جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336745
شبکه معنایی مراقبه در قرآن
نویسنده:
زهره اسماعیل زاده؛ استاد راهنما: سمیه عمادی؛ استاد مشاور: علی عابدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معناشناسی (semantic) یکی از روش‌های نوین تحقیق و پژوهش در قرآن کریم است.در این نگرش، پس از انتخاب کلمات کلیدی قرآن، حوزه‌های معنایی هر واژه به همراه ارتباط شبکه میان آن‌ها، بررسی و برخی لایه‌های معنایی آیات ظاهر می‌شود. این رویکرد سعی دارد، با ملاحظه بافت و سیاق و با توجه به مجاورت کلمات و تکیه بر مجموعه یا بافت کلی قرآن، انسجام و پیوستگی معارف قرآن را روشن کند.(آذر رحمانی،1395 ،ص19) لئووایزگربر معناشناسی واژگانی را برای نخستین بار در مکتب معنایی بن (آلمان) طراحی کرد و در مراحل بعد توشیهیکو ایزوتسو در تحقیقات قرآنی طلایه‌دار آن شد (ایزوتسو،1360،ص5). این مکتب سعی دارد از طریق تحقیق در کلمات قرآن طرز نگرش قرآن را کشف کند، در این روش کلماتی که نقش قطعی در ساختن جهان‌بینی قرآن دارد، کلمات کلیدی قرآن خوانده می‌شود. هر کدام از کلمات کلیدی قرآن زیرمجموعه‌هایی دارند که با آن کلمه کلیدی در ارتباط است (ر. ک: ایزوتسو، 1361، ص1-26). مکتب لندن مشهور به رویکرد بافتی (operational Approach) تأکید زیادی بر بافت و سیاق واژگان دارد. ایشان معتقدند که معنا تنها از خلال قرارگرفتن در بافت کشف می‌شود؛ لذا معانی کلمه‌ها، تحلیلی از بافت‌های زبانی، عاطفی، موقعیتی، فرهنگی را می‌طلبد (ر. ک: پالمر، 1366، ص156- 160). بررسی معنای واژه در چارچوب بافت زبانی که درآن به وقوع پیوسته است، بافت زبانی آن واژه نامیده می‌شود. این نوع از بافت، معنا را برحسب روابط موجود میان واژه‌ها و البته به‌صورت روابط هم‌نشینی بررسی می‌کند. روابط هم‌نشینی مربوط به ترکیب و نسبت‌های هم‌جواری کلمات است؛ به‌عبارت دیگر این روابط به ارتباط یک عنصر زبانی با سایر عناصر تشکیل‌دهنده زبان متن می‌پردازد (صفوی، 1379، ص41). بافت عاطفی، مربوط به شدت یا ضعف بار معنایی کلمات در میزان اثرگذاری آنهاست، بافت موقعیتی یا بافت غیر زبانی، زبان را در متن موقعیتی که در آن رخ داده است، بررسی می‌کند و در پایان، بافت فرهنگی و مشخص‌کردن محیط فرهنگی یا اجتماعی است که کلمه در آن به‌کار رفته است (احمدمختار، 1386، ص65-66 ؛ سلوی محمد، 1381، ص70). توجه به بافت و سیاق در کشف معانی، از موضوعاتی است که علاوه بر معناشناسان، اندیشمندان حوزه قرآن و خصوصاً مفسران در تفسیر بدان توجه ویژه کرده‌اند و آن را قرینه‌ای مرجّح یا مانع برای استدلال معانی دانسته‌اند. سیاق از ریشه «سَوَقَ» است که از نظر لغویان به‌معنای رشته پیوسته، راندن، تابع و... است (ابن‌منظور، 1414، ج6، ص432؛ طریحی، 1375، ج5، ص188). ازنظر اصطلاحی نیز عبارت است از ساختار کلی که در مجموعه‌ای از کلمات، جملات و یا آیات سایه می افکند و بر معنای آن اثر می‌گذارد (رجبی، 1385، ص92). از سوی دیگر، از آنجایی که واژگان، عبارت است از تعداد بی‌شماری لایه‌های ارتباطاتِ به‌هم وابسته یا حوزه‌های اشتراک تصورّی، که هر یک از آنها متناظر با دلبستگی و علاقه‌مندی غالب یک جامعه در دوره‌ای از تاریخ آن است و بنابراین، جنبه و سیمایی از کمال مطلوب‌ها و بلندپروازی‌ها و اشتغالات آن را خلاصه می‌کند (ایزوتسو، 1360، ص27). مفاهیم قرآنی نیز در لایه‌های مختلفی مطرح و بررسی می‌شود، از جمله لایه اخلاقی، کلامی، فلسفی و عرفانی. هر یک از این لایه‌ها، میدان‌ها و شبکه‌های معنایی گسترده‌ای را در برگرفته‌اند. یکی از این سطح‌های پر اهمیّت، لایه های معنایی مراقبه است که در این رساله با این رویکرد و لایه‌های معنایی مربوط به آن بررسی می‌شود. «یکی از مهمترین مباحثی که در علم اخلاق بیان شده است مبحث مراقبه نفس است که در همه حالات انسانی چه پیش از عمل ،چه در حین عمل و چه بعد از عمل همیشه انسان باید به آن توجه نماید فلذا چون مفهوم مراقبه در قرآن کریم با خود این لفظ بیان نشده است در این پژوهش به بررسی شبکه معنایی مراقبه و الفاظی که همنشینی با این واژه دارد مثل حفظ ، رصد و... می پردازیم.البته ماده رقب در قرآن می باشد ولی نه به مفهوم مراقبه نفس که در عامه مردم مشهور می باشد بلکه معانی دیگری مانند رعایت کردن،انتظار کشیدن و نگهبانی و...که البته به لحاظ صرفی هم متفاوت است. (فراهیدی، 1409 ، ج 5، ص 154) فلذا در تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از روش یادشده، حوزه‌های معنایی واژگان مرتبط با واژه «مراقبه» را با نظر به سیاق و روابط هم‌نشینی و جانشینی کلمات در آیات، تبیین کند؛ بدین ترتیب که معنای این واژه ابتدا از منابع معتبر لغت، جست‌وجو و سپس مصادیق مختلف آن با ملاحظه بافت و سیاق آیات از تفاسیر معتبر، روشن می‌شود و از محور هم‌نشینی در فهم معنا و مصداق آیات، کمک گرفته می‌شود . مسأله اصلی در اینجا این است که چگونه بشر به مراقبه دائمی نفس که عرفان عملی است بپردازد و خداوند که دائم ناظر براعمال انسان است ، چه برنامه ای برای انسان دارد؛ و این ضرورت که جامعه علمی برای فهم آن نیازمند این چنین تحقیق می باشد و نویسنده در صددتبیین آن می باشد . و به این پرسش پاسخ داده شود که حوزه مفهوم مراقبه در قرآن چیست و شناخت لایه‌های معنایی چگونه در تبیین مفهوم مراقبه کمک می‌کند.»
ترجمه حدیث من مات از دیدگاه مذاهب کلامی
نویسنده:
حسین رضایی؛ استاد راهنما: محمد باقر مرتضوی نیا؛ استاد مشاور: ابوطالب علی نژآد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امامت و رهبری امت اسلامی اولین و بنیادی ترین مسئله مورد اختلاف در میان مسلمانان است که خود منشا اختلافات فراوانی قرار گرفته و طریق مطمئن برای رفع آنها مراجعه به فرمایشات مورد اتفاق پیامبر(ص) می باشد تا با فهم صحیح آنها حقیقت روشن شود. یکی از فرمایشات مورد اتفاق، در موضوع امامت، حدیث شریف نبوی ",من مات", است و می توان با بررسی دیدگاه مذاهب کلامی(امامیه، زیدیه،اسماعیلیه، معتزله، اهل‌حدیث، اشاعره، ماتریدیه و اباضیه) و بدست آوردن جهات اشتراک و افتراق آنها گامی در جهت تقریب بین مذاهب ایجاد نمود. در این رساله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی وانتقادی سند و متن حدیث بررسی و دیدگاه مذاهب کلامی از حیث دلالت آن بر ضرورت وجود امام، و شرعی یا عقلی بودن وجوب وجود امام، و نیز منصوب الهی یا منتخب مردم بودن امام، وهمچنین مصداقیت معصومین یا غیر آن‌ها برای امام زمان، بررسی شده و نتایج زیر به دست آمد، طبق دیدگاه مذاهب، حدیث ",من مات", مستند، صحیح و معتبر می‌باشد، همه مذاهب کلامی در دلالت حدیث بر ضرورت وجود امام در هر زمانی اتفاق نظر دارند، اما در جهات دیگر اختلاف وجود دارد، امامیه، بخشی از زیدیه و بعض متکلمان معتزلی معتقد به دلالت بر شرعی بودن وجوب امامت می باشند اما این دلالت را مؤید حکم عقل می دانند که از قاعده لطف به دست می آید، امامیه، اسماعیلیه و بخشی از زیدیه معتقدند که با توجه به سیاق حدیث و شواهد بیرونی، امام باید منصوب الهی باشد و امامیه ، اسماعیلیه وبرخی از زیدیه بر این باورند که هرچند این حدیث دلالت مطابقی بر عصمت امام ندارد ولی با توجه به اهمیت مقام امام وجایگاه امامت وآیات و روایاتی که در موضوع امامت آمده است، مصداق امام در این حدیث امامان معصوم می باشد.
مبانی شناختی حزب‌ اللّه و حزب‌ الشیطان از منظر قرآن با رویکرد مصادیق جهان معاصر
نویسنده:
زهرا یوسفی؛ استاد راهنما: معصوم حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقوله حزب به مفهوم امروزین یکی از مفاهیم مدرن است و منظور از آن، یک گروه متشکل دارای هدف مشترک و انسجام است. در قرآن کریم بارها از تعبیر حزب استفاده شده است. چنانچه قرآن کریم تقسیم دوگانه ای از احزاب دارد و به طور کلی انسان‌ها را به حزب اللّه و حزب الشیطان تقسیم نموده است. این دو مفهوم نمایانگر دو جبهه مخالف در جنگ بین حق و باطل هستند و هر یک از این احزاب مبانی شناختی دارند که با یکدیگر متفاوت است. مبانی شناختی حزب اللّه شامل خداشناسی، التزام فکری و عملی به رهبر حزب، حفظ ارزش‌های معنوی، حفظ وحدت و همبستگی و بصیرت‌افزایی می‌‌باشد در حالیکه مبانی شناختی حزب الشیطان عبارتند از دنیاگرایی، نفوذ در عقاید، فریب و جذب هم کیشان. در این پایان نامه، به بررسی این مبانی شناختی از منظر قرآن و با نگاه به مصادیق این احزاب در جهان معاصر همچون حزب اللّه لبنان و امت اسلامی ایران و نهضت تشیّع نیجریه و دیگر احزاب برای حزب اللّه و ایلومیناتی‌ها و صهیونیست‌ها و گروه تروریستی داعش و گروه‌های دیگر برای حزب الشیطان پرداخته خواهد شد و تلاش برای تبیین و تفسیر این مبانی شناختی و تفاوت هایشان انجام خواهد شد در این پایان نامه، ابتدا به معرفی و تعریف مفاهیم کلیدی پرداخته خواهد شد و سپس مبانی شناختی این دو مفهوم و وجوه اختلافشان از منظر قرآن کریم بررسی می‌گردد. در این راستا، با استفاده از رویکرد مصادیق جهان معاصر، سعی بر آن است تا مبانی شناختی حزب الله و حزب الشیطان در جامعه و جهان امروزی تبیین گردد. با انجام این تحقیق، امید است که بهترین و کامل‌ترین تفسیر و تبیین این مفاهیم اساسی را ارائه شود و به شناخت بهتری از مبانی شناختی حزب الله و حزب الشیطان از منظر قرآن کریم رسید. این پایان نامه می‌تواند به عنوان یک منبع معتبر و مفید برای علاقه مندان به مطالعه و تحقیق در حوزه معارف اسلامی و قرآن شناسی مورد استفاده قرار گیرد.
ترجمه‌ی کتاب معرفت شناسی اثر محمد حسین زاده
نویسنده:
انیسا علی باشیچ؛ استاد راهنما: لطفی اکبش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
تبیین رابطه تادیب و عقوبت الهی از منظر آیات و روایات
نویسنده:
فریبا پوردنگچی؛ استاد راهنما: محمد حسین لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دستورهایی از اولیای دین، به ما رسیده که انجام آنها واجب نیست؛ اما ترک کردنش، مانع کمال و رسیدن به درجات عالی است. چنین مواقعی (مانند معلم که از دانش آموز خوب و درس‌خوان، بیش‌تر توقع دارد و در صورت کوتاهی‌ اندک، او را مورد تادیب قرار می‌دهد) خداوند رحیم و مهربان بندگان مؤمن و صالح را به خاطر کم‌ترین اشتباه، تادیب می‌کند تا پیمودن راه کمال در آنها کُند نشود. چنانکه امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «و چه بسا! برخی از شیعیان ما، در آغاز کار، «بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم» را فراموش می‌کنند و وا می‌گذارند! در نتیجه؛ خدا به گرفتاری و بلا، دچارشان می‌کند، برای اینکه آگاه و بیدارشان سازد! تا شکر و ثنای او را بجای آورند. و در آن گرفتاری و بلا، لکّه ننگ و تقصیر و کوتاهی آنان را (به هنگام ترک بسم اللَّه) بزداید!». شیوه‌ها عام تادیب پروردگار ابتلائات و فراز و نشیب‌هایی است که در زندگی انسان رخ می‌دهد. بیماری‌ها، دارایی‌ها، نداری‌ها همه اینها در چارچوب تادیب الهی است و خدا حدها را در قالب تجربه‌های زیستی انسان به او می‌چشاند و بدین نحو خداوند انسان را تادیب و با حدها آشنا می‌کند. در روایات بسیاری امر و ترغیب شده که مومنین تلاش کنند تا به آداب الهی مودب شوند. در روایتی آمده است: «تادبوا بآداب الله» ای مومنین! به آداب الهی مودب شوید. در روایتی از امام علی(ع) آمده است: «من تادب بآداب الله عزوجل اداه الی الفلاح الدائم»، اگر کسی به آداب الهی مودب شود، همین ادب او را به رستگاری جاودانه می ‌رساند. در واقع اگر انسان به آداب الهی مودب شود، در آداب انسانی نیز به حد کمالش رسیده و هیچ نقصی ندارد. خداوند متعال به دو شیوه، تأدیب بندگانش را انجام می دهد: شیوه اوّل، اهداء عقل باطنی و رسولان ظاهری برای فهم و تشخیص راه از چاه و پرهیز از ورود در معاصی و لغزش هاست. رسول خدا صلی الله علیه و آله تادیب شده خداوند است به طوری که خداوند متعال مدال «اسوه حسن» به او مرحمت می فرماید، و البته آن حضرت حضرت امیر علیه السلام را ادب شده خود معرفی نموده است. بدیهی است اگر انسان از حجّت ظاهری و باطنی بهره نگرفت خداوند متعال هر از چند گاهی، انسان فرو رفته در لغزش ها، که معاصی پرده ادراکش را پوشانده، بیدار ساخته و با نزول بلاء و نقمتی، به او بیدارباش می دهد. بدیهی است اگر انسان از حجّت ظاهری و باطنی بهره نگرفت خداوند متعال هر از چند گاهی، انسان فرو رفته در لغزش ها، که معاصی پرده ادراکش را پوشانده، بیدار ساخته و با نزول بلاء و نقمتی، به او بیدارباش می دهد. وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنی دُونَ الْعَذابِ الْأَکبَرِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ. (سجده/21) به فاسقین، از عذاب دنیا قبل از عذاب بزرگ آخرت می چشانیم، شاید باز گردند. شیوه دوم، انذار و اعلام به تأدیب در آخرت است، برخلاف شیوه اول که چه بسا آدمی به اغوای ابلیس آن را به وجوهی غیر تادیبی حمل می کند و از آن بهره کافی نمی برد، انذار و بیم دهی از عذاب قهر الهی قابل توجیه نخواهد بود. البته اگر تأدیب دنیوی به عنوان نقمت و بلا کاملًا واضح و آشکار می گشت، اختیار از آدمی سلب شده و او بدون اختیار اصلاح می شد، و طبعاً چنین اصلاحی به خاطر خوف از بلای حتمی و پرهیز از آن بوده و لذا اثری در سیر الهی آدمی نداشته و کمال آفرین نیست. در صدر اسلام وقتی مشرکین بهانه ایمان خود را، آمدن تأدیب ظاهری عنوان می کردند، و آمدن ملائک به عیان و یا نزول جسمانی الواح را طلب می نمودند، به آنها گفته می شد که اگر چنین شود درهای رحمت بسته شده، باب توبه مسدود، و قیامت بپا خواهد گشت. هَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیهُمُ الْمَلائِکهُ أَوْ یأْتِی رَبُّک أَوْ یأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّک یوْمَ یأْتِی بَعْضُ آیاتِ رَبِّک لا ینْفَعُ نَفْساً إِیمانُها لَمْ تَکنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کسَبَتْ فِی إِیمانِها خَیراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ. (انعام/158) آیا همین را انتظار دارند که فرشتگان مرگ سراغشان آیند، یا خداوند به سویشان بیاید، یا پاره ای از آیات او به سویشان آید، آن روز که این آیات و نشانه ها محقق شود، ایمان آوردن کسانی که تا آن وقت مؤمن نبوده و یا عمل نیکی انجام نداده، سودی به حالشان نخواهد داشت، بگو شما چنین انتظار اشتباهی را داشته باشید، ما هم منتظر عقوبت شماییم. پژوهش حاضر بر آن است به تبیین رابطه تادیب و عقوبت الهی از منظر آیات و روایات بپردازد و عقوبت دنیوی و اخروی خداوند را بررسی نماید.
بررسی تطبیقی تفسیر آیات علم غیب و قلمرو آن از دیدگاه قرآن پژوهان دیوبندیه و مفسران مکتب اهل بیت
نویسنده:
عون محمد؛ استاد راهنما: رئیس اعظم شاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائلی که مورد توجه قرآن و سنت قرار گرفته است علم غیب است. در این موضوع گرچه نوشته های دیده شده است ولی نوشته مستقلی بیان کننده نظر شیعه و یکی از گروه های فعال دینی به نام دیوبندیه به صورت تطبیقی دیده نشده است. با توجه به اینکه اغلب دیوبندیه از استفاده از تعبیر علم غیب برای غیر الله سر باز می زنند، در نوشته پیش رو با توجه به استفاده از روش کتابخانه ای همچنین استفاده از منابع الکترونیکی اثبات شده است که نه فقط میان شیعه و دیوبندیه جز در تعابیر، اختلافی نیست بلکه در مصادیق علم غیب هم هیچ گونه اختلافی ندارد و هدف نوشته حاضر تقریب دیدگاه های شیعه و دیوبندیه است. علم غیب به معنای پیشین گویی بیان شده است و هر آنچه که از حس انسان دور باشد، غیب گفته می شود. درباره خود علم می توان گفت که اقوال گوناگون در این زمینه وجود دارد و تمامی مفسران از آیات قرآن استدلال نموده اند. بعضی از آیات اشاره دارند که علم غیب مختص به ذات احدیت است و برخی از مفسران بر این باور اند که غیر از خداوند هیچ کس علم غیب ندارد و برخی دیگر با استدلال از آیات قرآن بر این معتقد اند که علاوه بر خداوند، انبیای الهی و رسولان او به این علم آگاهی دارند. این اثر با استفاده از تفاسیر تشیع و همچنین از آثار قرآن پژوهان دیوبندیه مربوط به آیات علم غیب مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
معرفی و تحلیل مفاهیم اسما جلاله در دعای جوشن کبیر با تأکید بر مبانی قرآن کریم
نویسنده:
حسن عرب زوزنی؛ استاد راهنما: رضا حاجیان حسین آبادی؛ استاد مشاور: ذبیح الله اوحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل مفاهیم اسماء جلاله در قرآن کریم و ارتباط آن‌ها با دعای جوشن کبیر انجام شده است. سؤال اصلی تحقیق بر این محور استوار است که چگونه می‌توان ارتباط میان اسماء الله الحسنی و مفاهیم دینی در دعای جوشن کبیر را بر اساس مبانی قرآنی تحلیل کرد؟ در راستای پاسخ به این سؤال، مفاهیم اسماء الله الحسنی در قرآن کریم، مضامین و مفاهیم دعای جوشن کبیر و میزان سازگاری اسمای بکارگیری شده در این دعا با مضامین دینی و قرآنی مورد بررسی قرار گرفت.روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوا و مطالعات تطبیقی انجام شد که شامل بررسی آیات قرآنی مربوط به اسمای حسنی، تحلیل ساختار و محتوای دعای جوشن کبیر و مقایسه مفاهیم مشترک میان این دو متن بود. مطالعه با تکیه بر منابع تفسیری معتبر و آثار علمای مسلمان در زمینه اسماء الله الحسنی صورت پذیرفت. تقسیم‌بندی اسمای حسنی به دسته‌های جلالیه، جمالیه، ذاتیه و فعلیه در قرآن و بررسی تطبیقی آن‌ها با ساختار دعای جوشن کبیر از محورهای اصلی این تحقیق محسوب می‌شود.یافته‌های تحقیق نشان داد که بیش از 89 درصد اسمای مطرح در دعای جوشن کبیر دارای ریشه مستقیم یا غیرمستقیم در قرآن کریم هستند. تحلیل مطابقت معنایی و مفهومی آشکار کرد که ارتباط میان قرآن و دعای جوشن کبیر فراتر از تشابهات لفظی، شامل همسویی در مضامین، تکمیل‌کنندگی مفاهیم و اشتراک در ابعاد تفسیری است. ریشه‌یابی قرآنی اسمای کلیدی در سه دسته اصلی اسمای ربوبیت و خالقیت، رحمت و مغفرت و قدرت و حاکمیت نشان داد که تدوین‌کنندگان این دعا با دقت علمی از مفاهیم قرآنی بهره‌برداری کرده‌اند.الگوهای مفهومی مشترک میان قرآن و دعای جوشن کبیر شامل محوریت توحید، تأکید بر رحمت و عدالت الهی و ترغیب به تقرب و قرب الهی است که نشان‌دهنده هماهنگی عمیق در ساختار فکری این دو متن می‌باشد. کارکردهای معرفت‌شناختی، عبادی و تربیتی اسمای الهی در هر دو متن، حاکی از تأثیر چندبعدی این اسما بر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. بررسی بافت آیاتی و تفسیری اسمای مطرح در دعا، پیوند عمیق آن با سنت تفسیری اسلامی را آشکار می‌سازد.نتیجه‌گیری تحقیق نشان می‌دهد که دعای جوشن کبیر نمونه بارز و موفقی از تعامل سازنده سنت اسلامی با منابع اصلی وحی است که توانسته است بدون انحراف از اصول قرآنی، گنجینه‌ای غنی از اسمای الهی ارائه دهد. کارکرد تکمیل‌کنندگی متقابل میان قرآن و دعای جوشن کبیر امکان بهره‌گیری همزمان از هر دو منبع را برای دستیابی به تجربه روحانی عمیق‌تر فراهم می‌آورد. این یافته‌ها اثبات می‌کند که ارتباط میان اسمای الله الحسنی در قرآن و دعای جوشن کبیر هم از نظر علمی معتبر و هم از نظر عملی مؤثر است و می‌تواند نقش مهمی در تعمیق معرفت دینی و تقویت تجربه معنوی مسلمانان ایفا کند.
نقش اخلاق در همزیستی مسالمت‌آمیز با پیروان دیگر مذاهب بر اساس سیره و سخن اهل بیت با تاکید بر صادقین علیهماالسلام
نویسنده:
ناهید سلمانی؛ استاد راهنما: علی آقانوری؛ استاد مشاور: ابراهیم قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در جهان پرتنش کنونی، همزیستی مسالمت‌آمیز میان اقوام و مذاهب و فرهنگ‌ها از ضروری‌ترین اهداف اجتماعی و انسانی به شمار می‌رود. از نگاه اسلام و به ویژه در آموزه‌های صادقین (ع)، اخلاق نقش کلیدی در شکل‌گیری روابط مسالمت‌آمیز ایفا می‌کند. هم‌زیستی همواره به عنوان یکی از مسائل اساسی در طول تاریخ مطرح بوده است و انسان‌ها همیشه در تلاش بوده‌اند تا راهکارهایی برای زندگی مسالمت‌آمیز در کنار یکدیگر پیدا کنند. بنابراین در دنیای امروز که با بحران‌های اخلاقی، فرهنگی و خشونت‌بار مواجه است، اهمیت بازگشت به اصول اخلاقی اصیل بیش از پیش احساس می‌شود. از دیدگاه صادقین، اخلاق نیکو نه تنها عامل فردی برای رشد معنوی، بلکه پایه‌ای برای ایجاد جامعه‌ای سالم و همزیستی مسالمت‌آمیز میان انسان‌هاست. موضوعی که رساله حاضر بر اساس آن نگاشته شده این است که با تکیه بر احادیث و سیره‌ی عملی امام باقر و امام صادق به بررسی نقش مؤلفه‌هایی چون صداقت، نرم‌خویی، پرهیز از تعصب، کرامت انسانی در تحکیم روابط اجتماعی و ایجاد امنیت روانی، با هدف شناخت نگاه اخلاقی اهل بیت (ع) به موضوع هم‌زیستی مسالمت‌آمیز میان صاحبان مذاهب پرداخته و به بیان برخی نکات و ویژگی‌های برجسته در این اثر، به روش توصیفی و تحلیلی اشاره نموده و یافته‌ها نشان می‌دهد که از منظر صادقین، اخلاق نه تنها وظیفه‌ای دینی بلکه ابزاری اجتماعی برای تحقق صلح و ثبات در جامعه است و بیانگر آن است که چگونه مؤلفه‌های اخلاقی می‌توانند پایه‌ای برای تحقق جامعه‌ای سالم و انسانی باشند. صادقین (ع) اخلاق را پایه همزیستی مسالمت‌آمیز می‌دانند و رعایت اصول اخلاقی باعث ایجاد روابط انسانی سالم و آرامش در جامعه می‌شود و زمینه‌ساز صلح و امنیت روانی است. سیره اخلاقی صادقین (ع) صرفا آموزه‌ای تاریخی نیست بلکه الگویی پایدار و کاربردی برای همزیستی مسالمت‌آمیز به شمار می‌آید.
أثر الدراسات الاستشراقیه فی تاریخ القرآن الکریم علی المفکرین الحداثیین
نویسنده:
انور عبدعلی حمید المیاح؛ استاد راهنما: داود ملاحسنی؛ استاد مشاور: محمد ملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بر کسی که دانش و اندیشه داشته باشد پوشیده نیست تلاش مستشرقان و علاقه آنها به نگارش و مستندسازی در علوم مختلف، به ویژه علومی که جهان شرق را به طور کلی منبعی برای آنها ساخته است، با تمرکز بر هر آنچه که به اسلام به عنوان یک علم مرتبط است. باور، مذهب و اشاعه نوشته‌های آنها با هم هماهنگ شده است - که عرصه فکری را غنی می‌سازد - در هماهنگی که شامل اختلاف و تناقض می‌شود، خواننده به تحقیقات و مطالعات عمیقی دست می‌یابد که اقبال زیادی از علم و دانش گرفته است. عینیت می یابد و برعکس، کتاب هایی مملو از دسیسه ها و شبهات می یابد که از کتاب هایی که از مسیر تحقیق صحیح علمی فاصله گرفته اند و خود را به دامان استعمار و نفرت انداخته اند، تصور نمی شود شبهات مستشرقان و پاسخ آنها به آنها با پاسخ های کوبنده برای رد شبهات آنها در بسیاری از کتب و نوشته ها در این تحقیق، تلاش مستشرقان در تاریخ قرآن و تأثیر آنها بر معارف اسلامی بررسی می شود. انگیزه مستشرقان از این تلاش ها و میزان سازگاری آنها با اصول روش علمی دانشگاهی روشن خواهد شد.
نقد و ارزیابی انگاره فراطبیعی گرایی در اخلاق با تکیه بر حکمت مطهر
نویسنده:
تهمینه بورونی؛ استاد راهنما: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع محوری فلسفه اخلاق بحث درباره نظریات، مکاتب، دیدگاه‌ها و حتی گزاره‌های اخلاقی است. از مسائل مهم فلسفه اخلاق رابطه اخلاق با دین است که با روشن شدن این مسئله یکی دیگر از مسائل مهم یعنی بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق نیز روشن می‌شود. قبل از رنسانس در اروپا مفاهیم اخلاقی با دین همراه بود و مذهب مسیحیت که مذهب رایج بوده روی جنبه‌های اخلاقی تکیه می‌کرد و دستورات اخلاقی را از کتب مقدس استخراج می‌کردند. اما بعد از رنسانس این مسئله به میان آمد که اخلاق را جدا از دین بررسی کنند (یحیایی، 1383: 202). رابطه اخلاق با دین در دو معنی بررسی می‌شود: 1- اخلاق بدون اعتقادات دینی و حداقل بدون اعتقاد به خدا معنی ندارد؛ چون اعتقاد به خدا در همه ادیان مشترک است 2- دستورات اخلاقی را باید از دین گرفت و در واقع در تعیین قواعد اخلاق به وحی روی آورد (یحیایی، 1383: 203-202). البته مکتب‌های اخلاقی هستند که برای خیر و شر و باید و نباید اخلاقی معیارهایی دارند که آن را در طبیعت جستجو می‌کنند. این‌ها رابطه‌ای بین اخلاق و دین قائل نیستند. البته در برخی از مکاتب اخلاق را کاملاً از دین جدا می‌کنند؛ اما در مقابل بعضی مکاتب به یک معنا در ارتباط با دین به مبانی اخلاقی برمی‌گردند. (یحیایی، 1383: 203-202). در مکتب اخلاقی کانت منشأ اخلاق عقل عملی است. البته از لوازم حکم عقل عملی در اخلاق اعتقاد به خدا و خلود نفس است. پس در نتیجه مکتب اخلاقی کانت نمی‌تواند رابطه‌اش را با دین قطع کند (یحیایی، 1383: 204-203). در واقع به‌طور مطلق نمی‌توانیم بگوییم که اخلاق با دین پیوند دارد یا نه و مبنای اخلاقی مهم است. مسئله قابل‌توجه آن است که برخی مفاهیم کلی به‌وسیله عقل به دست می‌آیند ولی برای تعیین مصادیق اخلاقی کاربرد ندارند. مثلاً در رابطه با عدل در برخی موارد نمی‌تواند کشف کند و تنها وقتی احاطه کامل بر افعالمان باشد می‌تواند. پس برای برخی مصادیق اخلاقی نیازمند دین هستیم و در پی آن اخلاق و دین از هم جدا نیستند و ما هیچ‌گاه بی‌نیاز از دین نیستیم. (یحیایی، 1383: 207-206). در افکار عموم مردم اخلاق و دین ملازم یکدیگر هستند و اخلاق را تنها در سایه دین می‌توان بررسی کرد. (ریچلز، 1383: 73). به عقیده برخی محققین فقط از راه خداشناسی می‌توان برای اخلاق منطق مستدل پیدا کرد و اعتبار این مفاهیم اخلاقی به خداشناسی است و در واقع اخلاق به پشتوانه ایمان در حرکت است. همان‌طور که در آیه قرآن اشاره شده است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند ولی این در حالی است که آنان سرسخت‌ترین دشمنان‌اند). در این مورد خیلی هم تأکید می‌کنند و خدا را گواه می‌گیرند ولی به جایی که برسند تمام اخلاقیات را زیر پا می‌گذارند و روی دنده لجاجت می‌افتند. این در حالی است که برای فضائل اخلاقی مرزی وجود ندارد و در واقع اخلاق دیندار و غیر دیندار نمی‌شناسد. (مطهری، 1367: 238). تجربه نشان داده که هرگاه دین ار اخلاق جداشده اخلاق خیلی عقب مانده است و نوعی پشتوانه برای اخلاق است. در مورد رابطه دین و اخلاق لازم به ذکر است که مبنای فضایل اخلاقی خداوند است و ما باید به خاطر خدا پایبند اخلاقیات باشیم و در واقع مؤمن کسی است که در فضائل اخلاقی دیگر کسی را نشناسد و حتی خود دین را مرز قرار ندهد. (مطهری، 1367: 238). تولستوی که یکی از متفکرین و نویسندگان بزرگ است و شهرت جهانی دارد می‌گوید: «ایمان آن است که آدمی با آن زندگی می‌کند» و از نظر او ایمان بهترین سرمایه برای زندگی انسان است و نباید آن را از کف دهد و حتی خدا در قرآن از ایمان به‌عنوان سرمایه یاد می‌کند و از طرفی اخلاق نیز از سرمایه‌های مهم بشر است.انسان زیرک ارزش و اهمیت اخلاق را متوجه می‌شود.اولین اثر ایمان آن است که پشتوانه اخلاق است و بدون ایمان پایه درستی ندارد و زیربنای همه اصول اخلاقی ایمان است.درواقع کسی که تکیه‌گاه اخلاق و رفتارش غیر خدا باشد مانند این است که بر پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی‌دارد و هرلحظه احتمال سقوط دارد.با نظر به آیه 41 سوره عنکبوت غیر خدا را نمی‌توان تکیه‌‌گاه عمل قرارداد و غیر خدا تکیه‌گاه قرار می‌گیرد ولی بی‌پایه است.(مطهری، 1335 : 15-159) حال نظر به بحران معرفتی موجود و رخنه‌های فکری و فلسفی در خصوص مسئولیت‌های اخلاقی و ماهیت احکام و اصول ارزشی لازم می‌آید بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق روشن شود. حرف اصلی این مکتب آن است که خوب یعنی آنچه را که خدا می‌خواهد و می‌پسندد و در واقع x خوب است چون خدا x را می‌خواهد و توصیه‌ای که می‌کند آن است که اصول اخلاقی‌تان را با تبعیت از اراده خدا برگزینید. طبق این تئوری اخلاق ریشه در دین دارد و در واقع احکام اخلاقی بیانگر اراده خدا هستند. (گنسلر، 1399: 77). سقراط از نخستین فیلسوفانی بود که از اراده خدا پیروی می‌کرد، اما فراطبیعی گرایی را نپذیرفت. او با این فرض که خدایی وجود دارد که طالب هر کار خیری است این پرسش را مطرح کرد که آیا کار خوب، خوب است، چون خدا آن را می‌خواهد یا خدا آن را می‌خواهد، چون خوب است؟ این معروف‌ترین پرسش سقراط در تاریخ فلسفه است. سقراط می‌پرسد آیا به نظر تو یک عمل درست است چون‌که خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند یا اینکه خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند چون‌که درست است؟ مثلاً مهرورزی خوب است چون مطلوب خداست یا مهرورزی مطلوب خداست چون پیشاپیش خوب بوده است. سقراط و اکثر فیلسوفان گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. یعنی مهرورزی مطلوب خداست چون می‌داند مهرورزی خوب است و اگر بد بود قطعاً خدا آن را نمی‌خواست. پس مهرورزی به نحو پیشین و مستقل از اراده خدا خوب است. یعنی همواره خوب خواهد بود ولو آنکه خدایی در کار نباشد. این عقیده که به نظریه حسن و قبح ذاتی افعال شهرت دارد، به معنای دست برد
بررسی مؤلفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)
نویسنده:
مجتبی اسمعیلی؛ استاد راهنما: حسین مقدس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مصلحت، به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین و پویا در فقه اسلامی و آموزه‌های دینی، نقشی اساسی در تنظیم امور فردی و اجتماعی ایفا کرده و همواره ابزاری برای ایجاد توازن حکیمانه میان اصول ثابت شریعت و مقتضیات متغیر زمان و مکان بوده است. این مفهوم که ریشه در حکمت بالغه الهی و اهداف غایی شریعت (مقاصد الشریعه) دارد، در نظام جمهوری اسلامی ایران، اهمیت آن به سطحی بی‌سابقه رسیده و با تأسیس این نظام بر پایه نظریه ولایت فقیه، به یکی از ارکان اصلی تصمیم‌گیری در سطوح عالی کشور تبدیل شده است. اهمیت این مفهوم در مواجهه با مقتضیات متغیر زمان و مکان و چالش‌های پیچیده دوران معاصر، ضرورت بررسی جامع آن را دوچندان می‌کند. این پژوهش با هدف تبیین جامع مفهوم، مولفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی و تحلیل تطبیقی دیدگاه‌ها و سیره عملی امام خمینی, و آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)، به روش کتابخانه‌ای و با بررسی منابع اصیل دینی، آثار و بیانات امامین انقلاب و پژوهش‌های مرتبط انجام شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که مصلحت در آموزه‌های دینی ریشه در حکمت الهی و مقاصد شریعت (حفظ دین، جان، عقل، نسل، مال، و تأمین عدالت اجتماعی) دارد و سیره معصومین, تجلی‌گاه مصلحت‌اندیشی حکیمانه مبتنی بر واقع‌بینی، اولویت‌بندی مصالح و اولویت مصالح عمومی بوده است. این اصول در اندیشه امام خمینی, در قالب نظریه ولایت مطلقه فقیه و فقه حکومتی، به عنوان ابزاری محوری و «مصلحت نظام» به عنوان اوجب واجبات مطرح گردید و بنیان‌گذار این رویکرد در اداره جامعه شدند. آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله) نیز با ادامه این مسیر، به توسعه ابعاد عملی، نهادینه‌سازی فرآیندها، مانند تقویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و تطبیق کاربرد مصلحت با نیازها و پیچیدگی‌های فزاینده دوران استقرار و توسعه نظام پرداختند. مقایسه تطبیقی نشان‌دهنده پیوستگی در اصول و تفاوت در تأکیدها و گستره کاربرد، متأثر از زمینه‌های تاریخی متفاوت است. یافته‌های کلان پژوهش نشان می‌دهد که مصلحت در اندیشه و عمل هر دو رهبر، ابزاری محوری، ضروری و کارآمد در فقه حکومتی برای تضمین پویایی، کارآمدی، اقتدار و بقای نظام اسلامی در مواجهه با واقعیت‌های متغیر و چالش‌های پیچیده دوران معاصر بوده است. هرچند به‌کارگیری مصلحت با چالش‌ها و نقدهایی روبرو است، اما تلاش برای ضابطه‌مند کردن، افزایش شفافیت و بهره‌گیری از کارشناسی در تشخیص و اجرای آن ادامه دارد. درک صحیح از این مفهوم برای فهم سازوکار تصمیم‌گیری در سطوح عالی نظام جمهوری اسلامی ایران و تحلیل عملکرد آن ضروری است.
  • تعداد رکورد ها : 336745