جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336748
آموزه های تربیتی قصص انبیاء در سوره مبارکه هود با تأکید بر دیدگاه تفاسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن»
نویسنده:
محبوبه مستعلی زاده؛ استاد راهنما: علی محمد میرجلیلی؛ استاد مشاور: محمد مهدی خیبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف دین اسلام به عنوان کاملترین، بالاترین و جامع‌ترین دین، هدایت و تزکیه و تربیت انسان و رساندن او به مقام والای انسانی (تقرب به درگاه الهی) است و قرآن کریم تربیت از نظر لغوی مصدر باب تفعیل از ریشه «ربی» و به معنای از قوه به فعل رساندن، رسیدگی وپرورش دادن و در شرایط رشد قرار دادن است و از نظر اصطلاح علوم تربیتی به معنای فراهم کردن زمینه برای از قوه به فعل رساندن افراد است و در واقع هنر تغییر رفتار انسان است. به عبارتی، تربیت برانگیختن استعدادها و قوای گوناگون و پرورش انسان است که طبعاً با تلاش و دلسوزی همراه با صبر و تحمل بسیار همراه است. کامل‌ترین کتاب تربیتی و اخلاقی است که در آن اهداف و روش‌های تربیتی در ابعاد فردی و اجتماعی بیان شده است. هدف انبیاء الهی از تربیت، رشد فضایل و دوری از رذایل در جامعه بشری و رساندن انسان‌ها به معرفت و خداشناسی کامل بوده و به تعبیر قرآن، انبیاء مأمور به تعلیم و تربیت انسان‌ بوده‌اند: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِکَ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یزَکِّیهِم‌» (بقره/ 129) و برای تربیت و رشد و تعالی بشر از جان و آبروی خود مایه گذاشتند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نکردند. تربیت از مهمترین وظایف انسان‌ها نسبت به خود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنْفُسَکُم‌» (مائده/ 105): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید.» و اطرافیان است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه» (تحریم/ 7): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. قرآن کریم در سوره‌های مختلف از پیامبران الهی و تلاش آنان در راه تربیت افراد جامعه سخن به میان آورده است که از جمله آنها، سوره مبارکه هود است. در این سوره از آیات 71 تا آخر سوره از پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت هود(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت لوط(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم (ص) و تلاش آنان در راه تربیت قوم خود سخن به میان آمده است. با توجه به آنکه انبیای الهی الگوی بشر هستند و تنها برای قوم و قبیله خود الگو نبوده‌اند، بلکه برای همه امت‌‌ها و برای همه زمان‌ها می‌توانند الگوی مناسب باشند، این پژوهش تلاش دارد تا با مطالعه و تدبر در آیات سوره مبارکه هود و با استفاده از تفسیر «الکاشف» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی شیعه و تفسیر «فی ظلال القرآن» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی اهل سنت، آموزه های تربیتی مطرح در قصص انبیاء در سوره هود (شامل اصول و روش های تربیتی) را به بحث بگذارد. به عبارتی، ضمن تبیین اصول تربیت از دیدگاه انبیای الهی، روش‌های تربیتی پیامبران و مراحل آن را مورد بحث قرار دهد. قابل ذکر است که انتخاب این دو تفسیر از آن جهت است که هر دو از کتب تفسیری تربیتی شیعه و اهل تسنن است که آیات نورانی قرآن را با تکیه بر ابعاد تربیتی آنها شرح داده‌اند. تفسیر الکاشف از جمله تفاسیر تحلیلی و اجتهادی در مکتب شیعه محسوب می‌شود. نویسنده در این تفسیر، سعی کرده قرآن را با زبان روز و برای نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی مردم معاصر تبیین کند و از تفسیر به رأی پرهیز کرده و کوشیده با استناد به روایات معتبر شیعی و با بهره‌گیری از عقل و اجتهاد، به تبیین مفاهیم قرآنی بپردازد و با نگاهی روزآمد، به مسائل دینی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی بشر معاصر می‌پردازد. این تفسیر از جایگاه مهمی در میان تفاسیر معاصر شیعه برخوردار است. تفسیر "فی ظلال القرآن" اثر سید قطب نیز از تأثیرگذارترین تفاسیر تربیتی و اجتماعی اهل سنت است که نگاهی عمیق به مفاهیم اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی قرآن دارد و با نثری ادبی و عاطفی، برای تربیت اسلامی در عصر معاصر نوشته شده است. قابل ذکر است که در این نوشتار به تشابه و تفاوت دیدگاه این دو مفسر نیز پرداخته خواهد شد. میان دو تفسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن» در تبیین آموزه‌های تربیتی قصص انبیاء اشتراک‌هایی مانند تأکید بر ایمان، مقاومت و دعوت الهی وجود دارد؛ اما تفاوت‌هایی در نوع تأکید بر مسائل سیاسی و اجتماعی دیده می‌شود. هر دو تفسیر از قصص انبیاء برای تبیین الگوهای تربیتی پیامبران بهره می‌گیرند، ولی دیدگاه مغنیه بیشتر بر تربیت فردی و اخلاق اجتماعی و دیدگاه سید قطب بیشتر بر تربیت حماسی و مبارزه با طاغوت متمرکز است. در تبیین شخصیت پیامبران، مفسر «الکاشف» بیشتر به ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی آنان می‌پردازد، درحالی‌که نویسنده «فی ظلال»، بر پیامبران به‌عنوان رهبران انقلابی تأکید دارد.
قاعده حرمت تنفیر از دین از منظر فقهاء با تأکید بر آرای امام خمینی
نویسنده:
عبدالله نوبری؛ استاد راهنما: زهره خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
مفهوم و تصور خدا در اندیشه ملاصدرا، مولوی و سهراب سپهری
نویسنده:
زهرا کنعانی هرندی؛ استاد راهنما: اسماعیل زارعی حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به بررسی مفهوم و تصور خدا در اندیشه سه متفکر برجسته، ملاصدرا، مولوی و سهراب سپهری می‌پردازد. این پژوهش با بررسی دیدگاه‌های کلامی، فلسفی و روانشناختی مرتبط با مفهوم خدا، به تحلیل و مقایسه نظرات این سه اندیشمند در باب شناخت خداوند، صفات الهی و تجلیات او در هستی می‌پردازد. هدف از این تحقیق، ارائه درکی جامع از چگونگی شکل‌گیری تصور خدا در اندیشه این متفکران و تأثیر آن بر جهان‌بینی و آثار آن‌ها است. این پژوهش نشان می‌دهد که چگونه هر یک از این اندیشمندان با رویکردی متفاوت، به تبیین و تفسیر مفهوم خداوند پرداخته‌اند. همچنین، به بررسی نقش باورهای دینی و اعمال مذهبی در شکل‌گیری هویت فردی، بهزیستی و رفتار انسان در ارتباط با خدا می‌پردازد. بررسی‌ها نقش تجربیات دینی، دعا و مراقبه را در سلامت روان و انعطاف‌پذیری عاطفی مورد تاکید قرار می‌دهند.
نقد و بررسی آیات اعتقادی در تفسیر همیان الزاد
نویسنده:
علاء العبیدی؛ استاد راهنما: سیفعلی زاهدی فر؛ استاد مشاور: کریم علیمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
چکیده :
شناخت عقاید فرقه‌های اسلامی از منابع اصلی آن‌ها یک وظیفه‌ی ضروری برای امت اسلامی است، به‌ویژه فرقه‌هایی که خود را مسلمان می‌دانند اما به دلیل برخی رویدادهای تاریخی، مسلمانان پذیرش کاملی از اسلام آنان ندارند. یکی از مهم‌ترین این فرقه‌ها، خوارج هستند. آن‌ها دارای نشانه‌ها و آثار ویژه‌ای هستند که لازم است ما آن‌ها را به‌طور دقیق و واقعی بشناسیم، نه صرفاً از دیدگاه دیگران. بررسی کتاب «همیان الزاد إلی دار المعاد» و تحقیق در مورد آن نشان می‌دهد که دیدگاه‌های فرقه اباضیه تا حد زیادی بر اساس آموزه‌های قرآن کریم شکل گرفته است. محمد بن یوسف اطفیّش (1820 - 20 مارس 1914)، یکی از دانشمندان مسلمان الجزایری و از رهبران فرقه‌ی اباضیه و فعالان جنبش اصلاحات در الجزایر بود. وی در فقه، ادبیات، زبان‌شناسی و تفسیر قرآن تخصص داشت و به خاطر مخالفت شدید با استعمار فرانسه و علاقه‌ی فراوانش به جهان اسلام شناخته می‌شد. او تأثیر بسزایی در مسائل سیاسی کشورش و حرکت‌های اصلاح‌طلبانه داشت و تا پایان عمر خود در تدریس، نگارش و هدایت مردم فعال بود. وی در زادگاه خود در سن 96 سالگی درگذشت. این پژوهش با هدف بررسی عقاید فرقه‌ی اباضیه و مطالعه‌ی روش‌های تفسیری آن‌ها انجام شده است. همچنین، به‌طور خاص بر روش تفسیری کتاب «همیان الزاد» به‌عنوان یکی از مهم‌ترین تفاسیر اباضیه تمرکز دارد. این تحقیق مبتنی بر گردآوری مطالب مورد نیاز از منابع اصلی شامل کتاب‌ها، مقالات، پژوهش‌ها و نشریات است. همچنین، استخراج آیات مرتبط با عقاید و نحوه‌ی تفسیر آن‌ها از «تفسیر همیان الزاد» از روش‌های اصلی تحقیق بوده است. سپس، این تفاسیر مورد نقد و تحلیل قرار گرفته تا شیوه‌ی استدلال و روش‌های استخراج احکام بررسی شود. پژوهش به چندین نتیجه مهم دست یافته است، از جمله: - دیدگاه اباضیه در مورد صفت ",وجه", به دیدگاه اشاعره نزدیک‌تر است. - دیدگاه اباضیه در مورد صفت ",عین", مشابه دیدگاه امامیه و معتزله است. - نظر اباضیه درباره‌ی صفات ",عرش", و ",استواء", به دیدگاه معتزله نزدیک‌تر است. - شباهت‌هایی میان دیدگاه اباضیه و امامیه در رابطه با صفت ",دست", مشاهده می‌شود. - دیدگاه اباضیه درباره‌ی صفات ",آمدن", و ",نزدیک شدن", نیز به دیدگاه امامیه نزدیک است. پژوهش پیشنهاداتی را در این زمینه ارائه می دهد. یکی؛ مطالعه‌ی تفاسیر مختلف قرآن از مذاهب گوناگون و مقایسه‌ی آن‌ها برای انتخاب دیدگاه‌های صحیح‌تر و دیگری؛ بررسی دیدگاه‌های اباضیه در زمینه‌ی صفات الهی و آیات مربوط به معاد در هنگام مطالعه‌ی این مباحث.
برررسی تطبیقی ریشه ها و پیامدهای جاهلیت مدرن و معنویت مدرن از دیدگاه سید حسین نصر
نویسنده:
طاهره رضویان؛ استاد راهنما: محمد رضا مرادی؛ استاد مشاور: محمد توکلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در طول تاریخ، یک نیاز طبیعی و فطری همواره انسان ها را به جستجوی حقیقتی فراتر از دنیای مادی واداشته است. بر این اساس، یکی از وظایف ادیان سنتی پاسخگویی به این نیاز درونی بوده است. اما با پیشرفت علمی گسترده در قرن 17، زمانی که انسان مدرن به دنبال حل مشکلات معرفتی خود به سمت پوزیتویسم رفت ، با انقطاع از وحی و تکیه بر عقل خودبنیاد، تصوری در ذهن انسان شکل گرفت که گویی همه چیز به علم و نگرش علمی به جهان محدود شده و برای انسان مدرن، نیاز به دین پایان یافته است. این نگاه منجر به ظهور جریان سکولار شد که هدف آن ترویج پیشرفت علمی و اتکا به علم به عنوان منبع اصلی سعادت بشر و بی توجهی به دین بود. این جریان بستر ایجاد جاهلیت مدرن را فراهم کرد که در آن عقاید و افکار انسان از مسیر متعالی منحرف شده، ارزش ها رنگ باخته و ضد ارزش حاکم می شود و زندگی انسان مبتنی بر شهوت و غضب و در مسیر تامین خواسته های مادی و حیوانی سپری می شود. اما طولی نکشید که انسان به خاطر ماهیت انسانی و نیاز فطری اش به حقیقتی فراتر از ماده، در قرن بیستم و با ظهور پست مدرنیسم به جستجوی معنویات کهن روی آورد و به دنبال راهی بین دو گفتمان علم و دین بود تا عطش بی هویتی ناشی از مادی گرایی خود را تسکین دهد. بر این اساس، معنویت مدرن با هدف ایجاد پلی میان علم و دین ظهور کرد تا ضمن همراهی با عقلانیت برخواسته از مدرنیته و ناسازگار با دین، راهی برای فرار از پیامدهای سکولاریسم پیدا کند. امروزه معنویت مدرن و جاهلیت مدرن به عنوان دو پدیده متضاد در جوامع معاصر مطرح هستند. جاهلیت مدرن با ترویج مادی گرایی و حذف ایمان به خدا به نوعی فرهنگ غیر عقلانی و بحران ساز تبدیل شده است. در مقابل، معنویت مدرن نیز به دنبال فرار از زندگی مادی و جستجوی هویت و حقیقت است اما اغلب به پاسخ های سطحی و مسخ شده می انجامد. این تضادها موجب شد تا انسان معاصر با چالش تدوام بحران های اجتماعی و فرهنگی ناشی از جاهلیت مدرن و ناکافی بودن پاسخ های معنوی برای نیازهای عمیق انسانی روبرو شود. حال سوال این است که راه برون رفت از این چالش ها و بحران ها چیست؟ و رساله حاضر چگونه می تواند به حل آن کمک کند؟ راه حل برون رفت از این چالش ها، تغییر نگرش به انسان و زندگی انسانی بر اساس یک جهان بینی معتبر است. این تغییر باید شامل بازگشت به ارزش های انسانی و دینی باشد که در عصر مدرن نادیده گرفته شده اند. رساله حاضر با موضوع بررسی ریشه ها و پیامدهای معنویت مدرن و جاهلیت مدرن از دیدگاه سید حسین نصر می تواند به تغییر نگرش انسان معاصر کمک کند. در دنیای مدرن ، بحران های فرهنگی و معنوی ناشی از اصالت دادن به مادیات و علم، انسان را به بی هویتی و تنهایی کشانده است. این وضعیت موجب جستجوی معنویت های نوظهور شده که به دنبال فرار از زندگی مادی هستند. با بررسی این روندها، می توان به درک عمیق تری از نیازهای فطری انسان رسید و راهکارهایی برای بازگشت به ارزش های معنوی ارائه داد. اندیشمندان متعددی با دیدگاه های فکری متفاوت به دنبال توصیف معنویت و جاهلیت مدرن برآمده اند که از آن میان برای پژوهش حاضر سید حسین نصر انتخاب شد چرا که او در زمره متفکران سنت گرایی است که در زمینه معنویت گرایی صاحب نظر بوده و آثارش به طور کلی به نقد مدرنیسم و تبیین معنویت اسلامی اختصاص دارد و معتقد است که انسان مدرن برای رهایی از بحران های ناشی از مدرنیته باید به سنت و معنویت برگردد. او بر این باور است که فراموشی واقعیت های الهی و جایگزینی انسان محوری ، منجر به مشکلاتی چون بحران اجتماعی و اخلاقی شده است. نصر پیشنهاد می کند که با احیای سنت و توجه به عقلانیت دینی می توان به یک تمدن نوین اسلامی دست یافت که در آن ارزش های الهی محور زندگی اجتماعی قرار گیرد. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد تا ریشه ها و پیامدهای جاهلیت مدرن و معنویت مدرن را از دیدگاه سید حسین نصر مورد تحلیل قرار دهد.
جایگاه تبرّی و تولّی در سلوک توحیدی با تکیه بر اندیشه امام خمینی (ره)
نویسنده:
طاهره عباسپور؛ استاد راهنما: رضا الهی منش؛ استاد مشاور: حسین مطیع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پروردگار رب العالمین ، ولایت مطلقه خود را در عالم هستی ( هم تکوینی و هم تشریعی) منحصرا به عهده دارد.‌اسم ولّی خداوند در عالم هستی مظهر می طلبد، ولّی خداوند کسی است که مقامات سیرو سلوک الی الله را طی کرده، از خود فانی شده، اراده او اراده الهی و گفتار و عمل او، کلام و فعل خداوند شده است.‌ او واسطه فیض الهی به بندگان مؤمن و موحّد خداوند است. انسان کاملی که به مقام ولایت رسیده و همه امورش تحت تدبیر کامل خداوند عهده داری می شود. تولّی پذیرفتن ولایت اولیاء الله و تبرّی دوری و بیزاری جستن از دشمنان آنهاست. این تولّی و تبرّی همه مراتب وجودی انسان و همه امور ظاهری ، باطنی و معنوی او را دربرمی گیرد. سالکی که عزم و اراده بر سیر و سلوک معنوی و عروج روحانی دارد. به اولیاء الهی که خود طی طریق کرده و به نهایت مراتب کمال رسیده اند، متمسک شده و او را راهنما و رهبر و کارساز و عهده دار همه امورش در اسفار اربعه می کند. او در سلوک توحیدی از خود سلب اختیار و قدرت و علم کرده و رشته امورش را به عهده ولّی خدا واگذار می کند. در این سفر روحانی قدم اول برداشتن حجابها و موانعی است که اورا از این سفر باز می دارد، حب نفس، حب دنیا ،وسوسه های شیطان، رفتار و گفتار اهل باطل و طاغوت، و قبول ولایت آنها مانع سلوک توحیدی سالک است. رویگردانی و اعراض و انصراف از ولایت آنها ( تبرّی) و بغض قلبی، شرط لازم و مقدمه سلوک است. در مقابل تولّی به ولایت انسان کامل هم در محبت قلبی و هم در معرفت و شناخت نسبت به آنها و هم در عمل و اطاعت از آنها، قدم بعدی است. معرفی آثار و دیدگاه‌های علما و عرفای متقدم و متأخر و به ویژه اندیشه عرفانی حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، ما را در شناخت این مسیر یاری می کند.
عشق‌الهی و نقش آن در سلوک معنوی انسان از نگاه عین‌ القضات همدانی و ملاصدرا
نویسنده:
نوید فرهمند؛ استاد راهنما: مهدی گنجور، محمد بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرالمتالهین با ایده‌ی وحدت‌وجود، همه موجودات را آینه‌ی قدرت حق می‌بیند. در نظر او هر موجودی به‌سان آینه‌ای است که مظهر و مجلای جمال و جلال حق است ولی این آینه‌ها همه نمودی از آن بود و نمادی از آن نهاد است که هستی مطلق و وجود حقیقی است. بدین ترتیب وقتی که عارف با اعتقاد به وحدت‌وجود، خدا را حقیقت جاری در تمامی عالم دانسته و غیرخدا را صرفا هستی‌نما بداند، یعنی در نظر او، ماسوی‌الله، چیزی جز عدم نیست و هرچه هست، همه پرتو روی حبیب است، لذا اولا به هر چیزی عشق می‌ورزد چرا که می‌بیند که همه عالم از اوست و ثانیا: درصدد آزادی خویش از قید هستی که نمودی بیش نیست برمی‌آید تا با کنار زدن حجاب‌ها، خود را مورد توجه جلوه‌ی جمال حق قرار دهد و در وجود حقیقی حق، فانی شود. این فنای در هستی خداوند، تنها با عشق ورزیدن به او تحقق‌پذیر است و نیروی معجزه‌آسای عشق، یگانه پر و بال انسان در پرواز بسوی آن حقیقت مطلق است. (خلیلی، 1396: 83) ملاصدرا در طی کتاب اسفار، در حال سیر ذهنی از کثرات ذهنیه بسمت وحدت است و به همین منظور نام کتاب فلسفی خویش را با مراحل سیروسلوک عرفا تطبیق داده است. اگر نگاهی دقیق‌تر به مقدمه‌ی اسفار بیندازیم، از نظر صدرا، فلسفه‌ای که به عرفان ختم نگردد، عقیم مانده و از دست یازیدن به حقیقت باز میماند. انسان در سیر تکاملی خویش، نه با علم حصولی بلکه با علم حضوری باید با آن حقیقت یگانه، متحد گشته و خود، نقش هستی را از ضمیر وجود خویش بخواند. در واقع باید از سیر آفاقی متوجه سیر انفسی شده و در عوالم درون و خودشناسی به آن حقیقت مطلق نظر اندازد. این مهم با سعی و تلاش فکری و حصولی بدست نمی‌آید بلکه لازمه‌اش تهذیب نفس و تزکیه‌ی باطن بوسیله‌ی عشق است. افق اندیشه‌ی عرفانی از سطح تفکر فلسفی، عالی‌تر است چرا که تشبه انسان به خیر محض و کمال مطلق، غرض نهایی و کمال مطلوب فلسفه است، در حالی که عارف رهسپار کوی فنای در خداوند و بقای به اوست. در واقع از نظر نگارنده، فلسفه و عرفان چیزی جدای از هم و در عرض هم نیستند بلکه عرفان در راستای فلسفه و در ادامه‌ی آن می‌باشد. یعنی همانطور که فیلسوف، به مثابه‌ی جهانی عقلانی گردیده که اکثر افراد فاقد چنین عالم ذهنی‌ای هستند، عارف نیز واجد جهانی قلبی شهودیست که فیلسوف را از آن بهره‌ای نیست. این امر در مقدمه اسفار، رساله کسر اصنام جاهلیه و رساله سه‌اصل صدرا کاملا مشهود است. (ملاصدرا، 1391: 72 و 1393: 7) . فیلسوف برای تکامل وجودی خویش و رفتن به مراحل بالاتر ادراک و معرفت راهی جز قدم گذاشتن در راه عرفان ندارد.این مهم با عشق میسر خواهد شد، هرچند ظهور عشق حقیقی مستلزم عنایت معشوق حقیقی‌ست. لذا عرفا، عشق الهی را از مواهب خدادادی میدانند و نه از مکاسب بشری. (خلیلی، 1396، 79) عین‌القضات هم به این نتیجه رسیده است که انسان برای کسب معرفت و تکامل وجودی خویش، راهی جز عاشق شدن و قدم گذاشتن در وادی عرفان ندارد. هرچند او سلوک عقلانی ملاصدرا را طی نکرده است و مستقیما قدم در راه عرفان گذاشته است. از همین رو تبیینی که ملاصدرا میتواند از عشق الهی و تطبیق آن بر سیر ذهنی فیلسوف ارائه دهد از عهده‌ی عین‌القضات خارج است. هر دو به آن حقیقت لایزال رسیده‌اند اما یکی میتواند هم با زبان فلسفه و هم با زبان عرفان آن را منتقل کند و دیگری فقط با زبان تمثیل عرفانی از عهده این امر برمی‌آید. در واقع همانطور که خواجه نصیرالدین طوسی، فلسفه را با کلام آشتی داد و بین آنها تطبیق برقرار کرد و پس از او کلام شیعی رنگ فلسفی به خود گرفت، صدرالمتالهین هم فلسفه‌ی حصولی مشائی و فلسفه‌ی تماما ذوقی اشراق را با عرفان نظری آشتی داد و بیشتر مفاهیم فلسفه را منطبق بر عرفان نمود. در واقع وی عرفان را، ادامه‌ی فلسفه دانسته و فلسفه را طریق و مسیر بسوی معرفت‌نفس و عرفان میداند. (صدرالمتالهین، 1391: 7 و 1392: 3-18) نگارنده نیز درصدد برقراری گفتگو و دیالکتیک در مورد عشق بین این دو شخصیت بزرگ عرفانی می‌باشد. در پی اینکه هر کدام از این دو عارف، با توجه به شاکله‌ی وجودی خویش، عشق را چگونه تجربه کرده‌اند و آن حقیقت لایزال چگونه خود را به این دو عاشق، نمایانده است؟ در رساله عشق از کتاب تمهیدات، عین‌القضات برای عشق حالات و مراتبی قائل است‌ و عشق را برای سالک فرض راه شمرده و در تمامی مراحل سیروسلوک، شرط لازم برای شناخت و معرفت را عاشق‌شدن می‌داند. عین‌القضات در تمهید ششم در بیان حقیقت و حالات عشق، طیف دیگری از معنای عشق را به تصویر می‌کشد. او به صراحت می‌گوید: «اگر عشق خالق نداری باری عشق مخلوق مهیا کن تا قدر این کلمات تو را حاصل شود» (عین‌القضات، 1396: 56) با توجه به دیدگاه این عارف بزرگ معنای عشق در «عاشق شدن» به آن شکوفایی درونی منجر می‌شود. او برای این‌که آدمی بتواند به این تجربه منحصربه فرد درونی «دیدار با خویشتن» دست پیدا کند، تجربه‌ عاشقی را فرض راه می‌داند. در واقع عشق زمینی و مجازی می‌تواند دریچه‌ ورود به شناخت همان حقیقت عشق باشد و البته شناخت هوای نفسانی و خواهش‌های درونی و امیال از نظر او بخشی از سیروسلوک سالک است که در مسیر کمال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. «در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود کند و خود را ایثار عشق کند». او در تمثیل، عشق را به مثابه‌ آتشی می‌بیند که هرجا باشد و به هرجا رسد می‌سوزاند و به‌رنگ خود درمی‌آورد و سالک همانند پروانه‌ای است که قوت خود را از آتش می‌گیرد و بی آتش قراری ندارد و خود را به آتش می‌زند تا همه نار گردد و از خود خبری ندارد. عین‌القضات کوشیده است تا با نشان دادن درجات عشق (صغیر و کبیر و میانه) بگوید به غایت، حساب عاشق با عشق است نه با صورت معشوق و نه حساب او با فراق و وصال باشد و عاشق باید تمامی خود را به عشق بدهد. ملاصدرا نیز در یک تقسیم‌بندی جامع دقیقا عشق را به سه نوع اکبر، اوسط و اصغر تقسیم میکند (ملاصدرا، 1393، ج7: 183) یکی از راه‌های نیل به عشق حقیقی الهی، عشق مجازی نفسانی عفیف است.
نوع‌ دوستی در اخلاق اسلامی
نویسنده:
مهدی محمودی؛ استاد راهنما: محمد هدایتی؛ استاد مشاور: حسن محیطی اردکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوع‌دوستی به عنوان یک فضیلت به معنای دوست داشتن دیگران و کمک کردن به آن ها به صورت داوطلبانه است، بدون اینکه رنگ، نژاد یا مذهب آنان مورد توجه قرار گیرد. رفتارهای نوع دوستانه در زمره رفتارهای اخلاقی قرار می‌گیرد که در هر جامعه ای ـ اعم از مسلمان و غیر مسلمان ـ یکپارچگی بیشتر بین اجزای مختلف اجتماع را فراهم می‌کند تا در پرتو آن بی‌مهری انسان‌ها به یکدیگر و محرومیت‌های اجتماعی کاسته شود و فرد نوع دوست نیز با آراسته شدن به چنین فضیلتی به کمال و سعادت برسد. این تحقیق براساس منابع کتابخانه‌ای از نوع توصیفی ـ تحلیلی بوده و با روش توسعه‌ای در پی پاسخ به این پرسش است که نوع‌دوستی در اخلاق اسلامی چگونه تبیین می‌شود؟ پژوهش حاضر بعد از بازتعریف ماهیت و مؤلفه‌های نوع‌دوستی در اخلاق اسلامی، به شناسایی مبانی و ادله ارزشمندی نوع‌دوستی در منابع نقلی و عقلی پرداخته و پس از اثبات فضیلتمندی نوع‌دوستی، سه چالش مهم را بررسی می‌نماید و با ادله عقلی و نقلی به آنها پاسخ می‌دهد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که نوع‌دوستی در آیات و روایات مورد تأیید قرار گرفته و در سیره اهل بیت (علیهم السلام) بر آن صحه گذاشته شده است. اثبات این فضیلت در اخلاق اسلامی می‌تواند موجب تقویت حس همدری، ایثار و گذشت در جامعه، تعامل نزدیکتر با مردم جهان در راستای تبلیغ عملی دین اسلام در دنیا، تقویت بیشتر بنیاد‌های خیریه و کاهش آسیب‌های اجتماعی از طریق همدلی‌های اقتصادی و عاطفی شود.
علم امام در نهج البلاغه با تأکید بر شرح نهج البلاغه علامه محمد تقی جعفری (ره)
نویسنده:
شیرین رحیمی؛ استاد راهنما: ناصر محمدی؛ استاد مشاور: محمدهادی امین ناجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مبانی قرآنی آموزه های اخلاقی امام علی (ع) درخطبه های نهج البلاغه
نویسنده:
عدنان چلداوی؛ استاد راهنما: قاسم عبیداوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اخلاق اسلامی یکی از اساسی‌ترین ابعاد دین اسلام است که در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان تأثیرگذار است. از دیدگاه اسلامی، اخلاق نه‌تنها به‌عنوان یک نظام ارزشی برای رفتارهای فردی و اجتماعی شناخته می‌شود، بلکه وسیله‌ای برای نیل به کمال انسانی و قرب الهی نیز به شمار می‌آید. قرآن کریم به‌عنوان اصلی‌ترین منبع معرفتی مسلمانان، اصول و مبانی اخلاقی متعددی را مطرح کرده است که در سیره و گفتار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز بازتاب یافته است. در این میان، سخنان و خطبه‌های امام علی (ع) در نهج‌البلاغه، گنجینه‌ای ارزشمند از آموزه‌های اخلاقی است که ارتباط عمیقی با تعالیم قرآنی دارد. اخلاق اسلامی به‌عنوان یکی از شاخصه‌های بنیادین اندیشه دینی، در طول تاریخ اندیشه اسلامی جایگاه ویژه‌ای داشته است. قرآن کریم به‌عنوان منبع اصلی تعالیم دینی، اصول و مبانی اخلاقی را به‌صورت جامع و نظام‌مند ارائه کرده و این آموزه‌ها در سیره و سخنان پیشوایان دین تجلی یافته‌اند. در این میان، نهج البلاغه اثر ارزشمند گردآوری‌شده از کلام امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، یکی از مهم‌ترین منابع برای شناخت اخلاق اسلامی به شمار می‌آید که تعالیم اخلاقی آن ریشه در قرآن کریم دارد.
بررسی مبانی تقریب در آرای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظله) و مقایسه آن با دیدگاه های برخی از معاصران اهل سنت( شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد غزالی، دکتر عبدالله بن بیه، شیخ عبدالمجید سلیم و... )
نویسنده:
فاطمه نیک زادالحسینی؛ استاد راهنما: رضا سعادت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرآن کریم آیات متعددی دعوت به وحدت و همدلی بین مومنان کرده است همچنان که می فرماید : « یا ایّها الّذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان انّه لکم عدوّ مّبین » (بقره آیه 208 ) و نیز تاکید می کند که مومنان به شدت از تفرقه و دوری پرهیز کنند. همچنان که می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ...» (آل عمران آیه 103). این دعوت به وحدت و پرهیز از تفرقه از جهات مختلف در قرآن قابل بررسی است. پیامبران الهی همیشه بر اصل وحدت بین امت ها اهمیت قائل بودند و تلاش می کردند تا از بروز نفاق و تفرقه جلوگیری کنند. پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز برای تحقق وحدت بین مسلمانان و جلوگیری از تفرقه همواره اقداماتی داشته اند برای مثال فتح مکه بدون جنگ و خونریزی، خطبه ی پیامبر در غدیر خم و ... . موضوع وحدت و یکپارچگی اجتماع مسلمین به طور مستقل مورد توجه و عنایت ائمه اطهار (علیهم السلام) قرار داشته است، به گونه ای که آن بزرگواران ضمن تأکیدهای فراوان بر ضرورت حفظ اتحاد مسلمین، آن را از وظایف اصلی شیعیان در بر خورد با مخالفان مذهبی می دانسته اند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: به شدت از اختلاف و تفرقه بپرهیزید ، چه اینکه انسان های اندک پراکنده دستخوش دام های شیطان می گردند ، چنان که گوسفندان پراکنده و از محور به دور افتاده، طعمه گرگ می شود. بنابر آنچه گفته شد می توان گفت مسئله وحدت، یکپارچگی و همدلی یکی از عناصر مهم حفظ جامعه اسلامی است و تفرقه همانند آتشی ست که به جان امت اسلام می افتد و سبب منفعل شدن و در نهایت نابودی جامعه اسلامی خواهد شد. در میان مذاهب اسلامی اعتقادات، باورها و اصول مشترک زیادی وجود دارد از جمله اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، کتاب آسمانی مشترک و ... اما با این حال در میان این مذاهب، مفاهیم و عقایدی نیز وجود دارد که در آن اختلاف است و مسلمانان از دیر باز تا کنون با استفاده از روایات، آیات قرآن، دلایل عقلی و مستندات تاریخی در تلاش برای اثبات درستی این عقاید مخالف هستند. از جمله این عقاید مخالف مسئله امامت، عدالت خداوند، برخی از احکام و .... می باشد. از دیر باز دشمنان اسلام از همین اختلافات بین مسلمانان سوءاستفاده کرده و با دامن زدن به این اختلافات و تحریک مسلمانان از راه های گوناگون دست به تفرقه افکنی بین مسلمانان زدند و از همین مسئله به عنوان مهم ترین سلاح خود استفاده می کنند. در خلال تحولات اخیر منطقه ای در رابطه با درگیری و تنش میان فلسطین و رژیم صهیونیستی مشاهده شد که برخی از مسلمانان اهل تشیع به کمک رسانی و حمایت شیعیان از مردم مظلوم غزه به دلیل سنی مذهب بودن آن ها معترض هستند. بررسی این موضوع نشان می دهد ریشه این اعتراضات نابخردانه در تلاش های دشمنان اسلام برای تفرقه افکنی میان مذاهب اسلامی می باشد. با توجه به ضرورت و اهمیت وحدت مسلمین و جلوگیری از تفرقه بر اساس مطالبی که به آن اشاره شد برخی از علمای اسلام اندیشه تقریب مذاهب را پایه گذاری کردند. و هدف آن ها نزدیک کردن هر چه بیشتر مذاهب مختلف مسلمانان به یکدیگر و از بین بردن اختلاف بین آن ها است. در تاریخ اسلام گاهی برخی از خلفا برای تقریب مسلمانان تلاش کرده اند اما به دلیل اینکه بیشتر اهداف آن ها مسائل سیاسی بوده است، سرانجام موفق نداشته اند. اما از قرن چهاردهم هجری به بعد با مقالات سید جمال الدین اسدآبادی، تقریب مذاهب جان تازه ای به خود گرفت. و پس از او با تلاش و اهتمام برخی علمای شیعه و اهل سنت مانند محمد عبده، محمد تقی قمی و .... مجامع مهمی برای تقریب مذاهب تشکیل شد که نقش بسزایی در تحقق این اندیشه ی مهم داشته اند. در قرن اخیر و با ظهور بیشتر جریان‌های تندروی اسلامی همانند وهابیت، اسماعیلیه، صوفیه و... و علنی شدن دشمنی بدخواهان اسلام و تلاش بیشتر آنان برای تفرقه افکنی بین مسلمانان جهت جلوگیری از قدرت گرفتن آنها، مسئله‌ی تقریب مذاهب اسلامی به یکی از دغدغه‌های مهم دلسوزان جهان اسلام تبدیل ‌شده است. کتاب‌ها و مقالات بسیاری نوشته شده است؛ ولی با این همه، بحث تقریب هنوز در چهارچوب احساسی و شعارگونه محدود شده است. و همچنان دچار خلا های پژوهشی می باشد. یکی از تأثیرگذارترین رهبران وحدت‌طلب و پیشوایان اصلاح‌گرای معاصر، امام خمینی(ره) است. او نیز همچون سید جمال‌الدین اسدآبادی، بنیان گذار حرکت اصلاحی و وحدت‌طلبی، از برجسته‌ترین منادیان همبستگی و انسجام اسلامی به شمار می‌رود. در نگاه امام خمینی(ره) تعالیم اسلامی بر محوریت امت اسلامی و برادری و برابری اسلامی استوار است. وی تعدد و اختلاف و دشمنی را در جامعه اسلامی از دسیسه‌های استعمار و قدرت‌های جهان‌خوار می‌داند. امام خمینی(ره) سخت معتقد به وحدت مسلمانان- با قطع نظر از گرایش‌های مذهبی آنان- در مقابل استعمارگران و دشمنان اسلام بود و وحدت اسلامی را رمز پیروزی و موفقیت مسلمانان می‌دانست. و هر حرکتی را که به تفرقه و تشتت صفوف مسلمانان و بهره‌برداری و استیلای استعمارگران می‌انجامید، محکوم می‌کرد و با صدور فتاوای تقریب‌گرایانه و پیام‌های پیاپی راه‌های عملی وحدت شیعه و سنی را بیان می‌نمود. آیت الله خامنه ای، به عنوان رهبر مقتدر حکومت اسلامی یکی از طلایه‌داران تقریب مذاهب اسلامی دارای مبانی و شاخص هایی منطبق بر آموزه‌های اصیل اسلامی است. وحدت از نگاه ایشان یک مسأله استراتژیک است ، ایشان نه تنها با گفتار و بیانات‌شان در این زمینه گام برداشته‌اند بلکه در حیطه عمل ، با تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب و مجمع جهانی اهل‌بیت علیهم‌السلام که هر دو در راستای تقریب مذاهب و وحدت اسلامی فعالیت می‌کنند در این جهت قدم برداشته‌اند.
  • تعداد رکورد ها : 336748