جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مقایسه «وجود و ماهیت» در فلسفه توماس آکوئینی و ملاصدرا
نویسنده:
خلیل الله احمدوند، سمیه ملکی، زهرا یزدانی داغیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های توماس آکوئینی و ملاصدرا با اتکا بر اعتقادات مذهبی و دینی بر شالود‌‌‌‌‌‌‌ه کلمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ «وجود» بنا شده است. توماس در میان فلاسفه مسیحی قرون وسطی تفوق فعل وجود را بر ذات کاملا درک کرد. در واقع آن‌چه برای توماس در مرتبه اول اهمیت قرار دارد، اولویت هستی و وجود است و ملاصدرا نیز در فلسفه اسلامی با قراردادن وجود (و نه موجود) به عنوان موضوع مابعدالطبیعه، انقلاب بنیادینی در تفکر اسلامی به وجود آورد. هر چند توماس و ملاصدرا، در اعتقاد به وجود اعلی و صفات او با یک‌دیگر اختلاف نظری ندارند، هنگام بیان و وصف و در خصوص تشریح ساختار وجود، مغایرت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی میان آنان بروز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در این مقاله کوشیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم به مقایسه آرا و اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این دو فیلسوف در خصوص مباحث هستی و ذات یا وجود و ماهیت بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
حقیقت دوگانه و نظریه عقل هیولانی ابن‌رشد
نویسنده:
علی قربانی سینی، فتحعلی اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
ابن‌رشد و ابن‌رشدیان متهم به «حقیقت دوگانه» شده‌اند؛ یعنی معتقدند که یک مسئله می‌‌‌تواند در دین حقیقت باشد در حالی که نقیض آن در فلسفه صادق است. در بخش اول مقاله تاریخ و معنای این نظریه از دیدگاه کلیسا بررسی شده، در بخش دوم به رأی ابن‌رشد در باب چگونگی بقای نفس در دو دسته از آثار فلسفی و کلامی ­اش پرداخته‌ایم، و در بخش سوم با ارزیابی نظر ابن‌رشد در این دو دسته آثارش این نتیجه به دست آمده که رأی ابن‌رشد در باب عقل هیولانی و بقای مشترک و کلی آن پس از مرگ (وحدت عقل) با رأی او در باب بقای نفوس فردی در آثار کلامی متناقض نیست، زیرا وی در مورد نفس قائل به اشتراک لفظی است. لذا نمی­ توان او را معتقد به حقیقت دوگانه دانست بلکه او به وحدت حقیقت باور دارد. بنابراین ابن‌رشد را دوحقیقتی خواندن نشان از عدم درک آرای وی دارد.
صفحات :
از صفحه 309 تا 323
رابطه علم و دین از دیدگاه دکتر علی شریعتی
نویسنده:
جواد میری، علی علی اصغری صدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
مسئله رابطه علم و دین از دغدغه‌های جدی بشر است. ‌معمولاً این رابطه را در چهار مقوله تعارض، استقلال، گفت‌وگو، و وحدت دسته‌بندی می‌کنند. در این نوشته، ضمن معرفی اجمالی این چهار مقوله، در پی آنیم تا موضع شریعتی را در این‌ باره معرفی کنیم. شریعتی با اتکا به موضوعاتی چون یونانی‌زدگی علم و دین در قرون وسطی، رابطه علم و سرمایه‌داری، نفی انحصار علوم تجربی، مقایسه میزان اعتبار علوم تجربی و انسانی، و تأکیدهای دین بر کسب علمْ موضع تعارض را نفی می‌کند. او با نقد علم مدرن از جهت دستاوردهای اجتماعی‌اش و عدم توجهش به مقوله انسان و نیز با نقد شعار علم برای علم و بی‌تعهدی علم تلاش می‌کند تا مدلی برای همگرایی دین و علم ارائه کند. شریعتی معتقد است که علم باید مسئول باشد و خود را به یک آرمان متعالی پای‌بند کند. او همچنین در این مسیر از دستاوردها و سخنان دانشمندان پیشرو بهره می‌گیرد. شریعتی در مجموع تقریباً از همه مدل‌های موجود در مقوله وحدت علم و دین استفاده می‌کند.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
مطهری و نسبت میان علم و دین
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم و دین هر دو گزاره‎هایی در باب طبیعت دارند. دانشمندان علوم طبیعی ادعا می‎کنند که کشف و شناخت قوانین طبیعت بر عهده علم است، در حالی که عالمان دین از حقانیت بلامنازع گزاره‎های دینی درباره طبیعت دفاع می‎کنند. این امر موجب طرح مسئله نزاع علم و دین شده ‎است که هم در میان دانشمندان و هم در میان عالمان دین بازتاب یافته ‎است و هر کس که دغدغه‎ای در این باب داشته ‎است، کوشیده ‎است پاسخی درخور برای آن عرضه کند. استاد شهید مرتضی مطهری به عنوان یک روشنفکر مسلمان در راستای ارائه تفسیری از اسلام که هماهنگ با پیشرفت‎های بشری باشد، کوشیده ‎است نبودِ تضاد را میان این دو نشان ‎دهد. ایشان گاهی از نیاز انسان به این دو و عدم تعارض میان آن‌ها از این حیث، سخن می‎گوید و گاهی می‎کوشد با بحث تفصیلی عدم تعارض را نشان ‎دهد، چنان‎که درباره نظریه تبدل انواع این کار را می‎کند و گاهی نسبیت قوانین علمی و جاودانگی آموزه‎های دینی را مبنایی برای دفاع از دین و تأویل علم قرار می‎دهد. در این مقاله ابتدا تقریری از خاستگاه مسئله و به دنبال آن دیدگاه استاد در این زمینه تحلیل و بررسی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 25 تا 42
آموزه آنالوژی قرون وسطی بر مبنای نظر ای.جی. اشوورث
نویسنده:
مصطفی حسینی گلکار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه آنالوژی که بزرگترین مدافع آن را توماس آکوئینی میدانند، سابقه قابل تأملی در تاریخ اندیشه، بویژه قرون وسطی داشته است. ای. جی. اشوورث یکی از مهمترین شارحان متأخر این حوزه میباشد. در پژوهش حاضر براساس تقریر اشوورث به مباحث اصلی این نظریه که اغلب در آثار کلامی و فلسفی این حوزه مغفول مانده میپردازیم. نتیجه آنکه سابقه نظریه آنالوژی بسیار پیش از توماس میباشد و اغلب تفاسیر دربارة آن نارسا و منطبق با نگاه اصلی توماس است از اینرو نیازمند بازبینی تقریرهای متداول این نظریه هستیم.
قدرت در «تسلای فلسفه»
نویسنده:
مرتضی بحرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بوئتیوس، فیلسوف بزرگ رومیمسیحی قرن ششم میلادی، رسالهیی مهم در فلسفه سیاسی به نام تسلای فلسفه دارد. او در این رساله از مقولات متعدد فلسفی سخن گفته است که یکی از این مقولات، قدرت است. او این مقوله را در آستانه سده های میانه و با رهیافتی فلسفی و در هالهیی از عقاید دینی به بحث گذاشته است. وی ضمن تفکیک میان مؤلفه های درونی و برونی انسان، قدرت را از مؤلفه های سعادت انسانی میداند و از آنجا که سعادت امری درونی است، بنابرین نمیتواند با عوامل بیرونی کم و زیاد شود. قدرت در شکل بیرونی آن، عامل و ضامن مناسبی برای ایجاد و بقای سعادت نیست. بوئتیوس قدرت بیرونی بویژه در شکل سیاسی آن را برسمیت میشناسد اما نگاهش به قدرت بالمجموع است و از اینرو هر شکلی از اشکال قدرت بنحو مستقل و بتنهایی نمیتواند سعادتبخش انسان باشد بلکه چه بسا بسان نشانهیی بر عدم سعادت نیز تلقی میشود. این فیلسوف بخشی از ناکامی فلسفه را متوجه همین قدرتهای متجزی میداند.