تربیت از این اصل محوری پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بر می آید. از لحاظ محتوایی معلوم شد که زرتشت مبلغ خدایی است واحد و قادر مطلق. درست بر خلاف بعضی از نظریاتی است که دین زرتشت را دوگانه پرست می خواندند. آن چه محور جهان بینی زرتشت قرار گرفته است نبرد میان دو دسته نیروهای مخالف و متضاد است که به طور مستمر در منازعه هستند، اما پیروزی نهایی از آن خوبی ها است. همچنین زرتشت به 5 قوه (اهو، دئنا، بئوز، اوران، فروهر) در نهاد بشری اعتقاد داشته است که هر کدام دارای سلسله مراتبی هستند. از نظر زرتشت انسان موجودی آزاد و مختار است که می تواند تحت تعلیم و تربیت قرار گیرد. اهداف تعلیم و تربیت از نظر دین زرتشت عبارتند از: کسب رضایت اهورامزدا، مردم دوستی، و پرورش روحیه طبیعت دوستی. یکی از ویژگی های اساسی آیین زرتشت ارشاد جهانی و آموزش همگانی بود، که در یسنای 43، بند 6 مطرح شده است. زرتشت خواستار آن بود که همهافراد جامعه از آموزش و پرورش یکسانی برخوردار گردد. اما این اصل مهم در جامعه ایرانی تحقق نیافت و آموزش و پرورش به صورت طبقاتی روند خود را طی کرد.
عدالت اخلاقی افلاطون و راولز
نویسنده:
سعید کاکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش درباره‌ی عدالت علی‌رغم قدمت تاريخی آن هنوز تازگی خود را حفظ كرده است. به گونه‌ای كه امروزه با حوزه‌های مختلف از جمله‌ حقوق، سياست و فلسفه اخلاق ارتباط دارد. در اين پژوهش عدالت اخلاقی افلاطون و جان راولز با تأكيد بر مبانی هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی از اهميت ويژه‌ای برخوردار است. افلاطون به دنبال توجيه عدالت اخلاقی هم در فرد و هم در جامعه بود، لذا وی با نگرشی واقع‌گرايانه به دنبال رسيدن به سعادت و خير بود و همچنين معتقد بود كه عدالت در عالم مُثُل وجود دارد و در بُعد معرفتی هم عدالت را قابل شناخت از طريق عقل می‌دانست. راولز هم در خاستگاه تاريخی ديگر و براساس سنّت قراردادگرايی به توجيه عدالت پرداخت. هدف راولز بازگرداندن برابری و احقاق حقوق فردی برای جامعه‌ای ليبرال بود كه در آن عدالت جايگاهی نداشت و نابرابری‌ها فاصله‌ِ بين مردم تهی‌دست و غنی را به حداكثر رسانده بود. لذا وی در سنت كانتی و با بهره‌گيری از مفهوم عدالت به نگرشی ناواقع‌گرايانه در اخلاق رسيد.در اين پژوهش با تأكيد بر مبانی و همچنين مقايسه‌ی دو ديدگاه افلاطون و راولز با روش توصيفی، تحليلی و نقد هر دو ديدگاه درباره‌ی عدالت اخلاقی به نگرش عميق‌تری از عدالت برسيم.
بررسی تحلیلی مبانی فلسفی تربیت سکولار و تبیین نسبت نظام آموزش و پرورش ایران با آن
نویسنده:
مصطفی رجب پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیلی مبانی فلسفی تربیت سکولار و تبیین نسبت نظام آموزش و پرورش ایران با آن است که در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. سکولاریسم به معنای جدایی دین از عرصه‌های زندگی، مکتبی است که در مورد آن بحث‌های زیادی تا به حال شده و فوائد و مضرات آن از طرف موافقان و مخالفانش مورد بررسی قرار گرفته است. اما در مورد تأثیر آن بر آموزش و پرورش کشورمان کمتر سخن به میان آمده است. از این رو سعی شده است تا حد امکان موضوع تربیت سکولار مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و دید بهتری از آن به دست آید تا بتوان با دقت نظر و افق دید وسیع‌تر به مواجهه با آن پرداخت. از این رو در ابتدا، مبانی فلسفی تربیت سکولار در حیطه-های هستی شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی مورد نقد قرار گرفت. از اساسی‌ترین مبانی، اصول و ویژگی‌های تربیت سکولار، می توان از اومانیسم، ماده‌گرایی، نسبی‌گرایی، تجربه‌گرایی، عقل‌گرایی محض و افراطی، تساهل و تسامح، فردگرایی، دین‌گریزی و نفی ماوراءالطبیعه را نام برد. با عنایت به اهمیت این اصول در تربیت سکولار، این پژوهش کوشید تا ضمن ارائه تعریفی جامع از تربیت سکولار، اهداف تربیت سکولار، رابطه‌ی معلم و شاگرد، روش-های تدریس و محتوای کتب را در این نظام آموزشی، مورد بررسی قرار دهد. از آنجا که ساختار کلی تربیت سکولار ماهیتی غیر دینی، اومانیستی و مادی‌گرا دارد، در تقابل و تعارض با نظام آموزشی جامعه‌ی ایران قرار گرفت. از این رو در فصل آخر این پژوهش راهکارها و رهنمودهایی برای مواجهه‌ی موثر با تربیت سکولار پیشنهاد شد. راهکارهایی همچون، شناخت محدودیت‌های سکولاریسم، حذف سکولاریسم از طریق جایگزینی، تأکید بر انسان شناسی اسلامی، تربیت نبوی، اسلامی سازی دانش و علوم، مدیریت فرهنگی در آموزش عالی، به کار گیری عقلانیت دینی، پرورش سیاسی و آشنایی معلمان با مفهوم سکولاریسم.
بررسی تطبیقی اندیشه‌های ابن‌عربی و فخرالدین عراقی
نویسنده:
زهرا غریب حسینی‎نژاد کاخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آراء و اندیشه‌های ابن‌عربی، عارف بزرگقرن هفتم، بلافاصله پس از انتشار مورد توجّه و اهتمام عارفان متعددی قرار گرفت و جریان‌های گوناگون عرفان عملی و نظری را تحت تأثیر خود قرار داد. گروه بی‌شماری در داخل ایران به شرح و ترویج اندیشه‌های ابن‌عربی پرداختند. فخرالدین عراقی، یکی از ناقلان مهم آثار ابن‌عربی است. وی گاه با بیان علمی دقیق و گاه در قالب تعبیرهای شاعرانه، به تحلیل و ترویج مباحث فلسفی و عرفانی ابن‌عربی پرداخته است. در این میان، گاه اندیشه‌های وی با ابن‌عربی تطابق کامل دارد و گاه توأم با نوآوری است که در نتیجه‌ تجربه‌ عرفانه خود عراقی و در نتیجه‌ کشف و شهود به آنها دست یافته است. از این جهت بررسی تطبیقی آراء و اندیشه‌های این دو عارف بزرگ ضروری می‌نماید. در این رساله با استفاده از روش سندکاوی و با بهره‌گیری از فنون تحلیل محتوا به بررسی تطبیقی گزاره‌ها و اندیشه‌های بنیادین عرفانی که محور پاره‌ای از اندیشه‌های دیگر است و قلمروهایی چون هستی شناختی، عشق و زیبایی، اعیان ثابته، تجلّی، انسان کامل و وحدت وجود را دربردارد، مورد بررسی قرار گرفته است. از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش آن است که عراقی به شدّت تحت تأثیر اندیشه‌های ابن‌عربی است و کمتر اندیشه‌ای از اندیشه‌های عارفانه و فلسفی ابن‌عربی را می‌توان در نظر گرفت که در آثار عراقی بازتاب نیافته باشد. نوآوری عراقی در بهره‌گیری از این اندیشه‌ها در دو ناحیه‌ تأویل و تخیّل شاعرانه جلوه‌گر می‌شود.
زبان در فلسفه گادامر
نویسنده:
شکوفه کلانتری قزوینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن نمایاندن خطوط اصلی اندیشه های هانس-گئورگ گادامردر باب زبان و نقش و اهمیّت آن در هرمنوتیک فلسفی وی، به مقایسه ی آراءِ گادامر با ویتگنشتاین متأخّر نیز پرداخته شود. در عین حال نمی توان از تأثیر هایدگر بر گادامر نیزچشم پوشید. فلاسفه در سنّت های مختلف فلسفی بارها به بحث زبان پرداخته اند،اماگادامر طرحی نودرانداخت. گادامر بنیان هستی شناسی را در زبان می داند.از نظر وی میان زبان و فهم رابطه ای عمیق حاکم است، به گونه ای که اگر زبانی نباشد فهمی رخ نمی دهد و از آنجا که هرمنوتیک دانش تفسیر متن است،تنها پیش فهم موجودبرای هرمنوتیک،زبان است. آراء او درخصوص زبان با آراءِ فلاسفه تحلیلی که رویکردشان به زبان تنها معطوف به جنبه های ظاهری و گزاره ای زبان است در تضاداست. علی رغم این تفاوت های بسیار، نقاطاشتراک قابل توجّهی در آراء گادامر با آراء ویتگنشتاین متأخّر به چشم می خورد، تا آنجا که حتّی خود گادامر نیز به این تشابهات اشاره کرده است.آراء گادامر در هرمنوتیک فلسفی و نقش زبان در تاریخمندی فهم آدمی را تا حدّ زیادی می توان متأثر از آراء هایدگر دانست. اما به حق گادامر کوششی بس وسیع تر وعمیق تر ازهایدگر در این زمینه انجام داده است. هایدگرمی گوید:«زبان خانه هستی است».اما گادامر اهمیّت زبان را تا بدان پایه می رساند که می گوید:«هستی ایی که فهمیده می شود زبان است». لذا ضرورت بررسی آراء گادامر در سایه ی هرمنوتیک هایدگر رخ می نماید.
  • تعداد رکورد ها : 311