جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1064
معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
نویسنده:
همایون دهاقین ، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آن‌را یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه‌ایی خلل‌‌‌ناپذیر می‌دانست‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن می‌پردازد، جهان او، جهان آگاهی است که به‌واسطه قصدیت و تقلیل‌های استعلایی قوام می‌گیرد‌‌‌‌‌‌. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر به‌بسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آن‌را درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است‌‌‌‌‌‌. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر به‌اعتباری در جهت تصحیح پاره‌ایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان به‌عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آن‌را به "دازاین" تعبیر می‌کند‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌ به وجود گشودگی و استعلاء دارد. لذا آگاهی نیز شأنی از نحوة هستی دازاین و به تَبَع آن است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ این دو فیلسوف علی‌رغم مقاصد فکری مشترک پاره‌ایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوة مواجهه­شان با مسألة وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.
بررسی نقش فهم در پیوند پدیدارشناسی و هرمنوتیک در تفکر هیدگر و ریکور
نویسنده:
سیده اکرم برکاتی ، یوسف شاقول ،محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی هرمنوتیکی (hermeneutical phenomenology)، رویکرد فلسفی‌ای است که از ترکیب دوگرایش مهم پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه‌‌ی قاره‌ای به‌وجود آمد. هیدگر(1976-1889) را می‌توان بنیانگذار پدیدارشناسی هرمنوتیکی دانست که با تأثیر از لوازم پدیدارشناسی هوسرل درنسبت با معنی و تفسیر، و شعار معروف او یعنی به‌سوی خود چیزها، با نوآوری درهردو نگرش، میان آنها پیوند برقرار کرد. ریکور(2005-1913) نیز تحت تأثیر مفهوم اپوخه در پدیدارشناسی هوسرل، پس از هیدگر به‌نحو بدیعی این پیوند رابرقرار می‌سازد. تفاوت آنها در این است که به‌بیان ریکور، هیدگر راه کوتاه تحلیل هستی‌شناسانه دازاین را در برقراری این پیوند دنبال می‌کند و ریکور راه طولانی تحلیل معناشناختی آثار و نشانه‌های انسان را پیشنهاد می‌دهد. فرضیه‌ی اصلی در پژوهش حاضر این است که نشان دهیم با وجود تفاوت در نوع رویکرد آنها به این پیوند، می‌توان "فهم" را یکی از مهمترین لوازم امکان برقراری این پیوند دراندیشه‌ی دو فیلسوف تلقی کرد. دیدگاه مشترک دو فیلسوف درباره‌ی فهم را می‌توان دلیلی براین مدعا دانست. اهمیت اثبات این فرض این است که می‌توان با بررسی همه‌ی امکان‌های فهم، بستر گسترده‌ای از امکانات در این پیوند یافت که افق‌های متعددی در حوزه‌های هرمنوتیک، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و پدیدارشناسی بگشایند و ما را در مسیر درک حقیقت یاری ‌نمایند.
صفحات :
از صفحه 59 تا 81
چیستی و جایگاه «پرسش» در آثار متقدم هیدگر
نویسنده:
احمدعلی حیدری , علی حاتمیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«پرسش هستی» مشهورترین دغدغه مارتین هیدگر در سراسر دوران حیات فکری او است. این پرسش بنا بر روایت خود او، از آغازین گام­ها تا لحظه مرگ پیوسته توجه فیلسوف فرایبورگ را به خود معطوف داشت و تمام آثار و نوشته­های او را می­توان بر زمینه این پرسش نگریست. اما فهم دامنه معنایی و ساختار صوری پرسش هستی، متوقف به درک دقیق چیستی پدیدار «پرسش» در هیدگر و نحوه ارتباط آن با هستی و انسان است. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا با طرح افق معنایی عام «پرسش» در تاریخ فلسفه، رویکرد هیدگر را به این عامل بنیادین روشن سازد تا از این طریق، در پژوهش­های دیگر، نور بیشتری بر «پرسش هستی» در آثار او افکنده شود. در این مسیر، ابتدا اهمیت، چیستی و محوریت پرسش در تاریخ فلسفه به اختصار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ادامه، پس از طرح تصور هیدگر از این پدیدار در رساله هستی و زمان، نحوه تکوین این تحلیل در آثار متقدم او در چارچوبی واحد بررسی خواهد شد. در نهایت، ارتباط پرسش هستی با انسان، و گذرناپذیری آن، به عنوان ویژگی بنیادین دازاین پایان­بخش تحلیل خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 119 تا 134
درنگی در نقد هیدگر بر مفهوم سوژه در متافیزیک کانت و هوسرل
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنابر تفسیر هیدگر «سوبژکتیویسم» بنیاد متافیزیک است که از افلاطون آغاز می‌شود و با دکارت شتاب افزون‌تری یافته و تا هگل و نیچه استمرار پیدا می‌کند، هیدگر در تفسیری که از کانت و هوسرل ارائه می‌‌دهد معتقد است نه تنها ایشان راه دیگری غیر از آن چه از بدو ظهور مابعدالطبیعه در افلاطون و در ادامه با ارسطو و پس از آن در دورة قرون وسطی و نیز در دورة جدید با تفکر دکارتی استمرار یافته، نشان نداده است بلکه خود کانت مساهمت زیادی در بسط متافیزیک سوژه داشته است. این مقاله کوشیده است از رهگذر شواهدی ادعای هیدگر را مورد ارزیابی قرار دهد و با تمایز میان سنت متافیزیکی و استعلایی نشان دهد که تفسیر هیدگر از فلسفۀ کانت و هوسرل، قابل مناقشه و محل گفتگوست.
صفحات :
از صفحه 207 تا 228
پژوهشی در باب چیستی پدیدارشناسی کربن (مطالعه‌ای تطبیقی با تکیه بر مسائل اساسی پدیدارشناسی)
نویسنده:
سید رحمان مرتضوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این گفتار تلاش بر این است که از معبر تلاشی تطبیقی و با در نظر گرفتن نسبت(های) مسائل اساسی پدیدارشناسی کربنی، یعنی «آگاهی»، «هستی»، «زمان» و «پدیدارشناسی به‌مثابه روش»، با سنت معهود پدیدارشناسی (هوسرل و هایدگر) پرتوی تازه بر چیستی پدیدارشناسی کربنی ــ که غالباً مفروغ‌عنه پنداشته شده ــ افکنده شود. بااین هدف، به‌اختصار از سرگذشت این مسائل در سنت پدیدارشناسی سخن گفته‌ایم و پس از آن تلقی کربن از این مسائل را بررسی کرده‌ایم. ماحصل این تلاش تطبیقی آشکار شدن تفاوت‌های دیدگاه کربن با دیدگاه سردمداران جنبش پدیدارشناسی است؛ به نحوی که تا حد زیادی می‌توان به این نتیجه نزدیک شد که پدیدارشناسی کربنی از اساس متفاوت و حتا مغایر با آنی است که در زبان اهل فلسفه پدیدارشناسی خوانده می‌شود. به عبارت دیگر، بار یزدان‌شناسانه این پدیدارشناسی سنگین‌تر از آن است که بتوان به همسان‌انگاری «تأویل» کربنی با پدیدارشناسی سنتی ــ چیزی که در آثار نویسندگان و مترجمان ایرانی شاهد آن هستیم ــ رأی داد. آنچه در ادامه خواهد آمد کندوکاوی در باب نسبت این مبادی تصوری با آن چیزی است که در سنت پدیدارشناسی سراغ داریم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 63
ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه‌ هایدگر و گادامر
نویسنده:
ندا راه بار ، مهدی خبازی کناری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی‌شناسی بنیادین به تفکری اصیل‌تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می‌دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می‌تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی‌گردد. هایدگر می‌گوید ارایگنیس نیروی محرکه‌ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتار تبدیل می‌کند. زبان از طریق گفتار، خود را آشکار کرده و درباره خود سخن می‌گوید. از سویِ دیگر، ارایگنیس تمامی هستندگان را در موقعیت خاص خود به فراخور نسبت هرمنوتیکی که با دازاین و جهان دارند به ساحت حضور فرامی‌خواند. در اندیشه گادامر، ارایگنیس به شکلی غیرمستقیم، در چهارچوب گفتگو، میان مفسر و متن تعین می‌یابد. در فرایند گفتگو، ارایگنیس ضمن اجازه واگشایی مفسر و متن، این امکان را به دو افق می‌دهد که هر یک با توجه به ماهیت خودشان به افق دیگری ورود کرده و در هنگام گفتگو به یک موضع مشترک برسند؛ بنابراین ارایگنیس در تفکر هایدگر و گادامر به‌عنوان آشکارکننده وجوه پنهان زبان و متن و مفسر، تأویلی نو از نسبت دازاین با هستی و گفتگوی میان مفسر و متن ارائه می‌دهد و ذات زبان بماهو زبان را همچون زبان (گفتن) به زبان (گفتار) می‌آورد.
صفحات :
از صفحه 111 تا 125
پدیدارشناسی هرمنوتیکی به مثابه یک روش در فلسفه‌ی مارتین هیدگر
نویسنده:
علی حسینی ، مهناز حسین پور
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
موضوع اصلی فلسفه‌ی هیدگر وجود است. در نظر وی وجودشناسی بعد از افلاطون و ارسطو در مسیر فراموشی قرار گرفته و جای خود را به معرفت شناسی داده است. بی‌توجهی به معنای حقیقی وجود و پرداختن به موجود و ماهیت آن، احساس ناخشنودی را در هیدگر برانگیخته و باعث بنا نهادن محور فلسفه‌ی خود بر وجودشناسی و همچنین به کار گرفتن تلاش زیادی برای فراتر رفتن از مفهوم وجود و رسیدن به حقیقت عینی و انضمامی وجود شد. هایدگر برای رسیدن به این منظور به دنبال راهی برای شناسایی وجود است؛ به همین دلیل به انسان روی می‌آورد زیرا از منظر او انسان تنها موجودی است که توانایی پرسش از وجود را دارد و تنها پدیداری است که می‌تواند به همه‌ی پدیدارها معنا ببخشد. در این راستا هایدگر وجودشناسی خود را با تحلیل وجودی انسان یا تحلیل اگزیستانسیال آغاز می‌کند و توسط روش پدیدارشناسانه قصد دارد خصوصیات و احوالات وجودی انسان را به تصویر بکشد. بنابراین لازمه‌ی این نوع شناسایی وجود، تحلیل اگزیستانسی است که هدایت کننده به سمت هرمنوتیک می‌باشد. پدیدارشناسی نزد هایدگر روش بازگشت به سمت وجود است و هرمنوتیک را نیز وجه وجودی انسان و روشی برای مسأله‌ی هستی می‌داند؛ از آنجایی که وجودشناسی باید در پی یافتن معنای وجود از طریق پدیدارشناسی هرمنوتیکی وجود انسان باشد، به وابستگی وجود‌شناسی، پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه هیدگر می‌رسیم.
زبان و نسبت آن با تکنولوژی در فلسفه هیدگر
نویسنده:
سید محمد مهدی موسوی مهر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
هیدگر در همه ادوار اندیشه خود به مقولات زبان و تکنولوژی توجه خاصی دارد. در این مقاله نشان داده شده است که نوع برداشت و تلقی ای که هیدگر از این دو مقوله دارد، ظرفیتی بررسی هم ارز این دو را ایجاد می کند. برای این منظور ابتدا به نسبت زبان با تفکر و هستی پرداخته شده، سپس تفاوت میان زبان سنتی و زبان تکنولوژیکی را مطرح کرده و نحوه صحیح سلوک با تکنولوژی از منظر هیدگر بیان می شود. در نظر او باید به زبان طبیعی و زبان سنتی آری گفت که تاریخمند و اصیل است، امری مقدر که هستی در آن «رخ» می نماید. این زبان ماندگار است و از امکانات زبان محافظت می کند. در مقابل زبان منفی همان زبان تکنولوژی است که زبانی منطقی، گرفتار در روزمرگی و در زیر دیکتاتوری عموم و علوم طبیعی است، وظیفه آن فراهم آوردن نشانه هاست. بر این نگاه راهگشای هیدگر در عین حال نقدهایی وارد است که در مقاله به آنها پرداخته می شود.
نسبت انسان و جهان در اندیشۀ هیدگر
نویسنده:
عبدالله نیک سیرت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مهم‏ترین فیلسوفان اگزیستانسیالیست نامدار آلمانی در سده بیستم «مارتین هیدگر» است. بنیادی‌ترین پرسش از نگاه هیدگر، پرسش از «هستی» است که متأسفانه هماره به دلیل توجه بیش‌ازحد به هستندگان به‌جای هستی، مورد غفلت قرار گرفته است؛ ولی این پرسش تنها از راه بررسی و شناخت تنها پرسشگر هستی، یعنی «دازاین» انجام‌شدنی است. منظور از دازاین، وجود انضمامی یا «در جهان بودن» است؛ ولی مراد از «جهان» نیز، عالم اشیای فیزیکی یا جهان پیرامون ما نیست، بلکه مراد از آن، دل‏مشغولی‌ها و دل‌بستگی‌های ما است که برخلاف پندار رایج، نه‌تنها تقابلی با انسان ندارند، بلکه ذاتاً آن روی سکۀ وجود آدمی و درنتیجه از وجود وی جداناپذیر هستند.
بررسي ديدگاه هيدگر درباره چيستي فلسفه
نویسنده:
محمد مهدي عباسي آغوي، محمد فنايي اشكوري
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتين هيدگر از تأثيرگذارترين فيلسوفان معاصر است که ديدگاه ويژه‌اي درباره چيستي فلسفه دارد. او بر اين باور است که متافيزيک تنها به موجود پرداخته است و از حقيقت وجود، که بايد موضوع اصلي فلسفه باشد، غقلت ورزيده است. او تلاش مي‌کند با روش پديدارشناسي و تفکري که نوعي علم حضوري را به دنبال دارد، راه رسيدن به حقيقت وجود را باز کند. انتقادهاي هيدگر بر متافيزيک، نيز روش و مدعيات او با چالش‌هايي روبرو است. مباحثي که در بحث اصالت وجود، تشکيک و وحدت وجود در فلسفه ملاصدرا مطرح مي‌شود، همگي بحث از حقيقت وجود است نه مفهوم موجود. در اين مقاله افزون‌بر توصيف و تبيين ديدگاه هيدگر درباره چيستي فلسفه، با روشي تحليلي و عقلي به بررسي اين ديدگاه مي‌پردازيم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 66
  • تعداد رکورد ها : 1064