جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336744
ترجمه حدیث من مات از دیدگاه مذاهب کلامی
نویسنده:
حسین رضایی؛ استاد راهنما: محمد باقر مرتضوی نیا؛ استاد مشاور: ابوطالب علی نژآد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
امامت و رهبری امت اسلامی اولین و بنیادی ترین مسئله مورد اختلاف در میان مسلمانان است که خود منشا اختلافات فراوانی قرار گرفته و طریق مطمئن برای رفع آنها مراجعه به فرمایشات مورد اتفاق پیامبر(ص) می باشد تا با فهم صحیح آنها حقیقت روشن شود. یکی از فرمایشات مورد اتفاق، در موضوع امامت، حدیث شریف نبوی ",من مات", است و می توان با بررسی دیدگاه مذاهب کلامی(امامیه، زیدیه،اسماعیلیه، معتزله، اهل‌حدیث، اشاعره، ماتریدیه و اباضیه) و بدست آوردن جهات اشتراک و افتراق آنها گامی در جهت تقریب بین مذاهب ایجاد نمود. در این رساله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی وانتقادی سند و متن حدیث بررسی و دیدگاه مذاهب کلامی از حیث دلالت آن بر ضرورت وجود امام، و شرعی یا عقلی بودن وجوب وجود امام، و نیز منصوب الهی یا منتخب مردم بودن امام، وهمچنین مصداقیت معصومین یا غیر آن‌ها برای امام زمان، بررسی شده و نتایج زیر به دست آمد، طبق دیدگاه مذاهب، حدیث ",من مات", مستند، صحیح و معتبر می‌باشد، همه مذاهب کلامی در دلالت حدیث بر ضرورت وجود امام در هر زمانی اتفاق نظر دارند، اما در جهات دیگر اختلاف وجود دارد، امامیه، بخشی از زیدیه و بعض متکلمان معتزلی معتقد به دلالت بر شرعی بودن وجوب امامت می باشند اما این دلالت را مؤید حکم عقل می دانند که از قاعده لطف به دست می آید، امامیه، اسماعیلیه و بخشی از زیدیه معتقدند که با توجه به سیاق حدیث و شواهد بیرونی، امام باید منصوب الهی باشد و امامیه ، اسماعیلیه وبرخی از زیدیه بر این باورند که هرچند این حدیث دلالت مطابقی بر عصمت امام ندارد ولی با توجه به اهمیت مقام امام وجایگاه امامت وآیات و روایاتی که در موضوع امامت آمده است، مصداق امام در این حدیث امامان معصوم می باشد.
رابطه قول و عمل و بازتاب اخلاقی آن در آیات و روایات
نویسنده:
ولاء رعد صبار صبار؛ استاد راهنما: محمد حسن صانعی پور؛ استاد مشاور: حسین ستار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یک مشکل اساسی در فهم و به کارگیری پیوند گفتار و کردار در قرآن کریم در جوامع امروزی که فرد و جامعه از انحراف در تعامل ارزش های دینی و زندگی روزمره رنج می برند، به وجود می آید. درک دقیق این پیوند فاقد انسجام است که منجر به تغییرات منفی در هویت دینی و از بین رفتن تعادل واقعی بین گفتار و عمل می شود. این بنا نشان‌دهنده نیاز فوری به درک عمیق‌تر رابطه بین گفتار و عمل است، به‌ویژه در شرایط جوامع مدرن که شاهد دگرگونی سریع هستند. تعامل ناکافی بین ارزش‌های دینی مرتبط با گفتار و کاربرد عملی آن در زندگی روزمره یک چالش اساسی است. این شکاف در درک و کاربرد می تواند درک افراد و جوامع را مخدوش کند و باعث از بین رفتن تعادل و هماهنگی شود. موضوع، ضرورت فوری تحلیل و تبیین رابطه گفتار و عمل در قرآن کریم به تفصیل و عمق دارد. فرد و جامعه از عدم درک چگونگی دستیابی موثر به این پیوند و نحوه اعمال آن در عرصه های مختلف زندگی رنج می برند. این پژوهش با تحلیل عوامل مؤثر بر درک این ارتباط و ارائه پیشنهادهایی برای بهبود ارتباطات و کاربرد عملی آن، بر پر کردن این شکاف متمرکز است. موضوع «ارتباط گفتار، افعال و امور مربوط به آنها در قرآن کریم» از محورهای مهم تحقیق و بررسی است. قرآن کریم، کلام نازل شده خداوند، نه تنها دستورات دینی، بلکه الگوی رفتار و اخلاق نیکو انسانی را در خود دارد. با این حال، چالش‌ها و مسائلی وجود دارد که نیاز به توضیح و تحلیل دارد. ارتباط گفتار و عمل در قرآن موضوع پیچیده ای است که نیازمند بررسی دقیق و درک عمیق است. پژوهش در این زمینه ادامه تلاش‌های پیشین در حوزه علوم قرآنی تلقی می‌شود و بر چگونگی تأثیر کلام الهی و افعال همراه در رفتار و بهبود اخلاق متمرکز است. بررسی ارتباط گفتار و کردار در قرآن شامل بررسی دقیق متون قرآنی و تحلیل بافت فرهنگی و تاریخی آن آیات است. این تحقیق اهمیت درک اینکه چگونه لهجه‌های قرآنی و افعال همراه با آن بر رفتار انسان تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌تواند تأثیر مثبتی بر زندگی روزمره مؤمنان داشته باشد را برجسته می‌کند. در این زمینه، محققین متحیرند که چگونه می توان به تعادل بین گفتار و کردار دست یافت و چگونه درک این رابطه می تواند به توسعه ارزش ها و اخلاق اسلامی در جامعه مدرن کمک کند. این پژوهش فرصتی برای کاوش در ژرفای قرآن و استخراج آموزه های ارزشمند برای ساختن جامعه ای مبتنی بر اخلاق و ارزش های اسلامی است.
بررسی نظریه نظم متقارن در سوره‌های ملک تا قیامت
نویسنده:
فاطمه گریوانی؛ استاد راهنما: مجتبی شکوری؛ استاد مشاور: فاطمه حاجی اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
**بیان مسئله و تبیین موضوع:** از آنجا که زبان عربی، به ویژه در قواعد نحو و بلاغت، ریشه در زبان فصیح قرآن کریم دارد، بلاغت و فصاحت این زبان همواره به عنوان معیاری برای سنجش کلام الهی مورد توجه بوده است. بر همین اساس، بحث درباره نظم کلام و به تبع آن، نظم قرآن، از دیرباز در میان اندیشمندان و ادیبان مطرح بوده و آثار ارزشمندی در این زمینه پدید آمده است. به طور خاص، موضوع نظم قرآن در آثار بزرگانی چون جاحظ، رمّانی، خطابی، باقلانی، قاضی عبدالجبار و جرجانی مورد بررسی عمیق قرار گرفته است. در مقابل این رویکرد، برخی از مطالعات قرآنی غربی، با نگاهی انتقادی، سوره‌های قرآن را گسسته و فاقد انسجام می‌دانند. مولر، نولدکه، ریچارد بل و رژی بلاشر از جمله محققانی هستند که بر این گسستگی تاکید دارند. با این حال، در سال‌های اخیر، مطالعاتی توسط مستنصرمیر، محمد عبدالحلیم، نیل رابینسون، ماتیاس زنیسر و سلوی العوی در موضوع انسجام و نظم سوره‌های بلند مدنی صورت گرفته است. این مطالعات نشان می‌دهند که واحدهای متنی قرآن، بر خلاف ظاهر اولیه خود، دارای ساختاری مستحکم و منسجم هستند و خاورشناسان و قرآن‌پژوهان معاصر نیز به این باور رسیده‌اند. در این میان، میشل کویپرس، محقق بلژیکی، با ارائه روش "نظم متقارن" در تحلیل متن قرآن، رویکردی نوین را معرفی کرده است. کویپرس معتقد است که مفهوم بلاغت در این نظریه با بلاغت سنتی یونانی متفاوت است. در بلاغت یونانی، تمرکز بر واحدهای کوچک متنی و ترتیب خطی-منطقی است، در حالی که بلاغت سامی بر بررسی کل متن تاکید دارد. کویپرس با نگاهی کل‌نگر به قرآن، ابتدا متن را به سطوح مختلف (مفصل، فرع، جزء، قسم، مقطع، سلسله، شعبه، کتاب) تقسیم می‌کند و سپس اشکال گوناگون تقارن را در این سطوح بررسی می‌کند. این اشکال شامل سه نوع اصلی هستند: "توازی یا ساختار متوازی" (تکرار واحدهای متن به همان ترتیب اولیه)، "ترکیب محوری" (قرارگیری واحدهای متن به صورت دایره‌ای متحدالمرکز) و "آینه‌ای یا معکوس" (عدم وجود عنصر مرکزی و تقارن معکوس واحدها). با وجود این، کویپرس و سایر محققان این حوزه، عمدتاً نظریه نظم متقارن را در قالب بررسی تک‌سوره‌ای مورد توجه قرار داده‌اند. پژوهش حاضر، با رویکردی متمایز و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی نظریه نظم متقارن و میزان تطابق آن در مجموعه‌ای از سوره‌های مکی (ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر و قیامت) می‌پردازد. هدف اصلی این پژوهش، کشف وجوه این نظریه و چگونگی تجلی آن در سوره‌های مورد نظر است. انتخاب این سوره‌ها به دلیل مکی بودن و ترتیب قرارگیری آنها در مصحف شریف است. به منظور بررسی این نظریه، ابتدا متن سوره‌ها به سطوح مختلف تقسیم می‌شود و سپس این پرسش مطرح می‌شود که آیا بررسی نظم متقارن در سوره‌های مجاور قرآن کریم، می‌تواند ابعادی از تناسب و پیوستگی میان این سوره‌ها را آشکار سازد؟
تبیین رابطه حکمت و عدالت الهی با تجسم اعمال با تاکید بر شبهات
نویسنده:
علیرضا رجب پوربازگیری؛ استاد راهنما: حمید ملک مکان؛ استاد مشاور: مجتبی میردامادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله عدالت و حکمت الهی و چگونگی تحقق آن در نظام ثواب و عقاب، همواره از مباحث بنیادین علم کلام بوده و پرسش‌هایی درباره تناسب جرم و مجازات یا خلود در عذاب را به همراه داشته است. نظریه «تجسم اعمال»، به‌عنوان دستاوردی برجسته در فلسفه و کلام اسلامی، تبیینی نوآورانه از پیوندعینی اعمال دنیوی و جزای اخروی ارائه می‌دهد، که بر اساس آن، نظام پاداش و کیفر با تأکید بر کمال حکمت و عدالت الهی به شکلی دقیق‌تر بازنمایی می‌شود. این نظریه بیان می‌دارد که اعمال انسان نابود نمی‌شوند، بلکه در عالم آخرت به صورت حقیقی و باطنی خود آشکار می‌گردند و عذاب و نعمت، چیزی جدای از خود عمل نیست. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد چگونه تجسم اعمال می‌تواند تجلی کامل حکمت و عدالت خداوند باشد و بر پایه این ارتباط، چگونه می‌توان به شبهات رایج درباره‌ی ثواب و عقاب پاسخ داد. روش تحقیق بنیادی و تحلیلی-توصیفی بوده و با اتکا بر مطالعات کتابخانه‌ای، تحلیل محتوای متون کلامی و فلسفی از جمله شیخ بهایی و ملاصدرا تا متفکران معاصر و مراجعه به آیات و روایات سامان یافته است. تحلیل فلسفی و کلامی مبانی تجسم اعمال، محور اصلی کار قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نظریه تجسم اعمال، علاوه بر آنکه می‌تواند بسیاری از چالش‌های کلامی درباره‌ی نظام جزا را تبیین کند، بستر عقلانی و فلسفی مناسبی برای پاسخ به شبهات معاصر فراهم می‌سازد. به این ترتیب، عدالت و حکمت الهی نه تنها در سطح نظری بلکه در عرصه‌ی تحقق عینی ثواب و عقاب نیز به بهترین وجه جلوه‌گر می‌گردند. این تحقیق می‌تواند در تقویت مبانی کلامی، تحکیم باورهای اعتقادی و ارتقای فهم معارف دینی به‌ویژه برای نسل جوان نقشی مؤثر ایفا کند.
امکان و ضرورت معاد از دیدگاه مذاهب کلامی
نویسنده:
محمد حسین؛ استاد راهنما: محمد باقر مرتضوی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معاد و سرانجام انسان در عالم آخرت از موضوعات اعتقادی مهم در اندیشه کلامی ، مذاهب اسلامی(امامیه، زیدیه، اسماعیلیه، معتزله، اهل حدیث ، اشاعره، ماتریدیه و اباضیه) می باشد و بخش زیادی از آموزه های کلامی آنان به تبیین مسئله معاد و قیامت اختصاص یافته است، اهمیت گسترده این موضوع و شبهات متعدد پیرامون معاد ،موجبات تنوع دیدگاه های کلامی در ارتباط با معاد را فراهم نموده است و هریک از مذاهب جهت اثبات عقیده و اندیشه خویش به بحث پیرامون آن پرداخته اند به همین جهت در تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و جمع آوری کتابخانه ای مطالب به بررسی امکان و ضرورت معاد از دیدگاه مذاهب کلامی پرداخته ایم، یافته های تحقیق حاکی از آن است که گرچه مذاهب کلامی در اصل امکان و ضرورت معاد و حتمیت رستاخیر و معاد انسان باورهایشان یکسان است، اما اختلاف نظرهای قابل توجهی بین این مذاهب کلامی در خصوص مسائل پیرامونی امکان و ضرورت معاد همچون اعاده معدوم، معاد جسمانی، روحانی بودن معاد و...وجود دارد با توجه به بررسی های انجام شده می توان اذعان نمود دقیق ترین دیدگاه در مسئله امکان وضرورت معاد را مذهب کلامی امامیه ارائه نموده است. امامیه امکان معاد را از آیاتی مانند دوباره زنده‌شدن زمین و نمونه‌هایی از زنده‌شدن انسان‌ها مانند اصحاب کهف و عُزَیْر و روایات وارده از ائمه(ع) اثبات کرده‌ است. برای اثبات ضرورت و وقوع معاد به ادله‌ی مانند برهان تعبدی صدق، دلیل فطرت، دلیل حکمت، دلیل عدالت، وعد و وعید تمسک جسته است.
بررسی شبهه تحریف قرآن از منظر فریقین
نویسنده:
مهرانگیز امامی قره تپه؛ استاد راهنما: داوود اسدیان؛ استاد مشاور: علیرضا جعفرزاده کوچکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
بررسی مؤلفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی با تاکید بر دیدگاه امامین انقلاب امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)
نویسنده:
مجتبی اسمعیلی؛ استاد راهنما: حسین مقدس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مصلحت، به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین و پویا در فقه اسلامی و آموزه‌های دینی، نقشی اساسی در تنظیم امور فردی و اجتماعی ایفا کرده و همواره ابزاری برای ایجاد توازن حکیمانه میان اصول ثابت شریعت و مقتضیات متغیر زمان و مکان بوده است. این مفهوم که ریشه در حکمت بالغه الهی و اهداف غایی شریعت (مقاصد الشریعه) دارد، در نظام جمهوری اسلامی ایران، اهمیت آن به سطحی بی‌سابقه رسیده و با تأسیس این نظام بر پایه نظریه ولایت فقیه، به یکی از ارکان اصلی تصمیم‌گیری در سطوح عالی کشور تبدیل شده است. اهمیت این مفهوم در مواجهه با مقتضیات متغیر زمان و مکان و چالش‌های پیچیده دوران معاصر، ضرورت بررسی جامع آن را دوچندان می‌کند. این پژوهش با هدف تبیین جامع مفهوم، مولفه‌ها و مصادیق مصلحت از منظر آموزه‌های دینی و تحلیل تطبیقی دیدگاه‌ها و سیره عملی امام خمینی, و آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله)، به روش کتابخانه‌ای و با بررسی منابع اصیل دینی، آثار و بیانات امامین انقلاب و پژوهش‌های مرتبط انجام شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که مصلحت در آموزه‌های دینی ریشه در حکمت الهی و مقاصد شریعت (حفظ دین، جان، عقل، نسل، مال، و تأمین عدالت اجتماعی) دارد و سیره معصومین, تجلی‌گاه مصلحت‌اندیشی حکیمانه مبتنی بر واقع‌بینی، اولویت‌بندی مصالح و اولویت مصالح عمومی بوده است. این اصول در اندیشه امام خمینی, در قالب نظریه ولایت مطلقه فقیه و فقه حکومتی، به عنوان ابزاری محوری و «مصلحت نظام» به عنوان اوجب واجبات مطرح گردید و بنیان‌گذار این رویکرد در اداره جامعه شدند. آیت‌الله خامنه‌ای(حفظه‌الله) نیز با ادامه این مسیر، به توسعه ابعاد عملی، نهادینه‌سازی فرآیندها، مانند تقویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و تطبیق کاربرد مصلحت با نیازها و پیچیدگی‌های فزاینده دوران استقرار و توسعه نظام پرداختند. مقایسه تطبیقی نشان‌دهنده پیوستگی در اصول و تفاوت در تأکیدها و گستره کاربرد، متأثر از زمینه‌های تاریخی متفاوت است. یافته‌های کلان پژوهش نشان می‌دهد که مصلحت در اندیشه و عمل هر دو رهبر، ابزاری محوری، ضروری و کارآمد در فقه حکومتی برای تضمین پویایی، کارآمدی، اقتدار و بقای نظام اسلامی در مواجهه با واقعیت‌های متغیر و چالش‌های پیچیده دوران معاصر بوده است. هرچند به‌کارگیری مصلحت با چالش‌ها و نقدهایی روبرو است، اما تلاش برای ضابطه‌مند کردن، افزایش شفافیت و بهره‌گیری از کارشناسی در تشخیص و اجرای آن ادامه دارد. درک صحیح از این مفهوم برای فهم سازوکار تصمیم‌گیری در سطوح عالی نظام جمهوری اسلامی ایران و تحلیل عملکرد آن ضروری است.
خدای شخصی و مطلق‌ از نگاه رامانوجه و ابن عربی
نویسنده:
مریم مهدوی پور؛ استاد راهنما: محمد روحانی، محمد انصاری اصل؛ استاد مشاور: محمدمهدی علیمردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مبنایی‌ترین و پیچیده‌ترین مسئله در علوم الهی نگاه ویژه آنها به خداوند است که در عرفان اسلامی و هندویی با عنوان وحدت شخصیه و وحدت وجود از آن یاد می‌شود، و گرایش اصلی تفکر در متون اوپه‌نیشد Upaniṣad و بخشی از اندیشه هندی محسوب می‌شود. البته درباره حقیقت این الوهیت یکتا، نگرش‌ها و تفاسیر گوناگونی در طول تاریخ ادیان وجود داشته و هیچگاه دیدگاه یکسانی را نسبت به خدا نمی‌توان مشاهده کرد. همین مسأله موجب گشته برخی گمان کنند که این دیدگاه عرفانی به خدا و رابطه آن با هستی، نوعی انحراف از تعالیم الهی است، و با خداباوری متشخص سازگار نبوده و به عبارت دیگر در تضاد با دیدگاه متون مقدس در مورد خداوند است. بنابر این، رساله حاضر به دنبال آن است که خلاف این سخن را نشان دهد و با تحلیل خداباوری شخصی و مطلق از نگاه دو عارف بزرگ از فرهنگ هندی و اسلامی، مدعی شود که می‌توان میان این دو تفکر الهیاتی، تلفیق ایجاد کرد. برای این امر نویسنده تلاش می‌کند دو نمونه از تلفیق خداباوری شخصی و مطلق را ارائه کرده، با مقایسه این دو، الگویی از تلفیق‌پذیری خداباوری شخصی و خداباوری مطلق را به دست دهد و نشان دهد که اینگونه نیست که عارفان وحدت وجودی، به خدای شخصی باور نداشته باشند و از آن سو نیز باور به خدای شخصی، راه اعتقاد به خدای مطلق را ببندد. 2. اکنون اعتقاد به خدای مطلق نامتشخص، در مقابل باور به خدای شخصی و الوهیت متشخص است. خدای مطلق نامتشخص، همان وجود مطلق و خدای وحدت وجودی و تنزیهی عارفان است که موجب شکل‌گیری خداباوری مطلق‌گرایانه و بنا بر پاره‌ای اقوال، پننتئیزم Panentheism (همه در خدایی در مرتبه تجلی) شده است. خدایی که در عین متعال بودن، همه هستی، تجلی اوست؛ چنانکه در برخی تعابیر عارفانه شاعران به نام عارف مسلک مانند عطار نیشابوری در منطق الطیر می‌خوانیم: «در نگر کین عالم و آن عالم اوست. نیست غیر او وگر هست آن هم اوست. جمله یک ذات است امّا متّصف. جمله یک حرف و عبارت مختلف» یا مولانا در مثنوی معنوی می‌فرماید: «گاه خورشید و گهی دریا شوی. گاه کوه قاف و گه عنقا شوی. تو نه این باشی نه آن در ذات خویش. ای فزون از وهم‌ها وز بیش بیش» بنابراین از دیدگاه این دسته از عرفای مسلمان، خداوند فارغ از هر گونه صفت و کیفیتی و فراتر از هر تعریف و توصیف و تعیّنی است. خدا در این باور، ذاتی است بسیط و مجرد و منزه از هر نسبت اضافی به جهان موجود و موجوداتش. این تبیین در عرفان اسلامی بسیار به نیرگونه برهمن Nirguṇa Brahman در دیدگاه عرفان هندو در مکتب وِدانته شباهت دارد. این باور به صراحت در اوپه‌نیشدها بیان شده است. مطابق سروده‌های اوپه‌نیشدها، هستی تجلی برهمن متعال است و می‌توان از آن به چهره کیهانی برهمن تعبیر کرد. چنانکه موندکه اوپه‌نیشد (Mundaka Upaniṣad, 2, 2, 11.) رابطه برهمن با عالم هستی را چنین توصیف می‌کند: «همانا برهمن جاویدان در پیش، همو در پشت، همان برهمن در راست و چپ است. همان برهمن به تنهایی در مافوق و مادون هر چیزی حضور دارد. عالم هستی همان برهمن است.» یا در یکی دیگر از اوپه‌نیشدها به نام گُپال تاپنی اوپه‌نیشد (Gopāl Tāpani Upaniṣad, 2, 53.) می‌خوانیم: «برهمن وجود خالص و ناب است، صورت کیهانی و نور. او در همه جا حضور دارد و دومی برای او نیست، اما از طریق بازی خلقت (مایا) در چهار سیما (صفت) متجلی می‌شود. در مقابل این دیدگاه، خداباوری شخصی قرار دارد، همان خدای متشخصی که کاملاً متمایز از جهان و این هستیِ مخلوق، تصور می‌شود. خدایی که دارای صفات و کیفیات مختلف شخصی و در مقام تشبیه است. (گفتنی است که این تشبیه، عرفانی و در مقابل تنزیه عرفانی است و نه تشبیه و تنزیه کلامی که هم در تشبیه و هم در تنزیه، اساسا در حوزه خدای شخصی قرار می‌گیرد) و در اصطلاح هندویی به تعبیری همان مقام تجلی و جنبه سگونه برهمن Saguṇa Brahman می‌باشد. این دو نوع خداباوری دوگانه، که در ظاهر متفاوت و متناقض یکدیگرند در طول تاریخ، مبنای تنش و اختلاف متکلمان و عارفان بوده است. این چالش که چگونه ممکن است عارفِ قائل به وحدت شخصیه وجود، به یک خدای شخصی و انسان‌وار با الوهیت و فراباشندگی تامّ هم باور داشته باشد و آن را پرستش کند. در مقابل هم متکلمان با مطلق‌ دانستن خدا و خدای وحدت وجودی نامتشخص نیز همین چالش را داشته‌اند، تا جایی که برخی از آنان، عرفا را به خاطر بیان چنین نظریاتی، تکفیر نیز کرده‌اند، زیرا چنین عقیده‌ای را متناقض با تعالیم الاهی و دینی می‌دانسته‌اند. آنچه به‌عنوان پیش‌فرض در این پژوهش در نظر گرفته شده این است که، عارفانی همچون ابن عربی و رامانوجه Rāmānuja که پایبند به متون مقدس خود بودند و دلبستگی دینی داشتند، نه تنها خداباوری شخصی را متناقض با مطلق‌ دانستن او نپنداشته، بلکه بر تلفیق این دو نوع‌ خداباوری تأکید نیز داشته‌اند. 3. ابن عربی که عرفانش یک الهیات عرفانی است نه یک نظام عرفانیِ مستقل از متن مقدس، معتقد است، نه تنها می‌توان این تلفیق را در آثار و نظراتش مشاهده کرد، بلکه حتی از نظر او هر عقیده‌ای که تنها یکی از این دو خداباوری را منظور دارد، ناقص است. او می‌گوید عقیده‌ای که تنها پایه در تنزیه عرفانی حق داشته باشد به این دلیل، ناقص است که ارتباط خداوند با مخلوقات را نفی می‌کند و به گونه‌ای دیگر خداوند را محدود کرده است و تشبیه کننده حق نیز به اندازه تنزیه کننده‌اش او را محدود داشته و او نیز جاهل به حق است. اگر قائل به تنزیه محض شوی او را مقید ساخته‌ای و اگر معتقد به تشبیه صرف شوی او را محدود ساخته‌ای. پس عقیده درست، جمع تنزیه و تشبیه حق و در نتیجه آن، تلفیق خداباوری شخصی با خدای مطلق‌ است. 4. طبق این نظر عبارت «تو او نیستی» به این معناست که جهانِ عرضی، متفاوت از حق است، و جمله «تو او هستی» به این معناست که او را عین امور، چه مقید و چه غیر مقید می‌بینی. بر همین اساس است که ابن عربی در فصل نُوحی، مبارزه انبیا با بت‌پرستی و دعوت بت‌پرستان به پرستش الله را به خاطر بطلان پرستش
نقد مفهوم خدا از منظر یونگ بر مبنای خداشناسی استاد مطهری
نویسنده:
محسن قانعی؛ استاد راهنما: رضا رسولی شربیانی؛ استاد مشاور: زینب شکیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم «خدا» از جمله مفاهیمی است که در عصر حاضر از دیدگاه‌های متفاوتی بدان پرداخته شده است. کارل گوستاو یونگ نیز در آثار متعدد خود با زمینه روان‌شناسی از این مفهوم در بیان آرای خود با احتیاط و گاه متناقض استفاده کرده است. از نظر او خدا در جان آدمی است و تصویر خدا مجموعه پیچیده‌ای از اندیشه‌هایی است که سرشت کهن الگویی دارند و میزان معینی از انرژی به کار رفته در فرافکنی را باز می‌نمایانند. در این میان پرسش از مفهوم خدا از پرسش‌های انسان مدرن محسوب می‌شود و مانند بسیاری از بحث‌های نوپدید دیگر حاصل گذار انسان از سنت به مدرنیته است. تبیین یونگ با استفاده از مفهوم ناخودآگاه در روانکاوی و تبیین استاد مطهری با استفاده از مفهوم فطرت در فضای اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش بررسی و نقد چارچوب کلی نظریه یونگ بر مبنای نظریه شهید مطهری است، که به روش توصیفی تحلیلی و نقد بیرونی ایــن هـدف دنبال شده است. برخلاف نظریه یونگ، مطهری با بهره گیری از میراث قرآنی، فلسفی عرفانی و علوم و فلسفه‌های جدید، تقریر جامع‌تری از نظریه فطرت ارائه می‌دهد. با بررسی آرا و نظریات شهید مطهری می‌توان گفت که نقدهایی جدی بر نظریه کهن‌الگوی یونگ وارد می‌شود که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
تحلیل تحول آراء تفسیری شیعه ذیل آیات موهم کثرت گرایی براساس مفهوم گفتمان
نویسنده:
محدثه آقائی؛ استاد راهنما: زهرا قاسم نژاد؛ استاد مشاور: محمد مهدی آجیلیان مافوق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از موضوعاتی که در تفاسیر قابل‌تأمل است فهم مفسر در عصرهای مختلف از مفاهیم و مسائلی است که به‌گونه‌ای در یک عصر مطرح می‌شود و دیدگاهی رایج می‌شود؛ بنابراین در برخی مباحث دنبال نمودن تحول فهم‌ها می‌تواند نتایجی قابل‌تأملی داشته باشد. در همین راستا کثرت‌گرایی نیز از مفاهیمی است که پس از نظریه انحصارگرایی مطرح شد و توانست در برخی از آیات که موهم کثرت‌گرایی یا انحصارگرایی است اثر خود را بر فهم آیه بگذارد. در نوشتار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و گاه تطبیقی با هدف فهم تحول آراء تفسیری شیعه ذیل آیات موهم بر کثرت‌گرایی، فهم مفسران شیعی از قرن اول تاکنون در آیات موهم کثرت‌گرایی دنبال شد و این موضوع به وضوح دیده شد که تفاسیر معاصر بیشتر به این موضوع در تبین این دست از آیات پرداخته‌اند در حالی که مفسران متقدم این مسئله در بین آن‌ها جایگاهی نداشته است. در ادامه با تکیه بر اتفاقات هر عصر و اثر آن بر فهم مفسران به تحلیل این تحول پرداخته شده است و نتایج حاصل از این گفتمان کاوی نشان می‌دهد که در دوره‌های نخست، گرایش به انحصارگرایی تحت تأثیر تثبیت هویت شیعی، رویارویی با اهل‌ سنت و اهل ذمه، تعصب‌های مذهبی و پیوند دین با قدرت سیاسی شکل گرفت. اما از قرن چهاردهم هجری به بعد، تحولات مهمی چون نهضت مشروطه، گسترش عقلانیت مدرن، بازتعریف عدالت و فطرت، ارتباط با فرهنگ جهانی، مطرح شدن حقوق بشر و رشد فلسفه تطبیقی و کلام جدید، مفسران را به‌ سمت رویکردهای شمول‌گرا و گاه کثرت‌گرا سوق داد. بدین‌سان، معنا در تفسیر قرآن، در بستر تحولات گفتمانی و تاریخی بازتولید شده است. تحول در دستگاه مفهومی مفسران شیعه، از تفسیرهای انحصارگرا به‌سوی قرائت‌‌هایی با رویکرد شمول‌گرا و کثرت‌گرا، نه‌تنها ناشی از تحول زبانی یا تفسیری، بلکه برخاسته از تحولات گفتمانی کلان در حوزه دین‌پژوهی، نسبت دین و عقل، و ساختارهای قدرت معرفتی در جوامع اسلامی است. بر این اساس، می‌توان گفت که معنا و فهم آیات قرآن در تعامل مستمر با شرایط تاریخی، ذهنیت مفسر و گفتمان مسلط عصر شکل می‌گیرد.
ارزیابی دیدگاه جیمز دار مستتر در نفی اندیشه قرآنی مهدویت
نویسنده:
مصیب کامکار؛ استاد راهنما: محمد اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مکتب تشیع از جایگاه والایی برخوردار بوده که یکی از آموزه‌های مهم دین اسلام به‌طور ویژه در مطالعات اخیر خاورشناسان نیز مورد توجه قرار گرفته، باور به مهدویت و ظهور منجی در آخرالزمان می‌باشد. جیمز دارمستتر از معدود مستشرقانی است که علاوه بر دیدگاه‌های منحصر به‌ فردش در زمینه‌ی مهدویت، در این زمینه کتاب نیز نگاشته است. اگرچه اندیشمندان معاصر تا حدودی به بررسی و نقد دیدگاه‌های برخی از خاورشناسان در زمینه‌ی مهدویت پرداخته‌اند، اما این نوشتار، با بهره‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی و به‌صورت متمرکز، دیدگاه‌های جیمز دارمستتر را پیرامون مهدویت به چالش کشیده و به نقد آنها پرداخته است. از بررسی دیدگاه‌های دارمستتر برمی‌آید که میزان دسترسی او به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن کریم و حدیث، در نظریه‌پردازی او در زمینه‌ی مهدویت تأثیر زیادی گذاشته و سبب شده تا نتواند تصویر درستی از مهدویت ارائه کند. او عقیده‌ی مهدویت را چیزی بیش از یک داستان خیالی و توهمی که برخاسته از داستان‌های اساطیری ایرانیان باستان است، ندانسته و آن را ابزاری در دست حیله‌گران برای رسیدن به قدرت معرفی کرده است؛ در صورتی که طبق تصریح قرآن کریم و روایات معصومان, و همچنین منقولات تاریخی، حضرت مهدی, از نسل پیامبر اکرم, بوده و در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
  • تعداد رکورد ها : 336744