جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 793
ما بعد ذهنية التحريم: قراءة «الآیات الشیطانیة» - رد وتعقیب
نویسنده:
صادق جلال العظم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
دمشق - سوریه: دار المدی للثقافة والنشر,
انسان تک ساحتی
نویسنده:
هربرت مارکوزه؛ محسن مویدی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقد جامعه مدرن از دیدگاه مارکوزه: انسان کالا نیست به باور هربرت مارکوزه (1979- 1898)، مهم‌ترین مشخصه جهان نوین غیر عقلانی بودن عقلانیت است؛ زیرا در آن، صلح از طریق جنگ تضمین می‌‌شود و آزادی انسان‌ها از طریق تباه‌سازی افراد، نیازها و توانایی‌هایشان محقق می‌‌شود و توده مردم، فقیر، ضعیف، سرکوب شده و استثمار شده نگه داشته می‌‌شوند. به‌زعم او عالی‌ترین مظهر عقلانیت رسمی، جلوه ناب غیرعقلانی بودن عقلانیت است. تکنولوژی نوین، که عالم‌گیر‌ترین مؤلفه‌های جوامع نوین و پرچم‌دار پدیده جهانی شدن است، از دید مارکوزه به نوعی یکه‌تازی در جوامع نوین منتهی می‌‌شود که در بردارنده روش‌های مؤثرتر و حتی دلچسب‌تری از کنترل بیرونی افراد است. نتیجه این وضعیت، پیدایش جامعه‌ا‌ی است که مارکوزه آن را جامعه تک‌بعدی(ساحتی) می‌‌خواند. مارکوزه می‌‌گوید: در جامعه صنعتی امروز، عمل تولید نقش ویرانگری را بازی می‌‌کند و پیوسته این بازی، گسترش می‌‌یابد. انسانیت در معرض یک نابودی کامل قرار گرفته، اندیشه و بیم و امید انسان‌ها بازیچه قدرت‌های بزرگ گردیده، فقر و بدبختی در کنار توانگری‌های نوظهور خود‌نمایی می‌‌کند و از این روست که توسعه، تکامل و نظام فکری این جوامع در اساس غیر منطقی به نظر می‌رسد. او همچنین درباره ماهیت سلطه‌آفرین نظام تکنولوژی می‌‌گوید: تکنولوژی در برقراری شکل‌های تازه نظارت و روابط اجتماعی، با اثرات و نتایج روز‌افزون، پیروز شده و تا آن پایه در گرایش توتالیتاریستی خود پیش رفته که حتی کشورهای توسعه نیافته و غیر‌صنعتی را مبتلا کرده است. از رهگذر تکنولوژی، فرآیندهای فرهنگ، سیاست و اقتصاد درهم می‌‌آمیزد و سیستمی را به وجود می‌‌آورد که با دخالت در تمام شئون زندگیشان انسان‌ها را می‌‌بلعد و هر جهشی را وا‌پس می‌‌زند. به نظر مارکوزه، نقد مهمترین تفکر فلسفی است. بنابراین او در کتاب «انسان تک ساحتی» آسیب‌هایی را که جامعه سرمایه‌داری صنعتی بر توانایی نقد یا عامل رهایی وارد کرده است بررسی می‌‌کند. به نظر مارکوزه نیروهای رهایی بخش در جامعه صنعتی مدرن به نحو فزاینده‌ای در حال نابودی هستند. دیگر چندان نیروی مخالفی باقی نمانده است. یکی از علل این تحول، گسترش رفاه و بهبودی مادی است که جامعه پیشرفته را در برگرفته است. اما این رفاه کاذب تنها در خدمت برآوردن نیازها و خواست‌های کاذب افراد است. این نیازها، نیازهایی هستند که طبقه حاکم به عنوان خواسته‌‌های واقعی توده از طریق ایدئولوژی کاذب بر آنها تحمیل می‌کنند. در جامعه موجود افراد دیگر توان تشخیص مصالح راستین خود را از دست داده و کاملا مسخ شده‌اند. یکی از مهمترین نقدهای مارکوزه بر جامعه نوین، تک ساحتی ساختن رفتار انسان است. یکی از پدیده‌های مهم که باعث به وجود آمدن رفتار تک ساحتی می‌شود، وسایل ارتباط جمعی و صنایع سرگرم‌کننده و وقت پرکن و همچنین آموزش و پرورشی است که خلاقیت و اندیشه فردی را از میان می‌برد. پیامد چنین وضعی از نظر مارکوزه، سیاست‌زدایی جامعه و حذف مسائل سیاسی و اخلاقی از زندگی اجتماعی است. مارکوزه در مقاله «در باب تساهل در جوامع صنعتی معاصر» تحمل و تساهل رایج در این جوامع را در واقع فریب‌گرانه و سرکوب‌گر آزادی واقعی توصیف کرده است. بیان عقاید مخالف در این جوامع آزاد است اما آزادی بیان عقیده در مقابل سلطه همه‌گیر اثری ندارد. او بر این باور است که تکنولوژی در قرن بیستم (که آن را تکنولوژی دیرهنگام می‌نامد) شاید باعث افزایش تولید شود. اما در واقع وابستگی جدی برای فرد به وجود می‌آورد و انسان را بدل به ضمیمه‌ای برای ماشین می‌کند. هرچه این تکنیکی شدن ادامه یابد ساحت‌های بیشتری از حیات اجتماعی تابع منطق این تکنیکی شدن می‌شوند و در نهایت مدیران فن‌ سالار و بوروکرات قدرت بیشتری در دست می‌گیرند و در نهایت به سلطه خود شکل می‌دهند. به اعتقاد مارکوزه انسان قادر به خروج از شرایطی که سرمایه‌داری و جامعه مصرف برایش ایجاد کرده، نیست. او می‌‌نویسد: جامعه بورژوازی چون قطاری است که با سرعت در حرکت است و راننده خود را از پنجره بیرون انداخته و هر لحظه امکان سقوط به دره آن‌را تهدید می‌‌کند. یکی از مفاهیم دیگر در اندیشه مارکوزه «فرهنگ بسته‌بندی» شده است. در مفهوم فرهنگ بسته‌بندی شده، مارکوزه بر نقش تشدید‌کننده رسانه‌های جمعی و غرق شدن سنت‌های فرهنگی طبقات پایین جامعه، تاکید می‌کند. برپایه این نظر، وسایل ارتباط جمعی نوین، در پاسخ به ضرورت‌های تبلیغات و افزایش مصرف شکل گرفته‌اند و نوعی از آگاهی کاذب به وجود می‌آورند. در این وضعیت مردم، منافع واقعی خود را درک نکرده و به نظم اجتماعی یکپارچه، سرکوب‌گر و نالایق خو می‌گیرند. همچنان که قبلا اشاره شد مارکوزه با تفکیک خواست‌های راستین بشر از خواست‌های کاذب، نقش وسایل ارتباط جمعی را پس زدن خواست‌های راستین به ضمیر ناخودآگاه و دامن زدن به خواست‌های کاذب می‌داند. از دید او، شیوه بیان ابزارهای تبلیغاتی، سودجویانه است. جامعه در سایه این گونه تبلیغات پیوسته اندیشه متعالی و انتقادی را سرکوب می‌کند. در زمان تبلیغاتی، تفاوت فعل و فاعل، حقیقت و واقعیت، هستی و چیستی بازگفته نمی‌شود. در این جهان، واژه‌ها و معانی خود را در یکدیگر می‌‌پوشانند و درونمایه اندیشه، چیزی جز مفاهیم قالبی نیست. از واژه‌ها جز آنچه تبلیغات یکنواخت القا می‌کند، چیزی به ذهن نمی‌رسد. آگهی‌های تبلیغاتی از هر سو مانع تکامل حقیقی معنای واژه‌ها شده است. واژه‌هایی چون خوشبختی، رفاه، رشد، توسعه، آزادی، برابری و دموکراسی با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. مارکوزه در کتاب انسان تک ساحتی(1964)که در حقیقت کیفرخواستی در برابر جوامع صنعتی و رو به رشد سرمایه‌داری به ویژه ایالات متحده آمریکا به عنوان سردمدار جوامع صنعتی است، می‌‌گوید: حقوق و آزاد‌ی‌های فردی از مسائل بنیادی نظام صنعتی پیشرفته دموکراتیک غربی است که مفهوم خود را از دست داده و از مفهوم سنتی خود کاملا جدا شده است؛ آزادی تفکر و انتقاد که از ویژگی‌های جامعه آزاد است به زندگی مادی و حساب‌گر تبدیل شده است. ارزش آزادی با قدرت اقتصادی افراد سنجیده می‌شود، به همان مقدار که تولید کالا افزایش یافته و رفاه نسبی و ظاهری ایجاد کرده است، لیکن وابستگی افراد به مشاغل چنان افزایش یافته که معنای واقعی آزادی دیگر قابل احساس و تفسیر نیست. تولید و مصرف زیاد، باعث شده است تا انسان‌ها به وابستگان کالا تبدیل شده و این مشخصه جامعه تکنولوژیک و سرمایه‌داری نوین است که حتی انسان‌ها را تبدیل به کالا کرده است. در این حالت انسان‌ها متأثر از تبلیغات کالایی، رستگاری خود را از خرید و مصرف بیشتر می‌دانند که نتیجه آن کار بیشتر است و در نتیجه حالتی از خود بیگانگی در جامعه پدید آمده و منجر به انسان‌های تک ساحتی شده است. مارکوزه عقیده دارد که در جامعه غیرصنعتی به صورت امروزی قلمرو حیات افراد از قلمرو نظام سیاسی جامعه جدا بوده و بدین ترتیب افراد، زندگی خصوصی داشته‌اند درحالی که امروزه جامعه قلمرو حیات خصوصی را از انسان‌ها گرفته و در نتیجه آنان را به تقلید کورکورانه تشویق کرده و موجودی مصرفی و وابسته به کالا بار آورده است. نتیجه این که آنها بی‌تفاوت و از خود و جامعه بیگانه شده‌اند. کشورهای دموکراتیک فوق صنعتی امروزی چنان در افراد و جامعه رسوخ نموده‌اند که حتی دانشمندان و فلاسفه را نیز پیرو خود ساخته به طوری که هرگونه مخالفت واقعی از نظام را محکوم می‌سازند. عقل نظری به سود عقل عملی کنار رفته است. پس برداشت‌های انسان‌ها از واقعیت دور می‌شود. امروزه کارگر صنعت برده مادی و معنوی تکنولوژی شده است، زیرا ماشین کارایی بیشتری از خلاقیت کارگر پیدا کرده است. از نظر مارکوزه علم نه تنها در تئوری بلکه در عمل رمز مجذوب تکنولوژی امروزین شده است. جوامع صنعتی پیشرفته به کمک تکنولوژی رو به رشد، رفاه آدمیان را بالا برده و آنها را با زندگی ماشینی و رفاه اقتصادی هماهنگ کرده است ولی در عین حال روح آزادی و پرخاشگری و انتقادی را از افراد سلب کرده که مارکوزه ادعا می‌کند هر آن کس که در فکر زندگی آزاد فردا باشد، از نظر حکومت و صاحب‌نفوذان اقتصادی به عنوان دشمن جامعه سرمایه‌داری و رفاه مصرفی معرفی شده، زیرا بیداری انسان‌ها از خواب نظام سرمایه‌داری و تکنولوژیک، مانع بهره‌وری و منافع صاحبان صنعت خواهد شد.
فلسفه التاريخ عند دلتاي
نویسنده:
سعديه رجب عبد العليم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
طراحی و تبیین مدل توسعه یافته رهبری اصیل مبتنی بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
نونا مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نياز جامعه به رهبر و اهميت عملكرد او بر كسي پوشيده نيست. رهبري اثربخش در سازمان، عامل اصلي و اساسي در ايجاد همفكري و همدلي است (ساعتچی و عزیزپور، 1384). تاکنون نظریه های متفاوتی در مورد رهبری مطرح شده است. نظریه رهبری اصیل آخرین نظریه رهبری مطرح شده است كه به صورت عملياتي درآمده است (آووليو و گاردنر، 2005؛ براون و تروينو، 2006؛ تور و آفوري، 2007 و ... ). این نظریه بر ابعاد روانشناختی رهبر و پیروان و بافتی که در آن فعالیت دارند، تمرکز دارد. اساس این نظریه بر دو بعد روانشناختی خودآگاهی و خود تنظيمي رهبر است که با نام فرآیند توسعۀ فردی رهبر معرفی شده است. بنابر نظر پژوهشگران اين حوزه،‌ خودآگاهي پایه رهبری اصیل است و دربرگیرندۀ مؤلفه های1- ارزشها، 2-شناخت در مورد هویت،3 -عواطف و 4-اهداف / انگیزه ها است. همچنين، خود تنظیمی فرآیندی است که از طریق آن رهبران اصیل ارزشهای خود را با اهداف و عملکردهایشان تنظیم می کنند و به منظور هدایت کارکنانشان، استانداردها و اهداف خود را به آنها ارائه می کنند (آووليو و گاردنر، 2005؛ براون و تروينو، 2006؛ تور و آفوري، 2007 و ... ). پژوهشگران تاکنون سعی داشته اند تا با تعریفی جامع و قابل قبول از این دو بعد به تعریفی قابل قبول و کامل از رهبری اصیل دست یابند. اما به اذعان خود پژوهشگران تعریف کامل و جامع این دو بعد و متعاقب آن عملیاتی شدن جامع و کامل نظریه محقق نشده است.برای شناسایی علت عدم توفیق پژوهشگران در تبیین این دو بعد، در این رساله، مبانی و پایه های فلسفی این نظریه بررسی می شود و چگونگی دستیابی به این دو بعد، از منظر رویکرد رایج در علم یعنی اثبات گرایی تحلیل و نقد می شود.در این راستا، دیدگاههای متفاوتی از فلاسفه اسلامی و غیر اسلامی در مورد خودآگاهي و شیوه های هدایت انسان و در نهايت رهبري وجود دارد (طباطبایی، 1332؛ طباطبایی،1360؛ جعفری، 1360؛ جوادی آملی، 1379؛ حسن زاده آملی، 1362). در این پژوهش از دیدگاه علامه طباطبایی بهره گرفته می شود. علامه طباطبايي از زمره انديشمندان اسلامي است كه مباحث خود را علاوه بر مباحث نقلي با استدلال هاي قیاسی و منطقي مطرح مي كند (طباطبايي، 1332 و ...) و بر جامعه و زندگي اجتماعي و واقعي انسان تأكيد به سزايي دارد (طباطبايي، 1382؛ طباطبايي، 1361؛ طباطبايي، 1348؛ طباطبايي، 1332 و ...).در اين پژوهش، نخست پژوهشگر با تكيه بر تحليل انتقادي، نظريه رهبري اصيل را با ديگر نظريه هاي رهبري مقايسه مي كند و اثربخشي اين نظريه را در مقايسه با ديگر نظريه هاي مطرح شده بررسي مي كند. در بخش دوم، با تكيه بر مبانی و اصول فلسفی علامه طباطبايي، و با پیروی از رویکرد قیاسی مورد استفادۀ علامه طباطبایی «ره» و با استفاده از رويكرد داده بنياد متني، نظریۀ رهبري از ديدگاه علامه طباطبايي احصاء مي شود و عنوان می شود توفيق به خود آگاهی و خود تنظیمی نیازمند هر دو حوزۀ علم حضوری (شهودی) و علم حصولی (دربرگیرندۀ علم تجربی) است. همچنین، توفیق به علم نیز نیازمند پشتوانۀ اعتقادات دینی است. در ادامه نيز با بهره گیری از استدلال های منطقی و قیاسی و بررسی آثار علامه طباطبایی «ره» با استفاده از رویکرد کیفی داده بنیاد متنی، مؤلفه های دیگری نیز برای فرآیند رهبری بدست آمد که مهم ترین آنها ولایت است. در نهایت، نظریۀ بدست آمده از ديدگاه علامه طباطبايي با نظريه رهبري اصيل مقايسه و اثربخشي آن بررسي مي شود.
مدل ویژگی های مدیران شایسته جامعه اسلامی بر اساس بیانات امام علی (ع)
نویسنده:
مریم مشهودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهامروزه، رقابت شدید و تغییرات فناوری، فشار روزافزونی بر سازمانها وشیوه های متنوع آنها در افزایش بهره وری نیروی انسانی‌شان وارد می سازد. اکنون از منابع انسانی سازمانها، انتظار می رود، تاثیر بیشتری در تولیدات و خدماتی که ارائه می دهند، داشته باشند. این درست همان چیزی است که موجب شده در محیط رقابت، شایستگی اهمیت یابد. تعاریف شایستگی، چنین به نظر میرسد که شایستگی همانند چتری است که هر چیزی را که به گونه ای مستقیم یا غیرمستقیم بر روی عملکرد شغلی تاثیر داشته باشد، در بر می گیرد. به عبارت دیگر، شایستگی تصویری از یک انسان رشد یافته را نشان می دهد که برای انجام یک شغل، آمادگی های کامل را از هر جهت داشته باشد. هم چنین مدیران به سبب جایگاهی که دارند می توانند توفیقات ارزشمند و نیز ناکامی هایى را برای سامانه تحت مدیریت خویش به وجود آورند. آنان با برنامه ریزی راهبردی، تخصیص منابع، سازماندهی افراد، رهبری و مدیریت عملکرد و ارزیابی و کنترل، نقش مهمى در مسیر تعالی سازمان دارند، لذا برای انتخاب مدیران شایسته باید معیار هایشایستگی را شناسایی کرد. با توجه به حجیتفصل الخطاب کلام معصوم‌(ع)، در این تحقیق سعی شده است ویژگی های مدیران شایسته جامعه اسلامیبر اساس بیانات امام علی (ع) که از کتاب شریف نهج‌البلاغه استخراج شده است ارائه گردد. معیارهای به دست آمده، در چهار دسته معیارهای ارزشی- اخلاقی، زمینه ساز، ایدئولوژیکی ومعیار های تخصصی دسته‌بندی شده است. براساس خطبه ها، حمکت ها و نامه های امام علی (ع) در نهج البلاغه برخی از شایستگی های مدیران شناسایی شدند که شامل : صداقت، توحید، حسن سابقه، مشورت کردن، انتقاد‌پذیری، سعه صدر، تواضع وفروتنی، وفای‌به‌عهد، ساده زیستی، پرهیز از جدل و درگیری، رعایت عدل وانصاف، اخلاص ، بصیرت، داشتن حسن شهرت، امانتداری، عبرت آموزی ، نظم وانظباط، تجربه کاری، امانتداری،پرهیز از دورویی، تناسب پاداش وعملکرد، مقایسه عملکرد مدیران، تکریم معزولین، اعتماد به زیردستان، پرهیز از تجمل گرایی، امر به معروف و نهی از منکر، ترک غرور.
جایگاه فلسفه علوم اجتماعی پل ریکور در سنت فلسفی هرمنوتیکی
نویسنده:
محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر کوششی در راستای بررسی نقادانه ای ارتباط میان سنت فلسفی هرمنوتیکی و ماهیت علوم اجتماعی در حوزه نظام فلسفی پل ریکور است. این جستار درصدد بیان این مطلب است که چگونه ریکور فلسفه فهم را هم زمان به عنوان نظریه ای در روش، معرفت شناسی، و هستی شناسی در نظر می گیرد، و چگونه با شلایر ماخر، دیلتای، هوسرل، هایدگر، ویتگنشتاین و فروید در اصول خاصی هم رای بوده و در عین حال با عرضه دیدگاه های ویژه و اصیل خاص خویش، خود را از همه آنان متمایز می کند. در بخش پایانی این پژوهش نظراتی منتقدانه درباره فلسفه هرمنویکی خاص خود ریکور عرضه گردیده است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 12
دین مدنی
عنوان :
نویسنده:
قربان علمی، مجتبی زروانی، حیدرعلی میمنه جهرمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
بشر از گذشته دور متوجه این واقعیت بوده است که اگر اکثر مردم یک جامعه قلباً به قوانین و مقررات سیاسی و اجتماعی دلبستگی داشته و برای آنها تقدس قایل باشند قانون‌پذیری شهروندان به مراتب بیشتر خواهد بود. مردم نیز برای نشان دادن ارادت قلبی خود و ماندگاری آن باورهای مقدس، به اجرای مراسم و تشریفات خاصی می‌پردازند. مجموع این باورهای مقدس به همراه نمودهای بیرونی آن دین مدنی یک جامعه نامیده می‌شود. این مفهوم را در یونان و روم باستان و سپس در آثار برخی جامعه‌شناسان و فیلسوفان سیاسی مانند روسو و دورکیم می‌توان یافت. اما تفصیل و رونق تازه این بحث را بایستی از زمان انتشار مقاله دین مدنی امریکا (1967) به وسیله رابرت ان بلا دانست. این جامعه‌شناس آمریکایی مدعی شده که در جامعه امریکا، در کنار مسیحیت دین دیگری را کشف کرده که محور آن تقدس قوانین مدنی، افراد و اسناد مرتبط با آن است. وی این پدیده کشف شده را دین مدنی نامید. بلا سرانجام در آثار بعدی خود متوجه سستی پایه‌های دین مدنی گردید و در زمره منتقدان آن قرار گرفت. این مقاله عهده‌دار بیان ریشه‌ها، باورها و ارزیابی دین مدنی است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
بررسی انتقادی استدلال شرط بندی پاسکال در اثبات وجود خدا
نویسنده:
عباس خسروی فارسانی، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
بررسی انتقادی تقریر ویلیام جیمز از شرطیه پاسکال
نویسنده:
رضا اکبری، عباس خسروی فارسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
يكی از استدلا لهای ارائه شده درباره اثبات وجود خدا و معقوليت باورهای دينی، به شرطیه پاسکال یا « شرطبندی پاسكال » مشهور است. ويليام جيمز استدلال شرطيه پاسكال را بازنگری و تقريری جديد از آن ارائه كرده است. از نظر او، هميشه اينگونه نيست كه ما باورهايمان را صرفاً بر اساس دلايل عقلی محض شكل داده و می پذيريم، بلكه در بسياری موارد، اراده، احساسات و عواطف جهت باور ما را تعيين می كند. از نظر او، باور دينی نيز در حیطه چنين باورهايی می گنجد. جيمز در نقد موضع شكاكيت و تعليق حكم به باورهای دينی، معتقد است پرسش ها و مسائل مربوط به پذيرش يا وازنش باورهای دينی، گرچه شايد به لحاظ عقلی، پرسش هايی گشوده و بدون پاسخِ نهايی و فيصله بخش باشند كه نتوان در مورد آنها موضع عقلانی قطعی در پيش گرفت، اما به لحاظ عملی و با توجه به نيازهای عاطفی و خواهشهای سرشت اراده گر و احساسی ما، در زمره انتخاب های اصيل و حقيقی می گنجند كه زنده، اجتناب ناپذير و سرنوشت سازند و نمی توان در مورد آنها بی تفاوت بود، بلكه بايد با توجه به نيازهای سرشت احساسی و اراده گر خويش، به بررسی آنها بپردازيم و اگر متناسب با اميال و خواسته های ما هستند، آنها را بپذیريم و در غير اینصورت، آنها را رد و طرد كنیم. ديدگاه جيمز در معرض انتقادهايی قرار گرفته است. تلقی ابزارانگارانه از صدق، پذيرش اراده گروی شناختاری، تعارض در عينیت گروی اخلاقی، عطف توجه به سود اين جهانی، ابهام در مفاهيمی همچون عاطفه و احساسات از جمله مهمترين اشكالات طرح شده بر تقریر جيمز از شرطيه پاسكال محسوب می شوند
صفحات :
از صفحه 95 تا 120
شوپنهاور و گذار از روش استعلایی کانت
نویسنده:
سیدحمید طالب زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
«کانت» با آگاهی از دشواری هایی که معرفت شناسی عقلی مذهبان و به دنبال آنها تجربی مذهبان به بار آورد، راه تازه ای را در فلسفه پیش گرفت و به جای اینکه از روش به دست آوردن معرفت یقینی آغاز کند، از امکان معرفت یقینی آغاز کرد. او از تحقیق در روش شناخت یقینی که وجهه همت عقلی مذهبان بود، منصرف شد و در نتیجه، از حدود معرفت شناختی فراتر رفت و به جای آن به جستجو برای تاسیس بنیانی برای معرفت شناختی پرداخت و این مهم را با روش استعلایی به انجام رسانید. روش استعلایی که به طور عام رسیدگی به شرایط پیشینی امکان معرفت یقینی را محور تحقیق خود قرار داد، اگرچه کاستی های معرفت شناختی را برطرف کرد، اما به نوبه خود به نقاط ضعفی مبتلا بود که بی درنگ اعتراض پیروان کانت را برانگیخت و باعث شد تا در عین وفاداری به او، پیمان شکنی کنند و در عین نزدیکی با وی، فاصله بگیرند. "فیشته" روش استعلایی را به دیالکتیک متحول کرد و "شوپنهاور" با بازگشت مجدد به بارکلی روش استعلایی کانت را ویران نمود. این نوشتار به چگونگی گذار شوپنهاور از روش استعلایی کانت می پردازد و نشان می دهد که شوپنهاور اگرچه شرایط استعلایی کانت را می پذیرد ولی با استدلال های استعلایی کانت -که کانت مدعی است از منابع محض سوژه استعلایی بدست آورده است- مخالف است، همچنین شئ فی نفسه و ابژه تمثل را نیز به چالش می کشد و نهایتا شیوه مستقیم بارکلی را در ایده ئالیسم تجربی برمی گزیند.
صفحات :
از صفحه 9 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 793