جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 336744
بررسی قلمرو نظریه «ترتب» با رویکردی بر نظرات امام خمینی (ره)
نویسنده:
محدثه افضلی ابدال آبادی؛ استاد راهنما: اعظم امینی؛ استاد مشاور: احمد فدوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه پیش رو به بررسی قلمرو نظریه «ترتب» در فقه اسلامی با تأکید بر نظرات امام خمینی (ره) می‌پردازد. نظریه «ترتب» به رابطه میان احکام و شرایط خاص اشاره دارد و در تحلیل فقهی، نقش مهمی ایفا می‌کند. این تحقیق ابتدا به تعریف و تبیین نظریه «ترتب» و سپس به بررسی مصادیق آن در حوزه‌های مختلف فقهی مانند عبادات، معاملات و حقوق اجتماعی می‌پردازد. نظرات امام خمینی (ره) به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فقیهان معاصر، در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفته و تأکید ایشان بر اهمیت شرایط در اعتبار احکام، به‌ویژه در مواردی که به اجتهاد و تحلیل فقیه نیاز است، مورد بررسی قرار می‌گیرد. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که نظریه «ترتب» نه تنها به فهم عمیق‌تر احکام شرعی کمک می‌کند بلکه به ایجاد نظام‌های حقوقی منطبق با اصول اسلامی نیز یاری می‌رساند. در نهایت، این پایان‌نامه پیشنهاداتی برای پژوهش‌های آتی در این زمینه ارائه می‌دهد تا ابعاد بیشتری از نظریه «ترتب» و تأثیرات آن بر فقه اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. روش اجرایی تحقیق پیش رو: استفاده از منابع معتبر فقهی و حقوقی می‌باشد که به صورت تحلیلی، توصیفی تدوین شده است.
تحلیل قرآنی و روایی مضامین اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
فاطمه محمدیانی؛ استاد راهنما: بی بی رضی بهابادی، محمد عترت دوست
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسلام‌ناب محمدی اسلامی همه‌جانبه با اهداف الهی، برنامه‌های جهت‌دار و منافع فردی و اجتماعی مبتنی بر ایمان و عدالت اجتماعی است که در تقابل با اسلام آمریکایی قرار دارد. آگاهی از ویژگی‌های این دو نوع اسلام و نحوه مواجهه با آن‌ها، نقش بسزایی در پیشرفت، امنیت و آرامش روانی جامعه ایفا می‌کند. امام خمینی همواره در طول دوران مسئولیت خود، به تبیین و تفکیک ابعاد اسلام‌ناب از اسلام آمریکایی اهتمام ورزیدند. با توجه به جایگاه رهبریِ دینی رهبر انقلاب اسلامی، بیانات ایشان می‌بایست همسو با تعالیم قرآنی و اهل بیت(ع) باشد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، به بررسی مبانی قرآنی اسلام‌ناب محمدی و اسلام آمریکایی در بیانات امام خمینی در بازه زمانی سال‌های 1358 تا خرداد ماه 1368 می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که بن‌مایه‌های قرآنی مضامین مرتبط با اسلام‌ناب محمدی و اسلام آمریکایی در بیانات امام خمینی کدام است. منظور از مبانی قرآنی، اصول و آموزه‌هایی از قرآن کریم است که به عنوان زیر بنای تفکرات و بیانات امام در مورد اسلام‌ناب و اسلام آمریکایی مورد استفاده قرار گرفته است. بدین منظور، با به‌کارگیری روش تحلیل مضمون -که روشی مناسب برای شناسایی مضامین پراکنده در متون و اطلاعات فراوان است- ابعاد مختلف اسلام‌ناب و اسلام آمریکایی در بیانات امام به صورت نظام‌مند بررسی و مبانی قرآنی آن‌ها تبیین می‌شود. در این راستا، ابتدا با جمع‌آوری بیانات امام خمینی با کلیدواژه‌های «اسلام‌ناب محمدی» و «اسلام آمریکایی» به کمک نرم‌افزار اکسل، و با استفاده از اسلوب تحلیل مضمون، شبکه مضامینی از بیانات ایشان ترسیم شده و سپس شبکه مضامین و مبانی قرآنی آن تبیین می‌گردد. مضامین کلان «اسلام‌ناب محمدی» و «اسلام آمریکایی» از چهار مضمون فراگیر شامل ویژگی‌ها و راهکارهای اسلام‌ناب محمدی، و ویژگی‌ها و راهکارهای اسلام آمریکایی تشکیل شده‌اند. پس از تحلیل و بررسی بیانات امام و ذکر مبانی قرآنی آن‌ها، مشخص شد که بیشترین تاکید ایشان، بر ارائه راهکارها و اقدامات اسلام‌ناب در جهت مقابله با اسلام آمریکایی بوده است. دشمنی اسلام آمریکایی غالبا متوجه فرهنگ اسلامی است و ایشان راهکارهای مبارزه با اسلام آمریکایی را مورد توجه ویژه قرار داده‌اند. با بهره‌گیری از این راهکارها، که همسو با آموزه‌های قرآنی است، می‌توان در برابر دشمنان اسلام‌ناب مقاومت نمود.
تحلیل و بررسی مباحث علوم قرانی در دو سوره جن و قیامت
نویسنده:
زینب انصاری اسفاد؛ استاد راهنما: مهرناز باشی زاده؛ استاد مشاور: آزاده عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تبیین مفهوم همدلی در روایات با تاکید بر شرح کافی ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه فلاح یخدانی؛ استاد راهنما: شهاب الدین وحیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همدلی در لغت به معنای وفاق، یکدلی، همراهی، یگانگی و هماهنگی است. این واژه در زبان فارسی مترادف‌هایی مانند اتحاد، اتفاق، سازگاری، وفاق، هم‌فکری و یکرنگی دارد. معنی اصطلاحی همدلی در اصطلاح، همدلی به توانایی درک احساسات و تجربه‌های دیگران و قرار دادن خود در جایگاه آن‌ها گفته می‌شود. این مفهوم در روان‌شناسی با واژه Empathy شناخته می‌شود و به معنای تشخیص یا تجربه غیرمستقیم وضعیت هیجانی یا حالت عاطفی فرد دیگر است. همدلی در این تحقیق به معنای (Empathy) است نه به معنای (Sympathy). همدلی (Empathy) یعنی توانایی درک و تجربه‌ی احساسات فرد دیگر، به گونه‌ای که انگار خودتان آن را تجربه می‌کنید. در این حالت، شما احساسات فرد مقابل را حس می‌کنید و از نگاه او به موضوع نگاه می‌کنید. دلسوزی (Sympathy) به معنای احساس نگرانی و تأسف برای شخص دیگر است، بدون اینکه احساسات او را به طور کامل تجربه کنید. در قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع)، همدلی با دیگران به عنوان راهی برای تقویت ارتباطات انسانی و افزایش محبت و برادری معرفی شده است. می توان مفهوم همدلی را در این متون از سه بعد شناختی، رفتاری و عاطفی مورد بررسی قرار داد. از نظر ملاصدرا، همدلی مفهومی است که به رابطه میان انسان‌ها و ظرفیت‌های درونی برای درک و فهم احساسات و افکار دیگران توجه دارد. این مفهوم در فلسفه‌ی او با حکمت متعالیه گره خورده است، چراکه فرد از طریق معرفت نفس و شناخت حقیقت هستی می‌تواند به درکی عمیق‌تر از دیگران برسد. از دیدگاه ملاصدرا، همدلی می‌تواند دو بُعد داشته باشد. همدلی به عنوان وضعیت روحی: در این حالت، همدلی یک حالت درونی و ادراکی است که ناشی از شناخت نفس و پیوند وجودی فرد با دیگران و هستی است. فرد از طریق شهود و درک حقیقت، به شناختی می‌رسد که نه فقط احساسات دیگران را فهم می‌کند، بلکه این فهم بخشی از مسیر تکامل روحی و معنوی او می‌شود. ملاصدرا با رویکردی فلسفی، همدلی را نه تنها یک فضیلت اخلاقی بلکه امری بنیادین در فهم حقیقت هستی می‌داند. اشاره‌ی او به فرایند دستیابی به غذا نمونه‌ای عالی از نگاه او به همدلی در عمل است .اینکه یک امر به‌ظاهر ساده همچون تغذیه، نتیجه‌ی یک زنجیره‌ی هماهنگی و تلاش مشترک است. از سوی دیگر، تأکید او بر همدلی شناختی در مقابل خصومت و جدال است. او همدلی را نه فقط در سطح عاطفی، بلکه به عنوان راهکاری برای درک متقابل و پرهیز از تفرقه معرفی می‌کند، که این نگاه به ویژه در بستر اجتماعی و دینی می‌تواند نقشی بسیار تأثیرگذار داشته باشد (ملاصدرا، 1366، ج3، 285). می‌توان همدلی را در اندیشه‌ی ملاصدرا به عنوان یکی از ابزارهای تعالی روحی، اجتماعی، و فلسفی در نظر گرفت (همان، ج4، 383). می‌توان روایات مرتبط با همدلی را به پنج دسته کلی تقسیم کرد: 1. روایات تبیین مفهومی همدلی: این دسته از روایات به تعریف و اهمیت همدلی در اسلام می‌پردازند. برای مثال، پیامبر اکرم (ص) فرمودند:» مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ«؛ یعنی کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست. 2. روایات مربوط به زمینه‌های ایجاد همدلی: این دسته به عواملی اشاره دارند که موجب تقویت همدلی میان افراد می‌شوند. قرآن کریم نیز بر وحدت و همدلی میان مسلمانان تأکید دارد »وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا« یعنی همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید. 3. روایات مربوط به همدلی به عنوان رفتار: این دسته از روایات به مصادیق عملی همدلی اشاره دارند. مانند کمک به نیازمندان، یاری مظلومان، و حسن معاشرت. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است: »الناس صنفان: إمّا أخٌ لکَ فی الدّینِ أو نظیرٌ لکَ فی الخَلقِ«؛ یعنی مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در آفرینش همانند تو. 4. روایات مربوط به آثار و نتایج همدلی: این دسته به تأثیرات مثبت همدلی در جامعه و فرد اشاره دارند. برای مثال، در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: »مَنْ لَمْ یَشْکُرِ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ«؛ یعنی کسی که از مردم سپاسگزاری نکند، از خدا نیز سپاسگزاری نکرده است. 5. روایات مربوط به پرهیز از رفتارهای ضد همدلی: این دسته شامل احادیثی است که به نکوهش رفتارهایی مانند تفرقه‌افکنی، خصومت، و بی‌توجهی به نیازهای دیگران می‌پردازند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:َ »لاتَحَاسَدُوا وَلَا تَبَاغَضُوا وَکُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا«؛ یعنی حسادت نورزید، دشمنی نکنید، و بندگان خدا باشید و با یکدیگر برادرانه رفتار کنید. این دسته‌بندی اولیه می‌تواند به درک بهتر مفهوم همدلی در اسلام کمک کند. در این تحقیق تلاش می شود ضمن ایضاح مفهومی همدلی و گستره آن در متون دینی، با نگاهی فلسفی و عقلانی به توضیح و تبیین اقسام و پیامدهای همدلی از دیدگاه ملاصدرا بپردازیم.
نقد و ارزیابی انگاره فراطبیعی گرایی در اخلاق با تکیه بر حکمت مطهر
نویسنده:
تهمینه بورونی؛ استاد راهنما: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع محوری فلسفه اخلاق بحث درباره نظریات، مکاتب، دیدگاه‌ها و حتی گزاره‌های اخلاقی است. از مسائل مهم فلسفه اخلاق رابطه اخلاق با دین است که با روشن شدن این مسئله یکی دیگر از مسائل مهم یعنی بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق نیز روشن می‌شود. قبل از رنسانس در اروپا مفاهیم اخلاقی با دین همراه بود و مذهب مسیحیت که مذهب رایج بوده روی جنبه‌های اخلاقی تکیه می‌کرد و دستورات اخلاقی را از کتب مقدس استخراج می‌کردند. اما بعد از رنسانس این مسئله به میان آمد که اخلاق را جدا از دین بررسی کنند (یحیایی، 1383: 202). رابطه اخلاق با دین در دو معنی بررسی می‌شود: 1- اخلاق بدون اعتقادات دینی و حداقل بدون اعتقاد به خدا معنی ندارد؛ چون اعتقاد به خدا در همه ادیان مشترک است 2- دستورات اخلاقی را باید از دین گرفت و در واقع در تعیین قواعد اخلاق به وحی روی آورد (یحیایی، 1383: 203-202). البته مکتب‌های اخلاقی هستند که برای خیر و شر و باید و نباید اخلاقی معیارهایی دارند که آن را در طبیعت جستجو می‌کنند. این‌ها رابطه‌ای بین اخلاق و دین قائل نیستند. البته در برخی از مکاتب اخلاق را کاملاً از دین جدا می‌کنند؛ اما در مقابل بعضی مکاتب به یک معنا در ارتباط با دین به مبانی اخلاقی برمی‌گردند. (یحیایی، 1383: 203-202). در مکتب اخلاقی کانت منشأ اخلاق عقل عملی است. البته از لوازم حکم عقل عملی در اخلاق اعتقاد به خدا و خلود نفس است. پس در نتیجه مکتب اخلاقی کانت نمی‌تواند رابطه‌اش را با دین قطع کند (یحیایی، 1383: 204-203). در واقع به‌طور مطلق نمی‌توانیم بگوییم که اخلاق با دین پیوند دارد یا نه و مبنای اخلاقی مهم است. مسئله قابل‌توجه آن است که برخی مفاهیم کلی به‌وسیله عقل به دست می‌آیند ولی برای تعیین مصادیق اخلاقی کاربرد ندارند. مثلاً در رابطه با عدل در برخی موارد نمی‌تواند کشف کند و تنها وقتی احاطه کامل بر افعالمان باشد می‌تواند. پس برای برخی مصادیق اخلاقی نیازمند دین هستیم و در پی آن اخلاق و دین از هم جدا نیستند و ما هیچ‌گاه بی‌نیاز از دین نیستیم. (یحیایی، 1383: 207-206). در افکار عموم مردم اخلاق و دین ملازم یکدیگر هستند و اخلاق را تنها در سایه دین می‌توان بررسی کرد. (ریچلز، 1383: 73). به عقیده برخی محققین فقط از راه خداشناسی می‌توان برای اخلاق منطق مستدل پیدا کرد و اعتبار این مفاهیم اخلاقی به خداشناسی است و در واقع اخلاق به پشتوانه ایمان در حرکت است. همان‌طور که در آیه قرآن اشاره شده است: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (و از مردم کسانی هستند که گفتار آنان در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه می‌گیرند ولی این در حالی است که آنان سرسخت‌ترین دشمنان‌اند). در این مورد خیلی هم تأکید می‌کنند و خدا را گواه می‌گیرند ولی به جایی که برسند تمام اخلاقیات را زیر پا می‌گذارند و روی دنده لجاجت می‌افتند. این در حالی است که برای فضائل اخلاقی مرزی وجود ندارد و در واقع اخلاق دیندار و غیر دیندار نمی‌شناسد. (مطهری، 1367: 238). تجربه نشان داده که هرگاه دین ار اخلاق جداشده اخلاق خیلی عقب مانده است و نوعی پشتوانه برای اخلاق است. در مورد رابطه دین و اخلاق لازم به ذکر است که مبنای فضایل اخلاقی خداوند است و ما باید به خاطر خدا پایبند اخلاقیات باشیم و در واقع مؤمن کسی است که در فضائل اخلاقی دیگر کسی را نشناسد و حتی خود دین را مرز قرار ندهد. (مطهری، 1367: 238). تولستوی که یکی از متفکرین و نویسندگان بزرگ است و شهرت جهانی دارد می‌گوید: «ایمان آن است که آدمی با آن زندگی می‌کند» و از نظر او ایمان بهترین سرمایه برای زندگی انسان است و نباید آن را از کف دهد و حتی خدا در قرآن از ایمان به‌عنوان سرمایه یاد می‌کند و از طرفی اخلاق نیز از سرمایه‌های مهم بشر است.انسان زیرک ارزش و اهمیت اخلاق را متوجه می‌شود.اولین اثر ایمان آن است که پشتوانه اخلاق است و بدون ایمان پایه درستی ندارد و زیربنای همه اصول اخلاقی ایمان است.درواقع کسی که تکیه‌گاه اخلاق و رفتارش غیر خدا باشد مانند این است که بر پرتگاه مشرف به سقوطی گام برمی‌دارد و هرلحظه احتمال سقوط دارد.با نظر به آیه 41 سوره عنکبوت غیر خدا را نمی‌توان تکیه‌‌گاه عمل قرارداد و غیر خدا تکیه‌گاه قرار می‌گیرد ولی بی‌پایه است.(مطهری، 1335 : 15-159) حال نظر به بحران معرفتی موجود و رخنه‌های فکری و فلسفی در خصوص مسئولیت‌های اخلاقی و ماهیت احکام و اصول ارزشی لازم می‌آید بحث فراطبیعی‌گرایی در اخلاق روشن شود. حرف اصلی این مکتب آن است که خوب یعنی آنچه را که خدا می‌خواهد و می‌پسندد و در واقع x خوب است چون خدا x را می‌خواهد و توصیه‌ای که می‌کند آن است که اصول اخلاقی‌تان را با تبعیت از اراده خدا برگزینید. طبق این تئوری اخلاق ریشه در دین دارد و در واقع احکام اخلاقی بیانگر اراده خدا هستند. (گنسلر، 1399: 77). سقراط از نخستین فیلسوفانی بود که از اراده خدا پیروی می‌کرد، اما فراطبیعی گرایی را نپذیرفت. او با این فرض که خدایی وجود دارد که طالب هر کار خیری است این پرسش را مطرح کرد که آیا کار خوب، خوب است، چون خدا آن را می‌خواهد یا خدا آن را می‌خواهد، چون خوب است؟ این معروف‌ترین پرسش سقراط در تاریخ فلسفه است. سقراط می‌پرسد آیا به نظر تو یک عمل درست است چون‌که خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند یا اینکه خدایان فرمان به انجام آن داده‌اند چون‌که درست است؟ مثلاً مهرورزی خوب است چون مطلوب خداست یا مهرورزی مطلوب خداست چون پیشاپیش خوب بوده است. سقراط و اکثر فیلسوفان گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. یعنی مهرورزی مطلوب خداست چون می‌داند مهرورزی خوب است و اگر بد بود قطعاً خدا آن را نمی‌خواست. پس مهرورزی به نحو پیشین و مستقل از اراده خدا خوب است. یعنی همواره خوب خواهد بود ولو آنکه خدایی در کار نباشد. این عقیده که به نظریه حسن و قبح ذاتی افعال شهرت دارد، به معنای دست برد
تحلیل تحول آراء تفسیری شیعه ذیل آیات موهم کثرت گرایی براساس مفهوم گفتمان
نویسنده:
محدثه آقائی؛ استاد راهنما: زهرا قاسم نژاد؛ استاد مشاور: محمد مهدی آجیلیان مافوق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از موضوعاتی که در تفاسیر قابل‌تأمل است فهم مفسر در عصرهای مختلف از مفاهیم و مسائلی است که به‌گونه‌ای در یک عصر مطرح می‌شود و دیدگاهی رایج می‌شود؛ بنابراین در برخی مباحث دنبال نمودن تحول فهم‌ها می‌تواند نتایجی قابل‌تأملی داشته باشد. در همین راستا کثرت‌گرایی نیز از مفاهیمی است که پس از نظریه انحصارگرایی مطرح شد و توانست در برخی از آیات که موهم کثرت‌گرایی یا انحصارگرایی است اثر خود را بر فهم آیه بگذارد. در نوشتار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و گاه تطبیقی با هدف فهم تحول آراء تفسیری شیعه ذیل آیات موهم بر کثرت‌گرایی، فهم مفسران شیعی از قرن اول تاکنون در آیات موهم کثرت‌گرایی دنبال شد و این موضوع به وضوح دیده شد که تفاسیر معاصر بیشتر به این موضوع در تبین این دست از آیات پرداخته‌اند در حالی که مفسران متقدم این مسئله در بین آن‌ها جایگاهی نداشته است. در ادامه با تکیه بر اتفاقات هر عصر و اثر آن بر فهم مفسران به تحلیل این تحول پرداخته شده است و نتایج حاصل از این گفتمان کاوی نشان می‌دهد که در دوره‌های نخست، گرایش به انحصارگرایی تحت تأثیر تثبیت هویت شیعی، رویارویی با اهل‌ سنت و اهل ذمه، تعصب‌های مذهبی و پیوند دین با قدرت سیاسی شکل گرفت. اما از قرن چهاردهم هجری به بعد، تحولات مهمی چون نهضت مشروطه، گسترش عقلانیت مدرن، بازتعریف عدالت و فطرت، ارتباط با فرهنگ جهانی، مطرح شدن حقوق بشر و رشد فلسفه تطبیقی و کلام جدید، مفسران را به‌ سمت رویکردهای شمول‌گرا و گاه کثرت‌گرا سوق داد. بدین‌سان، معنا در تفسیر قرآن، در بستر تحولات گفتمانی و تاریخی بازتولید شده است. تحول در دستگاه مفهومی مفسران شیعه، از تفسیرهای انحصارگرا به‌سوی قرائت‌‌هایی با رویکرد شمول‌گرا و کثرت‌گرا، نه‌تنها ناشی از تحول زبانی یا تفسیری، بلکه برخاسته از تحولات گفتمانی کلان در حوزه دین‌پژوهی، نسبت دین و عقل، و ساختارهای قدرت معرفتی در جوامع اسلامی است. بر این اساس، می‌توان گفت که معنا و فهم آیات قرآن در تعامل مستمر با شرایط تاریخی، ذهنیت مفسر و گفتمان مسلط عصر شکل می‌گیرد.
ارزیابی دیدگاه جیمز دار مستتر در نفی اندیشه قرآنی مهدویت
نویسنده:
مصیب کامکار؛ استاد راهنما: محمد اکبری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مکتب تشیع از جایگاه والایی برخوردار بوده که یکی از آموزه‌های مهم دین اسلام به‌طور ویژه در مطالعات اخیر خاورشناسان نیز مورد توجه قرار گرفته، باور به مهدویت و ظهور منجی در آخرالزمان می‌باشد. جیمز دارمستتر از معدود مستشرقانی است که علاوه بر دیدگاه‌های منحصر به‌ فردش در زمینه‌ی مهدویت، در این زمینه کتاب نیز نگاشته است. اگرچه اندیشمندان معاصر تا حدودی به بررسی و نقد دیدگاه‌های برخی از خاورشناسان در زمینه‌ی مهدویت پرداخته‌اند، اما این نوشتار، با بهره‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی و به‌صورت متمرکز، دیدگاه‌های جیمز دارمستتر را پیرامون مهدویت به چالش کشیده و به نقد آنها پرداخته است. از بررسی دیدگاه‌های دارمستتر برمی‌آید که میزان دسترسی او به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن کریم و حدیث، در نظریه‌پردازی او در زمینه‌ی مهدویت تأثیر زیادی گذاشته و سبب شده تا نتواند تصویر درستی از مهدویت ارائه کند. او عقیده‌ی مهدویت را چیزی بیش از یک داستان خیالی و توهمی که برخاسته از داستان‌های اساطیری ایرانیان باستان است، ندانسته و آن را ابزاری در دست حیله‌گران برای رسیدن به قدرت معرفی کرده است؛ در صورتی که طبق تصریح قرآن کریم و روایات معصومان, و همچنین منقولات تاریخی، حضرت مهدی, از نسل پیامبر اکرم, بوده و در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد.
آموزه های تربیتی قصص انبیاء در سوره مبارکه هود با تأکید بر دیدگاه تفاسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن»
نویسنده:
محبوبه مستعلی زاده؛ استاد راهنما: علی محمد میرجلیلی؛ استاد مشاور: محمد مهدی خیبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اهداف دین اسلام به عنوان کاملترین، بالاترین و جامع‌ترین دین، هدایت و تزکیه و تربیت انسان و رساندن او به مقام والای انسانی (تقرب به درگاه الهی) است و قرآن کریم تربیت از نظر لغوی مصدر باب تفعیل از ریشه «ربی» و به معنای از قوه به فعل رساندن، رسیدگی وپرورش دادن و در شرایط رشد قرار دادن است و از نظر اصطلاح علوم تربیتی به معنای فراهم کردن زمینه برای از قوه به فعل رساندن افراد است و در واقع هنر تغییر رفتار انسان است. به عبارتی، تربیت برانگیختن استعدادها و قوای گوناگون و پرورش انسان است که طبعاً با تلاش و دلسوزی همراه با صبر و تحمل بسیار همراه است. کامل‌ترین کتاب تربیتی و اخلاقی است که در آن اهداف و روش‌های تربیتی در ابعاد فردی و اجتماعی بیان شده است. هدف انبیاء الهی از تربیت، رشد فضایل و دوری از رذایل در جامعه بشری و رساندن انسان‌ها به معرفت و خداشناسی کامل بوده و به تعبیر قرآن، انبیاء مأمور به تعلیم و تربیت انسان‌ بوده‌اند: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِکَ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یزَکِّیهِم‌» (بقره/ 129) و برای تربیت و رشد و تعالی بشر از جان و آبروی خود مایه گذاشتند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نکردند. تربیت از مهمترین وظایف انسان‌ها نسبت به خود: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنْفُسَکُم‌» (مائده/ 105): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مراقب خود باشید.» و اطرافیان است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَه» (تحریم/ 7): «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید. قرآن کریم در سوره‌های مختلف از پیامبران الهی و تلاش آنان در راه تربیت افراد جامعه سخن به میان آورده است که از جمله آنها، سوره مبارکه هود است. در این سوره از آیات 71 تا آخر سوره از پیامبرانی چون حضرت نوح(ع)، حضرت هود(ع)، حضرت صالح(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت لوط(ع)، حضرت شعیب(ع)، حضرت موسی(ع) و پیامبر اکرم (ص) و تلاش آنان در راه تربیت قوم خود سخن به میان آمده است. با توجه به آنکه انبیای الهی الگوی بشر هستند و تنها برای قوم و قبیله خود الگو نبوده‌اند، بلکه برای همه امت‌‌ها و برای همه زمان‌ها می‌توانند الگوی مناسب باشند، این پژوهش تلاش دارد تا با مطالعه و تدبر در آیات سوره مبارکه هود و با استفاده از تفسیر «الکاشف» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی شیعه و تفسیر «فی ظلال القرآن» به عنوان یکی از تفاسیر مهم تربیتی اهل سنت، آموزه های تربیتی مطرح در قصص انبیاء در سوره هود (شامل اصول و روش های تربیتی) را به بحث بگذارد. به عبارتی، ضمن تبیین اصول تربیت از دیدگاه انبیای الهی، روش‌های تربیتی پیامبران و مراحل آن را مورد بحث قرار دهد. قابل ذکر است که انتخاب این دو تفسیر از آن جهت است که هر دو از کتب تفسیری تربیتی شیعه و اهل تسنن است که آیات نورانی قرآن را با تکیه بر ابعاد تربیتی آنها شرح داده‌اند. تفسیر الکاشف از جمله تفاسیر تحلیلی و اجتهادی در مکتب شیعه محسوب می‌شود. نویسنده در این تفسیر، سعی کرده قرآن را با زبان روز و برای نیازهای فکری، اجتماعی و تربیتی مردم معاصر تبیین کند و از تفسیر به رأی پرهیز کرده و کوشیده با استناد به روایات معتبر شیعی و با بهره‌گیری از عقل و اجتهاد، به تبیین مفاهیم قرآنی بپردازد و با نگاهی روزآمد، به مسائل دینی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی بشر معاصر می‌پردازد. این تفسیر از جایگاه مهمی در میان تفاسیر معاصر شیعه برخوردار است. تفسیر "فی ظلال القرآن" اثر سید قطب نیز از تأثیرگذارترین تفاسیر تربیتی و اجتماعی اهل سنت است که نگاهی عمیق به مفاهیم اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی قرآن دارد و با نثری ادبی و عاطفی، برای تربیت اسلامی در عصر معاصر نوشته شده است. قابل ذکر است که در این نوشتار به تشابه و تفاوت دیدگاه این دو مفسر نیز پرداخته خواهد شد. میان دو تفسیر «الکاشف» و «فی ظلال القرآن» در تبیین آموزه‌های تربیتی قصص انبیاء اشتراک‌هایی مانند تأکید بر ایمان، مقاومت و دعوت الهی وجود دارد؛ اما تفاوت‌هایی در نوع تأکید بر مسائل سیاسی و اجتماعی دیده می‌شود. هر دو تفسیر از قصص انبیاء برای تبیین الگوهای تربیتی پیامبران بهره می‌گیرند، ولی دیدگاه مغنیه بیشتر بر تربیت فردی و اخلاق اجتماعی و دیدگاه سید قطب بیشتر بر تربیت حماسی و مبارزه با طاغوت متمرکز است. در تبیین شخصیت پیامبران، مفسر «الکاشف» بیشتر به ویژگی‌های اخلاقی و معرفتی آنان می‌پردازد، درحالی‌که نویسنده «فی ظلال»، بر پیامبران به‌عنوان رهبران انقلابی تأکید دارد.
عقل نظری و کاربست آن در استنباط مسائل کلامی
نویسنده:
ناهید نجف پور؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این رساله با عنوان «عقل نظری و کاربست آن در استنباط مسائل کلامی» به تبیین جایگاه عقل نظری در علم کلام و بررسی ابزارها و شیوه‌های آن در تحلیل و اثبات باورهای اعتقادی اختصاص دارد. عقل نظری در سنت کلام اسلامی، علاوه بر کارکردهای هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی، نقشی اساسی در بنیان‌گذاری مبادی تصوری و تصدیقی آموزه‌های دینی ایفا می‌کند. در این پژوهش، ضمن بررسی معنای عقل و کارکردهای آن و تبیین دیدگاه‌های متکلمان، چگونگی استنباط و تحلیل مسائل کلامی با استفاده از اصول فلسفی، قواعد عقلی و انواع براهین توضیح داده می‌شود. ابزارها و روش‌های عقل نظری شامل کشف استلزامات منطقی، قیاس تمثیلی، اصول فلسفی و عقلی و براهین گوناگون مانند برهان خلف، برهان تمانع، برهان ذو حدین و نیز براهین لمّ و إنّ است. هر یک از این شیوه‌ها در موضوعاتی همچون توحید، صفات و افعال خداوند، عصمت امامان و مسئله نسبت افعال انسان به خدا به کار گرفته شده‌اند. افزون بر این، عقل نظری امکان بررسی و ارزیابی روش‌های جدلی و اقناعی در مناظرات کلامی را فراهم می‌سازد و چارچوبی هماهنگ برای سنجش استدلال‌ها ارائه می‌دهد. در پایان، پژوهشگر در رساله نشان می‌دهد که عقل نظری توانایی پاسخ‌گویی به محدودیت‌های ادراک حسی و چالش‌های معرفت‌شناختی همچون شکاکیت و نسبی‌گرایی را دارد و در پرتو پیوند با مبانی کلامی، راه را برای دستیابی به معرفتی موجه، قابل اعتماد و مطابق با واقع در عرصه ایمان هموار می‌سازد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس مطالعه کتابخانه‌ای و تحلیل انتقادی متون کلامی و فلسفی سامان گرفته است.
بررسی انتقادی قرآن‌ پژوهی آنگلیکا نویورت و تاثیر نتایج آن بر مسئله اصالت وحی (با تاکید بر مبانی علامه طباطبایی)
نویسنده:
مستعان ثابت؛ استاد راهنما: محمدعلی دیباجی؛ استاد مشاور: حسن رضایی هفتادر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد و بررسی کتاب
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنگلیکا نویورت از قرآن‌پژوهان مهم عصر ماست که با انتقاد از غرض‌ورزی‌های معهود در قرآن‌پژوهی خاورشناسان، بر آن شده تا با رویکردی تاریخی مبتنی بر روش تاریخی-انتقادی مطالعات عهدین، فهمی نوین از قرآن ارایه کند. وی در کتاب «قرآن و باستان متاخر»، که در حکم مقدمه تفسیر چند جلدی وی از قرآن نیز هست، به تشریح رویکرد خود پرداخته است. در این رساله، برای پاسخ به این مساله که قرآن‌پژوهی نویورت و مبانی و/یا نتایج آن چه تاثیری بر باور اصالت وحی نزد شیعه دارد، ابتدا به تبیین پیش‌فرض‌ها و مبانی مستقیم و غیر مستقیم نویورت، که اساساً تاریخی نیستند و ماهیتی هستی‌شناسانه و/یا کلامی دارند، پرداخته شده‌ و سپس این پیش‌فرض‌ها در بوته نقد قرار گرفته است. نویورت عملاً منکر نبوت پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- است و قرآن را برگرفته از متون عهدینی می‌داند که در تعامل اعلان‌کننده و مخاطبش به صورت تدریجی شکل گرفته است. سایر مبانی هسی‌شناسانه وی به طور خلاصه عبارتند از: برخی آیات قرآن مطابق با واقع نیستند، برخی سور جزء قرآن نیستند، برخی آیات بعداً به سوره‌ها اضافه شده‌اند، مناسک اسلامی مبتنی بر مناسک مشرکان و اهل کتاب است، آثار مسلمانان فاقد ارزش علمی هستند و اینکه وحی نوعی تجربه عرفانی است و محتوای لفظی ندارد. پس از نقد و بررسی این مبانی، نتیجه آن است که نویورت از حد یک مطالعه پدیدارشناسانه فراتر رفته و اظهار نظرهای الهیاتی و کلامی داشته است. به علاوه، او در این مسیر دچار خطاهای منطقی شده است، من جمله عدم ارایه دلایل کافی برای ادعاهایش، عدم پایبندی همیشگی به مبانی خود، گزینشی عمل کردن در رجوع به آیات قرآن و ترجمه و تفسیر آنها و گزینشی عمل کردن در مورد شواهد تاریخی. از سوی دیگر با مراجعه به نظرات علامه طباطبایی و تبیین دیدگاه او در باب حقیقت قرآن و وحی الهی، معلوم شد که در باور شیعه، قرآن کلام خداست که با الفاظ بر پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- نازل شده است و حضرتش مطابق با اراده الهی آن را بر مردم تلاوت کرده است. در نهایت نشان داده شد که مطالعات و رویکرد نویورت از اساس با باور شیعه در تعارض است و به جهت آمیخته بودن با پیش‌فرض‌های غیرموجه و غرض‌ورزانه ، نمی‌تواند به فهم درستی از قرآن منجر شود.
قاعده حرمت تنفیر از دین از منظر فقهاء با تأکید بر آرای امام خمینی
نویسنده:
عبدالله نوبری؛ استاد راهنما: زهره خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
  • تعداد رکورد ها : 336744